در دوران قبل از اسلام قطعات بزرگ چوبی به عنوان بخشی از ساختمان به کار می رفته است.
در این دوره چوب به عنوان یکی از فراوان ترین مصالح طبیعی نقش مهمی در ساخت ابزار فنی و کشاورزی و حتی وسایل خانگی ایفا می کرده است.
از دوره سلوکیان آثار چندانی در دست نیست و آثار چوبی دوره اشکانی نیز تا حد زیادی شباهت به دوره هخامنشی دارد.
در دوره ساسانی استفاده از کلافهای چوبی در ساختمان متداول می شود.
در این دوره نوعی رویه کوبی مربع های چوبی انجام می شده که نقش هندسی و انتزاعی داشته است.
نقوش عبارت بودند ازنقوش انتزاعی، گیاه و حیوان و انسان.
مهمترین وسایل چوبی که ساخت آنها در قرون اولیه اسلامی متداول بوده عبارتند از کلبه ها و ساختمان های چوبی، کلافهای ساختمانی، ستون چوبی سقف های کاذب چوبی قابدار، وسایل به ساختمان مثل درب و پنجره ، وسایل کاربردی مثل منبر، ابزار آلات صنعتی و کشاورزی.
در آثار چوبی دوره میانی اسلامی که مربوط به حدود قرون پنجم تا دهم هجری است اجزای ساختمان های چوبی مثل ستون و سقف، وسایل متصل به ساختمان مثل در، پنجره، نرده به میزان زیادی به چشم می خورد ولی آثار کوچکتر مثل جعبه، قاب، رحل، وسایل خانگی، ابزار آلات، وسایل جنگی و شکار نیز کم و بیش وجود دارد.
بیشترین نقوشی که در منبت این دوران می بینیم عبارتند از : نقوش هندسی، شیارهای موازی، کتیبه، اسامی ائمه (ع )، شکل محرابی ، لچک، ترنج، گل و بوته، ختایی و اسلیمی، شکوفه،برگ ، نخل ، شمسه، حیوان و انسان .
در اکثر آثار چوبی صفوی می توان تحولاتی از لحاظ نقش و شیوه های اجرایی ملاحظه کرد.
صنایع دستی چوبی این دوره که مربوط به حدود قرن 10 و 12 می باشد از لحاظ فنی بسیار ظریف و بادوام و دارای عملکردی مفید و صحیح هستند و از لحاظ هنری بر اساس نقوش و فرهنگ در دوران قبل از اسلام قطعات بزرگ چوبی به عنوان بخشی از ساختمان به کار می رفته است.
صنایع دستی چوبی این دوره که مربوط به حدود قرن 10 و 12 می باشد از لحاظ فنی بسیار ظریف و بادوام و دارای عملکردی مفید و صحیح هستند و از لحاظ هنری بر اساس نقوش و فرهنگی ایرانی ساخته شده اند و از طرفی با دقت و نظم اجرا شده.
آثار این دوره شامل ساختمان های چوبی و اجزای وابسته به آن مثل ستون و سقف و در و پنجره و همچنین شامل وسایل کاربردی مثل رحل، جعبه، قاب، صندلی و ابزار آلات صنعتی و کشاورزی و جنگی است.
هنر معرق که از دوران قبلی آغاز شده و به طور ساده انجام می شد از این زمان تکامل بیشتری می یابد.
منبت کاری دوره میانه اسلامی در حدی بسیار ظریف و باروسازی و ریزه کاری فراوان دیده می شود و پرداخت آن نیز در حد اعلای خود مشاهده می شود.
منبت این دوره بر اساس طرح های هندسی، شیارهای موازی، خط ثلث و نسخ، اسلیمی و ختایی به سبک ایرانی، نقوش انتزاعی گیاه و انسان و ترنج و محرابی مشاهده می شود.
هنرهای چوبی بعد از صفویه و به خصوص دوران قاجار نه تنها تکامل فنی نداشت بلکه با افت کیفیت فنی نیز روبرو بود.
به طور کلی در آثار چوبی این دوره به دو سبک وجود دارد.
بخشی که در آن سعی شده از روشها و نقوش دوران قبل پیروی شود و بخشی دیگر که از اصول فنی و هنری آثار چوبی اروپا الهام گرفته شده.
خواص فیزیکی چوب قابلیت هدایت حرارتی چوب کم است و به این دلیل ، برای ساختن عایق های حرارتی مناسب است.
گرمای ویژه چوب خیلی زیاد است و به همین دلیل ، در برابر خورشید و تابش آن برخلاف فلزات سطحش سوزاننده نیست و در محیطهای بسیار سرد یخ نمیزند.
چوب ، به علت قابلیت ارتجاعی قادر به تقویت اصوات میباشد و انتشار صوت در چوب در جهات مختلف متفاوت است.
