مقدمه امروزه بسیاری از اقتصاددانان دراین مورد اتفاق نظر دارند که منابع انسانی پایه اصلی ثروت ملتها را تشکیل می دهد ویکی از عوامل مهم تعیین کننده درروند توسعه اقتصادی –اجتماعی هر کشور محسوب می شود .
تجارب دهه های پس از جنگ جهانی دوم بوضوح نشان می دهد که سرمایه انسانی علت اساسی تفاوت میان کشورها وجوامع مختلف است .در این میان ،افزایش چشمگیر در آمد نفت اعضای اوپک طی دهه 1970 ،اگر چه سرمایه فراوانی در اختیا ر این کشورها قرار داد، ولی سبب توسعه آنها نگردید .این تجربه ثابت می کند که فقدان سرمایه انسانی یا عدم استفاده کار آمد از آن سبب می شود که حتی وجود در آمدهای سرشار نفتی نیز به توسعه واقعی منجر نگردد.
بهره برداری از نیروی انسانی در هر جامعه به عواملی همچون ترکیب سنی جمعیت ،میزان جمعین فعال ومتخصص، نرخ مشارکت واشتغال نیروی کار ،بهره وری نیروی کار و...
بستگی دارد .در این مطالعه وضعیت موجود نیروی انسانی واشتغال در اقتصاد ایران مورد بررسی وتجزیه وتحلیل قرار خواهد گرفت تا تصویری از روند وچگونگی تحولات نیروی کار در کشور به دست اید .در این راستا ،موضوعاتی همچون نرخ مشارکت نیروی کار ، نرخ های اشتغال وبیکاری ، تحلیل مسئله اشتغال وبهره وری نیروی کار در چار چوب بخشهای مختلف اقتصادی مورد بررسی وتعمق قرار خواهد گرفت .
بررسی روند گذشته وجاری عرضه نیروی کار در ایران عرضه نیروی کار یکی از دو مؤلفه بسیار مهم مهم بازار کار است که شناسایی عوامل مؤثر برآن می تواند سیاستگذاران را در اتخاذ سیاست های مناسب برای کاهش نرخ بیکاری کمک نماید .
عرضه نیروی کار تحت تاثیر عوامل اقتصادی –اجتماعی از جمله پوشش تحصیلی ،نرخ بیکاری ،در صد جمعیت دارای تحصیلات عالی ،سرانه تولید ناخالص ملی ،شاخص دستمزد ،سرانه هزینه های تامین اجتماعی و...
قرار می گیرد .
جدول (1) وضعیت جمعیت فعال کشور را به تفکیک زن ومرد طی دوره 78-1345 نشان می دهد .
آن گونه که از جدول پیداست .،جمعیت فعال کشور از 8/7 میلیون نفر در سال 1378 ،رسیده ولی همواره سهمی از آن معادل حدوداً 90 ردصد مربوط به مردان بوده است .
البته روند تغییرات جمعیت فعال زنان در طی سالهای اخیر حاکی از افزایش این سهم می باشد که نوید دهنده نقش بیشتر زنان در بازار کار است .
رشد جمعیت فعال زنان طی دوره 78-1375 بالاتر از رشد جمعیت فعال مردان بوده است .
از سوی دیگر ،رشد جمعیت فعال طی دوره 75-1370 کمتر از دوره 71-1365 بوده است .این کاهش را می توان عمدتاً به دلیل گسترش دانشگاهها وافزایش پوششهای تحصیلی دانست ، ولی به هر حال ،فارغ التحصیل شدن همین افراد در حال حاضر باعث افزایش شدید عرضه نیروی کار شده است .
