دانلود مقاله روایت کربلا

Word 90 KB 13904 27
مشخص نشده مشخص نشده تاریخ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه :
    نور وجود حسین نخستین پدیده جهان هستی است و تمامی موجودات تابع اویند .

    از این رو جای شگفتی نخواهد که همه پدیده های آفرینش از او تاثیر پذیرند و همانگونه که در روایات آمده است هر کدام به تناسب هستی و موقعیت و جایگاه ویژه خود بر شهادت و مصیبت جانگداز او بگریند ، و همه آنها از پیامبران و فرشتگان گرفته تا جن و انس ، افلاک و شیطان ، بهشت و دوزخ ، معدن و چوب ، گیاه و درخت ، درنده و حیوان ، خورشید ها و ماهها ، زمینها و ساکنان آنها و سایر پدیده ها آن هم نه تنها در جهان محدود ما ، بلکه در همه جهانها و کرات و عالمهای شناخته شده و ناشناخته ، برای او سوگوار باشند .

    همانگونه که در روایات آمده است که :
    «خداوند هزاران عالم و هزاران آدم آفرید که شما آدمیان و جهانی که در آن زندگی می کنید ، آخرین عالم و آخرین نسل انسان ها هستید » .
    نکته دیگر اینکه گریه موجودات بر او ، نه مبالغه و نه خیال و پندار ، نه کنایه است و نه لمبلیک و به زبان حال بلکه هر موجودی به تناسب هستی خویش ، به راستی بر او می گرید ؛ همانگونه که به راستی خدا را ستایش می‌کند .

    و این گریه هم نه تنها بر شهادت آن حضرت و بر فداکاری او و ستم و بیدادی است که بر آن پیشوای بزرگ حق و عدالت رفت ، بلکه بنا به روایات متعدد همه موجودات به خاطر نوعی شناخت و در پرتو نوعی شعور و دریافت مقام او که برای ما ناشناخته است ، پیش از شهادت او نیز بر آن حضرت گریه کردند .

    همانگونه که در زیارت ماه شعبان که از امام عصر (ع) رسیده است این نکته به صراحت آمده است که :
    «...بکته السماء و من فیها و الارض و من علیها و لما یطا لابتیها ...

    »
    «کران تا کران آسمانها و آنچه در آنهاست و جای جای زمین و انچه بر روی آن است همه و همه بر او گریستند .»
    آری!

    از آن لحظاتی که جلوه های خضوع و خشوع و فروتنی و همدردی آفریده شد تمامی موجودات بر او خضوع کردند .


    وضعیت دشمنان او در معرفت آن حضرت و خضوع و خشوع فطری بر او بسان وضعیت کافران است که با وجود شناخت فطری خداوند و ایمان عمیق قلبی به آفریدگار و گرداننده هستی و با وجوددریافت صحت و درستی سند صداقت پیامبرانش .

    همانگونه که قرآن ترسیم می کند به ظاهر و به زبان، راه لجاجت و کوردلی و حق ستیزی و انکار را در پیش می گرفتند .

    خود یزید عنصر خودکامه اموی نیز هنگامی که خاندان پیامبر را در حال اسارت و سربریده امام حسین (ع) را بر نیزه نگریست بی اختیار اشک می‌ریخت و فریبکارانه می گفت : «خدا چهره پسر مرجانه را زشت و سیاه گرداند که چنین فاجعه ای را به وجود آورد .» نور وجود حسین (ع) از عالم ذر تا رحم نخستین جایگاه نور وجود حسین (ع) پس از ولادت ، دو دست و آغوش پرمهر پیامبر گرامی (ص) بود .

    آن حضرت در کنار درب اطاق فاطمه (س) ایستاده و طلوع نور وجود حسین(ع) در افق جهان را انتظار می کشید .

    هنگامی که جهان را به نور وجودش نور باران ساخت و برای آفریدگارش سجده کرد ، پیامبر ندا داد که : هان ای اسماء !

