چکیده : هدف از این تحقیق بررسی پرخاشگری و هیجان خواهی نوجوانان و جوانان اصفهان بعد از تماشای مسابقات فوتبال بین دو تیم فولاد مبارکه سپاهان و ذوب آهن اصفهان در لیگ برتر سال 82-81 بود.
بدین منظور 180 نفر از تماشاگران و غیر تماشاگران را در سه گروه مساوی که هر یک از اعضاء شانس مساوی داشتند انتخاب گردید.
60 نفر از میان طرفداران تیم فولاد مبارکه سپاهان و 60 نفر از میان طرفداران تیم ذوب آهن اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی ساده و 60 نفر از میان نوجوانان و جوانان شهر اصفهان که به تماشای فوتبال نپرداخته بودند به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدندو پرسشنامه های دموگرافیک (جمعیت شناختی)، پرخاشگری آیزنک ومقیاس 40 سوالی هیجان خواهی زاکرمن (فرم پنجم) در مورد آنها اجرا گردید .
ضریب پایایی پرسشنامه پرخاشگری آیزنک و مقیاس هیجان خواهی زاکرمن از روش دو نیمه کردن به ترتیب 78/0 و 79/0 محاسبه گردید .در رابطه با فرضیه های تحقیق نتایج تحلیل تمایزات و آزمون Tبین دو گروه تماشاگر و غیر تماشاگر نشان داد که تفاوت معنا داری بین میزان پرخاشگری دو گروه وجود دارد و همچنین نتایج نشان داد که تفاوت بین میزان هیجان خواهی دو گروه وجود دارد ولی معنی دار نیست .
همینطور تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) بین سه گروه طرفداران تیم بازنده و طرفداران تیم برنده و غیر تماشاگران نشان داد اختلاف بین میانگین نمرات ، پرخاشگری در سطح 01/0 معنادار بود و با اطمینان 99 درصد میزان پرخاشگری در گروه بازنده بیشتر از گروه برنده و غیر تماشاگر بوده است ( 039/5 = F) و اختلاف بین میانگین نمرات هیجان خواهی در سطح 05/0 معنا دار بود و با اطمینان 95 درصد هیجان خواهی در گروه برنده بیشتر از گروه بازنده و غیر تماشاگر بوده است (289/3= F).
ABSTRACT the obgective of this reserch progect was to compare the level of aggression and sensation seeking in football spectators in three grouos of the supporters of the winning team supporters ,loosing team ,and non-spectators, using cansal comparative method .
the brief verified demographic questionnaire, Eysenck aggression questionnaire and sensation seeking scaie (sss),form 5 of Marvin Zuckerman this research progect.
the validity coefficient of the aggression and sensation seeking questionnaire was appraised 0.78and 0.79respectively empolloying the halving method by the investigator.
the research hypotheses included the assumption that there is a difference between the level of aggression and sensation seeking between the adolescents and youth who are spectators of football games and non-spectators.
the level of aggression in supporters of the loosing lean is mor than the level of aggression amongst the supporters of the winning team.the level of sensation seeking was higher in the supporters of the winning teamthan amongst the supporters of the loosing team.
To compare the paired discrepancy amongst the groups, the SPSS computer software was employed.
Findings of this progect, based on the analysis of the discrimintion between the two grouos showed that the discripancy between the two groups is significant.
the level of aggression is higher in spectator group compared with the non-spectators .
Also the observed T (6.28) is higher than the table's T at the level of P Regarding the sensation seeking ,the difference between the two groups was not significant and in observed T (1.60) was less or epual to the table's T at the level of 0.05.
The findings showed that the discrepancy between the meanscore of aggression ,regarding the observed F (5.039) at the level of 0.01 (0.008) is significant and the level of aggression was higher in the supporters of the loosing team compared with supporters of the winning team or the non-spectators .the difference between the mean scors of sensation seeking with the observed F (3.289) at the level of 0.05 (0.40) was significant and the level of sensation seeking was higher in the supporters of the winning team compared with supporters of the loosing team or the non-spectoators.
