دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی

Word 89 KB 5366 45
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست.

    یا به آن می‌خندید یا نمی‌خندید.

    این یک واکنشی آنی ست.

    شوخی ها می‌توانند چیزهای زیادی را درباره آدمهایی که آنها را تعریف می‌کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می‌خندند آشکار کنند.

    به نظر فروید شوخی مثل رویاست.

    زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خود آگاهی آدمها دوری می‌کند.

    به ندرت پیش می‌آید که یک بازیگر کمدی از سد لودگی گذر کند و به دلیل احساسی که در شوخی اش نهفته است شناخته شود.

    می‌توان شخصیت دلقک در نمایشنامه شاه لیر را مثال زد که حقیقت را در قالب شوخی به زبان می‌آورد.

    هیچ کسی کمدینها را جدی نمی‌گیرد.

    در موارد نادری که کمدینها نقشی با احساس وجدی را ایفا می‌کنند اغلب بسیار خوب ظاهر می‌شوند، چون مهارت و حس زمان بندی آنها چنان خوب است که حتی در یک درام هم بخوبی یک اثر کمدی نتیجه می‌دهد.

    مثل جری لوئیس در فیلم سلطان کمدی (مارتین اسکورسیزی) ایده های یک شوخی بیش از آنکه تلویحی باشند صریح و بی پرده اند.

    یک شوخی گذشته از اینکه با چه دشواری و مهارتی ساخته شده، باید خودانگیخته بنظر برسد.

    پس در این مجموعه تضادها، کمدی را باید یک درام آراسته شده پنداشت.

    بازیگر کمدی میزان جدیت اندیشه هایش را پنهان نگه می‌دارد.

    کمدی حالت ستیزه جویانه ندارد.

    زیرا موقعیتی را در هم می‌ریزد و سبب رهایی از تنش می‌شود.

    امام درام در سوی دیگر، ستیزه جویانه است زیرا بر مشکلات متمرکز می‌شود و تنش ایجاد می‌کند.

    در مورد وودی آلن این مایه مسرت است که او کمدینی است با اندیشه هایی جدی و در همان حال که تنش می‌آفریند.

    ما را به خنده نیز وا می‌دارد.

    آلن استیوارت کانیگزبرگ در اول دسامبر 1935 در برو کلین آمریکا به دنیا آمد: جایی که در نزدیکی آن 25 سالن سینما وجود داشت.

    او در 3 سالگی اولین فیلم زندگی اش را دید: سفید برفی و هفت کوتوله و چنان مسحور شده بود که به سوی پرده دوید تا آن را لمس کند.

    در 5 سالگی یک سینما روی حرفه ای شد.

    در تابستانها اگر پول داشت هر روز به سینما می‌رفت.

    در زمستانها شنبه ها و یکشنبه ها قطعی بود، و گاه جمعه شبها نیز به تماشای فیلم می‌رفت.

    او هر نوع فیلمی‌را با ولع می‌بلعید: کمدیهای احساسی پرستن استرجس - کمدیهای شلوغ برادران مارکس و چارلی چاپلین، فیلمهای راز آلود جنایی با بازی همفری بوگارت و جیمز کاگنی و غیره … آلن در دوره فیلم بینی در سینماهای محلی، عمیقاً تحت تاثیر تضاد موجود میان خشونت دنیای واقعی جاری در خیابانهای بروکلین و رویای به تصویر درآمده در سینما قرار گرفت.

    تجربه آلن از فقر کاملاً حقیقی بود- پدر و مادرش مدام بر سر پول دعوا می‌کردند.

    همچنین در کودکی برای اولین بار با مقوله مرگ روبرو شد.

    هنگامی‌که 3 سال داشت و در تختش خوابیده بود پرستاری چنان محکم قنداقش کرد که داشت خفه می‌شد.

    او به آلن گفته بود می‌تواند خفه اش کند و او را در سطل آشغال بگذارد بطوری که هیچ کسی متوجه نشود.

    آلن از آن زمان از فضاهای بسته و تاریک هراس داشت.

    او هرگز در آسانسور و تونلهای طولانی قدم نمی‌گذاشت.

    نکته جالب این که آلن به رغم ظاهر لاغر و دلمشغولی هایش به سینما.

    در کودکی ورزشکار خوبی بود.

    به قابلیتهای ورزشی او در فیلمهایش اشاره های اندکی شده است.

    او در اوایل نوجوانی صفحه ای از سیدنی بکت شنید و به یک بچه جاز بدل شد.

    ابتدا نواختن ساکسفون و سپس کلارینت را آموخت.

