عوارض شکستگی ها: در اکثر شکستگی ها روند جوش خوردگی طبق انتظار پیش می رود به تدریج فونکسیون عضو آسیب دیده به وضع طبیعی بر می گردد و اگر نقص دائمی باقی بماند بسیار جزئی است اما همه شکستگی ها دارای چنین پیامد خوبی نیستند و ایجاد عوارض در تعدادی از آنها اجتناب پذیر می باشد که برخی خفیف، برخی شدید و ندرتاً فاجعه آمیز می باشد این عوارض می توان به دو گروه تقسیم نمود: 1)عوارض که مربوط به خود شکستگی می باشند.
2)عوارضی که مربوط به ضایعات همراه در نسوج دیگر دوازده عارضه شکستگی که به دو گروه انترنسیک و اکسترنسیک تقسیم شده است.
عوارض مربوط به خود شکستگی عوارض مربوط به ضایعات همراه شکستگی عفونت آسیب به عروق خونی بزرگ تأخیر جوش خوردن ضایعات عصبی جوش نخوردن ضایعات احشائی نکروز آواسکوبر ضایعات تاندونی بد جوش خوردن ضایعات و آسیب های پست تروماتیک مفصلی کوتاه شدن آمبوس چربی عفونت Infection عفونت واقعاً فقط در شکستگی های باز (مرکب) دیده می شود که در آنها زخم توسط ارگانیسم هائی که از خارج بدن وارد می شود، آلوده می گردد به طور استثنائی ممکن است یک شکستگی بسته(ساده) هنگامی که با دخالت جراحی به یک شکستگی باز تبدیل می شود، دچار عفونت گردد.
گاهی عفونت زخم سطحی باقی مانده و استخوان گرفتار نمی شود اما حداکثر عفونت به استخوان نیز سرایت نموده و موجب استئومیلیت می گردد استئومیلیت یک عارضه جدی است زیرا هنگامیکه استخوان با ارگانیسم های پیوژتیک عفونی شد، عفونت تمایل به مزمن شدن پیدا می کند.
عفونت عاملی قوی در تأخیر یا جلوگیری از جوش خوردن استخوان است.
پیشگیری از عفونت و علائم آن تمام شکستگی های باز باید آلوده در نظر گرفته شوند، فیکساسیون داخلی شکستگی به روش جراحی خطر عفونت را افزایش می دهد.
پرستار باید بیمار را از نظر نشانه های عفونت شامل حساسیت در لمس، درد، قرمزی، گرمی موضعی، تب، ترشحات چرکی کنترل کند.
عفونت ها باید بلافاصله درمان شوند.
برای پیشگیری از عفونت و درمان آن باید از داروهای آنتی بیوتیک مناسب با دوز کافی استفاده کرد.
درمان عفونت حاد جدید:در عفونت های حاد استقرار یافته اهداف اصلی درمان عبارتند از: 1)درناژ کافی 2)دادن آنتی بیوتیک زخم باز گذاشته می شود و حفره هائی که ممکن است چرک در آنها وجود داشته باشد با انسنریون یا اکسزیون مناسب برداشته می شود.
و لازم نیست پانسمان مکرراً تعویض شود.
غالباً بهتر است در فواصل بین پانسمان ها انسنریون یا اکسنریون مناسب برداشته می شود.
همیشه باید از آنتی بیوتیک استفاده شود ترکیبی از فلوگلوکز اسیلین و اسید فوسیدیک و یا اریترومایسین و اسید فوسیدیک اغلب مناسب است اما انتخاب آنتی بیوتیک باید بر مبنای حساسیت ارگانیسم های مهاجم صورت گیرد.
عفونت مزمن:اگر عفونت های استخوان مزمن شود (استئومیلیت مزمن) ترشح چرک ادامه پیدا کرده و ممکن است قطعاتی از استخوان مرده و به صورت سکستر جدا شوند.
برای بهبودی دائمی در این وحله به جراحی رادیکال ترسی نیاز است.
تمام سکسترها باید برداشته شوند استخوانی را که با حفره های کوچک حاوی چرک به صورت لانه زنبور در آمده باید تراشیده گردد.
