بازرسی فنی از لحاظ زمانی به چهار دسته تقسیم میشود: الف-بازرسی قبل از ساخت ب- بازرسی حین ساخت پ-بازرسی بعد از ساخت ت-بازرسی دوره ای (نگهداری) قبل از ساخت بازرس فنی موظف است که طراحی ها و نقشه ها را چک کند و مقادیر کمی و کیفی ساخت را محاسبه نماید.اینکار از طریق استانداردهای معرفی شده در ذیل انجام میگردد.مثلا بررسی فرمهای wps و pqr ارائه شده توسط شرکت سازنده.
حین ساخت باید به نحوه ساخت دقت نماید و آنها را با استاندارد مطابقت دهد.بخصوص بازرسی چشمی (VT) در این قسمت بسیار موثر میباشد مثلا در جوشکاری لوله ها و یا مخازن به انتخاب نوع جوشکاری و همچنین استفاده از الکترودهای مناسب دقت کند.
بعد از ساخت باید از طریق تستهای غیر مخرب و یا هیدروتست از عدم وجود عیوب مطمئن گردد.
قسمت آخر نگهداری (maintenance) میباشد که با بازرسی های دوره ای و تستهای غیر مخرب بخصوص ضخامت سنجی از دستگاه حفاظت نماید.
برای بازرسی لوله ها از استاندارد زیر که بسیار متداول است استفاده میگردد: Process Piping :ASME CODE FOR PRESSURE PIPING, B31.3 Power Piping: ASME CODE FOR PRESSURE PIPING, B31.1 Specification for Line Pipe:API 5L API 1104: Welding of Pipelines and Related Facilities برای بازرسی مخازن ذخیره نفت از استاندارد زیر استفاده میشود: API 620: Design and Construction of Large, Welded, Low-Pressure Storage Tanks API 650: Welded Steel Tanks for Oil Storage برای بازرسی ظروف تحت فشار: ASME VIII:Rules for construction of pressure vessels ضمنا از همکاری مهندس موحدی متشکرم.
¤ گردآوری در ساعت 17:26 توسط فریدون [پیام های دیگران] ( 4 نظر ) سه شنبه، 26 اسفند، 1382 آزمونهای غیر مخرب ( Non Destvuctive Testing) مهندسین معمولاً عادت دارند خواص یک ماده را روی نمونههای مخصوصی که از همین ماده تهیه شدهاند با آزمونهای استاندارد ارزیابی کنند.
اطلاعات بسیار ارزشمندی از این آزمونهای به دست میآید که شامل خواص کششی، فشاری، برشی و ضربهای ماده مورد نظر است.
اما این آزمونها ماهیت تخریبی دارند.
بعلاوه خواص ماده به گونهای که با آزمونهای استاندارد تا حد تخریب تعیین میشود، به یقین راهنمای روشنی در مورد مشخصات کارایی قطعهای نیست که بخش پیچیدهای از یک مجموعه مهندسی را تشکیل میدهد.
در طی تولید و حمل و نقل امکان دارد که انواع عیوب با اندازههای مختلف در ماده یا قطعه به وجود آیند.
ماهیت و اندازه دقیق هر عیب روی عملیات بعدی آن قطعه تاثیر خواهد داشت.
عیوب دیگری نیز مانند ترکهای حاصل از خستگی یا خوردگی ممکن است در طی کار قطعه ایجاد شوند.
بنابراین برای آشکار سازی وجود عیبها در مرحله تولید و نیز جهت تشخیص و تعیین سرعت رشد این نقصها در طول عمر قطعه یا دستگاه ، داشتن وسائل مطمئن ضروری است.
منشا بعضی عیوب که در مواد و قطعات یافت میشوند، عبارتند از : - عیوبی که ممکن است طی ساخت مواد خام یا تولید قطعات ریختگی به وجود آیند (ناخالصیهای سرباره، حفرههای گازی، حفرههای انقباضی، ترکهای تنشی و ...
) - عیوبی که ممکن است طی تولید قطعات به وجود آیند (عیوب ماشینکاری، عیوب عملیات حرارتی، عیوب جوشکاری، ترکهای ناشی از تنشهای پسماند و ...) - عیوبی که ممکن است طی مونتاژ قطعات به وجود آیند (کم شدن قطعات، مونتاژ نادرست، ترکهای ناشی از تنش اضافی و ...) عیوبی که در مدت کاربری و حمل و نقل به وجود میآیند (خستگی، خوردگی، سایش، خزش، ناپایداری حرارتی و ...) وشهای مختلف آزمونهای غیرمخرب در عمل میتوانند به راههای بسیار متفاوتی در عیب یابی به کار روند.
