دانلود مقاله تئاتر و سینما

Word 62 KB 8313 19
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۰,۰۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تئاتر هنری بسیار قدیمی از زمان قرون وسطی وجود داشته است ولی سینما در حقیقت سالها بعد پدید آمد و در ابتدا ی کار به علت هجوم سیل عظیمی از مردم به سوی این هنر که برایشان جذاب بود باعث گشت کار تئاتر کسادگردد و مخالفانی برای سینما قدبرافراشتند و آن را ضدخلاق و ترویج دهنده فساد دانستند و در حقیقت نوعی جنگ میان نهاد قدیمی و جدید پدید آمد و بالاخره سینما پیروز شد با وجود سنگ اندازهای زیاد و ماندگار شد .

    در نظر سطحی فیلمهای سینمایی داستانی شباهت نزدیک به نمایشهای تئاتر نشان می دهند ریشه فیلمها تجاری سالهای اولیه قرن حاضر را نیز باید در همین یافت اما از چند جنبه اساسی با تئاتر فرق دارد : سینما با لقوه توان بصری دقیق و روشنتر هنرهای تصویری را در خود دارد و به علاوه قابلیت روایی آن نیز از تئاتر بیشتر است .

    در قلمرو روایی آن نیز از تئاتر بیشتر است .

    در قلمرو روایی در امر روانشناسی و درامر رفتاری ویلیام وایل در گزینش نمایشنامه روبا ه های کوچک نوشته لیلیانی هلمن هیچ تردیدی به خود راه نداد و همه آن را باهمان تمامیت تئاتری خود به فیلم برگردانده .

    مقوله سینما و تئاتر هر دو از جهاتی در هنر جایگاهی دارند و از جهاتی هم در مقوله لذت بدن انسان و به گونه ای سرگرم کردن وی می توان به حساب آورد ولی لذتی که از این دو انسان می برد بسیار با هم تفاوت دارند لذت تئاتر یک لذت والاتر و اصیل تر و حتی می توان گفت اختلافی تر از لذت فیلم دیدن در سینما می باشد ظاهراً و جدانمان بیدار می شود در حقیقت انگار سینما نوعی کاهش ناگزیر ولتاژ و اتصال کوتاه‌ مرموز زیبایی شناختی ما را از تنش خاکی که بخش عمده تئاتر است محروم می سازد تفاوتهای شایان دیگری در این میان وجود دارد[1] «از هر نظر که بخواهیم به تئاتر و سینما نگاه بیندازیم در حقیقت از تمامی جهات به هم نزدیک اند و هم دوراند .

    ولی در این میان برهم تاثیراتی متقابل دارند در سینما می توان با استفاده از فنون مختلف ما نند کم کردن یا افزودن سرعت روی هم قرار دادن تصویربا فیلمبرداری با حرکت دوربین روی[2] را نمی توان بر روی صحنه تئاتر نشان داد و به روشی آن را تقلید کند اما می‌توان کاری را که در سینما انجام می گیرد و تئاتر توانسته آن را تقلید کند و آن فلاش یک است بازگشت به گذشته است و حتی بسیاری از کارگردانیان در تئاتر خود از فیلم های سینمایی استفاده نمودند مثل آیزنشتاین در یک نمایشنامه خود به نام زرنگترین که دم به تله می دهد که در سال 1924 به اجرا نهاد از صفحه هایی که به صورت فیلم پخش می شود استفاده نمود.» تئاتر بر سینما بسیار ژرف می باشد به طور کلی در بسیا ر از فیلمهای سینمایی می‌توان تئاتر را لمس نمود مخصوصاً در فیلمهای خانوادگی و خصوصی و روانشناسی و باز می‌توانیم ببینیم این فیلمها بر عکس فیلمهای پرجنب و جوش و بسیار چشمگیر بر تعداد محوری شخصیت متمرکز می‌شود و در مکانی بسته نقش خود را ایفا می‌کنند و روابط و کشمکش‌ها را بسیار دقیق نشان می‌دهند مثل اینگماربرگمن فیلمساز یست که در آثار خود از صحنه تئاتری بهره برده است مانند صحنه‌های از زندگی زناشویی لبخندهای یک شب تابستان یا فریادها و نخها می توان تئاتر را کاملا حس نمود .

