دانلود تحقیق تفسیر آیه الکرسی

Word 84 KB 32264 14
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تفسیر آیه الکرسی بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی محمد وال الطاهرین وعجل فرج ال محمد اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَه ٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ ب ِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ۲۵۵بقره اللّه، که جز او معبودى نیست، زنده و برپادارنده است.

    نه خوابى سبک او را فرا گیرد و نه خوابى سنگین.

    آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست.

    کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهششفاعت کند.

    گذشته و آینده آنان را مى‏داند.

    و به چیزى از علم او احاطه پیدا نمى‏کنند مگر به مقدارى که او بخواهد.

    کرسى (علم و قدرت) او آسمان‏هاو زمین را در برگرفته و نگهدارى آن دو بر او سنگین نیست و او والا و بزرگ است نکته ها به مناسبت وجود کلمه‏ى «کرسى» در آیه، رسول اکرم صلى الله علیه وآله این آیه «آیه الکرسى» نامید.

    در روایات شیعه و سنى آمده است که این آیه به منزله‏ى قلّه قرآن است و بزرگترین مقام را در میان آیات دارد.

    همچنین نسبت به تلاوت این آیه سفارش بسیار شده ا ست، از على علیه السلام نقل کرده‏اند که فرمود: بعد از شنیدن فضیلت این آیه، شبى بر من نگذشت، مگر آنکه آیه الکرسى را خوانده باشم.

    در این آیه، شانزده مرتبه نام خداوند و صفات او مطرح شده است.

    به همین سبب آیه الکرسى را شعار و پیام توحید دانسته‏اند.

    هر چند در قرآن بارها شعار توحید با بیانات گوناگون مطرح شده است، مانند: «لااله الاّ اللّه» ، «لااله الاّ هو» ، «لااله الاّ انت» ، «لااله الاّ انَا» ، ولى در هیچ کدام آنها مثل آیه الکرسى در کنار شعار توحید، صفات خداوند مطرح نشده است.

    صفات خداوند دو گونه‏اند، برخى صفات، عین ذات او هستند و قابل تجزیه از ذات الهى نمى‏باشند.

    مانند: علم، قدرت و حیات.

    امّا برخى صفات که آنها را صفات فعل مى‏نامند، مربوط به فعل خداوند است، مثل خلق کردن و عفو نمودن.

    منشأ اینگونه صفات، اراده الهى است که اگر بخواهد خلق مى‏کند، ولى درباره‏ى صفات ذات این را نمى‏توان گفت که اگر خداوند بخواهد مى‏داند و اگر نخواهد نمى‏داند.

    اگر بخواهیم صفات ذات را تشبیه کنیم، باید بگوئیم عالم و قادر بودن براى خداوند، نظیر مخلوق بودن براى انسان است.

    هرگز صفت مخلوق بودن از انسان جدا نمى‏شود، همانگونه که هرگز صفت علم از خداوند جدا نمى‏شود.

    کلمه «اله» درباره هر معبودى بکار مى‏رود، خواه حقّ و یا باطل، «أفرایت مَن اتّخذ الهه هواه» ولى کلمه «اللّه» نام ذات مقدّس الهى است.

    معبودانِ غیر از خدا، از آفریدن مگسى عاجزند؛ «لن یخلقوا ذباباً» و آنان که به پرستش غیر خدا مى‏پردازند، ا ز بلنداى توحید به دره‏هاى خوفناک سقوط مى‏کنند.

    «ومن یشرک باللّه فکانّما خرّ من‏السماء فتخطفه الطّیر» «لااله الاّ اللّه» اوّلین صفحه شناسنامه‏ى هر مسلمان است.

    اوّلین شعار و دعوت پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نیز با همین جمله بود: «قولوا لااله الاّ اللّه تفلحوا» همچنان که فرمود: «من قال لااله الاّ الله مخلصاً دخل الجنّه واخلاصه بها ان تحجزه لا اله الاالله عمّا حرمّ اللّه» هرکس خالصانه شعار توحید سر دهد، وارد بهشت مى‏شود و نشان اخلاص او آن است که گفتن »لااله الاّ اللّه« وى را از حرامهاى الهى دور سازد.

    امام صادق علیه السلام فرمودند: «قول لااله الاّاللّه ثمن الجنه » گفتن »لااله الاّ اللّه« بهاى بهشت است.