مقدمه : هیجانها در فعالیت انسانی بویژه ورزش نقش اساسی دارند و به زندگی کمال می بخشد اگر بیش از حد در یک فرد جمع شود باعث بروز رفتارهای غیر منطقی خواهد شد .هیجان خواهی[1] تنوع جویی در احساسات و تجارب از نیازهای آدمی است چنانچه بعضیها خطر می کنند تا به چنین تجربه هایی دست یابند (اتکینسون[2] و همکاران(1980)، ترجمه براهنی ، 1370) .
درتعریف پرخاشگری نظریات متفاوتی مطرح شده است .کریمی رفتاری که هدف آن صدمه زدن به خود یادیگری باشدا پرخاشگری[3]معرفی می نماید و یک رفتار آسیب زا را در صورتی پرخاشگری می داند که از روی قصد وعمد به منظور صدمه زدن به دیگری یا خود انجام گرفته باشد (کریمی 1380) .
وکارشناسان به انواع متفاوتی از پرخاشگری معتقدندکه بارون [4] از پرخاشگری خصمانه[5] و پرخاشگری وسیله ای[6] سخن به میان آورده است .
پرخاشگری خصمانه زمانی است که قصد اصلی رفتار، صدمه زدن به بازیکن دیگر است .
این نوع پرخاشگری با خشم همراه است و اساسا شخص می خواهد دیگری را در رنج ببیند ولی پرخاشگری وسیله ای ممکن است رفتار به طور روشن موجب صدمه شود ، اما قصد شخص دستیابی به هدف متفاوت مثل بدست آوردن امتیاز است (بارون ،1992) .
پرخاشگری در مردان وزنان وفرهنگها متفاوت است، تحقیقات نشان داده است که پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند واین تفاوت در غالب فرهنگ ها و تقریبا در همه سنین و نیز در غالب حیوانات دیده می شود بطور کلی پسرها بیشتر از دخترها پرخاشگری بدنی و لفظی از خود نشان میدهند و پرخاشگری بخشی از قالب رفتاری مردانه آنهاست.
همچنین رفتار پرخاشگرانه با ترشحات داخلی بدن و وضعیت اقتصادی درارتباط است چنانچه آرچر[7] در یک مطالعه ای رابطه مثبتی بین سطح تستوسترون مردان و سطح پرخاشگری آنان مشاهده کرده است و این حالت درمردان دارای اوضاع اقتصادی –اجتماعی پایین بیشتر مشهود بوده است ودیده شده است که سطح بالای تستو سترون[8] ، پرخاشگری را بین زنان افزایش می دهد ( به نقل از کارلسون[9]1999 ، ترجمه پژوهان، 1370).
روانشناسان ورزش تئوریهای غریزه[10] ، تئوری یادگیری اجتماعی[11] و فرضیه پرخاشگری ناکامی[12] F.A.H را در تبیین رفتار پرخاشگری مهم تلقی کرده اند .
چنانچه فروید[13] و لورنز[14] 1966 معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است ،یعنی به تدریج در شخص متراکم و فشرده می شود تا اینکه انسان نیاز به تخلیه پیدا می کند .
آنها معتقد به ذاتی بودن پرخاشگری هستند.
بندورا[15] (1973) از پیروان مکتب یادگیری معتقد است پرخاشگری همانند دیگر رفتارهای اجتماعی به وسیله تقلید وتقویت آموخته می شود در حالیکه دالارد[16] و همکارانش ( 1939) ناکامی را علت پرخاشگری میدانند.