    در نهایت به جای آنکه این دو وسیله بیان را رقیب یکدیگر بدانیم بهتر است که آنها راچون دوشکل نمایشی در نظر بگیریم که هر یک هنر خاص خود و توانایی غنی کردن یکدیگر را دارند .

    پیش گفتار: غالبا از خود پرسیده ام که از صفحه تئاتر یا پرده سینما کدام یک را بیشتر دوست دارم معمولا پاسخ هر دوبوده است .

    البته نفس کارچه روی صفحه و چه در پرده سینما یکسان است منتهی تنها ازنظر تکنیک با هم متفاوتند .

    و زمانی که در روز جلسه اول تاریخ سینما قضیه تحقیق سینما و ....

    مطرح گشت در ذهن خود فورا به سراغ سئوال قدیم خود که سینما و تئاتر چه تفاوت و شباهتی دارند و این موضوع را برای تحقیق انتخاب نمودم و منابع زیادی در این رابطه یافتم و برای سوال خود جوابی پیدا کردم و زمانی که خواستم به نگارش این تحقیق بپردازم دیدم گستردگی این تحقیق بسیار زیاد است، رفتم و این جوابی قانع کننده بسیار زیاد است پس تصمیم گرفتیم که ابتدا تئاتر این دو را نسبت به هم نوشته و بعد در مورد یک تفاوت شایان ذکر این دو که همان بازدیگر نیست رو مورد توجه قرار دهم و دراین تحقیق و به ایجاد رسیدم که تئاتر و سینما بسیار از هم تأثیر گرفتند در این منابع گاهی ذکر صحنه‌ای از یک فیلم شده بو و من فورا به سراغ آن صحنه از فیلم رفته و شباهت آن تئاتر را می بافتم و تفاوتهای زیادی نیز دارند در حقیقت دلیل اصلی این که من در تحقیق خود بازیگری در سینما و تئاتر را باهم مقایسه کردم دلیل خواندن این جمله در کتاب سینما چیست آندره بازن بود: 1- در تئاتر وجود انسان بسیار اهمیت دارد ولی درام در سینما می توان بدون بازیگری باشد مثلا دری که به شدت بسته می شود رقص برگی در باد و امواجی که خود رابه ساحل می کوبند ومی توانند تئاتری دراماتیک را تشدید کنند در برخی از شاهکارهای سینما یی انسان تنها به صورت سیاهی لشکر است و به عبارت دیگر طبیعت نقش اول را ایفا می‌کند و انسان نقش دوم را مثل فیلم نانوک و مرد آرام موضوع مبارزه انسان با طبیعت است باز نمی‌توان آن را با کنش تئاتری مقایسه کرد زیرا که سرچشمه و محرک اصلی کنش طبیعت است نه انسان».

    و این جمله مرا واداشت تا به این برسم که تفاوت بازیگری در سینما و تئاتر در چه می‌باشد.

    و علت دیگر این بود که من هرگز درک نکردم چرا بازیگر خوب تئاتر در سینما خوب کار نمی‌کند.

    در هر صورت به طریقی به تمامی جوابها رسیدم ولی در جمع بندی مطالب بسیار مشکل داشتم زیرا مطلب بسیار گسترده بودند در هر صورت با تلاش زیاد این تحقیق را به پایان رساندم .

    امیدوارم رضایت شما را جلب نمایم.

    سینما حضوری غایب و تئاتر حضور زنده : بسیاری از منتقدان در غیر مادی بودن تصویر بر پرده سینما چیزی را دیده اندکه شگفتی عمیقتر هنرهفتم را تشکیل می دهد در حقیقت بسیار بر توهم در تئاتر تاکید شده است اما باز سینمایی با وجود تصویری دو بعدی بر روی پرده سفید تو هم انگیز‌تر است تصویر حضوری غایب است همه چیز در آن توهی است برجستگی عمق فضا مادیت اشیا و شخصیتهای فیلم :زیرا از تعدادی تصویر که مدتی روی پرده سینما می افتد برای ما توهم واقعیت را ایجاد می کند و دقیقا رویا می ماند .

    شباهت میان تصویر سینما و تصویری که در خواب می بینیم زیاد است[3] «کرسبیتان متزا مورد تاکید قرار می‌دهند وی با شرح و بسط این شباهت نتیجه می‌گیرد که سینما بیش از سایر هنر پای تجسمی به بخش خیال و ضمیر ناخو د آگاه ما ارتباط دارد.

