ب-مضارع در تمامی چهارده صیغه، حرف عله حرکتش را به حرف ما قبل می دهد اعلال یقول یقول یقولان یقولان یقولون یقولون تقول تقول تقولان تقولان 6)یقولن یقولن یقلن تقول تقول تقولان تقولان تقؤلون تقولون تقولین تقولین تقولان تقولان 12)تقولن تقولن تقلن اقول اقول نقول نقول بر اساس اصل اول حرف عله متحرک که حرف قبلی اش ساکن است، حرکتس به حرف قبل منتقل می شود و خودش ساکن می شود یقول یقول اجوف یائی نیز در تمامی صیغه ها به همین صورت است.
یبیع یبیع در دو صیغه «6 و 12» نیز بعد از اعلال به اسکان حالت التقای ساکنین پیش می آید.
بنابراین برای از بین بردن التقای ساکنین حرف عله ساکن حذف می شود.
6)یقولن یقولن یقلن 12)تقولن تقولن تقلن اجوف یائی نیز به همین صورت می باشد.
6)یبیعن یبیعن یبیعن 12)تبیعن تبیعن تبعن نکته: مضارع اجوف در صیغه های پنجگانه[1](1-4-7-13-14) اگر به هر دلیلی مجزوم شوند (امر، نهی، لم…) دچار التقای ساکنین می شوند به همین دلیل حرف عله حذف میشود.
7-تقول قول قل[2] 1-یقول لایقول لایقل 7-تبیع بیع بع 13-ابیع لم ابیع لم ابع تمرین(40) الف)چهارده صیغه مضارع «یبع » را صرف کنید همراه با شش صیغه امر مخاطب آن.
ب)صیغه 1 مضارع فعل های اجوف زیر را بنویسید.
(با توجه به حرکت عین الفعل آنها) و معانی آن ها را یاد بگیرید.
«قال-عاد-فاز- ذاق- کان- تاب- راح-مات ( ُ )/ باع-سار-جاء-عاش- لاق ( ِ )» ج)فعل های زیر را مجزوم کنید.
تعود : اقول : نسیر : تخاف تعود، تکون، تنوب ( ُ )/ تسیر، تعیش ( ِ ) ناقص:دعو یدعو (دعا-یدعو)/ رمی یرمی (رمی- یرمی) نکته مهم: در فعل معتل ناقص هرگاه حرف عله به ضمیر متصل «و» و «ی» برسد (یعنی کنار هم قرار گیرند) حرف عله باید حذف شود.[3] الف)ماضی 1-دعو دعا… صیغه اول حرف عله به «ا» تبدیل می شود (1)حرف عله به خاطر تناسب با حرکت ماقبل 2-دعوا … صیغه دوم اعلال ندارد تبدیل به الف می شود (اعلال به قلب) دعو دعا 3-دعووادعوا… ضیغه سوم حرف عله حذف می شود (3) حرف عله به دلیل رسیدن به ضمیر«و» 4-دعوت دعت … صیغه چهارم حرف عله حذف می شود حذف می شود:دعووا دعوا،رمیوا رموا 5-دعوتادعتا… صیغه پنجم حرف عله حذف می شود (4 و 5) حرف عله که به «ت» تأنیث می رسد، حرف میشود[4] 6-دعون … صیغه «6 تا 14» هیچ اعلالی ندارد.
7-دعوت 8-دعوتما 9-دعوتم 10-دعوت 11-دعوتما 12-دعوتن 13-دعوت 14-دعونا نکته: معتل ماضی اگر عین الفعلش مکسور باشد (مانند:رضی، نسی، خشی، بقی)[5] فقط در یک صیغه اعلال دارد (صیغه 3)رضیوا رضوا (زیرا در صیغه اول خودش تناسب دارد و در صیغه «4 و 5» نیز حرف عله حذف نمی شود.) نکته: معتل ماضی اگر عین الفعلش مکسور باشد (مانند:رضی، نسی، خشی، بقی) فقط در یک صیغه اعلال دارد (صیغه 3)رضیوا رضوا (زیرا در صیغه اول خودش تناسب دارد و در صیغه «4 و 5» نیز حرف عله حذف نمی شود.) تمرین (41) الف)چهارده صیغه ماضی رمی را صرف کنید.
