دانلود مقاله از کودکی پیامبر (ص) تا اتمام غدیر

Word 203 KB 14555 70
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مردم مدینه ورسول اکرم(ص)

    مردم مدینه دو قبیله بودند به نام اوس و خزرج که همیشه با هم جنگ داشتند .

    یک نفر از آنها به نام اسعد بن زراره مىآید به مکه براى اینکه از قریش استمداد کند .

    وارد مى شود بر یکى از مردم قریش .
    کعبه از قدیم معبد بود گو اینکه در آن زمان بتخانه بود و رسم طواف که از زمان حضرت ابراهیم معمول بود هنوز ادامه داشت.

    هرکس که مىآمد , یک طوافى هم دور کعبه مى کرد .

    این شخص وقتى خواست برود به زیارت کعبه و طواف بکند , میزبانش به او گفت : ( مواظب باش !

    مردى در میان ما پیدا شده , ساحر و جادوگرى که گاهى در مسجد الحرام پیدا مى شود و سخنان دلرباى عجیبى دارد .

    یک وقت سخنان او به گوش تو نرسد که تو را بى اختیار مى کند .

    سحرى در سخنان او هست.

    اتفاقا او موقعى مى رود براى طواف که رسول اکرم در کنار کعبه در حجر اسماعیل نشسته بودند و با خودشان قرآن مى خواندند .

    در گوش این شخص پنبه کرده بودند که یکوقت چیزى نشنود .

    مشغول طواف کردن بود که قیافه شخصى خیلى او را جذب کرد .

    ( رسول اکرم سیماى عجیبى داشتند ).

    گفت نکند این همان آدمى باشد که اینها مى گویند ؟

    یک وقت با خودش فکر کرد که عجب دیوانگى است که من گوشهایم را پنبه کرده ام .

    من آدمم , حرفهاى او را مى شنوم , پنبه را از گوشش انداخت بیرون .
    آیات قرآن را شنید .

    تمایل پیدا کرد .

    این امر منشأ آشنایى مردم مدینه با رسول اکرم ( ص ) شد .

    بعد آمد صحبتهایى کرد و بعدها ملاقاتهاى محرمانه اى با حضرت رسول کردند تا اینکه عده اى از اینها به مکه آمدند و قرار شد در موسم حج در یکى از شبهاى تشریق یعنى شب دوازدهم وقتى که همه خواب هستند بیایند در منا , در عقبه وسطى , در یکى از گردنه هاى آنجا , رسول اکرم ( ص ) هم بیایند آنجا و حرفهایشان را بزنند .

    در آنجا رسول اکرم فرمود من شما را دعوتمى کنم به خداى یگانه و .

    .

    و شما اگر حاضرید ایمان بیاورید , من به شهر شما خواهم آمد .

    آنها هم قبول کردند و مسلمان شدند , که جریانش مفصل است .

    زمینه اینکه رسول اکرم ( ص ) از مکه به مدینه منتقل بشوند فراهم شد .

    این اولین حادثهبود .

    بعد حضرت رسول ( ص ) مصعب بن عمیر را فرستادند به مدینه و او در آنجا به مردم قرآن تعلیم داد .

    اینهایى که ابتدا آمده بودند , عده اندکى بودند , به وسیله این مبلغ بزرگوار عده زیاد دیگرى مسلمان شدند و تقریبا جو مدینه مساعد شد .

    قریش هم روز بروز بر سختگیرى خود مى افزودند , و در نهایت امر تصمیم گرفتند که دیگر کار رسول اکرم را یکسره کنند .

    در ( دارالندوه ( تشکیل جلسه دادند , که این آیه قرآن یکسره اشاره به آنهاست .


    آیات قرآن را شنید .

    در ( دارالندوه ( تشکیل جلسه دادند , که این آیه قرآن یکسره اشاره به آنهاست .

    ولادت و دوران کودکى ولادت پیغمبر اکرم به اتفاق شیعه و سنى در ماه ربیع الاول است , گو اینکه اهل تسنن بیشتر روز دوازدهم را گفته اند و شیعه بیشتر روز هفدهم را , به استثناى شیخ کلینى صاحب کتاب کافى که ایشان هم روز دوازدهم را روز ولادت مى دانند .

    رسول خدا در چه فصلى از سال متولد شده است ؟

    در فصل بهار .

    در السیره الحلبیه مى نویسد : ولد فى فصل الربیع در فصل ربیع به دنیا آمد .

    بعضى از دانشمندان امروز حساب کرده اند تا ببینند روز ولادت رسول اکرم با چه روزى از ایام ماههاى شمسى منطبق مى شود , به این نتیجه رسیده اند که دوازدهم ربیع آن سال مطابق مى شود با بیستم آوریل , و بیستم آوریل مطابق است با سى و یکم فروردین .

