دانلود مقاله حضرت رسول اکرم ص

Word 69 KB 13785 18
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اسم آن بزرگوار محمد و کنیه مشهور او ابوالقاسم و لقب مشهور او احمد و مصطفی است.

    عمر آن بزرگوار شصت و سه سال است.

    در صبح روز جمعه هفدهم ربیع الأول سنه عام الفیل متولد شد سالی که پروردگار عالم به وسیله پرستوها خانه خود را حفظ فرمود و اصحاب فیل را که به قصد خرابی خانه خدا آمده بودند، نابود کرد و شهادت آن حضرت، بر اثر مسمومیت به دست زنی یهودی، در 28 صفر سال یازدهم هجرت واقع شد.

    بیست و پنج ساله بود که با حضرت خدیجه، آن بانویی که باید گفت حق عظیمی به گردن اسلام و مسلمانان دارد، ازدواج نمود.

    چهل ساله بود که در شب 27 رجب المرجب سال چهل از عام الفیل، مبعوث به رسالت شد.

    سیزده سال در مکه با مصیبتهای کمرشکن، اسلام را تبلیغ کرد و بالاخره چون کفار قریش مانع از پیشرفت اسلام شدند به مدینه هجرت فرمود و آن سال مبدأ تاریخ مسلمانان شد.

    ده سال در مدینه بود و توانست در آن مدّت، رسالت خود را به دنیا ابلاغ کند.


    پدر آن بزرگوار عبدالله بن عبدالمطلب از بزرگان عرب بود و به شهادت کتب تاریخ، بزرگواری مثل او در عرب کم دیده شده است.

    پیامبر اکرم هنوز متولّد نشده بودند که حضرت عبدالله در مدینه، هنگامی که از شام برمی گشت فوت شد و همانجا مدفون گشت.

    بعد از این واقعه، حضرت عبدالمطلب جد آن بزرگوار کفالت پیامبر را به عهده گرفت و چون آن حضرت به دنیا آمد برای او دایه ای تهیه کرد که در میان عرب به نام حلیمه سعدیّه مشهور بود.

    در افتخار آن زن همین مقدار بس که پیامبر گرامی مفتخر به فرزندی او بودند حلیمه بعد از شش سال حضرت را به مادر برگردانید و حضرت رسول همراه با مادر برای زیارت قبر عبدالله به مدینه رفت.

    اما در مراجعت مادر را نیز از دست داد و ام ایمن که زن صالحه ای بود حضرت را به جدش عبدالمطلب رسانید.


    آن حضرت هشت ساله بود که عبدالمطلب را از دست داد ولی پدری چون عموی بزرگوارش و مادری چون فاطمه بنت اسد متکفل آن حضرت شدند.

    بنابراین حضرت رسول صلی الله علیه وآله اگرچه پدر و مادر را از دست داد ولی عقده یتیمی پیدا نکرد ـ سرپرستی نظیر عبدالمطلب، ابوطالب و فاطمه بنت اسد داشت ـ ولی مشهود است که حضرت، ملالت بی پدری و بی مادری را دیده است.

    قرآن شریف به همین نکته اشاره دارد آنجا که می فرماید: اَلَمْ یَجْدِکَ یَتیماً فآوی وَ وَجَدَکَ ضالاً فَهَدَی.

    وَ وَجَدَکَ عَائِلاً فَاَغْنَی[1].

    «آیا تو را یتیم نیافت، و پس پناهت داد، و تو را سردرگم نیافت، پس هدایتت کرد، و تو را گرانبار نیافت پس بی نیازت کرد؟»بنابراین گرچه رسول اکرم، یتیم، ناشناس و فقیر بود، ولی این تأثیری در شخصیت بزرگوار ایشان نداشت.

    چون پروردگار عالم او را نزد کسی مثل ابی طالب جای داد و او را با ثروت آن بانوی عزیزی که موقع ازدواج گفت: ثروت من ثروت تو و خودم هم کنیز تو هستیم، بی نیاز گردانید.

