مقدمه: هنر اقوام و ملل در حکم حرکتی است بالنده، تحت تاثیر شرایط ویژه اجتماعی- اقلیمی مسلط بر محیط زیست انسانها و محل نشو و نمای آنان.
هنرهای ملی، عموما نشانه هایی است از سیر تکامل فرهنگ و اوضاع و احوال ویژه هر قوم.
انسان ابزار ساز برای گردآوری ، حمل و تقل و نگهداری خوراک و اشیا مورد نیازخود احتیاج به سبد و پس از آن ظروف سفالین پیدا کرد.
و بدین گونه پس از سبد بافی سفالگری کهن ترین دستافریده آدمی گردید.
در واقع هنر، سفالگری، به دلیل عمومیت و مردمی بودن آن ، در هر منطقه، ناحیه و حتی کارگاه، گویای ویژگی های اقلیمی،تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری کسانی است که در آن منطقه می زیسته اند.زیرا طرز ساخت ظروف و اشیا سفالین ، از نظر روش فنی، اشکال، رنگها و نقوش تزئینی مورد استفاده، زبان گویایی است که پس از هزاران سال، ما را به شیوه تفکر و قدرت تخیل سازندگان آن آشنا می کند، و رازهای بسیاری را که نگارش و تکلم قادر به انتقال آنها نبوده است، بر ما فاش می سازد.
شرح کلی سفال تعریف:" سفال = سفال = سوفال = سوفار = سفاله ".
این اصطلاحات، بنابر تعریف لغتنامه ها و دایره المعارفها، عموما به معنای "اشیا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند: کاسه، کوزه و غیره " همچنین "سفالینه، سفال ساخته شده را گویند".
"سفالین" نیز شامل"انواع اشیایی است که از سفال سازند".
اصطلاح سفال، به معنای عمومی "پوستهای گردو، پسته، بادام و فندق و پوست انار خشک " نیز آمده است.
تکه سفال، به قطعات شکسته اشیا سفالین گفته می شود.
اصطلاح اروپایی "سرامیک" نیز دقیقا دارای مفاهیم "سفال" در زبان فارسی است، که از "واژه یونانی keramikos که خود از keramon یا keramos به معنای (خاک رس )" مشتق شده، گرفته شده است.
بنابراین" سفالگری " نیز به هنر یا صنعت ساخت ظروف و اشیا گلی پخته "اطلاق می شود" معمولا (محصولات را ) اگر بدون لعاب باشند، سفال ، و اگر لعابدار باشند، بر حسب گل و لعابی که در آنها به کار رفته ، بدل چینی می نامند.
سفال، در واقع، نخستین محصول هنری و صنعتی مردمان اولیه، و حاصل نیاز و شعور آدمی، در به کارگیری عوامل طبیغت است، و از آنجا که مواد اولیه آن: خاک، آب و آتش (حرارت) در سرزمینهای محل سکونت بشر یافت می شده، نشانه های تولید آنرا، در تمامی نقاط مسکونی انسان مشاهده می کنیم.
سفال را به طور کلی به دو دسته تقسیم می کنند: 1- سفالهای ترد(= شکننده)، کدر و نفوذ پذیرکه در حرارت کم پخته شده اند.
این گروه شامل گل های پخته و سفالینه ها هستند.
2- سفالهایی که دارای مقاومت زیاد و رنگ شفاف هستند.
این نوع سفالها به خاطر پخته شدن در حرارت زیاد، دربرابر مایعات نفوذ ناپذیر شده اند.چینیها، مقاوم ترین و نفوذناپذیرترین انواع سفال شمرده می شوندکه ترکیبات خمیرویژه و میزان حرارت بسیار زیاد، موجب استحکام و درخشندگی آنها می شود.نخستین گونه های سفال، که ساخته دست اجداد بسیار دور انسان است، ار نوع ترد، زبر و نفوذ پذیر بوده و در ساخت آنها از چرخ و کوره استفاده نمی شده است.
اما با گذشت زمان، رفته رفته کیفیت آن مرغوب تر شده و به نوع مقاوم و نفوذ ناپذیر تبدیل شده است.
الکساندربرونیار(A.Brongniart) میگوید: " هیچ صنعتی را مانند سفالگری نمی شناسم که در مطالعه علمی و اصول و مبانی تاریخی خود در انطباق با اقتصاد و علم، تا این حدآرا و غقاید گوناگون، جالب توجه و غنی را عرضه کند.
هیچ مصنوع دست انسان، این صفات را در خود، یکجا جمع ندارد".
سفال در دوران پیش از تاریخ عقیده باستانشناسان بر این است که سفالگری، بهد از سبد بافی، کهنترین صنعت بشری بوده است، زیرا که تزئینات کهنترین سفالهای منقوش، تقلید از سبد بافی را آشکارا نشان می دهد و مضمون آنها نیز تقلیدی از کار سبد بافی است.
موره (A.Moret) عقیده دارد که: " در دوران نوسنگی در ساختن اشیا از الیاف نی و جگن استفاده می شده و ظروف مخصوص غذا را به تقلید از پوسته های سفت و خالی شده ی میوه هایی مانند گردو و نارگیل، شکل می داده و به کار می برده اند".
