دانلود تحقیق وضع ادبی ایران در قرن چهارم ونیمه اول قرن پنجم هجری

Word 117 KB 33681 14
مشخص نشده مشخص نشده ادبیات - زبان فارسی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • وضع عمومی زبان و ادب فارسی دوره یی که مورد مطالعه ماست ، با آنکه ابتدای ترقی ادب فارسیست ، یکی از مهمترین ادوار ادبی ما هم محسوب می گردد .

    در ابتدای این عهد رودکی استاد شاعران و در اواخر آن فردوسی و عنصری دو استاد مسلم شعر پارسی زندگی می کرده اند .

    شاعران دیگر این دوران نیز هر یک صاحب شهرت واهمیت خاص در تاریخ ادبیات فارسی هستند .

    کمتر دوره یی از ادوار ادبی فارسی است که این همه شاعر استاد و بزرگ ، آن هم از یک ناحیه محدود ، در آن زندگی کرده باشند ، و کمتر عهدیست که در آن فصاحت و جزالت کلام تا این حد مفطور و ملکه گویندگان باشد .

    کثرت شعر و تعدد آثار گویندگان چنانکه خواهیم دید یکی از خصائص عمده این دورانست .

    علت اساسی این توسعه و رواج روزافزون شعر تشویق بی سابقه شاهان از شاعران و نویسندگان بود .

    همه امیران و شاهان مشرق در آن دوران نسبت بگویندگان پارسی سرای و نویسندگان و شاعران تازی گوی ایرانی رعایت کمال احترام را می کرده اند و این حکم حتی درباره محمود غزنوی که شاعران را بمنزله عوامل تبلیغت خود بکار می گماشت ، صادق است مگر در رفتار ناجوانمردانه او نسبت باستاد طوس که آن خود داستان دیگری در قلمرو مسائل نژادی و مذهبی دارد .

    صلات گران و نعمتهای فراوان که امیران و شاهان درین دوره در راه تشویق شاعران صرف می کرده اند بحدی بود که آنانرا بدرجات بلندی از ثروت و تنعم می رسانید .

    درباره رودکی نوشته اند که بنه او را چهارصد شتر می کشید و خاقانی درباره عنصری گفته است : شنیدم که از نقره زد دیکدان ز زر ساخت آلات خوان عنصری بعضی از شاعران این عهد از کثرت ثروت محسود این و آن بودند و گروهی از آنان از وفور نعمت چون امیران با غلامان سیمین کمر و زرین کم حرکت می کردند .

    این وضع نتیجه مستقیم تشویق پادشاهان و خریداری مدایح و اشعار شاعران به بهای گزاف بود .

    در میان سلاطین و امیران و وزیران این عهد بسیار کسان داریم که یا خود شاعر و نویسنده بوده اند ( مانند شمس المعالی قابوس - آغاجی - طاهربن فضل چغانی - ابوالمظقر چغانی - ابن العمید - صاحب بن عباد - عتبی - جیهانی - ابوالفضل بلعمی - ابوعلی بلعمی و نظایر آن ) و یا از تشویق و بزرگداشت نویسندگان و شاعران پارسی گوی و تازی گوی غفلت نداشتند .

    سامانیان خصوصاً بنثر و نظم پارسی شائق بودند ، شاعران پارسی گوی را تکریم می نمودند و برای ایجاد منظومه هایی مثل شاهنامه یا ترجمه کتابهایی مانند کلیله و دمنه پسر دادویه و تاریخ طبری و تفسیر کبیر طبری فرمانهایی مستقیماً صادر می کردند ، و برخی از وزیرانشان همچون ابوالفضل بلعمی مشوق شاعران در نظم داستانها و کتابهایی از قبیل کلیله و دمنه می شدند ، یا وزیرانی چون ابوعلی بلعمی خود بتألیف کتاب بزبان پارسی همت می گماشتند .

