در گذر تاریخ همواره شاهد نگرش های تبعیضانه منفی و یا مثبت نسبت به افراد ناتوان بوده ایم .
جوامع اولیه به علت اعتقادات ظرفی و عقاید نادرست سعی در راندن و دور کردن این افراد از متن جامعه داشته اند چنانچه اسپارت ها ، تمامی کودکان شیرخوار دارای نقص عضو را از پرتگاه شیب دار به پایین می انداختند و یا آنها را طعمه حیوانات درنده می کردند.
هندیان این گونه افراد را بدست امواج رودخانه سپردند و یونانیان ناتوان را جز طبقه پست جامعه به حساب می آوردند.
در بسیاری از جوامع خرافی اعتقاد داشتند که در این افراد ارواح خیثه رخنه کرده است.
چنانچه در بسیاری از داستانها شخصیت هیا منفی را با نقص عضو و شخصیت های مثبت را با زیبایی جسمانی معرفی می کردند که می توان به داستانهایی چون پینوکیو و جزیره گنج اشاره نمود.
نابینایان نیز از این گونه تعارض ها و تعاند ها به دور نبودند .
در قرون وسطی نابینایان در صنعت رنج آوری زندگی می کردند .
آنها اغلب در خیابانها و میادین به کدای می پرداختند و تنها برخی موقع ها برای مدت زمانی محدود غذا و سرپناه برای آنها و دیگر ناتوانان فراهم می کردند .
در روم باستان قوانینی وضع بود که بر اساس آن مردم را به کشتن کودکان نابینا تشویق می کردند تا ؟
دوش دوست نباشد.
بسیاری از پادشاهان برای اسرار جنگی و معافدین و مخالفین خود فرمان بدترین مجازاتها که کور کردن و در آوردن چشم ها از هدقه بود را صادر می کردند.
نادر شاه افشار از جمله پادشاهانی بود که به دستور وی چشمان مخالفینش از هدقه در آورده شد.
در کشور چین تا مدت ها کودکانی که به صورت مادر زاد نابینا بدنیا می آمدند را به نام نضولات انسانی می خواندند که یک ننک و بدبختی برای خانواده ها به شمار می رفت .
البته بر خلاف موارد ذکر دشه در جوامعی مثل یونان که مهد علم و ادب بود.
نابینایان از جایگاه مطلوب تری برخوردار بودند .
چنانچه حتی برنامه های رفاهی خاصی برای آنها در شهر آتن برقرار بود.
نابینا شدن یک شاهزاده ژاپنی در سال 1858 م .
سبب شد که نابینایان در آن کشور مورد توجه قرار گیرند و حتی در زمینه های ادبی، سیاست و مذهب به مدارج بالا دست پیدا کنند در صورتی که تا قبل از آن حکومت ژاپن مستمری و مقرری حمایتی آنان را محدود و ممنوع کرده بود که این شرایط را برای نابینایان دشوار می کرد.
مذاهب مختلف در این تغییرات نقش عمده ای را بر عهده داشتند و باعث تحولات بنیادین و بهبود در طرز نگرش و برخورد افراد جامعه با نابینایان و افراد کم توان شدند و رفته رفته بالا رفتن سطح آگاهی جامعه از نظر فرهنگی و نیز شناخت .
نسبت به مسائل نابینایان و توانمندی های آنان رفته رفته به این ؟
از افراد جامعه به صورت خاص تری توجه شد و مراکزی برای آموزش و رشد استعدادهای نهفته آنان و برطرف نمودن نیازها و حوائج آنها تاسیس شد.
این مراکز ابتدا به صورت محدود و عمدتا در مراکز مذهبی مثل دیرها، صومه ها ، مساجد و معابد برقرار بود و رفته رفته به صورت مراکز اختصاصی و ویژه نابینایان در آمد با این حال در گسترده تاریخ نابینایان بی شماری بوده اند و هستند که با پشت کار و کوشش استعداد و تنوع خود را به نمایش گذاشته اند و به عنوان مشاهیر عالم از آنان یاد می شود.
گذری بر تاریخچه تاسیس مراکز آموزشی نابینایان در جهان اولین برنامه ریزی آموزش جهت تعلیم کودکان و جوانان نابینا در سال 970 بعد از میلاد در دانشگاه الازهر مصر پی ریزی و پیاده شد که شامل 12 سال تحصیل و بر مبنای حفظ کردن دروس استوار بود.
اولین موسسه رفاهی برای نابینایان موسسه تری هندرو بود که در سال 1254 میلادی برای نگهداری از نابیناشدگان جنگ های صلیبی تاسیس شد و در این رابطه موسسات شبانه روزی برای نابینایان در دنیا ایجاد شد که صرفا جنبه نگهداری و حمایت داشتند.
لکن موسساتی که خدمات ویژه ای به نابینایان ارائه می دادند در سالهای بعد از جنگ دوم جهانی آعاز به کار کردند .
آغاز آموزش مدرن و برنامه ریزی شده برای نابینایان در سال 1785 م با تاسیس آموزشگاه نابینایان هوی پایه گذاری گردید .
