رفتار احساسی و مؤثر برپایه قضاوت اخلاقی و رفتار درست.
توصیه بنحبیب به ما این است که در مقابل پیچیدگیهای روشهای جهانی شدن مقاومت کنیم با مشاهده سخنرانی خبررسانان حوزه اخلاق حداقل در دوره نمونههای سیاسی یا دردادگاهها و نقطهنظر او این است که ادامه این (جستجو) بهصورت گفتگوهای معمولی اخلاقی در این دورهها و قدردانی از دیگران باشد.
او پیشنهاد میدهد که اگر نگهداری گفتگوها و رشد متقابل فهم به صورت هدف دربیاید، بلکه موفقیت و رضایت عام و نظریه و سخنرانی میتواند نقطهنظر را بدون التماس از انسان اقتصادی یا سیاسی نشان بدهد.
دریک گفتگوی معنوی یا اخلاقی کلید صلاحیت در توانایی نگهداری گفتگو و صحبتهاست.
«دراین گفتگو، من باید بدانم چطور گوش دهم، چطور دیدگاه تورا بفهمم.
چطور یاد بگیریم دنیای خود را نشان بدهم تا تو آن را ببینی، اگر من نتوانت گوش بدهم، نتوانم بفهمم و نتوانم نشان بدهم گفتگو متوقف میشود یا به بحث کشیده میشود یا شاید نفر دیگر هرگز شروع نشود.» اگرچه نقش نقش خبررسانی تکمیل میشود وقتی ما قابلیت شکست را در چشمانداز مجازی روابط انسانهای بزرگسال تمرین کنیم.
ایدهآل برای جهانیشدن در این دیدگاه گسترش موضوع گفتگو قابلیت شکست در بزرگترین اندازه ممکن است.
دیدگاه معنوی سپس همیشه میآید.
رشد ظرفیت پذیرفتن ما در این دیدگاه، شکست چشمانداز و گسترش تمرین تصور کردن اخلاقی، شریک اخلاقی، شریک خوب بودن در گفتگوی معنوی باعث ایجاد ارتباط صمیمی در مهارت روایت و صلاحیت میشود.
توانایی فهم ما داستان دیگری است.
یکی شدن اشخاص بهصورت بالقوه در حوزه اخلاق قابل توجه است.
اگر آنها نقش خود را باز کنند دریک گفتگوی معنوی و قضاوت شایسته داشته باشند از دیدگاه اخلاقی آنها گفتگو و مهارت روایت خود را و همچنین هویت خود را شکوفا میکنند.
اگر حسابداری باعث کمک به گفتگو باشد آن باید بیشتر شامل صحبت و گفتگو باشد.
آن نمیتواند محتوی این تصور باشد که شغل به سادگی حالتی از حقیقت باشد و بنابراین محروم کند از هر گفتگو.حسابداری باید وسیلهای گفتگوای باشد که کمک را از شرکتها میبرد و از طریق این فعالیتها تأثیر میگذارد.
تکنولوژی جدید بهطور خاص اینترنت هیجان ممکن ناشی از حسابداری به مبنای گفتگو را نشان میدهد.
حالا تکنولوژی امکانپذیر، باعث یکی شدن واقعی شده است.
ادعای بنحبیب این است که قضاوت شایسته و مخصوصاً قضاوت اخلاقی مستلزم تمرین در روایت و مهارت تفسیر است.
مالکیت است که به ما اجازه میدهد خود را در موقعیت دیگری ببینیم.
پیروی از اعتبار قضاوت در دسترس یک طرزفکر بزرگ است، این فکر کردن فراتر از حد یک شخص است.
او استدلال میکند که ما همیشه در تعامل در قضاوت اخلاقی در پاکدامنی غوطهوریم در شبکهای از ارتباطهای انسانی و تفاسیر.
او پدیدهشناسی قضاوت اخلاقی را طرح میکند که حسابهای غوطهور در هویت و فعالیت روانی و نمایش فعالیت اخلاقی در دوره خبررسانی را در بر میگیرد.
او به سه ناحیه که به قضاوت اخلاقی نیاز داشتند را تشخیص داد.
348 اول، او اینطور استدلال کرد که وضعیت اخلاقی مربوط نمیتواند بادوره مدل قضاوت کانت سروکار داشته باشد.
قضاوت در عموم و بهطور خاص ارزیابی وظیفه اخلاقی که وضعیت را ثابت نگه میدارد و شرایط محیط را تحمیل میکند.
