دانلود مقاله چرا عدالت زیباست

Word 180 KB 15098 47
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • شناخت پایه های ایمان:
    ایمان بر چهار پایه استوار است صبر، یقین و عدل و جهاد.

    صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد.

    شوق و هراس، زهد و انتظار آن کس که اشتیاق بهشت را دارد، شهوت هایش کاستی گیرد وآن کسی که ازآنش جهنم می ترسد.

    از حرام دوری می گزیند، وآن کس که در دنیا زهد می ورزد مصیبت را ساده پندارد.

    و آن کس که مرگ را انتظار می کشد در نیکی ها شتاب می‌کند.

    یقین نیز بر چهار پایه استوار است: بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه‌ی واقعیت‌ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشنیان پس آن کس که هوشمنداند به واقعیت ها نگریست حکمت را آشکار بیند و آن که حکمت را آشکارا دید، عبرت آموزی را شناسد، و آن که عبرت آموزی شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می زیست.(عدل نیز بر چهار پایه برقرار است فکری ژرف اندیش، دانشی عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داوری کردن و استوار بودن در شکیبایی .

    پس کسی که در ست اندیشیدن به ژرفای دانش رسید و آن کسی که به حقیقت دانش رسید از چشمه زلال شریعت نوشید و کسی که زندگیس خواهد کرد.

    و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است : امر به معروف، نهی از منکر، راستگویی در هر حال، و دشمنی با فاسقان،‌پس هر کس به معروف امر کرده پشتوانه نیرومند مؤمنان است.

    و آن کسی که از زشتی ها نهی کرد.

    بینی منافقان را به خاک مالیده و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایداری کند حقی را که به گردن او بوده او کرده است .و کسی که با قاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم برای او خشم آوردو و روز قیامت او را خشنود سازد.


    معنای عدل:
    خدا عادل است یعنی حق هیچ موجودی را پایمال نمی کند، و بهر موجودی طبق نظام حکیمانه هستی لیطف می‌کند، و ظلم پایمال کردن حقوق است پس عدل و ظلم در جائی است که حقی در کار باشد.
    حالا ببینیم آیا کسی از خدا طلبی دارد و آیا موجودات از قبل حقی داشته اند تا پایمال شده و ظلمی صورت گیرد؟

    مگر ما قبلا بوده ایم یا از خود چیزی داشته ایم تا گرفته یا پایمال شده باشد؟

    البته تفاوت هایی در جهان هست ، یکی جهاد است یکی گیاه حیوان و دیگری انسان ولی هیچ موجودی قبلاً حقی و وجودی نداشته تا جلوش را گرفته باشند، قبلاً اگر یک قالی بزرگ را پاره پاره کنند می توان گفت این قالی قبلاً بزرگ بود و با پاره شدن بزرگی خود را از دست داد.

    ولی اگر ما از اول یک قالیچه کوچک بافتیم قالیچه حق فریاد و ایراد ندارد که چرا من کوچکم؟

    زیرا او قبلاً نبود و هیچ بود و اصلاً از خود بزرگی نداشت تاکسی آنرار گرفته و ظلمی شده باشد.
    حالا ببینیم آیا کسی از خدا طلبی دارد و آیا موجودات از قبل حقی داشته اند تا پایمال شده و ظلمی صورت گیرد؟

    زیرا او قبلاً نبود و هیچ بود و اصلاً از خود بزرگی نداشت تاکسی آنرار گرفته و ظلمی شده باشد.

    خداوند تمام موجودات را با تفاوتهاتی حکیمانه آفرید بدون اینکه هیچ موجودی طبی و حقی از قبل داشته باشد و بد هستی نظامی نهاد (نظام علت و معلول) و برای هر موجودی راهی مناسب مقدر کرد و در انتظار و توقعی که دارد یا تکلیف و فرمانی که می‌دهد یا اجر و کیفری ک هست هیچ تبعیضی قائل نشده میان نژادی با نژادی یا امتی با امت دیگر یا فردی با فرد دیگری در حک و کیفر،‌مراعات امکانات و تناسب در کیفر را نموده و در این برنامه هیچ گونه ظلمی نیست.