ب)جای خالی را با صیغه مناسب فعل معتل پر کنید.
(با توجه به صیغه ضمیرهای داده شده) هو ………….
هی …………….
هم ……………….
هن ……………..(رجو) هو ………….
هن ……………..(مشی) ج)صیغه فعل های زیر را تشخیص دهید و آیا در این فعل ها اعلال صورت گرفته است؟
دعوا: دعوا: دعوت: دعت: نسی: نسوا: ناقص ب)مضارع در صیغه های پنجگانه (1-4-7-13-14) ضمه ( ُ ) از آخر فعل حذف می شود اعلال به اسکان در صیغه های (3 و 9 و 10) حرف عله حذف می شود.
در صیغه های پنجگانه، روی حرف عله، ضمه ( ُ ) قرار دارد و به دلیل اینکه تلفظ حرف عله مضموم در آخر فعل دشوار است ضمه را حذف می کنم و در حقیقت حرف عله، ساکن می شود.
با توجه به نکته صفحه قبل، حرف عله هرگاه به ضمیر «و» (در صیغه 3 و 9) و ضمیر «یـ» (در صیغه 10) برسد حذف می شود.
در بقیه صیغه ها نیز اعلال وجود ندارد.
نکته مهم: مضارع ناقص در صیغه های پنجگانه که همیشه اعلال به اسکان می شود اگر به هر دلیلی مجزوم شود (امر، نهی، لم…) برای جزم آن، حرف عله را حذف می کنیم تدعو لاتدع (مجزوم به حذف حرف عله) ترمی لاترم(مجزوم به حذف حرف عله) تدعو ادع(مجزوم به حذف حرف عله) یهدی لم یهد(مجزوم به حذف حرف عله) تمرین (42) الف)چهارده صیغه مضارع (رمی ِ) و شش صیغه امر مخاطب آن را صرف کید.
ب)صیغه اول مضارع فعل های زیر را (با توجه به حرکت عین الفعل) بنویسید و نوع اعلال آن ها را ذکر کنید.
دعا-رجا-تلا-عفا ُ / هذی-رمی-مشی-جری-شفی ِ / نسی-رضی ج)فعل های زیر را مجزوم کنید: تتلو : ترجو : تهدی : تخشی: یدعوان: د) نوع اعلال فعل ها را با ذکر صیغه آن ها بنویسید: یرمون: یهدی: یدعوان: یهدیان: اهدی: ترجین: خلاصه اعلال ها مثال ماضی: اعلال ندارد مضارع: تمامی صیغه ها اعلال به حذف اجوف: ماضی: صیغه 1 تا 5 اعلال به قلب (تناسب 6 تا 14 اعلال به حذف (التقای ساکنین) مضارع: تمامی صیغه ها اعلال به اسکان (اصل اول) 6 و 12 اعلال به حذف (التقای ساکنین) ناقص: ماضی:صیغه 1 اعلال به قلب (تناسب)- 3و4و5 اعلال به حذف- 6 تا 14 اعلال ندارد همنطور 2 مضارع: صیغه های پنجگانه اعلال به اسکان –3و 9 و 10 اعلال به حذف-بقیه صیغه ها اعلال ندارد.
در قواعد فعل های معتل، علاوه اصول اعلال به خلاصه موارد نیز دقت کنید: حرکت عین الفعل در ریشه های مختلف با یکدیگر تفاوت دارد به همین دلیل صرف و گاهی اعلال فعل ها با هم تفاوت دارد: مثال:وعد یعد- وهب یهب / اجوف: قال یقول، باع یبیع، خاف یخاف / ناقص:دعا یدعو –رمی یرمی- خسی یخشی صدای کشیده «آ» در عربی به دو صورت نوشته می شود: «ی» و «ا» بنابراین در «رمی» و «دعا» حرف عله به الف تبدیل شده (اعلال به قلب) ولی نحوه نوشتن آن متفاوت است در «رمی» چون ناقص یائی بوده الف به صورت «ی» نوشته می شود: مانند:«هدی، مشی، جری» و در «دعا» چون ناقص واوی بوده الف به صورت «ا» نوشته می شود مانند :«رجا، تلا، عفا» تلفظ حرکت (ُ) روی حرف عله در آخر فعل (معتل ناقص) دشوار است.(و-ی) «یدعو- یتلو- یرمی- یهدی» بنابراین حرف عله را ساکن می کنیم:یدعوا- یتلو- یرمی- یهدی در معتل ناقص هرگاه حرف عله به ضمیر متصل (و، ی) برسد حذف می شود(3-9-10) جزم معتل ناقص در صیغه های پنجگانه بوسیله حذف حرف عله می باشد.
