دانلود مقاله رابطه مفهوم گناه و جرم

Word 111 KB 8773 24
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • چکیده در سیاست‌ جنایی تقنینی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اعمال و رفتارهای جرم‌انگاری‌شده توسط قوه قانون‌گذاری، محرّمات شرعی نیز قابل تعقیب و کیفر دانسته شده‌‌اند.

    چنین قولی به وحدت مفهوم «جرم» و مفهوم «حرام» و در نتیجه، خلط «تحریم» و «تجریم» واکنشهای مخالف بسیاری را در میان نویسندگان حقوقی متخصّص و متفنّن برانگیخت.

    از آنجا که این واکنشهای انتقادی بدون آشنایی یا بی‌توجه به مبانی فقهیِ منشأ این تداخل و درهم‌آمیختگی به عمل آمده و به زبان قانون‌گذار بیان نشده‌‌اند، هیچ اثری در جهت تفکیک جرم‌انگاری حقوقی و حرام‌‌انگاری شرعی بر جای نگذاشته‌‌اند.

    در این مقال سعی شده است به زبان فقهی مبنا یا مبانی «لکلّ معصیﺔٍ تعزیر» بررسی، نقد و نهایتاً رد شود.

    پس از مقدمه‌‌ای حاوی طرح مسئله، تحت عنوان «تفاوتهای اساسی گناه و جرم » (الف)، به وجوه افتراق عمده‌ای اشاره شده که گناه را از جرم متمایز می‌سازند و مانع از قول به وحدت تجریم و تحریم می‌باشند؛ آنگاه به «فقدان دلیل بر کیفر هر گناه» (ب) پرداخته شده و سرانجام از «موانع و محذورات عملی وحدت تحریم و تجریم» (ج) ذکری رفته و با «خلاصه و نتیجه» سخن به انجام رسیده است.

    رابطه گناه و مجازات در اسلام و حکومت اسلامى ایران گناه وزن مهمى در شکل گیرى و تداوم ادیان دارد.

    در جستجوى ریشه هاى مذهب به ناتوانى بشر در مقابله با نیروهاى طبیعت انگشت گذاشته اند.

    فروید آن را حاصل ترس بشر مىداند.

    انسان اولیه پدیده هایى را که قادر به توضیح آنها نبود، مانند پیچش طوفان در میان برگها، به اجنه و ارواح نسبت می داد.

    مذهب با آداب و آئین هایش وسیله اى می شدند در خدمت دفاع انسان در مقابل ترس.

    اینها مىتوانند دﻻیل باور انسان را به قدرت هاى ماورا طبیعى توضیح دهند اما براى توضیح ادیان که خود را موظف به تحمیل خویش بر مردم و ارشاد آنها مىبینند، کفایت نمىکنند.

    دین از طریق واسطه هائی بر ترس وناتوانى بشر تکیه دارد.

    یکى از این واسطه ها موضوع گناه در دین است.

    ادیان سعى مىکنند ناتوانىهاى بشر را به گناه او نسبت دهند تا بشر همیشه مدیون خدا باشد و خود را در مقابل خدا و رسوﻻن چون بنده احساس کند.

    داستان آدم و حوا، پدید آمدن انسان را بر روى زمین به گناه آنها نسبت مىدهد.

    یعنى گناه امرى ازلی ابدى و ضمنا جبرى است و ادیان و رسوﻻن هم که وظیفه دارند انسانها را به توبه از گناه وادارند نمىتوانند مانع گناه بشرى شوند.

    بدون گناه در روى زمین، ادیان معناى خود را از دست مى دهند.

    قوم موسى در جستجوى سرزمین موعود غرق در گناه شد.

    به عیش و عشرت و پرستش گوسفند پرداخت تا ده فرمان موسى از کوه نازل شود.

    مسیح به صلیب کشیده شده، آذین کلیساها و عبادتگاهها است تا حس گناه بشرى را در قلبها زنده نگه دارد.