انها بر این باورند که اگر چه ما دارای یک سائق پرخاشگرانه فطری هستیم، اما رفتار پرخاشگرانه بوسیله ناکامی از قوه به فعل تبدیل می شود، یعنی وقتی که ناکام شدیم با رفتار پرخاشگرانه واکنش نشان می دهیم چنانچه تحقیقات بکر[17] و همکارانش موئید همین موضوع است انها دریافتند زمانی که یک تیم در حال شکست خوردن است احتمال پاسخ پرخاشگرانه به موقعیت ناکامی افزایش می یابد همچنین برکویتز[18] نسخه سفسطه گرایانه فرضیه پرخاشگری ناکامی را ارائه داد وی فرض کرد که ناکامی منجر به خشم می شود وخشم مستقیماً منجر به پرخاشگری حال اگر ناکامی غیر قابل انتظار و غیر منصفانه تلقی شود، خشم بیشتری را برمی انگیزاند و خشم ممکن است منجر به پرخاشگری شود زیرا ما نمی توانیم فرایندهای ذهنی بالاتری (تفکر ) را به کار گیریم پس اگر خشم به اندازه کافی شدید یا اگر به دلایلی قادر به تفکر منطقی در آن لحظه نباشیم ممکن است پاسخ پرخاشگرانه را به همراه داشته باشد (بکر،1990؛وبرکوتیز،1993) .
ایندد و راسل[19] پرخاشگری را آزار همراه با نفرت به صورت فیزیکی کلامی یا رفتار فردی علیه فرد دیگر میدانند (ایندد وراسل،1979) .
تات کو[20]بیشتر، رقابتهای قهرمانی به جنگ تبدیل شده است (تاتکو،1986) .
مشروبخواری ازیک سو و خشونت بازی فوتبال ازسوی دیگر بدون تاثیر در پرخاشگری تماشاگران نیست اما نباید این عوامل را برجسته و تعیین کننده دانست ( ویلیا مز[21] و همکاران ، 2000 ، ترجمه افشار ، 1379) .
اوباشیگری[22] در بستر فوتبال پدیده ای جدید و نشأت گرفته از تاثیر فرهنگی «بورژوایی شدن» و « جهانی شدن » فوتبال در جوانان و نوجوانان بیکار قشر تحتانی طبقه کارگر است همچنین روزنامه ها نیز می توانند در بروز پرخاشگری وهیجان خواهی سهیم باشند .
استفاده روزنامه ها از عنوانهایی مانند فوتبال به جنگ می رود ، اعلام جنگ با اوباش ، جنگ دادگاهها با اراذل و جنگ اشرار درورزشگاهها و غیره … نقش مستقیمی در افزایش پرخاشگری می تواند داشته باشد و خشونت از بعد روانی یکی از هیجانات انسانی است که انسان صنعتی برای پایین آوردن هیجانات خود از جهتی رو به ورزش آورده است .
تجمعات بعد از فوتبال ازنظر جامعه شناختی انبوه خلق است و انسان وقتی در انبوه خلق قرارمی گیرد تلقین، عدم مجازات ، پذیرش ، تحریک پذیری و احساس شکست ناپذیری او بالا می رود .
همچنین خواسته های جوانان پرخاشگراز این نظر سیاسی نیست چون آنها نمی خواهند حکومت را تغییر دهند و بر سر قدرت بنشینند آنها صرفا دنبال این هستند که مطابق سلیقه های خود زندگی کنند.
همچنین عکس العمل جوانان پس از مسابقه فوتبال نمونه کوچکی از نگرش کلی جامعه است و می توان آنرا اعتراض مسالمت آمیز از طریق شادی تلقی کرد.
و آنچه در ورزش پس از مسابقات فوتبال اتفاق می افتد مثل یک کوه یخ شناوری است که بخش اعظم آن پنهان است ضمن اینکه ورزش را باید یک پدیده بین رشته ای دانست که دارای ابعاد اجتماعی ،سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، روانی و… می باشد.