    همچنان که امام رضا علیه السلام در حدیث قدسى نقل کرده‏اند: «کلمه لااله‏الاّاللّه حصنى» کلمه‏ى توحید، دژ مستحکم الهى است.

    آرى، توحید، مایه‏ى نجات و رستگارى انسان است.

    البتّه همانگونه که مى‏گویند هرکس به دانشگاه یا حوزه علمیه قدم گذاشت، دانشمند شد.

    یعنى به شرط اینکه تمام دروس لازم را بخواند.

    گفتن «لااله الاّ اللّه» نجات دهنده است، امّا با داشتن شرایطش که در جاى خود بدان اشا ره خواهد شد.

    اعتقاد به توحید، همه‏ى قدرت‏ها و جاذبه‏ها را در چشم انسان کوچک و حقیر مى‏کند.

    نمونه‏اى از آثار تربیتى توحید همین است که مسلمانان در برابر پادشاهان و صاحبان قدرت سجده نمى‏کردند.

    در دربار نجاشى پادشاه حبشه، پناهندگان مسلمان گفتند: «لانسجد الاّ للّه» ما به غیر خدا سجده نمى‏کنیم.

    دحیه کلبى یکى دیگر از مسلمانان در کاخ قیصر روم، سجده نکرد و در جواب کاخ نشینان گفت: «لااسجد لغیراللّه» من براى غیر خداوند سجده نمى‏کنم.

    آرى، توحید انسان را تا آنجا بالا مى‏برد که حتّى بهشت و دوزخ نیز براى او مطرح نمى‏شود.

    امامان معصوم علیهم السلام نیز براى تربیت چنین انسان‏هایى تلاش مى‏کردند.

    على علیه السلام فرمودند: «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حراً» ، بنده دیگرى مباش که خد اوند تو را آزاد آفریده است.

    لازم است مسلمانان هر روز و در هر جا با صداى بلند، اذان بگویند وفریاد آزادى از بندگى خدایان دروغین و طاغوت‏ها را سر دهند.

    و گوش نوزادان خود را قبل از هر صدایى، با طنین توحید «لااله الاّ اللّه» آشنا سازند.

    «هوالحىّ» در فراز هفتادم دعاى جوشن کبیر، حىّ بودن خداوند را اینگونه مطرح مى‏کند: «یا حیّاً قبل کلّ حىّ، یا حیّاً بعد کلّ حىّ، یا حىّ الذّى لیس کمثله حىٌّ، یا حىّ الذّى لایشارکه حىٌّ، یا حىّ الذّى لایحتاج الى حىّ، یا حىّ الذّى یمیت کلّ حىّ، یا حىّ الذّى یرزق کلّ حىّ، یا حیّا لم یرث الحیوه من حىّ، یا حىّ الذى یحیى الموتى، یا حىّ یا ّ قیوم» آرى، خداوند زنده است، قبل از هر زنده‏اى و بعد از هر زنده‏اى.

    در زنده بودن، وى را نظیر و شریکى نیست و براى زنده ماندن، نیازمند دیگرى نیست.

    او زندگان را مى‏میراند و به همه زنده‏ها روزى مى‏بخشد.

    او زندگى را از زنده‏اى دیگر به ارث نبرده، بلکه به مردگان نیز زندگى مى‏بخشد.

    او زنده و پا برجاست.

    «یا حیّاً قبل کلّ حىّ، یا حیّاً بعد کلّ حىّ، یا حىّ الذّى لیس کمثله حىٌّ، یا حىّ الذّى لایشارکه حىٌّ، یا حىّ الذّى لایحتاج الى حىّ، یا حىّ الذّى یمیت کلّ حىّ، یا حىّ الذّى یرزق کلّ حىّ، یا حیّا لم یرث الحیوه من حىّ، یا حىّ الذى یحیى الموتى، یا حىّ یا ّ قیوم» آرى، خداوند زنده است، قبل از هر زنده‏اى و بعد از هر زنده‏اى.

    معناى حیات درباره ذات پروردگار با دیگران فرق مى‏کند و مانند سایر صفات الهى، از ذات او جدایى ناپذیر است و در آن فنا راه ندارد؛ «و توکّل على الحىّ الّذى لایموت» او در حیات خویش نیازمند تغذیه، تولید مثل، جذب و دفع، که لازمه حیات موجوداتى همچون انسان و حیوان وگیاه است، نیست.

    «یا حىّ الذى لیس کمثله حىّ» «القیّوم» «قَیّوم» از ریشه‏ى «قیام»، به کسى گفته مى‏شود که روى پاى خود ایستاده و دیگران به او وابسته هستند.