    شما کارخانه ای را فرض کنید هم پیچ و مهره کوچک می سازد و هم تایر ماشین بزرگ آیا به خود اجازه می دهید به مؤسس کارخانهع بخاطر تفاوت میان پیچ و مهره و تایر نیست ظلم بدهید؟

    و آیا خود پیچ و مهره حق اعتراض دارد؟

    البته جواب منفی است زیرا ما در نظام یک ماشین هم به پیچ و مهره کوچک نیاز داریم و هم به تایر بزرگ ولی زمانی هیچیک از این دو نبودند و مؤسس کارخانه طبق مصلحت این دو کار مختلف ساخت.

    در اینجا فقط یک صورت برای ظلم باقی می ماند و آن اینکه ما بار تایر را روی پیچ و مهره بگذاریم اما اگر هر قطعه برای کاری ساخته شد و بیش از ظرفیت هم چیزی بر آنها حمل نکردیم، و هیچ کدام از آنها نیز نه قبلاً وجودی و نه از صاحب کارخانه طلبی و حقی نداشتند و صاحب کارخانه هم توقع بیش از اندازه و طرفیت آنها ندارد، در این صورت ظلمی قابل تصور نیست اکنون که معنای عدل و ظلم روشن شد توجه به یک نکته ضروری است و آن اینکه معنای عدل در همه جا و همیشه به معنای مساوات و برابری نیست، یک معلم اگر به همه شاگردان (بدون در نظر گرفتن مقدار تحصیل و زحمت شاگرد) نمره مساوی دهد کمال ظلم است.

    یک پزشک اگر بدون در نظر گرفتن حال بیماران و اوای برابر و مساوی به همه آنها بدهد ظلم است، عدالت پزشک و معلم دراین دو مثال درآنست که نمره و دوای متفاوت بدهند، ولی این تفاوتها غیر از تبعیض است، این تفاوت‌ها طبیعی است و توصیه و سفارش و نور چشم بازی در کار نیست بلکه تفاوت‌ها همه حکیمانه است بنابراین هر گونه نابرابری و تفاوت تا از مدار حکمت بیرون نرود ظلم نخواهد بود.

    چرا عدل را از اصول دین می دانیم؟

    با اینکه خداوند صفات زیادی دارد از قبیل حکمت ،قدرت، خالقیت، عدم و چرا می‌گویند عداولت از اصول دین است ؟

    و چرا نگفتند اول توحید دوم حیات یا اول توحید دوم علم به جای همه اینها گفتند اول توحید دوم عدل؟

    پاسخ: چون گروه کوچکی از مسلمانان- (فرقه اشعری)- عادل بودن خداوند را لازم نمی‌دانند و می‌گویند هر کاری که خواست و انجام داد همان درست است گرچه پیش عقل ما از کارهائی باشد که مسلما قبیح و زشت و ستم است!

    مثلاً میگویند اگر خدواند امیر مؤمنان علی(ع) را به دوزخ و قاتل او «ابن ملجم» را به بهشت ببرد مانعی ندارد ولی ما این منطق را نمی پذیریم و عدالت خدا ورا جز و اصول عقاید خود می دانیم و طبق منطق عقل و آیات قرآن می گوییم تمام کارهای خدا، روی میزان و حکمت انجام می گیرد و حکیمانه است، هرگونه کاریکه ظلم و قبیح باشد از او سر نمی زند.

    به علاوه ایمان به عدالت خداوند از جهات مختلف اثر عجیبی درسازندگی انسان دارد از جهت کنترل خود در برابر گناهان؛ زیرا همینکه انسان بداند گفتار و کردارش زیر نظر دوست سر سوزنی از اعمالش مورد غفلت نیست و جزای هر نیک و بد را خواهد دید خود را در این جهان رها و بی قید و شرط نمی داند 2- خوش بینی: انسان معتقد به عدل الهی به نظام آفرینش خوش بین است ، و چون خدای جهان را عادل می داند برای ناگواری ها یک تفسیر صحیح و آرام بخش دارد و حوادث تلخ برایش شیرین دست.

    چنین کسی در هیچ حالی گرفته خاطره و مأیوس نیست.

