دانلود مقاله تاریخچه زندگی رسول اکرم (ص)

Word 142 KB 14977 47
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • ولادت پیغمبر اکرم به اتفاق شیعه و سنى در ماه ربیع الاول است , گو اینکه اهل تسنن بیشتر روز دوازدهم را گفته اند و شیعه بیشتر روز هفدهم را , به استثناى شیخ کلینى صاحب کتاب کافى که ایشان هم روز دوازدهم را روز ولادت مى دانند .

    رسول خدا در چه فصلى از سال متولد شده است ؟

    در فصل بهار .

    در السیره الحلبیه مى نویسد : ولد فى فصل الربیع در فصل ربیع به دنیا آمد .

    بعضى از دانشمندان امروز حساب کرده اند تا ببینند روز ولادت رسول اکرم با چه روزى از ایام ماههاى شمسى منطبق مى شود , به این نتیجه رسیده اند که دوازدهم ربیع آن سال مطابق مى شود با بیستم آوریل , و بیستم آوریل مطابق است با سى و یکم فروردین .

    و قهرا هفدهم ربیع مطابق مى شود با پنجم اردیبهشت .

    پس قدر مسلم این است که رسول اکرم در فصل بهار به دنیا آمده است حال یا سى و یکم فروردین یا پنجم اردیبهشت .

    در چه روزى از ایام هفته به دنیا آمده است ؟

    شیعه معتقد است که در روز جمعه به دنیا آمده اند , اهل تسنن بیشتر گفته اند در روز دوشنبه .

    در چه ساعتى از شبانه روز به دنیا آمده اند ؟

    شاید اتفاق نظر باشد که بعد از طلوع فجر به دنیا آمده اند , در بین الطلوعین .
    مسافرتها
    رسول اکرم , به خارج عربستان فقط دو مسافرت کرده است که هر دو قبل از دوره رسالت و به سوریه بوده است.

    یکسفر در دوازده سالگى همراه عمویش ابوطالب , و سفر دیگر در بیست و پنج سالگى به عنوان عامل تجارت براى زنى بیوه به نام خدیجه که از خودش پانزده سال بزرگتر بود و بعدها با او ازدواج کرد .

    البته به بعد از رسالت , در داخل عربستان مسافرتهایى کرده اند .

    مثلا به طائفرفته اند , به خیبر که شصتفرسخ تا مکه فاصله دارد و در شمال مکه است رفته اند , به تبوک که تقریبا مرز سوریه استو صد فرسخ تا مدینه فاصله دارد رفته اند , ولى در ایام رسالت از جزیره العرب هیچ خارج نشده اند .


    شغلها
    پیغمبر اکرم چه شغلهایى داشته است ؟

    جز شبانى و بازرگانى , شغل و کار دیگرى را ما از ایشان سراغ نداریم .

    بسیارى از پیغمبران در دوران قبل از رسالتشان شبانى مى کرده اند ( حالا این چه از الهى اى دارد , ما درست نمى دانیم ) همچنانکه موسى شبانى کرده است .

    پیغمبر اکرم هم قدر مسلم این است که شبانى مى کرده است .

    گوسفندانى را با خودش به صحرا مى برده است , رعایت مى کرده و مى چرانیده و بر مى گشته است .

    بازرگانى هم که کرده است .

    با اینکه یک سفر , سفر اولى بود که خودش مى رفت به بازرگانى ( فقط یک سفر در دوازده سالگى همراه عمویش رفته بود ) .

    آن سفر را با چنان مهارتى انجام داد که موجب تعجب همگان شد .


    پیغمبر اکرم در عصر جاهلیت
    سوابق قبل از رسالت پیغمبر اکرم چه بوده است ؟

    در میان همه پیغمبران جهان , پیغمبر اکرم یگانه پیغمبرى استکه تاریخ کاملا مشخصى دارد ...