    مادر آن بزرگوار، حضرت آمنه ـ دختر وهب از خانواده ای فوق العاده محترم ـ بود.

    در شرافت این زن همین کافی است که می تواند مادری برای رسول اکرم باشد.

    شرافت، کرامت و صفات عالیه رسول اکرم و معجزات او چنان فراوان است که کتابها درباره آن بزرگوار نوشته شده است.

    چون مبنای این نوشته بر اختصار است ما به یک معجزه که هنگام تولد آن حضرت روی داد، و به مطلب دیگری از قرآن که در مورد ایشان است اشاره می کنیم و سپس بطور اختصار به تفسیر القابی که برای حضرت گفته شده می پردازیم و در خاتمه، سخنی راجع به خاتمیت آن حضرت خواهیم داشت.

    مورخین نوشته اند که روز تولّد آن بزرگوار دگرگونیهایی در جهان رخ داد: طاق قصر کسری شکاف خورد و کنگره های آن فرو ریخت؛ دریاچه ساوه خشک شد؛ آتشکده فارس که چندین سال روشن بود خاموش شد؛ همه پادشاهان جهان در آن روز حیران، سرگردان و گنگ بودند؛ همه بتها بر روی یکدیگر فرو ریختند و سحر ساحران در آن روز بی اثر بود.

    کلمه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللهُ در جهان طنین انداز شد و چون به دنیا آمد از نور وجودش عالم منور شد.

    گفت لا اله الا الله و جهان با او گفت: لاَ اِلهَ اِلاَّ الله.

    قرآن شریف درباره رسول اکرم چنین می فرماید: وکذلک جعلناکم امه وسطاً لتکونوا شهداء علی النّاس ویکون الرسول علیکم شهیداً[2] .

    «و بدینسان شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر نیز بر شما گواه باشد.» این آیه شریفه دو معنی دارد: ظاهر آن که همه آن را درک می کنند این است که امت اسلامی سرمشق جامعه بشریت قرار داده شده است تا جامعه از آنان پیروی نماید، و رسول گرامی نیز سرمش امّت اسلامی است.

    اما معنایی دقیقتر نیز دارد که ائمه طاهرین علیهم السلام استفاده نموده اند، و مفسرین شیعه مخصوصاً استاد بزرگوارمان علامه طباطبایی بحث مفصلی به پیروی از روایات در آن نموده اند.

    و آن معنی این است که امّت اسلامی در روز قیامت شاهد اعمال هستند و چون همه امّت اسلامی لایق این عمل نیستند، امر منحصر می شود به ائمه طاهرین.

    روایات فراوانی از سنی و شیعه در دست است که آیه شریفه به معنی دوم تفسیر شده است.

    خلاصه کلام آیه شریفه چنین است که پروردگار عالم ائمه طاهرین را آفریده تا آنان شاهد اعمال در روز قیامت باشند، و رسول اکرم را شاهد بر اعمال آنان قرار داده است.

    و چون شاهد باید در این دنیا بر همه اشراف داشته باشد تا بتواند در روز قیامت شهادت دهد.

    اگر در این دنیا مسائل را ندیده باشد معنی ندارد که در آخرت شاهد باشد.

    بنابراین باید برای ائمه طاهرین، احاطه وجودی بر عالم هستی باشد تا اطلاع و إشراف بر اعمال پیدا کنند.

    حتی باید این إشراف بر اسرار نیز وجود داشته باشد تا بتوانند روز قیامت کیفیت اعمال را نیز شاهد باشند.

    این همان واسطه فیض است که در اصطلاح، ولایت تکوینی نامیده اند.

    از این جهت معنی آیه شریفه چنین می شود که ائمه طاهرین واسطه فیض برای این عالمند و پیامبر گرامی واسطه فیض برآنان.

    و این است معنی روایاتی که رسول گرامی را عقل کل، نور مطلق یا اول ما خلق الله نامیده است.

    بحث در این باره مفصل است و این نوشته اقتضای چنین بحثی را ندارد.