و گاهی منطقی است که تمام قسمت های عفونی شده استخوان را برداشت و به جای آن کرافت استخوان اسفنجی از استخوان ایلئوم قرار داد.
تأخیر در جوش خوردگی Delayed union زمانی اصطلاح دیرجوش خوردن مطرح می شوند که فرایند التیام نسبت به نوع و محل شکستگی با سرعت کمتر از حد طبیعی پیشرفت کند این عارضه معمولاً همراه با عفونت های سیستمیک و تغذیه بد، بیماری دیابت و بیماری اتوایمیون و یا در اثر اعمال کشش غیر طبیعی روی قطعات شکستگی ایجاد می شود ولی در نهایت شکستگی التیام می یابد.
علل تأخیر در جوش خوردگی: علل تأخیر در جوش خوردگی همان علل عدم جوش خوردگی است که به شکل خفیف تری عمل می کند.
درمان در اکثر موارد درمان ابتدائی تأخیر در جوش خوردگی، منتظر ماندن است زیرا این امید وجود دارد که شکستگی در نهایت بدون دخالت جراحی، به طور رضایت بخشی جوش بخورد.
معمولاً انتظار، نتیجه بخش است.
اما ممکن است زمانی فرا رسد.
شاید شش ماه یا بیشتر پس از شروع درمان که در صورت عدم پیشرفت در روند جوش خوردن مجبور به استفاده از درمان جراحی شویم در اغلب موارد استفاده از نوعی گرافیت استخوانی دارای بهترین چشم انداز در پیشرفت جوش خوردگی می باشد.
آسیب عروق بزرگ هر شکستگی تا حدی به بافت های نرم اطراف خود آسیب می رساند بویژه به عضلات فاسیا و عروق خونی کوچک اما غالباً این آسیب ها همزمان با ترمیم شکستگی خود بخود ترمیم می یابد.
گاهی در اثر عامل ایجاد کننده شکستگی (مثلاً گلوکز) یا توسط لبه تیز استخوان که در هنگام شکستگی یا پس از آن جا به جا شده شریان مهمی آسیب می بیند این عارضه می تواند عوارض وخیمی بدنبال داشته باشد در واقع ممکن است موجب از دست دادن اندام شود.
اما خوش بختانه شایع نیست.
ممکن است شریان به صورت عرضی قطع شود یا کنتوزیون پیدا کردن و به وسیله ترومبوز مسدود گردد، یا می تواند فقط به طور موقتی دچار اسپاسم شود نتیجه آسیب به عروق بزرگ می تواند به صورت های زیر باشد.
1)ایجاد آنورسیم تروماتیک 2)اختلال جریان خون در مناطقی که بوسیله آن شریان تغذیه می گردد و در نتیجه گانگرن، فلج ایسکمیک اعصاب، یا کنتراکتور ایسکمیک عضلات (کنتراکتور ایسکمیک و لکمن) این نکته مهم را باید به خاطر سپرد که یک چنین انسداد شریانی ناگواری می تواند در اثر دم بافتی در داخل یک کمپارتمان فاسیائی بسته در ساعد یا ساق پا (سندرم کمپارتمان) در اثر سفت و محکم بودن گچ پا بانداژ، بویژه در دو روز اول پس از آسیب یا عمل جراحی که تورم به حداکثر می رسد ایجاد شود.
مهمترین نمونه های آسیب شریانی بدنبال شکستگی ها و در رفتگی ها عبارتند از: 1)آسیب به شریان آگزیلاری در رفتگی شانه 2)آسیب به شریان براکیال در شکستگی سوبراکندیلار استخوان بازو یا در رفتگی آن 3)آسیب به شریان پوبلیتر در نتیجه در رفتگی زانو یا شکستگی همراه با جا به جائی انتهای فوقانی تیبیا ویژگی های بالینی پس از هر شکستگی در استخوان های بلند باید وضع سیرکولاسیون محیطی را دقیقاً و به طور مرتب ارزیابی نمود.
غالباً اولین علامتی که در ایسکمی جلب توجه می نمایند درد شدید است.