    فرزند ملکوتیم را بیاور ...» او گفت :«هنوز نظیف و آماده دیدارش نساخته ام.» پیامبر با تعجب فرمود :«شما او را نظیف می کنید ؟

    خداوند او را نظیف و و پاک و پاکیزه ساخته است .»‌ اسماء نگریست و واقعیت را دریافت و آن کودک ملکوتی را در پارچه ای پشمین به سوی پیامبر(ص) آورد.

    پیامبر حسین (ع) را در آغوش گرفت و متفکرانه به او نگریست و گریستن آغاز کرد و در حالی که آن کودک را مخاطب ساخته بود فرمود : «...

    حسین جان !

    به راستی که بر من گران است ...

    گران.» پس از روی دست و آغوش پیامبر ، گاهی نشانه فرشته وحی جایگاه او بود وگاهی شانه و دوش و سینه پیامبر .

    پیامبر گاهی او را بر روی دستان مقدس می گرفت تا در برابر دیدگان نظاره گر بوسه بارانش کندو گاهی بالا می برد تا همه بنگرند و موقعیت او را دریابند .

    زمانی پیامبر (ص) در سجده بود و کودک گرانقدرش بر پشت او می نشست و او صبر می کرد تا خود فرود آید و زمانی بر روی دست پدرش علی (ع) بود و پیامبر می ایستاد و او را می بوسید .

    و آخرین جایگاه او نیز روی سینه پرمهر نیای بزرگش بود که در واپسین لحظات عمر افتخار آفرین خود او را به سینه می چسباند و می بویید و بوسه باران می ساخت و یزید را لعن و نفرین می کرد .

    در سرزمین شهادت حسین (ع) در شهادت و شهادتگاه خویش ویژگیهایی دارد .

    برخی پیام آوران خداو امامان (ع) به دست ستمکاران با شمشیر به شهادت رسیدند و برخی به وسیله سم غدر و خیانت ؛ اما یا در خانه و یا در شهر و یا در مسکن و محراب خویش به سوی دوست پر کشیدند و یا در درون طشت ، و برای هیچ کدان از آنان شهادتی ، بسان شهادت افتخارآفرین و جگرسوز حسین(ع) اتفاق نیفتاد و به راستی که این مصیبت ، چقدر گران بود !

    امام حسین (ع) شعادت و شهادتگاه مخصوص به خودش بود .

    شهادتگاهی بر روی خاک گرم و شنهای تفتیده و شهادتی بی نظیر و دلخراش.

    پس از شهادتش ، پیکر مطهرش به آسمانها برده شد و آنگاه به سرزمین کربلا بازگردانیده شد و بر روی زمین ماند و سر نورانی اش گاهی بر روی دستها و گاه بر فراز نیزه ها و گاه بر شاخه درخت و زمانی بر سردر خانه دژخیم اموی و دروازه شام و زمانی بر طبقی در بارگاه ستم اموی در کوفه و یا دمشق نهاده شد .

    از شهرها و روستاها سیر داده شد ، از کربلا به سوی شام و بنا به روایتی از شام به مصر و از آنجا هم به مدینه و آنگاه به کربلا ....

    یا از شام به سوی آسمانها .

    بر فراز عرش : در روایت است که در عالم برزخ آن حضرت در سمت راست عرش الهی است ؛ از آنجا بر شهادتگاه خویش می نگرد و بر آنچه در آنجا رخ می دهد نظاره می کند و اردوگاه خویش ، انبوه زائیران ، شیفتگان و عاشقان را تماشا می کند .

    آنان را با اسم و رسم و نام و عنوان و نام پدر و مادر و از نظر درجات و منزلتشان در بارگاه خدا می شناسد و بر محافل و مجالس سوگ خویش و شرکت کنندگان و عزادارانش نظر می افکند و خود ، توسط پدرش ، برای آنان طلب بخشایش و آمرزش می افکند و می فرماید : «هان ای سوگوار بر عاشورا!‌ ....