پس از آن آموزشگاههای ویژه نابینایان در لیورپل (1791 م ) برلن (1806 م) آستردام (1908 م) و دیگر شهرهای اروپایی یکی پس از دیگری ایجاد گردید .
مدارس نابینایان (شبانه روزی ) از سال 1829 م در بعضی از کشورهای جهان تاسیس شد.
پس از آن مدارس ویژه نابینایان در سراسر نقاط جهان ایجاد شدند و تا سال 1950 م به اوج خود رسیدند.
گذری بر تاریخچه تاسیس مراکز آموزش نابینایان در ایران با سیری در ؟
قدیم ایران در می یابیم که از صدر اسلام همواره آموزش نابینایان به طور پراکنده مد نظر بوده و نابینایان از طریق حفظ قرآن و احادیث به تعلیم و تعلم می پرداختند و اصولا اینگونه آموزش طبق سنن گذشتگان در مساجد انجام می گرفت.
البته اینگونه آموزش ها جنبه عمومی و همه گیر نداشتند و تنها مختص گروه خاصی بوده است و در این راستا نابینایان از صدر اسلام تا به امروز سهم عظیمی در اشاعه فرهنگ اسلامی داشته اند و در قرآن مجید نیز به آنان توجه خاصی شده است.
ابداغ الفبای 6 نقطه ای تریل و پذیرش آن به عنوان الفبای رسمی نابینایان در سطح بین المللی در سال 1929 م سبب توسعه و گسترش مدارس ویژه نابینایان در کشورهای پیشرفته شد و رفته رفته ایجاد این گونه مدارس کشورهای در حال پیشرفت نیز توسعه یافت .
اولین مدرسه نابینایی در ایران در سال 1299 ه .
ق در تبریز دایر شد و در آغاز جنگ جهانی 1319 ه .
ق به عللی بسته شد و تا مدتها موسسه ویژه ای برای نابینایان وجود نداشت تا یان که شعبه این مدرسه در سال 1320 شمسی در اصفهان به نام مدرسه نورآیین تاسیس گردید.
این موسسه شبانه روزی و به دختران نابینا اختصاص داشت .
اولین آموزشگاه نابینایان در تهران 1328 توسط سازمان خدمات اجتماعی به نام آموزشگاه شبانه روزی رودکی تاسیس گشت این آموزشگاه در سال 1339 مخل شد.
متعاقبا در سال 1340 شمسی آموزشگاه شبانه روزی کریستوفل جهت آموزش پسران نابینا پا به عرصه وجود نهاد و در سال 1342 شمسی به همت مرحوم دکتر محمد خزائلی انجمن هدایت و ...
روشهای آموزش نابینایان در جهان به طور کل در حال حاضر آموزش نابینایان به 5 طریق انجام می گیرد.
الف- مدارس شبانه روزی ب- روش مختلط ج – کلاس های خاص در مدارس عادی د- مدارس خاص روزانه ه- مربیان سیار آمار جهانی نابینایان براساس تخمین سازمان بهداشت جهانی در سال 1981 م (1360 ه.
ق) نزدیک به 450 میلیون معلول در جهان وجود دارند که 80% از این تعداد در کشورهای در حال توسعه به سر می برند .
از این تعداد 140 میلیون نفر آنها را کودکان تشکیل می دهند که باز هم 80% از این تعداد نیز در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند.
براساس تخمین سازمان بهداشتی جهانی در سال 1979 م حدود 28 تا 42 میلیون نفر نابینا در سراسر جهان وجود داشته است .
به عبارت دیگر بین هر صد هزار نفر بین 636 تا 955 نفر نابینا بوده اند که البته این کمتر از رقم واقعی است .
زیرا تعداد زیادی از نابینایان بسیاری در مناطق گزارش نشده اند.
مقایسه آمار نابینایی در سال 1975 و تعداد تخمین آن در سال 2000 میلادی تخمین میزان نابینایی در کشورهای مختلف جهان براساس آمار سازمان (5) بهداشت جهان در سال 1980 (نابینایی ، میزان بینایی کسر ؟) علل اصلی نابینایی و مقایسه آن در کشورهای غربی و جهان سوم 1975 با نگاهی به این جداول در می یابیم که هر چه به سمت کشورهای فقیر پیش می رویم اولا آمار نابینایی به صورت قابل ملاحظه ای بالا می رود و ثانیا علل نابینایی از عللی است که عمدتا قابل پیشگیری می باشد.
آمار نابینایی در ایران متاسفانه به علت در دسترس نبودن آمار دقیق کل نابینایان ایران رقمی حدود صد تا سیصد هزار نفر در سطح کشور را نشان می دهد که یک نرخ 16% را مطرح می سازد (گوران 68 ص ) براساس آمار سازمان بین المللی ، تعداد این افراد حدود 5 در هزار است .
سازمان بهزیستی نابینایان (مرکز رفاه نابینایان ) از نظر خدمات توانبخشی رفاهی حرفه آموزی اشتغال و کاریابی تاکنون حدود 5000 نفر را تحت پوشش و حمایت قرار داده است و همچنین 2500 دانش آموز نابینا و نیمه بینا از نظر آموزش کلاسیک مشغول به تحصیل هستند.
