جنبۀ عقلی 
 1) جهل مرکب: 
منظور از جهل مرکب این است که کسی چیزی را نداند یا خلاف واقع را بداند و تصور نماید که حق را یافته است و به عبارتی نمی داند و نمی داند که نمی داند.
هر چند گفتیم نوجوان قدرت استدلال یافته توانایی این را دارد که چون بزرگسال به تفکر و تعمق در امور بپردازد ، اما در بسیاری از مواقع نمی تواند منطقی فکر کند یا به علت غلبۀ احساسات نمی تواند همواره درست بیندیشد و افکارش جنبه احساسی می یابد تا تعقلی.
همچنین خصیصه خیالبافی نوجوان گاهی آنچنان قوت می گیرد که او تصورات و خیالات خویش را با واقعیت مخلوط م ینماید، در حالیکه خود بیخبر است و تصوراتش را واقعیت می پندارد همان وطری که وقتی احساسات بر او غلبه می کند او تصور می کند انچه به نظر او می رسد تنها واقعیت موجود ناپسند به واسطه این صفت از او صادر می گردد.
 قدما خواندن علوم ریاضی را در معالجۀ این مرض مفید می دانستند با توجه به نقشی که ریاضیات از جمله هندسه در پرورش قدرت استدلال دارد، این پیشنهاد می تواند مفید باشد.
البته آشنا نمودن دانش آموزان با تفکر منطقی نیز از جمله اموری است که دارای اهمیت فراوانی می باشد و از ارکان اساسی فعالیتهای آموزشی و پرورشی می باشد که هرگز نباید از نظر تیزبین معلمان خردمند به دور ماند.
2) شک و حیرت:
عاجز بودن از تحقیق حق و رد باطل موجب شک و حیرت می گردد، مانند شک و حیرت و تردید در امور و مسائل مذهبی .
انسان تا دوره کودکی کاملا تابع نظرات و عقاید والدین و مربیان است، هرچه آنها درست بدانند او نیز درست و هرچه غلط معرفی کنند او آن ها را اشتباه می پندارد.
خوب و بد از نظر او همان است که بزرگترها می گویند .
اما پس از کودکی در دوره نوجوانی با گسترش قدرت تعقل و تفکر، او نسبت به باورهای پیشینش که همه را به تابعیت و تقلید کورکورانه از والدین و مربیان گرفته بود سک می کند.
شک و تردید، بسیاری از مواقع،نوجوان را دچار سرگشتگی و حیرت می سازد، او از شکاکیت خود رنج برده و احساس گناه می کند.
نوجوان باید بداند، شک و تردید فی نفسه عامل مخربی نیست و آنچه ضرر دارد باقی ماندن در شک است به قول استاد شهید مرتضی مطهری شک ایستگاه خطرناک و گذرگاه خوبی است.
 نوجوان باید بداند، شک و تردید فی نفسه عامل مخربی نیست و آنچه ضرر دارد باقی ماندن در شک است به قول استاد شهید مرتضی مطهری شک ایستگاه خطرناک و گذرگاه خوبی است.
«چه بسیار جوانانی را می شناسیم که در حال شک و تردید باقی مانده و بعدها سر از نافرمانی و معصیت درآورده اند و نتوانسته اند خود را به گونه ای قانع کنند و لامذهب و بی بند وبار شده اند.» برای از بین شک باید سئوالات نوجوانان را با روی باز پاسخ گفت و او را به سئوال و تحقیق پیرامون آنچه تردید دارد تشویق نمود.
ب) مشکلات روانی – عاطفی نوجوان : 1)ترس : ترس عبارت است از تالم و تشویش که از احتمال دادن وقوع امری نامطلوب و ناخوشایند ایجاد می گردد.
البته باید توجه کرد که ترس همیشه ناپسند نیست مانند خوف عقاب و کیفر الهی که عامل کنترل کننده رفتار و موجب کمالات اخلاقی و انسانی است، اما ترس هنگامی که پایه منطقی ندارد مذموم و ناپسند و نه تنها کمکی به انسان نمی کند، بلکه مانعی در راه رشد او خواهد بود.
ترس در نوجوانان به دو ویژگی حساسیت زیاد و خیالبافی بر می گردد.
همچنین توجه نوجوانان به آینده نیز یکی از عوامل ترس و نگرانی اوست.
بسیاری از اموریکه در کودک و یا بزرگسال اثری ندارد، نوجوان را بر می انگیزد و اورا به وحشت می اندازد ترس از آن جهت که مانع فعالیتهای سازندۀ نوجوان می گردد و زمینه ساز احساس حقارت است، نقش تخریبی دارد.
نوجوان به سبب ترس خود را از انجام بسیاری امور که توانایی اجرای آنها را دارد، عاجز می بیند که این امر تدریجا موجب احساس نالایقی شده و ممکن است او را به امور پست بکشاند تا از این طریق هر چند به شکل کاذب احساس شخصیت نماید.