    اگر می دانستی که خداوند برای تو چه نعمتهایی به عنوان پاداش آماده ساخته است ، بی تردید شادمانی و سرورت از غم و اندوهت ، بیشتر می شد .» ورود امام حسین (ع) به زمین کربلا در روز ورود آن حضرت به کربلا اصح اقوال آن است که ورود جناب به کربلا در روز دوم محرم الحرام سال شصت و یکم هجرت بوده و چون به آن زمین رسید پرسید که این زمین چه نام دارد .

    عرض کردند که کربلا می‌نامندش ، چون حضرت نام کربلا شنید گفت :«اللهم انی اعوذبک من الکرب و البلادء» .

    پس فرمود که این موضع کرب و بلا و محل محنت و عنا است فرود آئید که اینجا منزل و محل خیام ها است و این زمین جای ریختن خون ما است و در این مکان واقع خواهد شد قبرهای ما .

    خبرداد جدم رسول خدا (ص) باین ها ، پس در آنجا فرود آمدند و حر نیز با اصحابش در طرف دیگر نزول کردند و چون روز دیگر شد عمروبن سعد ملعون با چهار هزار مرد سوار به کربلا رسید و در برابر لشکر آن امام مظلوم فرود آمدند .

    شهادت امام حسین (ع) شیخ مفید ره فرموده که : چون باقی نماند با آن حضرت احدی مگر سه نفر از اهل بیتش یعنی از غلامانش رود کرد بر آن قوم و مشغول مدافعه گردید ، و آن سه نفر حمایت او می کردند تا آن سه نفر شهید شدند و آن حضرت تنها ماند و از کثرت جراحت که بر سرو بدنش رسیده بود سنگین شده بود .

    با این حال شمشیر بر آن قوم کشیده و ایشان را بیمین و شمال متفرق می نمود .

    شمر ملعون که خمیرمایه هر شر وبدی بود چون بدید سوارانرا طلبید و امر کرد که در پشت پادگان صف کشند و کماندارانرا امر کرد که آن حضرت را تیر باران کنند ، پس کمانداران مظلوم بیکس را هدف تیر نمودند و چندان تیر بر بدنش رسید که ان تیرها مانند خارخار پست بربدن مبارکش نمایان گردید .

    این هنگام از جنگ باز ایستاد و لشکر نیز در مقابلش توقف نمودند خواهرش زینب (س) که چنین دید بر در خیمه آمدو عمر سعد را ندا کرد و فرمود «و یحک یا عمرا یقتل ابوعبدالله و انت تنظر الیه» عمر سعد جوابش نداد و به روایت طبری اشکش به صورت و ریش نجسش جاری گردید و صورت خود را از آن مخدره برگردانید .

    پس حضرت زینب (س) رو به لشکر کرد و فرمود وای بر شما‌ آیا در میان شما مسلمانی نیست احدی او را جواب نداد .

    سیدبن طاوس راه روایت کرد که چون از کثرت زخم و جراحت اندامش سست شد و قوت کارزار از او برفت وقت صالح بن وهب المزنی وقت را غنیمت شمرده از کنارحضرت درآمد با قوت تمام نیزه بر پهلوی مبارکش زد .

    چنانکه از اسب دراقتاد و روی مبارکش از طرف راست بر زمین آمد و در این حال فرمود :بسم الله و بالله و علی مله رسول الله پس برخواست و ایستاد.

    شمربن ذی الجوشن (ملعون) لشکر خود را نداد در داد برای چه ایستاده اید چرا کار حسین را تمام نمی کنید پس همگی بر آن حضرت از هر سو حمله کردند .

    حصین بن تمیم (لعین) تیری بر دهان مبارکش زد ، ابو اسوب غنوی (ملعون) تیری بر حلقوم شریفش زد و زرعه بن شریک (ملعون) بر کتف چپشزد و ظالمی دیگر دوش مبارکش را زخمی کرد و چنان ضعف بر آن حضرت غالب شده بود که گاهی با مشقت زیاد بر می خاست طاقت نمی‌آورد و به روی می افتاد تا اینکه سنان ملعون نیزه بر گلوی مبارکش فرو برد .