    شاید یکی از علل بزرگ ترویج نظم و نثر پارسی بوسیله سامانیان تعقیب فکر استقلال ادبی ایرانیان و دنبال کردن همان نظری بوده که یعقوب لیث درین زمینه داشت ، و علت دیگر آنکه سامانیان می کوشیدند پایتختشان بخارا همان مرتبت و مقامی را حاصل کند که بغداد زیر تسلط خلفا داشت ، و گویا همین فکر بود که موجب سرودن ابیاتی از این قبیل می شد : امروز بهر حالی بغداد بخاراست کجا میر خراسانست پیروزی آنجاست و می دانیم که « امیرخراسان » عنوان رسمی سلاطین سامانی بود .

    غیر از بخارا که مهمترین مرکز ادبی ایران در قرن چهارم بود ، مراکز مهم دیگری هم تا اواسط قرن پنجم مانند زرنج سیستان و غزنین و گرگان و نیشابور و ری و سمرقند برای ادب فارسی وجود داشت که البته فعالیت بعضی از آنها بعد از این دوران هم ادامه یافت .

    بر رویهم در بلاد شرقی پشته ایران تا اواسط قرن پنجم کوشش دراحیاء و ادامه ادب فارسی بیشتر ، و بسیار بیشتر از بلاد غربی بود زیرا در این بلاد اخیر شعر و نثر پارسی تا اوایل قرن پنجم رونق و رواجی چنانکه باید نداشت و ازین هنگام است که توجه امرای دیلمی عراق ( خاصه ری و اصفهان ) بایجاد آثاری بلهجه دری نتایج سودمندی ببار آورد .

    زبان پارسی دری در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم بر اثر آمیزش بیشتر با زبان عربی ، و قبول عده جدیدی از اصطلاحات علمی و ادبی و دینی و سیاسی ، و بکار بردن آنها برای بیان مفاهیم و مضامین مختلف شعری و مقاصد علمی و غیره ، نسبت بقرن سوم تکامل و توسعه بیشتری یافت .

    با این حال اگر زبان شاعران و نویسندگان این عهد را با ادوار ادبی بعد بسنجیم تعداد لغات عربی را بنسبت محسوسی کمتر و غلبه لغات اصیل پارس و حتی نفوذ زبان پهلوی را در آن بیشتر می بینیم ، و علی الخصوص این نکته قابل توجهست که شاعران و نویسندگان این عهد کمتر تحت نفوذ قواعد دستوری زبان عربی بودند و قواعد زبان پارسی را بیشتر رعایت می کردند ، و مثلاً بندرت وزنهای جمع عربی را در متنهای پارسی می یابیم و یا ترکیبهای تازی را در آنها بسیار کم می بینیم .

    این نکته هم قابل ذکرست که شاعران و نویسندگان این عهد خلاف آنچه برخی می اندیشند تعمدی در آورد کلمات پارسی بجای عربی نداشتند ، بلکه چون زبان فارسی در آن عهد هنوز بنسبت کمی با زبان عربی آمیخته بود ، و شاعران و نویسندگان هم از لهجه عمومی در کار خود پیروی می کردند ، طبعاً لغات عربی را کمتر بکار می بردند مگر در مواردی که ضرورت اقتضا می کرد .

    فردوسی استاد بزرگ بی بدیل حکیم ابوالقاسم منصوربن حسن فردوسی طوسی ، شاعر بزرگ حماسه سرای ایران و یکی از شاعران مشهور عالم و ستاره درخشنده آسمان ادبیات فارسی و از مفاخر نامبردار ملت ایرانست ، و بسبب همین عظمت مقام و مرتبت سرگذشت او مانند دیگر بزرگان دنیای قدیم با افسانه ها و روایات مختلف در آمیخته است .

    مولد او قریه باژ از قراء ناحیه طابران ( یا : طبران ) طوس متولد شده بود یعنی همانجا که امروز آرامگاه اوست ، و او در آن ده در حدود سال 329 - 330 هجری ، در خانواده یی از طبقه دهقانان چشم بجهان هستی گشود .

    چنانکه می دانیم « دهقانان » یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ساسانیان ( و چهار پنج قرن اول از عهد اسلامی ) در ایران زندگی می کرده ویکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل می داده و صاحب نوعی از «اشرافیت ارضی» بوده اند .

