مرجع اصلی داستان لیلی و مجنون، در درجه ی اول کتابهای تاریخ ادبیات است.
که از آن میان باید از کتاب «الشعر و الشعراء» از ابن قنیبه و کتاب الاغانی از ابولفرج اصفهانی نام برد.
مجموعه ی دیگر از منابع عربی که در کنار الاغانی برای ما اهمیت نسبی دارد مجموعه ای است از آثار کاملاً متمایز و خاصی که به شرح احوال دلباختگان و تاریخ عشاق افسانه ای اختصاص داده شده اند.
در میان این آثار می توان کتاب الزهره اثر محمد بن داود طاهره نام برد، حکایت قصری مجنون اثر ابوبکر والبی تنها زندگی نامه ی موجودی است که در شرق بسیار مشهور است.» (کراچکوفسکی، 1373، صص: 35-28) ارزش لیلی و مجنون: «این داستان در طول سالها الهام بخش دهها تن از شاعران بزرگ در آفرینش منظومه های خیال انگیز بوده است و هم اکنون نیز در آثار شاعران، نویسندگان، نمایش نامه نویسان، و موسیقی دانان ملل مختلف خاور نزدیک انعکاس دارد.» (همان، ص: 23) ارزش کار نظامی در لیلی و مجنون: 1- موضوع و ماده ی عربی را که درباره ی داستان لیلی و مجنون یافت، در چار چوب داستانی نظم بخشید.
2- وی نخستین کسی است که به داستان صبغه ی صوفیانه بخشید.
3- نظامی شاعری با فرهنگی وسیع است که در شعرش بسیاری از مسائل فرهنگی را آورده و به تعداد زیادی از عارف روزگارش اشاره کرده، وی در وارد کردن شعر تعلیمی در لا به لای داستان تردیدی به خود راه ندارد.» (کفافی، 1382، صص: 288 و 287) 4- هفت پیکر: «که شامل 5047 بیت شعر است.
موضوع اصلی هفت پیکر زندگی خوش بهرام گور پادشاه ساسانی است.» (ثروتیان، 1382، ص: 101) 5- اسکندر نامه:«که شامل دو بخش است.
مثنوی بخش نخستین را نظامی شرف نامه نامیده که 6758 بیت است و مربوط به جنگها و سفرهای اسکندر مقدونی است.
بخش دوم اقبال نامه است که اثری فلسفی است.
در این بخش اندیشه ها و خرد نامه های فلاسفه ی یونان باستان به نظم کشیده شده است.» (همان، ص:102) شخصیت پردازی در لیلی و مجنون شیوه های شخصیت پردازی توصیف: «جریانی که به یاری آن خواننده را با اشخاص داستان آشنا می کنیم توصیف نامیده می شود.
(یونسی، 1384، ص:301) نظریه پردازان دو شیوه ی عمده برای شخصیت سازی عنوان کرده اند.
شخصیت سازی مستقیم و غیر مستقیم..
توصیف مستقیم: «انتخاب و به کار بستن شیوه هایی که نویسنده به یاری آنها بتواند تاثرات اشخاص داستان را به خواننده منتقل کند امری است به نهایت فهم.
توصیف مستقیم، از آنجا که مستقیم است و خواننده را مستقیماً در جریان صحنه ی داستان و واکنش های اشخاص آن می گذارد ارزش خاص دارد.» (همان، ص:435) «در معرفی مستقیم شخصیت، نویسنده رک و صریح با شرح یا تجزیه و تحلیل، می گوید که شخصیت او چه جور آدمیست و یا به طور مستقیم از زبان کسی دیگر در داستان، شخصیت داستان را معرفی می کند.
روش معرفی مستقیم این حسن را دارد که واضح است و مختصر؛ اما هیچ وقت نمی توان به تنهایی از این روش استفاده کرد.
