فطرتاً هرموجودی که لباس هستی پوشیده به ازکتم عدم پای به عرصه حیات و زندگی نهاده به طور مرموز و ناخود آگاه خواستار و پویای آفریدگار وصانع خویش است واز هر سوی به سوی دیگر و خالق و پرودگار خود را می جوید ، تا پاس حرمت و احترام لازم او را بنماید و از فضل و رحمت و اکرام او تشکر و سپاسگذاری نموده و به مصداق این که انسان بنده احسان است به پیشگاه با عظمت او سرتعظیم و بندگی فرود آورد .
خداوند می فرماید:
فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذالک الدین القیم و لکن اکثرالناس لا یعلمون 
به ایین راست خداوند روی آور آیینی که خدا آفرینش انسان را بر روی ان نهاد و خلق خداوند تغییر پذیر نیست این است دین استوار و محکم ولی بیشتر مردم جاهل هستند و به آن علم ندارند.
فطرت چیست ؟
فطرت یک شعور باطنی است و انسان رابه طور ناخودآگاه به سوی خالق و آفریدگار رهبری وهدایت می کند و در هدایت خود به سوی خدا به هیچ گونه استدلال و برهانی نیاز ندارد و ناخودآگاه آدمی را خداخواه و خداجونموده و این امر غریزی رادر نهاد انسان شکوفا می سازد .
 
اذغان دانشمندان غرب برخداجویی بشریت 
جان ایورث استاد دانشگاه کلمبیا درباره مذهب چنین می گوید :
« هیچ فرهنگ و تمدنی در نزد هیچ قومی نمی توان یافت مگر انکه در آن فرهنگ و تمدن شکل و نقشی از مذهب وجود داشته است و ریشه های مذهب تا اعماقه تاریخ از تاریخ که ثبت نشده و به دسترس بشریت نرسیده کشیده شده است .
 « هیچ فرهنگ و تمدنی در نزد هیچ قومی نمی توان یافت مگر انکه در آن فرهنگ و تمدن شکل و نقشی از مذهب وجود داشته است و ریشه های مذهب تا اعماقه تاریخ از تاریخ که ثبت نشده و به دسترس بشریت نرسیده کشیده شده است .
ژان ژاک روسو می گوید : راه خداشناسی منحصر به عقل نیست بلکه شعور فطری بهترین راهی است برای اثبات این موضوع که همه موجودات غیر انسان ، با شعور خدا را می پرستند .
الکس کارل می گوید : احساس عرفانی جنبشی است که از اعماق فطرت ما سرچشمه گرفته است و یک غریزه اصلی است .انسان همان طور که به آب نیاز دارد ،به خدا نیز محتاج است .
هرگونه شناخت و عرفانی که از خدا در وجود ما نهفته است از فطرت سرچشمه می گیرد و خداشناسی با خلقت انسان عجین است .تمامی موحدین و متععبدین در محور فطرت و به استمداد به عبادت و اطاعت معبود واقعی خویش می پردازد .
فطرت که باسرشت انسان آمیخته است رشته خدمات عبادی اش در درون انسان هرگز گسیخته نمی گردد.
با عبادت خالص خود را بازیاب حضرت صادق ع در فرازی دیگر از سخنان دربار خویش می فرماید : فان سلم لک فرضک و سنک فانت عابد چون اعمال وعبادات تو سالم و بی عیب شد عنوان بندگی شایسته توباشد شو تو سزاوار این عنوان هستی یعنی بنده وبندگی در حق کسی مصداق دارد .
که مولی و اقای خود را به خوبی اطاعت کند و با معرفتی کامل تمام خواسته های معبود خویش را پذیرا باشد تا سالک الی الله شود .
با تواضع در بساط پروردگارت قیام به عبادت کن .
درکلمات حضرت صادق ع چند مطلب مهم و قابل اهمیت ذکر شده است اول : عمل به واجبات وسنت های اسلامی برای سالک الی الله ، از همه چیز مهمتر و لازمتر است زیرا موجبات تقویت روح علوی سالکان و عابدان را همین فرائض و مستحبات فراهم می سازد .
دوم حدیث شریف از ما می خواهد که اعمالمان رابی عیب و خالص از ریا و تظاهرانجام دهیم چون که خداوند در کیفیت عبادت ما عنایت دارد نه در کمیت آن .
سوم : عبادت و طاعت برای خداوند همیشگی بایدباشد و شایسته است که انسان هیچگاه از عبادت برای خداوند غفلت نورزد ناگفته نماند که عبادت فقط در نماز وروزه خلاصه نمی گردد .
فلسفه و جوب نماز اولین فریضه ای که پیامبر اکرم برای امت آورد نماز است و آخرین فریضه ای هم که تا هنگام مرگ از مکلف ساقط نمی گردد وموظف است که آن را به هر نحو میسور به جا آورد نماز است .
