(بسم الله) یعنی بر تمام امورم ، یاری از خدا می طلبم .
خدائیکه ، پرستش و بندگی، جز برای او ،شایسته نیست.
خداءیکه دادرس است ،آنگاه که از او دادخواهی شود.
پذیرا و جوابگو است،هر آنگاه که خوانده شود.
(رحمن):همان {کسی}است که؛ به روزی بندگانش شدیدا متمایل است !و مواد روزیش را از آنان نبرد ، اگر فرمانش نبرند!
(رحیم) رحیم است ، به بندگان مؤمن .
واز رحمت وی است ، که صد رحمت آفرید!
واز آن ،رحمت واحدی ، در همه آفریدگان قرار داد!
الحمد و الله رب العالمین.
بنده من مرا حمد گفت و اقرار کرد نعمتهائی که در اختیار دارد از ناحیه من است ، و بلاهائی که به او نرسیده بازبه لطف و تفضل من است؛و من شما فرشتگان را گواه میگیرم که نعمتهای دنیائی و آخرتی او را زیاد نمود ، بلاهای آخرت راازاو دور کنم، همانطوریکه بلاهای دنیا را ازوادور کردم.
{الحمد الاه}!
چون بشناسائی همه قادر نیستند .
زیرا ؛ نعم و عطای او ؛بیش از آنست که بشمار درآید ه آنست که ؛خداوند برخی از نعمی را که ببندگانش ارزانی داشته!
سر بسته- بآنها معرفی کرده است .چون ؛ تفضیلا !
بشناسائی همه آنان قادر نیستند .
زیرا ؛ نعم وعطای او ، بیش از آنست که بشمار درآیدوشناخته شود.
{رب العالمین} مالک و خالق و روزی رسان آنها است-از آنجا که میدانند!واز آنجاکه نمیدانند!
پس ؛ روزی معلوم و تقسیم شده است .آدم بهر روش وآئین که میخواهد در دنیا رفتار نماید- در هر حال وموقعیتی که هست- روزی باو میرسد !
تقوی تقوی دار زیادش نمیکند !
وتبهکاری فاسق وفاجر، ونقصانش نمی آید .
بین بنی آدم و روزیش پردهای است!َ که روزی،طالب وجویای او است!تا آنجا که اگر ؛ احدی از شما ، درطلب روزیش درنگی نماید ، روزیش 1 در جست او است!
همچنان که ؛ مرگ ومیر بجوستجوی وی است!.
الرحمن الرحیم.
در خواست عطف وعنایت (بیشتری) است!
ویادیاز نعم و الطاف او است!
که،بر تمام آفریدگانش ارزانی داشته!
بتفضیلی که :بنده ام شهادت داد که: من رحمن رحیم هستم ،من نیز شما را شاهد میگیرم که بهره اورااز نعمت ورحمت خود فراوان ساخته ، نصیبش رااز عطاء وبخشش خودم بسیار می کنم.{رحمن}همان کسی که به روزی بندگانش شدیدا متمایل است !
و مواد روزی خود را از آنان نبرد ، اگر چه فرمانش نبرند.
بافراد با ایمان ، در کاهش بندگی و طاعتشان رحیم است.و بافراد کافر کیش و ناسپاس !
– که خواستار کمک و همراهی اند ، با رفیق ومدارا !
بآنان – رحیم است.
واز رحمت او است که نیروی بلند شدن و غذا خوردن از کودک،گرفته است!بجای آن تاب وتوان به مادرش داد!
واو را به کودک خویش دلسوز و مهربان آفرید!
تا بتربیت و پرستاریش قیام کند.
و اما {الرحیم} معنایش اینست که: او به بندگان مؤ منش رحیم است .واز رحمت او است که صد رحمت آفرید!از آن رحمت واحدی در خلایق و همه آفریدگان قرار داد.و بآن مردم بیکدیگر رحیم و دلسوزند!.و مادر به فرزندش مهربان است..