    کلمه‏ى «قیّوم» سه مرتبه در قرآن آمده است و در هر سه مورد در کنار کلمه «حَىّ» قرار دارد.

    قیام او از خود اوست، ولى قیام سایر موجودات به وجود اوست.

    و مراد از قیّومیّت پروردگار، تسلّط و حفاظت و تدبیر کامل او نسبت به مخلوقات است.

    قیام او دائمى و همه جانبه است، مى‏آفریند، روزى مى‏دهد، هدایت مى‏کند و مى‏میراند و لحظه‏اى غافل نیست.

    هر موجود زنده‏اى براى ادامه‏ى حیات، نیازمند منبع فیض است.

    همچون لامپى که براى ادامه‏ى روشنى، نیاز به اتصّال برق دارد.

    تمام موجودات براى زنده شدن باید از «حىّ» تغذیه شوند و براى ادامه‏ى زندگى باید از «قیّوم» مایه بگیرند.

    امام على علیه السلام مى‏فرماید: «کلّ شى‏ء خاضع له و کلّ شى‏ء قائم به» هر چیزى تسلیم او و هر چیزى وابسته به اوست.

    نقل کرده‏اند که در جنگ بدر رسول خدا صلى الله علیه وآله مکّرر در سجده مى‏گفتند: «یا حىّ یا قیّوم» «لاتأخذه سنهٌ و لانوم» امام صادق علیه السلام فرموده‏اند: «ما من حىّ الاّ و هو ینام خلا اللّه وحده» هیچ زنده‏اى نیست مگر اینکه مى‏خوابد، تنها خداوند از خواب بدور است.

    خداوند حىّ است و نیازمند خواب و چُرت نیست.

    خواب، زنده‏ها را از خود منقطع مى‏کند تا چه رسد به دیگران، ولى خداوند خواب ندارد و همواره بر همه چیز قیّومیّت دارد.

    «له ما فى السموات و ما فى الارض» مالک حقیقى همه چیز اوست و مالکیّت انسان در واقع عاریتى بیش نیست.

    مالکیّت انسان، چند روزه و با شرایط محدودى است که از طرف مالک حقیقى یعنى خداوند تعیین مى‏شود.

    حال که همه مملوک او هستند، پس چرا مملوکى مملوک دیگر را بپرستد؟

    دیگران نیز بندگانى همچون ما هست ند؛ «عباد امثالکم» طبیعت، ملک خداست و قوانین حاکم بر آن محکوم خداوندند.

    اى کاش انسان‏ها هم از مِلک او و هم از مُلک او بهتر استفاده مى‏کردند.

    اگر همه چیز از خدا و براى خداست، دیگر بخل و حرص چرا؟

    آیا خداى خالق، ما را رها کرده است؟

    «أیحسب الانسان ا ن یترک سدى» امام کاظم علیه السلام از در خانه‏ى شخصى بنام «بُشر» مى‏گذشت، متوّجه سر و صدا و آواز لهو ولعبى شدند که از خانه بلند بود.

    از کنیزى که از آن خانه بیرون آمده بود پرسیدند صاحبخانه کیست؟

    آیا بنده است؟!

    جواب داد: نه آقا، بنده نیست آزاد است.

    امام فرمود: اگر بند ه بود این همه نافرمانى نمى‏کرد.

    کنیز سخن امام را وقتى وارد منزل شد به صاحبخانه باز گفت.

    او تکانى خورد و توبه کرد.

    از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: اوّلین درجه تقوا و بندگى خدا آن است که انسان خودش را مالک نداند.

    «من ذا الذى یشفع عنده» مشرکان، خداوند را قبول داشتند؛ «لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض لیقولنّ اللّه» ولى بت‏ها را شفیع مى‏دانستند: «ویقولون هؤلاء شفعاء» آیهالکرسى، این پناهگاه موهوم را در هم مى‏کوبد و مى‏گوید: کیست که بدون اجازه‏ى او بتواند شفاعت کند؟

    نه تنها هستى براى اوست، کارآیى هستى نیز با اذن اوست.

    با خیال و توهم شما، مخلوقى شفیع دیگرى نمى‏شود.

    شفاعت در قیامت وجود دارد، ولى با حساب و کتاب و با اذن خداوند.

    اگر از کسى عملى سر مى‏زند، با اذن و اراده خداوند بوده و قیّوم بودن او خدشه بردار نیست تا بتوان در گوشه‏اى دور از خواست او کارى صورت داد.

