“پینل Pinel فوراً کاتون Couthon را به بخش دیوانگان راهنمائی کرد، جائی که منظرهای از سلول ها تأثیر دردناکی روی او داشت.
کاتون درخواست کرد همه بیماران را جمع کنند، از اغلب آنها توهین شنید، فضای بی شرمانه ای حس کرد، بی فایده بود مصاحبه را ادامه دهد، کاتون نزد پنیل برگشت و گفت: اکنون همشهری آیا خودت دیوانه ای که می خواهی چنین حیوانات چهارپائی را از زنجیر آزاد کنی؟ پینل به آرامی گفت : ای همشهری من متقاعد شده ام که این مردان دیوانه بسیار سرکش شده اند فقط باین دلیل که از هوا و آزادی محروم بوده اند.” Philippe Pinel: Traite Complet do Ragime Sanilaire des Alienes 56 (1936) بستری شدن بیمار Haspitalizing the Patient ترخیص Discharge تعهد بیمار سرپائی Outpatient Commitment حقوق بیمار Patients’ Rights اقدامات وضع قوانین Legislative Initiatives روانپزشکی و مسئولیت جنایی Psychiatry and criminal Responsibility نقش قانونی پرستار Legal Role of The Nurse “مضمون قانونی مراقبت پرستاری روانپزشکی” رابطه بین روانپزشکی و قانون تنش بین حقوق فردی و نیازهای اجتماعی را منعکس می کند.
بحث و بررسی در مورد رفتار انسان و روابط و مسئولیتهائی که بین مردم وجود دارد در روانپزشکی و حقوق شبیه هم هستند.
هر دو مورد همچنین نقشی را در کنترل رفتار اجتماعی نامطلوب ایفا می کنند و با یکدیگر تجزیه تحلیل می کنند که آیا مراقبت هائی که بیماران روانپزشکی دریافت می کنند “درمانی” ، “حفاظتی” ، “جلوگیری کننده” یا “کیفری” هستند.
همچنین تفاوت هائی بین قانون و روانپزشکی وجود دارد.
بعنوان مثال روانپزشکی به رفتار فرد و رضایت او از زندگی ارتباط دارد ، در مقابل قانون نتیجه رفتار افراد و اجرای مقرراتی را مورد خطاب قرار می دهد که عملکرد منظمی را بین گروههای مردم ترغیب می نماید.
رعایت مفاد قانون مراقبت، برای همه پرستاران روانپزشکی مهم است، زیرا این مفاد به حق بیماران و کیفیت مراقبت دریافتی آنان توجه دارد.
در طی دو دهه اخیر، حقوق مدنی، جنائی و مصرف کننده بیماران وضع شده و از طریق سیستم قانونی توسعه یافته است.
بیماران روانی و خانواده آنها از قانونی استفاده می کنند که شکایات مشروع خود را بیان کنند و برای تغییراتی مبارزه کنند که مراقبت روانپزشکی در ایالات متحده آمریکا فراهم نموده است.
بسیاری از قوانین از یک ایالت تا ایالت دیگر فرق می کند و پرستاران روانپزشکی بایستی با مفاد قانونی ایالتی که در آن کار می کنند آشنا باشند.
این دانش، آزادی پرستار و بیمار هر دو را گسترش می دهد و در نهایت نتایج بهتری را برای مراقبت از بیماران روانپزشکی در بر خواهد داشت.
بستری شدن بیمار Hospitalizing The Patient بستری شدن می تواند برای فرد جنبه های “ضربه زننده” Traumatic یا “حمایتی” supportive داشته باشد، که این امر بستگی به مرکز بستری، طرز برخورد خانواده و دوستان، پاسخ کارکنان و نوع پذیرش داشته باشد.
سه نوع پذیرش عمده وجود دارد: “غیررسمی” Intormal “داوطلبانه” Voluntary و “غیرداوطلبانه” (Commitment) Involuntary وقتی برای اولین بار جلوی بیمارستان روانپزشکی قدم می زدید چه احساسی داشتید؟
چگونه می توانستید از درک و پاسخ های خود استفاده کنید تا پرستاری بهتری را برای بیماران پذیرش شده بابت درمان در داخل بیمارستان فراهم نمائید؟
پذیرش غیر رسمی Informal Admission بمانند پذیرش در هر بیمارستان عمومی است.