    3- ایمان به عدل الهی مهرک استقرار عدالت در زندگی فردی و اجتماعی نیز هست؛ کسیکه عقیده به عدل خدا دارد آماده پذیرفتن عدل در زندگی شخصی و اجتماعی خود است .

    مسئله عدل بحث عدل جبر و اختیار خود به خود بحث عدل را به میان آورد.

    زیرا رابطه مستقیمی است میان اختیار و عدل از یک طرف و جبر و نفی عدل از طرف دیگر یعنی تنها در صورت اختیار است که تکلیف و پاداش و کیفر عادلانه مفهوم و معنی پیدا می‌کند.

    اگر انسان آزادی و اختیار نداشته باشد و در مقابل اراده الهی و یا عوامل طبیعی دست بسته و مجبور باشد دیگر تکلیف و پاداش و کیفر مفهوم خود را از دست می‌دهد.

    متکلمین اسلامی دو دسته شدند.

    دسته ای که از همان ابتدا معتزله نامیده شدند طرفدار عدل و اختیار و دسته دیگر یعنی گروه اهل حدیث که بعدها شاعره نامیده شدند طرفدار جبر و اضطرار گردیدند البته منکران عدل صریحاً نگفتند که منکر عدل الهی هستیم زیرا قرآن کریم که هر دو دسته خود را حامی آن می دانستند با شدت ظلم را از خدواند نفی و عدل را اثبات می‌کند .

    آنها عدل الهی را به گونه ای خاص تفسیر کردند گفتند عدل خود حقیقتی نیست که قبلاً بتوان آنرا توصیف کرد و مقیاس و معیاری برای فعل پروردگار قرار داد.

    نوعی تعیین تکلیف و وظیفه و تحدید و تقیید مشیت و اراده برای ذات حق محسوب می شود.

    مگر ممکن است برای فعل حق قانونی فرض کرد و آن قانون را حاکم بر او و فعل او قرار داد.

    همه قوانین مخلوق او و محکوم او است و او حاکم مطلق است هر نوع محکومیت و تبعیت بر ضد علم و قاهریت مطلق است ذات اقدس الهی است.

    معنی عادل بودن ذات حق ای نیست که او از قوانین قبلی به نام قوانین عدل پیروی می‌کند بلکه اینست که او سر منشأ عدل و ظلم متأخیر و منتزع از فعل پروردگار است.

    عدل مقیاس فعل پروردگار نیست فعل پروردگار مقیاس عدل است آنچه آن خسرو کند شیرین بود.

    معتزله که پروردگار طرفدار عدل بودند گفتند: عدل خود حقیقتی است و پروردگار به حک اینکه حکیم و عادل است کارهای خود را با معیار و مقیاس عدل انجام می دهد.

    ما آنگاه که به ذات افعال نظر می افکینم قطع نظر از اینکه آن فعل مورد تعلق اراده تکوینی یا تشریحی ذات حق قرار دارد یا ندارد می بینم که برخی افعال در ذات خود یا برخی دیگ متفاوت است .

    برخی افعال در ذات خود عدل است مانند پاداش به نیکو‌کاران و برخی در ذات خود ظلم است مانند کیفر دادن به نیکو کاران و چون افعال در ذات خود با یکدیگر متفاوتند و ذات مقدس باری تعالی خیر مطلق و کامل مطلق و حکیم مطلق وحکیم و عادل است کارهای خود را با معیار و مقیاس عدل انتخاب می‌کند.

    مستقلات عقلیه و چون سخن از صفات ذاتی افعال به میان آمد قهراً پای عقل و استعلال عقل در اکتشاف این صفات به میان آمد.

    این بحث به این صورت طرح شد که آیا عقل در ادراک حسن و قبح اشیاء استعلال دارد و به تنهایی قادر به درک و تشخیص آنها است یا نیازمند به کمک و راهنمائی شروع است.

    از اینرو حسن و قبح ذاتی عقلی شدند و مسأله مستعلات عقیله را طرح کردند گفتند با لبداهه ما درک می کنیم که افعال ذاتاً متناوتند و بالبداهه درک می کنیم که عقول ما بدون اینکه نیازی به ارشاد شرع داشته باشد این حقایق مسلم را درک می‌کند.