    شفاعت آن است که یک موجود قوى به موجود ضعیف یارى برساند.

    مثلاً در نظام آفرینش، نور، آب، هوا و زمین، دانه‏ى گیاه را یارى مى‏کنند تا به مرحله درخت برسد.

    در نظام کیفر و پاداش نیز، اولیاى خدا گنهکارى را یارى مى‏رسانند تا نجات یابد.

    ولى هرگز این امد ادها نشانه‏ى ضعف خداوند و یا تأثیرپذیرى او نیست.

    زیرا خود اوست که مقام شفاعت و اجازه آن را به اولیاى خود مى‏دهد.

    و اوست که نظام آفرینش را به نوعى آفریده که وقتى دانه در مسیر رستن قرار گرفت، با نور و هوا و خاک رشد مى‏کند.

    به هر حال عوامل مادّى و کمک‏هایى که انسان از مخلوقات مى‏گیرد، در پرتو اذن اوست و در چهار چوب قوانینى است که او حاکم کرده است.

    به همین دلیل افرادى از شفاعت شدن محرومند؛ «فما تنفعهم شفاعه الشافعین» چنانکه نور، حرارت، آب و خاک، دانه‏اى را رشد مى‏د هند که قابلیّت رشد داشته باشد.

    حساب شفاعت از حساب پارتى‏بازى و توصیه‏هاى بى‏دلیل دنیوى در جوامع فاسد، جدا است.

    شفاعت، براى جلوگیرى از یأس و ناامیدى و ایجاد پیوند مردم با اولیاى خداست.

    شفاعت، پاداشى است که خداوند به اولیاى خود مى‏دهد و بهره‏گیرى از آن در روز قیامت، تجسّمى از بهره‏گیرى انسان، از نورِ علم و هدایت انبیا و اولیا در دنیاست.

    شفاعت کننده، قدرت مستقلى در برابر قدرت خداوند نیست، بلکه پرتوى از اوست ومقام شفاعت مخصوص کسانى است که او بخواهد.

    لذا نباید بت پرستان با شعار؛ «هؤلاء شفعائنا» (708) خیال کنند که بهره‏مند از شفاعت خواهند شد.

    یادآورى این نکته لازم است که عبادت غیر خداوند شرک است، ولى دعوت و خواندن غیر خدا، همه جا شرک نیست.

    جملات: «یدعوک» ، «یدعوکم» ، «یدعون» ، «ندع» و «دعاء الرسول» که در قرآن آمده است، هیچ یک با شرک ربطى ندارد.

    لکن هر دعوتى ارزشمند نیست، بیمار اگر پزشک را صدا زند، حقّ است و اگر فالگیر را صدا زند باطل است.

    «یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم» خداوند همه‏ى واقعیّات را مى‏داند و شفاعت نزد پروردگار، تلاش براى اثبات بى‏گناهى شخصى نیست، بلکه شفاعت، تلاش براى نجات و عفو است.

    آگاهى خدا باید موجب شود که اندکى انسان حیا کند، او از درون سینه‏ها خبر دارد و از رازهاى پنهانى و آشکار با خبر است، از درون رحم مادران خبر دارد که نوزاد پسر است یا دختر.

    علم روز قیامت و اندازه هر چیزى را مى‏داند.

    (714) در حالى که علم ما انسان‏ها محدود است.

    ما صدا را تا حدّى مى‏شنویم، دیدنى‏ها را تا حدودى مى‏بینیم، اسرار را نمى‏دانیم، مگر آن قسمتى را که خداوند اراده کند و ا جازه دهد.

    «وسع کرسیّه السّموات والارض ولایؤده حفظهما و هوالعلى العظیم» در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است: مراد از «عرش»، علومى از خداوند است که انبیا و رسل را به آنها آگاه کرده است ولى «کرسى»، علومى هستند که آنها را هیچ کس نمى‏داند.

    برخى «کرسى» را کنایه از قدرت

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق تفسیر آیه الکرسی, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق تفسیر آیه الکرسی, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق تفسیر آیه الکرسی

محتوى و فضیلت سوره ا لم نشرح تفسیر نمونه: معروف این است که این سوره بعد از سوره و الضحى نازل شده است و محتواى آن نیز همین مطلب را تایید مى کند چرا که در این سوره باز قسمتى از مواهب الهى بر پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) شمرده شده است در واقع سه نوع موهبت بزرگ در سوره و الضحى آمده بود و سه موهبت بزرگ در سوره ا لم نشرح آمده است مواهب گذشته بعضى مادى و بعضى معنوى بود ...