ورود به بیمارستان و ترخیص از آن می تواند شفاهی درخواست شود.
فرد آزاد است هر وقت که بخواهد بیمارستان را ترک کند.
اگر بیماران قبل از اینکه درمان آنها کامل شود تصمیم به ترک بیمارستان را بنمایند اغلب از آنها درخواست می شود که برای خروج امضاء بدهند (در قبال توصیه پزشکی) “AMA” ولی الزامی نمی باشد.
پذیرش داوطلبانه Voluntary Admission تحت این عنوان هر شهروند با سن قانونی (مشروع) می تواند کتباً (معمولاً روی یک فرم پذیرش استاندارد) درخواست پذیرش به بیمارستان خصوصی یا عمومی روانپزشکی را ارائه دهد.
فرد موافقت می کند که درمان شود و از قوانین بیمارستان پیروی نماید.
افراد می توانند بر مبنای تصمیم شخصی یا توصیه خانواده یا یک متخصص بهداشتی درخواست کمک نمایند.
در صورت شدت کسالت و عدم توانائی درخواست شخصی، بیمار اگر داوطلبانه در جستجوی کمک است،یکی از والدین یا قیم قانونی می تواند درخواست پذیرش نماید.
در بیشتر ایالات کودکان کمتر از شانزده سال می توانند پذیرش شوند بشرطی که والدین آنها فرم درخواست را امضاء نمایند.
پذیرش داوطلبانه ارجح است زیرا شبیه به بستری شدن پزشکی است و این نشان می دهد که فرد مشکلات زندگی را می پذیرد و برای غلبه بر آنها در جستجوی کمک است و احتمالاً بطور فعال در پیدا کردن راه حل ها مشارکت می کند.
بیشتر بیمارانی که به واحدهای خصوصی روانپزشکی بیمارستان های عمومی وارد می شوند بطور داوطلبانه عمل می کنند.
زمانی که به این طریق پذیرفته شدند، بیمار همه حقوق مدنی را حفظ می کند از جمله حق رأی دادن، دارا بودن گواهینامه رانندگی و حق خرید و فروش دارائی، مدیریت امور شخصی، داشتن دفتر کار، انجام یک حرفه و مشارکت در فعالیت های تجاری.
این تصور غلط است که همه پذیرش های بیمارستان روانی، مشمول محرومیت از حقوق مدنی می شود.
اگر چه پذیرش داوطلبانه خیلی مطلوب است،ولی همیشه ممکن نیست.
بعضی مواقع بیمار ممکن است مورد آزار قرار گیرد، خودکشی کند یا برای خودش یا دیگران خطرناک باشد و حتی از دخالت های درمانی خودداری کند، در این موارد تعهدات غیرداوطلبانه ضروری است.
آیا باید یک فرد روانی اجازه داشته باشد که فرم داوطلبی پذیرش در بیمارستان را امضاء کند؟
اگر نه ، آیا همه بیماران داوطلب قبل از بستری شدن باید مورد آزمایش صلاحیت روانی قرار گیرند؟
پذیرش غیرداوطلبانه (حکم توقیف- پذیرش الزامی) Involuntary Admission (Commitment) در اواخر دهه 1940 سازمان بهداشت جهانی (WHO) گزارش داد که تقریباً 90% پذیرش ها در بیمارستانهای روانی آمریکا غیر داوطلبانه بوده است و تقریباً 10% داوطلبانه بوده است.
این روند به پذیرش داوطلبانه بیشتری تبدیل شد.
در سال 1963 ، 30% داوطلب بودند،تا سال 1980 تقریباً نیمی از همه پذیرش ها در بیمارستانهای روانی داوطلبانه بود و در حال حاضر در حدود 73% از 6/1 میلیون پذیرش سالیانه در بیمارستان های روانپزشکی داوطلبانه است.
این روند نتیجه تنوع بیشتر در آئین نامه های پذیرش و قوانین دقیق تر در خصوص توقیفات غیر داوطلبانه است.
اگر چه پذیرش الزامی غیرداوطلبانه تحت موشکافی دقیق قرار گرفته است،دادگاه عالی آمریکا سعی می کند که آنرا بر مبنای دو تئوری قانونی به رسمیت بشناسد: اول؛ تحت قدرت پلیس خود، دولت اجازه دارد که جامعه را از اعمال خطرناک بیمار روانی حفظ نماید.