    اشاعره همچنانکه عدل را به عنوان یک صفت قبلی و ذاتی منکر شدند حسن و قبح ذاتی عقلی را نیز مورد انکار قرار دادند.

    اشاعره اولاً حسن و قبح ها را اموری نسبی و تابع شرائط خاص محیط ها و زمانها و تحت تأثیر یک سلسله تقلیدها و تلفنها داشتند و ثانیاً عقل را در ادراک حسن و قبحا تابع راهنمائی شرع دانستند.

    اشاعره چون به عقل مستقل و به عبارت دیگر به مستعلات عقلیه اعتراف نداشتند و عقیده معتزله را مبنی بر اینکه عقل بشر بدون نیاز به ارشاد شرع حسن و قبح و بایستی و نبایستی و ادراک می‌کند تخطئه می کردند و مدعی بودند که به طور کلی اینکه عدل چیست؟

    نیکو چیست؟

    ناپسند چیست ؟

    هم باید از لسان شرع اخذ شود و باید در این مسائل تابع و تسلیم سنت اسلامی بود و پس خود را ( اهل سنت) یا (اهل حدیث) خواندند اشاعره ضمناً از این نام و عنوان یک پایگاه اجتماعی محکم برای خود در میان توده مردم ساختند.

    یعنی اختلاف معتزله و اشاعره که بر اساس قبول و عدم قبول سنت و حدیث و یا به صورت تعارض عقل و سنت تلقی شد و همین جهت پایگاه اجتماعی اشاعره را در میان توده مردم تقویت و پایگاه معتزله را تضعیف کرد معتزله هرگز به سنت بی اعتنا نبودند ولی اشاعره با انتخاب این نام برای خود و قرار دادن معتزله در مقابله خود کلاه معتزله را در تاریکی برداشتند.

    مسلماً این جهت در شکست معتزله در اوایل قرن سوم در میان توده عوام تأثیر بسزائی داشت.

    کار این اشتباه عامیانه بدانجا رسیده که پاره ای از مستشرقین دانسته و یا ندانسته معتزله را به عنوان روشن فکران ضد سنت معرفی کنند.

    ولی افراد وارد می دانند که اختلاف دید و نگرش معتزله و اشاعره هیچگونه ربطی به میزان پایبندی آنها به دین اسلام ندارد، معتزله عملاً‌ از اشاعره نسبت به اسلام دلسوزتر و پایبندتر و فداکار تر بودند.

    معمولاً نهضتهای روشنفکری هر چند از یک خلوص


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله چرا عدالت زیباست, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله چرا عدالت زیباست, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله چرا عدالت زیباست

دیده بر هم گذارم تو را می دیدم که از درد و رنج به خود می پیچی؛ تا سحر خواب به چشمم راه نیافت، معلوم است که عاشق بی خواب جز محبوب به چیزی نمی اندیشد، تمام مدت در رختخواب به فکر تو دردانه عزیز و بی همتا بودم اگر می توانستم در کنار تو محبوب باشم، بدبختی و حوادث شوم را فراموش می کردم و نوش داروی عشق به کامت می ریختم. در بلایا باید عاشق و معشوق شریک درد هم باشند، می دانم از دست مرض ...

خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷-۷۹۲ هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دوران ها می‌دانند. بیشتر اشعار حافظ غزل می‌باشد و بن‌مایه غالب غزلیات او عشق است. زندگینامه: شمس‌ الدین‌ محمد حافظ ملقب‌ به‌ خواجه‌ حافظ شیرازی‌ و مشهور به‌ لسان‌ الغیب‌ از مشهورترین‌ شعرای‌ تاریخ‌ ...

حافظ خواجه شمس‌ الدین محمدبن محمد شیرازی یکی از بزرگترین شاعران و غزل‌ سرایان نغزگوی بلندآوازه ایران و جهان است و در شعرهای خود ”حافظ“ تخلص نموده است.در بیشتر مأخذها نام پدرش را بهاءالدین نوشته‌اند و ممکن است بهاءالدین علی‌الرسم لقب او بوده باشد. محمد گلندام نخستین جامع دیوان حافظ و دوست و همدرس او، نام و عنوان‌های او را چنین آورده‌است: ”مولاناالاعظم، المرحوم الشهید، ...