چوبهای سبک ، اصوات را بهتر جذب میکنند و هر چه سطح چوب نامنظمتر و مرطوبتر باشد، خاصیت عایق بودن آن در برابر صدا بیشتر است ریز ساختار چوب ترکیبات تشکیل دهنده سلول چوب عبارتند از: کربوهیدراتها ، لیگنین ، مواد استخراجی ، ترکیبات معدنی.
کوبوهیدراتها کربوهیدراتهای موجود در چوب ، عمدتا از سلولز و همیسلولزها تشکیل شده است.
سلولز سلولز ، جزء اصلی چوب است.
در اغلب گونهها در حدود 40 تا 45% چوب خشک ، سلولز است.
سلولز یک هوموپلی ساکارید تشکیل شده از واحدهای گلوکز است.
مولکولهای سلولز ، کاملا خطی هستند و تمایل شدید به تشکیل پیوندهای هیدروژنی بین مولکولی دارند.
در نتیجه ، دستههایی از مولکولهای سلولز با یکدیگر مجتمع میشوند و زیرلیفچه ها را تشکیل میدهند.
از تجمع زیرلیفچهها و از تجمع لیفچهها ، لیف سلولزی تشکیل میشود.
بر اثر همین ساختار لیفی و پیوندهای هیدروژنی محکم ، سلولز از مقاومت کششی بالایی برخوردار است و در اغلب حلالها ، نامحول میباشد.
همیسلولزها: همیسلولزها ، هتروساکاریدهایی هستند که معمولا بین 20 تا 30% نسبت وزنی چوب خشک را تشکیل میدهند و همچون سلولز به عنوان ماده ساختمانی در دیواره سلول عمل میکنند.
در اثر اسید ، بسادگی به اجزای تکپاری خود آبکافت میشوند.
همیسلولزهای سوزنی برگان عبارتند از: گالاکتوگلوکامانان ، آرابینوگلوکورونوزایلان ، آرابینوگالاکتان ، نشاسته و مواد پکتیکی.
همیسلولزهای پهن برگان عبارتند از: گلوکورونوزایلان ، گلوکومانان ، نشاسته و مواد پکتیکی.
لیگنینها لیگنین ، بسپاری متشکل از واحدهای فنیل پروپان است و با اتصالهایی از نوع اتصالهای استری یا اتری گلیکوزیدی با کربوهیدراتها ، پیوند برقرار میکنند.
پس از خارج ساختن پلی ساکاریدها به وسیله آبکافت از چوب عاری از مواد استخراجی و عصاره ای ، لیگنین به صورت توده نامحلولی باقی میماند.
همچنین میتوان لیگنین را آبکافت کرد و از چوب خارج نمود یا آن را به به مشتقات محلول تبدیل کرد.
مواد استخراجی تعداد زیادی از اجزای شیمیایی موجود در چوب که در کل بخش کوچکی را تشکیل میدهند، در حلالهای آلی خنثی یا در آب انحلال پذیرند.
این اجزا را مواد استخراجی میگویند.
در ترشحات بیرون زده از درخت که بر اثر آسیبهای مکانیکی یا حمله حشرات و قارچها تراوش میکنند نیز ترکیبهای مشابهی مشاهده میشود.
مواد استخراجی را به دو دسته چربی دوست و آب دوست تقسیم میکنند و غالبا اصطلاح "رزین" را برای مجموعه عصاره های چربی دوست (به استثنای فنلها) قابل حل در حلالهای غیر قطبی و غیر قابل حل در آب بکار میبرند.
ترکیبهای عصارهای ، مواد اولیه خام ارزشمندی در ساخت مواد شیمیایی بشمار میآیند و در فرایندهای تولید خمیر و کاغذ هم تاثیرگذار میباشند.
برای ادامه اعمال بیولوژیک درخت ، انواع مواد عصارهای مورد نیاز است.
به عنوان مثال ، چربیها منبع انرژی سلولهای چوب هستند در حالی که ترپنوئیدها ، اسیدهای رزینی و مواد فنلی ، چوب را در برابر آسیبهای بیولوژیکی یا حمله حشرات محافظت میکنند.
اندکی یون های فلزی ، معمولا بخش عاملی آنزیمها را که در بیوسنتز به عنوان کاتالیزور عمل میکنند، تشکیل میدهند.
مواد استخراجی چوب عبارتند از: ترپنوییدها و استروییدها: که در کانالهای رزینی یافت میشوند.
چربیها و مومها: در سلولهای پارانشیم پره چوبی یافت میشوند.
عصارههای فنلی: عمدتا در چوب درون و در پوست متمرکزند.