برای جلوگیری از اینگونه رفتارها بایستی فرصتهای تخلیه هیجانی برای افراد نه به صورت مصنوعی بلکه به صورت طبیعی از بدو تولد بوجود آوریم وبه این نکته توجه نمود که تجمعات بعداز مسابقات فوتبال و درگیریها توسط جوانان تنها فرصتهایی است برای طرح اعتراضات اجتماعی و سایر انواع اعتراضات و صرفاً با پایان یافتن مسابقات هم پایان نمی یابد و باید به همکاری بین بخشی توجه بیشتری نمود و دولت سهمی از تقصیرات جوانان پرخاشگر را بپذیرد، پدر و مادر، مدارس ، دانشگاهها و … باید بپذیرند که بچه ها نمی دانندبه چه مقدار و اندازه شادی کنند و در آموزش آنها کوتاهی صورت گرفته است .
یکی از علل بروز پرخاشگری و تخریب اموال عمومی یا (وندالیسم )[23] «همنشینی افتراقی » است که ساختار مشخصی ندارد و در رفتار جمعی رخ می دهد و این نوع رفتارها معمولا زود ایجاد میشود و زود هم ممکن است ازبین برود و تابع هنجارهای گروه نیست .
همچنانکه در بازی ایران و استرالیا دیدیم که مردم جمع شدند و شادی کردند و این در خاطره جمعی مردم حک شد و مردم فهمیدند اگر در حجم عظیمی بیرون بیایند قادر خواهند بود هیجانات خود را به صورت فعالانه تخلیه کنند و با برخوردهای همیشگی روبرو نشوند یا در حد محدودی روبروشوند (تیلور[24]به نقل از دانینگ[25]،2001؛جعفری مقدم،1381؛عشایری،1380؛افشنگ،1380؛صباغ پور،1380؛باوند،1380؛احمدی،1380؛افروز،1380؛بشیریه،1380؛صدیق سروستانی،1380؛محسنی تبریزی،1380؛و پیران،1380).
تماشاگران می توانند باعث حساسیت ، جذابیت ،کاهش ویاافزایش انگیزش دربازیکنان گردند و ثابت شده است که وجود تماشاگران یا ناظران ، عملکرد فرد را بطور معنی داری تحت تاثیر قرار می دهد ( ارونسون[26] 1975، ترجمه شکر کن ،1370).
لفکوتیز[27] و همکارانش در سال دریافتند که 1973 تمایل دختران به نگاه کردن ورزشهای تیمی هماهنگ مثل فوتبال و هاکی با رفتار پرخاشگرانه آنها در کلاس سوم هماهنگی داشته است ( به نقل از آهولا[28] و همکاران ، 1986 ترجمه فلاحی 1372) .
تومسا[29] ( 1982) فردیکه شاهد اعمال خشن ورزشی بوده و سپس بوسیله عاملی عصبانی یا ناکام شده بیشتر از فردی عصبانی می شود که شاهد این اعمال نبوده است همچنین تماشای ورزشهای خشن تیمی، احتمال اینکه احساس پرخاشگرانه را در فرد افزایش دهد زیاد است ولی بطور اتوماتیک منجر به اعمال پرخاشگرانه نمی شود (به نقل از آهولا و همکاران ، 1986 ترجمه فلاحی ، 1372 ).
نحوه رهبری و رفتار مربی در طول بازی بر روی رفتار تماشاگران بسیار مؤثرا ست (کلاکمن[30] ، 1960 به نقل از رحیمی 1380).
میزان خشونت و پرخاشگری در تماشاگرانی که پس ازمسابقه استادیوم را ترک می کردند نسبت به افرادی که در استادیوم حضور نداشتند و یا تازه وارد شده بودند بسیار بالا بود(گلاشتاین و آرمز[31] 1971) .
همچنین جوان بودن تماشاگران ، نحوه قضاوت ، نوع مسابقه، مصرف مشروبات الکلی ، رقابت ، ازدحام جمعیت ، وقت تلف شده و نتیجه بازی عوامل مرتبط با رفتار پرخاشگرانه در تماشاگران است ( کاوانوگ وسیلوا[32] ، 1980 ).
عوامل فیزیکی مثل گرما و سرما ، سر وصدا ، ازدحام جمعیت ، تفسیر بازی در بین تماشاگران ،مصرف مشروبات الکلی و حضور تماشاگران