دانلود مقاله تشویق و تنبیه

Word 49 KB 8448 26
مشخص نشده مشخص نشده علوم اجتماعی - جامعه شناسی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تشویق هرچند از مقوله‏هایى چون «تشویق‏» و «تنبیه‏»، در مباحث تربیتى‏گفتگو مى‏شود، ولى از آنجا که «رفتار تشویق‏آمیز»، یکى از شیوه‏هاى نیک‏در معاشرت و برخورد با دیگران است، مورد بحث قرار مى‏گیرد.

    انسان و نیاز به «تشویق‏» اغلب یا همه افراد، به لحاظ برخوردارى از غریزه «حب نفس‏»،دوست دارند که مورد توجه و عنایت قرار بگیرند.

    توجه به این نیاز، درحدى که به افراط کشیده نشود و آثار سوء نداشته باشد، عاملى درجهت تغییر رفتار یا ایجاد «انگیزه عمل‏» در انسانهاست.

    وقتى کسى را مورد تشویق قرار مى‏دهیم و به خاطر داشتن صفتى‏یا انجام کارى مى‏ستاییم، در واقع حس «خود دوستى‏» او را ارضاءکرده‏ایم.

    این هم، جاذبه و محبت مى‏آفریند، هم، نیت و انگیزه پدیدمى‏آورد یا تقویت مى‏کند.

    همچنان که از لفظ تشویق نیز برمى‏آید، به معناى «بر سر شوق‏آوردن‏»و «راغب ‏ساختن‏» در ماهیت تشویق نهفته است.

    این کار، نیازمند شناخت‏ما از روحیات و خصلتهاى روانى اشخاص به معناى عام، و ازویژگیهاى روحى فرد مورد تشویق به طور خاص است.

    در تشویق،باید از لفظ، شیوه و برخوردى استفاده کرد که در درون شخص، شوق ونیت و علاقه ایجاد کند و این محرک درونى، او را به تلاش بیرونى وادارکند، نه اینکه صرفا یک «تحریک بیرونى‏» باشد.

    بعضى خصلت «تشویق دیگران‏» را ندارند و به دلیل خودخواهى،غرور، حسد یا هر عامل دیگر، هرگز زبان به ستایش و تمجید ازخوبیهاى دیگران نمى‏گشایند و گفتن یک کلمه تشویق‏آمیز، برایشان‏بسیار سنگین است، هرچند خودشان پیوسته دوستدار آنند که موردتشویق دیگران قرار بگیرند.

    برخى هم به گونه‏اى تربیت‏شده‏اند که براحتى زبان به تعریف ازدیگران و خوبیهایشان مى‏گشایند و نه تنها تشویق خوبان برایشان‏سنگین نیست، بلکه از این کار، لذت هم مى‏برند.

    و ...

    چقدر تفاوت‏میان این دو گونه افراد است!

    داشتن زبان و لحن تشویق‏آمیز، موهبتى خدایى است.

    نشان کمال‏روحى و همت‏بلند و علاقه به بالندگى و رشد انسانهاست.

    تشویق، درنیکان و نیکوکاران، زمینه بیشتر براى «عمل صالح‏» پدید مى‏آورد ونسبت‏به بدان و بدیها، اثر غیر مستقیم بازدارندگى دارد.

    اگر درجامعه‏اى میان نیک و بد فرقى گذاشته نشود و به شایستگان فرزانه وفداکار و فرومایگان تبهکار به یک چشم نگاه کنند، این عامل سقوط‏اخلاقى و ارزشى جامعه است; صالحان مایوس و دلسرد مى‏شوند وفاسدان جرات و گستاخى مى‏یابند.

    این مضمون کلام حضرت على(ع)است که در عهدنامه‏اى که به مالک‏اشتر نخعى نوشت، او را به این‏ارزشگذارى و بهادادن به نیکان صالح فرمان داد: «لا یکونن المحسن و المسیئ عندک بمنزله سواء، فان فى ذلک تزهیدا لاهل‏الاحسان فى الاحسان و تدریب لاهل الاسائه ‏»;.

    اى مالک ...

    هرگز «نیکوکار» و «بدکار» نزد تو یکسان و در یک‏جایگاه نباشند، چرا که در این کار، بى‏رغبتى نیکوکاران در امرنیکوکارى است، و ورزیدگى و شوق بدکاران براى بدى است.