اعتبار هر روش آزمون غیرمخرب سنجشی از کارایی آن روش در رابطه با آشکارسازی نوع و شکل و اندازه بخصوص عیبها است.
بعد از آن که بازرسی تکمیل شد، احتمال معینی وجود دارد که یک قطعه عاری از یک نوع عیب با شکل و اندازه بخصوص باشد.
هر قدر این احتمال بالاتر باشد اعتبار روش به کار رفته بیشتر خواهد بود.
اما باید این واقعیت را به خاطر داشت که بازرسیهای غیرمخرب برای اغلب قطعات به وسیله انسان انجام میگیرد و در اصل دو نفر همیشه نمیتوانند یک کار تکراری مشابه را بطور دقیق همانند یکدیگر انجام دهند.
از این رو باید یک ضریب عدم یقین در برآورد اعتبار بازرسی به حساب آورده شود و ارزش تصمیماتی رد و یا قبول قطعه باید از رویدادهای آماری تخمین زده شود.
نقش بازرسی غیرمخرب این است که با میزان اطمینان معینی ضمانت نماید که در زمان بکارگیری قطعه برای بار طراحی، ترکهایی به اندازه بحرانی شکست در قطعه وجود ندارند.
همچنین ممکن است لازم باشد که با اطمینان، عدم وجود ترکهای کوچکتر از حد بحرانی را نیز ضمانت کند.
اما رشد ترکهای کوچکتر از حد بحرانی.
بویژه در مورد قطعاتی که در معرض بارهای خستگی قرار دارند و یا در محیطهای خورنده کار میکنند، اهمیت دارد، بطوریکه این گونه قطعات، قبل از این که شکست ناگهانی در آنها اتفاق بیفتد، به یک حداقل عمر کار مفید برسند.
در برخی حالتها، بازرسیهای مرتب و متناوب جهت اطمینان از نرسیدن ترکها به اندازه بحرانی ممکن است ضروری باشد.
بکارگیری ایدههای مکانیک شکست در طراحی، برای توانایی روشهای مختلف آزمونهای غیرمخرب در آشکارسازی ترکهای کوچک، حد و مرز تعیین میکند.
اختلاف بین کوچکترین ترک قابل آشکارسازی و اندازه بحرانی آن، میزان ایمنی یک قطعه است.
در هر برنامه خاص بازرسی، تعداد عیوب شناسایی شده (هر چند زیاد)، با تعداد واقعی آنها مطابقت پیدا نمیکند، بنابراین احتمال شناسایی یک قطعه سالم و بدون عیبهای با اندازههای گوناگون کاهش مییابد.
اما هنگامی که قطعات بسیار مهم مورد نظر هستند، سعی بر این است تا حد امکان عیبهای بیشتری شناسایی شوند و تمایل به قبول تمام نشانههای وجود عیبها زیاد است.
زیرا اگر قطعهای در طی بازرسی مردود و غیرقابل مصرف معرفی شود، بهتر از آن است که هنگام استفاده منجر به شکست فاجعه آمیز شود.
مسلم است مهندسی که ایدههای مکانیک شکست را مورد استفاده قرار میدهد، علاقهمند است که بداند به چه اندازه عیبها را در هنگام بازرسی مورد نظر داشته باشد.
انتخاب روش با این بررسی اولیه تعیین میشود و تمام پارامترهای دیگر در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند.
برای مثال بازرسی ترکهای مربوط به خستگی قطعات فولادی به روش فراصوتی که نسبتاً براحتی قابل اجرا است، در مقابل تجزیه و تحلیل به روش جریان گردابی برای آشکارسازی ترکهایی به طول 5/1 میلیمتر، کنار گذاشته میشود زیرا احتمال آشکارسازی این ترکها با فراصوتی 50 درصد و با جریان گردابی 80 درصد است.
یکی از فایدههای بدیهی و روشن به کار بردن صحیح آزمونهای غیرمخرب، شناسایی عیوبی است که اگر بدون تشخیص در قطعه باقی بمانند، موجب شکست فاجعه آمیز قطعه و در نتیجه بروز خسارتهای مالی و جانی فراوان خواهند شد.