بویژه درد به هنگام تلاش برای اکستانسیون پاسیو انگشتان دست یا پا.
هیچگاه نباید این موضوع را نادیده گرفت.
کرختی یا از بین رفتن حس انگشتان نیز ممکن است وجود داشته باشد.
درمان: هنگامیکه شکستگی با آسیب یک شریان بزرگ همراه باشد باید مورد را اورژانسی تلقی نمود زیرا به سرعت اثرات ایسکمی در اولین معاینه با بیمار وجود دارد یا ثانویه (ایسکمی پس از جا انداختن و بی حرکت کردن شکستگی ظاهر می شود) اگر انسداد عروقی پس از جا انداختن شکستگی و ثابت کردن آن در گچ آشکار شد، علت احتمالی آن اسپاسم شریانی است در اینگونه موارد نباید وقت را تلف نموده و پانسمان زیر آنرا باید در سراسر طول شکافت و درست تا سطح پوست گچ را باز کرد.
در صورتیکه این کار در عرض نیم ساعت سبب برگشت جریان خون نشد باید شریان مبتلا با اکسپلور نموده و مراقبت را انجام داده ضایعات عصبی در شکستگی ها اعصاب محیطی بسیار بیشتر از شریان های بزرگ دچار آسیب میگرداند محل های شناخته شده ای که عصب در معرض آسیب است مثل شانه، استخوان بازو، استخوان فقرات (lumber spine) می باشد.
در شکستگی ها اعصاب محیطی بسیار بیشتر از شریان های بزرگ دچار آسیب میگرداند محل های شناخته شده ای که عصب در معرض آسیب است مثل شانه، استخوان بازو، استخوان فقرات (lumber spine) می باشد.
ضایعات عصبی را به سه دسته تقسیم می کنند.
نورا پراکسی، آکسونوتمز، ونوروتمز در نورا پراکسی آسیب جزئی بوده و تنها موجب یک بلوک فیزیولوژیک موقتی می گردد ضایعه در عرض چند هفته خود به خود بهبود می یابد.
در آکسونوتمز ترکیب داخلی عصب محفوظ می ماند اما آکسون ها آن چنان به شدت آسیب می بیند که عصب دچار دژنرسانس محیطی می گردد.
امکان دارد بهبودی خود بخود صورت گیرد ولی بستگی به دژنرسانس آکسونها داشته و ممکن است ماهها طول بکشد(سرعت معمولی دژنرسانس دو یا سه سانتی متر) در ماه است در نورتمز ساختمان عصب در اثر قطع شدن عصب یا پیدایش سکار شدید تخریب می گردد.
امکان بهبودی با برداشتن قسمت آسیب دیده و سوتور زدن انتها به انتها یا گذاشتن پیوند عصبی وجود دارد.
درمان: در شکستگی های بسته معمولاً می توان فرض نمود که عصب امتداد خود را حفظ کرده و با اطمینان می توان منتظر بهبودی خود به خود ضایعه ماند اگر اولین علائم بهبودی در ظرف مدت مورد انتظار ظاهر نشو اکسپلوراسیون توصیه ی شود.
اگر در اکسپلوراسیون مشخص شود که عصب قطع گردیده یا دچار اسکار شدید میباشد آنرا ترمیم نمود.
در شکستگی های باز ناشی از ضایعات نفوذ کننده باید فرض نمود که عصب قطع شده است.
باید رخم را اکسپلور نمود و عصب را مشخص کرد.
در صورتیکه عصب قطع شده باشد باید دو انتهای آنرا با یک دو سوتور به آرای بهم نزدیک کرد و ترمیم قطعی را تا بهبودی زخم به تعویق انداخت.
بهترین زمان برای ترمیم ثانویه عصب سه یا چهار هفته پس از آسیب است در این زمان می توان با دقت وسعت سکار و در نتیجه طول قسمتی را که باید برداشت تعیین کرد و از این گذشته، ضخیم شدن غلاف عصبی، از نظریه تکنیکی سوتور زدن زا آسان می نماید.
جوش نخوردن: Non- union به عدم موفقیت در اتصال دو انتهای استخوان به یکدیگر گفته می شود.
