با آنکه طرفین قرارداد، ملتزم به اجرای تعهدات خود در موعد مقرر میباشند، امّا در مواردی از این امر تخطی میشود و متعهد، نسبت به اجرای تعهدات خود در زمان پیش بینی شده اقدام نمیکند.
مصداق بارز این امر، تأخیر اجرای تعهد است.
با وجود این ممکن است تحت شرایطی، متعهد تمایل داشته باشد که تعهد خود را قبل از موعد مقرر ایفا نماید.
در این گونه مواقع، باید وضعیت حقوقی چنین اقدامی از دیدگاه فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار گیرد و به این سئوال پاسخ داده شود که آیا متعهد دارای چنین اختیاری است یا خیر؟
در مقررات قانونی ایران، تعجیل اجرای تعهد، بر خلاف تأخیر اجرای آن مورد توجه قرار نگرفته است .
در آثار حقوقی نیز موضوع چندان سابقه تحلیل و بررسی ندارد، امّا این موضوع، در متون فقهی عامه و خاصه مورد مطالعه واقع گردیده و نظریات متفاوتی در خصوص آن ابراز شده است.
همچنین در اسناد بینالمللی راجع به قراردادها، نظیر: کنوانسیون بیع بینالمللی کالا، اصول قراردادهای تجاری بینالمللی و اصول حقوق قراردادهای اروپا احکامی به این امر اختصاص یافته است.
بر این اساس، مطالعه تطبیقی حاضر میتواند خلاء موجود را برطرف کند و الگوی قانونگذاری آینده قرار گیرد.
کلیدواژگان قرارداد؛ اجرای پیش از موعد؛ مبانی؛ حقوق ایران؛ حقوق اسلام؛ اسناد بینالمللی اصل مقاله با آنکه طرفین قرارداد، ملتزم به اجرای تعهدات خود در موعد مقرر میباشند، امّا در مواردی از این امر تخطی میشود و متعهد، نسبت به اجرای تعهدات خود در زمان پیش بینی شده اقدام نمیکند.
کلید واژه ها: قرارداد، اجرای پیش از موعد، مبانی، حقوق ایران، حقوق اسلام، اسناد بینالمللی 1 - طرح اولیه بحث یکی از موضوعاتی که در خصوص اجرای قراردادها مورد توافق طرفین قرار میگیرد، زمان اجرای عقد است.
در بسیاری از قراردادهای مدنی و همچنین قراردادهای بینالمللی، زمان اجرای قرارداد به صورت مضیّق و یا موسّع پیشبینی میشود و متعهد وظیفه دارد، تعهدات قراردادی خود را در زمان مقرر انجام دهد، با وجود این، در مواردی متعهد زمان اجرای قرارداد را رعایت نمیکند.
در چنین حالتی می توان دو فرض متفاوت را در نظر گرفت: در فرض اوّل، متعهد در اجرای تعهدات خود تأخیر میکند و در حقیقت، قرارداد را نقض میکند.
در چنین وضعیتی، متعهد میتواند به طرق جبران قابل دسترس، متوسل گردد و الزام متعهد به اجرای عین تعهد و جبران خسارت تأخیر انجام تعهد را طلب نماید، یا در صورت تحقق شرایط لازم، قرارداد را فسخ کند.
چنین فرضی در ادبیات حقوقی ایران، سابقه طرح دارد و در باب مسئولیت قراردادی در این خصوص سخن بسیار گفتهاند.
فرض دوّم، شامل موردی است که متعهد، قرارداد را نه در موعد مقرر، بلکه زودتر از آن اجرا میکند.
در چنین وضعیتی، این سئوال مطرح میشود که چه اثری بر اجرای پیش از موعد عقد حکم فرما است و اینکه آیا از اساس، متعهد چنین اختیاری دارد که تعهد خود را، قبل از فرارسیدن موعد مقرر انجام دهد یا خیر؟
نگاهی به آثار حقوقی، نشان میدهد که درباره این موضوع کمتر بحث و بررسی شده است و موضوعات پیرامون آن واکاوی نگردیده است، در حالی که اسناد بینالمللی از جمله کنوانسیون بیع بینالمللی کالا، اصول قراردادهای تجاری بینالمللی و اصول حقوق قراردادهای اروپا که از جمله اسناد مهم در قلمرو قراردادها به شمار میرود، موضوع بحث حاضر را مورد توجه قرار داده و احکامی را برای آن پیشبینی نمودهاند.
