ستایش برازنده خدایی است که فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ).
«مردم (در آغاز) یک دسته بودند; (و تضادى در میان آنها وجود نداشت.
بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایى در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت; تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانى، که به سوى حق دعوت مىکرد، با آنها نازل نمود; تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى کند.
(افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند;) تنها (گروهى از) کسانى که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانههاى روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف کردند.
خداوند ، آنهایى را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود.
(اما افراد بىایمان، همچنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت مىکند».(البقره: 213).
و گواهی میدهم که هیچ خدایی به حق جز خدای یگانه و بیشریک وجود ندارد، همچنانکه خداوند خود شهادت میدهد:
(شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلاَئِکَهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِماً بِالْقِسْطِ لاَ إِله إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ)
«خداوند، (با ایجاد نظام واحد جهان هستى،) گواهى مىدهد که معبودى جز او نیست; و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر کدام به گونهاى بر این مطلب،) گواهى مىدهند; در حالى که (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت دارد; معبودى به حق جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است».(آل عمران: 18).
و گواهی میدهم محمد ص بنده و رسول خداست که سلسله نبوت با بعثت ایشان مهر خاتم خورد، و خداوند ایشان را وسیلۀ هدایت، اولیای خویش گردانید و در قرآن ایشان را اینگونه ستود: لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ.
فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللّهُ لاَإِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ﴾.
«به یقین، رسولى از خود شما بسویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است; و اصرار بر هدایت شما دارد; و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.
اگر آنها (از حق) روى بگردانند، (نگران مباش.) بگو: «خداوند مرا کفایت مىکند; هیچ معبودى به حق جز او نیست; بر او توکل کردم; و او صاحب عرش بزرگ است.».
(التوبه: 128-129).
بهترین درود و کاملترین سلام خدا بر او باد، اما بعد:
آنچه تقدیم حضور عزیزان بلاخص قشر دانشجو میگردد چکیده ای است از مسایل تاریخی و مذهبی از دید گاه اسلام ازکتب معتبر شیعه و سنی،کسانیکه هدفشان اشاعه اسلام ناب بوده و وقایع تاریخی و مذهبی را به قلم صدق و حقیقت نگاشته اند ،نه متعصبان مقلد که فریب خورده استعمار غرب و دنباله رو یهود و نصاری هستند و هدفی جز اختلاف و در هم شکستن صفوف مسلمانان در ذهن ندارند.در این کتاب سعی شده تمام مسایل اختلافی مسلمانان با مدارک علمی و تاریخی و با در نظر گرفتن خدا و قرآن و روشن نمودن حقایق بررسی و ارائه گردد،ومهمترین علتی که بنده حقیر را به گردآوری این کتاب واداشت اصرار و تشویق دوستان عزیز دانشجویی که طالب حقیقت هستند بوده ،و در پاسخ به توهیناتی که به نام اسلام در کتب مختلف به خصوص کتاب تاریخ تحلیلی صدر اسلام که در دانشگاههای کشور نیز تدریس می شود ،می باشد.امید است خداوندمتعال به همه ماتوفیق سعادت،کامیابی و کمال عنایت فرماید و همه مارا در شاهراه حقیقتخواهی ،حقیقتجویی و حقیقتگویی قرارداده و مار را از متعصب بودن و مقلد بودن کورکورانه بدور دارد.
آمین
تذکر:خواننده گرامی،ترجمه آیات و احادیث که در مباحث مختلف کتاب ذکر شده ترجمه دقیق متون نبوده و ممکن است با ترجمه ومعنی اصلی مقداری تفاوت داشته باشد لذا اگر در ترجمه و معانی متون و یا در تایپ،جمله نویسی و چاپ مطالب اشتباه و اشکالی مشاهده کردید آن را به حساب حب و بغض نگذارید و بنده حقیر را مورد عفو قرار دهید.در ضمن شما می توانید جهت ارتباط با نویسنده جهت رفع مشکلات و عرض انتقاد و پیشنهاد به آدرس ایمیلabolvafa_farughi@yahoo.com مراجعه کرده ومارا از موارد فوق آگاه سازید .
ومن الله توفیق
بنابر قول صحیح اهل بیت کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام است، که عبارتند از همسران، فرزندان و هر زن و مرد مسلمانی که از نسل عبدالمطلب باشد.
مثل بنی هاشم ابن عبدمناف.
ابن حزم در جمهره أنساب العرب (ص14) می فرماید:
«هاشم ابن عبدعناف فرزندی به نام شیبه داشت که همان عبدالمطلب است و محور خاندان او همین شیبه است و برای هاشم جز از طرف عبدالمطلب نسل دیگری باقی نمانده است».