بهمحض اینکه ما نتوانیم موضوع حساب خاصی را در جهان داشته باشیم آن درگیر میشود و متحمل شرایط خاص میشود.
دوم، او اصرار میروزد که ارزیابی اخلاق عمل تمرین تصور معنویت را در روایتهای مفصل و شرح را در دورهای که فعالیت ممکن است فهمیده شود بازیابی میکند.
نگران شدن درمورد قضاوتهای شایستهای که ما در فعالیتهایمان به آن احتیاج داریم.
به وسیله توانایی تصفیه و کاربرد آن تحقق میشود.
توانایی تصور فعالیتها درحال رسیدگی در در دورههای مختلف شرح و روایت است.
ما بهتوانایی فهم و درک احتیاج داریم در فعالیتهای نه فقط از چشمانداز خود یا از چشمانداز نقش ذهنی جهانی اما آن میتواند دیده و فهمیده شود توسط تأییدات دیگر از خودش میباید توانایی قصور را داشته باشیم و روایت کنیم دروههای دیگر را که خودمان درک کردهایم.
در هویت فعالیتهای اخلاقی نمیتواند در نقشهای حاکم برعموم تفسیر شود.
و در موارد خاص اما مستلزم تمرین تصوراخلاقی که در گنجایش فعالیتهای ما مؤثر است، میباشد.
و تفکر در مورد روایتهای ممکن و شرح اینکه فعالیتهای ما میتواند توسط دیگران فهمیده شود.
سرانجام بنحبیب استدلال میکند که فرمول بندی و ارزیابی منظور اخلاقی و مستلزم حداکثر تمرین تصور و تخیل است ما بهمنظور خود در روابط هویت میبخشیم و آنهاوارد در روابط جهانی میشوند.
فرمولبندی معانی روایتها یک میانجیگر را درگیر میکند و گذشتهها و پروژههای آیندهامان ممکن است به این سمت میل کند که: چطور بفهمیم و فهم اینکه چطور دیگران را درگیر کنیم.
«ارزیابی منظور یک نفر مجسم کردن اصول اخلاقی است.
فهم تاریخ روایت یک بازیگر هم باعث خودشناسی و هم باعث نشان دادن خود به دیگران میشود.
حسابداری قضاوت همیشه اخلاقی است.
آن همیشه در کنار ابعاد اخلاقی ابعاد قانونی و تکنیکی دارد.
قضاوت حسابداری شایسته، چه باعث وابسته شدن حسابداران یا گزارش اشخاص شرکتها به سادگی نمیتواند کار کارشناسی خاص این مورد را یا نقش حسابدار یک موسسه را داشته باشد.
اگرچه در جهان نقش موسسات باید برای تحمل موارد خاص مناسب باشد.
این نکته قبول دیدگاه اخلاقی را درگیر میکند که ما در دیدگاه خود آن را میبینیم.
این نکته اخلاقی مستلزم تبادل روایتهاست.
آن بازیابی میکند نقشهای درگیر شده که قادرند فهمیده بشوند در وضعیتها و خوانده شوند بهطور متناوب این دیدگاه ایدهآل میتواند توسط اهداف معتبر اجتماعی نهادیه شود و بهصورت استانداردهای حسابداری دربیایند.
اگرچه ایده چشمانداز متقابل درهمه قضاوت اخلاقی صدق میکند آن صدق میکند در قضاوت انفرادی که وابسته به گزارش حسابدار یا حسابرس یک شرکت است.
ما در اینجا به این مسئله اصرار میورزیم که اجتناب اخلاقی میتواند توسط تمرین حسابداری نگه داشته شود.
یک خبررسان بزرگ ایدهآل اخلاقی نیاز دارد به بردن و صدق کردن سطوح مختلف حسابداری و قضاوت.
349 فقط ترکیب تناسب به قضاوت اعتبار میبخشد و اصول متناسب میتواند نیروی اخلاقی واقعی را در تمرین حسابداری نگه دارد.
تاجایی که اصول حسابداری به صورت نقش هستند، تجویز برای دوباره محکمسازی تمرین حسابداری، برای گرایش بر پایه دستیابی به حسابداری است.
حساسیت در روایت و صلاحیت نیاز به بازی سهمرحله از تصمیمات حسابداری دارد.
نکته اول مربوط به موضوع حسابداری و مشکلات هویت است.
حسابدار و شرکتها و عوامل آنها باید آگاهی خود را از تأثیرات گزارش فعالیت بالا ببرند.