    ما در کتاب «الامامه والولایه فی القرآن» بحث نسبتاً مفصلی در این باره نموده ایم که طالبین می توانند به آن کتاب مراجعه کنند.

    آنچه باید گفت این است که بسیاری از آیات و روایات دلالت بر این دارد که ائمه طاهرین، واسطه فیض این عالم هستند و این جهان به هر نعمتی که می رسد، چه نعمتهای ظاهری نظیر عقل، سلامتی، امنیت، روزی، و چه نعمتهای باطنی و معنوی نظر علم، قدرت، اسلام و غیره، بواسطه آن بزرگواران است و آنان احاطه عِلّی وجودی بر جهان هستی دارند.

    و پیامبر گرامی واسطه فیض برای ائمه طاهرین است و نعمتهای ظاهری و باطنی که به آنان ارزانی می شود به واسطه آن بزرگوار است، و او سعه وجودی علّی بر آنان دارد.

    این است معنی آیه شریفه وکذلک جعلناکم امهً وسطاً لتکونوا شهداء علی النّاس ویکون الرسول علیکم شهیداً.

    و این روایاتی که از ائمه اطهار علیه السلام آمده است که «ما هر چه می گوییم و هر چه داریم از رسول اکرم است و رسول اکرم آنچه گفته و آنچه دارد از خداوند متعال است» به همین معنی است.

    برای رسول گرامی صلی الله علیه وآله القاب فراوانی نقل نموده اند ما برخی از آنها را یادآور می شویم و توضیح مختصری درباره آنها می دهیم.

    از القاب آن بزرگوار احمد است که در قرآن به این لقب نام برده شده است.

    و از قرآن استنباط می شود که در انجیل هم به این لقب نامبرده شده است.

    ومبشراً برسولٍ یأتی من بعدی اسمه احمد[3].

    و حضرت عیسی فرمود بشارت می دهم به رسولی که بعد از من می آید و اسم او احمد است.

    معنای احمد، ستایشگر است.

    و چون رسول اکرم خدای تعالی را ستایش می کرد یعنی حق حمد و حق شکر را بجای می آورد او را احمد گفته اند.

    در روایات می خوانیم چون به واسطه کثرت عبادت مورد اعتراض واقع می شد، می فرمود: اَلَمْ اَکُنْ عَبْداً شًکُوراً؟

    آیا عبد شاکر نباشم؟

    2 ـ از القاب آن بزرگوار محمود است چنانچه اسم آن بزرگوار در قرآن محمّد است.

    و او را محمود و محمّد گفته اند چون همه صفات او قابل ستایش است.

    قرآن در این باره می فرماید: انک لعلی خلق عظیم[4].

    (و بدرستی که تو بر خویی عظیم هستی).

    همانا تو داری صفات کمالیه ای هستی که همه بزرگ و در منتهای کمال است.

    ابن عربی می گوید: برای خدای متعال هزار اسم است، برای رسول اکرم صلی الله علیه وآله نیز هزار نام است، و بهترین اسماء او محمد و محمود و احمد است.

    محمّد به کسی می گویند که خصلتها و صفات کمالیه او فراوان است و هیچ کسی قبل از او محمد نامیده نشده است.

    این اسم از عالم ملکوت برای او انتخاب شد زیرا همه ملائکه، همه انبیا، همه ملتها او را حمد و ستایش می کرده و می کنند و همه بر او درود می فرستند.

    3 ـ از القاب آن بزرگوار امّی است، یعنی درس نخوانده چنانچه قرآن به آن اشاره دارد: وما کنت تتلوا من قبله من کتابٍ ولا تخطّه بیمینک اذاً لارتاب المبطلون[5].

    «قبل از رسالت نمی خواندی و نمی نوشتی ـ سواد الفبا نداشتی ـ که اگر می توانستی بخوانی و بنویسی، ممکن بود شکی برای افراد مغرض پیش آید.