    الف-در همه آن اهل سال قبل از بعثت , در آن محیط که فقط و فقط محیط بت پرستى بود , او هرگز بتى را سجده نکرد .

    البته عده قلیلى بوده اند معروف به ( حنفا( که آنها هم از سجده کردن بتها احتراز داشته اند ولى نه اینکه از اول تا آخر عمرشان , بلکه بعدا این فکر برایشان پیدا شد که این کار , کار غلطى است و از سجده کردن بتها اعراض کردند و بعضى از آنها مسیحى شدند .

    اما پیغمبر اکرم در همه عمرش , از اول کودکى تا آخر , هرگز اعتنائى به بت و سجده بت نکرد .

    این , یکى از مشخصات ایشان است.


    ب -پیش از بعثت براى خدیجه که بعد به همسرى اش در آمد , یک سفر تجارتى به شام انجام داد در آن سفر بیش از پیش لیاقت و استعداد و امانتو درستکارى اش روشن شد او در میان مردم آنچنان به درستى شهره شده بود که لقب ( محمد امین( یافته بود امانتها را به او مى سپردند .

    پس از که با او پیدا کردند , باز هم امانتهاى خود را به او مى سپردند , از همین بعثت نیز قریش با همه دشمنى اى رو پس از هجرت به مدینه , على ( علیه السلام ) را چند روزى بعد از خود باقى گذاشت که امانتها را به صاحبان اصلى برساند .

    در بسیارى از کارها به عقل او اتکا مى کردند .

    عقل و صداقت و امانت از صفاتى بود که پیغمبر اکرم سختبه آنها مشهور بود به طورى که در زمان رسالت وقتى که فرمود آیا شما تاکنون از من سخن خلافى شنیده اید , همه گفتند : ابدا , ما تو را به صدق و امانت مى شناسیم .

    یکى از جریانهایى که نشان دهنده عقل و فطانت ایشان است , این است که وقتى خانه خدا را خراب کردند ( دیوارهاى آن را برداشتند ) تا دو مرتبه بسازند , حجر الاسود را نیز برداشتند .

    هنگامى که مى خواستند دو مرتبه آنرا نصب کنند , این قبیله مى گفت من باید نصب کنم , آن قبیله مى گفتمن باید نصب کنم , و عنقریب بود که زد و خورد شدیدى روى دهد .

    پیغمبر اکرم آمد قضیه را به شکل خیلى ساده اى حل کرد .

    قضیه , معروف است , دیگر نمى خواهم وقت شما را بگیرم .

    مسئله دیگرى که باز در دوران قبل از رسالت ایشان هست , مسئله احساس تأییدات الهى است .

    پیغمبر اکرم بعدها در دوره رسالت , از کودکى خودش فرمود .

    از جمله فرمود من در کارهاى اینها شرکت نمى کردم .

    .

    گاهى هم احساس مى کردم که گویى یک نیروى غیبى مرا تأیید مى کند .

    مى گوید من هفت سالم بیشتر نبود , عبدالله بن جدعان که یکى از اشراف مکه بود , عمارتى مى ساخت .

    بچه هاى مکه به عنوان کار ذوقى و کمکدادن به او مى رفتند از نقطه اى به نقطه دیگر سنگ حمل مى کردند .

    من هم مى رفتم همین کار را مى کردم .

    آنها سنگها را در دامنشان مى ریختند , دامنشان را بالا مى زدند و چون شلوار نداشتند کشف عورت مى شد .

    من یک دفعه تا رفتم سنگ را گذاشتم در دامنم , مثل اینکه احساس کردم که دستى آمد و زد دامن را از دستم انداخت, حس کردم که من نباید این کار را بکنم , با اینکه کودکى هفت ساله بودم .

    از جمله قضایاى قبل از رسالت ایشان , به اصطلاح متکلمین ( ارهاصات( است که همین داستان ملک هم جزء ارهاصات به شمار مىآید .