    و سرانجام اسلام چنان گستردگى به گناهان مىدهد تا جائیکه مسلمانان لحظه اى از گناه و عذاب آخرت در امان نباشند.

    گناه و توبه بار بزرگى در قران دارند و جا به جا تکرار مىشوند.

    فروید هم به رابطه مذهب و گناه پرداخته است.

    او معتقد است که تمام مذاهب در صدد پاسخگوئى به احساس گناه هستند.

    احساس گناه در مقابل پدران نخستین.

    فروید در وجود عیسى مسیح راه و تلاشى مى بیند براى تسکین آگاهى به گناه.

    مسیح خود را قربانى می کند تا بدین وسیله انسانها را از "گناه موروثى" نجات دهد.

    اما گناه چیست؟

    گناه بار مذهبى دارد و متفاوت است از کلمه تقصیر و نیز متفاوت است از مفهوم »عذاب وجدان«، که هر دو لزوما بار مذهبى ندارند.

    در یک مفهوم عام مى توانیم گناه را زیر پا گذاشتن قوانین خدائى و دینى بدانیم.

    اوامرى که ادیان نهى و ممنوع کرده اند بسته به زمان و مکان آنها متفاوت است و مىتوان براى هر یک از آنها عوامل تاریخى، اجتماعى و سیاسى جست.

    بهر حال این ممنوعه ها واسطه هائى هستند براى اطاعت بندگان.

    و سرپیچى از آنها مقابله با قدرت خدائى تلقى می شود.

    در جوامعى که عصر روشنگرى و اصلاحات را پشت سر گذاشته اند، بین نهادهاى مذهب و سایر نهادهاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى مرزى به وجود آمده است.

    گناه به وجدان افراد واگذار شده و از بار آن کاسته شده است.

    ضمنا در این جوامع درک از گناه هم تغییر کرده است.

    و بسیارى از اعمال و افکارى که سابقا گناهان کبیره بودند و به خاطر آنها انسانها را به قتل گاهها مىبردند، دیگر نه تنها گناه به حساب نمىآیند، بلکه امورى صرفا خصوصى تلقى مىشوند.

    در کشور ما نه تنها هنوز گناه و احساس گناه حضورى زنده و نقش- آفرین در رفتار و شخصیت انسانها دارد، از این فراتر گناه وارد مقوله جرم شده و شدیدترین مجازاتهاى این زمینى را در پى دارد.

    گناه در اسلام تنها به عمل خلاف احکام دینى اطﻼق نمىشود.

    اندیشیدن به گناه یا اندیشه اى خلاف این احکام هم عین گناه است.

    و این یکى از تفاوتهاى گناه با جرم است.

    جرم، که مفهومى حقوقى است با استقلال امر قضاوت از مذهب تعریفى مشخص یافت.

    و این یکى از دستاورد هاى اصلاحات دینى در اروپا بود.

    در قضاوت مبتنى بر مذهب جرم و گناه یکى مىشوند.

    از یک طرف گرایش ها و اعمالی که به مقوله جرم سیاسى مربوط مىشوند با ظرف گناه سنجیده مىشوند و هر نوع دگراندیشى و مخالفت با حکومتى که خود را نماینده اسلام مىداند، به کفر، الحاد و ارتداد نسبت داده مىشود.

    از طرف دیگر طفره رفتن از اخلاق خشک و مقدس مذهبى وارد جرمهاى مذهبى شده و با مجازاتهاى سخت این زمینى و نفرین آخرت پاسخ داده مىشود.

    تعالیم قران نه تنها در ایجاد حس گناه در مسلمانان ، بلکه همچنین در نسبت دادن کفر و الحاد به ﻻدینان و به کسانى که به مذهبى دیگر وفادارند، نقش بزرگى دارد تا وسیله اى شود براى ارعاب غیرمسلمان و تحمیل اسلام.

    گسترش جغرافیایى اسلام با چنین القائاتى میسر شد.

