مقدمه اساس وجودی همه ی موجودات عالم بر تحول و تغییر نهاده شده است .
انسان نیز در تمام دوران زندگی خود دست خوش تغییرات مداوم است و دوره ی کودکی از مهمترین این دوران به شمار می رود .
تمامی روانشناسان و صاحب نظران در این مورد توافق دارند که دوره ی کودکی در تعیین و شکل یافتن رفتار ، رشد شخصیت و منش آینده ی کودک دارای اهمیت بسزایی است .
این دوره را بین سنین شش تا یازده سالگی می دانند که سنین حضور کودک در دبستان است .
با وجود آنکه مدرسه نیز قسمتی از جامعه و از عوامل تاثیر گذار بر رشد روانی کودکان محسوب می گردد ، اما در شرایطی نقش آن از خانواده مهمتر و آشکار تر می نماید .
مدرسه به عنوان مهمترین مرکز پرورش کودکان و در آن معلم به عنوان تنها فردی که می توان نفوذی همچون والدین برای او قائل شد .
در این دوره بر اثر حضور والدین معلم و اطرافیان رفتارهای روانی و اجتماعی کودکان شکل می گیرد و ارکان و پایه های اصلی شخصیت انسان بالغ تکوّن می یابد .
بدون شک آنچه در دوره ی کودکی برای انسان رخ می دهد نتایج و حاصل آن در بزرگسالی به دست خواهد آمد .اساس وجودی همه ی موجودات عالم بر تحول و تغییر نهاده شده است .
انسان نیز در تمام دوران زندگی خود دست خوش تغییرات مداوم است و دوره ی کودکی از مهمترین این دوران به شمار می رود .تمامی روانشناسان و صاحب نظران در این مورد توافق دارند که دوره ی کودکی در تعیین و شکل یافتن رفتار ، رشد شخصیت و منش آینده ی کودک دارای اهمیت بسزایی است .
بدون شک آنچه در دوره ی کودکی برای انسان رخ می دهد نتایج و حاصل آن در بزرگسالی به دست خواهد آمد .به طوری که گزل می گوید : « کودک در پنج سالگی نسخه ی کوچک شخص جوانی است که بعداً خواهد شد .
»یا در جایی دیگر ماری مونتسوری گفته است : « کودک پدر آدم بزرگسال است .
کودکان بر اساس نوع رفتاری که ما با آنها می کنیم ، می آموزند که هستند و چه ویژگی هایی دارند .
»بر این اساس انگیزه ی این پژوهش حاصل گشت تا با مطالعه و بررسی ویژگی ها و علائم رفتاری انواعی از دانش آموزان و نحوه ی برخورد معلم با این قبیل کودکان در مدارس ، به شناخت و آگاهی معلمان ارجمند و زحمتکش کمک نموده ، گام مثبتی در این باره برداشته شود .در این پژوهش به بررسی ویژگی ها و چگونگی برخورد معلم با ده نوع دانش آموزان مختلف پرداخته ایم.امید است موجب خوشنودی خداوند و رضایت همکاران گشته ، مورد استفاده قرار گیرد .
فصل اول افت تحصیلی و دانش آموز یکی از سوژه های مورد توجه اکثر خانواده ها ، مسائل تحصیلی فرزندان است والدین دوست دارند فرزندانشان بیشترین و بهترین پیشرفت تحصیلی را داشته باشد و از طرف دیگر ، افت تحصیلی ، برای آنها موضوعی غیر قابل پذیرش است .
والدین از این که فرزندشان به هنگام ورود به دوره های راهنمایی و متوسط دچار افت می شود .
متعجب شده و سوال می کنند که چرا دیگر فرزندشان انگیزه ای برای درس خواندن ندارد ؟
دریافتن دلایل ضعف و مشکلات تحصیلی دانش آموزان ، عمدتاً به مسائلی از قبیل تنبلی و بی خیالی و بازیگوشی استفاده می شود .
ولی آیا این همه داستان است ؟
به جرأت می توان گفت که والدین ، مدارس ، معلمان و سایر افراد در ارتباط ، در موضوع مسائل تحصیلی دانش آموزان ، بسیار ساده انگارانه و سطحی رفتار می کنند کمتر کسی است که در علت یابی افت تحصیلی به ( لذت یادگیری ) نیز توجه کند !
به چندین و چند دلیل ، ما یعنی مدرسه و والدین ، کاری می کنیم که لذت یادگیری از دانش آموز گرفته می شود ، وقتی این لذت کم می شود و یا از بین می رود ، طبعاً افت انگیزه و به دنبال آن افت تحصیلی پیش می آید و ما چه می کنیم تا این افت ها جبران شود ؟
کودکان از بدو تولد به طور طبیعی ، دارای انگیزه یادگیری هستند .
