دانلود تحقیق پوشش و پرچم در جنگ‏ هاى عصر اسلامى‏

Word 85 KB 32258 20
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه‏ پوشش نظامى و پرچم، از جمله مباحثى است که از دیرباز مورد توجه نیروهاى نظامى بوده است.

    پوشش و البسه‏ى نظامى، در طى اعصار دچار تحول و تکامل شده و همواره به سوى یک‏سانى و متحد الشکل شدن پیش رفته و سرانجام جزء لاینفک سازمان رزم و نیروى نظامى گشته است.

    پوشش جنگى در میان همه‏ى اقوام و ملل تا حدودى با پوشش غیر جنگى متفاوت بوده و بر حسب نوع تخصص و رسته‏ى جنگ‏جو در جنگ، تغییر مى‏یافته است.

    آنچه در این مقاله مورد توجه ما مى‏باشد، پوشش یک‏سان نظامى است که در عصر اسلامى همواره مورد عنایت پیامبرصلى الله علیه وآله و نیز سایر خلفا و فرماندهان جنگ قرار داشته است.

    پوشش یک‏سان، بیش‏تر با هدف شناسایى نیروهاى خودى از دشمن، تعیین جایگاه قبایل و اقوام و نهایتاً نظم و انسجام نیروى نظامى در نظر گرفته شده است.

    پرچم یا به عبارت عربى و اسلامى آن لوا و رایت نیز به همین هدف از زمان‏هاى دور مورد توجه بوده است.

    در ابتدا پرچم در اسطوره‏هاى ملت‏هاى مختلف داراى معنا و مفهومى خاص بوده و چه بسا ممکن است طرح آن از همان اسطوره‏ها به میدان واقعى جنگ تسرى یافته باشد.

    از پرچم کاوه‏ى آهنگر، که تکه‏اى از لباس چرمین آهنگرى او بود و براى دادخواهى علیه ستم و ستمگرى به کار برده شد، تا پرچم چینى‏ها که اژدهاى اسطوره‏اى رودخانه‏ى گنگ یا زرد بر آن نقش بسته است و نیز از پرچم عقاب عصر رسول خداصلى الله علیه وآله، تا پرچم سیاه ابومسلم خراسانى و نیز پرچم سرخ خرم دینان و پرچم سبز علویان، همه و همه از یک طرف رمز، نشانه، زبان و علامتى است براى بیان اندیشه‏ها، عقاید، مذاهب و احساسات درونى یک ملت، قوم و یا یک نژاد و از طرف دیگر علامتى است براى شناسایى نیروهاى خودى از دشمن و یا جایگاه قبیله و نیروهاى آن در جنگ.

    وجود پرچم در سپاه و به اهتزاز در آمدن آن، مایه‏ى دل‏گرمى و تقویت روحیه‏ى جنگ‏جویان و سقوط آن به معناى شکست و مایه‏ى نومیدى آنان بود.

    چه جان‏هایى که براى به اهتزاز نگه داشتن پرچم‏ها در جنگ فدا شدند و چه شمشیرهایى که براى سقوط آن بر پرچمداران فرود آمدند.

    در این مقاله برآنیم تا نقش و جایگاه پوشش یک‏سان رزم و نیز پرچم را که در عصر اسلامى از آن به لوا و رایت یاد مى‏شد تشریح نماییم و سیر تحول آن را از عصر پیامبرصلى الله علیه وآله تا عصر عباسیان، بیان کنیم.

    پوشش و البسه‏ ى نظامى‏ یکى از امور ضرورى در هر سازمان رزمى، نوع پوشش نظامى نیروهاى جنگ‏جو مى‏باشد.

    هر چند در روزگار گذشته به این مسأله چندان اهمیتى داده نمى‏شد، ولى بعدها به ویژه در قرون متأخر، امر یک‏سان سازى پوشش نظامى به طور کامل مورد توجه قرار گرفت.

    فلسفه و هدف اصلى در این مورد، یک‏سان سازى ظاهرى نیروها و ایجاد نظم و انضباط در آنان، تشخیص نیروهاى خودى از نیروهاى دشمن در منطقه‏ى جنگى و شناخته شدن نیروهاى جنگ‏جو از یک‏دیگر در هنگام درگیرى، معین و مشخص ساختن نوع و رسته‏ى نیروها به لحاظ تخصص و وظایف فردى و جمعى، روشن ساختن جایگاه‏ها و رتبه‏هاى فرماندهان و سایر نیروها، مشخص ساختن یگان‏هاى رزم بر اساس نوع وظایف آنها و موارد دیگر بوده است.