بعد از انجام اعلال ممکن است بعضی از صیغه ها شبیه هم شوند(مضارع ناقص) در فعل های معتل موارد دیگری نیز وجود دارد که یادگیری آن ها ضرورت کمتری دارد.
مجهول کردن فعل های معتل برای مجهول کردن فعل های معتل به همان روش مجهول کردن فعل های صحیح عمل می کنیم اما در برخی موارد، (به خاطر تغییر حرکت) اعلال ها و موارد خاصی نیز بوجود می آید: معتل مثال در ماضی همانند مجرد عمل می کنیم.
وصف وصف در مضارع مجهول از معتل مثال حرف عله حذف نمی شود.
یصف (یوصف) یوسف معتل اجوف در ماضی مجهول حرف عله به «یـ » تبدیل می شود: قال قیل باع بیع در مضارع نیز حرف عله به «ا» تبدیل می شود: یقول یقال یبیع یباع معتل ناقص در ماضی (ناقص واوی) حرف «ا» به «ی» تبدیل می شود: دعا دعی در مضارع نیز حرف عله (به خاطر تناسب با فتحه عین الفعل) به الف تبدیل میشود «ی» یدعوا یدعی یرمی یرمی تمرین (43) فعل های زیر را همانند الگوهای بالا، مجهول کنید.
مثال: وعد یعد اجوف: ذاق یدوق ناقص عفا یعفو معتل مزید مبحث اصلی معتلات مزید از کتاب عربی 3 حذف شده است اما در عربی 3 فقط به صورت یک نکته، به این موضوع اشاره ای شده است به همین دلیل ما نیز در این کتاب به صورت خلاصه به این موضوع می پردازیم: اکثر فعل های مزید، اعلالشان همانند مجرد آن ها است.
معتل مثال در دو باب « افعال» و «استفعال» بدون تغییر صرف می شود (و در مصدر حرف «و» بخاطر تناسب به «یـ» تبدیل می شود) «وجد» أوجد یوجد ایجاد «وضح» استوضح – یستوضح (استوضاح) استیضاح معتل اجوف در دو باب افعال و استفعال در ماضی، حرف عله به «ا» تبدیل می شود (به خاطر تناسب) و همانند مجرد از صیغه 6 تا 14 حرف عله حذف می شود.
در مضارع حرف عله به «یـ» تبدیل می شود (به خاطر تناسب) قوم افعال ماضی (اقوم) اقام، اقاما، اقاموا ……… مضارع (یقوم) یقیم، یقیمان، یقیمون …………… در مصدر نیز حرف عله، حذف می شود و در آخر «ه» نوشته می شود.
هدی (اهتدی) اهتدی قضی (انقضی) انقضی در مضارع باب های «تفعل» و «تفاعل» نیز در صیغه های پنجگانه آخر فعل به صورت «ی» نوشته می شود.
ولی (یتولی) یتولی فعل از نظر نوع ریشه (معتل/ صحیح) الف: معتل : مثال – اجوف- ناقص ب: صحیح: مهموز- مضاعف- سالم الف) فعل معتل: فعلی است که در حروف اصلی آن، حرف عله «و، ا، ی» باشد.
در قسمت فعل های معتل با انواع فعل معتل کاملاً آشنا شدیم.
ب)فعل صحیح: به فعلی که در حروف اصلی آن، حرف عله نباشد، فعل «صحیح» می گویند فعل صحیح 3 نوع می باشد.
1-فعل مهموز: به فعلی که یکی از حروف اصلی آن، همزه باشد، «مهموز» گفته میشود.
مانند: أکل : (خورد) سأل : (سؤال کرد) الف:همزه در اکثر موارد باید روی حرف دیگری قرار گیرد بنابراین صورت های مختلفی خواهد داشت (أ-ؤ- ئـ- یء) مانند:«اخذ، یؤمن، جئت، یخطیء) ب: در کلمه مهموز اگر دو همزه (اولی مفتوح و دومی ساکن) در اول کلمه، کنار هم قرار گیرند معمولاً با هم ادغام شده و تبدیل به «آ» می شوند.