    سینما هنر غایب و تئاتر هنر حضور است همه چیز در این تناقص خلاصه می شود در واقع اگر مجموعه عناصر دیداری و شنیداری را که کل نمایش تئاتر را تشکیل می دهند مورد بررسی قرار می دهیم ملاحضه می کنیم که این عناصر در سینما هم وجود دارد متن کلما سیون صداپردازی موسیقی لباس دکور حرکات بیان پیکر و بیان چهره آنچه که سینما کم دارد آزمون حضور است.[4] اتحاد میان بازیگران و تماشاگران آن گونه که در تئاتر است در سینمانمی تواند وجودداشته باشد درروی صحنه میان آفرینش و بازی هنر پیشگان و ارتباط تماشاگران که بازی بازیگران را می نگرند همزمانی وجود دارد ولی در سینما میان آفرینش فیلمبرداری صحنه و ارتباط «برپرده آوردن فیلم در برابر تماشاگران» فاصله وجود دارد این فاصله تنها زمانی نیست بلکه زیبا شناختی نیز هست زیرا صحنه به صورت متوالی گرفته نمی شود بعد از اتمام فیلمبرداری در جریان مونتاژ برخی صحنه یا جابه جا یا کوتا ه و حذف می شوند و با دستکاریهایی در رنگ صورت می گیرد .

    قدرت تاثیر گذاری که در تئاتر با حضور فیزیکی بازیگر صورت می گیرد خیلی بیشتر از سینما است به همین علت نویسندگان تئاتر حق نمایش کارهای خشونت آمیز را در دوره کلاسیک نداشته ولی در سینما به راحتی و بی پرواتر صحنه های عاشقانه و خشونت آمیز را می‌نویسند نویسندگان و تماشاگران می‌بینند ولی اگر همان صحنه با را در تئاتر ببینند با بازیگران زنده می ریختند به هم.

    پس مفهوم حضور زنده برای تشخیص تفاوت تئاتر و سینما اساسی است حتی در انگلستان تئاتر را تئاتر زنده می نامند در حالی که سالن سینما را کافی از تصاویر خوانده اند.

    بازیگری در سینما و تئاتر : بازیگری با تمام وجود چهر قیانه صدای خود هنر آفرینی می کند وظیفه او این است که خویشتن را با نقشی که به عهده دارد یکی سازد صدا، طرز سخن گفتن حالتهای قیافه و به طو ر کلی همه اعمال و اندیشه‌های او با نقشی که دارد تطبیق کند با زیگر که خود موجود زنده است و ا ز خود اخلاقی و رفتاری دارد باید همه آنها را فراموش کند و همه وجود وضع قیافه و همه چیز و حتی احساس دیگری را نشان دهد و نقش یک انسان دیگر را باز ی کند .

    بازیگر مثل هر انسان زنده صاحب صدا و چهره و قیافه و حالتی است که با سرشت او آمیخته است و متخصص به خود اوست .

    1- «بازیگر این همه را تغییر می‌دهد تا بتواند خودش را با نفش که به عهده اش می گذارند تطبیق دهد.

    با توصیف هگل در ورد بازیگری می توانیم بفهمیم که بازیگری کار چندان آسانی نیست وا ز خود گذشتگی بسیار می خواهد ولی نگرانی بی مورد است زیرا اگر فنون این هنر را بیاموزیم کار تا اندازه ای بسیار زیاد آسان می شود باقی می ماند تجربه شخصی فرد البته این نکته نیز حائز اهمیت می باشد که تکنیک تنها شرط نیست بلکه استعداد نیز دروجود افراد باید باشد.»[5] 2- «در بازیگری برروی صحنه مانند هر رشته هنری دیگر تکنیک در تکامل شکل بازی موثر است و به همین دلیل تکنیک چهارچوبی است که بر مبنای آن بازیگر نقش حددرا بنای موثر است و به همین دلیل تکنیک چهارچوبی است که بر مبنای آن بازیگر نقش خود را بنای می‌نهد و پایه اساس محکی دارد و هرزمان که به مشکلی برخورد می‌تواند به آن تکنیک تکیه کند.[6] استانسیلاویسکی: بما اینطور تعلیم می‌دهد که بازیگر باید در تمام مدت بازی از فکر اصلی که پشت شخصیت که او نقش او را ایفا می‌کند نهفته است آگاه باشد و این را مقدم ترین وظیفه خود بداند تکنیک در واقع وسیله علمی بازیگر است و به او کمک می کند که از عهده وظیفه مهمی بر آید .