اگر می خواهیم داستانی در کار باشد شخصیتها باید عمل کنند و اگر شخصیتها دست به عمل نزنند و هیچ کاری انجام ندهند داستان شکل مقاله و گزارش پیدا می کند.» (سلیمانی، 1365، ص:48) الف) مجنون در ادبیات زیر نظامی با استفاده از توصیف مستقیم به ویژگیهای شخصیتی مجنون نیز اشاره می کند : 1-شیفتگی مجنون چون شیفته گشت قیس را کار در چنبر عشق شد گرفتار (نظامی، 1385، ص:56) 2- ناشکیبایی مجنون در صحبت آن نگار زیبا می بود و لیک ناشکیبا (همان، ص:56) 3-متواری بودن مجنون متواری راه دلنوازی زنجیری کوی عشقبازی (همان، ص:57) 4-دلشکسته بودن مجنون مجنون غریب دلشکسته دریای زجوش نانشسته (همان، ص:58) 5-سودا زدگی ودیوانه صفت بودن مجنون سودا زده ی زمانه گشته در رسوایی فسانه گشته دیوانه صفت شده به هر کوی لیلی، لیلی زنان به هر سوی (همان، صص:65-61) 6-بد اقبالی و بی بخت بودن مجنون برداشته دل زکار او بخت درمانده پدر به کار او سخت (همان، ص:70) در ادبیات زیر ویژگیهای شخصیتی مجنون از زبان دیگر شخصیتهای داستان بیان می شود: 7-داشتن خوی و منشی ناپاک آنان که ندیم خاص بودند با پیر در آن خلاص بودند کان شیفته خاطر هوسناک دارد منشی عظیم ناپاک (همان، ص:106) 8-شوریده دلی مجنون شوریده دلی چنین هوایی تن در ندهد به کدخدایی (همان، ص:106) 9-بی ثباتی مجنون بر هر چه دهیش اگر نجات است ثابت نبود که بی ثبات است (همان، ص:106) 10- خود کام بودن مجنون فرزند تو گرچه هست بد رام فرخ نبود چو هست خودکام (همان، ص:63) ب) لیلی ویژگیهای شخصیتی لیلی از طریق توصیف مستقیم 1-خوبی و زیبایی لیلی آفت نرسیده دختری خوب چون عقل به نام نیک منسوب لیلی که به خوبی آیتی بود وانگشت کش ولایتی بود (نظامی، 1385، صص:81 و 53) 2-محجوب بودن لیلی محجوبه ی بیت زندگانی شد بیت قصیده ی جوانی (همان، ص:54) 3-فصاحت و شیرین سخنی لیلی لیلی که چنان ملاحتی داشت در نظم سخن فصاحتی داشت شیرین سخنی که چون سخن گفت بر لفظ چو آبش آب می خفت (همان، صص: 160 و 84) 4-مهربانی لیلی بر سبزه نشسته خرمن گل نالید چو در بهار بلبل نالید و به ناله در نهانی می گفت ز روی مهربانی (همان، صص: 88 و 87) در ادبیات زیر، نظامی ویژگیهای شخصیتی لیلی را مستقیماً از زبان خود لیلی بیان می کند: 5-بی کس بودن و تنهایی لیلی مسکین من بی کسم که یکدم با کس نزنم دمی در این غم 6-بی دل و جرأت بودن لیلی نه دل که به شوی بر ستیزم نه زهره که از پدر گریزم (همان، ص:161) 7-در بند و حصار بودن لیلی کاین نامه که هست چون پرندی از غمزده ای به دردمندی یعنی ز من حصار بسته نزدیک تو، ای قفس شکسته (همان، ص: 164) ج) پدر مجنون 1- صاحب هنری، مالداری، درویش نواز و میهمان دوستی از ویژگیهای شخصیتی سید عامری است که نظامی مستقیماً به آن در ادبیات زیر اشاره می کند: صاحب هنری به مردمی طاق شایسته ترین جمله آفاق سلطان عرب به کامکاری قارون عجم به مالداری درویش نواز و میهمان دوست اقبال در او چو مغز در پوست (نظامی، 1385، ص:51) 2- رنجور دلی پدر مجنون مسکین پدرش بمانده در بند رنجور دل از برای فرزند (همان، ص: 62) 3- مهربان بودن پدر مجنون سرگشته پدر ز مهربانی بر جست به حالتی که دانی 4- صلابت پدر مجنون مجنون چو صلابت پدر دید دریای پدر چو سایه غلتید (همان، ص:75) 5- حشمت و شهرت پدر مجنون در بیت زیر نظامی از زبان پدر مجنون ویژگی شخصیتی او را بیان می کند: در بیت زیر نظامی از زبان پدر مجنون ویژگی شخصیتی او را بیان می کند: معروفترین این زمانه دانی که منم در این میانه هم حشمت و هم خزینه دارم هم آلت مهر و کینه دارم (همان، ص:63) د) نوفل 1- شجاعت نوفل نوفل نامی که از شجاعت بود آن طرفش به زیر طاعت (همان، ص:91) 2- حشمت و بزرگواری، دولتمندی و ثروتمندی نوفل هم حشمت گیر و هم حشم دار هم دولتمند و هم درم دار (همان، ص: 92) 3- چرب سخن بودن نوفل و آن چرب سخن به خوش جوابی می کرد عمارت خرابی (همان، ص: 93) ه) ابن سلام 1- صاحب تبع و بلند نامی ابن سلام صاحب تبع و بلند نام است اسباب بزرگیش تمام است (نظامی، 1385، ص:122) 2-خوش اقبال بودن ابن سلام گیتیش سلام نام کرده و اقبال بدو سلام کرده (همان، ص: 191) 3- ناز پرورده بودن ابن سلام مجنون چو هلال در رخ او زد خنده و داد پاسخ او کای خواجه ی خوب ناز پرورد ره پر خطر است برگرد (همان، ص: 193) و) سلیم عامری نظامی سلیم عامری، خال مجنون را در ادبیات زیر پیرمردی جهاندیده، صاحب هنر و حلال زاده، که از حال دنیا هم بهره ی کافی دارد، شخصیتی افتاده حال و گره گشای مشکلات مردم معرفی می کند: صراف سخن به لفظ چود زر زر رشته چنین کشید گوهر کز نقد کنان حال مجنون پیری سره بود، حال مجنون صاحب هنری حلال زاده هم خاسته و هم اوفتاده در نام سلیم عامری بود در چاره گری چو سامری بود (نظامی، 1385، صص:174 و 173) ز) زید نظامی در ادبیات زیر از طریق توصیف مستقیم زید را جوانی پاکیزه، هنرمند، خوب و بدون مال و دارایی معرفی می کند: پاکیزه جوانی از هنر پر گفتی غزل لطیف چون درّ نامش به نشان زید موصوف خوبیش چو عمر و زید معروف ز آن بیش نداشت عیب خویشی کز مال جهان نداشت بیشی (نظامی، 1385، صص: 199 و 198) ح) زینب نظامی زینب را دختری، زیبا، پاکیزه نهاد و بدرام معرفی می کند: و آن لعبت خو بروی زیبا ز آن دلشده بود ناشکیبا کافروخته روی بود و بدرام پاکیزه نهاد و نازک اندام (همان، ص:198) توصیف غیر مستقیم: «در شخصیت سازی غیر مستقیم نحوه ی بیان داستان نمایشی است در این روش نویسنده دوربینی جلو شخصیت می گذارد و از او فیلم می گیرد نه اینکه او را تعریف کند.