اول؛ تحت قدرت پلیس خود، دولت اجازه دارد که جامعه را از اعمال خطرناک بیمار روانی حفظ نماید.
دوم؛ تحت قدرت های قیم یا سرپرست قانونی خود Parens Patriae دولت میتواند مراقب شهروندانی باشد که نمی توانند از خود مراقبت کنند مانند بعضی از بیماران روانی.
در طی بیست سال گذشته اصول قدرت پلیس برای تعهدات مدنی در دکترین سرپرست قانونی (قیم) مورد تأکید قرار گرفته است و از “خطر” بعنوان استاندارد “حکم توقیف یا پذیرش الزامی” استفاده شده است.
همچنین روندی در راستای افزایش نیازهای مراحل برنامه ای برای چنین احکام توقیف، و نیاز به دلیل بیماری روانی و “خطر” از طریق سند روشن و متقاعد کننده وجود داشته است.
تعهدات غیرداوطلبانه به این معنی است که بیمار، بستری شدن را درخواست نکرده و ممکن است با آن مخالفت کرده باشد یا تردید کرده و در مقابل آن مقاومت نکرده است.
استانداردهای “حکم توقیف یا پذیرش الزامی” در ایالت های مختلف تغییر میکند و این سردرگمی را در نظام های پزشکی اجتماعی و قانونی جامعه منعکس مینماید.
بیشتر قوانین، حکم توقیف یا پذیرش الزامی بیمار روانی را در سه زمینه زیر مجاز می شمارد: 1- خطرناک بودن برای خود و دیگران 2- بیمار روانی بودن و نیاز به درمان 3- عدم توانائی برای برآورده ساختن نیازهای ابتدائی شخصی عموماً هر دولت در ایالت مشخص می کند که کدام معیارها مورد نیازند و هر معیار به چه معنی است.
علاوه بر افراد مبتلا به بیماری روانی، دولت های معینی قوانینی دارند که اجازه می دهد بستری شدن غیرداوطلبانه در سه گروه دیگر انجام پذیرد: 1- افراد عقب مانده ذهنی 2- مصرف کنندگان مواد 3- اقلیت معلولین ذهنی فرآیند حکم توقیف (پذیرش الزامی) The Commitement Process قوانین متغیر است لیکن دولت سعی می کند از فردی که بیمار روانی نیست در مقابل درخواست فرد به دلایل سیاسی،اقتصادی، خانوادگی یا سایر دلایل غیرپزشکی، محافظت نماید.
در این مرحله یک دادخواست همراه سوگند توسط یک فامیل، دوست، مقام دولتی، پزشک یا هر شهروند علاقه مند داده میشود که در آن اظهار میدارد شخص مورد نظر بیمار روانی است و نیاز به درمان دارد.
بعضی قوانین فقط به افراد خاصی اجازه می دهند چنین دادخواستی بدهند، سپس یک یا دو پزشک باید وضعیت روانی بیمار را بررسی کنند، بعضی قوانین الزام می کنند حداقل یکی از پزشکان روانپزشک باشد.
این تصمیم که آیا بیمار باید بستری شود یا نه بعداً اتخاذ میشود.
بطور دقیق کسی که این تصمیم را می گیرد طبیعت و نوع پذیرش الزامی را مشخص می کند.
گواهی پزشکی بدین معنی است که تعداد خاصی از پزشکان منصوب شده و بعضی مواقع روانشناسان.
تصمیم گیری می کنند.
به همه پزشکان قدرت گواهی دادن اعطاء می شود نه فقط روانپزشکان یک قاضی یا هیئت ژوری در دادگاه یا تعهد قضائی در یک جلسه مقدماتی محاکمه تصمیم می گیرد.
در این مورد لازم است که دادگاه به بیماران اطلاع دهد تا بتوانند وکیل بگیرند- البته اگر می خواهند الزام را تصدیق کنند- هیئت ژوری الزامی نیست ولی می تواند توسط بیماران درخواست شود.
اگر درمان ضروری باشد، بیمار بستری می شود.
طول اقامت بیمار در بیمارستان بسته به نیازهای درمانی تغییر می کند.
شکل زیر دیاگرام فرآیند پذیرش الزامی غیرداوطلبانه را نشان می هد.