بنابراین لازم است با ریشه یابی ترس و از بین بردن علت آن و همچنین با دادن اعتماد به نفس و در مرحله سوم با قرار دادن تدریجی او در موقعیت ترس آور (در مواردی که ممکن است) این مشکل اخلاقی – رفتاری را زایل نمود.
2) یاس: یاس و ناامیدی از خدا را از بزرگترین گناهان کبیره دانسته اند، حاصل یاس نسبت به خداوند، بدبینی و ناامیدی به زندگی است.
زیرا کسی که زندگی را تاریک می بیند و نسبت به همه جریانات بدبین است که رحمت الهی را به بندگانش باور ندارد.
در نوجوانی نیز مشکلات و پیچ و خمهای زندگی، عدم موفقیت ها، زود رنجی و پرتوقعی بیش از حد ، تفکرات خیالی و ارمانی نوجوان دست یه دست هم داده موجب نا امیدی او می گردد، چنانکه برای ادامه زندگی خویش هیچ دلیلی نمی یابند زیرا آن را تتها درد و رنج می بینند وبرای ارزش آن قائل نیستند.
نا امیدی خود موجب مشکلات اخلاقی دیگری چون عدم احساس مسئولیت ، سوء ظن و عدم فعالیت سازنده می گردد.
نوجوان به علت نا امیدی و یاس از ثمر دهی و نتیجه کار از هر گونه حرکت و کار مفید باز می ایستد و نسبت به وظایفش بی قید گشته و به همه بدگمان می شود.
نا امیدی ، آرام و قرار را از نوجوان می گیرد و نا امیدی می تواند زمینه ای برای ظهرو افسردگی تلقی شود و دختران آمادگی بیشتری برای ابتلا به نا امیدی و یاس دارند و لذا یادآوری این امر می تواند به منزله هشداری برای دبیران و مربیان دبیرستانها باشد تا در جهت زدودن آن اقدام نمایند.
در علاج این مرض باید به تقویت زمینه اعتقادی و ایمانی نوجوان پرداخت و به او درس واقع بینی، صبر و مقاومت داده و به پایین آوردن انتظاراتش تشویق نمود آیه های رحمت الهی را به او نشان داد و بذر رجا و امید به خداوند را در سرزمین قلبش افشاند.
3) عجله و شتابکاری: حالتی است دردل، که به مجرد آن که امری در ذهن فرد خطور کند، بی درنگ و بدون تامل به انجام آن اقدام کند.
کسی که دچار این صفت است موفق نمی شود عملش را از روی معرفت و بصیرت انجام دهد، پس اغلب دچار خسران و زیان شده از فعل و قول خود پشیمان می گردد.
نوجوان به علت طغیان هیجانات، بسیاری مواقع دست به اقدامات سریع می زند و زود واکنش نشان می دهد.
رفتار بی تامل و بی حساب نوجوان منجر به پشیمانی می شود که اعتراف به اشتباه نیز برای نوجوان امری شاق و دشوار است.
پس اصولا نوجوان پس از عجله و شتابکاری خود به خود تنبیه می شود سپس برای جلوگیری از عواقب سوء شتابزدگی سعی می نماید در آینده وقار و طمانینه بیشتری داشته باشد و قبل از اینکه سخنی بگوید و عملی انجام دهد، فکر کرده و با تدبیر و تسلط اقدام نماید.
ذکر سنجیده موارد شتاب و عجله که موجب پشیمانی شده موجب تقویت او در روی گرداندن از این صفت است، البته نباید این گونه موارد را کرارا یادآوری نمود و موجبات شرمندگی زیاد نوجوان را فراهم آورد اما تا حدودی این صفت در نوجوانی طبیعی و اجتناب ناپذیر است و بعد از این دوره رفع می شود.
«اخلاق، فطرت و هرچیزی که از خداوند است، نهاد و فطرت ماست و هر انسانی روزی به سوی آن باز می گردد، چه بهتر آن روز، امروز باشد، نه فردا» 4)شکم پرستی: حرص شدید در خوردن از جمله مواردی است که زیانهای روحی و جسمی زیادی به دنبال دارد.
امام باقر (ع) فرمود: هیچ چیز نزد خدای عز و جل از شکم پر مبغوض تر نیست.
در دوره نوجوانی فرد اشتهای زیادی می یابد که تا حدود زیادی طبیعی و مفید است زیرا نوجوان از لحاظ جسمی در حال رشد و تحول است.
بنابراین بیش از همه چیز نیازمند غذاست، همچنین نوجوان اصولا دارای فعالیت زیادی به خصوص فعالیت بدنی مانند ورزش است که این امر نیز موجب افزایش اشتها می شود.
اما گاهی علاقه مندی او به غذا و زیاد شدن اشتهایش جنبه افراطی و شدیدی می یابد که از هر لحاظ مضر است بسیاری از مواقع این مسئله جنبه جسمی نداشته و به حالات روحی نوجوان برمی گردد.