اولین چیزی که طبق روایات واصله پس از مرگ از مسلمانان می پرسند نماز است که هرگاه مقبول افتد به سایر اعمال توجه می نمایند و اگر نماز قبول نشود به سایر اعمال توجهی نمی گردد .
نماز ستون دین معراج مومن قربان کل تقی ، میزان اعمال ،خیر موضوع و نور چشم پیامبر اکرم است .بعداز نماز دعا مستجاب می گردد .نماز عامل تزکیه تربیت است .
نماز بهترین شعارانبیا و اولیای گرام است ونماز عالی ترین وسیله راز و نیاز با خدا است و نما ز بهترین وسیله ارتباط مستقیم بنده مخلص با مولا و پروردگار مهربان است .
هر مکتب و دینی که درجهان که به وسیله انبیا آورده شده فرایض وعباداتی در آن دین است که ملیت آن مکتب و دین است و بدون عمل به فرایض آن مکتب ملیت در حق آن مردم مصداق پیدا نمی کند.
در مکت ارزشمند اسلام ، نماز که سنبل عبادت است به عنوان دیانت و ملیت معرفی شده است .امیرمومنان ع فرموده : عبادالله ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله جل ذکره الایمان بالله و برسله و ما جائت به من عنده الله … و اقام الصلاه فانها المله ای بندگان خدا به راستی گرامی ترین چیزی که بندگان صالح به وسیله او به خداوند تقرب می جویند ایمان به خداو پیامبران و آنچه که از جانب خداوند آورده اند اقامه نماز می باشد زیرا که نماز ملت است .
چرا در پنج وقت ، پنج نماز واجب شد ؟
از آنجا که هیچ اموری بدون علت وهیچ فریضه ای بدون فلسفه نیست نماز های یومیه نیز دارای حکمتی می باشند که به همین جهت خداوند بزرگ فریضه یومیه را در پنج وقت تحت شرایطی بر بندگانش فرض و واجب نموده است .
از حضرت امام حسن مجتبی ع روایت است که حضرت فرمود : عده ای از یهودیان به محضرپیامبر ص شرفیاب شدند ،داناترینشان مسائلی را از پیامبر ع پرسید،از جمله پرسشهای او این بود ای رسول خدا خبر بده مرا که خداوند جلت عظمته برای چه و به چه علت این نماز پنج گانه را در پنج وقت از شبانه روز برامت تو فرض و واجب کرد ؟
پیامبر ع فرمود : همانا در هنگام زوال افتاب غیر از عرش خدا همه چیز تسبیح حضرت حق می گویند و به حمد پروردگارم مشغول می گردند و در آن هنگام پروردگارم بر من درود می فرستد .
در این ساعت خداوند نماز را بر من و وامتم واجب ساخت که خداوند در قرآن می فرماید : به پابدار نماز رااز بازگشت ها ، خورشید ( نصفه روز ) تا تاریکی شب و این ساعتی است که جهنمیان را در قیامت به جهنم واردمی کنند ،پس هیچ مومنی نیست که در این ساعت به رکوع یا سجود و یا قیام مشغول باشد مگر این که خداوند جسدش را بر آتش جهنم حرام می گرداند .
و اما نماز عصر و آن درساعتی است که آدم ابوالبشر از میوه شجره منهیه خورد و از بهشت خارج شد .پس خداوند ذریه حضرت آدم را امر به نماز عصر نمود و خداوند این نماز را برای امت من نیز اختیار نمود و این نماز از محبوبترین نمازها به پیشگاه حضرت حق است و مرا توصیه نمود به حفظ بیشتر این نماز در بین نمازهای یومیه .
و اما نماز مغرب و آن در ساعتی است که خداوند توبه حضرت آدم را در آن ساعت پذیرفت که سیصد سال پس از هنگام خوردن حضرت آدم از میوه درخت منهیه تا قبول توبه اش به طول انجامید .
حضرت آدم سه رکعت نما ز مغرب به جا آورد .رکعتی برای خطای خویش و رکعتی برای خطای حضرت حوا ورکعتی برای شکرانه قبول توبه اش پس خداوند این سه رکعت را بر امتم فرض و واجب ساخت .
مغرب وقتی است که دعا در ان مستجاب است و پروردگارم به من وعده داده که دعای مومنین را در این وقت مستجاب نماید و این همان نمازی است که خداوند در قران به آن امر نموده و فرمود منزه شمارید خداوند را هنگامی که شب کنید و هنگامی که بامداد کنید .
