به طور کلی که قبلاً هم اشاره شد، مصالح ساختمانی مساکن بومی غالباً از خود محیط گرفته می شوند.
علت اصلی این وابستگی به مصالح موجود در محیط، در دسترس بودن و سازگاری با محیط می باشد.
استثناها در این مورد، تنها در ابنیه مهم، مثل معابد و زیارتگاهها مشاهده می گردد.
مصالح بکار برده شده در مساکن را می توان به دو گروه تقسیم کرد: مصالح ساختمانی معدنی 2- مصالح ساختمانی بیولوژیک گل ، خشت خام، خاک رس (خام یا پخته)، سنگ،شیست،آهک، شن، سنگریزه به عنوان مصالح ساختعمانی معدنی ، تنه درختان ، تخته، شخته ها، علفها، برگها، پوست درختان،چرم و پوستها، بافتنی های متشکل از الیافت و بندرت از استخوان ها( مثل استخوان دنده نهنگ) و پوست ماهیها به عنوان مصالح ساختمانی بیولوژیک مورد استفاده قرار می گیرند.
چگونگی تجهیز مساکن ارتباط تنگاتنگی با مصالح ساختمانی محلی دارد.
به عنوان مثال مصالح ساختمانی گیاهی، بویژه چوب و تخته، در کمربندهای وسیع جنگلی کره زمین به کار گرفته می شود.
علاوه براینها به طوری که از نمونه های بعدی نیز متوجه خواهیم شد مساکن اغلب منطبق با شرایط آب و هوایی منطقه خود بنا گردیدهاند.
به عنوان مثال آنهایی که در منطقه استوایی محافظت از تاثیر عواملی چون آفتاب و باران و در عرضهای بالتا محافظت در مقابل باران و سرما ضرورت دراد، از این رو مساکن واقع در نقاط مرتفع عرضهای بالا در مقایسه با مساکن نقاط کم ارتفاع عرضهای پائین بسیار مقاوم بنا گردیده اند.
پناهگاه های طبیعی در میان مساکن موجود روی کره زمین، جا دارد قبل از پرداختن به خانه های ساخت دست انسان به پناهگاههای طبیعی اشاره شود، که طبیعت سازنده آن و انسان استفاده کننده آن است.در میان این پناهگاهها، درختان و غارها، از اهیمت زیادی برخوردار نیستند.
درختان می توانند نه برای مقابله با سرما، بلکه برای محافظت در مقاب آفتاب و باران به عنوان یک پناهگاه موقتی به خدمت گرفته شوند.
با وجود این درختان پر شاخ و برگ می توانند به عنوان یک پناهگاه خوب مورد استفاده قرار گیرند.
به طوری که امروزه می توان انسانهایی را که در داخل درختان میان تهی زندگی می کنند مشاهده نمود( بعنوان مثال بعضی از قبایل سوماترا).
غارها و در ختان از زمان های بسیار دور به وسیله انسان به عنوان پناهگاههای مهم طبیعی مورد استفاده قرار گرفته اند.
این پناهگاهها امروزه در اثر تغییرات ، شکل خاصی از مسکن که حالت بینابین پناهگاه طبیعی و خانه ساخت انسان می باشد، را به خود گرفته اند.
به عنوان مثال، یکی از تغییرات صورت گرفته در درختان، ساختن یک کف و سقف توسط شاخه ها و پیچکها ست که در این صورت استفاده از آن به عنوان پناهگاه، نگهبانی و مراقبت از محصول نیز امکان پذیر می گرد.
این نوع پناهگاهها که نام « خانه چوبی» به آنها داده شده است، امروزه مخصوصاً در مناطق استوایی، بیش از همه در شبه جزیره مالاکا و در گینه جدید در میان پاپواها مشاهده می گردد.
از مهمترین تغییراتی که در غارها صورت گرفته، می توان به اصلاحات انجام شده در محل ورودی غارها اشاره نمود.