علل و اهمیت تولید سفال در دوران کهن سفال، برای نخستین بار، در دوران استقرار انسان در مکان های ثابت، یعنی دوران کشاورزی، برای مصارف زندگی روزانه ابداع شده و به کار رفته است.
ظروفی مانند فنجان، قدح، دیگ یا دیزی برای پختن غذا، و کوزه ها یا خمره های بزرگ برای نگه داری توشه و مایعات مورد استفاده قرار می گرفته است.
این گونه سفالهای مصرفی نسبت به سفالهای آیینی که برای تدفین با مردگان به کار می رفته، اغلب دارای بدنه های بسیار ضخیم و تزیینات نه چندان زیبا بوده است.
سفالهای تدفینی که غالبا دارای بدنه های نازک و تزئینات بسیار غنی بوده، احتمالا مورد استفاده روزانه قرار نمی گرفته است.
تنها در شهر سوخته و دینخواه تپه سفالهایی در قبرها به دست آمده است که شبیه همان ظروفی است که که در زمان حیات شخص مورد استفاده قرار می گرفته است.
در واقع سفالگری هنری است که به صورت سنتی، از ادوار بسیار کهن ، طی گذشت هزاران سال اصول فنی با ارزشی را تا امروز حقظ کرده است .
ارزش هنری سفال، امکان شناخت حرفه ها ، صنایع، جوامع و دیگر آثار مادی طوایف بشری در قلمرو فرهنگهای گوناگون را فراهم می سازد.
سفال کهن: زمینه ای برای کتابت سفالگر دوران باستان، عوامل و عناصر طبیعت و مفاهیم آن را به وسیله خطوط هندسی ابتدایی با علامت های تصویری به شیوه های قرار دادی خود نشان می داده است.
بنابراین می توان گفت که دست نوشته های آدمی، از راه علامت ها و تصاویرروی سفال های کهن پدید آمده است.
کاوشهای انجام شده در تپه های مختلف، وجود گورستانهای زیر زمینی وسیعی را در جوامع کشاورزی، که سفال مهمترین بازمانده مادی آنهاست نشان می دهد، و به دلیل نبود اسناد مکتوب تا پیش از ظهور خط و کتابت، سفال مهمترین شاخص طبقه بندی دوران ها و فاصله جغرافیایی آن جوامع از یکدیگر شمرده میشود.
در این زمینه، نمونه های سفالین بسیاری از نقاط مختلف باستانی ایران با خطوط تصویری و اشکال هندسی نامنظم بدست آمده است، که تغییر نمادها، اشکال، مضمون های هنری و رنگ های آنها را در دوران مختلف، می توان به عنوان نشانه هایی بر تحولات مربوط به تکامل تمدن هر منطقه تلقی کرد و در این زمینه از آنها بهره گرفت.
روش های مختلف تزیین سفال کهن ایران تزیین برشدار در این نوع تزیین خمیر سفال را به وسیله قلمی از نی، استخوان، یا چوب میخراشیدند.
این نوع تزیین بیشتر اوقات با دست آزاد (بدون تکیه گاه) انجام می شده است.
برای ترسیم خطوط افقی از چرخ استفاده می کردند،بدین صورت که: نوک قلم، در مقابل قطعه سفالی که در حال چرخیدن بوده، بی حرکت قرار می گرفته و خطوط افقی ایجاد میکرده است.
برای ایجاد خطوط موجدار عمودی، سفال را ثابت نگه داشته و خطوط را از بالا به پایین و بر عکس ترسیم می کرده اند.
نقوش این نوع تزیین، بیشتر خطوط موازی، افقی یا عمودی، منحنی یا موجدار بوده است.
معمولا خطوط عمیق تر در روی سطح، موجب مقاومت کمتر سفال می شده و به شکستن ظروف در محل شیارها می انجامیده است.
تزیین کنده کاری طرز عمل کنده کاری روی ظروف سفالین شبیه به تزیین برش دار بوده، ولی با وسیله نوک گردی که در عمل گودی کمتر و پهنای بیشتری ایجاد می کند، انجام می شده است، و به جای ارائه یک برش خطی، برشی مانند مثلث یا نیم دایره و غیره، که درسایه دار بوده، ایجاد می شده است.
بیشتر اوقات تزیینات قبل از پخت انجام می شده و تزیین بعد از پخت، نادر بوده است.گاهی اوقات هم ابتدا ظروف را با گلابه می پوشاندند و تزیینات را به صورت کنده کاری، روی سفال نقش می کردند، سپس با لعاب شفاف یا مات آن را می پوشاندند.
نقش کنده را زمانی که خمیر هنوز نرم بوده، یا بعد از خشک شدن آن انجام می دادند.
نقوش این تزیین در دوران ابتدایی به صورت خطوط نا منظم انجام می شده، ولی به تدریج نقوش انسان، حیوان و گیاه نیز به صورت کنده کاری بر روی ظروف یا پیکره ها ظاهر شده است.
تزیین قالبی این نوع تزیین با فشردن گل رس مرطوب درون قالبی از گل پخته، یا فلزی انجام می شده است.