تلاش کودک برای دسترسی به یک اسباب بازی ، تلاش وی برای راه رفتن ، کوشش برای خوردن بدون کمک دیگران و ...
مثال هایی از انگیزه های طبیعی آنها برای یادگیری است و این انگیزه های اولیه ، بعدها در فعالیت های آموزشی نظیر خواندن و نوشتن به کار گرفته می شوند .
اگر کودکان انگیزه های برای یادگیری ندارند ، به این دلیل است که موانعی بر سر راه انگیزه های طبیعی آنها بوجود آمده است .
آنهایی که به این باور رسیده اند که نمی توانند در فعالیت های آموزشی موفق باشند ، تلاششان را متوقف می کنند یا به اندازه کافی تلاش نمی کنند ، زیرا فکر می کنند که تلاش آنها به نتیجه نخواهد رسید .
بنابراین به راحتی نا امید شده و باور می کنند که یادگیری سخت است .
آنگاه به دلیل توقف تلاش ، فرصت تجربه و لذت یادگیری چیزهای تازه را از دست می دهند و به تدریج به این باور می رسند که هر موفقیتی هم که کسب کنند ، مربوط به شانس یا شرایط است .
اما براستی چرا چنین اعتقادات منفی در کودکان به وجود می آید ؟گاهی اوقات به دلیل این که موانعی وجود دارند و بر توانمندیهای آنها در یادگیری اثر می گذارند ، ممکن است ناتوانی در یادگیری داشته باشند یا مشکل یا تأخیری در مراحل رشدشان وجود داشته باشدافسردگی یا فشارهای مزمن زندگی نیز ، یادگیری را به مراتب سخت تر می کند .
بچه هایی که از قبل تجربه شکست داشته اند ، به دلیل این که باور کرده اند که نمی توانند کارشان را درست انجام دهند ، بیشتر آماده برای توقف تلاش هستند .
هم چنین نگرش های بزرگسالان درباره موفقیت های تحصیلی ، می تواند بر اعتقاد و باورهای آنها اثر بگذارد .
رقابت در مدرسه ، جایی که همیشه یکی موفق و دیگری شکست خورده است ، نیز می تواند جنبه یأس آوری برای کودکان داشته باشد ، بویژه برای آنهایی که هیچ وقت نمی توانند بهترین باشند کودکانی که تجربه موفقیت نداشته باشند ، یا موفقیتشان تشخیص داده نشود ، در انگیزه تحصیلی افت نشان می دهند .
در کودکان که والدین یا دوستانش برای مدرسه به عنوان یک جایگاه مهم ، ارزش قائل نیستند نیز ، انگیزه تحصیلی کاهش پیدا می کند .اما اگر فرزند شما هم اکنون مشکلاتی در انگیزه تحصیلی دارد چه باید کرد ؟
* با فرزند خود راجع به مشکل صحبت کنید.
* به منظور شناسایی عرصه هایی که نیاز به اصلاح دارند ، با معلم فرزند خود صحبت کنید.
* بگذارید فرزندتان بداند که شما مشتاق کمک به او برای بهتر شدنش هستید * به منظور شناسایی عرصه هایی که نیاز به اصلاح دارند ، با معلم فرزند خود صحبت کنید.
* بگذارید فرزندتان بداند که شما مشتاق کمک به او برای بهتر شدنش هستید * به فرزند خود کمک کنید کارهایی را که می تواند انجام دهد شناسایی کند تا بتواند بیشتر بر کارهایی که در آن زمینه ها مشکل دارد ، تمرکز کند * به فرزند خود کمک کنید چیزهایی را که دوست دارد و می توانند برای کمک به انجام تکالیف درس مفید واقع شوند ، شناسایی کند ( به عنوان مثال : اگر یک کودک علاقه به حیوانات دارد راجع به آنها کتاب بخواند ، بنویسید ، داستان بسازد و غیره(* برای تلاش که انجام داده است ، پاداش در نظر بگیرد * مناسبت هایی که یادگیری را تهدید می کند نظیر تماشای زیاد تلویزیون ، بازیهای کامپیوتری، زمان استفاده از کامپیوتر و غیره را محدود کنید * زمان مطالعه فرزند خود را هر روز به مقدار کمی مثلاً 5 تا 10 دقیقه افزایش دهید تا به یک هدف قابل قبول و مسئولانه در این زمینه برسید ( مثلاً رسیدن به 30 دقیقه مطالعه اضافی روزانه ) * با معلم ، مشاور یا روانشناس مدرسه جهت دریافت کمک و راهنمایی صحبت کنید .
* اگر هیچ یک از این کارها مؤثر واقع نشد ، نگران نباشید .
اگر لازم بود در جست و جوی مشاوره یا سایر خدمات بیرون از مدرسه بر آیید.