برای جلوگیری از نفوذ سرماو ورود دشمن به داخل غار، محل ورودی غار تنگ، سپس قسمت داخلی غار فراختر شده و به چند اتاق مجزا تقسیم می گردد.
ضمناً پنجره کوچک و سوراخهایی نیز در دیواره آن تعبیه می شود.
امروزه علاوه بر تغییرات صورت گرفته در درخت و غارها، «غارهای مصنوعی» نیز که کلاً به دست انسان ساخته می شود، بیشتر از غارهای طبیعی مورد استفاده قرار می گیرد.
برای ساخت«غارهای مصنوعی»، صخره های مقاوم و در عین حال قابل حفاری، مناسب می باشد ( مثل مارن، لس که در زیر یک لایه پوششی مقاوم شبییه ماسه سنگ و یا آهک قرار دارد) .
این نوع غارها به صورت پر اکنده در اروپای جنوبی، افریقای شمالی و آسیای صغیر وجود دارد.
این نوع مساکن د رمناطق شرق، جنوب شرق، جنوب و همچنین د رمنطقه اورگوپ واقع در آناتولی میان ترکیه تا حد زیادی متداول است.«مساکن غاری » که در منطقه اورگوپ ترکیه و اطراف بوردور مشاهده می شود؛ نمونه خوبی از مساکن غاری است که توسط انسان در صخره های نرم، مثل توف های آتش فشانی کنده کاری گردیده است.
ضمناً قسمت جنوب شرقی حوضه دیار بکر از نظر سکونت های غاری یک منطقه قابل توجه می باشد.
بخشی از صدها غار موجود که در داخل تشکیلات آهکی میدیات حفر گردیده اند، امروزه هم به عنوان مسکن مورد استفاده قرار می گیرند.
به عنوان مثال، در دامنه ای جنوبی کوه رامان و در روستای سکفدان سوچکن تمام مردم در غارها زندگی می کنند.
روستای صخره ای کندوان نیز نمونه ای بسیار ماهرانه از زندگی درون غار می باشد.
مساکن به شکل مغازه، علاوه بر ترکیه در اندلس و منطقه گرانادای اسپانیا، در ایتالیا و در مناطق لویر و دارد و گونه فرانسه نیز مشاهده می شود.
علاوه بر اینها، امروزه تراگلیدیت ها ( مساکن غاری) و در مناطق لس چین شمالی هنوز هم متداولترین شکل مساکن را تشکیل می دهد.
این نوع مساکن در بیشتر موارد به چند قسمت که به طور متوالی در دامنه کوه کنده شده اند.
تقسیم می گردد.
قسمتهای جلویی، به عنوان اتاق خواب و نشیمن و قسمتهای عقبی به عنوان آغل مورد استفاده قرار می گیرد.
و اغلب مشاهده می شود که ورودی بیرونی توسط یک سنگی تقویت شده ، و در دیوارهای آن ، در و پنجره تعبیه گردیده است.
بخشی از روستاهای لس چین در زیر تراس های زراعی و بخشی دیگر در امتداد راههایی که در کنار دره ها واقع شده اند، گسترش یافته اند.
اغلب در زمینهای مسطح نیز، غارها به صورت مصنوعی و در اطراف یک نورگیر که دارای پله های بزرگ می باشد، ساخته شده اند.
به طور کلی بسیاری از روستاها، بدین شکل، در زیرزمین قرار گرفته اند و بدین جهت که این نوع سکونت گاه«روستای چاهی- لس» اطلاع می گردد.
روستاهای شبیه « روستاهی چاهی- لس» در تونس و لیبی نیز مشاهده می شود.
در منطقه ماتماتای تونس ، مساکن غاری کنده شده در ماسه سنگهای نرم در عمق 8-7 متری واقع شده اند.
اتاقها و انبارهای مختلف زیرزمینی که تشکیل دهنده بخشهای مرکزی می باشند، در اطراف حیاطی به ابعاد 10-13 متر قرار گرفته اند.
اتاقها، زیرطبقه ای از خاک که دارای 9 متر ضخامت می باشد، واقع شده اند.