بدیعی است قالبهایی که دارای طرح گود بوده اند، تزیین به صورت بر جسته نمایان می شده و قالب هایی با طرح برجسته، تزیین گود را ایجاد مکرده اند.
قالب گیری را میتوان به حالتی مخصوص از چاپ تشبیه کرد و باید توجه داشت که تزیین به دست آمده با این روش در حقیقت نتیجه دو عمل مختلف است: تهیه قالب از گل پخته یا فلز 2- تولید تکراری اشیا به وسیله آن قالب قالب وسیله تولید نامحدود و تکراری، با روش دستی بوده است.
نمونه هایی در دست است که سفالگر نام خود را بر آن حکاکی کرده، که به عقیده بعضی از کارشناسان این نام کمتر به عنوان امضای اثر، و بیشتر به عنوان علامت یا نشانه مالکیت به کار برده می شده است.
بی تردید کاربرد قالب نیز در طول زمان و در شرایط اجتماعی مختلف، تغییر یافته و به تدریج تکامل یافته است.
قالب وسیله تولید نامحدود و تکراری، با روش دستی بوده است.
تزیین مشبک این تزیین با سوراخ کردن یا بریدن قسمتهایی از بدنه سفال ایجاد می شده است.
در دوران ابتدایی این روش فقط در ساختن اشیا معین و مشخصی مانند انواع شمعدانها به کار می رفته است، که با عبور نور از سوراخ های آن زیبایی خاصی به وجود می اورده است، و چون وجود سوراخها یا برش ها در بدنه ظروف، برای نگه داری یا حمل مایعات مناسب نبوده، این روش طبعا برای ظروف مصرفی به کار نمی رفته است.
در برخی از این نوع تزیین ها که سوراخ ها کوچکتر بوده، در هنگام پخت، لعاب سوراخ ها را پرمیکرده است.
نمونه تکامل یافته تر این نوع تزیین که نهایت پیشرفت در هنر سفالگری را نشان می دهد،به صورت تنگ های " دو لایه" یا " توری" ساخته میشده است که لایه مشبک بیرونی، سطح ظروف اصلی را می پوشانده و لایه داخلی برای نگه داری مایعات به کار می رفته است.
این نوع ظروف بشتر در دوران سلجوقی و مغول تولید می شده است.
تزیین برجسته( افزوده ) برای انجام این نوع تزیین، سفالگران نقوش مورد نظر خود را جداگانه با خمیر باربوتین ساخته و سپس به صورت قطعات کوچک مانند: گل، خوشه انگور، نوار و غیره، بر سطح ظروفی که هنوز خشک نشده بود، وصل میکرده اند.
Barbotine : خمیری است که در ساخت چینی به کار می بردند تا ترد شود، و همانطور که در بالا گفته شد، برای وصل کردن تزیینات برجسته نیز به کار می رفته است.
تزیین مینیاتور این تزیین، با روشی کاملا ظریف، و بارنگهایی کمیاب که آبی و طلایی در آنها تسلط دارد، انجام می شده است.
بین قرون ششم وهشتم ه.ق.گرایش به انتخاب مینیاتور در تزیین سفال، که قبلا نیز مورد توجه بوده است،در ظروف زرین فام ری مشاهده میشود.
چندین قطعه از سفالهایی که از یورش مغول به سلامت باقی مانده است، با تزهیبهایی از دوره سلجوقی و دست نوشت شده به وسیله ی سفالگران به دست آمده است.
سفالگران، در این دوره، ترجیح می داده اند، که هماهنگی آرایشی اصیلی از اسب سواران، شکارچیان و شاهزاده خانمهای نشسته در جمع درباریان را، کما بیش با نقوش اسلیمی (Arabesque ) ماهرانه پدید آوردند.
نمونه دیگری از تزیین مینیاتور، بر ظرف زرین فامی است در فریر گالری، و الهام گرفته از خسرو و شیرین نظامی که خسرو را نشسته و شیرین را در حال شست و شو در چشمه نشان می دهد.
این ظرف دارای تاریخ 607 هجری قمری (1210 ) میلادی با امضای "سعید شمس الدین الحسنی" و متعلق به کاشان است.
Arabesque: 1- اسلیمی، عربانه: نقوش شاخ و برگی گردان و در هم تابیده.
خط دورگیر: در نقاشی، خطی خیالی که کناره متن تصویررا تعیین وآن رااز زمینه مجزا می کند.
نقل از: واژه نامه مصور هنرهای تجسمی.
پرویز مرزبان، حبیب معروف.
تزیین چند رنگ سفال چند رنگ، در شوش نیز در هزاره سوم تولید می شده است.
" همچنین نمونه هایی از این نوع سفال توسط هیئت باستانشناسی دمرگان و دمکنم از این ناحیه به دست آمده که متعلق به هزاره های دوم و اول پیش از میلاد است و هم اکنون در موزه لوور، سالن شوش قرار دارد" این نوع تزیین در شهر سوخته در هزاره چهارم، در سگزآباد و تپه گیان در هزاره های سوم و نیمه هزاره دوم و دیگر شهرهای باستانی نیز تولید می