دایره رنگ به 12 بخش تقسیم میشود که از آن میان 3 رنگ قرمز،آبی و زرد، رنگ اصلی است .
اگر این سه رنگ را ازدایره رنگ بیرون بکشیم و درجای خود به یکدیگر وصل کنیم ، یک مثلث متساوی الضلاع به دست خواهیم آورد که رنگ قرمز در راس آن ، رنگ زرد در انتهای ضلع راست ورنگ آبی در انتهای ضلع چپ مثلث قرار میگیرد .
این سه رنگ را رنگ های اصلی و درجه اول نامیدهایم.
سه پله رنگی که مابین رنگهای اصلی میبینید، در واقع نمایش تلاشی است که این رنگها برای نزدیکتر شدن به یکدیگر انجام میدهند.
رنگ قرمز به تدریج با روشنتر شده به وسیله آمیزش با زرد و عبور از نارنجی و پرتقالی بالاخره به زرد نزدیک میشود و رنگ زرد نیز به همین ترتیب با پذیرش پله به پله رنگ آبی و ایجاد طیفی از سبز و زنگاری به آبی نزدیک میشود و با همین روش رنگ آبی را قبول رنگ قرمز و ایجاد طیفی از کاربنی و بنفش بار دیگر به قرمز نزدیک میشود.
اتصال دایره میانی به 3 طیف، یک مثلث متساوی الاضلاع معکوس، از سه رنگ نارنجی،زنگاریو بادمجانی میسازد، که در اولی قرمز و زرد، در دومی زرد و آبی و در سومی آبی و قرمز تقریبا به یک میزان جلوه میکند.
این مثلث دوم معکوس را رنگهای درجه دوم مینامیم.
شش رنگ باقی مانده در اطراف این دو مثلث در دایره رنگ، رنگهای درجه سوم است که ترکیبهایی غیر منظم و نابرابر از تداخل دو رنگ اصلی است.
این چرخه همان گردونهای است که اگرآن را خوب یاد بگیرید میتوانید از تمام دنیای رنگ عبور کنید.
مطمئن باشید هنوز هم ترکیب تازهای وجود دارد و از آن رنگی متولد میشود که پیامی جدید داشته باشد.
شاید که شما حامل این پیام باشید.
انتخاب رنگ هیچیک از نمودارها ، چرخهها و دایرههای رنگ، بیش از این که خودتان ایده داشته باشید ، به دردتان نخواهد خورد.
کار با رنگ اگر میخواهید موثر واقع شود بشتر از همه به تحریک حس خلاقیتتان نیازمند است این صفحات فقط میتوانند حس بازآفرینی شما را تقویت و اجرای آنچه که دلخواهتان است را آسانتر کنند.
همین !
و بقیه دیگر کار خودتان است.
نباید نگران باشید ، فقط باید بدانید آنچه میخواهید چیست و بعد آرام آرام چیزی که به دنبالش هستید خودش را روشن و واضح نشانتان میدهد.
برداشتن گامهای اولیه راهنمای زیر ، برای پیدا کردن مقصودتان ضروری به نظر میرسد: گام اول: آن مطلبی که با زبان رنگ میخواهید به بیننده بگویید،در اندیشه خود آماده داشته باشید .
گام دوم: یک رنگ اصلی ، که سخنگوی پرقدرتی برای بیان آن مطلب باشد، پیدا کنید.
گام سوم: رنگهای دیگری که در اطراف این سخنگو میچینید، باید باسخنگوی شما همزبان باشد.
گام چهارم: آن گاه به عنوان یک رهبر طرح وارد شوید و اینجا و آنجا سلیقه هنری خود را در چیدن این ابزارهای فنی دخالت دهید.
ردیف چهارم هر گروه رنگ ، فرضا شماره 4 از گروه اول که رنگ اصلی قرمز است، باحرکت به سمت عقربه ساعت، میکوشند تا اندک اندک و با درهمآمیختگی بیشتر با زرد از رنگ اصلی خود دور و به رنگ اصلی بعدی که زرد است نزدیکشود(زرد شماره 36) در این چرخه رنگ هر رنگ اصلی پس از 3 پرش ، ضمن ترکیب تدریجی با رنگ اصلی بعدی ، بالاخره جای خود را به رنگ اصلی بعدی میدهد، که در این مورد زرد شماره 36 است.