    و قهرا هفدهم ربیع مطابق مى شود با پنجم اردیبهشت .

    پس قدر مسلم این است که رسول اکرم در فصل بهار به دنیا آمده است حال یا سى و یکم فروردین یا پنجم اردیبهشت .

    در چه روزى از ایام هفته به دنیا آمده است ؟

    شیعه معتقد است که در روز جمعه به دنیا آمده اند , اهل تسنن بیشتر گفته اند در روز دوشنبه .

    در چه ساعتى از شبانه روز به دنیا آمده اند ؟

    شاید اتفاق نظر باشد که بعد از طلوع فجر به دنیا آمده اند , در بین الطلوعین .

    مسافرتها رسول اکرم , به خارج عربستان فقط دو مسافرت کرده است که هر دو قبل از دوره رسالت و به سوریه بوده است.

    یکسفر در دوازده سالگى همراه عمویش ابوطالب , و سفر دیگر در بیست و پنج سالگى به عنوان عامل تجارت براى زنى بیوه به نام خدیجه که از خودش پانزده سال بزرگتر بود و بعدها با او ازدواج کرد .

    البته به بعد از رسالت , در داخل عربستان مسافرتهایى کرده اند .

    مثلا به طائفرفته اند , به خیبر که شصتفرسخ تا مکه فاصله دارد و در شمال مکه است رفته اند , به تبوک که تقریبا مرز سوریه استو صد فرسخ تا مدینه فاصله دارد رفته اند , ولى در ایام رسالت از جزیره العرب هیچ خارج نشده اند .

    شغلها پیغمبر اکرم چه شغلهایى داشته است ؟

    جز شبانى و بازرگانى , شغل و کار دیگرى را ما از ایشان سراغ نداریم .

    بسیارى از پیغمبران در دوران قبل از رسالتشان شبانى مى کرده اند ( حالا این چه از الهى اى دارد , ما درست نمى دانیم ) همچنانکه موسى شبانى کرده است .

    پیغمبر اکرم هم قدر مسلم این است که شبانى مى کرده است .

    گوسفندانى را با خودش به صحرا مى برده است , رعایت مى کرده و مى چرانیده و بر مى گشته است .

    بازرگانى هم که کرده است .

    با اینکه یک سفر , سفر اولى بود که خودش مى رفت به بازرگانى ( فقط یک سفر در دوازده سالگى همراه عمویش رفته بود ) .

    آن سفر را با چنان مهارتى انجام داد که موجب تعجب همگان شد .

    پیغمبر اکرم در عصر جاهلیت سوابق قبل از رسالت پیغمبر اکرم چه بوده است ؟

    در میان همه پیغمبران جهان , پیغمبر اکرم یگانه پیغمبرى استکه تاریخ کاملا مشخصى دارد ...

    الف-در همه آن اهل سال قبل از بعثت , در آن محیط که فقط و فقط محیط بت پرستى بود , او هرگز بتى را سجده نکرد .

    البته عده قلیلى بوده اند معروف به[ ( حنفا]( که آنها هم از سجده کردن بتها احتراز داشته اند ولى نه اینکه از اول تا آخر عمرشان , بلکه بعدا این فکر برایشان پیدا شد که این کار , کار غلطى است و از سجده کردن بتها اعراض کردند و بعضى از آنها مسیحى شدند .

    اما پیغمبر اکرم در همه عمرش , از اول کودکى تا آخر , هرگز اعتنائى به بت و سجده بت نکرد .

    این , یکى از مشخصاتایشان است.

    ب -پیش از بعثت براى خدیجه که بعد به همسرى اش در آمد , یک سفر تجارتى به شام انجام داد در آن سفر بیش از پیش لیاقت و استعداد و امانتو درستکارى اش روشن شد او در میان مردم آنچنان به درستى شهره شده بود که لقب[ ( محمد امین]( یافته بود امانتها را به او مى سپردند .

    پس از که با او پیدا کردند , باز هم امانتهاى خود را به او مى سپردند , از همین بعثت نیز قریش با همه دشمنى اى رو پس از هجرت به مدینه , على ( علیه السلام ) را چند روزى بعد از خود باقى گذاشت که امانتها را به صاحبان اصلى برساند .

    ا در بسیارى از کارها به عقل او اتکا مى کردند .

    عقل و صداقت و امانت از صفاتى بود که پیغمبر اکرم سختبه آنها مشهور بود به طورى که در زمان رسالت وقتى که فرمود آیا شما تاکنون از من سخن خلافى شنیده اید , همه گفتند : ابدا , ما تو را به صدق و امانت مى شناسیم .