    در احادیث و رساله ها دیگر نه موضوع گسترش اسلام، که این با جنگها تامین شده بود، بلکه تثبیت آن در میان بود.

    و این با القاى حس گناه و از طریق ایجاد یک سلسله اخلاقیات خشک و بسته میسر مىشد.

    ممنوعیت و محرومیت بر امیال جنسى بیشترین سهم را در این میان دارد.

    درست است که اسلام در مقایسه با مسیحیت ارضاى نیازهاى جنسى را عملی زشت و تنها براى تولید نسل نمىداند با این همه بیشترین و سختترین مجازاتها را در همین ارتباط دارد.

    اول اینکه حق بهره ورى از لذت جنسى تنها براى مردان است و دوم اینکه آداب و قوانینى ریز و گسترده براى این ارتباط نوشته شده است که حتى براى مومن ترین مسلمان هم پایبندى کامل به آنها ممکن نیست.

    مثل قوانین مربوط به پوشش، گناه ناشى از نگاه به جنس دیگر، یا ناشی از خود ارضائى، همجنس گرائى و غیره.

    حتى اندیشیدن و خیالپرورى در باره اینها هم گناه است.

    به این ترتیب یک مسلمان در هیچ لحظه اى برى از گناه نیست.

    توبه، که در ارتباط با گناه معنا مىیابد، جایگاه بزرگى در قران و احادیث دار.

    در قران توبه در دو حالت به کار رفته است.

    حالت اول پروسه اى براى برائت از گناه است.

    یعنى از کسانى انتظار مىرود که قوانین اسلامى را زیر پا گذاشته باشند.

    در اینجا جنبه کیفرى از آن در نظر است و زندان و مجازات هم باید وسیله اى باشد براى به توبه واداشتن گناهکار.

    اما حالت دوم در توبه جنبه همگانى بودن آن است.

    حتى مومنین هم به توبه فراخوانده مىشوند.

    و توبه کنندگان جایگاهى ویژه در نزد خدا دارند.

    یعنى می شود چنین استنباط کرد که همه، حتى مومنین هم، گناهکارند و نیاز به توبه دارند.

    توبه باید پروسه اى دائمى باشد در زندگى انسانها بر بستر عذاب روحى و حس حقارت ناشى از حس گناه.

    کارکرد توبه فراهم ساختن رابطه بندگى و اطاعت مطلق از خدا و اسلام است.

    القاى حس گناه نقش معجزه گرى در وابسته ساختن انسانها به ایدئولوژى مذهبى دارد.

    ابتدا باید شخص باور کند که گناهکار است تا براى پاک شدن از آن بىچون و چرا تسلیم ارشادات رهبران مذهبى شود.

    من در زندان دیدم که چگونه می شود گناهان عالم را بر دوشهای نحیف یک نوجوان بار کرد.

    زندان جایى است که رژیم ها بی واسطه و با دغدغه کمتر مىتوانند سیستم نفوذ بر روان و دستکارى در شخصیت و رفتار انسانها را پیاده کنند.

    به زندانى القا مىشد که در گذشته آدمى فاسد و اسیر هواهاى نفسانى بوده و عمل او گو خواندن کتاب یا اعﻼمیه باشد جنایت بوده است.

    ابزارشان شکنجه، تبلیغات و برنامه هاى "ارشادى" بود با استفاده از شیوه تکرار.

    و مجازات هم به این ترتیب با گناه پیوند مىخورد.

    از یک طرف ایجاد حس گناه و عذاب روحى، ارعاب و مجازات روانى زندانى را به دنبال داشت و از طرف دیگر مخالفت و مقابله با جمهورى اسلامى، که یک مقوله سیاسى است با ابزار گناه سنجیده مىشد و با مجازاتهاى اسلامى پاسخ داده مىشد.

    زندان آیینه نظام سیاسى و اجتماعى یک جامعه است.

    باوراندن گناه، ارعاب و مجازات روانى و مسخ انسانها که در زندان بىهیچ ملاحظه اى صورت مىگیرد، در سطح جامعه هم اجرا مىشود.