لیست آخرین آمار در دسترس مربوط به دانش آموزان ، دانش جویان و فارغ التحصیلان و نابینایانی است که به دلایل مختلف از تحصیل باز مانده اند (این آمار مربوط به شهریور ماه 1360 می باشد) غریزی قاسم آبادی ص 15 2500 نفر لازم به توضیح است که حدود 1:2 از تعداد فوق دختر و بقیه پسر می باشد.
توزیع آموزگاران گروه آموزشی نابینایان بر حسب جنسیت به تفکیک استانها 74-73 توزیع دانش آموزان نابینا و نیمه نابینا بر حسب جنسیت به تفکیک استانها 74-73 عالم نابینایی چیست؟
طراحی معماری ، برقراری یک ارتباط تنگاتنگ میان طراح، فضا و استفاده کننده از فضا است و برقراری این ارتباط شناخت ویژگی های جسمی روانشناختی و فرهنگی – اجتماعی استفاده کننده از فضا را جلب می کند.
بنابراین برای آفرینش معماری نامرئی معماری که با کیفیت های غیربصری قابل درک است .
شناخت نابینا و عالم نابینائی می تواند راه گشای ما در چگونگی این امر باشد.
شناخت چگونگی درک نابینا از دنیای پیچیده و پر رمز و راز اطراف ، ارتباط او با محیط و نیز شناخت عوامل و عللی که در برقراری این ارتباط مشکل ایجاد می کنند ما را با عالم نابینایی آشنا می کند و شناخت عالم نابینایی و درک آن اندیشه را بر آن می دارد تا با در نظر گرفتن درک فضا ، ارتباط با فضا و بر طرف کردن عوامل مشکل آفرین در برقراری ارتباط و استفاده از فضا به طرحی برسد که جوابگوی خواسته های این گروه باشند.
برای دستیابی به این اهداف شناخت را از چگونه دیدن آغاز می کنیم.
دیدن چیست؟
هلن کلر: گرامی ترین و زیباترین ها در جهان ، نه دیده می شوند و نه حتی لمس می شوند آنها را تنها باید در دل حس کرد.
آگاهی بصری از مهمترین منابع کسب اطلاعات است که باعث ارتباط مداوم و پر تحرک ما با محیط پیرامون می گردد و با سرعتی نزدیک سرعت نور با عرضه به یک باده بی نهایت ها به انسان، او را به خود وابسته می سازد.
به طوریکه حس بصری را آنقدر حق خود می دانیم و می پذیریم که کمتر در تقویت کردن آن کوشش می کنیم در حالی که افزایش قوه ادراک بصری هم در نگرش به جهان پیرامون و هم در ارتباط صریح و مستقیم ما بین استانها تاثیر بسزایی دارد .
دیدن بعد بسیار وسیعی در بر دارد .
به طوریکه حوادث و رخدادها به طور مستقیم با دیدن تجربه می شوند مکاشفات و یا تغییر و تحول پدیده های اطراف با دیدن دنبال می گردند و یا دوباره شناسی افراد ، اشیا و مکانها با دیدن درک می گردد.
بنابراین می توان گفت که جریان دیدن بر دامنه وسیعی از مفاهیم و معانی دلالت دارد .
از جمله تماشا کردن ، مشاهده کردن ، نگاه کردن تصور و تصویر کردن ، خواندن ، تشخیص دادن، کشف نمودن، آزمودن ، فهمیدن، درک کردن و ...
چنانچه آرتورکوستلر در کتاب خود به نام عمل خلاقیت می گوید: فکر کردن در ناخودآگاه ما غالبا به صورت تصویر تجلی می یابد .
نظر رویا و شهبه رویاهای قبل از خواب ، کابوس ها ، توهمات بیماران روانی و مکاشفات هنرمندانه وقتی می گویم پیامبران بصیر و بینا هستند منظورمان آن است که دیدی روشن و قوی دارند و سخنور بودن یا نبودن آنها دارای اهمیت زیادی نیست.
حتی وقتی می خواهیم نسبت به کسانی که سخت درگیر مسائل ادبی و کلام هستند نهایت احترام را به جا آوریم به آنها بصیر و با دیدی روشن اطلاق می کنیم.
حالات روحی ، وضعیت فرهنگی ، محیط و دیدگاهها و نحوه نگرش هر فرد به جهان پیرامون ادراک اخبار بصری تاثیر گذار است به طوریکه دونیس .
ا.
داندیس در کتاب مبادی سواد بصری می گوید : عمل دیدن در هر فردی به شکل خاص او انجام می گیرد .
به طور کلی می توانیم فرآیند دیدن را به دو مرحله کلی تقسیم کنیم احساس دیدن ادراک دیدن احساس دیدن نخستین مرحله در فرآیند درک خبر (اعم از بصری ، شنوایی ، بویایی ، چشایی و ...) احساس آن است.
احساس عبارت است از :