همچنین مطالعه منابع حقوق اسلامی، نشان میدهد که این موضوع از دید فقها نیز مخفی نمانده است و نظریات متفاوتی نیز در این خصوص ارائه شده است.
به عنوان مثال، هرگاه عقد بیعی منعقد شود و پرداخت ثمن و تسلیم مبیع به زمان معینی در آینده موکول شود، آیا فروشنده میتواند کالای فروخته شده را قبل از فرارسیدن موعد تسلیم خریدار نماید و یا در مقابل خریدار قبل از موعد، ثمن را بپردازد؟
در چنین مواردی آیا رضایت طرف مقابل شرط است و در هر حال، اگر چنین تعهداتی پیش از موعد اجرا شوند، موجب برائت ذمه متعهد میشود؟
در قانون مدنی ایران، حکم صریحی در این باره مقرر نشده است.
از این رو، در این مقاله با مطالعه تطبیقی در اسناد بینالمللی مورد اشاره و منابع حقوق اسلامی، به حد وسع، تلاش شده است تا مبنای فقهی و حقوقی موضوع و ماهیت حقوقی اجرای پیش از موعد تبیین شود.
بیان این نکته ضرورت دارد که شاید در بدو امر چنین تصور شود که متعهد همیشه اختیار دارد که به میل و اراده خود، دینی را که بر عهده دارد، زودتر از موعد ایفا نماید و در چنین حالتی متعهدٌله منتفع میشود و رضایت او تأثیری در تعجیل تعهد مؤجل ندارد و محدودیتی در این خصوص وجود ندارد، امّا باید توجه داشت که چنین اختیار مطلقی برای متعهد وجود ندارد و ممکن است، تعجیل در اجرای تعهد، با حقوق متعهدٌله سازگار نباشد بنابراین، ضرورت دارد که این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
مفهوم و ذینفع اجل قبل از ورود به مباحث ماهوی، ضرورت دارد اجل یا موعدی که طرفین، برای اجرای تعهدات قراردادی پیشبینی میکنند، در مفهوم لغوی و اصطلاحی بررسی شود و در عین حال، مشخص گردد که مهلتی که در قرارداد برای اجرای تعهد در نظر گرفته شده است، به نفع کیست؟
به عبارت دیگر، کدام یک از طرفین، ذینفع اجل محسوب میشوند.
تأثیر شناسایی ذینفع اجل در بخشهای آتی مقاله بیان شده است.
1-2- مفهوم اجل اجل، در لغت به معنای گاه، هنگام زمان، زمان موعود، مرگ، نهایت زمان عمر، زمانه و نهایت مدت برای ادای قرض آمده است(عمید، 1369، ص 85).
اجل در قرآن کریم، در موارد متعددی به کار رفته است، از آن جمله: در آیه 282 سوره بقره[1] به معنای انتهای مدت التزام یا زمان ادای التزام آمده است(الموسوعهالفقهیه، 1404، ص 5)و بیان شده است، ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که بدهی مدت داری (بر اثر وام یا معامله) به یکدیگر پیدا میکنید آن را بنویسید.
در آیه 4 از سوره طلاق: اجل، به معنی مدت عدّه بیان شده است[2].
در آیه 34 سوره الاعراف[3] : به معنای نهایت حیات بیان شده و همچنین درآیه 5 سوره حج به معنای مدت و زمان[4] استعمال شده است[5].
مبانی حقوقی و فقهی اجرای پیش از موعد قرارداد با مطالعه تطبیقی در اسناد بین¬المللیمقاله 6، دوره 2، شماره 1، تابستان 1392، صفحه 63-78 اصل مقاله (743 K)مقاله 6، دوره 2، شماره 1، تابستان 1392، صفحه 63-78 اصل مقاله (743 K)نوع مقاله: علمی- پژوهشینوع مقاله: علمی- پژوهشیچکیدهچکیدهبا آنکه طرفین قرارداد، ملتزم به اجرای تعهدات خود در موعد مقرر میباشند، امّا در مواردی از این امر تخطی میشود و متعهد، نسبت به اجرای تعهدات خود در زمان پیش بینی شده اقدام نمیکند.