    زندگانی این دسته در کاخهایی که د راراضی خود داشتند می گذشت و بوسیله «روستائیان» از آن اراضی بهره برداری می نموده و در جمع آوری مالیات اراضی با دولت ساسانی و سپس در عهد اسلام با دولت اسلامی همکاری داشته اند و تا حدود حمله مغول بتدریج بر اثر فتنه ها و آشوبها و تضییقات گوناگون از بین رفتند .

    اینان در حفظ نژاد و نسب و تاریخ و رعایت آداب و رسوم ملی تعصب و سختگیری خاص می کردند و بهمین سبب است که هر وقت در دوره اسلامی کسی را «دهقان نژاد» بدانند مقصود صحت نژاد ایرانی اوست و نیز بهمین دلیل است که در متون فارسی قرون پیش از مغول « دهقان » بمعنی ایرانی و مقابل «ترک» و «تازی» نیز استعمال می شد .

    فردوسی از چنین طبقه اجتماعی ایران و بهمین روی از تاریخ ایران آ‎گاه بود ، بایران عشق می ورزید ، بذکر افتخارات ملی علاقه و از سرگذشت نیاکان خویش آگهی داشت .

    وی از خاندانی صاحب مکنت و ضیاع وعقار بود و بقول نظامی عروضی صاحب چهار مقاله در دیه باژ « شوکتی تمام داشت و بدخل آن ضیاع از امثال خود بی نیاز بود » ولی این بی نیازیش پایدار نماند زیرا او همه سودهای مادی خود را بکناری نهاد و وقتی تاریخ میهن خود و افتخارات گذشته آنرا در خطر نیستی و فراموشی یافت هم خود را باحیاء تاریخ گذشته مصروف داشت و از بلاغت و فصاحت معجزه آسای خود در این راه یاری گرفت ، از تهیدستی نیندیشید ، سی سال رنج برد ، و بهیچروی ، حتی در مرگ پسرش ، از ادامه کار باز نایستاد ، تا شاهنامه را با همه رونق و جلا و شکوه و جلالش ، جاودانه برای ایرانی که می خواست جاودانی باشد ، باقی نهاد « که رحمت بر آن تربت پاک باد » .

    فردوسی ظاهراً در اوان دقیقی ( حدود 367 - 369 هـ .

    ) بنظم داستانهای منفردی از میان داستانهای قدیم ایرانی سرگرم بود ، مثل داستان « بیژن و گرازان » ، که بعدها آنها را در شاهنامه خود گنجانید ، و گویا این کاررا حتی در عین نظم شاهنامه ابومنصوری یا بعد از آن نیز ادامه می داد و داستانهای منفرد دیگری را مانند اخبار رستم ، داستان رستم و سهراب ، داستان اکوان دیو ، داستانهای مأخوذ از سرگذشت بهرام گور ، جداگانه بنظم در می آورد ، اما تاریخ نظم این داستانها مشخص نیست و تنها بعضی از آنها دارای تاریخ نسبه روشن و آشکاریست مثلاً داستان سیاوش در حدود سال 387 هـ .

    سروده شده و نظم داستان نخجیر کردن رستم با پهلونان در شکارگاه افراسیاب در 389 شروع شد .

    آغاز نظم شاهنامه اما نظم شاهنامه ، یعنی شاهنامه یی که در سال 346 هجری بامر ابومنصور محمدبن عبدالرزاق سپهسالار خراسان فراهم آمده بود ، دنباله اقدام دقیقی شاعرست در همین مورد .

    پیش ازین گفتیم که دقیقی بعد از سال 365 که سال جلوس نوح بن منصور سامانی بود ، بامر او شروع بنظم شاهنامه ابومنصوری کرد ولی هنوز بیش از هزار بیت آنرا بیت آنرا بنظم در نیاورده بود که بدست بنده یی کشته شد .

    بعد از شهرت کاردقیقی در دهه دوم از نیمه دوم قرن چهارم و رسیدن آوازه آن و نسخه یی از نظم او بفردوسی ، استاد طوس بر آن شد که کار شاعر جوان دربار سامانی را بپایان برد .

    ولی مأخذی را که دقیقی در دست داشت مالک نبود و می بایست چندی در جست و جوی آن بگذراند .

    اتفاق را یکی ازدوستان او درین کار با وی یاوری کرد و نسخه یی از شاهنامه منثور ابو منصوری را بدو داد و فردوسی از آن هنگام بنظم شاهنامه دست یازید ، بدین قصد که کتاب مدون و مرتبی از داستانها و تاریخ کهن ترتیب دهد .