    رؤیاهاى فوق العاده عجیبى بوده که پیغمبر اکرم مخصوصا در ایام نزدیک به رسالتش مى دیده است .

    مى گوید من خوابهایى مى دیدم که : یأتى مثل فلق الصبح مثل فجر , مثل صبح صادق , صادق و مطابق بود , اینچنین خوابهاى روشن مى دیدم .

    چون بعضى از رؤیاها از همان نوع وحى و الهام است, نه هر رؤیایى , نه رؤیایى که از معده انسان بر مى خیزد , نه رؤیایى که محصول عقده ها , خیالات و توهمات پیشین است .

    جزء اولین مراحلى که پیغمبر اکرم براى الهام و وحى الهى در دوران قبل از رسالت طى مى کرد , دیدن رؤیاهایى بود که به تعبیر خودشان مانند صبح صادق ظهور مى کرد , چون گاهى خود خواب براى انسان روشن نیست , پراکنده است, و گاهى خوابروشن است ولى تعبیرش صادق نیست , اما گاه خواب در نهایت روشنى است , هیچ ابهام و تاریکى و به اصطلاح آشفتگى ندارد , و بعد هم تعبیرش در نهایت وضوح و روشنایى است.

    از سوابق دیگر قبل از رسالت رسول اکرم یعنى در فاصله ولادت تا بعثت , این است که - عرض کردیم - تا سن بیستو پنج سالگى دو بار به خارج عربستان مسافرت کرد .

    پیغمبر فقیر بود , از خودش نداشت یعنى به اصطلاح یک سرمایه دار نبود .

    هم یتیم بود , هم فقیر و هم تنها .

    یتیم بود , خوب معلوم است , بلکه به قول ( نصا ب(لطیم هم بود یعنى پدر و مادر هر دو از سرش رفته بودند .

    فقیر بود , براى اینکه یکشخص سرمایه دارى نبود , خودش شخصا کار مى کرد و زندگى مى نمود , و تنها بود .

    وقتى انسان روحى پیدا مى کند و به مرحله اى از فکر و افق فکرى و احساسات روحى و معنویات مى رسد که خواه ناخواه دیگر با مردم زمانش تجانس ندارد , تنها مى ماند .

    تنهایى روحى از تنهایى جسمى صد درجه بدتر است .

    اگر چه این مثال خیلى رسا نیست , ولى مطلب را روشن مى کند : شما یک عالم بسیار عالم و بسیار با ایمانى را در میان مردمى جاهل و بى ایمان قرار بدهید .

    ولو آن افراد , پدر و مادر و برادران و اقوام نزدیکش باشند , او تنهاست.

    یعنى پیوند جسمانى نمى تواند او را با اینها پیوند بدهد .

    او از نظر روحى در یک افق زندگى مى کند و اینها در افق دیگرى .

    گفت : ( چندان که نادان را از دانا وحشت است , دانا را صد چندان از نادان نفرت است( .پیغمبر اکرم در میان قوم خودش تنها بود , همفکر نداشت .

    بعد از سى سالگى در حالى که خودش با خدیجه زندگى و عائله تشکیل داده است , کودکى را در دو سالگى از پدرش مى گیرد و مىآورد در خانه خودش .

    کودک , على بن ابى طالب است .

    تا وقتى که مبعوث مى شود به رسالت و تنهائیش با مصاحبت وحى الهى تقریبا از بین مى رود , یعنى تا حدود دوازده سالگى این کودک , مصاحب و همراهش فقط این کودک است .

    یعنى در میان همه مردم مکه کسى که لیاقت همفکرى و همروحى و هم افقى او را داشته باشد , غیر از این کودک نیست .

    خود على ( ع ) نقل مى کند که من بچه بودم , پیغمبر وقتى به صحرا مى رفت , مرا روى دوش خود سوار مى کرد و مى برد .