بدین جهت نیز، این خانه نسبت به خانه هایی که در سطح زمین قرار گرفته اند، بسیار خنک می باشد.
روی حیاط توسط توسط طاقی پوشیده می شود.
ضمناً در این نوع مساکن حیاط ها توسط گذرگاههایی به همدیگر وصل می شوند.
در صحراهای گرم، این نوع مساکن انسانها را از گرمای فوق العاده زیاد( بجهت خنک بودن درون مساکن) و نیز از توفانها محافظت می کند.
به طوری که ملاحظه می شود ، امروزه نیز در تمام نقاط دنیا به غارهای مربوط به ماقبل تاریخ که مسکون هستند و به صورت پناهگاه مورد استفاده قرار می گیرند و همچنین به غارنشینان مدرن برخورد می گردد.
مساکن مغاره ای شکل را که توسط انسان احداث و یا تغییراتی در آن داده شده است، می توان به عنوان یک شکل انتقالی بین پناهگاههای طبیعی و خانه های ساخت بشر به شمار آورد.
خانه های چاهی موجود در چین، تونس و لیبی را که کلاً در زیرزمین قرار گرفته اند، می توان از خانه هایی که فقط قسمتهای معینی از آنها در داخل زمین واقع شده است متمایز نمود.
در مناطقی با زمستانهای سرد تعداد مساکن واقع در داخل زمین بسیار زیاد است.
سقف این مساکن که عموماً بین 5/0 الی 5/2 متر در زیرزمین قرار دارد، می تواند شیب دار، از هر دو طرف)، صاف و یا مخروطی باشد.
مصالحی که برای بنای سقف مورد استفاده قرار می گیرد، می تواند از شاخه های درخت، استخوانهای نهنگ، خاک، سنگ، خزه و موادی شبیه اینها و یا به طوری که در شمال آسیا و شمال آمریکا نیز متداول است، از چوب، (تخته) باشد.
در بیشتر این خانه ها از سوراخ بالای خانه به عنوان ورودی استفاده میگردد.
در آناتولی شرقی روستاهایی که خانه های زیرزمینی دارند، کم نیست.
«ایگلوها» (کلبه های برفی) نیز که اسکیموها فصل زمستان را در آن می گذرانند با کند ن حفره و ودال در زمین منطقه مسکونی ساخته می شوند.
از آنجا که ایگلوها، مساکن فصلی و موقتی می باشند شاید بتوان آنها را در ردیف «پناهگاههای متحرک» موردبررسی قرار داد.
ایگلوها ، در حقیقت جزو آن شکل مساکنی است که رابطه بین محیط طبیعی و مسکن را به طور آشکار و بخوبی منعکس می کنند.
اسکیموها تابستان را در چادرها بسر می برند و از آنجایی که امکان زندگی در چادر و آنهم در 70- درجه در فصل زمستان وجود ندارد، خانه زمستانی خود را، به علت فقدان مصالح ساختمانی دیگر، از مصالح موجود محیط، یعنی برف و یخ می سازند و بدان پناه می رند.
این خانه ها که در حقیقت از برف سفت شده ، ساخته شده اند در زمستان مانع نفوذ سرما گردیده، و پناهگاه مناسبی را بوجود می آورد.
به طوری که در شکل مشاهده می شود، ساختمان به گونه ای است که ضمن اینکه مانع ورود باد بداخل آن می گردد دارای عایق بندی و سیستم حرارتی نیز می باشد.
این خانه ها در آغاز تابستان و با پدیدار گشتن اشعه های آفتاب رنگ پریده در افق، آرام آرام شروع به ذوب می کنند و با افزایش گرما بکلی ذوب و غیر قابل سکونت می گردند.
در این دوره اسکیموها دوباره در چادرها سکونت می کنند.
امروزه باگسترش و پیشرفت تکنولوژی ، دیگر از تعداد ایگلوهای اسکیموها کاسته شده و حتی در بسیاری از جاها منسوخ گردیدهاست.