مالک یوم الدین اقرار واعترافی است، برستاخیز و(روز) حساب ومجازات وپاداش !.
واثبات و تحکیم سلطنت و ملک آخرت ، برای حضرت مولی سبحانه!- همانند اثبات سلطنت و ملک دنیا-و در حدیث چنین است:{خدا بر اقامه روز جزا – که همان روز حساب است – قادرو توانا است.
قادر است،که آنرا ،از زمان و قوعش جلو بیندازد!و از اوقات بروزش بتاخیر افکند!
او در روز جزا –نیز 2 مالک است!
از اینرو ؛ بحق داوری کند !آنکه ؛دامن خویش بجور و ستم ،آلوده است!
در انروز مالک هیچ حکم وداوری نیست ، بدانگونه که – در دنیا- آنکه صاحب اختیار و مالک احکام ، ستم کند!.}در حقیقت ؛اوروز رستاخیز –مالک سرنوشت خلایق است و هر که در دنیا ، از شک وتردیدش اثری بجای مانده!
یا سخت به گردنکشی پرداخته است، چنین فردی را بآتش افکند!
واز رنج وعذاب خدای عزوجل !برایش گریز و امتناعی نیست وهر که در دنیا جبین کرنش وفروتنی !
بر آستان او سائیده!.
وبر این خصلت بندگانش ؛ رنگ دوام و حفاظت داده است ، برحمت بیکرانش اورا در بهشت 2برین جای دهد.!
شما شاهد باشید همان طور که بنده ام اعتراف کرد به اینکه من مالک روز جزا هستم ، در آن روز که روز حساب است، حساب اوراآسان میکنم ، وحسنات او را قبول نموده از گناهانش صرف نظر میکنم.
ایاک نعبد و ایاک نستعین.
تنها ترا میپرستم !
ای خدائی که نعمت فراوان و رحمت گوناگون بما ارزانی داشته ای !
با ذلت و کرنش و فروتنی !
دون ریا و شهرت و جاه- خالصانه ترا فر مانبرداریم.
و تنها از تو یاری می طلبیم!
بر طاعت و بندگی ات – آنچنان که فرمودی – از تو کمک میخواهم .
واز دنیا ی خود آنچه از او نهیش کردی حذر کنیم، و تقوی پیشه خود سازیم واز شیطان که درگاه مقدست دور است و از جن وانس گمراه کننده سرکش ،واز ستمگران آزار پیشه، بدامن عصمت و پاکی ات چنگ زنیم!..
ایاک نستعین (یعنی) بر طاعت و بندگی ات تنها از تو کمک می خواهیم و در کنار زدن حیله و شر دشمنانت ای خدا!از تو کمک میجوئیم.
و آنچه بفرمائی!
امر ، امر تو است.
او است ، پروردگار جهان و جهانیان و بسوی او است بازگشت هر چیزی و برای او است ، ملک و 3 نعمت و رحمت دو جهان و از اینرو هر ستایش و ثنائی را شایسته!
و بعد از آنکه ، نمایان ساخت که بر عالمیان فرض است که بر آستانش خاضع و فروتن آیند و بطاعت و بندگی اش طوق ذلت و خواری بگردن نهد و خواست روش حق و حقیقت را درافعال و کردار بندگان – از حیث { جبر و تفویض} – بپا کند ؛ فرمود: ایاک نعبد و ایاک نستعین .
اشاره بر اینکه افعال بندگان برای آنها آفریده شده!
آنها بیاری پروردگار – بگناه و عصیان – دامن خویش نیالایند!و به نیروی او توفیق طاعت و بندگی حاصل کنند.
و اشاره بر اینکه ؛ بندگی مطلوب خدا ، آن عبادت خالصی است که از بندگی با اراده و اختیارشان ، صادر شود!- در حالیکه ؛ از خدا بر استکمال طاعت و سنت و ادای و ظیفه اش یاری بجویند !
اینست معنی : { الامربین الامرین} که با { ایاک نعبد}، جبر از بین میرود ، وبا { ایاک نستعین}، تفویض!