    این اهداف در عصر اسلامى بیش‏تر مورد عنایت پیامبرصلى الله علیه وآله، خلفا، فرماندهان نظامى، حکام و امرا قرار داشته است.

    اما در بسیارى از مواقع به لحاظ نوع پوشش مرسوم اعراب و تنوع عناصر و نژادها و ملیت‏ها، در عمل کم‏تر قابل اجرا بوده است.

    رسول خداصلى الله علیه وآله با این سخن، اهمیت پوشش را بیان مى‏فرمود: اصلحوا ثیابکم حتى تکونواکالشامه بین الناس؛ لباس خود را بیارایید و شایسته سازید تا در میان مردم همانند خال [برجسته‏] باشید.

    امرا و خلفاى اسلامى به امر لباس جنگ‏جویان و آراستگى وضعیت ایشان عنایت و اهتمام داشتند.

    حتى گاهى به کسانى که لباس غیر مناسب داشتند اجازه‏ى حضور در جنگ نمى‏دادند.

    مسلمانان در نخستین جنگ‏هاى خود، لباس یک‏سانى نداشتند و معمولاً با همان لباس مرسوم خود، در جنگ حاضر مى‏شدند.

    لباس مرسوم آنان عبارت بود از لباس بلندى که گاهى در زیر آن شلوار و ازارى مى‏پوشیدند که براى نگه داشتن آن، تسمه‏اى بافته شده از موى بز همانند کمربند بر روى آن مى‏بستند.

    هم‏چنین بر روى شانه‏هاى خود ردایى مى‏آویختند و عمامه‏اى بر سر مى‏گذاشتند.

    بعضى از نیروهاى سواره نظام بر روى پیراهن خود، زرهى مى‏پوشیدند که داراى آستین بود و گاهى بلندى آن تا روى زمین مى‏رسید.

    این نیروها گاهى از کلاه‏خود و مغفر نیز به عنوان پوشش دفاعى استفاده مى‏کردند و ران بند و ساق بند نیز مى‏بستند.

    سواره نظام برخلاف پیاده نظام، ردایى روى لباس خود نمى‏پوشیدند؛ زیرا مانع چابکى آنان بر روى اسب مى‏شد و به جاى جامه‏ى زیرین، شلوارکى کوتاه مى‏پوشیدند تا پاهاى آنان بر روى اسب آزادتر باشد.4 در جنگ‏هاى مهم و بزرگ در دوران پیامبرصلى الله علیه وآله، تلاش مى‏شد تا یگان‏هاى مختلف رنگ‏هاى خاصى به طور یک‏دست بپوشند تا یک‏دیگر را بهتر بشناسند و یگان‏هاى رزمى از یک‏دیگر مشخص شوند.

    این کار که در نوع خود بى‏سابقه بود، براى نخستین بار در فتح مکه به هنگام سان دیدن سپاه در مقابل رسول خداصلى الله علیه وآله، به اجرا در آمد.

    رنگ‏هاى یک‏سان یک یگان، به گونه‏اى بود که شناسایى آن یگان با رنگ مربوطه صورت مى‏گرفت و آن یگان به همان رنگ نامیده مى‏شد؛ مثل یگان یا کتیبه‏ى الخضراء که همگى لباس‏هاى سبز بر تن داشتند یا یگان و ستون البیضاء که همگى سفیدپوش بودند و یا الصفراء که زردپوشان بودند.5 این یگان‏ها هر یک پرچمى ویژه براى خود داشتند.

    چنانکه ذکر شد، انتخاب رنگ یک‏سان عمدتاً براى شناسایى نیروهاى یگان‏ها و ایجاد نظم در صفوف خودى بود.

    هر یگان اعم از فرمانده و نیروها، داراى لباسى یک‏سان بودند.

    اگر ردا و لباس و عمامه‏ى فرمانده سفید بود تمامى نیروهاى آن یگان نیز عمامه و رداى سفید مى‏پوشیدند و پرچم آنان نیز سفید بود و همین طور رنگ‏هاى دیگر.

    در جنگ جمل، سپاه امام على‏علیه السلام این ترکیب یک‏سان و رنگ مشابه را به خوبى به نمایش گذاشته بودند.

    ستون اولِ سواره نظام به فرماندهى ابوایوب انصارى، لباس‏هاى سفید و زرد داشتند.

    فرمانده‏ى یگان نیز ضمن پوشیدن ردا و لباس سفید، پرچمى سفید نیز در دست داشت.