همچنین در اسناد بینالمللی راجع به قراردادها، نظیر: کنوانسیون بیع بینالمللی کالا، اصول قراردادهای تجاری بینالمللی و اصول حقوق قراردادهای اروپا احکامی به این امر اختصاص یافته است.
بر این اساس، مطالعه تطبیقی حاضر میتواند خلاء موجود را برطرف کند و الگوی قانونگذاری آینده قرار گیرد.با آنکه طرفین قرارداد، ملتزم به اجرای تعهدات خود در موعد مقرر میباشند، امّا در مواردی از این امر تخطی میشود و متعهد، نسبت به اجرای تعهدات خود در زمان پیش بینی شده اقدام نمیکند.
بر این اساس، مطالعه تطبیقی حاضر میتواند خلاء موجود را برطرف کند و الگوی قانونگذاری آینده قرار گیرد.کلیدواژگانکلیدواژگانقرارداد؛ اجرای پیش از موعد؛ مبانی؛ حقوق ایران؛ حقوق اسلام؛ اسناد بین¬المللیقرارداد؛ اجرای پیش از موعد؛ مبانی؛ حقوق ایران؛ حقوق اسلام؛ اسناد بین¬المللیاصل مقالهاصل مقالهمبانی حقوقی و فقهی اجرای پیش از موعد قرارداد با مطالعه تطبیقی در اسناد بینالمللی ابراهیم شعاریان ستاری تاریخ وصول: 21/9/91 تاریخ پذیرش: 23/4/92 چکیده با آنکه طرفین قرارداد، ملتزم به اجرای تعهدات خود در موعد مقرر میباشند، امّا در مواردی از این امر تخطی میشود و متعهد، نسبت به اجرای تعهدات خود در زمان پیش بینی شده اقدام نمیکند.
بر این اساس، مطالعه تطبیقی حاضر میتواند خلاء موجود را برطرف کند و الگوی قانونگذاری آینده قرار گیرد.
کلید واژه ها: قرارداد، اجرای پیش از موعد، مبانی، حقوق ایران، حقوق اسلام، اسناد بینالمللی 1 - طرح اولیه بحث یکی از موضوعاتی که در خصوص اجرای قراردادها مورد توافق طرفین قرار میگیرد، زمان اجرای عقد است.
در بسیاری از قراردادهای مدنی و همچنین قراردادهای بینالمللی، زمان اجرای قرارداد به صورت مضیّق و یا موسّع پیشبینی میشود و متعهد وظیفه دارد، تعهدات قراردادی خود را در زمان مقرر انجام دهد، با وجود این، در مواردی متعهد زمان اجرای قرارداد را رعایت نمیکند.
در چنین حالتی می توان دو فرض متفاوت را در نظر گرفت: در فرض اوّل، متعهد در اجرای تعهدات خود تأخیر میکند و در حقیقت، قرارداد را نقض میکند.
در چنین وضعیتی، متعهد میتواند به طرق جبران قابل دسترس، متوسل گردد و الزام متعهد به اجرای عین تعهد و جبران خسارت تأخیر انجام تعهد را طلب نماید، یا در صورت تحقق شرایط لازم، قرارداد را فسخ کند.
چنین فرضی در ادبیات حقوقی ایران، سابقه طرح دارد و در باب مسئولیت قراردادی در این خصوص سخن بسیار گفتهاند.
فرض دوّم، شامل موردی است که متعهد، قرارداد را نه در موعد مقرر، بلکه زودتر از آن اجرا میکند.
در چنین وضعیتی، این سئوال مطرح میشود که چه اثری بر اجرای پیش از موعد عقد حکم فرما است و اینکه آیا از اساس، متعهد چنین اختیاری دارد که تعهد خود را، قبل از فرارسیدن موعد مقرر انجام دهد یا خیر؟
نگاهی به آثار حقوقی، نشان میدهد که درباره این موضوع کمتر بحث و بررسی شده است و موضوعات پیرامون آن واکاوی نگردیده است، در حالی که اسناد بینالمللی از جمله کنوانسیون بیع بینالمللی کالا، اصول قراردادهای تجاری بینالمللی و اصول حقوق قراردادهای اروپا که از جمله اسناد مهم در قلمرو قراردادها به شمار میرود، موضوع بحث حاضر را مورد توجه قرار داده و احکامی را برای آن پیشبینی نمودهاند.