ترکیبهای معدنی چوب: چوب دارای اندکی ترکیبهای معدنی است که به صورت خاکستر اندازه گیری میشود و به ندرت از 1% نسبت به وزن چوب خشک تجاوز میکند.
خاکستر ، معمولا شامل نمکهایی از قبیل کربناتها ، سیلیکاتها ، اگزالاتها و فسفاتهاست.
فراوانترین یونهای فلزی در خاکستر عبارتند از: کلسیم ، پتاسیم و منیزیم.
مقدار یونهای فلزات آهن و منگنز در حدود 110ppm است و مقدار یونهای سایر فلزات حتی کمتر از 10ppm است.
·تقسیم بندی چوبها درختان ، متعلق به تیره گیاهان بذرده هستند که به دو دسته بازدانگان و نهاندانگان تقسیم میشوند.
سوزنیبرگان (نرم چوبها) به دسته اول و پهن برگان (سخت چوبها) به دسته دوم تعلق دارند.
·سخت چوبها این دسته ، شامل چوب درختان پهن برگ میباشد.
بافت چوب درختان پهن برگ تنها در زمانی که درخت برگ دارد، رشد میکند.
رشد و نمو در بهار شروع میشود و به مرور در پاییز متوقف میشود.
لذا حلقه سالیانه این درختان به صورت یکنواخت از چوب بهاره دارای رنگ روشن به طرف چوب پاییزه تیره رنگ تغییر میکند.
نام سخت چوبها ، بدلیل نوع بافت آنها است و دلیل بر سختتر بودن کلیه چوبهای این دسته نمیباشد.
برخی از درختان پهن برگ عبارتند از: گردو ، انجیر ، بلوط ، چنار ، راش ، تبریزی ، سپیدار و افرا.
از جمله موارد استفاده از این نوع چوبها ، ساخت مبلمان ، در و پنجره و نازک کاری در ساختمان میباشد.
·نرم چوبها شامل چوب درختان سوزنی برگ است.
بافت چوب درختان سوزنی برگ در طول سال ، زمان رشد بیشتری دارد این نوع درختان در بهار و تابستان با شدت بیشتری رشد میکنند و سپس تا پایان فصل سرما این رشد و نمو به کندی میگراید و به آرامی ادامه پیدا میکند.
به این دلیل ، چوب پاییزه و بهاره در حلقه سالیانه براحتی از یکدیگر تمیز داده میشود و رنگ آنها این مساله را مشخص میکند.
در فصل بهار ، بدلیل وجود آب فراوان و خاک سرشار از مواد غذایی موجب میشود که سلولهای پهن با دیواره نازک تشکیل شوند و بافتی متخلخل و نسبتا کمرنگ بوجود آورند.
اما با کاهش سرعت رشد در اواخر تابستان ، چوب پاییزه شکل میگردد که متشکل از الیاف دیواره ضخیم است و به ساقه مقاومت و استحکام مکانیکی میدهد و فشردهتر ، تیرهتر و مقاومتر از چوب بهاره میباشد.
دید کلی در یک برش عرضی از تنه درخت ، ساختار قابل رویت چوب به ترتیب از مرکز چوب به سمت بیرون عبارتند از: مغز چوب ، چوب یا زایلم ، لایه زاینده (کامبیوم) ، پوست.
مغز چوب مغز ، که در قسمت مرکزی و وسط ساقه یا شاخه قرار دارد، به صورت یک نوار سیاهرنگ قابل تشخیص است.
مغز شامل بافتهایی است که در طی اولین سال رشد درخت تشکیل شدهاند.
چوب (زایلم) چوب (زایلم) قسمت چوب ، یک لایه ضخیم است که در کنار سلولهای زاینده به صورت حلقههای متحد المرکز (رویشهای سالانه) آرایش مییابد.
در درخت در حال رشد ، چوب عموما از سلولهای زنده تشکیل شده است.
چوب محکمترین و مقاومترین قسمت تنه برای کارهای ساختمانی است.
در جهت برشهای افقی ، شیره درخت از پوست درخت از میان نسوج شعاعی عبورمیکند و به چوب میرسد.
نقش نسوج شعاعی در مقاومت چوب بسیار مهم است.
در واقع این نسوج مانند بستهایی هستند که الیاف چوب را به همدیگر محکم میکنند و نگاه میدارند و از خم شدن و از همگسیختگی رشته میکاهند.
به مرور زمان در اطراف مغز چوب ، بافتی از سلولهای مرده تشکیل میگردد که چوب پیر نام دارد.
این قسمت معمولا از چوب جوانی که آن را احاطه کرده است محکمتر میباشد و حاوی مقادیری رنگ و مواد قلیایی است.
در مقطع عرضی درختانی مثل گردو ، آلبالو و نارون ، چوب مرکزی یا چوب پیر دیده میشود.
