چکیده : در پژوهش حاضر با عنوان : بررسی تاثیر جو عاطفی خانواده براعتماد به نفس فرزندان ( دختران وپسران 19-13 سال شهر تهران ) تست استاندارد عزت نفس کویر اسمیت بر 50 دختر و 50 پسر اجراشد ، وبا استفاده از آزمون T استودنت نتایج زیر بدست آمد : اعتماد به نفس دخترانی که جو عاطفی مناسب در خانواده دارند بیشتر از دخترانی است که جو عاطفی نامناسبی درخانواده دارند .
اعتماد به نفس پسرانی که جو عاطفی نا مناسب در خانواده دارند بیشتر از پسرانی نیست که جو عاطفی مناسبی درخانواده دارند .
« فصل یکم » « مقدمه » بیان کلی مسئله سؤال پژوهش فرضیه ها تعریف اصطلاحات بیان اهداف پژوهش بیان کلی مسئله خانواده ازمهمترین نهاد واز نیرومند ترین ارگان اجتماعی است زیرا پایه های خوشبختی وبدبختی انسان در آنجا به وجود می آید .
انسانیت و اخلاق آدمی درمحیط خانواده شکل می گیرد وعواطف نیک وبد در آنجابه وجود می آید .
وقتی سخن از خانواده به میان می آید بحث از محیطی است که در آن دوکانون مهر وانضباط ، دوانسان یادومسئولیت وشیوه رفتار وخلق وخوی جداگانه آغوش گشوده و فرزند را درکنار خود گرفته اند .
سخن از دامنها ی پاکی است که نسلی را در خود می پروراند و آنها را برای حیات شرافتمندانه آماده می سازد .
طبیعی است که اگراین دو عنصر ، یعنی پدر ومادر درمسیر ثواب باشند خانواده برای طفل سعادت آفرین است واگراین دو آلوده باشند کودک جزنگون بختی وسیه روزی بدست نخواهد آورد .
( قائمی ، 1381 ، ص 269) کودک ازخانواده و والدین خودتاثیر می پذیرد همانگونه که گیاه ونهالی از زمین ، آب وغذا اوازخورشید نور می گیرد .
عوامل خانوادگی ازعقاید وافکار ، مذهب واخلاق ، عاطفه وخلق وخوی درکودک بعد ومیزانی است که برخی از روان شناسان رابه اظهار این اندیشه واداشته است که طفل آئینه تمام نمای وجود والدین است .
برخورد کودک باالگوها وسرمشق های خانوادگی درتکوین شخصیت او چنان اثر دارند که به زحمت می توان بخشی از آن را ازصفحه ذهن وروان کودک زدود .
او معیارهای اخلاقی والدین وجنبه های الگوئی آنان رابه گونه ای جذب می کند ودرخود نفوذ می دهد که تقریباً می توان گفت جزء سرشت وطبیعت اواست .
القاآت والدین ، امر ونهی آنها ، هدایت وموعظه وارشادشان ،منع وردشان همه درکودک مؤثراست .
تذکرات وهدایتهای پدر بزرگ ومادربزرگ ، القاآت ورهنمودهای برادران وخواهران ارشد ، سخنان وتذکرات خدمتکار وکلفت ونوکر ، وبالاخره رهنمودهای همه کسانی که درعرصه حیات خانواده با کودک درارتباطند درسازندگی یاویرانی بنای اخلاقی کودک اثر دارند والدین در طریق تربیت صحیح کودکان به این مسائل باید آگاه باشند ( همان منبع ، ص 177) نوجوان وجوان امروز کودک گذشته است خصایص ورفتارهای وی نیز وابسته به دوره کودکی وی بوده اند که آن را از اولیا وخانواده خود کسب نموده است .
پدر ومادر اولین کسانی هستند که زیر بنای شخصیت سالم یک نوجوان رامی سازند وپایه گذار ارزش ها ومعیارهای فکری وی هستند نوجوان دراین دوره بیش از هر زمان دیگر نیاز به مراقبت وهمراهی والدین خود دارد ، لذا قطع رابطه با نوجوان ویا رابطه نادرست بانوجوان ممکن است تاثیرات مخربی بر او بگذارد ( اکبری ، 1381، ص 321) .