    رابطه گناه و مجازات در این نظام دو جنبه به خود مىگیرد: رابطه خود گناه با مجازات و رابطه احساس گناه با مجازات وقتی گناه وارد مقوله "جرم" مىشود، به دنبال خود با مجازات پیوند می خورد.

    جرم و مجازات مفاهیم حقوقى هستند.

    در یک تعریف کلی جرم مواردى را شامل مىشود که در آن خسارتى به فرد یا جامعه وارد آید یا مسئله امنیت و نظایر آن در میان باشد.

    به عبارتى جرم با ضربه زدن به منفعت فرد یا جامعه سنجیده مىشود.

    جرم مستقل از بار مذهبى و گناه است.

    در حالیکه گناه به مذهب و میزان وفادارى فرد به آن بستگى دارد.

    به بیان دیگر رابطه اى است بین فرد مومن و خدا.

    یکى از دستاوردهاى روشنگرى در اروپا این بود که نهاد کلیسا و نمایندگان آن را از مجازات گناه محروم ساخت و این امر را به خدا واگذاشت.

    وقتی گناه وارد مقوله "جرم" مىشود، به دنبال خود با مجازات پیوند می خورد.

    در دنیاى اسلام، حداقل در ایران امروزى، استقلال بین دستگاه قضایى و مذهب وجود ندارد.

    قضاوت و کیفر به نام اسلام صورت مىگیرد.

    گناه، که به حوزه خصوصى آدمها برمىگردد، جرم مىشود.

    مثلا رابطه خارج از حوزه زناشوئى، همجنس گرائى، نوشیدن مشروبات الکلی، اروتیسم در هنر و ادبیات و موارد دیگر جنایت محسوب مىشوند در حالیکه بسیار جنایات و رفتارهایى که موازین حقوق بشر جهانى جرم بودن آنها را تائید مىکند، مثل تجاوز به دختربچه، آزار رساندن به زن از طرف مردان خانواده، در چارچوب حق مرد در امور زناشوئى تلقى مىشود.

    و همچنین عقیده یا نوشته اى تردید برانگیز در وجود خدا، مذهب و یا مبارزه علیه جمهورى اسلامى با مفاهیم برآمده از قران و بسط داده شده در کتب فقها، نظیر الحاد، کفر، شرک، محاربه با خدا و ..

    سنجیده مىشود.

    حتى قانون مطبوعات هم از این مقوﻻت جدا نیست.

    ماده ۶۲ قانون مطبوعات مصوب 1361 هرگونه اهانت به مقدسات را همسنگ ارتداد مىداند.

    و در کیفر و مجازات ارتداد و نظایر آن جنایاتى مثل شکنجه، قطع عضوى از بدن و غیره، عدالت اسلامى نامیده مىشوند.

    اما باورى که گناه را وارد حوزه اجتماعى و سیاسى مى کند و بر این اساس حق و وظیفه خویش مىداند که در زندگى خصوصى افراد مداخله کند، محدود به قوانین جمهورى اسﻼمى نیست.

    این باور در فرهنگ ما هم حضور دارد.

    زن زناکار را فاسد و قابل مجازات مىدانیم.

    بىدین را کافر مىگوئیم و در طرد او جاى تردید نمى بینیم.

    حتى در زبان روزمره ما هم مفاهیم "جرم" و "گناه" استقلال ﻻزم را از همدیگر ندارند و گاه یکسان گرفته مىشوند.

    مىگوئیم "فلانى که گناهى نکرده که سزاوار مجازات باشد" یا مثلا او بىگناه اعدام شد .

    من بر این باور نیستم که جمهورى اسلامى آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است.

    اما از جهاتى فرهنگ و بینش های ما هنوز پیوندهای خود را با نگرش مبتنی بر قوانین قصاص نبریده است.