    تفاوت‏گذاشتن میان نیک و بد در نوع برخورد و احترام و توجه، نه‏تنها با «عدالت‏» منافاتى ندارد، بلکه سوق‏دادن جامعه به سوى‏صلاحیتهاست و ارج‏نهادن به نیکها و نیکان است.

    این تفاوت رفتاربه‏خاطر تفاوت عمل دیگران، هم در محیط خانه و میان فرزندان قابل‏عمل است، هم در محیط درسى و میان دانش‏آموزان و دانشجویان.

    هم‏نسبت‏به کارمندان، سربازان، خدمتگزاران و اقشار مختلف دیگر.

    تناسب تشویق و عمل هم در بحث تنبیه و توبیخ، هم در مقوله ستایش و تشویق، بایدتناسب میان «عمل‏» و «میزان تشویق‏» مراعات شود، تا اثر مطلوب راببخشد.

    بدون این تناسب، یا افراط مى‏شود یا تفریط، و هر دو زیانباراست.

    البته هر یک از این زیاده‏روى یا کوتاهى در تشویق و ستایش هم‏ریشه‏ها و عللى دارد.

    على(ع) مى‏فرماید: «الثناء باکثر من الاستحقاق ملق و التقصیر عن الاستحقاق عى او حسد»..

    ستایش بیش از حد استحقاق و شایستگى، تملق و چاپلوسى‏است.

    و کم گذاشتن و کوتاهى از حد استحقاق، ناتوانى یا حسادت‏است.

    این سخن، ضمن تاکید بر همان «تناسب‏»، دو جنبه افراط و تفریطرا در این مساله یادآور مى‏شود و به ریشه آن هم اشاره دارد.

    زیاده‏روى‏در مدح، یا از جهالت و نشناختن قدر و ارزش کارها و اشیاء سرچشمه‏مى‏گیرد، یا نشانه روحیه چاپلوسى و نوکرصفتى و حقارت نفس و روح‏است.

    حضرت امیر(ع) در سخنى دیگر مى‏فرماید: «اکبر الحمق الاغراق فى المدح و الذم‏»;.

    بزرگترین نادانى، زیاده‏روى در ستایش یا بدگویى است.

    هرچند سخن از تشویق است، ولى مدح و ستایش نیز، یکى ازجلوه‏هاى تشویق و روشهاى رغبت‏آفرینى در افراد به شمار مى‏آید.

    از آنجا که تشویق، براى انگیزش به کار نیک است، اگر کمتر از«ارزش کار» و «فضیلت صفات‏» باشد، موجب کم‏اهمیت جلوه یافتن آن‏کار و صفت مى‏گردد.

    مثلا اگر یک دانش‏آموز، پس از یک سال تلاش‏پیگیر در امر تحصیل و داشتن معدل «بیست‏»، فقط با یک «بارک‏الله‏» و«احسنت‏» تشویق شود، روحیه خود را از دست مى‏دهد، یا اگر در برابرفداکارى عظیم و ایثار چشمگیر یک انسان وارسته، تنها به ستایش‏مختصرى اکتفا شود، حق او ادا نشده است.

    برعکس، اگر در برابر کارنیک کوچکى عظیمترین تشویقها به عمل آید، مثلا در یک جلسه و دریک مسابقه حضورى براى کسى که یک پرسش عادى را فى‏المجلس‏جواب داده، یک «سفر حج‏» جایزه بدهند، این نیز بدآموزى دارد، هم‏ارزش آن جایزه لوث مى‏شود، هم براى آنان که با تلاش بیشتر،شایستگیهاى والاترى را از نظر علمى و عملى دارند ولى مورد تشویق‏قرار نمى‏گیرند، دلسرد و مایوس مى‏کند.

    روشهاى تشویق اینکه هر کس را چگونه مى‏توان بر سر شوق آورد و از کار شایسته‏او تجلیل و تقدیر کرد، در شرایط مختلف و نسبت‏به افراد مختلف‏متفاوت است.

    یکى را با لفظ محبت‏آمیز و کلمات تحسین‏کننده‏مى‏توان تشویق کرد، یکى را با تحویل‏گرفتن و برخورد احترام‏آمیز،یکى را با پول و جایزه، یکى را با مطرح ساختن و نام‏آوردن.