    تاریخ این واقعه یعنی شروع بنظم شاهنامه صریحاً معلوم نیست ولی با استفاده از قرائن متعددی که از شاهنامه مستفاد می گردد و انطباق آنها بر وقایع تاریخی ، می توان آغاز نظم شاهنامه ابومنصوری را بوسیله استاد طوس سال 370 - 371 هجری معلوم کرد .

    این کار بزرگ ، خلاف آنچه تذکره نویسان و افسانه سازان جعل کرده اند ، بامر هیچیک از سلاطین ، خواه سامانی و خواه غزنوی ، انجام نگرفت بلکه استاد طوس بصرافت طبع ، بدین مجاهدت عظیم دست زد و در آغاز کار فقط از یاوری دوستان خود و یکی از مقتدرین ایرانی نژاد محلی در طوس بهره مند شد که نمی دانیم که بود ولی چنانکه فردوسی خود می گوید او دیر نماند و بعد ازو مردی دیگر ، هم از متمکنان و بزرگان محلی طوس ، بنام « حیی» یا «حسین» بن قتیبه شاعر را زیر بال رعایت گرفت و در امور مادی ، حتی پرداخت خراج سالانه ، یاوری نمود ، و مردی دیگر بنام « علی دیلمی » هم در ینگونه یاوریها شرکت داشت .

    اما اینان همه از یاوران و دوستان و بزرگان محلی طوس یا ناحیه طابران بودند و هیچیک پادشاه و سلطان نام آوری نبود .

    تذکره نویسان در شرح فردوسی نوشته اند که او بتشویق سلطان محمود بنظم شاهنامه پرداخت و علت این اشتباه آنست که نام محمود در نسخ موجود شاهنامه ، که دومین نسخه شاهنامه فردوسی است ، توسط خود شاعر گنجانیده شده ، چنانکه بموقع خواهیم گفت ، و نسخه اول شاهنامه که منحصر بود بمنظوم ساختن متن شاهنامه ابومنصوری ، موقعی آغاز شده بود که هنوز 19 سال از عمر دولت سامانی باقی بود و اگر فردوسی تقدیم منظومه خود را بپادشاهی لازم می شمرد ناگزیر بدرگاه آل سامان ، که خریدار اینگونه آثار بودند ، روی می نمود و بهرحال نمی توانست در آن تاریخ بدرگاه سلطانی که هنوز روی کار نیامده بود بشتابد .

    محمود ترکزاد غزنوی نه تنها در ایجاد شاهنامه استاد

  • فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق وضع ادبی ایران در قرن چهارم ونیمه اول قرن پنجم هجری, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق وضع ادبی ایران در قرن چهارم ونیمه اول قرن پنجم هجری, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق وضع ادبی ایران در قرن چهارم ونیمه اول قرن پنجم هجری

وضع ادبی ایران در سه قرن اول هجری در سه قرن اول هجری همچنانکه ایران میدان نفوذ ادیانی از قبیل اسلام و کیش‌های زرتشتی و مانوی و عیسوی و غیره بود، بهمان نحو هم زبان‌های متعلق به هر یک از آنها یعنی عربی و پهلوی و سریانی و جز آن در ایران درج داشت بی‌آنکه یکی مزاحم دیگری باشد یعنی در همان حال که دسته‌یی از نویسندگان و گویندگان ایرانی در نثر و نظم عربی تحصیل مهارت و شدت می‌کردند، ...

شاهنامه ابو منصوری چنان که پیش از این دیدیم، نثر فارسی در آغاز عصر فردوسی تولد یافت، زیرا نخستین کتاب فارسی که به عنوان اثری مستقل عرضه شد، همان شاهنامه‌ی منثور بود که به دلیل آن که به دستور و سرمایه ی ابو منثور محمد بن عبدالرزاق توسی فراهم شد، به شاهنامه ی ابو منصوری شهرت یافته و چنان که گفتیم، در واقع، تاریخ گذشته ی ایران به شمار می آمد است. اصل این کتاب متأسفانه از میان رفته ...