    آگاهی برتکنیک به بازیگر استعداد تدبیر و کاردانی می بخشد و به قوه خیال او پروبال می دهد ولی از طرفی دیگر اگر بازیگر فقط مهارت عملی نه استعداد ذاتی داشته با شد وتکنیک او هر چه قدر هم پربار باشد به او کمکی نمی‌تواند کمکی کند و این مسئله تکنیک در تئاتر بسیار مطرح تر می باشد زیرا بازیگر حالت خود را براساس نمایشنامه های مختلف عرض می کند و این کار نیاز مندیک نوع قابلیت انطباق است که با تجربه بدست می آید گاهی اوقات اجرای مکرر در نقش زیبایی.

    تکنیک او را قوی می گرداند ولی انگیزه ای که درارای نقش می باشد فراموش کند در غیر اینصورت بازی او به سوی کلیشه کشیده می شود و این بدترین و نابخشوده ترین عیب است .

    بازیگران بزرگ سینما و تاتر همیشه می گویند که روی صحنه که می رویم باید چنین تصور کنیم که از صحنه بی اطلاعیم و خود را متقاعد کنیم که با ذهن خالی روی صحنه آمده ایم و بیان هر مطلب یا چیزی تو جهان را به خود جلب می کند و به کلیه حواث و اتفاقات برایما غیر مترقبه و بانگاهی پرسشگرایانه باشد و نکته دیگر تسلط و اعتماد به نفس است عدم اطمینان و پریشان خیالی برای یک بازیگر همیشه موجب شکست است او باید در تمام نقشهای که بازی می کند تسلط و اعتماد به نفس داشته باشد در حقیقت مقوله بازنگری چه در سینما وچه در تئاتر نقشی ست متقابل و دو جانبه مانند بازی شطرنج حرکت یک بازیکن

  • فهرست:

    مقدمه
    پیشگفتار 54
    سینما حضوری غایب و تئاتر حضور زنده 11-6
    تفاوت تکنیک بازیگری در سینما و تئاتر 25-11
    خاتمه 26-25
    منابع 27


    منبع:

    ندارد.


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله تئاتر و سینما, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله تئاتر و سینما, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله تئاتر و سینما

فصل اول مقدمه تئاتر مدرن ، معنی گسترده ای است که وقوع آن دست کم زمانی نزدیک به یک قرن را در خود نهفته دارد . مدرن بودن در تئاتر صور مختلفی را در بر می گیرد و هر روشنفکری که در امر تئاتر تجربه ای را به انجام رسانده ، وجهه نظر خاصی را ارائه کرده است که در نوع خود تاثیر گذار بوده است ...گاهی در نزد آنان همه چیز در قدرت بازیگران شکل می گرفت ، زمانی سخن و دیالوگ تئاتری سلطه داشت ، ...

بازیگری چیست ؟ بارها از خود پرسیده‌ام، چگونه می توان به این سئوال پاسخی داد که هم قابل قبول باشد و هم حق مطلب را ادا کرده باشد. قبول، از نقطه نظر عام عرض کردم، چون می پندارم، تمام تئوری‌ها در بازیگری راهگشا و ضروری اند ولی هیچ گاه در توضیح خود حق مطلب را ادا نکرده‌اند . حق مطلب یعنی آن اتفاق ظریف و پیچیده ای که در ذهن بازیگر شکل می‌گیرد و به روان و جسم او منتقل می‌شود. بین آن ...

هنرپیشه به عنوان یک داستانگو و کسی که دایم رنج می کشد، بین دو مضمون متعالی قرار گرفته است. این دو مضمون را با عنوانهای «هنرپیشه» و «کمدین» تعریف کرده اند. نخستین مقوله درباره هنرپیشه ای است که لذت و رنج را از طریق شخصیت درونی، صدا، حرکت و شیوه های خاص بیانی خودش نشان می دهد؛ همیشه «خودش»است و به خاطر داشتن حساسیتهای خاص دربیان عقاید و احساسات، خوش خلقی و گیرایی منحصر به فرد ...