چوب جوان معمولا رنگ روشنی دارد، اما چوب پیر تیرهتر میباشد.
لایه زاینده (کامبیوم) ناحیه کامبیومی ، لایه بسیار نازکی است که شامل سلولهای زنده میباشد و بین بافت چوبی اولیه و پوست داخلی (آبکش) قرار دارد.
تقسیم سلولی و رشد شعاعی درخت در این ناحیه صورت میگیرد.
تعداد سلولهایی که تولید میشوند و به بافت چوبی داخلی میپیوندند، بیشتر از تعداد سلولهایی است که به طرف آبکش (قسمت خارجی) میروند.
یعنی سلولهای آوند آبکشی کمتر از سلولهای بافت چوبی تقسیم میشوند.
به این دلیل ، بیشترین حجم درخت را چوب تشکیل میدهد تا پوست.
رشد درخت درخت از طریق تقسیم سلولی به دو صورت رشد میکند: رشد طولی و رشد عرضی (شعاعی).
رشد طولی (اولیه) که در اولین فصل سال رخ میدهد، در انتهای ساقهها ، شاخهها و ریشه انجام میشود و نقاط رشد ، داخل جوانهها که در پاییز سال قبل تشکیل شدهاند قرار دارد.
رشد عرضی (شعاعی) همانطور که ذکر شد در ناحیه لایه زاینده (کامبیوم) صوت میگیرد.
پوست پوست درخت در برابر ضربات و ضایعات مکانیکی از چوب محافظت میکند.
این قسمت ، از دو لایه تشکیل شده است: لایه بیرونی (پوست خارجی) و لایه داخلی (آبکش).
لایه نازک پوست داخلی (آبکش) ، انتقال شیره درخت به شاخهها و ذخیره آنها را بر عهده دارد.
چند لائی ها تخته لایه از چندلایه چوبی به تعداد فرد تشکیل شده که پس از آغشتگی با چسب ، بطور متقاطع (الیاف هرلایه با دیگری زاویه 90 درجه را تشکیل میدهد) بر روی همدیگر تحت تأثیر فشار زیاد و حرارت چسبیدهاند .
معمولاً تخته لایهها دارای ضخامت بین 3 تا 18 میلیمتر بوده و تعداد لایه ها ممکن است 3 ، 5 ، 7 ، 9 ، 11 ، .....
باشد .
عموماً جهت اتصال لایهها از چسب اوره فرمالدئیدبا غلظت 62% (مواد جامد)استفاده میشود .
در صورتیکه تولید تخته لایه ضدآب مورد نظر باشد در آن صورت از چسب فنل فرمالدئید نیز استفاده میشود .
مقدار چسب مصرفی در مقایسه با چوب مورد مصرف کم بوده و بین 70 تا 200 گرم در هر مترمربع سطح تخته تولیدی در تغییر است که حدوداً 10% وزن تخته را تشکیل میدهد .
گرده بینه (Log)مورد نیاز جهت تولید تخته لایه نباید دارای وزن مخصوص زیاد باشد ، حداکثر مقدارقابل قبول kg/m3600 می باشد .
علاوه بر این چوب مصرفی باید راست تار استوانهای شکل ،بدون گره و شکاف بوده و دارای قطر بیش از ۴۰سانتیمتر باشد که البته هرچه بیشتر باشد بهتراست .
طول گرده بینه باید حداقل 2 متر باشد که بهترین طول 6/2 متر است .
مهمترین چوبهائی که در کشور جهت تولید تخته لایه مورد استفاده قرار میگیرد چوب صنوبر ، راش و ملچ میباشد .
چوب درختان پس از قطع و حمل به کارخانه معمولاً باید مدتی در یارد کارخانه نگهداری شود .
بمنظور جلوگیری از تخریب بیولوژیک و فعالیت قارچ ها ، بهتر استکه آنها را یا در استخر آب غوطهور ساخت و یا در صورتیکه اینکار میسر نباشد بوسیله فوارههای گردان بر روی گرده بینهها مرتباً آب پاشی کرد ، در این صورت رطوبت گرده بینهها همواره بیشتر از نقطه اشباع الیاف خواهد شد و از معایب مختلف مصون خواهند ماند .
لازم بذکر است که عموماً در کارخانجات کشور این اصول رعایت نمیگردد و بعضاً از فواره گردان جهت حفاظت چوب در یارد استفاده میشود .
تعریف تخته خرده چوب: تخته خرده چوب فرآورده چوبی صفحه ای شکل است که از مخلوط خرده چوب با سایرمواد لیگنو سلولزی و مواد چسبنده به کمک فشار و حرارت دادن ساخته می شود طبقه بندی تخته خرده چوب بر اساس روش ساخت (نوع پرس کردن ) تخته های حاصل از پرس صفحه ای(صاف) : در این روش جهت طول ذرات تشکیل دهنده کیک تخته خرده چوب به صورت اتفاقی مرتب شده است.