مانند: ءاخر آخر ءامنوا آمنوا 2- فعل مضاعف به فعلی که دو حرف از حروف اصلی آن همانند هم باشد، «مضاعف» گفته می شود.
مانند: «مرر (عبور کرد)، قلل (کم شد)، دلل(دلالت کرد)، سرر (شاد کرد)، منن (منت نهاد) و ………….» معمولاً دو حرف همانند در هم ادغام می شود و تشدید می گیرد.
«مر، قل، دل، سر، من و …………» به صرف «سرر» در چهارده صیغه ماضی و مضارع توجه کنید: ماضی: (فقط پنج صیغه اول ادغام می شود) سر سرا سروا سررت سررتما سررتم سررت سرت سرتا سررن سررت سررتما سررتن سررنا مضارع:( در همه صیغه ها غیر از دو صیغه 6 و 12 ادغام می شود) یسر یسران یسرون تسر تسران تسرون اسر تسر تسران تسرون تسرین تسران تسرون تسر نکته مهم: فعل مضارع مضاعف در صیغه های پنجگانه (1و4و7و13و14) در صورت مجزوم شدن استثناء فتحه می گیرد.
مانند: تسر لاتسر (مضارع مجزوم) یضل لم یضل (مضارع مجزوم) و نمونه هایی از کتاب درسی: اللهم رد کل غریب، اللهم فک کل اسیر، اللهم سد فقرنا بغناک هر سه، فعل امر (مجزو) هستند که مضارع آن ها به ترتیب «ترد، تفک، تسد» می باشد.
تمرین (44) فعل های مضاعف زیر را مجزوم کنید.
اسر نرد یعد 3-فعل سالم به فعلی صحیحی که مهموز یا مضاعف نباشد، «سالم» گفته می شود (یعنی فعلی که در ریشه آن، حرف عله همزه و یا دو حرف همانند وجود نداشته باشد) بیشتر فعل ها در عربی، سالم هستند.
مانند: «ذهب، جهد، سبق، شهد، عام، عمل و ………» تمرین (45) نوع فعل های زیر را از نظر ریشه، مشخص کنید: ارسلوا: یصلون: وعدت: یحبون: فتش: یمر: یرمی: ینزل: جاهد: یسب: لاتسمح: انقلب: نقش های منصوبی در کتاب عربی (3) با نقش های منصوبی جدید آشنا می شویم که شامل: مفعول مطلق، مفعول فیه، حال، تمییز و مستثنی و منادی است.
مفعول مطلق مصدری است منصوب که با فعل جمله، هم ریشه است و برای تأکید یا بیان کیفیت انجام فعل به کار می رود.
اثر مفعول مطلق، تنها به کار برود فقط برای تأکید می باشد که معمولاً در آخر جله می آید به این نوع مفعول مطلق «تأکیدی» می گویند مانند: «فرحت من زیارتک فرحاً» «نزل الله القرآن تنزیلاً» «جلس الرجل علی الکرسی جلوساً» (مطمئناً از دیدار تو شاد شدم) (قطعاً خداوند قرآن را نازل کرد) (مرد حتماً روی صندلی نشست) هدف از به کار بردن مفعول مطلق تأکیدی، فقط تأکید مفهوم جمله است تا شنونده جمله به آن، اطمینان کامل پیدا کند، به همین دلیل، در ترجمه آن از کلمات تأکیدی مانند:«حتماً، قطعاً، مطمئناً، مسلماً، محققاً، بی شک، کاملاً …» استفاده می شود.
2-مفعول مطلق نوعی اگر همواره مفعول مطلق، صفت یا مضاف الیه بیاید به این نوع مفعول مطلق «نوعی» یا بیانی می گویند.
«فرحت من زیارتک فرحاً کثیراً» «جلس الرجل علی الکرسی جلوس السلاطین» (از دیدار تو بسیار شاد شدم) (مرد روی صندلی نشس همانند پادشاهان» همانطوری که در این دو مثال می بینید، مفعول مطلق، به دلیل داشتن صفت یا مضاف الیه می