    یکى باکتاب و هدیه‏هاى فرهنگى تشویق مى‏شود، یکى با لوازم مصرفى وخانگى، یکى هم با خوراک و اطعام.

    در همین زمینه هم مراعات تناسب‏میان «نوع تشویق‏» با «فرد مورد تشویق‏»، مهم است.

    به این خاطر، آنان که به‏مناسبتهاى مختلف به افراد، هدیه و جایزه مى‏دهند، یا مى‏خواهند افرادشایسته را مورد تشویق و تقدیر قرار دهند، به این ریزه‏کاریها بایدتوجه کنند.

    گاهى یک «لوح تقدیر» و متن زیبا و آراسته و قاب‏شده، که قیمت‏مادى چندانى هم ندارد، براى کسى بسیار نفیس و ارزشمند وشوق‏انگیزتر از آن است که مثلا صدهزار تومان پول نقد به او داده شود.البته گاهى هم برعکس است، چون لوح تقدیر براى کسى نان و آب‏نمى‏شود ولى «وجه نقد» را مى‏تواند در پرداخت قرض و قسط یا تامین‏نیازهاى زندگى به کار بندد.

    حتى اگر تشویقهاى مادى و لوازم مصرفى باشد، باز این نکته که به‏چه کسى، چه چیزى هدیه شود، مهم است.

    طرف به تناسب شغل، سن،شرایط زندگى و ویژگیهاى شخصى، گاهى از یک پتو، یا ضبطصوت،دوره ترتیل قرآن، آلبوم عکس، لباس و کفش ورزشى، سفر عمره وسوریه، اردوى تفریحى، کتاب، مدال و ...

    خوشش مى‏آید و برایش‏ارزش دارد.

    در مورد کتاب هم، حتى نوع کتاب به تناسب مخاطب موردتشویق باید گزینش شود.

    به بعضى باید قرآن و صحیفه سجادیه داد، به‏بعضى رساله احکام، به بعضى اخلاق و تربیت، به بعضى کتاب طباخى‏و آشپزى، به بعضى کتابهاى علمى و فنى، به بعضى فرهنگ لغت، به‏بعضى دوره‏اى تفسیر، به بعضى کتاب قصه و رمان، به بعضى دیوان‏شعر، به بعضى مجموعه‏اى نفیس از نقاشى یا خط و ...

    مى‏بینیم که هرکس از نوعى کتاب که مورد علاقه یا نیاز او است، بیشتر لذت مى‏برد وآن هدیه، بیشتر براى او نقش تشویقى دارد.

    حضرت على(ع) در نهج‏البلاغه نسبت‏به نوع رفتار با فرماندهان‏نظامى و سران سپاه و ارتش، به مالک‏اشتر توصیه مى‏کند که آنان را براساس میزان مواسات و خدمت و تلاش، مورد احترام و تقدیر قرار بده‏و براى آنکه در امر مبارزه با دشمن و جهاد، «یکدل‏» باشند، زندگى آنان‏را تامین کن و خواسته‏هایشان را برآور.

    آنگاه مى‏فرماید: «و واصل فى حسن الثناء علیهم و تعدید ما ابلى ذوو البلاء منهم، فان کثره ‏الذکر لحسن افعالهم تهز الشجاع و تحرض الناکل‏»;.

    پیوسته ستایش نیک نسبت‏به آنان داشته باش و رنجها و بلاها وآزمونهاى آنان را برشمار، چرا که یاد کردن بسیار از کارهاى نیک آنان،شجاع را به شور و جنبش وا مى‏دارد و سست و بى‏حال را هم به حرکت‏مى‏کشاند.

    امام امت(ره) از این شیوه تشویقى چه در آغاز پیروزى انقلاب وچه در طول سالهاى دفاع مقدس استفاده مى‏کرد.

    در آغاز انقلاب که‏عده‏اى طرح «انحلال ارتش‏» را مطرح مى‏کردند، امام از فداکاریها وهمدلیهاى آنان با ملت‏ستایش کرد و آنان را به صحنه انقلاب کشید، ودر سالهاى حماسه نیز، زبان و بیان و قلم تشویق‏آمیز حضرت‏امام(قدس سره) نسبت‏به رزمندگان و ارتش و سپاه، نقش عمده درحماسه‏آفرینى و خطشکنى و شهادت‏طلبى و پیروزیهاى ماندگار وپرافتخار داشت.