و اما نماز عشاء پس به راستی در قبر و در روز قیامت ظلماتی است لذا پروردگارم به من و امتم به نماز عشا امر فرمود برای نورانیت قبر و روشن ساختن آن و این که به من و امتم نوری روی صراط عطا فرماید وهیچ قدمی نیز که به سوی نماز عتمه و عشا برود مگر آنکه خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام می گرداند این نمازی است که پروردگار متعال ان را برای مرسلین و انبیای قبل از من اختیار فرموده .
و اما نماز صبح ، پس همانا آفتاب وقتی طلوع می کرد ، گویا برشاخهای شیطان طلوع می کرد .
پس خدایم مرا امر فرمود که :قبل از طلوع خورشید و قبل از آنکه کافر برای افتاب سجده کند نماز صبح بخوانم تا آن که امتم برای خداوند سجده نمایند .
و زود به جا آوردن آن در پیشگاه خداوند محبوبتر است .این نمازی است که هم ملائکه شب و هم ملائکه روز شاهد و ناظر آن می باشند زیرا نماز صبح طبق روایات گذشته دوو نماز ثبت می گردد که ملائکه شب و روز هر دو دسته آن را ثبت می نمایند .
تحلیل دکتر کارل از فلسفه نماز دکتر کارل در اسرار و فوائد نماز می گوید : نماز به آدمی نیرویی برای تحمل قلبها و مصائب می بخشد .
انسان را امیدوار می سازد و قدرت ایستادگی و مقاومت در برابر حوادث بزرگ راه به او می دهد .
نماز شفی نمازگزار درنزد ملک الموت ، مونس درقبر ، فراش نیک درزیرش وپاسخ نمازگزار برای نکیرو منکر می باشد .
نماز بنده درمحشر تاجی است بر سر ااو وموجب نورانیت صورتش لباس برای بدنش وساتر و وحائل بین او و آتش جهنم است .
نماز حجت و برهان خوبی بین او و پروردگارش بوده وموجب نجات بدنش از آتش جهنم وجواز عبور از صراط است .
نماز موجب فتح و گشایش ابواب جنت به سوی او می باشد ومهریه حوراالعین و ثمن وبهای بهشت است .
به وسیله نماز بنده به درجه عالی و مقام والا می رسد ، زیرانماز تسبیح و تهلیل ، تمحی وتکبیر وتمجید وتقدیس الهی است .
نماز قول حق ودعوت به سوی حق می باشد .
عبادت خدا تعبد محض است هنگامی که آدمی به حدبلوغ رسید وبا تعقل وتفقه دین مبین اسلام را پذیرا گردید، ناگزیر باید به تمامی مسائل حلال و وحرام شریعت مقدس اسلام گردن نهد ومتدین گردد و فرائض و عبادات الهی را بدون چون وچرا انجام دهد .
زیرا کسی که خدا را به وحدانیت و رسالت انبیاء را به حق تشخیص داد و به معاد روز قیامت معتقد شد مععقول نیست بگوید : چرا نماز بخوانم ؟
چرا روزه بگیرم ، باید به تمامی فرائض و عبادات برای روشن شدن به دنبال فلسفه احکام بگردد و اسرار فرائض را به دست آورد مطلوب ومعقول است .
در غیر این صورت سر از شرک و کفر در می آورد پستا ندانستیدکه چرا می کنید هیچ وقت عمل نکنید ؟
تعریف اسلام از نظر علی (ع) حضرت علی ع می فرمایند : اسلام را طوری تعریف و معرفی کنم که کسی قبل از من و بعد از من آن را چنان تعریف نکرده باشد .
سپس می فرمایند : ان الاسلام هو التسلیم ، والتسلیم هوالیقین و الیقین هو التصدیق ، والتصدیق هوللاقرار و الاقرار هو المل و العمل هو الاداء ان المومن لم یاخذدینه عن رایه ولکن اناه من ربه فاخذه ان المومن ییری یقینه فی عمله والکافریری انکاره فی عمله .فوالدی نفسی بیده ما عرفوا امرهم فاعتبروا انکارالکافرین والمنافقین باعمالهم الخبیثه همانا اسلام تسلیم است وتسلیم یقین ویقین تصدیق ، وتصدیق اقرار و اقرار عمل وعمل اداء باشد .همانا مومن دینش را از رای وفهم خود نگرفته بلکه از جانب پروردگارش آموخته و ازاویاد گرفته است .
همانا یقین مومن در عملش دیده می شودوانکار کافر نیز در اعمالش مشاهده می گردد .
قسم به آنکه جانم در دست اوست که آنها ( کفار و مشرکین یا مخالفان اهل بیت ) امر دین خود را نشناختند .
پس شما انکار کافران ومنافقان را از کردارهای پلیدشان تشخص دهید .
اسلام در هیچ زمانی از بدو آن تا روز قیامت دستخوش تغییر وتبدیل قرار نگرفته است یعنی اسلام واقعی