ازنیازهای مهم واساسی انسان که زمینه ساز حیات اجتماعی وشرافتمندانه است نیاز به اعتماد به نفس است معنی ومفهوم آن این است که آدمی بااستفاده ازمددرسانی خداوند وبا قرار دادن امور درمسیر سنت او وبازمینه سازی هایی که برای موفقیت درانجام هر کاری ضروری است بتواند تردید ودودلی رااز خود دورسازد وبا اعتماد واطمینان پیش رود .
انتظار آن رانداشته باشدکه دیگران برای انجام کارها ورفع نیازش اقدام کنند ویا والدین ومربیان درخدمت او قرار گیرند خود به اتکای توان وامکانش ازجای برخیزد وبه اقدام بپردازد چنین امری هم موردنیاز شخصی فرد ولازمه عزت نفس اوست وهم از نظر اجتماعی وتداوم حیات برای اوضرورت دارد اودراین اعتماد نیاز دارد از اطمینان استفاده کند و آن را قابل تبعیت واجرا بداند باجرأت وصبارت تصمیم گیرد وبه پیش رود نه با تزلزل وتردید قدش راست وگامش استوار و اعتقادش درانجام دادن امور راسخ باشد ( قائمی ، 1370 ، ص 245) سؤال پژوهشی آیا جو عاطفی خانواده بر اعتماد به نفس فرزندان تاثیر دارد ؟
فرضیه ها : اعتماد به نفس دخترانی که جوعاطفی مناسبی درخانواده دارند بیشتر از دخترانی است که جو عاطفی نامناسبی درخانواده دارند .
اعتماد به نفس پسرانی که جوعاطفی مناسب درخانواده دارندبیشتراز پسرانی است که جو عاطفی نامناسبی درخانواده دارند .
تعریف اصطلاحات جوعاطفی خانواده الف: تعریف نظری : منظور ازجوعاطفی خانواده نحوه ارتباط وطرز برخورد افراد یک خانواده باهم ، نظر افراد خانواده نسبت به هم ، احساس وعلاقه آنها به یکدیگر است ( شریعتمداری ، 1376،ص211) ب : تعریف عملی سنجش (ایستا ) : جو عاطفی خانواده آن است که پرسشنامه پژوهش حاضر می سنجد .
ج: تعریف عملی آزمایشی ( پویا ) : جوعاطفی می تواند به صورت دیکتاتور ومدارگروآزاد منش باشد که درخانواده های دیکتاتور بچه ها سرکوب می شوند وگاه طرد می شوند احساسات وعواطفشان توجه نمی شود درخانواده های مداراگر بچه ها لوس وپرخاشگر بارمی آیند ومسئولیت پذیرنیستند وهرگزدیگران رامورد پذیرش قرار نمی دهند خانواده های آزاد منش کودکان را کنترل می کنند با بچه ها به طورمنطقی ومهربان برخوردمی کنند وبه نظرات خود احترام می گذارند ، آن بچه ها نیز در آینده دیگران رامحترم می شمارند وبا افراد اجتماع صمیمانه کنار می آیند .
اعتماد به نفس الف : تعریف نظری : اعتماد به نفس آن است که فردشخصیت خودرا به هما ن گونه که هست قبول می کند واز خصومت وکشمکش باخود درپرهیز است واگرمسئولیتی درحدتوان اوبه او واگذار شوداز آن نمی گریزد ومی کوشد باکوشش وتوانش آنرا پذیرا گردد وبه مقصدش می رساند ( قائمی ، 1370، ص 253) اعتماد به نفس آن است که فردشخصیت خودرا به هما ن گونه که هست قبول می کند واز خصومت وکشمکش باخود درپرهیز است واگرمسئولیتی درحدتوان اوبه او واگذار شوداز آن نمی گریزد ومی کوشد باکوشش وتوانش آنرا پذیرا گردد وبه مقصدش می رساند ( قائمی ، 1370، ص 253) ب : تعریف عملی سنجش ( ایستا ) اعتماد به نفس آن است که پرسشنامه پژوهش حاضر که تست عزت نفس کوپراسمیت است می سنجد .
ج : تعریف عملی آزمایشی ( پویا ) افرادی که دارای اعتمادبه نفس هستند دارای صفات وویژگیهائی هستند که برخی از آنها بدین قرار است.