    سالها بعد هنگامی‌که در کاباره ای در سان فرانسیسکو برنامه اجرا می‌کرد.

    به موسیقی ترک مورفی گوش می‌کرد: او کسی است که آلن را تشویق به نواختن نمود.

    از آن زمان به بعد دیگر آلن موسیقی را رها نکرد.

    در دهه 50 سینماهای هنری شروع به نمایش آثار برگمان کردند و از آن پس برگمان محبوب ابدی آلن شد.

    گرچه دلیل اصلی رفتن آلن و میکی رز به تماشای فیلم تابستان با مونیکا این بود که شنیده بودند در این فیلم تصاویر زیادی از برهنگی بازیگران وجود دارد.

    علاوه بر ورزش و سینما و موسیقی؛ دلبستگی دیگر آلن تردستی بود.

    در کودکی یک جعبه تردستی داشت و برای تکمیل مهارتش روزی چهار ساعت تمرین می‌کرد.

    یک روز که آلن در یک فروشگاه ابزار تردستی بود؛ میلتن برل وارد شد.

    آن دو شروع به صحبت کردند و آلن همان جا آزمون داد و سپس در یک نمایش تردستی بعنوان میهمان شرکت کرد: او در حرکت دستهایش اشتباه کرد و آن برنامه تردستی در همان شب اول اجرا تعطیل شد.

    آلن گرچه در مدرسه بندرت به درس توجه می‌کرد و نمره های بدی می‌آورد ولی محبوب بود و همیشه یک شوخی و متلک آماده داشت.

    در 15 سالگی به اسم وودی آلن برای روزنامه ها مطلب طنز می‌فرستاد و هر چند از ان کار عایدی نداشت.

    با همین نام مشهور شده بود.

    سپس در یک بنگاه مطبوعاتی استخدام شد که بعد از مدرسه روزی 3 ساعت به منهتن می‌رفت و آنجا مطلب طنز می‌نوشت.

    او برای اینکار هفته ای 20 دلار دستمزد می‌گرفت.

    پدر و مادر آلن طنز نویسی را شغل نمی‌دانستند و از او می‌خواستند که در پی کاری مناسب باشد.

    او نیز برای برآوردن انتظارات آنها در کلاسهای فیلمسازی دانشگاه نیویورک ثبت نام کرد.

    او عاشق فیلم دیدن بود.

    اما از بحث و تحلیل پس از فیلم بیزار بود.

    در نتیجه بیشتر فیلم می‌دید تا سرکلاسها حاضر بشود، و به این ترتیب مردود شد.

    دلبستگی دیگر زندگی آلن زنها بودند و او این حس را با دوستانش قسمت می‌کرد.

    گرچه در نظر زنها مرد با مزه ای بود، تصورش در یک رابطه عاشقانه کار ساده ای نبود.

    آلن بزودی دریافت که اشکال کار، نوع زنهایی است که مورد توجه او قرار می‌گیرند- زنهای لاغر با موهای بلند سیاه و لباسهای تیره.

    این زنها بدون استثناء دانشجوهای هنر بودند که ترجیح می‌دادند در گرینویچ ویلج پرسه بزنند و در مورد سارتر و مفهوم زندگی بحث کنند تا اینکه با الن مسخره و بی سواد بگردند.

    آلن برای اینکه بتواند با آنها رابطه برقرار کند.

    تصمیم می‌گیرد خود را آموزش دهد.

    مطالعه را با خواندن آثار نویسندگان کلاسیک آمریکایی مثل همینگوی - جان اشتان بک و فاکنر آغاز کرد.

    به زودی مجذوب اگزیستانسیالیستهای فرانسوی و روسی شد و پس از آن آموزش شخصی خود را با جهان کتاب؛ هنر؛ نمایشنامه و سینما آغاز کرد.

    آلن گاهی شخصیتهای اصلی فیلمهایش را در موقعیتی به تصویر می‌کشد که در گفتگو با زنها.

    به شاعرها؛ هنرمندان و فلفسه اشاراتی می‌کنند.

    آلن در تلاش بود به عنوان یک مجری محبوبیت بدست آورد و در این میان دوستانش را نیز تشویق می‌کرد که روی صحنه بروند.

    او نوشته های یکی از دوستانش را که بسیار حرفه‌ای می‌دانست - اجرا کرد و نتیجه موفقیت آمیز بود.

    پس از آن آلن قطعه های کوتاه کمدی می‌نوشت و در سالن سامر اجرا می‌کرد.