اهدنا الصراط المستقیم.
بعد از بیان علوم ودانش همگانی و همه جانبه مبدا و معاد و روشنگری وظیفه بندگی و اظهار آخرین گفتار ممتاز مولی ، بعظیم ترین مقاصد و عالیترین هدف اشاره نموده است .
و آن خواستن هدایت از پیشگاه مقدس خدایتعالی !
به { صراط مستقیم} است و خواستار استقامت و ثبات بر آن هدایت و آئین و خواهان رشد وکمال در دین جاودانی او !
و تمسک ، بحبل متین او و افزون خواهی معرفت و بینش او و دوری از سلوک راه و روش گمراهان !
و دورویان و تبه کاران کسانیکه ؛ جلوه های دل انگیز رحمت بیکران حق از نپذیرفتند!
و خشم و غضب اولیائش را بر آشفتند !.
کسانیکه ؛ در آینده نزدیک – بحالشان – ترا واقف وآگاه سازیم!.
این ، گوشه ای از نواحی جامع و همگانی فاتحه در فرهنگ و علوم قرانی است.
آنگاه ؛ اساسی ترین و مهمترین هدف قرآنی کریم – از معارف دینی و الهی و معرفه النفس – اینستکه؛ بین اصول دین و مذهب و فروعشان گرد آورد ، و سوره مقدس فاتحه اجمال و خلاصه آنها رادر بردارد و اصول پنجگانه – توحید و عدل و نبوت و امامت و معاد را شامل است و بر عبودیت و بندگی ، دلالت دارد عبودیتی که ؛ از آن ، جزئیات و شاخ و برگ دین ، متفرع است.
فاتحه شریف !، آئین و روش حق را واضح و روشن میسازد!.
این سوره با منشور : { الحمد لاه رب العالمین ، الرحمن الرحیم ، مالک یوم الدین} ، بزرگترین وحدانیت حق را بازگو میکند!
و از قیومیت ذاتی احدی !
و ربوبیت سرمدی اش !
حکایت دارد !.
و از سروری دائمی الوهیتش نغمه، سر دهد!
و از ملک ازلی و ابدیش، لب از کند و ار نعم و لطف بیدریغش !
{که پیوسته شامل همگان است و رحمت فراوان که ویژه مومنین است خبر دهد و حقیقه ؛ رحمت عام و لطف عمیمش نهایت عدل و انصاف را متضمن است !- رحمتی که ؛ در ملک و ملکوت آفریدگانرا – جمیعا – فرا گیرد و از اتصاف خدا به عالیترین مراتب کمال آگاه سازد.
این ، توصیف همه جانبه { صفات ذات و صفات فعل } او است که دلالت بر رجوع و بازگشت خلایق بسوی او دارد !.( تا آنانرا که ؛ بزشتی گرائیدند ، بجزای کردارشان برساند !
و بآنانکه ؛ رفتار نیک، از وجودشان سر زد، نیکوترین پاداش دهد..) آنگاه ؛ بعد از اشاره بر عبودیت کامل و همه جانبه – در فروع-و بعد از بیان اعتقاد درست در افعال بندگان بآنان فرمان داد که ؛ در جستجوی هدایت و راه به { صراط مستقیم} باشند .
و او است راه روشنگر حق که سالک راه خدا را بخدا ، میرساند !
( راهی است که ؛) بخشنودی پروردگار، منتهی میشود.
صراط المستقیم ، جز طریق آنکه ؛ بر بندگان ، ولایت دارد ، طریق دیگر نیست.و عتبار حدوث و بقا ، نبوت وامامت ازآن منشعب میگردد!
که زمامش را بهر دو اعتبار، پیامبر اعظم بر عهده دارد!
و امامت را باعتبار دوم- جانشین پاکش !
.
هر که ؛ باین دوعزیز الوجود ، راهی یافت ، حقیقه!
بخدا ، رهنمون شدو فرمان خدا و رسولش را بگردن نهاد!
صراط الذین انعمت علیهم.