البته برای افزایش انگیزه تحصیلی در کودکان ، کارهای زیادی وجود دارد که والدین می توانند انجام دهند از جمله : برقراری رابطه ایده آل کودک - والد ، در هنگام تربیت و تأدیب کودکان ، قاطع و منصف باشید ، به کودکان خود آموزش دهید در منزل مسئولیت پذیر باشند مانند انجام کارهای روزمره و انتظار داشتن یک رفتار مناسب ، برای ایجاد یک رابطه خوب والد - فرزندی تلاش جدی داشته باشید و زمانهایی را صرف داشتن اوقات خوش با کودکان خود کنید ، فعالیت های خانوادگی که یادگیری را تشویق کنند مانند دیدار از کتابخانه ها و موزه ها را ترتیب دهید ، راجع به مدرسه با کودکان خود صحبت کنید ، یک برنامه روزانه برای انجام تکالیف درسی ترتیب دهید و فرزندش باید بداند چه موقع از روز از او انتظار می رود که تکالیف مدرسه خود را انجام دهد .
مطمئن شوید قبل از این که فرزندتان به کارهای دیگری که حواس او را پرت کند بپردازد ، تکالیف مدرسه خود را به اتمام برساند و در آخر اشاره می کنیم که به فرزند خود نشان دهید که برای معلم یا معلمان او احترام قائلید و ارتباط مستمر با معلم داشته و با او همکاری کنید .
چرا ما بعضی مطالب را یاد نمی گیریم یا به یاد نمی آوریم ؟!
بعضی از مربیان و والدین از این که می بینند کودکان و نوجوانان مطالب را به درستی یاد نمی گیرند یا آنها را فراموش می کنند ، به شدت ناراحت هستند ، زیرا علاوه بر این که اقدامات و زحمات خود را بی اثر یا به هدر رفته می پندارند ، گاه نگران می شوند و این سؤال برایشان مطرح می شود که نکند و نوجوانشان عیب ، یا بیماری خاصی داشته باشد !
مربیان و والدین غالباً می پرسند : ) چرا کودکان و نوجوانان مطالب را فراموش می کنند ؟) آیا مطالب را به درستی یاد گرفته بعد فراموش می کنند ؟) ) چه کنیم تا این وضع پیش نیاید ، یعنی چه گونه از ضعف در یادگیری و به یادآوردن جلوگیری کنیم ؟
) بعضی از مربیان و والدین ، ضمن طرح پرسش های بالا ، می خواهند بدانند که چگونه حافظه کودکان و نوجوانانی را که اشکالی ندارند ، تقویت کنند و بر کارآیی آنها بیفزایند و از آموزش های خود نتیجه بهتری بگیرند .
برای یافتن جواب این پرسش ها ، نخست باید علتهای ( یاد نگرفتن ) و ) به یاد نیاوردن ) را بشناسیم البته لازم به توضیح است که ما در این جا علت های یاد نگرفتن و به یاد نیاوردن را در کودکان ، نوجوانان ، جوانان و بزرگسالان ) سالم ) بررسی می کنیم و به مسئله فراموشی در اثر کهولت سن که غالباً به دلایل جسمانی مانند سخت شدن شریانهای مغزی یا روانی یا هر دو عامل جسمانی - روانی به وجود می آید ، نمی پردازیم .
علت های عمده یاد نگرفتن یاد نگرفتن اغلب نتیجه یک یا چند عامل کلی زیر است : * ضعف در یادگرفتن مطالب یا فرا گرفتن ناقص در افراد سالم ، ناتوانی یا ضعف در یادگیری ، به علل مختلف و از جمله علل عمده زیر است : 1.
نداشتن هدف برای یادگیری 2.نبودن انگیزه ( علاقه ) کافی برای یادگیری 3.عدم توجه و دقت کافی به مطلب یا موضوع مورد نظر ( آموختن ) در ضمن عدم توجه به آموختنی نیز ممکن است به دلایل زیر باشد : الف ) نبود علاقه و انگیزه کافی ب ) جالب نبودن محرک ج ( وجود موانعی برای توجه و دقت 4.ناکافی بودن رشد جسمانی / روانی ( ذهنی ، عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی ) یادگیرنده 5.نداشتن زمینه قبلی ( معلومات پایه ( برای یادگیری 6.وجود نارسایی یا اشکال در حواس ( بینایی ، شنوایی ، بویایی ، چشایی و بساوایی ( 7.وجود مشکلات و مسایل عاطفی / هیجانی ( اضطراب شدید ، نداشتن اعتماد به نفس ، ترس از عدم موفقیت و...) 8.تأثیر منفی آموختنی ها بر یکدیگر ، این تاثیر منفی ،بر اثر دو عامل بروز می کند : 1.
منع موثر قبلی) تداخل آموخته های قبلی در آموخته های بعدی را اصلاحاً منع قبلی می گویند 2.
منع موثر بعدی ( تداخل آموخته های بعدی در آموخته های قبلی را