    ستون دوم به فرماندهى خزیمه بن ثابت نیز به همین گونه بود.

    البته فرمانده‏ى یگان، عمامه‏اى زرد بر سر داشت و لباسى سفید پوشیده بود.

    ستون سوم نیز داراى لباس‏هاى زرد بودند و فرمانده‏ى آنان ابوقتاده‏ى ربعى، عمامه‏اى زرد و ردایى به رنگ شیرى بر تن داشت.

    در بسیارى از جنگ‏ها فرماندهان با لباس‏ها و عمامه‏هاى خود مشخص مى‏شدند.

    بعضى فرماندهان بر کلاه‏خود خود، پر شترمرغ و یا علایم دیگر نصب مى‏کردند.

    حمزه در جنگ بدر پر شترمرغ و على‏علیه السلام دسته‏اى موى سپید بر کلاه‏خود خویش بسته بودند.

    تیرهاى فرو رفته و یا فرو گذاشته در عمامه‏ى خالدبن ولید هنگام بازگشت از نبردهاى ردّه، به او ابهت و شوکت خاصى بخشیده بود.

    هنگامى که عباسیان به قدرت رسیدند چون نشان آنان سیاه بود لذا نظامیان آنان در جنگ‏ها، لباس سیاه یک رنگ مى‏پوشیدند و عمامه‏هاى سیاه بر سر مى‏گذاشتند و پرچم‏هاى سیاه به دست مى‏گرفتند.

    در حقیقت در ابتداى دعوت، لباس رسمى عباسیان سیاه بود.

    انتخاب رنگ سیاه شاید به خاطر سوگوارى شهداى اهل بیت بوده باشد، و از آن‏جا که رنگ سیاه در عصر پیش از اسلام رمز و نشانه‏اى براى خون‏خواهى بوده‏مى‏توان گفت انتخاب رنگ سیاه به منزله‏ى خون‏خواهى از بنى امیه در برابر شهداى کربلا و آل البیت بوده است.

    منصور خلیفه‏ ى عباسى، نخستین کسى است که پوشیدن رداى سیاه بزرگ را در دیوان‏هاى دولتى و دار الخلافه مرسوم کرد.در عصر عباسى، لباس ایرانى، به ویژه قلنسوه سیاه رنگ، لباس رسمى شد.

    این لباس به صورتى مخروطى شکل بود.

    در این عصر حتى عباسیان لباس‏هاى سیاه را براى جدا سازى مسلمانان از غیر مسلمانان به ویژه در مناطقى که اهل ذمه سکونت داشتند و نیز براى حفظ امنیت و تحت نظر داشتن دشمنان در مرزهاى بیزانس، مورد استفاده قرار مى‏دادند.

    علویان و یا امویان براى مقابله با عباسیان در قیام‏ها و جنبش‏هاى خود، لباس سفید مى‏پوشیدند که نشانه‏اى در اعتراض به سلطه‏ى عباسیان بود.

    چنانکه مى‏دانیم مأمون عباسى در هنگامى که امام رضاعلیه السلام را به ولیعهدى انتخاب کرد، لباس سیاه را به لباس سبز، که نشانه‏ى علویان بود، تغییر داد.

    پس از چندى معارضان دولت عباسى لباس سفید بر تن کردند و کوشیدند تا عباس بن مأمون را به خلافت برسانند.

    در عصر عباسیان، لباس قرمز نیز شعار و نشانه‏ى عده‏اى دیگر شد.

    آنان از فرقه‏ى سفیانى و از خون‏خواهان بنى امیه بودند.

    ابومحمد سفیانى که در سال 133 قمرى بر عباسیان خروج کرد، لباس قرمز بر تن داشت.

    فرمانده‏ى عباسى، یزید بن مزید شیبانى نیز هنگام جنگ با خوارج، پرچم قرمز برافراشت.

    خرّم‏دینان نیز در قیام خود علیه عباسیان، لباس قرمز پوشیدند و پرچم قرمز برافراشتند.

    محمد نفس زکیه در قیام خود (145 ق) لباس و رداى زرد بر تن کرد و همراه حسن بن على بن حسین ملقب به افطس، در این قیام پرچم زرد برافراشت.

    سپاه امین نیز به هنگام درگیرى با مأمون، لباس سفید پوشیده و پرچم سفید به اهتزاز درآورد.

    عباسیان به پوشش و لباس سربازان و لشکریان اهمیت ویژه‏اى مى‏دادند و لشکریان را با آن لباس‏ها از عامه جدا مى‏ساختند.