امام{ع} فرمود: (صراط الذین انعمت علیهم) یعنی ؛ بگوئید: ما را براه کسانی هدایت فرما ،که؛ بتوفیق دین و طاعتت بر آنان نعمت ارزانی داشتی !
و آنها کسانی اند که ؛ خدا فرمود: { و آنانکه ؛ خدا و رسول {وی} را فرمان ببرند، هم آنکه با کسانی اند که ؛ خدا ؛ بر آنان نعمت ، ارزانی داشته!- از پیامبران و صدیقین و شهدا و صالحین – و آنان از حیث رفاقت چه خوب افراد یاند این مطلب عینا از امیر المومنین {ع} ، بیان است.
{آنجناب} افزود که ؛ آنگاه فرمود: اینها انعام شدگان بمال و صحت بدن نیستند – اگر چه؛ همه اینها ، نعمت بارزی از جانب خدا است –آیا نمی بینید که اینها گاهی کافر یا فاسق اند !؟پس؛ ترغیب و تحریک نشدند که در دعا بخواهید که بر آنان رهنمون گردید !
فقط مامور شدید که بخواهید : براه کسانی رهنمون شوید که؛ برآنان نعمت ایمان بخدا و تصدیق رسولخدا {ص} ارزانی گشته است!.
و تقیه خوب از درگاهش بخواهید که بدانوسیله از شر بندگان خدا و شر زندیقها بدوران دشمنان خدا از کفرشان سالم و در امان باشید تقیه ای که با آن مدارا کنید !
و بآزار خود و مؤ منین تحریکشان نکنید!
و مامور شدید که ؛ شناسائی و معرفت حقوق برادران مومن را بخواهید.
پس هیچ بنده ای و کنیزی نیست که موالی محمد و آل محمد و یاران آنجناب باشد و با دشمنانشان دشمنی کند ؛ مگر اینکه ؛ حقیقه جایگاه امن و سپر محکمی از عذاب خدا اتخاذ کرده است !.
و هیچ نده 6 6 وکنیزی نیست که ؛ با بندگان خدا به بهترین نوع سازش و مدارا کرد – در حالیکه با آن در باطلی داخل نشد و از حقی خارج نگشت – مگر اینکه خدا نفسش را تسبیح !و عملش را پاک و پاکیزه قرار داد !و و باو بصیرتی بر کتمان سرما و خشم و غیظ بر آنچه ازط دشمنان ما میشنود عطا کرد و او ثواب کسی را داد که در راه خدا بخونش غلطان است.
و بنده ای نیست که ؛ حقوق برادرانش را بعهده گرفت !و با وجدو جهد خود ، حقشان را ایفا کرد !و آنچه در امکانش بود داد !
و از آنان به گذشت و عفوشان راضی شد!
و کنجکاوی آنها را رها نمود و از اشتباه و لغزش آنها –هر چه – هست در گذشت !
مگر اینکه خدای عزوجل روز قیامت باو فرمود : ای بنده من حقوق برادرانت را ادا کردی و در آنچه بنفع تو بود باستقصا و کنجکاوی آنها نپرداختی ، و من بخشنده تر و کم تر و کریم تر و سزاوارترم بآنچه تو از باب کرم و مسامحه رفتار نمودی و من امروز بر آن حقی که ترا وعده دادم رفتار کنم !
واز رحمت وفضل بیکرانم بر تو افزون کنم ودر کوتاهیت ببرخی از حقوقم بر تو کنجکاوی نکنم!
غیرالمغضوب علیهم ولا الضالین.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: خدا به بندگانش فرمان داد که: راه انعام شدگان راازاو در خواست کنند !
و { گروه ممتاز انعام شده } همان پیامبران و صدقین و شهدا ء و شایستگان اند.
و دستور فرمود که ؛ از راه غضب شدگان دوری کنند و پناهندگی بخواند و گروه غضب شده همان یهوداند !
که خدا درباره آنها فرمود : آیا شما را به بدتر از آن – از حیث پاداش و