استفاده از این روشهای آزمون میتواند فواید زیادی از این بابت ، در بر داشته باشد.
بکارگیری هر یک از سیستمهای بازرسی متحمل هزینه است، اما اغلب استفاده موثر از روشهای بازرسی مناسب موجب صرفهجوییهای مالی قابل ملاحظهای خواهد شد.
نه فقط نوع بازرسی، بلکه مراحل بکارگیری آن نیز مهم است.
بکارگیری روشهای آزمون غیرمخرب روی قطعات ریختگی و آهنگری کوچک بعد از آنکه کلیه عملیات ماشینکاری روی آنها انجام گرفت، معمولا بیهوده خواهد بود.
در اینگونه موارد باید قبل از انجام عملیات ماشینکاری پرهزینه قطعات بدقت بازرسی شوند و قطعاتی که دارای عیوب غیرقابل قبول هستند، کنار گذاشته شوند.
باید توجه داشت کلیه معایبی که در این مرحله تشخیص داده میشوند، نمیتوانند موجب مردود شدن قطعه از نظر بازرسی باشند.
ممکن است قطعهای دارای ناپیوستگیها و ترکهای سطحی بسیار ریز باشد که در مراحل ماشینکاری از بین بروند.
آزمایش پرتو نگاری و تفسیر فیلم Radiographic Testing and Film Interpretation تابش الکترومغناطیسی با طول موجهای بسیار کوتاه، یعنی پرتو ایکس یا پرتو گاما از درون مواد جامد عبور میکند اما بخشی از آن، توسط محیط جذب میشود.
مقدار جذب پرتو در هنگام عبور از ماده به چگالی و ضخامت ماده و همچنین ویژگیهای تابش بستگی دارد.
تابش عبوری از درون ماده میتواند به وسیله یک فیلم یا کاغذ حساس آشکار شده و روی صفحه فلورسنت مشاهده شود، یا این که توسط دستگاههای حساس الکترونیکی نشان داده شود.
اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، عبارت پرتو نگاری به معنی فرایندی است که در نتیجه آن ، تصویری روی فیلم ایجاد شود، بررسی این فیلم را تفسیر میگوییم.
بعد از این که فیلم عکس گرفته شده پرتو نگاری ظاهر شد، تصویری سایه روشن با چگالی متفاوت مشاهده میشود.
قسمتهایی از فیلم که بیشترین مقدار تابش را دریافت کردهاند، سیاهتر دیده میشوند.
همچنانکه پیشتر گفته شد، مقدار تابش جذب شده توسط ماده، تابعی از چگالی و ضخامت آن خواهد بود.
همچنین وجود عیوب خاص، مانند حفرهها و تخلخل درون ماده، بر مقدار تابش جذب شده تاثیر خواهد گذاشت.
بنابراین پرتو نگاری میتواند برای آشکار سازی انواع خاصی از عیوب در بازرسی مواد و قطعات به کار رود.
تابش الکترومغناطیسی با طول موجهای بسیار کوتاه، یعنی پرتو ایکس یا پرتو گاما از درون مواد جامد عبور میکند اما بخشی از آن، توسط محیط جذب میشود.
استفاده از پرتو نگاری و فرآیندههای مربوط به آن باید به شدت کنترل شود، زیرا قرار گرفتن انسان در معرض پرتو میتواند منجر به آسیب بافت بدن شود.
آزمایش فراصوتی (Ultrasonic Testing) در این روش، امواج صوتی با بسامد 5/0 تا 20 مگاهرتز به درون قطعه فرستاده میشود.
این موج پس از برخورد به سطح مقابل قطعه باز تابیده میشود.
با توجه به زمان رفت و برگشت این موج، میتوان ضخامت قطعه را تعیین کرد.
حال اگر یک عیب در مسیر رفت و برگشت موج باشد، از این محل هم موجی بازتابیده خواهد شد که اختلاف زمانی نسبت به مرحله اول، محل عیب را مشخص میکند.
روشهای فراصوتی به طور گستردهای برای آشکارسازی عیوب داخلی مواد به کار میروند ولی میتوان از آنها برای آشکارسازی ترکهای کوچک سطحی نیز استفاده کرد.