بسمه تعالی نمایش ( تئاتر ) زبان تئاتر : نخستین خاستگاههای تئاتر در تاریخ مفقود شده است . ما نخستین بار با شکلی نسبتا تکامل یافته از آن در حدود 540 سال پیش از میلاد در یونان باستان روبرو می شویم . یک نظریه بر آن است که خاستگاه تئاتر نوعی شعائر است . احتمالا مراسم مربوط به مراسم دیونوس ( خدای بار آمدی و شراب ) نخست شامل بازی سازی دوبار ه روی دادهای گوناگون سرگذشت او بوده است . ...

تاریخچه، سیر پیدایش، تحول و تطور صحنه پردازی در دوره مختلف تئاتر ارکان تئاتر: بازیگر، تماشاگر، صحنه، نویسنده، کارگردان و طراح صحنه می باشند. و بعد افرادیکه فعالیت آن در پشت پرده جهت کار یک نمایش ضروری است از جمله: طراحان لباس، نور و گریم، مسئولین نور و صدا، گریمورها، مدیران صحنه و سالن، مسئولین کارگاههای دکور و لباس و یکدیگر یک مجموعه تئاتری. در ادوار گذشته، نویسنده، بازیگر نیز ...

چرا باید به تماشای تئاتر برویم ؟‌ قبل از هر گونه صحبتی و به قول نه چندان معروف ! بی محابا به سر اصل مطلب رفتن این سوال مطرح می شود که اصلاً در زمانه ای که تلویزیون ، ماهواره و اینترنت وجود دارد چرا هنوز تئاتر حیات دارد و هر روزه جشنواره های مختلفی در دنیا ( خوب ما هم که بیرون از دنیا نیستیم ! ) برگزار می شود و هر روز عده زیادی از مردمان به تمرین و اجرای تئاتر می پردازند جالب است ...

ارکان تئاتر: بازیگر، تماشاگر، صحنه، نویسنده، کارگردان و طراح صحنه می باشند. و بعد افرادیکه فعالیت آن در پشت پرده جهت کار یک نمایش ضروری است از جمله: طراحان لباس، نور و گریم، مسئولین نور و صدا، گریمورها، مدیران صحنه و سالن، مسئولین کارگاههای دکور و لباس و یکدیگر یک مجموعه تئاتری. در ادوار گذشته، نویسنده، بازیگر نیز بوده و بازیگر نقش اول کارگردانی نمایش را نیز بر عهده داشته ولی در ...

کنستانتین الکسی یف در سال 1863 در مسکو در خانواده ای روشنفکر و از کارخانه داران روسیه متولد شد . فضای خانواده وی همیشه آغشته به عشق به تئاتر بوده است و الکسی یف برای اولین مرتبه در پنجم سپتامبر 1877 در یک نمایش خانوادگی بازی کرد . به تدریج علاقمندان به نمایش گرد او جمع شدند و گروهی را تشکیل دادند که نام آن را «انجمن الکسی یف » گذاشتند . در سال 1885 ، الکسی یف نام مستعار ...

ترونی گوتری گفته است اگر میخواهیدیاد بگیرید که چگونه نمایشنامه ای را کارگردانی کنیدپیش از هر کاری باید یک گروه بازیگر را بیابید که با دلگرم مایل به همکاری با شما باشند و در تمام مراحل خلق نمایش به کارشان ادامه دهند. این مراحل باید بارها و بارها با موفقیت و شکست تکرار شودتا کسی که در آینده میخواهد کارگردان موفقی بشود چیزهای فراوان بیاموزد. کتابهای ارزشمند بی شماری وجود دارند که ...

ماهیت هنر ابتدا مثال مادی و مجسم نقاشی را در نظر بگیریم که فرضا کلبه ای محقر را در محله ای فقیرنشین تصویر می کند. اهل محل که این کلبه را در زندگی روزمره می شناسند شاید نقاش را به خاطر انتخاب چنین موضوعی دیوانه تصور کنند کلبه ای کثیف و قدیمی و رو به ویرانی که سالهاست رنگ آمیزی به خود ندیده است. ولی همین اشخاص اگر کار نقاش را تماشا کنند متوجه می شوند کلبه آنطور که به نظر نقاش می ...

ثبت سفارش