این تخته از نظر شکل مقطع (ساختمان نیمرخ ضخامت تخته) خود به چند دسته تقسیم می شوند که عبارتند از: تخته های یکنواخت یا یک لایه- تخته های سه لا تخته های ریزش تدریجی(بدون لایه مشخص) - و تخته های چند لا تخته های حاصل از پرس غلتکی(پرس بی انتها): در این روش غلتکهای پرس ثابت اند و فقط حرکت چرخشی دارند، کیک تخته خرده چوبها از بین غلتکها عبور می کند و به ضخامت تنظیم شده(فاصله بین دو غلتک بالا و پایین) در می آید در این روش می توان تخته های یک لا، سه لا، ریزش تدریجی و چند لایه تولید کرد .
تخته های تولید شده با پرس قالبی(قالب گیری شده ): تفاوت اساسی این روش با ساخت تخته خرده چوب با پرس صفحه ای در شکل ظاهری صفحه پرس است.
صفحات این پرس به شکلهای بر جسته، فرو رفته، انحنا دار، و یا پروفیل دار ساخته می شود و تخته هایی با شکل های مختلف به وجود می آورند: مانند صفحات ورزالیت طبقه بندی تخته خرده چوب بر اساس چگونگی سطح(رویه): ۱- تخته خرده چوب بدون روکش : که به دو صورت سنباده شده وجود دارد این تخته بیشتر در مصارف عمومی و جاهایی که در معرض دید شدید، مانند: سقف کاذب، طبقات داخلی کمد مورد استفاده قرار می گیرد ۲- تخته خرده چوب با روکش طبیعی(چوبی): برای تزیین و زیبایی سطوح تخته خرده چوب می توان از آن روکش های چوبی (طبیعی) مانند:گردو، راش، ....
استفاده کرد.
این تخته بیشتر در جاهایی که تزییین سطوح مورد نظر باشد، مورد استفاده قرار می گیرد، مانند: دکوراسیون داخلی، صفحه میز و کابینت ۳- تخته خرده چوب با روکش مصنوعی: سطوح این نوع تخته خرده چوب ها به وسیله روکشهای مصنوعی (کاغذ آغشته به چسبهای مصنوعی) پوشیده می شود.
سطح حاصله با توجه به نوع کاغذ مصرفی(ساده، رنگی، نقش دار) یا دارای نقوش مختلفی از چوب باشد.
از این تخته در مکانهایی که حرارت و رطوبت زیاد باشد می توان مصرف کرد، مانند: دیوار حمام و رختکن، میز رستورانها، کابینت آشپز خانه ۴- تخته خرده چوب لعاب دار(لاک کاری شده): سطوح این نوع از تخته ها، توسط یک لایه رنگ آغشته به مواد حفاظتی و ضد رطوبتی پوشیده می شود و بر حسب مورد مصرف ممکن است یک سطح یا هر دو سطح آن لاک کاری شودر،این تخته در دیوارهای آشپزخانه،حمام، سرویسهای لابراتورها و موارد دیگر مصرف می شود نقش نسوج شعاعی در مقاومت چوب بسیار مهم است.
لترون ( Letron ) لترون ترکیبی از تخته های چند لایه چوب است.که این تخته ها از چوب نرم ، یا ضایعات خورد شده و تراشه های کارخانه های چوب بری حاصل میشوند.
که البته این خرده ها در مقایسه با ذرات اولیه مورد استفاده در MDF بزرگتر بوده و قابل رویت میباشند که در MDF این امر میسر نیست.
ورق لترون تولیدی با توجه به وجود پستی و بلندیهای سطحی ، میبایستی حتما قبل از روکش شدن ، توسط ماشین آلات دقیقی ، پرداخت گردیده و ساییده شود.
سپس روکش نهایی با توجه به نوع نیاز ، روی این ورق چسبانده و پرس میگردد.
لترون رامیتوان به دو بخش تقسیم کرد: الف ) لترون با روکش کاغذی این نوع روکش ها از کیفیت مناسبی برخوردار نبوده و فقط برای پوشش ورق خام لترون مورد استفاده قرار میگیرند.
در مقابل سایش و برخورد ، مقاوم نبوده و معمولا توصیه نمیشوند.
ب) لترون با روکش ملامینه ( لامینت ) روکش ملامینه همانگونه که از نامش بر می آید ، دارای سطحی ملامینی براق و همراه با درخشندگی و انعکاس نور بوده و ضخامت مناسب آن ،در کنار استحکام و دوام بیشتر ، نظر اکثریت مشتریان را به خود جلب میکند.