به همین ترتیب زرد با سه پرش ضمن آمیختن با آبی بالاخره جای خود را به آبی شماره 68 میدهد و آبی نیز به نوبه خود با 3 پرش ضمن آمیختن با قرمز ، سرانجام به همان قرمز شماره 4 میرسد.
به این ترتیب در اولین و دومین گامی که قرمز برای نزدیکی به زرد برمیدارد، هنوز قرمز غالب است و به همین دلیل این دو رنگ را مشابه رنگ اصلی میگویند.
همچنین دومین و سومین گامی که آبی به سمت قرمز برمیدارد، به این دلیل که کاملا به قرمز نزدیک میشود، بازهم مشابه قرمزگویند.
پس از هر رنگی درچرخه رنگ با دو رنگ سمت راست و دو رنگ سمت چپ خود مشابه خوانده میشود، با این تفاوت که نخستین رنگ چسبیده به رنگ اصلی را مشابه نزدیک و دومین رنگ را مشابه دور میخوانیم.
به همین ترتیب است رنگهای متضاد هر رنگ که 3 پرش لازم را برای نزدیکی به رنگ بعد انجام داد،بالاخره به رنگ اصلی بعد یعنی متضاد خود میرسد و از آنجا که اولین مشابه این متضاد نیز بسیار به آن نزدیک است، پس هر رنگی با ردیف چهارم و پنجم پس از خود متضاد خوانده میشود.
در اینجا نیز ردیف چهارم متضاد نزدیک وردیف پنجم را متضاد دور میگوییم.
ستون مقابل هر رنگ ،که با آن رنگ همقطر قرار میگیرد، در چرخه رنگ مکمل آن رنگ نامیده شده است.
شما میتوانید پرشهای بین دو رنگ اصلی را که در اینجا فقط 3 پرش است به بیشمار پرش بدل کنید.
همچنان که میتوانید درجات سایه های سیاه ( shade) هر رنگ را ، که در اینجا فقط با سه پله نمایش داده شده و درجات سایههای روشن(tint) هر رنگ را ، که در اینجا با چهار پله آمده، به تعداد بسیار بیشتری افزایش دهید.
چرخه رنگ فقط یک الگوی محدود برای بیان نمایش امکانات ایجاد تنوع در هر رنگ است، نه نهایت امکانت آن .
آن گاه به عنوان یک رهبر طرح وارد شوید و اینجا و آنجا سلیقه هنری خود را در چیدن این ابزارهای فنی دخالت دهید.
همچنان که میتوانید درجات سایههای سیاه ( shade) هر رنگ را ، که در اینجا فقط با سه پله نمایش داده شده و درجات سایههای روشن(tint) هر رنگ را ، که در اینجا با چهار پله آمده، به تعداد بسیار بیشتری افزایش دهید.
رنگهای پایه جدول رنگهای پایه: رنگهای زنده : ( ردیف اول) دراین ردیف حالت جاندار و زنده 11 رنگمایه اصلی را میبینید.
علظت و مایه این رنگها به آن اندازه است که گویی یک موسیقی را با صدایی متعادل میشنوید.
رنگهای مرده کدر یا گلی : ( ردیف دوم) در این ردیف همان 11 رنگمایه اصلی با افزودن سفید و سیاه ( خاکستری) به حالت کدر درآمده است.رنگهای روشن : ( ردیف سوم) در این ردیف 11 رنگمایه اصلی ما ، در ترکیب با سفید به نرمترین حالت خود، بی این که ماهیت نخستیناش را از دست بدهد، تبدیل شده است.
رنگهای تیره : ( ردیف چهارم) دراین ردیف بار دیگر همان 11 رنگمایه اصلی به وسیله مشکی به حداکثر غلظت خود رسیده است.
رنگهای کمکی یا خنثی: ( ردیف پنجم ، راست) شاید بهترین تعریف این رنگها ، که فقط شامل سفید تا سیاه میشود، رنگهای بدون رنگ است که در این ردیف با تغییراتی در آنها آشنا میشوید .