    پس شمشیر را بیرون آورده و فرو برد در استخوانهای سینه اش و بر این هم اکتفا نکرد آنگاه کمان بگرفت و تیری بر نحر شریف ان حضرت افکند و آن مظلوم در افتاد .

    خولی بن یزید(لعین) به سوی آن حضرت دوید و خواست که سر مبارک حضرت را جدا کند رعده و لرزشی او را گرفت و نتوانست ، شمر ملعون با وی گفت خدا بازویت را پاره پاره گرداند چرا می لرزی ، پس خود آن کافر ملعون سر مقدس آن مظلوم را جدا کرد .

    پس در این هنگام غبار سختی که سیاه و تاریک بود در هوا پیدا شد و بادی سرخ وزیدن گرفت و چنان هوا تیره و تار شد که هیچکس عین و اثری از دیگری نمی دید ، مردمان منتظر عذاب و مترصد عقاب بودند تا اینکه پس از ساعتی هوا روشن شد و ظلمت مرتفع گردید .

    ابن قولویه قمی روایت کرده است که حضرت صادق(ع) فرمود در آن هنگامی که حضرت امام حسین (ع) شهید گشت لشکریان شخصی را نگریستند که صیحه و نعره می زندو گفتند بس کن ای مرد این همه ناله و فریاد برای چیست ، گفت چگونه صیحه نزنم و فریاد نکنم و حال آنکه رسول خدا (ص) را می یبینیم ایستادده گاهی نظر به سوی آسمان می کند و زمانتی حربگاه شما را نظاره می فرمایند از آن می ترسم که خدا را بخواند و نفرین کند و تمام اهل زمین را هلاک نماید و من هم در میان ایشان هلاک شوم بعضی از لشکر با هم گفتند که این مردی است دیوانه و گروهی دیگر که توابون آنها را گویند از این کلام متنبه شدند و گفتند به خدا قسم که ستمی بزرگ بر خویشتن کردیم و به جهت خشنودی پسر سمیه (زیاد) سید جوانان اهل بهشت را کشتیم و همانجا توجه کردند و بر این زیاد خروج کردند و واقع شد از امر ایشان

کلمات کلیدی: روایت کربلا - کربلا

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله روایت کربلا, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله روایت کربلا, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله روایت کربلا

مقدمه: واقعه کربلا حکایت از رودرویی حق با طل است که نقل عظیم حمایت از حقانیت را با خود می کشد. پس از این مسئله ی مهم اسلامی حق خواهان آنرا آئین قرار دادند و برای بیان آرمان خود این مهم را به گذشته و آینده پیوند دادند. اول از زبان حضرت آدم وبعد بر تخته پاره های کشتی نوح وتا معراج رسول و بعد از آن به همراه امام عصر(عج)وحتی نوشته های درب بهشت نیز این پیوند حاصل می شود هر کس به ...

مقدمه: واقعه کربلا حکایت از رودرویی حق با طل است که نقل عظیم حمایت از حقانیت را با خود می کشد. پس از این مسئله ی مهم اسلامی حق خواهان آنرا آئین قرار دادند و برای بیان آرمان خود این مهم را به گذشته و آینده پیوند دادند. اول از زبان حضرت آدم وبعد بر تخته پاره های کشتی نوح وتا معراج رسول و بعد از آن به همراه امام عصر(عج)وحتی نوشته های درب بهشت نیز این پیوند حاصل می شود هر کس به ...