لازم به ذکر است ، روکش ملامینه باعث میشود برش و کار بر روی لترون کمی دشوارتر گردد و دستگاهها و ماشین آلات خاص خود را میطلبد .
مقایسه Letron با چوب طبیعی به دنبال ورود لترون به صنعت چوب ، تحولی شگرف در این صنعت به وجود آمد که توانست صنعت چوب را از ورطه سنتی و محدودیتهای فراوانرهایی بخشیده و وارد دنیای صنعتی و مدرن ، همراه با کیفیت بالاتر ، گرداند.
خصوصیات لترون در مقایسه با چوب طبیعی میپردازیم: 1 ) مصنوعات چوبی ساخته شده میبایستی رنگ آمیزی شده و هزینه ها و دشواریهایی را جهت محافظت سطح آنها میبایستی متحمل شد.در فرایند رنگ آمیزی نیز مواد شیمیایی بر بافت طبیعی چوب اثرات مخربی داشته و بعد از مدتی نیز رنگ قسمتهای مربوط به مفاصل و اتصالات به صورت لایه لایه خرد شده و یا بلند میشود.نور مستقیم خورشید نیز تاثیرات نامطلوبی بر سطوح چوبی خواهد داشت.
در صورتیکه لترون نیازی به رنگ آمیزی نداشته و داری سطوح لعابی یا لامینت هستند که در برابر سایش ، برخورد و نور آفتاب و ...
مقاومتر هستند.
2 ) مصنوعات لترون به صورت اجزای قابل مونتاژ و قابل تفکیک ساخته میشوند و همین امر سهولت در جابجایی و محافظت آسانتر را در هنگاه حمل ، پدید می آورد.
در صورتیکه در مصنوعات چوبی ، این امر با سادگی میسر نبوده و معایبی را به همراه دارد.
3 ) پروفیلهای لترون در سطوح مختلفی از مقاطع ساخته شده و میتواند در هر مرحله از ساخت ، متناسب با نوع محصول تغییر کند.
حال آنکه در فرآیندتغییر مقاطع چوب طبیعی و برشهای مقطعی ، سختیها و موانع بیشتری وجود دارد و مستلزم زمان و هزینه بیشتری است.
MDF (Medium Dencity Fibernation) مخفف M DF است .
MDF فیبر با چگالی متوسط است که بصورت فشرده از ضایعات چوب تهیه می گردد و از مقاومت زیادی در مقابل رطوبت برخوردار است.
MDFهمواره به عنوان مغز و درون کار در صنعت چوب مورد استفاده قرار می گیرد.
آنچه MDF را زیبا می سازد پوشش روی آن است که بسته به نوع کارمتفاوت می باشد.
از معروفترین روکشهای MDF می توان PVC ، VINILIUM، HPL وفرمیکا را نام برد.
لازم به ذ کر است فرمیکا بسته به نوع ضخامتش متفاوت می باشد.
بنابراین هرچه از روکشهای ضخیمتر و مقاومتر در پوشش MDF استفاده شود جنس مرغوبتری بدست خواهد آمد.
MDFچیست: MDF نوعی فیبر است که از خرده چوب بهم فشرده تحت فشار و حرارت به وجودمی آید.
اکنون در بیشتر موارد سازندگان کابینت از MDF به جای تخته سه لائی یا تخته های نئوپان استفاده می کنند.
دلائل استفاده: ۱-چگال بودن MDF ، یعنی زیاد بودن ذرات چوب در واحد حجم آن، محکم و بدون گره بودن این نوع فیبر که به سوراخ کاری و سوهان کاری آن و ایجاد فرم های دلخواه کمک می کند.
۲- سطح آن هموار است.
۳- وجود ذرات بسیار ریز و نرم ، بافت غیر قابل تشخیصی دارد.
۴-این نوع فیبر براحتی با چسب چوب به هم می چسبد، ۵- سطح آن را می توان رنگ روغن یا رنگ پلاستیک زد و همچنین با لترون یا اچ پی ال یا ملامین روکش کرد.
۶- نسبت به اب مقاومت بیشتری دارد.
مصارف: MDF نه تنها برای ساخت کابینت، بلکه برای ساخت دیوارهای چوبی، کمد و دکوراسیون داخلی منازل نیز استفاده می شود.
آشنایی با کامپوزیت ها و کاربرد آنها در ساختمان در کاربردهای مهندسی، اغلب به تلفیق خواص مواد نیاز است.
به عنوان مثال در صنایع هوافضا، کاربردهای زیر آبی، حمل و نقل و امثال آنها، امکان استفاده از یک نوع ماده که همه خواص مورد نظر را فراهم نماید، وجود ندارد.