    پس نوع تشویق و تقدیر از نظامیان، کارمندان، محصلان، کارگران،کوچکها، بزرگها، خانمهاى خانه‏دار، پزشکان و پرستاران و ...

    باید فرق‏کند و متناسب با خود آنان باشد و نشان‏دهنده ارج‏گذارى به کار خاص‏آنان باشد.

    «تشویق به نحوى باید باشد که تشویق‏شونده، احساس کند دیگران به‏ارزش کار او پى برده‏اند و از کارى که او کرده، خوشحال و سپاسگزارند.».

    البته نباید تشویق، ایجاد «غرور» کند.

    ظرفیت افراد را هم نسبت‏به‏تشویق باید سنجید.

    گاهى بچه‏ها به خاطر تشویق، لوس و بى‏ادب وپرتوقع مى‏شوند.

    گاهى بزرگترها به خاطر نداشتن ظرفیت لازم براى‏تقدیر، خود را مى‏بازند و متکبر و بى‏اعتنا مى‏شوند یا از رشد و پویایى‏مى‏مانند.

    به این عوارض منفى هم، باید توجه داشت.

    به فرموده‏حضرت امیر(ع): «کم من مغرور بحسن القول فیه‏»; چه بسا کسانى که‏با سخن نیک دیگران در باره آنان، مغرور مى‏شوند.

    شرایط تشویق در یک کار تشویقى، باید نکاتى مورد توجه قرار گیرد که به‏«اثربخشى‏» تشویق، کمک مى‏کند و بدون آنها، یا از اثر مى‏افتد، یا اثرمنفى به بار مى‏آورد.

    برخى از این نکات، از این قرار است: 1- تشویق، همراه با درک و تشخیص و کشف استعدادهاى رشدطرف مقابل باشد.

    2- ارزش عمل نیک و خصلت‏شایسته، شناخته شود و به فردمورد تشویق هم شناسانده شود.

    3- تشویق، «رشوه‏» به حساب نیاید و «حق و حساب‏»، تلقى نشود.

    4- به اندازه و بجا باشد و از حد معمول و متناسب و متعارف،تجاوز نکند، تا خاصیت‏خود را از دست ندهد.

    5- همراه و توام با عمل فرد باشد، چون فاصله زیاد بین تشویق وکار نیک، آن را از ارزش و اثر مى‏اندازد و نقش شوق‏آورى آن از بین‏مى‏رود.

    در حدیث است که: مزد کارگر را، پیش از آنکه عرقش خشک‏شود بپردازید.

    6- تشویق، همراه با توجیه و تبیین باشد و فرد بداند که چرا و به‏خاطر چه کارى مورد تشویق قرار گرفته است.

    این مساله در توبیخ وتنبیه هم هست.

    همچنان که مجازات، بدون آنکه طرف بداند چرا تنبیه‏مى‏شود، عامل بازدارنده نیست، تشویق بدون توجیه و تبیین هم اثرانگیزه‏آفرینى و تحریکى به کار خیر ندارد.

    7- تشویق، با عمل خوب، تناسب داشته باشد، نه مبالغه‏آمیز، نه‏کمتر از حد مطلوب.

    تشویق، مثل مصرف دارو براى بهبود یک بیمارى‏است.

    مصرف بیش از حد یا کمتر از مقدار توصیه‏شده، اثر درمانى‏ندارد، بلکه گاهى هم زیانبار است.

    گاهى مى‏توان با تشویق انسانهاى شایسته، راهى براى جلوگیرى‏از فساد فاسدان یافت.

    این تاثیر غیر مستقیم تشویق است.

    پیامبران‏الهى، هم «مبشر» بودند، هم «منذر».

    ولى گاهى کار بشارت و تشویق،کارسازتر از تهدید و تنبیه و توبیخ است.

    حضرت على(ع) مى‏فرماید: با پاداش‏دادن و تشویق نیکوکار،شخص بدکار و فاسد را از بدى و فساد باز دارید: «ازجر المسیئ بثواب‏المحسن.».