اگر چندین ماه یک شکستگی جوش نخورد، تغییرات رادیولوژیک مشخص ایجاد می شود که نشانه احتمال عدم جوش خوردگی دائمی است.
در محل شکستگی انتهاهای استخوان، گرد و متراکم می شوند.
به طوریکه خط شکستگی واضح تر به نظر می رسد.
از لحاظ پاتولوژیک، به نظر می رسد که فرآیند ترمیم پایان یافته و فعالیت برای پل زدن شکستگی توسط کال صورت نمی گیرد.
به جای آن سنج فیبرو فاصله میان استخوان ها را پر می کند.
گاهش ممکن است در داخل این پل فیبرو، حفره ای ایجاد شود که نشانه فعالیت برای تشکیل یک مفصل کاذب (سپودو آرتروز) است.
علل نان یونیون: هر کدام از هشت علت زیر می تواند موجب عدم جوش خوردگی شوند: عفونت استخوان جریان خون ناکافی یک یا هر دو قطعه شکسته حرکت جدا کننده بیش از حد بین قطعات شکسته قرار گرفتن سنج نرم بین قطعات شکسته از بین رفتن apposition(تقابل) بین قطعات(شامل جدا شد بیش از حد قطعات از یکدیگر در اثر کشش) حل شدن هماتوم شکستگی در اثر مایع سینوویال (در شکستگی های داخل مفصلی) وجود فلز ساینده در نزدیکی شکستگی تخریب استخوان مثلاً در اثر تومور (در شکستگی های پاتولوژیک) گاهی ممکن است دو یا چند عامل با هم عمل کنند.
همین عوامل اگر شدت کمتری داشته باشند می توانند موجب تأخیر جوش خوردگی گردند.
درمان: درمان عدم جوش خوردگی به محل شکستگی و میزان ناتوانی بستگی دارد.
در برخی موارد مثل شکستگی های استخوان اسکافوئید ممکن است تنها ایراد مختصری باقی بماند که در این صورت بهتر است درمانی صورت نگیرد.
با این وجود در اکثر موارد، عدم جوش خوردن شکستگی ناتوان کننده بوده و به درمان اجرایی نیاز دارد.
اغلب شکستگی های استخوان های بلند که جوش نخورده اند با گذاشتن گرافت استخوانی به خوبی درمان می شوند.
در بعضی موارد، بویژه هنگامی که شکستگی در داخل یا نزدیک مفصل باشد ممکن است اعمال جراحی دیگری مانند اکسزیون یکی از قطعات یا گذاشتن پروتز به جای آن مناسب تر باشد.
در موارد انتخابی، بویژه در مواردی که مقداری از استخوان از بین رفته باشد.
انتقال استخوان زنده همراه با عروق آن، شانس موفقیت را بیشتر می کند.
در مواردی که به طور غیر معمول به هر درمانی مقاوم می باشند می توان تحریک الکترومانتیتیک را نیز امتحان کرد.
گرافت استخوانی: معمولاً گرافت های استخوانی از قسمت دیگری از بدن بیمار برداشته می شود(گرافتهای اتوژن) این گرافت ها معمولاً به صورت یخ زده یا با روش های شیمیایی در بانک استخوان نگهداری می شوند تا مورد استفاده قرار گیرند.
گرافت های حیوانی (گرافت های هتروژن) در سال های اخیر به میزان محدودی مصرف شده اند.
امتیاز این گرافت ها در این است که راحت بوده و در برداشتن گرافت اتوژن ناراحتی ایجاد نمی شوند.
استفاده از گرافت های اتوژن بسیار قابل اعتماد تر بوده و روش انتخابی می باشد.
به علاوه استفاده از مواد آلوگرافت برای پیوند استخوان امروز به وسیله محدودیت های قانونی بانک های بافتی برای روش های پیوند که به بررسی افراد دهنده پیوند از نظر عفونت با ویروس ساپرس کننده ایمن انسانی (HIV) نیاز دارد محدوده شده است.
هدف اصلی گذاشتن گرافت عبارت است از ایجاد یک چارچوب یا ایجاد یک پل موقتی که استخوان تازه بتواند بر روی آن