در این موارد باید فورا علت یابی نموده و مشکل روحی او را کشف نمود.
برای بازداشتن نوجوان از پرخوری غیر معمولی اش باید او را نسبت به مخاطرات و نتایج سوء پرخوری هشدار داد.
همچنین عوارض معنوی و روانی شکم پرستی را باید برای او تشریح نموده و از فواید کم خوری مانند صفا و رقت قلب، روشنی ذهن و لذت مناجات و سخن گفت.
سپس از او خواست تا پرخوری و پرخوری مرضی نیز تفاوت قائل بود.
ج)مشکلات اجتماعی و نوجوان: 1) خشم و پرخاشگری: خشم کیفیتی نفسانی و حالتی تهاجمی و دفاعی است که برای دفع اذیت و ضرری که احتمال وقوع آن می رود و یابرای تشفی و انتقام اگر واقع شده باشد و گاهی هم به علت توانایی در انجام کارها ایجاد می شود.
خشم به شکلهای مختلفی ظهور می نماید ، مانند : بدخلقی ، حمله به اشخاص، فحاشی، ابراز کینه، زدن و لعن و شکستن شایا که با عنوان پرخاشگری از آن یاد می کنیم.
در ذم خشم روایات بسیاری آمده است از جمله: امام صادق (ع) می فرمایند: غضب کلید هر بدی است، همچنین می فرماید : کسی که مالک خشم خود نیست ، مالک عقل خود نیست.
امام علی (ع) می فرمایند: خشم آتشی است فروزنده هر که آن را فرو خورد، خاموشش سازد و هر که رهایش کند نخستین کسی که بدان سوزد خود اوست.
خشم یکی از مشکلات اساسی اخلاقی نوجوانان است، این مسئله از یک طرف به روحیه نوجوان بر می گردد و از طرفی به روشهای غلط بزرگترها، نوجوان از تبعیض و ظلم بیزار است و اولیاء و مربیان بین افراد تبعیض روا می دارند و اینها همه موجب خشم و عصیان نوجوان می گردد.
زودرنجی و پرتوقعی و خود محوری نوجوان نیز این آتش را شعله ور می سازد .
در تحقیقات مختلفی که به عمل آمده پرخاشگری یکی از سه مشکل مهم از مشکلات اخلاقی مقطع راهنمایی و دبیرستان ها بوده و این مشکل در بین پسران شایعتر است.
طبق این تحقیقات یکی از مهمترین مشکلات اخلاقی نوجوانان عبارتند از : 1) مشکلات جنسی 2) پرخاشگری 3)دروغگویی گزارشهای مدارس به هسته مشاوره مرکز نیز در سالهای مختلف تحصیلی این امر را تایید می کند .
بنابراین خشم و پرخاشگری مشکلی حاد در نوجوانی است.
در معالجه این مشکل طبق معمول باید ریشه یابی نمود .
در ریشه یابی این رفتار به علل مختلفی بر می خوریم ، مانند اختلافات خانوادگی و الگو پذیری غلط که از علل اصلی پرخاشگری اند زیرا این صفت از راه تقلید فرا گرفته می شود.
فیلم های تلویزیونی و سینمایی نیز نقش مهمی در این امر دارند تا این عوامل از بین نرود، نمی توان به درمان پرخاشگری امیدوار بود.
البته عوامل دیگری در بروز پرخاشگر موثر می باشند که برخی از آنها عبارتند از بیماریهای جسمانی ، گرسنگی، شرایط فیزیکی نامطلوب مانند گرما و سرما و غیره و وجود ناکامی و استرسهای روانی باید توجه شود.
با فردی که خشمگین است نباید همیشه از در نصیحت و اندرز وارد شد که نه تنها اثری ندارد بلکه گاه خشم او را بیشتر می کند، به خصوص هنگامی که فرد خشمگین نوجوان است که در حالت عادی هم از پند و موعظه گریزان است.
تنها بعد از کاهش خشم عواقب سوء آن را باید برای اومجسم نمود که در حال خشم فرد ممکن است به کارهایی دست بزند که برای همیشه پشیمان گردد.
اما در هنگام خشم با همدردی و همدلی می توان به افول آن کمک نمود.
2)خودبینی و کبر : عجب و خودبینی این است که انسان به جهت کمال یا نعمتی که دارد خود را بزرگ شمارد و بر آن تکیه نماید.
البته این با بزرگ شدن دیگران نیز منافاتی ندارد و تفاوت عجب و کبر در همین است، در کبر انسان برای خود مزیتی نسبت به دیگران قائل است و خود را در کمالات برتر می داند اما در عجب فرد در عین حال که خود را بزرگ می شمارد، ممکن است دیگری را از خود بزرگتر بداند.
اشکال عجب درتکیه نمودن به خود و فراموش نمودن منعم واقعی است.
اما صادق (ع) می فرماید: هر که گرفتار خود بینی شود هلاک گردد.
توجه نوجوانان به اثبات