رنگهای صورتی: ( ردیف پنجم ، چپ) اینها اصلیترین رنگهای صورتی و بنفش با غلظتهای متفاوت است که سخت مورد توجه گرافیستهاست.
رنگهای چاپ: ( ردیف ششم، راست) سه رنگ اصلی چاپ: زرد ،ماژنتا(maenta) و سایان(cyan) را ، در حداکثر غلظت خود میبینید، که همراه رنگ سیاه در صنعت چاپ به کار میرود.
تمامی رنگها با این چهار رنگ چاپ قابل ساخت است.
رنگهای فروزهای : ( ردیف ششم، چپ) اینها اصلیترین رنگهای آبی ، با غلظتهای مختلف است که کاربرد بسیار متنوعی دارد.
رنگ قرمز قرمز رنگ پرشوری است.
رنگ قلب و رنگ زبانههای آتش.
قرمز نگاه را به خود میکشاند و به گردش خون سرعت میبخشد.
اگر قرمز را با سفید ترکیب کنیم رنگ صورتی خواهیم داشت که رنگ احساس و نگ شعر است و اگر به میزان معینی با مشکی مخلوط کنیم، رنگ خرمایی اشرافی ویژهای خواهیم داشت.
رنگ زرد زرد رنگ اخطار ،توجه و نیز شادمانی است.
رنگ آفتاب و گل نرگس است.
اما درخشندگی بیش از حد آن موجب خستگی میشود.
اگر دیوار آپارتمانی را با زرد پر رنگ بپوشانید، فضایی بسیار سنگین به وجود میآید.
اما اگر آن را تا 50% روشن کنید، لیمویی جذابی به دست میآورید که روح بخش و صبحگونه است.
رنگ سبز سبز رنگ آرامش و روستا، رنگ درختان و چمنزار است.
سبز روشن بهار و باروری را تداعی میکند و سبز پررنگ زنگار گرفتگی ، مالیخولیا واز هوش رفتگی را منتقل میکند.
سبز سیر و نزدیک به یشمی سکوت عمیق یک جنگل انبوه کاج را به یاد میآورد.
رنگ آبی آبی رنگ آسمان و دریاست ومانند سبز آرامبخش است.
آبی قدرتمند است واز این جهت پس از قرمز قرار میگیرد.
آبی روشن، جوان و پرانرژی است و به همین دلیل برای تجسم ورزش مناسب است، اما آبی سیر و آبی سلطنتی نشانه وقار و تمول است.
آبی همچنین رنگ نظافت و پاکیزگی است.
رنگ بنفش نفش رنگ دل فریبی است که از دیرباز رنگ ملکهها بوده است .
بنفش در طبیعت کمیاب است و بیشتر رنگ آتلیه و کارهای هنری است.
بنفش رنگ رازگونهای است.
رنگ قهوه ای قهوهای چون خاک غنی و بارور است و افسردگی رنگهای پاییزی را منتقل میکند.
قهوهای روشن ، خرمایی و بژ به وسایل و اشیا حالتی روستایی و چوبگونه میدهد و قهوهای سیر به کار نمایش محصولات چرمی میآید.
سایههای قهوهای بسیار متنوع است و در رنگپردازی کاربرد وسیعی دارد.
رنگ سفید سفید سمبل پاکی ، پاکدامنی ،بیگناهی و صلح است.
همچنین نشانهای است برای مراکز بهداشتی ،بیمارستانها و زمستان.
سفید رنگی است دوگانه: میتواند رنگ یک سرویس بسیار با ارزش چینی باشد و یا رنگ ظرف کاغذی یکبار مصرف .
قدرت سفید را به عنوان یک رنگ کمکی دست کم نگیرید.
رنگ سیاه سیاه رنگ شب و عزاست و به جادو وشیطان منتسب میشود.
ظاهر وزین رنگ سیاه آن را بین سیاستمداران و هنرپیشهها محبوب کرده است.
این رنگ هنچنین با ثروت و زیبایی نیز مرتبط است.
مثلا اشیا خانگی کاملا سیاه، اشرافیتر به نظر میرسد.