مقدمه در طول تاریخ پر حادثه‌ی ایران ، هنر پیوسته بزرگترین افتخار ایرانیان بوده و دستاورد های هنری، هدیه‌ی دایمی ایرانیان به تاریخ جهان. ویژگی هنر ایران در اولین نگاه پیوند شکوهمندش با زندگی است و تکیه‌یی مطمئن که بر تجربیات بشری در رشته های مختلف دارد. به عبارتی صریح تر،‌از قدیم ترین زمان اگر چه هنر امری عادی و معمول بود، ایرانیان برای زیبایی مقیاسی بلند قایل بودند و در طی قرن ...

واژه ی «نمایش» را بنا به قرار داد –معادل مفهو می به کار می گیریم که به دلیل تفاوت در سنت و سابقه ی فرهنگی / تاریخی ،با مفهوم «تئاتر» متفاوت است. نمایش ارتباط بیشتر و غنی تری با آیین دارد و – جدا از بستگی های گوهری اش به گونه های کهن تر «روایت» و «اسطوره» -مهمترین تفاوتش با تئاتر در این است که نمایش با قصد و هدف حل شدن انسان در تمامیت هستی و رسیدن به حقیقت و جود اجرا می شود، و در ...

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد .پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس .ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، ...

سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد؟ معاویه در سفری که از حجاز به سوی شام داشت , بیمار شد و چند روز پس از رسیدن به دمشق , در ماه رجب سال 60 هجری به هلاکت رسید. مطابق روایت ابی مخنف یزید روزی برای شکار رفت . او در بیابان ماند و پایش در رکاب اسبش گیر کرد, اسب رم نمود و پیکر ناپاکش را به زمین زد تا اینکه قطعه قطعه شد و به هلاکت رسید. این واقعه در نیمه ربیع الاول سال 63 ...

امویان ....نود سال خلافت امویان از دودمان‌های تاریخی اسلامی بودند. اینان برای نخستین بار خلافت را تبدیل به سلطنت موروثی کردند. این دودمان از قبیله قریش و از طایفه بنی‌امیه بودند. نخستین خلیفه اموی معاویه فرزند ابوسفیان و هند مشهور به جگرخوار به دلیل پاره کردن سینه و خوردن جگر حمزه)بود. او در زمان عمر خلیفه دوم فرمانروای شام گشت. در زمان خلافت عثمان که از خویشان او بود، قدرت ...

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد .پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس .ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، ...

غریب کربلا همه ی عالم دیوانه ی اوست  نگرش اهل سنت اغلب تاریخ نگاران اهل سنت از جمله محمد بن جریر طبری، بلاذری، ابن سعد، ابن قتیبه دینوری، احمد بن داوود دینوری و ابن اثیر واقعه کربلا را به تفصیل و بر اساس روایت ابومخنف بیان کرده اند، که تا حد زیادی با بیان تاریخ نگاران شیعه مشابه است. همچنین عالمان اهل سنت مقام حسین بن علی را بسیار بزرگ می شمارند و او را از جمله اهل بیت ...

برحسب تواریخ اسلام مختار در مدائن از دوره خلافت عمر حکومت داشت و تمام دوره عثمان و حضرت امیر (ع) هم تا آمدن امام حسن (ع) به مدائن آنجا بود و زخمهای امام حسن را در قصر خاص کسری معالجه کرد ابو عبیده پدر مختار در سلک اکابر تابعین بوده در زمان عمر مأمور شد باتفاق ابن حارث شبانی بر کشور ایران حمله کند . مختار در اول هجرت متولد شد و کینه اش ابو اسحق است و حضرت امیر المؤمنین (ع) در ...

بی گمان، آرامگاه، به استثنای آرامگاه، بیشتر از هر نوع بنای معماری در ایران دوره اسلامی مورد توجه عام بوده است. آرامگاه در نسج جامعه و فرهنگ ایرانی ریشه دوانده، کمتر شهری در این کشور است که سهمی از چنین بناها نداشته باشد. بعلاوه، صدها دهکده که درعرض و طول ایران قرار گرفته، هر یک دارای یک یا چند مسجد است، با وجود این، هر گروه ابنیه عمومی، دارای امامزاده ای مخصوص به خود است که مورد ...

ثبت سفارش