    آنان قبا و قلنسوه سیاه مى‏پوشیدند.

    فرماندهان و امرا در هنگام شرف‏یابى نزد خلیفه، قباى سیاه، عمامه و جوراب به تن مى‏کردند.

    عمده‏ى لشکریان در این عصر به هنگام جنگ، زره، کلاه‏خود، ساق بند و بازوبند مى‏پوشیدند.

    نفت‏اندازان در سپاه عباسى، لباس‏هاى ضد حریق مى‏پوشیدند تا به هنگام پرتاب آتش، دچار آتش سوزى نشوند.

    اگر چه تمامى نیروهاى نظامى در عصر عباسیان لباس‏هاى متحدالشکل نداشتند، اما هر یک از فرماندهان و لشکرها یا یگان‏ها لباسى خاص مى‏پوشیدند؛ مثلاً نیروهاى ترک و نگهبانان در عصر خلافت معتصم، داراى لباسى ویژه بودند تا آنان را از سایر نیروهاى نظامى و فرماندهان، ممتاز سازد.

    فرماندهان خراسانى بر شانه‏هاى خود ردایى مى‏افکندند.

    جنس لباس‏هاى سربازان از ساتن (اطلس) بود.

    خلفا به فرماندهان بزرگ لشکرهایشان، خُلّه که عمامه‏اى سیاه بود همراه با لباس سیاه یک رنگ با قبه و لباسى مثل آن بدون قبه از جنس خز قرمز و بافته شده از طلا و شمشیرى زر اندود اعطا مى‏کردند.

    اما سواره نظام، زره و کلاه‏خود مى‏پوشیدند و اسب‏هاى خود را با پوشش‏هاى آهنین (برگستوان) مى‏پوشانیدند و پیادگان، قباهاى کوتاه که تا زیر زانو مى‏رسید همراه با چکمه به تن مى‏کردند.

    لشکریان هنگام جنگ نوعى از قلنسوه که سر و گردن را در بر مى‏گرفت مى‏پوشیدند و با کلاه‏خود و مغفر از خود محافظت مى‏کردند.

    آنان بر بالاى قلنسوه که لباس عمومى سربازان بود، عمامه مى‏گذاشتند و گاهى هم آن را روى کلاه‏خود قرار مى‏دادند.

    اما نیروهاى آزاد، داراى پوشش مناسب و یک‏سانى نبودند و گاهى هم پوشش نداشتند؛ مانند بخشى از سپاهیان مأمون - متشکل از عیاران و زندانیان - که در مقابله با سپاهیان امین، برهنه جنگ مى‏کردند و کمربندى به کمر داشتند و پوششى از برگ خرما که آن را خود مى‏بافتند بر سر نهاده بودند و سپرهایى از برگ خرما و بوریا نیز در دست داشتند که قیر اندود بود و لابلاى آن ریگ ریخته بودند.

    لوا و رایت (پرچم) از دیرباز لشکرها و جنگ‏جویان در حین جنگ نشانه‏ها و علایمى (پرچم و درفش) به همراه داشتند.

    داشتن پرچم از یک سو نشانه‏ى عزت و شوکت و از سوى دیگر راهنمایى براى جنگ‏جویان جهت شناسایى هم‏رزمان و نیروهاى خودى و در نهایت رمزى براى حفظ و انسجام و وحدت لشکر بود.

    اعراب چه در عصر جاهلیت و چه در عصر اسلامى، پرچم را رمز و سمبلى براى عزت و شکوه قبیله و قوم خویش مى‏دانستند و نسبت به آن اهمیتى خاص قایل بودند.

    در عصر جاهلیت بر پرچم‏ها، سمبل‏ها و علایمى چون مار، روباه و گرگ ترسیم مى‏کردند تا نشانى براى قبیله‏ى آنان باشد.

    اعراب عصر جاهلى براى هر یک از قبایل و حتى خاندان‏هاى خود، پرچم‏هاى مخصوصى داشتند.

    نقش پرچم در جنگ، براى آنان نقش کلیدى و حیاتى بود و براى حفظ آن و نیز در اهتزاز نگاه داشتن آن، تا پاى جان مى‏کوشیدند؛ زیرا پرچم باعث تقویت روحیه‏ى جنگ‏جویان بود و تا زمانى که افراشته باقى مى‏ماند، نیروها مى‏جنگیدند،اما به محض سقوط آن، نیروها دچار شکست مى‏شدند و به عبارتى شکست آنان اعلام مى‏شد و از میدان جنگ باز مى‏گشتند.