    بدل سیدسزار ( کمدین و آهنگساز و بازیگر ) برنامه اش را دید و آلن برای نگارش برنامه تلویزیونی سید سزار استخدام شد.

    آلن در کنار مل بروکس - کارل راینر و نیل سایمن یکی از طنز نویسان ثابت سزار شد آلن در کار بالری گلبرت که بعدها متن نسخه تلویزیونی M.A.S.H را نوشت؛ نامزد دریافت جایزه امی‌شد.

    آلن چند سال بعد نگارش برای تلویزیون را بعنوان کاری بی ارزش رها کرد چون عقیده داشت حتی زمان پخش آن برنامه کسی برایش ارزش قایل نیست و پس از پایان پخش نیز در یک لحظه و برای همیشه در فضا محو می‌شود.

    در زمانی که در مقام کمدین ر حای کوچکی برنامه اجرا می‌کرد و در یک گروه موسیقی نیز نوازنده بود با هارلین روزن آشنا شد.

    دوستی آنها به ازدواج شان در سال 1956 منجر شد.

    روزن 17 سال داشت و آلن بیست سال.

    وقتی که پیشنهادهای بیشتری بعنوان یک نویسنده کمدی دریافت کرد؛ درآمدش روز به روز زیادتر شد و به هفته ای 1700 دلار رسید.

    ولی در سال 1960 این همه را رها کرد تا برنامه های تک نفره کمدی اجرا کند.

    آلن تنها به این دلیل ساده این تصمیم را گرفت که طنزها و قطعه های کمدی کوتاه بسیاری برای دیگران نوشته بود.

    به سبک خود آنها؛ ولی این بار می‌خواست طنزهایی برای اجرای خود بنویسد.

    به سبک خودش.

    مدیران جدید آلن؛ جک رولینز و چارلز جافی؛ او را بعنوان نویسنده استخدام کردند؛ اما هنگامی‌که آلن نوشته هایش را رو خوانی می‌کرد آنها بسیار لذت می‌بردند و به آلن می‌گفتند که او خود باید به روی صحنه برود.

    آنها او را وادار کردند تا در بلوآنجل روی صحنه برود.

    آلن تنها به اعتبار شهرت رولینز بود که این کار را قبول کرد.

    او معرف و تعلیم دهنده هری بلافونته؛ مایک نیکولز و آلن می‌از میان بسیاری دیگر بود.

    رولینز و جافی از آن زمان تا به امروز مدیران آلن هستند.

    آنها تنها دست یکدیگر را فشردند؛ و گرچه درباره قراردادهای میلیون دلاری برای آلن مذاکره کرده اند؛ ولی هیچ سند قانونی ای میانشان رد و بدل نشده است.

    آنها در سالهای اخیر مدیران رابین ویلیامز؛ دیوید لترمن و بیلی کریستال نیز بوده اند.

    آلن در مقام مجری برنامه کمدی تک نفره از مورت سل الهام گفت.

    سل در کاباره کار می‌کرد جایی که معمولآً کمدینها لباسهای رسمی‌می‌پوشیدند با صداقتی جعلی حرف می‌زدند و درباره آیزنهاور و گلف شوخی می‌کردند.

    سل هیچ یک از این ویژگیها را نداشت.

    او با شلوار راحتی؛ یک پلوور و در حالی که یک روزنامه زیر بغلش داشت قدم به صحنه می‌گذاشت.

    می‌نشست و درباره روابط و سیاست و فرهنگ جمعی حرف می‌زد.

    هارلین فکر می‌کرد آلن با اجرای این برنامه های سبک کمدی استعداد خود را تلف می‌کند: در حالی که نه تنها می‌تواند یک طنز نویس بزرگ بلکه نویسنده ای مطلق باشد.

    فشار دو سال کار مداوم و جدا زندگی کردن آلن به طلاق آن دو در سال 1962منجر شد.

    آلن به واسطه روابطی که در تلویزیون بدست آورد توانست برای یک مجموعه جدید تلویزیونی بنام خنده ساز.

    نقش یک خلبان را بنویسد.

    سال 1962 یک برنامه نیم ساعته با بازی لوییز لسر؛ آلن آلدا و پل همپتون فیلم برداری شد.

    اما در ترغیب شبکه ای.

    بی.

    سی برای پخش شکست خورد و این مجموعه هرگز ساخته نشد.

    آلن بعدها در سال 1966 با لوییز لسر ازدواج کرد و 3 سال بعد از هم طلاق گرفتند.

    آلن در کاباره برنامه اجرا می‌کرد که تهیه کننده ای بنام چارلز کی.