    در بیست و پنج سالگى , معنى خدیجه از او خواستگارى مى کند .

    البته مردم باید خواستگارى بکند ولى این زن شیفته خلق و خوى و معنویت و زیبایى و همه چیز حضرت رسول است .

    خودش افرادى را تحریک مى کند که این جوان را وادار کنید که بیاید از من خواستگارى کند .

    مىآیند , مى فرماید آخر من چیزى ندارم .

    خلاصه به او مى گویند تو غصه این چیزها را نخور و به او مى فهمانند که خدیجه اى که تو مى گویى اشرافو اعیان و رجال و شخصیتها از او خواستگارى کرده اند و حاضر نشده است , خودش مى خواهد .

    تا بالاخره داستان خواستگارى و ازدواج رخ مى دهد .

    عجیب این است : حالا که همسر یک زن بازرگان و ثروتمند شده است, دیگر دنبال کار بازرگانى نمى رود .

    تازه دوره وحدت یعنى دوره انزوا , دوره خلوت , دوره تحنف و دوره عبادتش شروع مى شود .

    آن حالت تنهایى یعنى آن فاصله روحى اى که او با قوم خودش پیدا کرده است , روز بروز زیادتر مى شود .

    دیگر این مکه و اجتماع مکه , گویى روحش را مى خورد .

    حرکتمى کند تنها در کوههاى اطراف مکه ( 1 ) راه مى رود , تفکر و تدبر مى کند .

    خدا مى داند که چه عالمى دارد , ما که نمى توانیم بفهمیم .

    در همین وقت است که غیر از آن کودک یعنى على ( ع ) کس دیگر , همراه و مصاحب او نیست .

    ماه رمضان که مى شود در یکى از همین کوههاى اطراف مکه - که در شمال شرقى این شهر است و از سلسله کوههاى مکه مجزا و مخروطى شکل است - به نام کوه ( حرا( که بعد از آن دوره اسمش را گذاشتند جبل النور ( کوه نور ) خلوت مى گزیند .

    شاید خیلى از شما که به حج مشرف شده اید این توفیق را پیدا کرده اید که به کوه حرا و غار حرا بروید .

    و من دو بار این توفیق نصیبم شده است و جزء آرزوهایم این است که مکرر در مکرر این توفیق براى من نصیب بشود .

    براى یک آدم متوسط حداقل یک ساعتطول مى کشد که از پائین دامنه این کوه برسد به قله آن , و حدود سه ربع هم طول مى کشد تا پائین بیاید .

    ماه رمضان که مى شود اصلا به کلى مکه را رها مى کند و حتى


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله تاریخچه زندگی رسول اکرم (ص), مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله تاریخچه زندگی رسول اکرم (ص), پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله تاریخچه زندگی رسول اکرم (ص)

مقدمه ذوق سلیم، سلیقه لطیف، احساس خلاق، ادراک فعال، روح حساس، و عاطفه بارور را اگر به همراه زیبایی و زیباشناسی ذاتی در یک جمله خلاصه کنیم، جامع و مانعی می‌شود از هنر غنی و مجرد ایرانی، این تعریف شاید در نزد برخی از کارشناسان راه خلاف واقع وغلو را پیموده باشد اما در حقیقت اگر به خوبی مشاهده کنیم هر یک از این عوامل و ابزارهای معنوی و مادی را می‌توان در جزء جزء نقش و نگارهای ریز و ...

مقدمه: ما می توانیم با رنگ ها احساس نزدیکی کنیم زیرا که رنگ بر درمان دردها و مشکلات ما تاثیر مطلوبی دارد رنگها قادرند ما را تسخیر کنند می توانند کاری کنند که به احساس درون خود توجه کنیم رنگها بیانگر نگرانیها و ناراحتی های روحی و ذهنی هستند، حالتهایی که جرات بیان آنها را به دیگران نداریم و رنگها به ما تعادل روحی می دهند و این چیزی جز سلامتی روانی نیست(معمار، 1376) در این تحقیق که ...

