استمناء و اثر مخرب آن بر جسم و روح
برخورد امیرالمومنین علیه السلام با یک جوان
ضوء شهاب : 
روایت شده است : در زمان خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام ، حضرت جوانی را دید که در گوشه ای خلوت مشغول عمل استمناء بود .
حضرت آن جوان را گرفت و با دستان مبارک خود آن قدر روی دستانش زد که دست های مرد جوان سرخ شد و این گونه اورا تنبیه نمود .
سپس از خزانه ی بیت المال پولی را مقرر کرد و برای او همسری گرفت .
 سه عمل مذموم
مکارم الاخلاق : 
امام صادق علیه السلام فرمود : سه دسته اند که خداوند با ایشان سخن نمی گوید و با نظر رحمت به ایشان نمی نگرد و پاکشان نفرموده و بر ایشان عذاب دردناکی است : 
1- کسی که موی سفیدش را بکند تا نمایش دهد که جوان است .
2- کسی که به وسیله ی عضو خود شهوتش را خارج کند ( استمناء )
3- کسی که با او لواط کنند .
 
 استمناء از گناهان بزرگ است 
فروع کافی : 
از امام صادق علیه السلام در مورد استمناء سئوال شد .
فرمود : این عمل از فواحش ( و گناهان بزرگ ) است ، تا جایی که نزدیکی کردن با کنیزان بهتر از این کار می باشد .
 در حدیث دیگری آمده است که آن حضرت فرمود : این عمل همچون ازدواج کردن شخص با خودش می باشد و برای او هیچ عملی نیست .
و باز هم از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود : مردی که با حیوان نزدیکی می کند ، یا استمناء می کند ، و یا هر عملی که باعث شود مرد آب شهوتش را بریزد ، این امر شبیه زنا می باشد .
همچنین در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام فرمود : استمناء گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرمود و عمل استمناء کننده مثل این است که آن شخص با خودش ازدواج کرده است .
اگر کسی را که چنین کاری می کند بشناسم ، با او هم خوراک نخواهم شد .
راوی سئوال کرد : از کدام آیه ی قرآن حکم آن فهمیده می شود ؟
حضرت فرمود : از آیه ی کسانی که با غیر از همسر و کنیزان شهوت خود را دفع کنند ، از تجاوز کارانند .
راوی پرسید گناه زنا بزرگ تر است یا استمناء ؟
حضرت فرمود : استمناء گناه بزرگی است .
قسمتی از گناهان کبیره نوشته ی آیه الله دستغیب ( رحمه الله علیه ) را که در مورد مضرات جسمی و روحی استمناء آورده است که ایشان هم این مطالب را از کتاب ناتوانی های جنسی ( صفحات 48 الی 52) نقل کرده است ، به آن اشاره می کنیم : 
 " این عمل مبتلایان را ضعیف می کند ، ترس و بی حالی به بار می آورد و شهامت و درستی از آنان سلب می شود .
چه بسا اشخاصی هستند که عنوان منفی جوانی در اثر مبتلا شدن به " جلق " چنان دچار ضعف قوای روحی و جسمی می شوند که معتادین به تریاک و شیره در مقابل آنان شیر نری به شمار می آیند .
عمل غیر طبیعی جنسی ، یعنی استمناء یا جلق ، از لحاظ روابط نزدیکی که با حواس پنج گانه دارد ، در درجه ی اول در چشم و گوش اثر می گذارد ؛ بدین معنی که دید چشم را ضعیف کرده و حس سامعه را نیز تا اندازه ی قابل توجهی کم میکند .
همچنین مبتلایان به طور مداوم صدای ناهنجاری درگوش خود احساس می کنند که بسیار ناراحت کننده است .
علاوه بر اینها تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی ، کم شدن خون ، پریدگی رنگ ، نقسان قوای حافظه ، لاغری ، ضعف و سستی زیاده از حد ، بی اشتهایی ، کج خلقی ، عصبانیت ، دوران سر ، و هزاران آفت دیگر از بیماری هایی است که گریبان مبتلایان به جلق را خواهد گرفت .
البته آنهایی که از لحاظ جسمی قوی هستند ممکن است قدری دیر تر به این بیماری ها دچار شوند ، ولی به هر حال عدم ابتلاء به آنها از محالات است و خواه نا خواه همه باید به چنین مصایبی گرفتار شوند .
از بدبختی های مبتلایان به جلق ، یکی اسن است که قوه ی اراده ی آنان به کلی مختل می گردد و لذا وقتی به عمل خود پی می برند ، آن قدر اراده ندارند که به ترک آن اقدام نمایند .