براساس همین جدول در بین ردورها های زمانی ،تغییرات نرخ رشد سالانه جمعیت فعال زنان قابل ملاحضه است .در حالی که نرخ رشد سالانه جمعیت فعال زنان پیش از انقلاب (55-1345 ) ،4/3 درصد بوده، باشروع انقلاب وتحولات فرهنگی ایجاد شده ،دو دوره (65-1355 )،جمعیت فعال زنان ،سالانه بطور متو سط با یک در صد رشد منفی مواجه گردیده است .در هر سه دوره (70-1365 )،(75-1370 )و(78-1375 ) ،جمعیت فعال زنان بطور متوسط سالانه 5/4 ،5/4 و7/5 درصد رشد داشته است ،که در مقایسه با کاهش رشد جمعیت فعال مردان ،بسیار قابل توجه است وبیانگر تقویت نقش زنان در بازار کار می باشد .
البته باید در نظر داشت که سهم جمعیت فعال ،به مراتب بالاتر از سهم جمعیت فعال زنان است .برای نمونه سهم جمعیت فعال مردان وزنان در سال 1345 به تریتب 8/86 و2/13 درصد بوده است .
تصویری کلی از وضع موجود بازار کار (اشتغال وبیکاری ) در ایران بحران بیکاری از جمله مهمترین معضل های اجتماعی –اقتصادی است مآخذ : مستندات برنامه سوم توسعه جلد 6 اعداد داخل پرانتز متوسط رشد سالانه را در دوره مورد نظر نشان می دهد .
که مشکلات بسیار ی را در کو تاه مدت وبلند مدت بر پیکره اقتصاد تحمیل می کند .
رشد شتابان جمعیت در سالهای پس از انقلاب ،بویژه در سالهای اولیه دهه 1360 ،باعث افزایش عرضه نیروی کار با یک وقفه زمانی 10 تا 15 ساله در جامعه گردید ولی رشد اقتصادی ناچیز کشور امکانات جذب این نیرو را فراهم نیاورد .نتیجه این امر ،بیکاری شتابان بانرخهای دو رقمی در اقتصاد کشور شد .
به عبارت دیگر ،یکی از ویژگیهای بازار کارایران وتحولات آن در گذر زمان ،افزایش نرخهای بیکاری وپایین آمدن نرخهای اشتغال است .
جدول (2) روند تغییرات اشتغال وبیکاری را در کشور طی دوره 78-1345 نشان می دهد .
همانگونه که از جدول (2) بر می اید ،نرخ بیکاری از 9 در صد در سال 1345 با افزایشی بیش از 50درصد به 14 درصد در سال 1365 رسیده است .ولی در سال 1365 ،این نرخ روندی نزولی به خود می گیرد ،به طوری که در سال 1375 از نوبه رقم 9 درصد باز می گردد .ولی از این سال به بعد دوباره روند صعودی پیدا می کند وبا افزایشی بیش از 70 درصد به 16 درصــــد در ســـال 1378 بالغ می شود .
در جدول (3) توزیع جمعیت شاغل به تفکیک جنس طی سالهای 78-1345 آورده شده است .ارقام حاکی از سهم اندک زنان در اشتغال کل کشور بویژه در دهه اول انقلاب است .
جدول (4) وضعیت نرخ بیکاری را به تفکیک مرادان وزنان درطی دوره 78-1345 نشان می دهد .نرخ بیکاری مردان از 8/3 درصد در سال 1345 به 3/15 درصد در سال 1378 افزایش یافته است .
نرخ بیکاری زنان از 19 در صد در سال 1345 به 7/20در صد در سال 1378 افزایش یافته است .
حداکثر نرخ بیکاری زنان در سال 1365 (معادل 28 درصد ) بوده است .گذشته از دلایل اشاره شده در دوره 65-1355 ،تغییر دیدگاه جامعه ودستگاه سیاسی کشور نسبت به فعالیت اقتصادی زنان در بازار کار وکاهش تقاضا برای نیروی کار زنان ،از جمله دلایل افزایش نرخ بیکاری زنان در سالهای پس از انقلاب بیش از نرخ بیکاری مردان باشد ، در حالی که این روند در سالهای پیش از انقلاب معکوس بوده است .