بازرسی با ذرات مغناطیسی (Magnetic Particle Testing) بازرسی با ذرات مغناطیسی، روش حساسی برای ردیابی عیوب سطحی و برخی نقصهای زیر سطحی قطعات فرو مغناطیسی است.
پارامترهای اساسی فرآیند به مفاهیم نسبتاً سادهای بستگی دارد.
هنگامی که یک قطعه فرومغناطیسی، مغناطیس میشود، ناپیوستگی مغناطیسی که تقریباً در راستای عمود بر جهت میدان مغناطیسی واقع است، موجب ایجاد یک میدان نشتی قوی میشود.
این میدان نشتی در رو و بالای سطح قطعه مغناطیس شده حضور داشته و میتواند آشکارا توسط ذرات ریز مغناطیسی دیدپذیر شود.
پاشیدن ذرات خشک یا ذرات مرطوب با یک مایع محلول بر روی سطح قطعه، موجب تجمع ذرات مغناطیسی روی خط گسل خواهد شد.
بنابراین پل مغناطیسی تشکیل شده، موقعیت، اندازه و شکل ناپیوستگی را نشان میدهد.
یک قطعه را میتوان با به کاربردن آهنرباهای دائم، آهنرباهای الکتریکی و یا عبور یک جریان قوی از درون یا برون قطعه، مغناطیس کرد.
با توجه به این که با روش آخر میتوان میدانهای مغناطیسی با شدت زیاد در داخل قطعه ایجاد کرد، این روش به صورت گستردهای در کنترل کیفی محصول به کار میرود زیرا این روش حساسیت خوبی برای شناسایی عیوب قطعات و آشکارسازی آنها عرضه میدارد بازرسی با مایعات نافذ ( Liquid Penetrant Testing) بازرسی با مایعات نافذ یکی از روشهایی است که میتواند برای عیب یابی تعداد وسیعی از قطعات مورد استفاده قرار گیرد، به شرطی که عیبها به صورت ترک در سطح قطعه ظاهر شوند.
اساس روش بر این است که مایع نافذ بر اثر جاذبه مویینگی به درون ترکهای سطحی نفوذ کرده و پس از یک مرحله ظهور، هر عیبی که به شکل ترک یا شکستگی در سطح قطعه وجود دارد، با چشم رویت میشود.
برای بهتر دیده شدن این ترکها، مایع نافذ معمولاً به رنگهای روشن و قابل دید بوده و یا به ماده فلورسنت آغشته میشود.
در حالت اول معمولاً برای رنگین نمودن مایع از رنگ قرمز استفاده میشود که با نور روز یا نور مصنوعی قابل دید باشد، ولی در حالت دوم برای دیدن ترکها و درزها باید از نور فرابنفش استفاده شود.
امروزه، بازرسی با مایع نافذ، یکی از مهمترین روشهای صنعتی است که برای مشخص نمودن انواع مختلف عیبهای سطحی مواد و قطعات، مانند ترکها، بریدگیها و نواحی مکهای سطحی، مورد استفاده قرار میگیرد.
این روش تقریباً برای هر نوع ماده و در هر اندازهای، چه بزرگ با شکل پیچیده و چه ساده، قابل استفاده است و معمولاً برای بازرسی تولیدات ریختگی و کار شده فلزات آهنی و غیرآهنی، آلیاژها، سرامیکها، ظروف شیشهای و مواد پلیمر به کار میرود.
بازرسی فنی (Industrial Inspection ) بازرسین فنی معمولاً مسئولیت بازرسی تجهیزات مکانیکی، الکتریکی و ...
را با انجام مراحل مختلف بعهده میگیرند.
بعضی از این مراحل عبارتند از: بازرسی و کنترل براساس نقشههای ساخت، بررسی و تنظیم برنامههای نظارت بر ساخت و تولید محصول، پیگیری انجام تعهدات تولیدکننده، کنترل مقادیر در کیفیت مصالح و تجهیزات بکار رفته و پیشرفت کار، کنترل جوشکاری، کنترل رنگ آمیزی، کنترل حفاظت کاتدیک، مطابقت نقشههای ساخت و مونتاژ با استانداردهای مورد نظر، بازرسی از مراحل بستهبندی جهت اطمینان از استحکام لازم و در نهایت ارسال تائیدیه بازرسی کالا برای