کارهای خود راسعی دارند شخصی انجام دهند ومی کوشند از دیگران کمتر استمداد کنند ودر انجام کارها وبرنامه های خود دچار تردید و تزلزل نیستند ؟
مستقیم وباجرأت در آن واردمی شوند واگر شکستی درمسیر زندگیشان پدید آید خود را نمی بازند ومی کوشند .
راه خودرا از سرگیرنده وبه موفقیت نائل آیند وهرگز سعی ندارند ازراه خودستائی وخودنمائی ، فخر فروشی وخود پرستی خود را به نوائی برسانند .
توانایی مهارت موجود وکنونی مشخص ، مثل مهارت دردوچرخه سواری یاماشین نویسی یاازبرخواندن یک شعر ولی منظور از ظرفیت اعمالی است که فرد پس از دید ن آموزش مناسب ، انجام خواهد داد ( مان ، 1378، ص 640) 4) درک کردن تشخیص دادن ،تمیز دادن ،مشاهده کردن وفهمیدن معنی اشیاء وامور ( همان منبع بالا ، ص 644) صفات جنبه های نسبتا ثابت ، خصوصیات یاابعادرفتار ، معمولا ازاین اصطلاح برا ی نشان دادن شخصیت استفاده می شود وبا اصطلاحاتی مانند درون گرایی ، تسلط جویی ، جامعه پذیری ،مداومت شرافت و...
نشان داده می شود ( همان منبع ، ص 650) 6) عادات حالت خاصی از رفتار که کسب یا تحصیل می شود ، مثل مهارتهای حرکتی یاکلامی ،روش یانحوه انجام اعمال خاصی یا روش خاصی فکر کرد( همان منبع بالا ، ص 650) 7) یادگیری تغییر کم وبیش دائمی رفتار که درنتیجه فعالیت ، آموزش خاص یا مشاهده بوجودمی آید ( همان منبع بالا ، ص 660) بیان اهداف پژوهش خانواده می تواند عامل سازندگی جسمی ، روانی ،عاطفی ، ذهنی و...
کودک باشد یا عامل ویرانی ، نابودی آن ، می تواند شرافت وملامت ایجادکند یاانحراف واختلال تاثیر مستقیم آن دررشد ونمو قوای مادی یا معنوی کودک امری است که آن را نمی توان به سادگی منکرشد .
خانواده درتهذیب اخلاق وجهت دادن افراد به سوی انسانیت وپرورش وتکوین شخصیت آنان می تواند نقش فوق العاده ای ایفاکند وخطوط اصلی واساس رفتار آنان را پدید آورد آنها را در برابر مسائل وامور به مقاومت واداشته ویا سبب پیدایش افتشاشات واختلالات عصبی و حتی بیماری روانی اوگردد اعتبار اخلاقی وفرهنگی خانواده درتوانایی کودکان وپرورش آنها ازاهمیت فوق العاده ای برخورداراست ودرصورت انجام وظیفه خانواده می تواند کانون کار وعبادت ومرکز تربیت وکانون ایجاد تعالی و رشدباشد .
کودک درس زندگی وانسانیت را در خانواده می آموزد ووالدین ا زاین بابت می تواند همچون کارگزاران الهی درخدمت کودک باشند محیط خانواده وشرایط تربیتی آن ازمسائل سرنوشت ساز واز جنبه هائی است که نمی تواند مسکوت عنه بماند .
تنها اعلانات ، آموزشها والقاآت والدین نیست که درکودک اثرمی گذارد بلکه جریانات عاطفی ،اخلاقی ، انضباطی ودرکل تربیت خانواده نیز درکود ک اثر می گذارد واین خود سبب بسیاری از سازگاریها ونابسامانیها است شرایط اخلاقی وعاطفی خانواده ممکن است بگونه ای باشد که طفل رابرای بهتر زیستن آماده کند ، درامرتحصیل وپیشرفت اومفید وموثر باشد ویا برعکس او را از تحصیل رشد وپیشرفت باز دارد .
این خود هشداری برای والدین درزمینه سازی شرایط مساعد برای رشد است .