خانه های پیش ساخته بتدریج جایگزین آنها می گردد.
نوع دیگر این مساکن که زمانی از سیبری شرقی گرفته تا گرینلند متداول بود.
متشکل از یک دیوار کوتاه سنگی و یا توربی ( خاک آلی) تشکیل می شد که روی یک گودال گلابی شکل قرار می گرفت.
پوشش سقف آن را نیز تورب ( خاک آلی) تشکیل می داد.
امروزه)، این نوع مسکن تنها در قسمت کوچکی از گرینلند مشاهده می شود که آنهم به صورت خانه ای مستطیلی شکل که در زیرزمین واقع شده اند، تغییر شکل داده است.
خانه های ساخته شده از تورب در ایسلند از بسیاری جهات شبیه این خانه ها می باشد.
بخشی از «تمب» های غرب دریاچه تانزانیا واقع در آفریقای شرقی نیز در زیرزمین قار گرفته اند.
اینها بناهایی هستند چوبی با سقف مسطح که با خشت گل اندود شده اند و اغلب شکل مربعی دارند.
برای استتار، در بیشتر بامها غلات کاشته می شود.
در مناطقی که دارای زمستانهای سرد می باشد، گریز از سرما و باد عامل اصلی پیروی از این نوع معماری پناهگاهی است.
پناهگاههای غیر ثابت ( سیار) قبل از پرداختن به خانه های ثابت و غیر متحرک حقیقی به گروهی از مساکن می پردازیم که حالت انتقالی دارند و می توان آنها را تحت عنوان « پناهگاههای غیر ثابت» نام گذاری کرد: این گروه مساکنی هستند مثل چادر ، ارابه، کرجی، ایق که بسهولت از جایی به جای دیگر قابل انتقال بوده و ضمناً به عنوان وسیله نقلیه و نیز به عنوان مسکن مورد استفاده قرار می گیرند.«بادگیر» و اشکال مشابه این پناهگاهها که حالتی انتقای میان پناهگاه طبیعی و پناهگاه سیار می باشند، از ابتدایی ترین پناهگاهها بشمار رفع و در این گروه جای می گیرند.
«بادگیر ها» بویژه از طرف اجتماعاتی ه دارای شکل سکونت موقت می باشند، به کار برده می شوند.
استفاده از محل سکونت تنها به مدت چند روز بوده و فقدان وسائط نقلیه، جهت حمل پناهگاهها، این جماعات را به ساختن پناهگاههای بسیار ابتدایی سوق داده است.
این گروه از مردم زمانی که موفق به پیدا اکردن پناهگای مانند، غار، برآمدگی سنگ، شیار سنگ، تنه درخ و غیره نمی شوند، مجبور به ساختن بادگیری می گردند که چیزی جز یک داربست و آلاچیق ساده نبوده و به آسانی برپا و به همان راحتی نیز برچیده می شود.
علاوه بر این، « بادگیریهایی» نیز وجود دارد که پایه های آن در درون خاک قرار داشته، وقسمتهای بالایی آن به صورت گنبدی و یا نیمه گنبدی ازشاخه های برگ دار پوشیده شده و در ضمن قابل جمع آوری نیز می باشد.
ریشه و اصل بسیاری از کلبه های گنبدی و مخروطی شکل( مثل کلبه های به شکل کندوی عسل) وابسته به این گروه است.
این دو شکل که در بالا بدانها اشاره شد( دو چومب چنگالی شکل- تیرک عمودی و تیرک افقی- شاخ و برگهای استتار کننده و شکل گنبدی) از نظر طرح ساخت پیشگام دو شکل اصلی و مهم می باشند: بنای گنبدی و تیر سقف، بنای دایره ای و مستطیلی شکل.
در بین اقوامی که از سطح فرهنگ نسبتاً بالای برخوردار می باشند، علاوه بر پناهگاههای دیگر، کلبه های ساده گنبدی مانند متکشل از شاخ و برگ درختان در شرایط