همچنین مطالعه منابع حقوق اسلامی، نشان میدهد که این موضوع از دید فقها نیز مخفی نمانده است و نظریات متفاوتی نیز در این خصوص ارائه شده است.
به عنوان مثال، هرگاه عقد بیعی منعقد شود و پرداخت ثمن و تسلیم مبیع به زمان معینی در آینده موکول شود، آیا فروشنده میتواند کالای فروخته شده را قبل از فرارسیدن موعد تسلیم خریدار نماید و یا در مقابل خریدار قبل از موعد، ثمن را بپردازد؟
در چنین مواردی آیا رضایت طرف مقابل شرط است و در هر حال، اگر چنین تعهداتی پیش از موعد اجرا شوند، موجب برائت ذمه متعهد میشود؟
بیان این نکته ضرورت دارد که شاید در بدو امر چنین تصور شود که متعهد همیشه اختیار دارد که به میل و اراده خود، دینی را که بر عهده دارد، زودتر از موعد ایفا نماید و در چنین حالتی متعهدٌله منتفع میشود و رضایت او تأثیری در تعجیل تعهد مؤجل ندارد و محدودیتی در این خصوص وجود ندارد، امّا باید توجه داشت که چنین اختیار مطلقی برای متعهد وجود ندارد و ممکن است، تعجیل در اجرای تعهد، با حقوق متعهدٌله سازگار نباشد بنابراین، ضرورت دارد که این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
2- مفهوم و ذینفع اجل قبل از ورود به مباحث ماهوی، ضرورت دارد اجل یا موعدی که طرفین، برای اجرای تعهدات قراردادی پیشبینی میکنند، در مفهوم لغوی و اصطلاحی بررسی شود و در عین حال، مشخص گردد که مهلتی که در قرارداد برای اجرای تعهد در نظر گرفته شده است، به نفع کیست؟
به عبارت دیگر، کدام یک از طرفین، ذینفع اجل محسوب میشوند.
تأثیر شناسایی ذینفع اجل در بخشهای آتی مقاله بیان شده است.
1-2- مفهوم اجل اجل، در لغت به معنای گاه، هنگام زمان، زمان موعود، مرگ، نهایت زمان عمر، زمانه و نهایت مدت برای ادای قرض آمده است(عمید، 1369، ص 85).
اجل در قرآن کریم، در موارد متعددی به کار رفته است، از آن جمله: در آیه 282 سوره بقره[1] به معنای انتهای مدت التزام یا زمان ادای التزام آمده است(الموسوعهالفقهیه، 1404، ص 5)و بیان شده است، ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که بدهی مدت داری (بر اثر وام یا معامله) به یکدیگر پیدا میکنید آن را بنویسید.
در اصطلاح فقهی، اجل مدت مستقبلی است بر امری از امور، خواه برای وفای به التزام یا انتهای التزام معین شده باشد و این مدت به حکم شرع (اجل شرعی)، یا توسط قاضی(اجل قضایی) و یا به اراده طرفین (اجل اتفاقی) مقرر میشود (عبدالرحمان، بیتا، ص 66).
در اصطلاح حقوقی، اجل مدتی است که امکان مطالبه دین یا تعهد را به تأخیر میاندازد و از عوارض و قیود تعهد بشمار میرود (کاتوزیان، 1389، ص122).
همچنین گفته شده است: «اجل رویدادی است که در آینده بیگمان رخ میدهد و امکان مطالبه یا ادامه تعهد را معلّق میکند»(همان، ص123) که وقوع اجل در آینده و قطعی بودن وقوع، دو ویژگی آن بشمار میرود.
اجل ممکن است، تأخیری و یا تعلیقی باشد.
دراجل تأخیری، مطالبه دین منوط به وقوع رویدادی مسلم در آینده است، ولی در اجل تعلیقی،