    ولکن بعد از آنکه سواد نداشتی و چنین قرآنی آوردی جای شک برای احدی باقی نمانده است.» چنانچه در قبل گفته شد، این خود یکی از بزرگترین معجزات برای پیامبر گرامی (ص) است.

    کسی که همه می دانستند درس نخوانده است و سواد الفبا ندارد، کتابی آورده که دارای همه علوم انسانی است، با وصفی که این کتاب خود را کتاب هدایت معرفی می کند.

    هدایت به معنی ارائه طریق و نشان دادن راه هدایت، به معنی ایصال الی المطلوب، انسان را به مقصود و مطلب خود رساندن است.

    بدین جهت در بسیاری از آیات، براهین فلسفی را بطور مختصر و رسا به کار برده است.

    چه بسیار از آیاتی که چندین برهان در آن مندرج است.

    قرآن کتاب فقه نیست، ولی قوانینی دربر دارد که جامعه بشریت در مقابل آن سر فرود آورده است.

    آیا کسی می تواند قوانینی چون قوانین قرآن: قوانین عبادی، اجتماعی، سیاسی، معاملاتی، کیفری، جزایی بیاورد؟

    قل لئن اجتمعت الانس والجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لایأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعضٍ ظهیراً[6].

    4 ـ از القاب آن بزرگوار، کریم است.

    این لقب از قرآن اخذ شده است: اِنَّهُ لَقَولُ رَسُولٍ کَرِیمٍ[7].

    و کرامت آن بزرگوار زبانزد خاص و عام است.

    آن حضرت در مکه چنان مورد اذیّت کفار بود که او را سنگباران کردند.

    او به کوهها پناه می برد، ولی چون حضرت خدیجه و امیرالمؤمنین او را می یافتند، می شنیدند که زمزمه می کند: اَللَّهُمَّ اَهْدِ قَومیِ فَاِنَّهُمْ لایَعْلَمُونَ.

    «ای خدا اینان را هدایت کن، که مردمی نادانند.» روزی هم که با دوازده هزار لشگر مجهّز وارد مکه شد و شنید که یکی از یارانش می گوید «اَلْیَومَ یَوْمُ الْمَلْحَمَهِ،» یعنی: این روز، روز جنگ است؛ امیرالمؤمنین را فرستاد که او را گوشزد کندو در میان مردم بگوید: الیوم یوم المرحمه، یعنی این روز، روز رحمت، روز کرامت و روز عفو است.

    5 ـ از القاب آن بزرگوار، رحمت است که آن نیز از قرآن اخذ شده است.

    وما ارسلناک الا رحمه للعالمین[8].

    رأفت و رحمت ختمی مرتبت به حدّی است که قرآن شریف می فرماید: فلعلَّک باخع نفسک علی آثارهم ان لم یؤمنوا بهذا الحدیث اسفا[9].

    «گویا تو خویش را از غصه می خواهی بکشی از این که کفار ایمان نمی آورند دریغ!» از حالات پیامبر گرامی می توان درک کرد که غصه ها داشت، راز و نیازها داشت، صبرها داشت و رنجها برد.

    لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ماعنتم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم[10].

    «و رسولی از میان شما برای شما آمده است.

    گران است برای او سرکشی و لجاجت شما، مشتاق است بر شما که شاید بتواند شما را هدایت کند.

    و او نسبت به مؤمنان مهربان است.» 6 ـ از القاب آن بزرگوار متوکّل است به این معنی که در امور به خدا اعتماد داشت نه به خود.

    و از دعاهای آن بزرگوار است: اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابداً؛ یعنی: «ای خدا مرا یک آن به خویش نسپار».

    می گویند دشمن در جنگی آن حضرت را تنها در خواب یافت.

    شمشیر برکشید و بالای سر او آمد.

    صدا زد و گفت: یا محمد چه کسی می تواند تو را از دست من نجات دهد؟

    فرمود: خدا.