به عنوان مثال در صنایع هوافضا به موادی نیاز است که ضمن داشتن استحکام بالا، سبک بوده و مقاومت سایشی خوبی داشته باشند.
از آنجا که نمی توان ماده ای یافت که همه خواص مورد نظر را دارا باشد، باید به دنبال چاره ای دیگر بود.
کلید این مشکل، استفاده از کامپوزیت هاست.
کامپوزیت ها موادی چند جزئی هستند که خواص آنها در مجموع از هرکدام از اجزاء بهتر است.
ضمن آنکه اجزای مختلف، کارایی یکدیگر را بهبود می بخشند.
در کامپوزیت های پلیمری حداقل دو جزء مشاهده می شود: 1 - فاز تقویت کننده که درون ماتریس پخش شده است.
2 - فاز ماتریس که فاز دیگر را در بر می گیرد و یک پلیمر گرماسخت یا گرمانرم می باشد که گاهی قبل از سخت شدن آن را رزین می نامند.
خواص کامپوزیت ها به عوامل مختلفی از قبیل نوع مواد تشکیل دهنده و ترکیب درصد آنها، شکل و آرایش تقویت کننده و اتصال دو جزء به یکدیگر بستگی دارد.
از نظر فنی، کامپوزیت های لیفی، مهم ترین نوع کامپوزیت ها می باشند که خود به دو دسته الیاف کوتاه و بلند تقسیم می شوند.
الیاف می بایست استحکام کششی بسیار بالایی داشته، خواص لیف آن (در قطر کم) از خواص توده ماده بالاتر باشد.
در واقع قسمت اعظم نیرو توسط الیاف تحمل می شود و ماتریس پلیمری در واقع ضمن حفاظت الیاف از صدمات فیزیکی و شیمیایی، کار انتقال نیرو به الیاف را انجام می دهد.
ضمناَ ماتریس الیاف را به مانند یک چسب کنار هم نگه می دارد و البته گسترش ترک را محدود می کند.
مدول کششی ماتریس پلیمری باید از الیاف پایین تر باشد و اتصال قوی بین الیاف و ماتریس به وجود بیاورد.
خواص کامپوزیت بستگی زیادی به خواص الیاف و پلیمر و نیز جهت و طول الیاف و کیفیت اتصال رزین و الیاف دارد.
اگر الیاف از یک حدی (طول بحرانی) کوتاه تر باشند، نمی توانند حداکثر نقش تقویت کنندگی خود را ایفا نمایند.
● الیافی که در صنعت کامپوزیت استفاده می شوند به دو دسته تقسیم می شوند: الف)الیاف مصنوعی ب)الیاف طبیعی کارایی کامپوزیت های پلیمری مهندسی توسط خواص اجزاء آنها تعیین می شود.
اغلب آنها دارای الیاف با مدول بالا هستند که در ماتریس های پلیمری قرار داده شده اند و فصل مشترک خوبی نیز بین این دو جزء وجود دارد.
ماتریس پلیمری دومین جزء عمده کامپوزیت های پلیمری است.
این بخش عملکردهای بسیار مهمی در کامپوزیت دارد.
اول اینکه به عنوان چسب الیاف تقویت کننده را نگه می دارد.
دوم، ماتریس تحت بار اعمالی تغییر شکل می دهد و تنش را به الیاف محکم و سفت منتقل می کند.
سوم، رفتار پلاستیک ماتریس پلیمری، انرژی را جذب کرده، موجب کاهش تمرکز تنش می شود که در نتیجه، رفتار چقرمگی در شکست را بهبود می بخشد.
تقویت کننده ها معمولا شکننده هستند و رفتار پلاستیک ماتریس می تواند موجب تغییر مسیر ترک های موازی با الیاف شود و موجب جلوگیری از شکست الیاف واقع در یک صفحه شود.
بحث در مورد مصادیق ماتریس های پلیمری مورد استفاده درکامپوزیت ها به معنای بحث در مورد تمام پلاستیک های تجاری موجود می باشد.
در تئوری تمام گرماسخت ها و گرمانرم ها می توانند به عنوان ماتریس پلیمری استفاده شوند.
در عمل، گروه های مشخصی از پلیمرها به لحاظ فنی و اقتصادی دارای اهمیت هستند.
در میان پلیمرهای گرماسخت پلی استر غیر اشباع، وینیل استر، فنل فرمآلدهید(فنولیک) اپوکسی و رزین های پلی ایمید بیشترین کاربرد را دارند.
در مورد گرمانرم ها، اگرچه گرمانرم های متعددی استفاده می شوند، PEEK، پلی پروپیلن و نایلون بیشترین زمینه و اهمیت را دارا هستند.
همچنین به دلیل اهمیت زیست محیطی، دراین بخش به رزین های دارای منشا طبیعی و تجدیدپذیر نیز، پرداخته شده است.