مقدمه نظریه ولایت فقیه که پیش از امام خمینی ( ق) مطرح بوده است با ابتکارات او چهره ای تازه و عملی به خود گرفت . ایشان فقیه را قادر بر تشکیل و اداره حکومت اسلامی معرفی کرد ، با شجاعت خاص خود توطئه استکباری و استعماری مخالفت با ولایت فقیه را خنثی کرد ، نظریه تشیع در اداره حکومت را پیاده کرد ، با کتاب های کشف الاسرار ، الرسائل و بیع، بحث ولایت فقیه را گسترش داد و بالاخره پس از ...

مجموعه حاضر تحقیقی است تحت عنوان تاریخچه بهنمیر. بر اساس اطلاعات بدست آمده از نفوس مطمئنه و متقدمین آن خطه پیشرفت و روند تاریخی امر مبارک از زمان حضرت اعلی و با رشادتهای آقا رسول و عده ای از بستگان و اصحاب در قلعه شیخ طبرسی و بازگشتن بقیه السیف به بهنمیر و مراجعت مبلغین و نفوس مشهور در آن دیار سبب نفوذ وگستردگی و استقرار امر مبارک در آنجا گردید. در این رساله جهت نمودار ساختن ...

تاریخچه روانشانسی رشد اگر امروز حمایت ازکودکان و فراهم آوردن امکانات برای رشد همه جانبه و شکوفا کردن تمام ظرفیتهای انسانی آنها هدف مطالعه کودکان است، چنین دیدگاهی در گذشته کمتر وجود داشته است. در دوران باستان بسیار اتفاق می افتاد که کودکان را به دلایل مختلف از بین  می بردند مثلاً در رم قدیم (تا سال 374میلادی ) کشتن کودکان حق قانونی والدین بود. تاریخ گذشته پر است از ...

آنچه که لازم است در ابتدای این مهم، بیان شود اینکه نگارنده این مطالب در خانواده ای که اهل بهنمیر بوده است بزرگ شده است و چون از کودکی در آن محًل رفت و آمد می کرده و با محیط و مردمان و تشکیلات و جلسات آن تا حدودی آشنائیت داشته است، همیشه علاقمند به دانستن اطلاعاتی درباره انتشار امر مبارک در آن خطًه داشته و هنگامیکه موضوع به عنوان تاریخچه بهنمیر مورد تأئید یاران باوفای جمال قدم ...

تولد و کودکی بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570
میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان
فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد "
آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ...

فصل اول     سیری در تاریخ                   - آن چه در این فصل مختصراً شرح خواهیم داد: <> تاریخچه حجابحجاب در ایران باستانبررسی حجاب از نظر اسلاماولین کسانی که حجاب را فراگرفتند.وظایف زنان از نظر پیامبر اسلامچکیده فصل   تاریخچه حجاب در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود ...

چه در این فصل مختصراً شرح خواهیم داد: تاریخچه حجاب حجاب در ایران باستان بررسی حجاب از نظر اسلام اولین کسانی که حجاب را فراگرفتند. وظایف زنان از نظر پیامبر اسلام چکیده فصل تاریخچه حجاب در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است امّا در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله ی اسلام در عرب پیدا شده است. آن ...

لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه ... (1) زندگینامه رسول مکرم اسلام حضرت محمدبن عبدالله صلى الله علیه و آله کتاب قطور و بزرگى است که عصاره همه خوبیهاى عالم در آن جمع شده است . زندگى این اسوه بزرگ خلقت ، عظمت و اعجازى است که در تاریخ بشریت نظیر ندارد. جاى جاى این زندگى نور، سرمایه عظیمى براى پرورش انسانهاى نمونه و ارائه آنها به عنوان الگو و سرمشق به دیگران است . از آنجا که ...

ثبت سفارش