برای انجام این آنها به نگهداشتن قوه تصور خود در موقعیتهای دیگر نیاز دارند و آنها میتوانند این کار را با داشتن روایت براساس فهم داشته باشند.
دوم حسابداری جایگزین در دورهها در بخشهای موثر تشخیص داده میشود، از دیدگاه فهمیدن نوع ضربه نه فقط در دوران پیروی بهعبارت دیگر در اصول جهانی سرانجام، فهم روایت باید پیریزی شود با ارزیابیهایی توسط حسابداران و نگرانی اشخاص شرکتها از منظور اخلاقی انسان.
از بین این گفتگوها، واقعی و تصور در فهم روایتی خود و اظهارها میتوانند توجه اخلاقی خود را موضوعهای شرکتها و تمرین حسابداری بدهند.
جستجو برای یک تنظیم (تعادل) معتبر بین اقتصاد و اجتماع از میان روایت عبور میکند.
هرمرحله شامل تمرین تصور اخلاقی است.
آن شامل تصور تفسیر و فهم تاریخ روایت است.
پدیده شناسی قضاوت اخلاقی بنحبیب میتواند بهصورت کاربرد طراحی کانت از بازتاب زیباییشناسی قضاوت در حوزه اخلاق، قضاوت بازتابنده کانت شامل اهداف معتبر است، آنگاه شامل کاربرد انتقادی بازتاب برروی قضاوت که درحساب چشماندازهای آن مؤثر است.
در درجه اول تشخیص قضاوت واقعی و امکانپذیر از دیگران است.
دیدن اشیاء از دیدگاه ما.
سپس قضاوت اعتبار و طراحی نیرو و موافقت وجود دارد.
قضاوت شامل پیشبینی بین ارتباط با دیگران است.
با برداشتن حساب در موقعیتی دیگر بازتاب قضاوت میتواند بر محل موضوع و اعتبار قطعی آن.
کانت بر حد موقعیت انفرادی و بازتاب تفسیر که خلاصه حواس است که از موقعیت هرکس است اما قضاوت ما را آماده میکند.
برای بنحبیب تمرین قضاوت اخلاقی همیشه به گنجایش افکار بزرگ بستگی دارد.
این گنجایش خودمان را در فکر دیگران.
فکر کردن از چشمانداز دیگر» در استدلال بنحبیب اگرچه رد میکند کانت را و منظور او را که مابه نحوی یکسان در دوران اخلاقی با فکر کردن میتوانیم در رد شدن آن مؤثر باشیم.
بن حبیب پیشنهاد میدهد که اگر ما پیشینه عقلانی را رد کنیم اما جهانی شدن اصول اخلاقی تصور بزرگ شدن بالقوه گفتگوهاست.
بزرگ شدن استدلالی اخلاقی، این بهتر است که این بزرگ شدن خبررسانها و آزاد شدن آنها برای تصور بهتر.
بنحبیب تأکید میکند که این تفکر از مکان دیگر مستلزم تمرین آیین تفسیر کتاب مقدس است که خودش باعث شدن میانجیگری و مطالبات عدالت و تقوا میشود.
در توسعه کاربردی اخلاق و تصور سیاسی در گفتگوها دریک جامعه واقعی و فضای شهری که ما با روایتی عجیب مواجه میشویم.
احساس و دوستی و انسجام ممکن است ظهور کند و ما را به سوی عدالت و نقطه پایان هابرماس و خبررسانی اخلاقی میبرد: «روایت قدرت به یادآوردن تصور اخلاقی و ایجاد انگیزه کار است که باعث پیشافتادن از نیاز حداقل و وظیفه محض و توجیه است.
این بینش افق فکری و خبررسانی اخلاقی را گسترش میدهد.» بنابراین، درحالیکه از چشمانداز کانت یا هابرماس برتری واضح بین تمایل به حفظ بین اجتماع باتقوا و عدالت فاقد شخصیت و تقوای خصوصی خوب معلوم است.
تصور بزرگ بنحبیب از خبررسانی اخلاقی اجازه میدهد برای تقاضای میانجیگری درست و بهبار نشستن دوستی و انسجام.
این میانجیگری ممکن میشود با تمرین روایت تصور که ترویج میدهد توسعه همدردی و تأثیر میگذارد وقتی که ما احساس میکنیم به طرف یک گروه بزرگ انسانی میرویم.
آن مستلزم شخصیت برداری عدالت است مکمل عدالت به عشق در بخشاخر این مطلب مایه کار ریکوئر باز میگردیم و بیشتر توجه میکنیم به ارتباط مناظره بین عشق و عدالت.