    از این رو یک فرمانده هنگامى که لشکر مى‏آراست و پرچم به دست پرچمدار مى‏داد او را به حفظ آن تا پاى جان سفارش مى‏کرد.25 ابوسفیان قبل از شروع جنگ احد، طلحه بن ابى طلحه را فراخواند و پس از سپردن پرچم به دست وى، جهت حفظ آن سفارش فراوانى کرد و عظمت و پیروزى سپاه را مرهون حفظ پرچم دانست.

    او دستور اکید داد به محض کشته شدن پرچم‏دار سپاه، دیگرى پرچم را به دست گیرد.

    بنابر این بعد از کشته شدن

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

     

    - ابراهیم حسن، حسن، تاریخ الاسلام السیاسى، چاپ هفتم (قاهره، مکتبه النهضه المصریه، 1964م).
    - ابن اثیر، عزالدین احمد بن ابى المکارم، الکامل فى التاریخ (بیروت، دار صادر، 1965-1979م).
    - - ، الکامل فى التاریخ (بیروت، دارالکتب العلمیه ، 10 جلدى، چاپ اول، 1407ق/1987م).
    - ابن حنبل، احمد بن محمد، المسند، 7 جلدى، چاپ سوم (مصر، دار المعارف، 1368ق/1949م).
    - ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع، الطبقات الکبرى (بیروت، دار صادر، 1957م)
    - - ، الطبقات الکبرى (قاهره، دارالتحریر، 1388ق/1968م)
    - - ، الطبقات الکبرى (لیدن، کلیه برلین، 1322ق).
    - ابن سید الناس، فتح الدین ابوالفتح محمد بن محمد بن عبداللَّه، عیون الاثر فى فنون المغازى والشمائل والسیر، 2 جلدى (بیروت، دارالفکر، بى‏تا).
    - ابن طقطقى، محمد بن على بن طباطبا، الفخرى فى الآداب السلطانیه والدول الاسلامیه (بیروت، دار بیروت للطباعه والنشر، 1385ق/1966م).
    - ابن عبد ربه، محمد، العقد الفرید، تحقیق عبدالمجید استرحینى، 9 جلدى، چاپ سوم (قاهره، دارالکتب العلمیه ، 1497ق/1987م).
    - - ، العقد الفرید، تحقیق احمد امین (قاهره، 1948م).
    - ابن قتیبه دینورى، ابو محمد عبداللَّه بن مسلم، عیون الاخبار، تحقیق محمد اسکندرانى، چاپ سوم (بیروت، دارالکتاب العربى، 1418ق).
    - - ، عیون الاخبار، (قاهره، مطبعه دارالکتاب المصریه ، 1925م).
    - ابن کثیر، عماد الدین ابوالفداء اسماعیل، البدایه والنهایه فى التاریخ، 15 جلدى (بیروت، دارالفکر، دارالمعارف، 1966م).


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق پوشش و پرچم در جنگ‏ هاى عصر اسلامى‏, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق پوشش و پرچم در جنگ‏ هاى عصر اسلامى‏, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق پوشش و پرچم در جنگ‏ هاى عصر اسلامى‏

پهلوى اول دستور داد هر رئیس صنفى باید هم صنفان خود را در روز معیّنى همراه با زنانشان و بدون حجاب در محلّى جمع نماید. روز اوّل از خود شاه و زن بى حجابش شروع شد، روز بعد از وزراء و خانواده هایش و روز سوم وکلا... و به همین ترتیب تا یک روز هم نوبت به اهل علم و خانواده هایشان رسید. این برنامه ریزى براى آن بود که اهل علم را مجبور به چنین عملى بکنند و در نتیجه بى حجابى رواج پیدا کند. ...

لباس,براى پوشاندن بدن و حفظ آن از سرما و گرما و آلودگى و مایه ى آبرو و آراستگى انسان است. تبدیل آن به وسیله ى تفاخر و تجمل و ارزش را در کیفیت جامه دانستن, نوعى انحراف از فلسفه ى وجودى لباس است. از این رو ((ساده پوشى)) به عنوان یکى از مظاهر ساده زیستى و رهایى از تعلقات مادى است. پیامبر اکرم(ص) این گونه به زندگى و دنیا مى نگریست و این گونه نیز مى زیست و هرگز ارزش را در ((لباس)) ...