توضیح بیشتر جزئیات خاندان عبدالمطلب را در کتابهای ذیل می توانید ملاحظه فرمائید.
جمهره انساب العرب از ابن حزم ص 14و 15 و التبیین فی انساب القرشیین از ابن قدامه ص 76 ومنهاج السنه از ابن تیمیه 7/304و305 و فتح الباری از ابن حجر7/78و79.
پسر عموهای پیامبر
دلیل اینکه پسر عموهای حضرت رسول در اهل بیت ایشان داخل هستند این روایت صحیح مسلم است (شماره 1072) که عبدالمطلب ابن ربیعه ابن الحارث ابن عبدالمطلب می فرماید:
«او و فضل ابن عباس خدمت رسول خدا رفتند و از ایشان خواستند که آنها را در بیت المال استخدام فرماید تا اینکه بتوانند از حقوقی که از این راه بدست می آورند ازداوج کنند، رسول خدا فرمودند:
(إن الصدقه لا تنبغی لآل محمد إنما هی أوساخ الناس) «برای آل محمد صدقه مناسب نیست زیرا که صدقه چرک مال مردم است ».
آنگاه دستور دادند که آنها ازدواج کنند و مهرشان را از سهم خمس پرداختند.»
بعضی علماء از جمله امام شافعی(رح) و امام احمد(رح)، بنی مطلب بن عبد مناف را در تحریم صدقه به بنی هاشم ملحق کرده اند، به دلیل اینکه در گرفتن سهم خمس الخمس با هم شریک بودند، زیرا در حدیثی که امام بخاری در صحیحش (شماره3140) از جبیر ابن مطعم روایت می کند آمده است که:
«پیامبر به بنی هاشم و بنی مطلب سهم دادند و به برادران دیگرشان مانند بنی عبد شمس و نوفل سهم ندادند، معنایش این است که بنی هاشم و بنی مطلب در یک حکم بودند.»
همسران پیامبر
درباره اینکه همسران پیامبر ما در آل بیت ایشان داخلند دلیلش این ارشاد خداوندی است:
وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الجَاهِلِیَّهِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاهَ وَآتِینَ الزَّکَاهَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالحِکْمَهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفاً خَبِیراً
«و در خانه های خود بمانید و چون زینت نمایی (عصر) جاهلیت پیشین زینت ننمایید و نماز بر پای دارید و زکات بپردازید و از خداوند و رسولش فرمان برید.
ای اهل بیت.
جز این نیست که خداوند می خواهد پلیدی را از شما دور کند و چنانکه باید شما را پاکیزه گرداند و هر آنچه را که از آیه های خداوند و حکمت در خانه هایتان خوانده می شود یاد کنید، بی گمان خداوند باریک بینِ آگاه است.» (الأحزاب:34-32.)
«و در خانه های خود بمانید و چون زینت نمایی (عصر) جاهلیت پیشین زینت ننمایید و نماز بر پای دارید و زکات بپردازید و از خداوند و رسولش فرمان برید.
جز این نیست که خداوند می خواهد پلیدی را از شما دور کند و چنانکه باید شما را پاکیزه گرداند و هر آنچه را که از آیه های خداوند و حکمت در خانه هایتان خوانده می شود یاد کنید، بی گمان خداوند باریک بینِ آگاه است.» (الأحزاب:34-32.) این آیه به طور حتم دلالت می کند که امهات المؤمنین در اهل بیت داخلند، زیرا سیاق قبل و بعد از این آیه خطاب به آنها است.آیات دیگری نیز در قرآن اشاره به این امر دارد از جمله:( (الصافات: 133 ـ135)و(العنکبوت: 32-33)و(النمل: 57)و(الأعراف: 83).و(یوسف: 25)و...) دفع یک اشکال باید توجه داشت که این با روایتی که در صحیح مسلم (شماره 2424) به نقل از ام المؤمنین عایشه ا آمده منافات ندارد.
ملاحظه فرمائید: حضرت عایشه ا می فرماید: «پیامبر هنگام چاشت کسایی که از موی سیاه بافته شده بود بر تن داشتند و از خانه بیرون رفتند، حسن ابن علی م آمد او را باخود زبر کساء داخل کردند، سپس حسین آمد با ایشان داخل شد، سپس فاطمه آمد او را داخل کردند سپس علی آمد او را هم داخل کردند، آنگاه فرمودند: (إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا) « ای اهل بیت.
خداوند می خواهد پلیدی را از شما دور کند و چنانکه باید شما را پاکیزه گرداند».