    یکى از جریانهایى که نشان دهنده عقل و فطانت ایشان است , این است که وقتى خانه خدا را خراب کردند ( دیوارهاى آن را برداشتند ) تا دو مرتبه بسازند , حجر الاسود را نیز برداشتند .

    هنگامى که مى خواستند دو مرتبه آنرا نصب کنند , این قبیله مى گفت من باید نصب کنم , آن قبیله مى گفتمن باید نصب کنم , و عنقریب بود که زد و خورد شدیدى روى دهد .

    پیغمبر اکرم آمد قضیه را به شکل خیلى ساده اى حل کرد .

    قضیه , معروف است , دیگر نمى خواهم وقت شما را بگیرم .

    مسئله دیگرى که باز در دوران قبل از رسالت ایشان هست , مسئله احساس تأییدات الهى است .

    پیغمبر اکرم بعدها در دوره رسالت , از کودکى خودش فرمود .

    از جمله فرمود من در کارهاى اینها شرکت نمى کردم .

    گاهى هم احساس مى کردم که گویى یک نیروى غیبى مرا تأیید مى کند .

    مى گوید من هفت سالم بیشتر نبود , عبدالله بن جدعان که یکى از اشراف مکه بود , عمارتى مى ساخت .

    بچه هاى مکه به عنوان کار ذوقى و کمکدادن به او مى رفتند از نقطه اى به نقطه دیگر سنگ حمل مى کردند .

    من هم مى رفتم همین کار را مى کردم .

    آنها سنگها را در دامنشان مى ریختند , دامنشان را بالا مى زدند و چون شلوار نداشتند کشف عورت مى شد .

    من یک دفعه تا رفتم سنگ را گذاشتم در دامنم , مثل اینکه احساس کردم که دستى آمد و زد دامن را از دستم انداخت, حس کردم که من نباید این کار را بکنم , با اینکه کودکى هفت ساله بودم .

    از جمله قضایاى قبل از رسالت ایشان , به اصطلاح متکلمین[ ( ارهاصات]( است که همین داستان ملک هم جزء ارهاصات به شمار مىآید .

    رؤیاهاى فوق العاده عجیبى بوده که پیغمبر اکرم مخصوصا در ایام نزدیک به رسالتش مى دیده است .

    مى گوید من خوابهایى مى دیدم که : | یأتى مثل فلق الصبح | مثل فجر , مثل صبح صادق , صادق و مطابق بود , اینچنین خوابهاى روشن مى دیدم .

    چون بعضى از رؤیاها از همان نوع وحى و الهام است, نه هر رؤیایى , نه رؤیایى که از معده انسان بر مى خیزد , نه رؤیایى که محصول عقده ها , خیالات و توهمات پیشین است .

    جزء اولین مراحلى که پیغمبر اکرم براى الهام و وحى الهى در دوران قبل از رسالت طى مى کرد , دیدن رؤیاهایى بود که به تعبیر خودشان مانند صبح صادق ظهور مى کرد , چون گاهى خود خواب براى انسان روشن نیست , پراکنده است, و گاهى خوابروشن است ولى تعبیرش صادق نیست , اما گاه خواب در نهایت روشنى است , هیچ ابهام و تاریکى و به اصطلاح آشفتگى ندارد , و بعد هم تعبیرش در نهایت وضوح و روشنایى است.

    از سوابق دیگر قبل از رسالت رسول اکرم یعنى در فاصله ولادت تا بعثت , این است که - عرض کردیم - تا سن بیستو پنج سالگى دو بار به خارج عربستان مسافرت کرد .

    پیغمبر فقیر بود , از خودش نداشت یعنى به اصطلاح یک سرمایه دار نبود .

    هم یتیم بود , هم فقیر و هم تنها .

    یتیم بود , خوب معلوم است , بلکه به قول[ ( نصا ب](لطیم هم بود یعنى پدر و مادر هر دو از سرش رفته بودند .

    فقیر بود , براى اینکه یکشخص سرمایه دارى نبود , خودش شخصا کار مى کرد و زندگى مى نمود , و تنها بود .

    وقتى انسان روحى پیدا مى کند و به مرحله اى از فکر و افق فکرى و احساسات روحى و معنویات مى رسد که خواه ناخواه دیگر با مردم زمانش تجانس ندارد , تنها مى ماند .

    تنهایى روحى از تنهایى جسمى صد درجه بدتر است .

    اگر چه این مثال خیلى رسا نیست , ولى مطلب را روشن مى کند : شما یک عالم بسیار عالم و بسیار با ایمانى را در میان مردمى جاهل و بى ایمان قرار بدهید .