    مثلا آیا هنوز مجازات زن زناکار با مرگ یا گرسنگى دادن، و یا در ملایم ترین حالت با منزوى ساختن بىرحمانه وى به عنوان دفاع از ناموس ، چه بسا که ارزشى مثبت تلقى نمىشود؟

    اینها هیچ گاه در فرهنگ ما مورد تردید جدى قرار نگرفته است.

    گرچه خشونت موجود در قوانین قصاص مورد پذیرش بخشهاى بزرگى از جامعه نیست و سکوت در برابر آن در وهله اول ناشى از فضاى ارعاب وسرکوب است، با این وجود هنوز زمینه هائى که به این جنایتها امکان تحقق مىدهد، تا حدودى دست نخورده باقى مانده است.

    چرا که "گناه" نه تنها هنوز کارکردى قوى دارد، بلکه وارد شدن آن در مقوله "جرم" کمتر تردید کسى را برمىانگیزد.

    آیا منزوى ساختن زن و مردى که از قوانین اخلاقى پا فراتر گذاشته و به اصطﻼح "گناه" کرده اند، همسوئى و همراهى با مجریان مجازاتهاى نظیر سنگسار نیست؟

    و همینطور آیا پیشداورى و منزوى ساختن مذاهب دیگر به دنبال خود بىتفاوتى در مقابل سرکوب آنها

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

     

    Dieter Weiss, Psychologie und Religion, Wurzburg, 1991 احمد وائلی، احکام زندان در اسلام، ترجمه محمد حسن بکائى ’ ویلهلم رایش، روانشناسی توده ای فاشیسم، چاپ سوئد Dariush Rejali, torture and modernity, 1994

    1. عدل الهی، شهید مطهری،
    2. داستان های شگفت، شهید دستغیب شیرازی.


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله رابطه مفهوم گناه و جرم, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله رابطه مفهوم گناه و جرم, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله رابطه مفهوم گناه و جرم

رابطه مفهوم شرعی «گناه» و مفهوم حقوقی «جرم» و نسبت «تحریم» و «تجریم» چکیده در سیاست‌ جنایی تقنینی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اعمال و رفتارهای جرم‌انگاری‌شده توسط قوه قانون‌گذاری، محرّمات شرعی نیز قابل تعقیب و کیفر دانسته شده‌‌اند. چنین قولی به وحدت مفهوم «جرم» و مفهوم «حرام» و در نتیجه، خلط «تحریم» و ...

شناخت جرم یا انحرافات و علل بوجود آورنده آن مقدمه هیچ مجرمی از مادر خود مجرم و تبهکار زاده نشده است، همه انسانها، فطرتی پاک خلق شده و پس از تولد در دوران اولیه زندگی، پاک و معصومند و این تا زمانی است که توسط شرایط خاص محیط خانوادگی، اجتماعی و پرورش به گناه آلوده نشوند  زیرا چگونگی رفتار و شخصیت افراد بیشتر به چگونگی محیط اجتماعی و اقتصادی و تربیتی آنها بستگی دارد، بنابراین ...

. شکل گیرى نظام جمهورى اسلامى بر پایه اسلام و شرع و تأکید بر جریان تمام امور در چارچوب شریعت و پاى بندى به احکام به عنوان مبناى عمل نظام اسلامى، تاکنون پرسش هاى بسیارى را پیش روى پایه گذاران و دست اندرکاران نظام از یک سو و اندیشمندان و نظریه پردازان اسلامى از سوى دیگر گذاشته است; پرسش هایى که در عرصه اندیشه و عمل، در سه دهه گذشته چالش هاى زیادى را پیش آورده است. یک پرسش اساسى و ...

شکل گیرى نظام جمهورى اسلامى بر پایه اسلام و شرع و تأکید بر جریان تمام امور در چارچوب شریعت و پاى بندى به احکام به عنوان مبناى عمل نظام اسلامى، تاکنون پرسش هاى بسیارى را پیش روى پایه گذاران و دست اندرکاران نظام از یک سو و اندیشمندان و نظریه پردازان اسلامى از سوى دیگر گذاشته است; پرسش هایى که در عرصه اندیشه و عمل، در سه دهه گذشته چالش هاى زیادى را پیش آورده است. یک پرسش اساسى و ...