این دیاگرام سه نوع بستری شدن را مشخص میکند.
1- فوری (اورژانس) 2- موقتی (کوتاه مدت) 3- نامحدود (طولانی مدت) بیشتر ایالات مشخص می کنند که هر پزشکی (نه ضرورتاً یک روانپزشک) میتواند گواهی بدهد که یک فرد نیاز به پذیرش غیرداوطلبانه در یک بیمارستان روانپزشکی را دارد.
آیا با این موضوع موافقید؟
در ایالت شما قانون به چه چیزی نیاز دارد؟
بستری شدن فوری (اورژانس) Emergency تقریباً در همه جا اجازه حکم توقیف فوری را برای بیمارانی که بطور وضوح بیمارند، میدهند.
اهداف کوتاه مدت هستند.
در آغاز قصد و هدف این است که تهدید فوری به خود و دیگران کنترل شود.
در ایالاتی که این قانون وجود ندارد، پلیس اغلب فرد بیمار را به اتهام بی نظمی که یک اتهام جنائی است به زندان می اندازد.
چنین اقدامی نامناسب بوده و اغلب برای وضعیت روانی بیمار زیان آور است.
برای کسب یک حکم توقیف فوری، خانواده بیمار،یک پزشک یا فردی که توسط دولت تعیین شده، باید دادخواست بدهد که شامل گزارش تأیید شده توسط یک روانپزشک است.
این گزارش توسط قاضی یا یکی از مقامات رسمی بیمارستان بررسی و بستری شدن مهیا میشود.
بیشتر قوانین طول مدت توقیف فوری را تا 72-48 ساعت محدود میکند.
بستری شدن فوری اجازه اقامت در یک بیمارستان روانپزشکی را فقط تا زمانی جایز می داند که اقدامات قانونی برای بستری شدن اضافی بعمل آید.
بستری شدن کوتاه مدت یا مشاهده ای Short-term or Observational این نوع پذیرش الزامی ابتدا برای تشخیص و درمان کوتاه مدت است و نیازی به وضعیت فوری (اورژانس) ندارد.
این توقیف برای یک زمان خاص است، مرحله توقیف شبیه بستری شدن فوری است.
بعضی ایالات برای همه توقیفهای موقتی نیاز به دستور دادگاه دارند.
اگر در پایان دوره، بیمار هنوز برای ترخیص آماده نباشد،یک دادخواست برای توقیف بلندمدت می تواند ارائه شود.
بستری شدن بلندمدت (توقیف رسمی) Long – term (Formal commitment) توقیف بلند مدت برای بستری شدن در زمان نامحدود فراهم می شود یا تا زمانی که بیمار برای ترخیص آماده شود.
این مرحله معمولاً یک حکم توقیف دادگاهی است.
بیماران در بیمارستانهای عمومی یا دولتی تعهدات نا محدود دارند که اغلب نسبت به بیمارستان های خصوصی بیشتر است.
حتی زمانی که تعهد می دهند این بیماران حق خود می دانند در هر زمان با یک وکیل مشورت نمایند و درخواست جلسه محاکمه در دادگاه را بنمایند تا مشخص شود آیا بستری شدن اضافی ضروری است یا خیر.
با این وجود در نهایت بیمارستان بیمار را مرخص می کند و دستور دادگاه لازم نیست.
تکرار دفعات بستری شدن بلندمدت ممکن است هر سه ، شش یا دوازده ماه انجام شود.
آیا شما با معیار تعهد بیماران به بیمارستان روانپزشکی موافق هستید؟
شما چگونه ارزیابی می کنید که آیا یک شخص از این معیارها تبعیت کرده است یا نه.
بلاتکلیفی حکم توقیف Commitment Dilemma در تعداد کمی از ایالات توقیف غیرداوطلبانه ناشایست فرض میشود و بیماران حقوق مدنی خود را از دست می دهند.
در این ایالات ممکن است بیماران قادر نباشند قرارداد ببندند، رأی بدهند، رانندگی کنند،یک گواهی نامه حرفه ای دریافت کنند، در یک هیئت ژوری خدمت کنند، ازدواج کنند یا وارد یک دادخواهی مدنی شوند.
در ضمن، بیمار از لکه ننگ همراه با برچسب “محکوم” در فعالیت