    «تشویق نسل جوان، در زرورق پیچیدن و باد زدن و هندوانه زیر بغل آن دادن‏نیست.

    تشویق واقعى عبارت است از درک و کشف استعدادهاى فرزندان و ایجادفرصت و محیط مساعد براى تجلى و شکوفایى آن ...

    محیط تشویق‏آمیز، عبارت‏است از پیوند دادن آموزش و پرورش به زندگى اجتماعى، آگاه ساختن نسل جوان‏از مسؤولیتهاى خویش و دادن فرصت مناسب براى ایفاى این مسؤولیتها.».

    به امید آنکه با بهره‏گیرى از تشویق (بیش از توبیخ و سرزنش)،زمینه‏هاى مناسبترى براى رشد فضایل اخلاقى در جامعه و خانواده ودر رفتار و اخلاق افراد پدید آوریم.

    چگونه مى‏توان کودکى را که بر اثر فقر دزدى مى‏کند هدایت کرد؟کودک دورغ‏گو را چگونه؟

    مهم‏ترین روش‏ها در تربیت کودک تشویق وتنبیه و آگاهى بخشى به اوست البته هر کدام باید در جاى خود و به اندازه لازم مورد استفاده قرار گیرد علاوه بر این مراقبت‏هاى محیطى و کنترل اطرافیان نیز مى‏تواند موءثر باشد.

    تنبیه وقتى سخن از«تنبیه‏» به میان مى‏آید، در اکثر ذهن‏ها، «انضباط‏» متبلور مى‏شود و در نتیجه‏برخى تنبیه را با انضباط و اطاعت کورکورانه مترادف مى‏دانند.

    بعضى افراد معتقدندکه انضباط در سایه اطاعت کورکورانه به دست مى‏آید و منضبط کسى است که بدون اظهارنظرى، دستور مافوق خود را اجرا نماید.

    کسانى که این گونه فکر مى‏کنند، چند فرض‏را قبول کرده‏اند که: 1- مافوق هیچ وقت اشتباه نمى‏کند و دستورهاى او همیشه با صلاح و صواب همراه است.

    بنابراین، زیردستان بدون چون و چرا باید از وى اطاعت کنند; 2- افرادى که تحت‏سرپرستى یک نفر قرار دارند، معمولا از لحاظ فهم و درک ضعیفند، روى این اصل، صلاح‏و صرفه ایشان در این است که دستورهاى سرپرست را بدون این که درباره آنها بحث‏کنند، به اجرا درآورند; 3- اطاعت کورکورانه، پیشرفت و نتیجه کار را بهتر مى‏سازدو امور را تحت نظم و قاعده معین درمى‏آورد.

    متاسفانه این فرض‏ها را بسیارى از والدین و مربیان پذیرفته‏اند و فکر مى‏کنندکه اگر کودک از آنها اطاعت محض کند، خوشبخت‏خواهد شد و بنابراین، زمانى که کودک‏از دستور آنان سرپیچى مى‏کند، او را تنبیه مى‏کنند تا طبق نظر آنها رفتار کند.

    این گروه معتقدند: ترس از تنبیه، کودک را به اجراى وظایف معین

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    http://www.irib.ir/amouzesh/j/p_r_t/ravanshenasi3/page31.htm


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله تشویق و تنبیه, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله تشویق و تنبیه, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله تشویق و تنبیه

تشویق هرچند از مقوله‏هایى چون «تشویق‏» و «تنبیه‏»، در مباحث تربیت ى‏گفتگو مى‏شود، ولى از آنجا که «رفتار تشویق‏آمیز»، یکى از شیوه‏هاى نیک‏در معاشرت و برخورد با دیگران است، مورد بحث قرار مى‏گیرد. انسان و نیاز به «تشویق‏» اغلب یا همه افراد، به لحاظ برخوردارى از غریزه «حب نفس‏»،دوست دارند که مورد توجه و عنایت قرار بگیرند. توجه به این نیاز، درحدى که به افراط کشیده نشود و آثار سوء ...

مقدمه : شاید برای عده ای تصور اینکه بتوان در مدرسه ای از تشویق استفاده کرد کمی دشواراست اما واقعیت این است که می توان در سنگر مدارس شاهد حضور با شکوه معلمان وشاگردانی بود که با سرمایه از محبت وچهره های متبسم ومصصم در تلاش هستند که در کارهای خود موفق بوده اند. پس باید رنگ مدرسه ای یادآور زیبائیها ونیکوئیها باشد. چرا که هم انسانها بالاخص نوجوانان محبت پذیر می باشند. ولذا نیاز به ...