وحدت از دیدگاه امام خمینى (ره)؛ استراتژى یا تاکتیک// خبرگزاری شبستان: وحدت گرچه در ادبیات اسلامى کاربرد و نقش اساسى دارد، امّا در ادبیّات سیاسى رایج کمتر مورد بررسى قرار گرفته است و آن‏چه در این زمینه به‏کار رفته، بیشتر مفاهیمى است که برترى یک شیوه و یا تفکّر را به دنبال داشته و بیشتر کاربرد خارجى دارد؛ مفاهیمى چون ناسیونالیسم، پان عربیسم، پان ترکیسم و... از این دسته به‏شمار ...

اگر بپذیریم که در یک گروه انسانی همیشه مردمانی هستند که تحت تاثیر عوامل مختلف و بدلایل گوناگون گرایشهای بطرف اعمال ضد اجتماعی پیدا می کنند کاملا ساده است اثبات کنیم که این اعمال مخصوص همیشه دارای یک اصل و ریشه نمی باشند تا بعنوان جرم معرفی شوند و دلیل آن باشند که کیفرهایی برای آنها در نظر گرفته شود زیرا آنچه که روزی نام جرم بخود می گیرد ممکنست روز دیگر امری عادی , بی اثر و یا ...

قذف در حقوِق جزای عثمانی دو نوع افترا به عفت و اهانت موجود است . یکی مستوجب مجازات تعزیری و دومی مستوجب مجازات حد است . به مجازاتی که مستوجب مجازات حد است قذف گفته می شود. این جرم در مورد اتهام زنا (به زنان محصنه ) و یا انکار نسب می باشد. بنابراین قذف از سه رکن تشکیل می شود: تهمت زنا، انکار نسب و جزایی بودن آن . در جرم قذف ، حق دعوی برای کسی است که مورد تهمت و افترا واقع شده است ...

مقدمه هیچ مجرمی از مادر خود مجرم و تبهکار زاده نشده است، همه انسانها، فطرتی پاک خلق شده و پس از تولد در دوران اولیه زندگی، پاک و معصومند و این تا زمانی است که توسط شرایط خاص محیط خانوادگی، اجتماعی و پرورش به گناه آلوده نشوند زیرا چگونگی رفتار و شخصیت افراد بیشتر به چگونگی محیط اجتماعی و اقتصادی و تربیتی آنها بستگی دارد، بنابراین توجه به این واقعیت ضروری بنظر می رسد که جرم و ...

مقدمه هیچ مجرمی از مادر خود مجرم و تبهکار زاده نشده است، همه انسانها، فطرتی پاک خلق شده و پس از تولد در دوران اولیه زندگی، پاک و معصومند و این تا زمانی است که توسط شرایط خاص محیط خانوادگی، اجتماعی و پرورش به گناه آلوده نشوند زیرا چگونگی رفتار و شخصیت افراد بیشتر به چگونگی محیط اجتماعی و اقتصادی و تربیتی آنها بستگی دارد، بنابراین توجه به این واقعیت ضروری بنظر می رسد که جرم و ...

بنام خدا مقدمه: در حقوق جزای اسلامی اصول بسیار مهمی دیده میشود که نه تنها در آن ایام بلکه در شرایط فعلی هم اهمیت خود را حفظ نموده اند. یکی از این اصول بسیار مهم و در رأس آن و به تعبیری یکی از اصول مسلم مذهب اسلام در امور کیفری اصل معروف قبح عقاب بلابیان و یا بعبارتی منع عقاب بلابیان می باشد یعنی تا زمانیکه عملی از ناحیه شارع به عنوان جرم تعریف نشده و مجازات شرعی هم برای آن معین ...

ثبت سفارش