در سه قرن اول هجری همچنانکه ایران میدان نفوذ ادیانی از قبیل اسلام و کیش‌های زرتشتی و مانوی و عیسوی و غیره بود، بهمان نحو هم زبان‌های متعلق به هر یک از آنها یعنی عربی و پهلوی و سریانی و جز آن در ایران درج داشت بی‌آنکه یکی مزاحم دیگری باشد یعنی در همان حال که دسته‌یی از نویسندگان و گویندگان ایرانی در نثر و نظم عربی تحصیل مهارت و شدت می‌کردند، دسته‌یی هم با ادبیات سریانی و تألیف و ...

نثر فارسی و آغاز ادبیات تاریخی دینی 1)شاهنامه ابو منصوری چنان که پیش از این دیدیم، نثر فارسی در آغاز عصر فردوسی تولد یافت، زیرا نخستین کتاب فارسی که به عنوان اثری مستقل عرضه شد، همان شاهنامه‌ی منثور بود که به دلیل آن که به دستور و سرمایه ی ابو منثور محمد بن عبدالرزاق توسی فراهم شد، به شاهنامه ی ابو منصوری شهرت یافته و چنان که گفتیم، در واقع، تاریخ گذشته ی ایران به شمار می آمد ...

وضع ادبی ایران در قرن چهارم ونیمه اول قرن پنجم هجری وضع عمومی زبان و ادب فارسی دوره یی که مورد مطالعه ماست ، با آنکه ابتدای ترقی ادب فارسیست ، یکی از مهمترین ادوار ادبی ما هم محسوب می گردد . در ابتدای این عهد رودکی استاد شاعران و در اواخر آن فردوسی و عنصری دو استاد مسلم شعر پارسی زندگی می کرده اند . شاعران دیگر این دوران نیز هر یک صاحب شهرت واهمیت خاص در تاریخ ادبیات فارسی هستند ...

- زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام در گذشته، دوره¬های تاریخ ادبیات را بر مبنای سلسله¬ها تقسیم بندی می¬کردند مانند: شعر دوره¬ی غزنوی یا ادبیات دوره¬ی مغول. اما امروزه سیر ادبیات فارسی را بر منبای شاخصها و سنتهای ادبی و با توجه به افراد شاخص و سنت¬گذار تقسیم-بندی می¬کنند. منظور از شاخصها و سنت گذاران، افرادی هستند. که مهمترین ویژگیهای ادبی یک ...

به نام خدا خلاصه تاریخ ایران         زمان میلادی زمان هجری سلسله پادشاه رویدادها پایتخت حدود ٧٢٠ تا ٥٥٠ پیش از میلاد   مادها دیا اکو دیااکو هفت قبیله آریایی را در شهر هگمتانه متحد میکند. هگمتانه فره ورتیش   هوخشتره   آژی دهاگ   ٦٧٥ تا ٣٣٠ قبل از میلاد   هخامنشیان کورش از بین بردن مادها - فتح بابل و دادن اجا ...

« مختصری از تاریخ نگاری در ایران تا عصر پهلوی » نتیجه می گوید: «نخستین بار ایرانیان تاریخ را درک کردند و آن را به دورانهای مختلف تقسیم کردند» و هرودوت تاریخ خویش را چنین آغاز می کند: «به روایات ایرانیان بهترین تاریخ شناسان هستند….». غرض از نقل دو قول مذکور این بود که در آغاز، علم تاریخ در بیشتر کشورهای شرق و غرب، علمی ناشناخته بود و فقط در ایران وقایع روزانه در بار و رویدادهای ...

چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت. پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت ...

شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم شعر فارسی در این دوره با شدتی بیش از پیش از بدبینی و ناخشنودی از اوضاع روزگار و ناپایداری جهان و دعوت خلق به ترک دنیا و زهد و نظایر این افکار مشحونست. علت آن هم آشکار می‏باشد و آن وضع سخت و دشواریست که با حمله مغول آغاز شده و با جور و ظلم عمال دوره آنان و با خونریزیها و بی‏ثباتی اوضاع در دوره فترت بعد از ایلخانان ادامه یافته و محیط اجتماعی ایران را ...

ثبت سفارش