پس این که می گوییم استمناء از لحاظ روحی نیز قوای انسان را فرسوده می کند بی علت نیست .
عمل استمناء ، علاوه بر مضرات روحی ، از لحاظ جسمی نیز شخص را فرسوده می کند؛ یعنی غدد مترشحه ی داخلی را از کار می اندازد .
از جمله غده ی سازنده ی منی است که بر اثر جلق ، رفته رفته کوچک شده و به طور نخودی در می آید و چون در آنصورت قادر به ساختن منی نیست ، شخص مبتلا برای همیشه از لذایذ جنسی محروم می گردد و اگر به این صورت از مردی نیفتد ، به طور قطه به صورت دیگری مانند انزال ، کندی انزال ، سیلان منی ، عدم نعوظ ، نعوظ بی دوام و ...
مبتلا خواهد شد .
چه بسا دیده و یا شنیده شده که جوانان معتاد به جلق در اندک مدتی دچار چنین حالتی گردیده ان که به جای ادراد خون از آنها خارج می شود .
بادی دانست که اشخاصی که به این حالت دچار می شوند ، ولو در سنین جوانی ، خطر مرگ در انتظار آنها می باشد.
، زیرا بدون احساس شهوانی و بدون این که لذت ببرند ، بلا انقطاع منی از آنها دفع می گردد و همین امر باعث شده که در حین راه رفتن دفعتاً زمین بخورند و از هوش بروند .
اگر سری به تیمارستان تهران بزنید ، از هر ده نفر دیوانه ای که در آنجا سکونت دارند ، نه نفر معتاد به جلق می باشند ؛ یعنی بر اثر ابتلاء به استمناء کارشان به جنون کشیده و به گوشه ی تیمارستان افتاده اند .
زیرا عمل مذموم و ناپسند جلق در قوای دماغی تاثیر زیادی دارد و وقتی قوای دماغی شخص مختل شد ، مسلم است که کارش دیوانگی خواهد شد .
بدون اغراق از هر ده نفر بیمار مسلولی که در اسایشگاه خوابیده اند ، چهار نفر به علت ابتلای به جلق به این بیماری خطرناک دچار گردیده اند .
این ها ادعا نیست ، بلکه حقیقتی است که علما و دانشمندان با چندید سال تجربه به درک آن موفق شده اند .
دنیای امروز می گوید خوب بخور ، در هیچ امری افراط مکن ، قوی باش تا بیمار نشوی .
ولی معتادین به جلق چون اشتهای خوب خوردن ندارند و در امور جنسی ، آن هم از راه غیر طبیعی ، افراط می کنند ، ناچار ضعیف و چون ضعیف هستند برای ابتلا به هر نوع بیماری مستعد می باشند .
به کرات دیده شده که بعضی از مبتلایان به جلق بر اثر افراط در این عمل به یک نوع بیماری جنون استمناء ، که شباهت زیادی به " سادیسم " دارد ، مبتلا می شوند و آن وقت حتی ب مشاهده ی سگ و گربه هم به فکر استمناء می افتند و بلافاصله مشغول عمل می شوند و از آنجا که هیچ مردی حتی پرشهوت ترین اشخاص نمی توانند بیش از پنج ماه از نیروی جنسی خود ، آن هم به صورتی که مورد بحث ما است ، بهره برداری کنند ، لذا قوای تناسلی آنان به کلی از کار می افتد و با به وضع دلخراشی به اغوش مرگ پناه می برند .
ممکن است که بعضی اشخاص مبتلا به جلق ، که به علت قوی الجثه بودن و یا از لحاظ مبتدی بودن در این امر تاکنون بیمار نشده اند و به مضار عمل ناپسند خود پی نبرده باشند ، مطالبی را که در مضرات جلق نوشتیم اغراق پنداشته و با خود بگویند : اگر این طور است ، چرا ما تاکنون به این بیماری مبتلا نشده ایم .
در جواب این عده باد گفت : اگر امروز ضرر های جلق گریبانگیر شما نشده ، علتش این است که قوی الجثه هستید و یا تازه شروع به کار کرده اید ، و الا چندی دیگر خواه ناخواه سراغ شما نیز خواهد آمد .
وانگهی ما ادعا نکرده ایم که هرکس یک هفته مبادرت به استمناء کرد ، تمام بیماری ها یکباره او را احاطه خواهد کرد ؛ زیرا حالات اندرونی در اشخاص فرق می کند .