زیرا آیه کریمه دلالت آشکار دارد که امهات المؤمنین در این فضیلت داخلند چونکه خطاب در آیات مذکوره متوجه آنها است، و علی و فاطمه و حسن و حسین م با دلالت سنت که در این حدیث ذکر شده مشمول این فضیلت می گردند.
دفع یک اشکال دیگر اینکه پیامبر این چهار نفر م را بطور خصوص در این حدیث ذکر فرمودند مستلزم این نیست که اهل بیتش منحصر به همینها باشد و بقیه را شامل نشود، حد اکثر دلالت حدیث این است که آنها از خصوصی ترین افراد اهل بیت ایشان هستند.
یک مثال مثال دلالت این آیه بر دخول همسران پیامبر در اهل بیتش و دلالت حدیث حضرت عائشه ا که گذشت بر دخول علی و فاطمه و حسن و حسین م در اهل بیتش مثل دلالت این ارشاد خداوندی است: لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أحق أن تقوم فیه « به راستی مسجدی که از روز نخست بر تقوی بنیان نهاده شده است سزاوار تر است که در آن بایستی».(التوبه:108).
که مراد از آن مسجد قباء است.
و دلالت سنت در حدیثی که امام مسلم در صحیحش (شماره1397) نقل می کند که: « مراد از مسجدی که بر تقوی بنا شده مسجد خود حضرت صلى الله علیه و آله و سلم است».
این مثال را شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله علیه در رساله اش( «فضل اهل البیت و حقوقهم» (ص 20-21) ذکر کرده است.
همسران حضرتش در لفظ «آل» داخلند زیرا می فرمایند: (إن الصدقه لا تحل لمحمد و لا لآل محمد) «بی تردید برای محمد و آل محمد صدقه حلال نیست».
دلالت حدیث از اینجاست که از خمس به اٌمهات المؤمنین سهم داده می شد.
و همچنین روایت ابن ابی شیبه در مصنفش (ج3/214)که با اسناد صحیح از ابن ابی ملیکه نقل می کند که: (إنّ خالد بن سعید بعث إلی عائشه ببقره من الصدقه فردتها و قالت: إنا آل بیت محمد لا تحل لنا الصدقه) « خالد بن سعید خدمت حضرت عائشه ا از مال صدقه گاوی فرستاد، ام المؤمنین آنرا رد کرد و فرمود: برای «ما اهل بیت محمد» صدقه حلال نیست».
دلائلی بر دخو ل ازواج مطهرات در اهل بیت ابن قیم رحمه الله علیه در کتابش جلاء الأفهام (ص331-332) در تأیید کسانی که به دخول ازواج مطهرات در اهل بیت حضرتش قائل هستند دلائلی ذکر می کند از جمله می فرماید: آنها می گویند: « اینکه عموما همسر جزو اهل بیت شخص بشمار می رود، بخصوص همسران پیامبر علتش این است که آنرا به نسب تشبیه می کنند چون رابطه آنها با پیامبر قطع نشده است به دلیل اینکه آنها چه در حیات و چه بعد از وفات حضرتش بر غیر ایشان حرامند، چون مادر همه مؤمنان هستند، لذا آنها چه در دنیا و چه در آخرت همسران خود پیامبر هستند، پس سببی که آنها با پیامبر هستند یعنی نکاح، قائم مقام نسب است.
لذا پیامبر فرموده اند که به آنها درود فرستاده شود، به همین جهت است که بنا بر قول صحیح،- چنانکه امام احمد رحمه الله علیه نیز بر این باور است- صدقه بر آنها حرام است زیرا صدقه چرک مال مردم است، و خداوند شان و منزلت این شخصیت استثنائیو اهل بیت ایشان را از چرک مال مردم محفوظ داشته است.
ابن قیم می گوید: تعجب می کنم که چگونه همسران ایشان در این فرموده حضرت (اللهم اجعل رزق آل محمد قوتا) و در این فرموده شان درباره قربانی (اللهم هذا عن محمد وآل محمد) و در فرموده حضرت عائشه ا که (ما شبع آل رسول الله من خبز بر) و در دعای نماز گذار (اللهم صلى علی محمد و علی آل محمد) داخلند ولی در این فرموده حضرت (إن الصدقه لا تحل لمحمد و لا لآل محمد) داخل نیستند با اینکه صدقه چرک مال مردم است، قطعا همسران رسول الله از بقیه اولی ترند که از آن پاک و دور باشند.
اگر گفته شود که صدقه بر آنان حرام است بر موالی یعنی غلامان و کنیزان آزاد شده شان نیز باید حرام باشد چنانکه وقتی صدقه بر بنی هاشم حرام شد بر موالی شان نیز حرام گردید،