    فلدمن به کار او علاقه مند شد و برای نوشتن فیلمنامه تازه چه خبر پوسی کت؟

    استخدامش کرد.

    ساخته شدن این فیلم فکر وارن بیتی بود و عنوان بندی آن و طرز گوشی تلفن را برداشتن و با زنها حرف زدن ادای احترامی‌بود به خود او.

    کلایو دانر کارگردان این فیلم نمی‌دانست با این فیلمنامه چه کند.

    مشکل دیگر تعدد شوخیهای آلن در متن بود.

    در نتیجه بعضی از آن شوخی ها برای پیتر اوتول و پیتر سلرز بازنویسی شدند.

    شخصیت پیتر اوتول چیزی بود که آلن رویای آن را در سر داشت و شخصیت سلرز شیطانی بود که آلن از تبدیل شدن به آن ترس داشت.

    با این حال شخصیت وودی آلن مرکز توجه نیست؛ به این ترتیب بخش زیادی از حواشی از دست رفت و تنها شوخی ها باقی ماند.

    آلن این فیلم را دوست نداشت و قسم خورد که در آینده فیلمنامه هایش را خودش کارگردانی کند.

    به ندرت شنیده شده که وودی آلن متنی جز برای فیلم نوشته باشد.

    او از 6 ماهی که در لندن بود بخوبی توانست استفاده کند و نمایشنامه هایی را نوشت که از آن ها می‌توان به آب را ننوش (1966) نام برد.

    این نمایشنامه موفق درباره یک خانواده آمریکایی بنام هالندر است که تعطیلاتشان را در اروپا می‌گذرانند.

    آنها به دلیل فیلمبرداری از مناطق نظامی‌تحت تعقیب قرار می‌گیرند و به سفارت آمریکا پناه می‌بردند.

    در آنجا با کشیشی به نام درابنی آشنا می‌شوند.

    او حقه های تردستانه بلد است و در جستجوی مکانی مقدس است.

    پسر ناشایست سفیر.

    که زیادی با خودش روراست است.

    در عین حال که به خانواده هالندر کمک می‌کند.

    مایه دردسر آنها نیز می‌شود.

    در پایان خانواده هالندر و پدر درابنی قاچاقی فرار می‌کنند و سوزان هالندر با پسر سفیر ازدواج می‌کند.

    از این نمایشنامه در سال 1969 فیلمی‌به کارگردانی هاوارد موریس و با بازی جکی گلیسون ساخته شد.

    آلن در 1994 از این اثر نسخه ای تلویزیونی ساخت و خودش و مایکل جی؛ فاکس در آن بازی کردند.

    دوباره بزن؛ سام ( 1969) نمایشنامه دیگری است که درمورد نگرانیها و رنجهای آلن فیلکس صحبت می‌کند.

    او یک منتقد سینمایی است که پس از رفتن همسرش؛ به احیای زندگی جنسی از دست رفته اش نیاز دارد.

    دوستان او دیک ولیندا کریستی تلاش می‌کنند تا دوستیهای گوناگونی برایش آماده کنند.

    و او در این بین حتی با روح همفری بوگارت نیز مشورت می‌کند.

    آلن و لیندا عاشق می‌شوند و رابطه نزدیکی برقرار می‌کنند و دست آخر آلن متاثر از فیلم کازابلانکا لیندا را ترک می‌کند.

    فلیکس اولین و تنها نقش آلن در یک نمایشنامه است.

    به اعتقاد او این کار ساده ترین شغل دنیاست.

    او تمام روز هر کاری را می‌خواست می‌کرد.

    بعد ساعت 8 شب پیاده به سمت

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی

دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست. یا به آن می خندید یا نمی خندید. این یک واکنشی آنی ست. شوخی ها می توانند چیزهای زیادی را دوباره آدمهایی که آنها را تعریف می کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می خندید آشکار کنند. به نظر فروید شوخی مثل رویاست. زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خرد آگاهی آدمها دوری می کند. به ندرت پیش می آید که یک ...

دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست. یا به آن می خندید یا نمی خندید. این یک واکنشی آنی ست. شوخی ها می توانند چیزهای زیادی را دوباره آدمهایی که آنها را تعریف می کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می خندید آشکار کنند. به نظر فروید شوخی مثل رویاست. زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خرد آگاهی آدمها دوری می کند. به ندرت پیش می آید که یک ...