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علم و هجرت و جهاد و در خاندانى از سلاله زهراى اطهر سلام الله علیها, روح الله الموسوى الخمینى پاى بر خاکدان طبیعت نهاد . او وارث سجایاى آباء و اجدادى بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم وکسب معارف الهى کوشیده اند. پدر ...

فیلم علمى _ تخیلى «روز پس از فردا» داستانى از وحشت و هراس حقیقى را به تصویر مى کشد. زمین و تقریباً هر چیزى که در آن است، به ناگهان منجمد مى شود. شگفت آورتر اینکه رویداد مذکور حاصل پدیده گرم شدگى زمین است. اما آیا واقعاً دوران سردى را در پیش داریم؟ چه کسى دیواره یخى لارسن را مى شناسد؟ این کوه عظیم یخى شناور در آب هاى دریا که در ارتباط با یخچال هاى خشکى شبه جزیره قطب ...

تارﻳخچه شعر بافی شعربافی( ( SHARBAFIاز جمله هنر و صنعتی است که حدود ‪ ۳۵۰سال پیش به وسیله دستگاهی با نام "ماکوپران" انجام می‌شد و در هر کوی و برزن شهر یزد مردم به این شغل مشغول بوده و امرار معاش می‌کردند. ااین شغل در محله‌های قدیمی یزد مانند وقت و ساعت ، بازارنو، پشت باغ ، شاه ابوالقاسم، جنگل و پشت خان ، از رونق خاصی برخوردار بوده و به عنوان شغل اصلی آن دوران محسوب می‌شد. زری ...

مقدمه ای بر هنر کاشی کاری صنعت کاشی سازی و کاشی کاری که بیش از همه در تزیین معماری سرزمین ایران، و به طوراخص بناهای مذهبی به کار گرفته شده، همانند سفالگری دارای ویژگی های خاصی است. این هنر و صنعت از گذشته ی بسیار دور در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی ساز در مقام شیئی ترکیبی متجلی گردیده، بدین ترتیب که هنرمند کاشیکار یا موزاییک ساز با کاربرد و ترکیب رنگ های گوناگون و یا در کنار هم ...

مسجد امام‏ این مسجد که در ضلع جنوبى میدان امام قرار دارد در سال 1020 هجرى به فرمان شاه‏ عباس اول در بیست و چهارمین سال سلطنت وى شروع شده و تزئینات و الحاقات آن در دوره جانشینان او به اتمام رسیده است. معمار مهندس آن استاد على‏اکبر اصفهانى و ناظر ساختمان محب‏على بیک الله بوده‏ اند. این مسجد شاهکارهاى جاویدان از معمارى، کاشى‏کارى و نجّارى در قرن یازدهم هجرى است.از نکات‌ جالب‌ توجه‌ ...

میدان امام در محل این میدان (قبل از آنکه شهر اصفهان به پایتختى صفویه انتخاب شود) باغى وسیع به نام نقش ‏جهان وجود داشته است. در دوره شاه‏ عباس اول، آن باغ را تا حدود امروزى آن وسعت داده و در اطراف آن مشهورترین و عظیم‏ ترین بناهاى تاریخى اصفهان به وجود آمده است. مساحت این میدان حدود 85 هزار متر مربع مى‏باشد. در دوره شاه‏ عباس و جانشینان او این میدان محل بازى چوگان و رژه ارتش و ...

در طول تاریخ ایران و به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقش مهمی را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی ویا یک دوره تاریخی بوده است. در ادیان الهی و کتب آسمانی، گاه رنگ ها به هر دو مفهوم معنوی و حقیقی خود دیده می شود. درانجیل، کتاب مقدس مسیحیان، رنگهای سبز، طلایی، قرمزو آبی به صورت صفت و در معانی حقیقی آن دو رنگ سفید و سیاه، به عنوان صفت و نیز با مفهوم معنوی آن به کار ...

تنوع جغرافیایی، تاریخ کهن و فرهنگ غنی ایرانیان با همه فراز و نشیب‌های تاریخی خود، به قدری در طبیعت، شهرهای قدیمی، آثار باستانی و بناهای تاریخی نمود دارد که ایران را از نظر جاذبه‌های تاریخی، طبیعی و توریستی در ردیف ممتازترین کشورهای جهان در آورده است. ایران آمیزه‌ای از میراث‌های فرهنگی باشکوه و طبیعت زیباست که پیشینه‌ای به قدمت آغاز تاریخ تمدن و فرهنگ انسان دارد. آثار تاریخی ...

ثبت سفارش