نقش زنان در اشتغال از چند دیدگاه قابل برسی است .تحول در سهم زنان شاغل ، به تغییر در زمینه هایی همچون مشارکت زنان در اقتصاد کشور ،خانواده،بنیه اقتصادی کشور ،وغیره منجر خواهد شد .نکته مهم این است که رشد سهم زنان شاغل می تواند در بلند مدت به کاهش حجم نیروی کار مشور منجر گردد .در دوره های کوتاه مدت، افزایش اشتغال زنان تاثیر بر حجم نیروی کار نخواهد داشت (درواقع اشتغال زنان بخشی از کل اشتغال وکل اشتغال بخشی از نیروی کار است ).
اما در گذر زمان ،افزایش اشتغال زنان بیش از افزایش تعداد آنان در نیروی کار ،موجب به تعویق افتادن سن ازدواج وهمچنین کاهش نرخ زاد وولد می شود و به تبع آن رشد نیروی کار پس از 5/1 تا دو دهه با کاهش مواجه می گردد.
سهم زنان در اشتغال طی دوره55-1345 افزایش وطی دوره 655-1355 کاهش یافته ،واز سال 1365 همانگونه که قبلاً نیز گفته شد مجدداً روبه افزایش گذاشته است .رشد سهم اشتغال زنان روستایی نیز بیش از زنان شهری بوده وبه طور کلی رشد شاغلان زن روستایی نیز از زن شهری بیشتر بوده است .
بنابراین نوعی نیروی نیروی محرکه مخفی در حجم نیروی کار زنان وجود دارد که حتی باکاهش رشد جمعیت ،به دلیل افزایش سهم ومشارکت آنان در حجم نیروی کار در کشور بدان می افزاید .
اگر این نیروی محرکه مخفی در نظر گرفته نشود ،پیش بینی های مربوط به عرضه وتقاضا ی نیروی کار از دقت کافی برخوردار نخواهد بود .
تحلیل نرخهای اشتغال وویژگیهای آن تحولات بازار کار ایران در طول زمان ،کاهش نرخهای اشتغال وافزایش نرخهای بیکاری را به دنبال داشته است .البته باید توجه داشت که آنچه در در محاسبه نرخهای اشتغال وبیکاری منظور گردیده ،تنها آمار اشتغال وبیکاران بوده است وبه مسئله مشاغل کم بازده یا بهره وری اندک وهمچنین به بسیاری از انواع بیکاری های پنهان .کم کاری ها توجهی مبذول نشده است .بنابراین نرخهای اشتغال ( بیکاری) محاسبه شده می تواند بیشتر از (کمتر از ) واقعیت باشد .
اما چه عواملی مو جب پایین آمدن نرخهای رسمی اشتغال وافزایش نرخهای رسمی بیکاری در طول زمان گردیده است ؟عوامل زیر را می توان از جمله عمده ترین علل این امر دانست : 1-رشد جمعیت بویژه در سالهای اول انقلاب ودر نتیجه جوانتر شدن جمعیت ؛ 2-تمایل قابل توجه خانواده ها وجوانان به تحصیلات عالی ؛ 3- کاهش سرمایه گذاری سرانه وتقاضای اندک برای نیروی کار ؛ 4- کاهش نرخ رشد اقتصادی بویژه طی دو دهه گذشته ؛ 5- رشد قابل توجه اقتصاد زیر زمینی در ایران پس از انقلاب .
در مورد عامل پنجم باید متذکر شد که با توجه به اینکه اقتصاد زیر زمینی بخش قابل ملاحضه ورو به رشدی را در اقتصاد ایران به خود اختصاص داده است ،واز آنجا که اشتغال در این بخش به صورت پنهانی است ،آمار رسمی اشتغال در بیان نرخ اشتغال دچار کم گویی می شود واز سوی دیگر ،نرخهای بیکاری بیش از اندازه بزرگ جلوه می کند .عوامل دیگری نیز در پایین آمدن نرخهای اشتغال نقش دارند ولی ارتباط بین اشتغال وسنجه های اقتصادی نظیر رشد اقتصادی ،سرمایه گذاری و...یک ارتباط متقابل است .نمودار (4) تاثیر تغییرات عوامل اقتصادی وجمعیتی را بر بازار کار ملی نشان می دهد .