در اوایل دهه ۱۸۶۰ با استفاده از وسایلی مانند زوتروپ و پراکسینوسکوپ، مکانیزم‌های تولید مصنوعی به وجود آمده و تصاویر دو بعدی متحرک به نمایش در آمدند. ماشین‌های فوق‌الذکر انواع تکامل یافته ابزارهای ساده اپتیکی (مانند توری‌های سحرآمیز) بودند. این ابزار قابلیت نمایش متوالی تصاویر با سرعتی را داشتند که در آن تصاویر به شکل متحرک به نظر می‌رسیدند. این پدیده ماندگاری منظر نام گرفت. ...

مقدمه: در ابتدا رویکردی بصری به مطبوعات ایران می اندازیم . ایرانیان در قرن هفتم هجری ، یعنی زمان غازان خان ، پول کاغذی داشته اند و این شاید قدیمی ترین نمونه ی چاپ به معنی کاربردی و حرفه ای و تکثیر انبوه باشد . دو قرن پس از آن ، صنعت چاپ در اروپا به صورتی جدید و کامل تر اختراع می شود . و نخستین بار ، تاثیر این اختراع جدید در ایران در سال 1016 هجری . قمری نمایان شد که روحانیون ...

آلن استیوارت کانیگزبرگ در اول دسامبر 1935 در برو کلین آمریکا به دنیا آمد: جایی که در نزدیکی آن 25 سالم سینما وجود داشت. او در 3 سالگی اولین فیلم زندگی اش را دید: ( سفید برفی و هفت کوتوله) و چنان مسحور شده بود که به سوی پرده دوید ت آن را لمس کند. در 5 سالگی یک سینما روی حرفه ای شد. در تابستانها اگر پول داشت هر روز به سینما می رفت. در زمستانها شنبه ها و یکشنبه ها قطعی بود، و گاه ...

بهداشت به معنی سلامتی است اما سلامتی فقط نداشتن بیماری نیست. فرد سالم علاوه بر اینکه بدنی سالم دارد.باید خوشحال و راضی هم باشد. او توانائی برخورد با مشکلات، محرومیت ها و شکست ها را دارد و می تواند به راحتی همگام با دیگران زندگی کند. او تنها از زندگی لذت می برد. بلکه با این کار دیگران را هم به لذت بردن از زندگی علاقمند می نماید. این فرد دیگران را آزار نمی دهد و به زحمت نمی ...

بهداشت به معنی سلامتی است اما سلامتی فقط نداشتن بیماری نیست. فرد سالم علاوه بر اینکه بدنی سالم دارد.باید خوشحال و راضی هم باشد. او توانائی برخورد با مشکلات، محرومیت ها و شکست ها را دارد و می تواند به راحتی همگام با دیگران زندگی کند. او تنها از زندگی لذت می برد. بلکه با این کار دیگران را هم به لذت بردن از زندگی علاقمند می نماید. این فرد دیگران را آزار نمی دهد و به زحمت نمی ...

فصل اول درک دنیای انیمیشن می خواهیم پیش از پرداختن به چگونگی نوشتن کارتون ، قدری در مورد رسانه انیمیشن سخن بگوییم . این بحث شما را در درک وقایع و شرایط کلی دنیای انیمیشن یاری خواهد نمود . به هر حال نویسنده کارتون نخستین حلقه زنجیره تولید آن است و هر چه بیشتر از روند کار مطلع باشد طبیعتاً کار بهتری ارایه خواهد نمود . عدم درک صحیح از اصول تولید و انواع مختلف انیمیشن بزرگترین مانع ...

زواتینی نظریه پرداز سبک نئورئالیسم در 1942، پیدایش نوع تازه ای از سینما را اعلام کرد سینمایی که پیرنگ از پیش طراحی شده و شسته رفته را کنار می نهد، از بازیگران حرفه یی استفاده نمی کند، و برای ارتباط مستقیم با واقعیت های اجتماعی دوربین و تجهیزاتش را به خیابان ها می برد . او اعتقاد داشت که پیرنگ ( طرح داستانی ) شگردی است که ساختاری مصنوعی بر ((زندگی روزمره)) تحمیل می کند و بازیگران ...

بسمه تعالی فروش فیلم های دیزنی و کمپانی های دیگر در عرصه فیلم های انیمیشن که تازگی خاصی از لحاظ تکنیک و سبک ها و موضوعات دارند روز به روز در حال افزایش است آیا می دانید فیلم باورنکردنی ها چقدر فروش کرده است؟ پیلبان در شماره جدید خود اعلام کرد در ستونی به نام فروش باورنکردنی (باورنکردنیها) جدیدترین انیمیشن سه بعدی پیکسار رکورد فروش افتتاحیه آثار کارتونی تاریخ را شکست باورنکردنی ...

ثبت سفارش