    ولو آن افراد , پدر و مادر و برادران و اقوام نزدیکش باشند , او تنهاست.

    یعنى پیوند جسمانى نمى تواند او را با اینها پیوند بدهد .

    او از نظر روحى در یک افق زندگى مى کند و اینها در افق دیگرى .

    گفت[ : ( چندان که نادان را از دانا وحشت است , دانا را صد چندان از نادان نفرت است]( .پیغمبر اکرم در میان قوم خودش تنها بود , همفکر نداشت .

    بعد از سى سالگى در حالى که خودش با خدیجه زندگى و عائله تشکیل داده

کلمات کلیدی: پیامبر ص - غدیر - کودکی

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله از کودکی پیامبر (ص) تا اتمام غدیر, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله از کودکی پیامبر (ص) تا اتمام غدیر, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله از کودکی پیامبر (ص) تا اتمام غدیر

تولد و کودکی بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570 میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه ...

پیشگفتار : نوجوانان دلی پاک و روحی پرشور دارند . آنان در حساسترین و بحرانی ترین دوران زندگی خود به سر می‌برند و نیازمند هدایت حکایت و همدلی اند نوجوانان نهال نو رسیده ای هستند که برای رشد و بالندگی به باغبانی دلسوز روشن بین نیاز دارند تا آنها را از آفتها و حادثه در امان دارد . بها دادن به نوجوانان در تربیت و ارشاد آنان کوشیدن بی گمان یکی از نشانه های آشکار رشد فرهنگی یک جامعه ...

هر پیامبری با معجزه نبوت و پیامبری خود را اثبات نموده است، خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم نیز از این قاعده مستثنی نبوده است، و در جاهای مختلف برای اثبات نبوت خود و اتمام حجت با مردمان معجزه ای آورده است؛ که بزرگترین و ماندگارترین آنها قرآن کریم است که در طول زمان حجتی بر پیامبری او بوده است! اما علاوه برآن پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) معجزات دیگری داشته اند که برخی ...

چکیده خداوند بزرگ حضرت محمد بن عبدالله (ص) را به پیامبری برگزید وبه اوفرمان داد تا کافران به دین خدا را به سوی اسلام دعوت کند. حضرت محمد درجمع مومنان وکافران حاضرشد و شروع به تبلیغ دین اسلام نمود. خداوند جبرئیل را فرمان داد تا به مراقبت ازحضرت محمد بپردازد ودرهنگامی که خطراورا تحدید می کند وی را ازآن خطر رها سازد. پیامبرسال ها درمکه زندگی کرد وبسیاری ازکافران را به وسیله ی ...

بعد از نزول قران بر سینه مبارک پیامبراکرم(صلی الله وعلیه وآله) اولین چیزی که خداوند به پیامبراکرم(صلی الله وعلیه وآله) آموخت خواندن بود (بخوان به نام پروردگارت )زیرا خداوند تمام علوم را در این کتاب مقدس قرارداده و برای اینکه انسان بیشتر از آن بهره مند شود باید خواندن را می‌آموخت و راه سعادت وسلامت را پیدا می کرد چون فرا گیری و آموزش علوم و حتی احکام دینی برای کودکان با اهمیت تر ...

تولد و کودکی بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570
میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان
فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد "
آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ...

پرارزش ترین فرازهای تاریخ،صفحاتی است که از زندگانی مردان بزرگ بحث می کند آنها بزرگ بوده اندوآنچه مربوط به آنهاست ازجمله تاریخشان ،بزرگ وباعظمت است، درخشندگی خیره کننده ای دارد، تاآنجاکه بخواهیم آموزنده وپرمعنی واسرارآمیزاست . آنهاشاهکارآفرینش وخلقتند،زندگی آنهاهم شاهکارتاریخ ،ومملوازحماسه های پرشورآفرینش است درمیان این مردان بزرگ تاریخ ،هیچ یک به اندازه محمدپیامبربزرگ اسلام ...

تولد و کودکی بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570 میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه ...

ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد. آن چه معیار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "انّ اکرمکم عندالله اتقیلکم؛ گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست." البته انسان پرهیزکار و با ایمان، هر چه قوی تر و نیرومندتر باشد، بهتر است، اما قوی بودن به تنهایی کافی نبوده و ملاک ارزش نخواهد ...

مسلمان ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد. ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. آن چه معیار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "انّ اکرمکم عندالله اتقیلکم؛ گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست." البته انسان پرهیزکار و با ایمان، هر چه قوی تر و نیرومندتر باشد، ...

ثبت سفارش