مقدمه : به نام خدایی که گل را آفرید و از گل انسان را آفرید و از انسان یک بنده ی مؤمن آفرید به نام خدایی که آفریدگار همه چیز در این جهان نامتناهی است . به نام خدا چرا نهاد خانواده قداست دارد ؟ برای پاسخ به این سئوال باید به نقش آن در رشد و کمال انسان توجه کرد . آدمی برای این آفریده شد که مسیر ‹‹ شدن ›› را به تدریج بپیمایید در وجود خود را با سجایای اخلاقی بیاراید و به مقام خلیفه ...

اصل تشویق و تنبیه در مدیریت علوی مکانیزم ساختاری که هر سازمانی برای برانگیختن یا قدردانی از کارکنانش ایجاد می‌نماید ، سیستم پاداش (Reward System ) نامیده می‌شود . در این سیستم که در اکثر سازمانهای بزرگ امروزی وجود دارد ، عملکرد هر فرد مشخص گردیده و مورد ارزیابی دقیق قرار می‌گیرد و سپس در صورت رشد و پیشرفت مورد تشویق و تقدیر قرار می‌گیرد . پاداشهای عمده در بیشتر سازمانها ، جبران ...

مقدمه و تاریخچه عقب ماندگی ذهنی یا باصطلاحخ دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هرد دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند. بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است. اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی از این ...

مقدمه: دریافت تربیت حقی است برای فرزندان، و طبعا جهت ما تکلیفی سنگین بهمراه دارد. آنها نیاز دارند که ساخته شوند و بعمل آیند، فردی مفید بحال خود و جامعه و پیرو مکتب اندیشیده‌ای باشند و بدیهی است که وصول بچنین مقصدی بدون یاری پدر مادر امکان‌پذیر نیست و آنها برآورده شدن این خواسته و رفع این نیاز را از پدر و مادر خود طلبکارند. بعنوان اینکه ما پدر یا مادریم تربیت فرزندان مهمترین ...

چکیده : دهها زوج به بن بست رسیده و گاه همراه با کودکانی که بی تردید قربانی توقعات بیش از حد ندانم کاریها ، خودخواهیها ، فریبها ، لغزشها ، بی ارادگی ها ، باری به هر جهت بودنها ، دروغ ها ، و بالاخره ناسازگاریهای والدین خود شده اند در راهروهای دادگاه حضور می یابند تا در محضر دادگاه به پیوندی که روزگاری با عشق و علاقه ای شدید (و گاه بی آن ) بر آن صحه گذاشته اند خط بطلان بکشند . در ...

چکیده : دهها زوج به بن بست رسیده و گاه همراه با کودکانی که بی تردید قربانی توقعات بیش از حد ندانم کاریها ، خودخواهیها ، فریبها ، لغزشها ، بی ارادگی ها ، باری به هر جهت بودنها ، دروغ ها ، و بالاخره ناسازگاریهای والدین خود شده اند در راهروهای دادگاه حضور می یابند تا در محضر دادگاه به پیوندی که روزگاری با عشق و علاقه ای شدید (و گاه بی آن ) بر آن صحه گذاشته اند خط بطلان بکشند . در ...

رهکارهای تسهیل در ظهور خلاقیت و نوآوری -یورش فکری -سنتز کردن گروه های کاری ( سینکتیکس SYNECTICS ) -سوالات ایده برانگیز -راه کار دلفی -گروه اسمی نامنظم -ایینه مورینو -ارتباط اجباری -تجزیه و تحلیل مورفولوژیک -گروه تخیلی -الگو برداری از طبیعت -تفکر موازی تغییرات بنیادی در سالهای اخیر در سطح مدیریت در جهان 1-ذهنیت و نگرش بشر در خصوص پدیده مدیریت و رهبریت در سازمانها تغییر یافته. ...

مقدمه و تاریخچه عقب ماندگی ذهنی یا باصطلاحخ دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هرد دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند. بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است. اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی از این ...

ثبت سفارش