او به بیتناسب بودن ابتدایی بین عشق و عدالت را به رسمیت میشناسد.
اما او به ما استدلال میکند برای تحقیق از میانجیگری کاربردی بین آنها- میانجیگرها اجازه میدهند بهما با گفتن سریع که همیشه شکننده و موقت هستند.
7- عشق و عدالت، منطق فراوانی و منطق همارزی ریکوئر پیشنهاد میکند که تلاشهای رسمیای که باعث میشود چکیده تجزیه و تحلیل که مضامین برگشت داده شده و برجستگیهای عشق میشود برای مثال تجزیه و تحلیل متنی، حامل تمایل به تصور ناسازگاری است.
در موارد خاص او پیدا میکند کسانی را که ناتوان در کنترل تنش هستند یا دچار ناهماهنگی بین برجستگیهای ازخودگذشتگی و تقابل هستند و بین منطق فراوانی و منطق همارزی که به صورت منظم در ادبیات عشق دور میزنند.
او برای تنظیم و تعادل پیشنهاد میکند غیراحساسی، امتحان عشق ما باید به آنها بهصورت پیچیده نگاه کنیم.
فرمها به سخنرانی که درمورد تصور «تسطیح کردن مقاومت میکنند آنالیز فیلسوفانه را باعث میشوند برای عشق صحبت میکنند اما با نوع دیگری غیراز زبان عدالت.
ما باید به جنبههای خلاقانه زبان که هابرماس علاقه به حفظ آنها دارد نگاه کنیم و آنها ازهم جدا کنیم.
و در یک مکان مناسب برای خبررسانی از آن استفاده کنیم.
ریکوئر از جنبههایی مطابق کتاب مقدس برای توجه مستقیم ما استفاده میکند برای سخنرانیکردن در مورد عشق.
او اول دلیل میآورد که صحبت کردن درمورد عشق و ستایش بالقوه وظایف در راههایی که به سخنرانی درمورد سطوح مختلف اصول ختم میشوند او معانی بیان استفاده شده درکتاب مقدس امتحان میکند با تجلیل از عشق و نشان دادن اینکه چطور وسایل استفاده شده درمورد تلاشها برای منزوی معانی انفرادی مقاومت میکنند.
این مقاومت میتواند باعث سختتر شدن علاقه شرکتها به تجزیه و تحلیل شود و در احساس وضوح تصور در مورد عدالت شود.
351 دوم، او توجه خود را به نگرانی اجباری در مورد صحبت راجع به عشق میبرد.
بهنظر میرسد چیزی رسواییامیز در موردعشق فرمانده دهنده وجود دارد که امر به احساس میکند.
تکیه عجیب درمورد اجبارعشق این است که صحبت درمورد برخواستن عشق مووضع این است که چطور باید فرمان به عشق را بفهمیم.
علاقه به خدا و علاقه به همسایه چه قدرت و نیرویی میتواند اینگونه فرمان بدهد؟
پاسخ ریکوئر به این پرسش این است که قدرت فرماندهنده به عشق خودش عشق را پیدا خواهد کرد.
استدلال ریکوئر این است که برطبق نقاشیهای روزنبرگ رابطه عشق بین خدا و عشق یک قانون بنیادی و فرماندهنده به عشق است: «در لغت قانون هر لغت این است عاشق پیامی را به معشوق خود میفرستد.
مرا دوست داشته باش!
این فرمان حاوی این مطلب است که میتوان از این همه عطوفت زیاد پیروی کرد.» ریکوئر به ایجاد ارتباط با فرمان عشق با صحبت کردن درمورد ستایش ادامه میدهد و پیشنهاد میکند که ما از این جمله آمرانه استفاده شاعرانه کنیم.
چون گرفتاری عشق و ستایش و بهوضوح این نکته را میرساند که ما به سادگی میتوانیم فرمان عشق را به یک وظیفه اخلاقی کاهش دهم.
این نشاندهنده غیرقابل کاهش بودن اخلاق به یک اخلاق آمرانه است.
سومین نکته عجیب درمورد صحبت عشق و احساس را درگیر میکند.
در سومین جنبه او استدلال میکند که بهترین فهم در دوران شاعرانه عشق و قدرت استماره است.
مطالبات فوری در جمله دوستم داشته باش که از طرف عاشق به معشوق تشکری پویا از که تأثیرات ممنوعی که