و این شیوه بیشتر با جزنگری ها سر و کار دارد مثلاً از کشیدن انگشت به عصبی بودن شخصیت پی می بریم.» (اخوت، 1371، ص:142) می رفت نهفته بر سر بام نظاره کنان زصبح تا شام تا مجنون را چگونه بیند با او نفسی کجا نشیند؟
جز سایه نبود پرده دارش جز پرده کسی نه غمگسارش (نظامی، 1385، ص:83) «با سایه راز گفتن دلیل نهایت تنهایی و بی همزبانی است.» (سیرجانی، 1388، ص:182) در ضمن این توصیفات نظامی عشق و دلدادگی لیلی و تنهایی و بی کسی لیلی را غیر مستقیم بیان می کند.
تعصبات کور حاکم بر فضای چنین جوامعی معمولاً حفظ نام و ننگ را امری بسیار مهم جلوه می دهد به طوری که سایر امور را تحت الشعاع قرار می دهد به همین دلیل پدر لیلی با وجود آگاهی از عشق شدید لیلی و مجنون فقط برای حفظ ننگ و نام با ازدواج آنها مخالفت می کند.
از طرفی لیلی هم که دست پرورده ی همین محیط است تمام همّ و غم خود را صرف حفظ این نیک نامی می کند و آن چنان در حفظ آن مبالغه می ورزد که هنگام مرگ راز عاشقی خود را با مادرش در میان می گذارد.
پس در ادبیات زیر نظامی غیر مستقیم به دو ویژگی دیگر شخصیت لیلی، یعنی راز داری و تقیّد شدید او به حفظ نام و ننگ اشاره می کند: در واقع آن چه لیلی را به نشستن در خانه ی شوهر وادار می کند یکی بیم جان است و دیگری حشمت شوی و شرم خویشان: در دوست به جان امید بسته با شوی ز بیم جان نشسته از حشمت شوی و شرم خویشان می بود چو زلف خود پریشان (نظامی، 1385، صص: 204 – 160) توصیف غیر مستقیم به دو شیوه ی توصیف به یاری گفتگو و آکسیون صورت می گیرد.
در شیوه ی اول «نویسنده اشخاص داستان را به حرف می آورد و کاری می کند که خود با بیان و گفتار خویش خواننده را در جریان خصوصیات خود بگذارند.» (یونسی، 1386، ص:301) بگشاد شکر به زهر خنده کی بر جگرم نمک فکنده لیلی بودم و لیکن اکنون مجنونترم از هزار مجنون ز آن شیفته ی سیه ستاره من شیفته تر هزار باره (نظامی، 1385، ص:161) گفتار فوق نشان دهنده ی اخلاص و صداقت لیلی در بیان عشقش به مجنون می باشد.
در شیوه ی دوم «نویسنده اشخاص داستان را به جنبش در می آورد و به یاری اعمال و رفتارشان خواننده را با خصوصیاتشان آشنا می کند.» (یونسی، 1386، ص: 301) روزی که پدر لیلی توانست نوفل را به ترک جنگ و برگشت به قبیله ی خود راضی کند و از طرف نوفل خیالش راحت شد پیش لیلی آمد و گفت سیاستها و کیاستها به کار بردم تا از حمله ی نوفل رهایی یافتم مجنون هم چون بازگشت نوفل را دید به بیابان پناه برد.
لیلی از سخنان پدر بسیار رنجید ولی از اظهار آن خودداری کرد و در تنهایی خود بسیار گریست و ناله و زاری کرد: لیلی ز پدر بدین حکایت رنجید چنان که بی نهایت در پرده نهفته آه می داشت پرده ز پدر نگاه می داشت چون رفت پدر ز پرده بیرون شد نرگس او ز گریه گلکون (نظامی، 1385، ص:120) این عمل و رفتار لیلی نشان از نهایت سکوت و تسلیم پذیر بودن او در برابر هر اتفاقی است.
خرگاه نشین بت پریروی همچون پریان پرید از آن کوی ز آن سوتر یار خود به ده گام آرام گرفت و رفت از