    این جمله به قدری کوبنده بود که آن کافر لرزید و هنگام

کلمات کلیدی: پیامبر - حضرت رسول اکرم(ص)

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله حضرت رسول اکرم ص, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله حضرت رسول اکرم ص, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله حضرت رسول اکرم ص

: محمد بن عبد الله در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود. کنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم. القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ ...

«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا» منظومه محنت زهرا و آل او دوشیزگان پرده نشین حریم قدس بر خاطر کواکب ازهر نوشته‌اند نام بتول بر سر معجر نوشته‌اند سپاس خداوندی را درخور است که به برکت اصحاب کسا، عرش و فرش بیافرید و نعمت در آن بگسترانید و از برای جانشینی خود بر روی زمین انسان را از ماند آبی گندیده بسرشت و برای هدایت او پیامبران فرستاد. درود برون از شمارش ...

پژوهشى موردى در مدیریت پیامبر اکرم(ص) در غزوه احزاب زندگى رسول گرامى اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) سرشار از نکاتى است که اگر با نگاهى نو به آن توجه شود، بسیارى از خط مشى‏ها و سیاست‏هاى اصولى در حوزه‏هاى مختلف علمى، معرفتى، اجتماعى، سیاسى، دفاعى و... شناسایى خواهد شد. بررسى دقیق و همه جانبه ابعاد مختلف زندگى این بزرگان، مخصوصا با شیوه‏هاى جدید و بابهره‏گیرى از آخرین دستاوردهاى علمى، ...

نام: محمد بن عبد الله در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود. کنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم. القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ ...

نوشته اند که شماره مسلمانان در جنگ تبوک به سى هزار نفر رسید و ده هزار اسب و دوازده هزار شتر داشتند, برخى هم عده مسلمانان را چهل هزار و بعضى دیگر هفتادهزار گفته اند ((366)). ابوخیثمه ((ابوخیثمه )) از کسانى بود که در حسن عقیده چند روزى با رسول خدا رهسپار بود,ولى به مدینه بازگشت و در کنار همسران خود آرمید او پشیمان گشت و گفت : پیامبرخدا در آفتاب و گرما رهسپار باشد و ((ابوخیثمه )) ...

بعثت پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز می‌گردد. کلمه بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می‌باشد. همانطور که از روایات اسلامی و مطالعات ...

براساس روایاتی که شیعه و سنی به طور گسترده، به نقل آن رداخته اند، کیفیت صلوات بر آن حضرت به دست می آید. ابوحمزه ثمالی از کعب بن عجره حدیث می کند، آنگاه که آیه صلوات بر پیامبر نازل شد، گفتیم: یا رسول ا...! ما می دانیم که چگونه بر شما سلام دهیم اما کیفیت صلوات بر شما چگونه است. حضرت فرمودند که بگویید: «اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی آل ابراهیم انک حمید مجید ...

قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم: انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى أهل بیتى فانهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض. الحمدلله و سبحانک اللهم صل على محمد و آله مظاهر جمالک و جلالک و خزان أسرار کتابک الذى تجلى فیه الأحدیه بجمیع أسمائک حتى المستأثر منها الذى لایعلمه غیرک و اللعن على ظالمیهم أصل الشجره الخبیثه . و بعد این جانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلین ...

بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز می‌گردد. کلمه بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می‌باشد. همانطور که از روایات اسلامی و مطالعات تاریخی برمی‌آید، مسأله بعثت پیامبر (صلی الله ...

یکی از سؤالات مهم در بحث نبوت پیامبر اعظم(ص) خاتمیت آن حضرت است که چرا ارسال رسل و انزال کتب با خاتمیت پیامبر(ص) و کتاب قرآن پایان می یابد. آیا این بدان معنا است که انسان از آموزه های وحیانی بی نیاز گردیده یا اینکه دلایل عقلی و نقلی دیگری دارد که نوشتار حاضر در مقام پاسخ به این سؤال اساسی است. امید است مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد. از گذشته تاکنون معمول بوده که برای ...

ثبت سفارش