رنگهای زنده ردیف نخست نودار رنگهای پایه ، حدی از هر رنگ است، که آن را حد زنده بودن آن رنگ گرفتهایم.
این حد از رنگ، در واقع مثل شنیدن به اندازه صدای یک موسیقی کلاسیک توجه کنید که سردی یا گرمی، در زنده نمایی رنگ بیتاثیر است.
اگر گروهی از رنگهای زنده را ، چه سرد و چه گرم، درکنار هم به کار برید، مثل این است که عدهای آدم جدی در محفلی همه با هم و درباره مطلب واحدی جرو بحث میکنند.
کاربرد این چنین رنگهایی در اسباببازی و یا لباس بچهها،سلامت و شادابی و انرژی آنها رانمایش میدهد.
اما استفاده از این رنگها در موارد دیگر خسته کننده است و گویی به روح آدمی میچسبد.
رنگهای مرده کدر ویا گلی میتوانید مثل ردیف 3 جدول رنگهای پایه با افزودن میزان معینی از خاکستری ، هررنگ، اعم از سرد و رنگ را ، به رنگی با تهمایه مرده یا گلی بدل کنید.
طبیعتا ما به رنگهای زنده گرایش بیشتری داریم.
رنگهای مرده کدر یا گلی مبهم و ناراحت و رمزگونه است.
و هیجان و اهمیت هرچیز را کاهش میدهد.
در این عکس شما میخواهید که مه اطراف با پس بزنید و جزئیات بیشتری از کوه را ببینید.
رنگهای مرده مقابل کوه حتی از عظمت و ارتفاع آن کاسته است.
اینگونه رنگهای بیروح برای القا تفکر و رویا نیز کاربرد دارد واگر بتوانید آن را کنار یک رنگ زنده به کار گیرید، تاثیر مطمئنتری میگذارد.
رنگهای گرم قرمز ، زرد ، نارنجی ، صورتی ، قهوهای و شرابی را رنگهای گرم میگویند.
درحقیقت طول موج نور قرمز بسیار به اشعه ماورا بنفش نزدیک است، که منشا انتقال گرماست.
رنگهای گرم، تاثیری چون جریان این مواد مذاب از دهانه آتش فشان دارد: مهاجم و توجه برانگیز .
رنگ گرم خودنما است و احساسات را برمیانگیزد .
وجود رنگهای گرم در محل کار آهنگ حرکت را سریعتر میکند و در پوستر چشمها را به سوی خود میکشاند.
ترکیب رنگهای گرم در کنار هم ، جسور، غنی و زنده جلوه میکند.
رنگهای سرد طیف سبز تا بنفش ، که شامل آبی وسایههای خاکستری است، رنگهای سرد شناخته میشود.
این رنگها همان تاثیر سرمازایی را دارد که نگاه کردن به این تصویر آلاسکا ، در بیننده به وجود میآورد.
اثر این رنگها نقطه مقابل اثر رنگهای گرم است: فعالیت متابولیسم بدن را کند میکند و در بیمارستانها برای آرامش بیماران روانی به کار میرود.
رنگهای سرد، مثل نقاشیهای آبی پیکاسو، بیزاری و بیهودگی و دلگیری را بیان میکند.
در عین حال بازتاب رنگهای سرد همیشه منفی نیست، مجموعهای از رنگهای سبز و آبی گاه احساس پاکیزه و جذاب فرو رفتن در یک آبگیر خنک کوهستانی را تداعی میکند.
رنگهای روشن رنگهای ملایم مثل ابرهای تابستانی، لطیف و رویایی است.
اما طبیعت گرم ویا سرد رنگ تاثیری در این بازتاب ندارد .
رنگ مهاجم سرخ، اگر تا حد ردیف سوم جدول رنگهای پایه ملایم شود، پیام دلنشینی خواهد داشت.
در طراحی داخلی ، رنگهای روشن از تاثیر دلگیر فضا میکاهد و در لباس خانمها ، شخصیت ملایمتری ازصاحب آن عرضه میکند.
این رنگها پیام کوبنده دلخواه گرافیستها در طرحهای تبلیغاتی را همراه ندارد، اما تضاد مطلق آن را با رنگهای تند