«فصل دوم » «بررسی پیشینه وادبیات پژوهش » بررسی آخرین پژوهشهای انجام شده درزمینه پژوهش حاضر بررسی کلی نظریه ها وتئوریها درزمینه پژوهش حاضر ضرورت ، اهمیت وفایده پژوهش حاضر بررسی آخرین پژوهشها ی انجام شده درزمینه پژوهش حاضر : خانواده کوچکترین واحدیانهاد ، اجتماعی به حساب می آید وسلول اولیه واساس تشکیل دهنده جامعه است سلولهای سالم ، جامعه سالم ، پویا و بانشاط رابه وجود می آورند تحقیقات انجام شده روشن کرده است که بیش از 50 درصد شخصیت افراد درخانواده شکل می گیرد وپدر ومادر واعضای خانواده الگوهای رفتار ی کودک به شمار می روند وبه عبارت دیگر افراد طرز رفتار بادیگران ، چگونگی برخوردبا مشکلات ، شیوه کنترل عواطف ، بهره گیری ازمعنویت وموازین اعتقادی ، امور دینی ، باورها ، وارزشها ، نحوه نگرش به امور از جمله کاروتلاش وبسیاری اموردیگر راازخانواده فرا می گیرند آموزش روحیه تلاشگری ،اهمیت دادن به کار واشتغال مولد وسازنده یکی ازمهمترین رسالتهای نهاد خانواده است کودکان پیش دبستانی پدر ومادر راالگوهای اصلی خویش در پذیرش رفتارهاوشیوه ها ی زندگی به می شمارند واز رفتارهای پدر ومادرتقلید والگو برداری می نمایند .
باچنین استدلالی پدر ومادر بیشترین تاثیر را در ایجاد رفتارهای مطلوب درنهاد خانواده به عهده دارند .
بنابراین چنانچه پدر ومادر خود به ارزش وقداست کار باورداشته باشند وبطور عملی دررفتارهای خود ،احترام به کار ، درست انجام دادن کار ونظم وانضباط درانجام کار رانشان دهد ، بیشترین تاثیر را بر فرزندان خویش به جای می گذارند وفرزندان ارزشهای اکتسابی را درونی می کنند تا در آینده به عنوان یک شهروند ، چنین ارزشهایی رادرزندگی اجتماعی خویش به نمایش بگذارند ( کریم آبادی ، 1376، ص 15) کرباسی درسال 1374 از مطالعه بر روی 1100 دانش آموز مشغول به تحصیل درمدارس راهنمائی استان همدان نتیجه گرفت که تاثیر این روابط از سایر عوامل خانوادگی ،شخصی وتحصیلی در بروزکلیه مشکلات رفتاری اعم ازمشکلات بیرونی شامل تقلب ،دروغگوئی ، دزدی ، عصبانیت ، وواکنشهای مربوط به آن ، فرار ازمنزل ومدرسه برهمه مشکلات درونی شامل وسواس ،اضطراب انزوا طلبی ، وافسردگی بیشتر است مطالعات انجام شده برروی چگونگی روابط والدین باکودکان ونوجوانان دو بعد رفتار والدین رانسبت به آنهامشخص می سازد .
بعد پذیرش ، طرد وبعد آزاد گذاشتن ،محدود کردن پدر ومادر پذیرنده نسبت به کودک ،ازخود عاطفه ، تایید گرمی ودرک نشان داد کمتراز تنبیه بدنی استفاده می کنند درعوض والدین طرد کننده با کودکانشان سردهستند و آنها راتایید نمی کنند آنهاهمچنین برای برقراری نظم ازتنبیه بدنی استفاده می نمایند .
بعد آزادگذاشتن ،محدود کردن به میزان خودمختاری و آزادی عملی گفته می شود که والدین برای کودکان قائلند .
والدین معتقد به آزاد گذاشتن به کودک آزادمنش اجازه می دادند که نوجوان درباره مسائل خودبا آنها بحث نماید وحتی خود ، بانظر والدین ،تصمیم بگیرد .
والدین تساوی خواه در تصمیم گیری درباره نوجوان به اندازه خود او سهیم بودند والدین درصورتیکه تصمیمی می گرفتند ، نوجوان می توانست آنرا نادیده بگیرد وبالاخره والدین غفلت کننده بطورکلی نوجوان رابه حال خودرها می ساختند .
دراین مطالعه پدران درمقایسه با مادران بیشتر متسبد ومقتدر تلقی شده بودندواین بایافته سایر مطالعات که نشان می دهدنوجوانان بهنجار پدرانشان ار بیشتر منضبط ومادرانشان را بیشتر عاطفی ، کودک محور وحامی می دانند وموافق