مثلاً ممکن است یک نفر که برای مدتی مبادرت به جلق کرد ، در وهله ی اول فقط به سستی اعصاب یا اختلال حس سامعه یا ضعیف شدن حس باصره یا سرگیجه مبتلا شود ، ولی بعداً سایر بیماری ها یک یک به سراغ او بیاید .
بنابراین جلق از نظر شرعی و عرفی وبه طور خلاصه حرام و ناپسند است .
" در ضمن فرض کنید اگر خداوند طوری انسان رو خلق کرده بود که از غریزه ی جنسی خودش برای تولید مثل ، لذت نمی برد آنگاه مجبور بود برای بقاء خودش کاری را انجام دهد که از آن رضایتی ندارد و ناچار باید مانند قرصی که انسان مجبور است بخورد به دنبال تولید نسل برود و تلخی آن را هم تحمل کند .
اما خداوند از لطف خودش برای این عمل غریزی ، لذتی قرار داده تا انسان برای بقای خود ناچار به انجام عملی با اکراه نباشد .
در ضمن اعمال جنسی وقتی که در مسیر مشروع خودش قرار می گیره نه تنها بد نیست بلکه علاوه بر اینکه در بعضی موارد حتی استحباب اون هم - حتی در حد ثواب جهاد در راه خدا ..البته و البته برای زن و شوهر - ذکر شده در ضمن خواص درمانی زیادی هم داره و موجب علاج بعضی دردها و دفع عفونت و ..
هم خواهد شد که اگر عمری باقی بود در اینده تک تک موارد اون رو ذکر می کنم - چند مورد هم در پایین همین مطالب گفته ام -حتی از موارد همسر خوب گرم بودن شهوتش برای شوهرش می باشد اما نکته ی مورد توجه اینه که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ..
خواص درمانی غریزه ی جنسی علت موجهی برای اعمال غیر شرعی جنسی نیست .
همچنین این مطلب دلیل بر این نمی شود که انسان تا چیزی احتیاج داشت فوری از هر راهی بهش پاسخ بده چرا که – همون طور که جلوگیری و مسدود کردن امیال غریزی موجب طغیان غرایز ادمی میشه - عدم رعایت و کنترل در رسیدن به پاسخهای غریزی هم موجب افزایش بی حد و مرز اونها خواهد شد و شهوت برای انسان حکم اب شور رو داره ..
هر کس بیش از حد بهش اهمیت بده بیشتر تشنه میشه .
پس در قدم اول اگر شرایط باشه باید ازدواج کرد و خداوند این کشش غریزی را در بین زن و مرد قرار داده تا مقدمه ای شود برای تشکیل خانواده و ایجاد محبت بین انها ( و البته از جاذبه های دیگر نیز احتیاجات عاطفی بین آنهاست و ...که نمی توان هیچکدام را منکر شد اما عامل اصلی همان نیروی جنسی است )..
حال اگر شرایط نبود ...
در مرحله ی بعد اگر قدرت دوری از گناه بود باید انسان سعی کند که خود را از گناه دور کند تا شرایط ازدواج دائمش فراهم شود و برای دوری از گناه موارد زیادی ذکر شده و حتی در خورد و خوراک و خوابیدن انسان و چگونگی پر کردن اوقات خود در شبانه روز سفارشهایی شده که باعث کاهش درخواست جنسی انسان شود و اگر باز احتمال گناه می رفت ازدواج موقت و صیغه وجوب پیدا می کنه .
حتی در احادیث برای دختر باکره ازدواج موقت مکروه خوانده شده مگر اینکه باعث افتضاح دختر و مشکلات پارگی بکارت و ...
نشود که اکثر جوانان بعلت بی تجربگی و بالا بودن قدرت شهوت این موارد رو رعایت نمی کنند و بحث کراهت ازدواج موقت برای دختر بیشتر مورد توجه قرار می گیره و همچنین کسی که برای اولین بار با کسی نزدیکی جنسی داشته باشه اگر این نزدیکی به طور موقت باشه این دختر در آینده ممکنه ( با احتمال بسیار زیاد ) با مشکلاتی مواجه بشه و با کسی که بعدا می خواهد به طور دائم زندگی کنه ممکنه اون لذت جنسی ای رو که باید ببره نبره و دائما شوهر دائم خودش رو با شوهر موقت و قبلی خودش مقایسه کنه و احساس کمبود کنه و لطمه ی روحی بخوره ..
خیلی وقت ها هم مشاهده میشه