از الیاف متداول در کامپوزیت ها می توان به شیشه، کربن و آرامید اشاره نمود.
در میان رزین ها نیز، پلی استر، وینیل استر، اپوکسی و فنولیک از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
نمای میکروسکوپی از خواص دوگانه (استحکام و کشش) در فایبرگلاس کاربرد کامپوزیت ها در صنعت ساختمان: صنعت ساختمان یکی از بزرگ ترین بازارهای کامپوزیت های الیاف طبیعی به شمار می آید.
استفاده از کامپوزیت های الیاف طبیعی به عنوان جانشین های مناسب چوب و آهن در ساخت و ساز به شدت در حال گسترش است.
در ساخت پارتیشن ها، سقف های کاذب، حصارها نرده ها، کف ها و نمای دیوارها به خوبی می توان از این نوع کامپوزیت ها استفاده کرد.
در کشورهای آسیایی ساخت کیوسک ها، خانه های پیش ساخته، خوابگاه ها، سایبان ها و پناهگاه ها به کمک این کامپوزیت ها مورد استقبال فراوان واقع شده است.
این کامپوزیت ها در مقایسه با فایبرگلاس و آهن بسیار ارزان تر بوده و بسیار سبک تر است.
کامپوزیت های الیاف طبیعی مصرف شده در ساختمان را با انواع فرایندهای شکل دهی می توان به سهولت تولید نمود.
این الیاف به راحتی می توانند به صورت پروفیل های پالتروژنی که در ساخت قاب ها به کار می روند شکل داده شوند.
همچنین پانل های تولیدشده به روش تزریق رزین می توانند به عنوان جانشین های مناسبی برای فیبرهای چوبی و صفحات MDF مطرح شوند.
به کمک فرایند پرس گرم نیز می توان تخته های بسیار نازک با ضخامت های گوناگون را تهیه نمود که در ساخت روکش های تزئینی کاربرد دارد.
سطوح این کامپوزیت ها نیز مشابه چوب بوده و به کمک یک لایه جلادهنده براقی ویژه ای پیدا می کنند.
امروزه استفاده از کامپوزیت های الیاف طبیعی به عنوان روکش های تزئینی شکیل در بسیاری از کشورها دنبال می شود.
عنصر چوب را در زبان چینی Mu مینامند.
سمبل چوب ترکیبی است از یک خط عمودی به نشانه تنه درخت، یک خط افقی به نشانه زمین و دو خط مورب در کنار آن به نشانه ریشههای درخت.
به این صورت سمبل مو به ما نشان میدهد که چقدر از قدرت چوب و گیاهان در دل خاک نهفته است.
آنچه در فنگ شویی به عنوان عنصر چوب از آن یاد میشود همه انواع گیاهان را از بزرگ تا کوچک در برمیگیرد.
یک علف سبز یا یک چنار تنومند همگی تجلی عنصر چوب هستند.
از بین پنج عنصر اصلی چوب تنها عنصری است که به معنی واقعی حیات و زندگی دارد.
بستر واقعی چوب زمین است.
دانه و بذر باید مدتی از عمر خود را در زمین سپری کنند و پس از افزایش نیروی ینگ طبیعت ( به شکل گرمای محیط و نور آفتاب)، رشد خود را در دل خاک شروع کند و به این صورت بارور شود.
هدف تمام دانهها در هنگام رشد حرکت به سوی بالا و خروج از خاک است اما برای رسیدن به این هدف نیاز است تا حرکتی پایینرو توسط ریشه صورت گیرد.
به عبارتی دانه ناچار است برای رشد و خروج از خاک حرکت پایین رو داشته باشد.
اگر حرکت روبه پایین صورت نگیرد و ریشه گیاه رشد نکند، امکان خروج از خاک و رشد تنه نیز وجود ندارد.
این امر یادآور نیاز همه ما به ریشهدار بودن و پایهگذاری صحیح برای موفق شدن در امور زندگی است.
امری که عنصر چوب در وجود ما بر آن حکم میراند.
اما فقط ریشه دادن یا میل به بالارفتن نیست که درخت را از خاک بیرون میآورد.
آنچه رکن اساسی در توان رشد کردن عنصر چوب است، انعطاف پذیری است.
دانه از ابتدای رشد با موانع مختلف برخورد میکند.
پوستهای که بذر را احاطه کرده، سنگها و زمینی سخت که گاهی کاویدن آن با ابزاهای ساخت بشر امری مشکل است.
اما چوب با صبر و انعطاف راه را برای رشد خود باز میکند.
به این ترتیب رسیدن به هدفی که در نهاد دانه قرار داده شده ممکن میشود.
انعطاف پذیری عملکرد دیگر چوب در طبیعت و بدن ماست.