تحلیل نرخ های مشارکت نیروی کار نرخ مشارکت نیروی کار (LFPR ) به صورت زیر قابل تعریف است : نرخ مشارکت نیروی کار (100) =LFPR ولی درعمل ،محاسبه این نرخ به دوصورت می تواند انجام پذیرد : الف- استفاده از توزیع سنی جمعیت برای محاسبه جمعیت فعال که در این صورت به نرخ محاسبه شده ،نرخ مشارکت نظری نیروی کار اطلاق می شود .بر اساس ،این نوع نرخ مشارکت از دستور زیر قابل محاسبه است : (100 ) =LFPRT ب- استفاده از آمار اشتغال وبیکاری جمعیت که در این صورت ،به نرخ محاسبه شده ،نرخ مشارکت عملی نیروی کار گفته می شود .این نوع نرخ نیز از روش زیر قابل محاسبه است .
نرخ مشارکت عملی نیروی کار (100 ) =LFPRT نرخهای مشارکت نیروی کار را که با استفاده از توزیع سنی جمعیت محاسبه شده است در جدول(5) آورده ایم .از مهمترین ویژگیهای بازار کار درایران ،پایین بودن نرخهای مشارکت نیروی کار ،بویژه نیروی کار زنان است .
این نرخ که از سال 1345 تا 1378 افزایش نامحسوسی را نشان می دهد ولی مهم این است که این نرخ در حال حاضر کمتر از سال 1345 است .در رابطه با عوامل مؤثر در پایین آمدن این نرخ می توان به علل زیر اشاره کرد : بالا رفتن نرخ رشد جمعیت ؛ جوانتر شدن جمعیت ؛ مشارکت ناچیز زنان در بازار کار یا خارج شدن آنان از بازار کار ؛ جدول (6) دلایل کاهش نرخ مشارکت نیروی کار درایران طی دوره مورد مطالعه را نشان می دهد .
همانگونه که مشاهده می شود هر دو متغیر نرخ رشد جمعیت وجمعیت جوان طی دوره 65-1345 در حال افزایش بوده ،که این خود موجب کاهش نرخ مشارکت نیروی کار شده است .
در صد تغییر نرخ مشارکت زنان در این دوره به شدت کاهش یافته واز ان پس روندی صعودی به خود گرفته است که موازی با کاهش نرخ مشارکت نیروی کار است .
معمولاً ،از تبعات پایین آمدن نرخ مشارکت نیروی کار ،بالا رفتن بار تکفل است .
بالا رفتن بار تکفل ،به فرض ثابت ماندن سایر شرایط ،بر نرخ پس انداز ،سرما یه گذاری ،رشد اقتصادی اثر خواهد گذاشت .
بطور کلی ،بار تکفل به صورت زیر قابل تعریف است : بار تکفل =DR همانند نرخ مشارکت نیروی کار ،این نرخ نیز می تواند به دو روش متفاوت محاسبه شود.
الف –بار تکفل نظری : دراین روش ،از آمار گروههای سنی جمعیت به شکل زیر استفاده به عمل می آید : بارتکفل نظری (100) =DRT ب- بار تکفل عملی :این نرخ بر اساس آمار اشتغال وبیکاری به شکل زیر قابل محاسبه است : بار تکفل عملی (100) =D Rp نمودا ر(5) چگونگی وروند تغییرات هر دونوع بار تکفل در اقتصاد ایران را طی دوره 75-1335 نشان می دهد .
روندهای مذکور حاکی از 2تا 5/2 برابر بودن بار تکفل عملی نسبت به بار تکفل نظری است و نوع عملی شاخص مذکور نسبت به نوع نظری آن واقعیت را به مراتب بهتر آشکار می سازد .
با توجه به آسیبهای اقتصادی –اجتماعی ناشی از پاین بودن نرخ مشارکت نیروی کار وعواملی که موجب پایین آمدن این نرخ گردیده است برای بالا بردی این نرخ وجلوگیری از بروز اسیب های مطرح شده ،این عوامل باید روندی معکوس را در پیش گیرند ،یا به عبارت دیگر : 1)نرخ