تفسیر سوره بقره (آیه 1 تا 5) سوره ُ البَقَره بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الم الم : از حروف مقطعه قرآن است . *** تفسیر: یکی از منظور از حروفهای مقطعه این است که اعجاز قرآن از همین حرفهایی است که در اختیار همگان می باشد همانند تنوع شگفت انگیز موجودات در عالم هستی که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلبی که این موضوع را ثابت می کند اینست که در 24 مورد از سوره هایی ...

آیه 5 : أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5) ترجمه : آنان را خداوند هدایت کرده ، و آنهارستگارانند. تفسیر: ایمان به رستاخیز آخرین صفتى است که در این سلسله از صفات براى پرهیزگاران بیان شده است آنها به آخرت قطعا ایمان دارند (وبالاخره هم یوقنون ). آنها یقین دارند که انسان ، مهمل و عبث و بى هدف آفریده نشده ، آفرینش براى او خط سیرى تعیین کرده است که با ...

آیات 1 - 15، سوره لقمان ِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الم (1) تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2) هُدًى وَ رَحْمَه ً لِّلْمُحْسِنِینَ(3) الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوه َ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوه َ وَ هُم بِالاَخِرَه ِ هُمْ یُوقِنُونَ(4) أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5) وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشترِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سبِیلِ ...

آیات 1 - 11، سوره لقمان ِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الم (1) تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2) هُدًى وَ رَحْمَه ً لِّلْمُحْسِنِینَ(3) الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوه َ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوه َ وَ هُم بِالاَخِرَه ِ هُمْ یُوقِنُونَ(4) أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5) وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشترِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سبِیلِ ...

سوره مائده مدنى - 120 آیه مقدمه محتویات این سوره این سوره از سوره هاى مدنى است و 120 آیه دارد و گفته اند پس از سوره فتح نازل شده است ، و طبق روایتى تمام این سوره در حجه الوداع و بین مکه و مدینه نازل شده است . این سوره محتوى یک سلسله از معارف و عقائد اسلامى و یک سلسله از احکام و وظائف دینى است . در قسمت اول به مساله ولایت و رهبرى بعد از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و ...

آیه 6 یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلى الصلَوه ِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلى الْمَرَافِقِ وَ امْسحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَ أَرْجُلَکمْ إِلى الْکَعْبَینِ وَ إِن کُنتُمْ جُنُباً فَاطهَّرُوا وَ إِن کُنتُم مَّرْضى أَوْ عَلى سفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِّنکُم مِّنَ الْغَائطِ أَوْ لَمَستُمُ النِّساءَ فَلَمْ تجِدُوا مَاءً فَتَیَمَّمُوا صعِیداً طیِّباً ...

کتاب راحه الصدور و آیه السرور اثر ابوبکر محمدبن علی بن سلیمان بن محمدبن احمدبن الحسین بن همه الراواندی از مورخان قرن ششم هجری و از منابع مهم دوره سلجوقیان محسوب می شود. اطلاعاتی که در مورد مولف راحه الصدور در دست است تماماً مطالبی است که از کتاب خودش استخراج شده است راوندی از اهالی قصبه راوند از توابع کاشان در یک خانواده عالم در حدود سالهای 555-550 ه ق بدنیا آمد و در خردسالی پدر ...

ایا پاسخ منفی محمد(ص) به درخواست معجزه ی مشرکین موضوعیت داشت؟( شواهدی از کتاب مقدس) چرا محمد(ص) به در خواست معجزه ی چند تن از مسیحیان نجران پاسخ مثبت داد؟ ایا کتابی همچون قرآن تاکنون نگارش یافته است؟ ایا کتاب مقدس کتابی جاودان و قابل استفاده برای تمام زمانهاست؟ تفاوت معجزات محمد(ص) با معجزات سایر انبیاء(ع) در چیست؟ ...

ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل گناه و اندیشه   در قرآن آیاتی یافت می شود که اندیشه گناه را گناه می داند مانند: «ان الذین یحبون ان تشیع الفحاشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره» [1]؛ کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت می باشد. قابل توجه اینکه آیه نمی گوید: کسانی که رواج زشتیها دهند، ...

ثبت سفارش