از محبت دُردها صافی شود وز محبت دردها شافی شود مقدمه: نقش محبت و مهروروزی در فرآیند تعلیم وتربیت محبت نیاز اساسی و طبیعی انسان بالاخص کودکان است. یکی از عللی که آدمی را از تنهایی گریزان و در جمع سرخوش می‌سازد این است که در تنهایی محبّت‌هایی ندارد و تمایلات آدمی در آن برآورده و ارضا نمی‌شود. محبت مهمترین عامل سلامت روح کودک و عدم آن موجب ناهنجاری‌های روانی است. کمبود محبت مشکلاتی ...

بسم الله الرحمن الرحیم عنوان مقاله: رفتار غربیان و مسلمانان در قبال آخر الزمان آخر الزمان و اتفاقات مربوط به آینده و سرانجام عالم از جمله موضوعاتی است که مورد توجه هر انسانی با هر آئین و مذهب است. در بررسی تاریخی و اساطیری اقوام مختلف درمی یابیم همیَشه صحبت از دو جبهه بوده است که یک جبهه مظهر خوبی و پاکی است و جبهه دیگر مظهر پلیدی و زشتی که در پایان دنیا یعنی آخر الزمان جنگ ...

سرمقاله چشم به راه مهدی (عج)باید الگوی مولا ومقتدای را نیک بشناسد تا در فراز وفرود ایام ، توانایی موضع گیری مناسب را داشته باشد. امروز ملت های عالم می بینند که ظلم واستکبار ، داعیه قدرت منحصره جهانی را دارد وبه بهانه مبارزه با تروریزم ، کثیف ترین جنایات را انجام می دهد وبی منطق ترین تهدیدات را صریحاً وبطور آشکار اعلام می نماید. این جاست که نیاز به یک مصلح جهانی الهی که مأموریت ...

مقدمه آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینه تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد . امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو ...

کارآفرین Entrepreneur کسی که ریسک و پاداش یک داد وستد تجاری را سنجیده و به سرعت به کار پرداخته تا فرصت ، ایده یا مفهومی خاص را بدست آورده، آنرا سازماندهی و مدیریت نماید. @ داشتن دورنمای ذهنی @چشمانی تیز بین برای شکار فرصت ها @ذهنی که سریعا به قلب موضوع بپرد @طالب آموختن و از چیزی نترسیدن @عشق کارکردن خستگی ناپذیر @توان تلفیق داد و ستد با لذت زندگی واژگان اصلی مطرح در آفرینی: ...

لذا روشن است , هر کسی نیز درصدد ارائه تعریفی از عدالت در تاریخ بشری , عدالت یکی از پرمعناترین و باارزش ترین مفاهیم انسانی است . عدالتخواهی مستمر انسان را باید امری فطری دانست. زیرا تا کنون هیچگاه از فهرست خواسته های فردی و اجتماعی انسان خارج نشده است . , تبیین ایجاد راههای تحقق و چگونگی مبارزه با بی عدالتی است و یکی از اهداف اصلی فعالیتهای خود را دستیابی به عدالت اعلام میکند. ...

جمال و زیبایی از یک طرف و جاذبه از طرف دیگر، عشق و طلب از طرف دیگر، حرکت از طرف دیگر، ستایش از طرف دیگر، اینها حقایقی هستند که با یکدیگر توأمند، یعنی آنجا که زیبایی وجود پیدا می کند یک نیروی جاذبه ای هم هست. زیبا جاذبه دارد. آنجا که زیبایی وجود دارد، عشق و طلب در یک موجود دیگر وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، یعنی خود زیبایی موجب حرکت و جنبش است. حتی به عقیده فلاسفه الهی تمام ...

مقدمه: از روزی که پیامبر اکرم (ص)، علی (ع) و شیعیانش را گروه رستگاران نامید و ابوذر، سلمان، عمار، مقداد، و دیگر یاران پیامبر(ص) و همچنین مبارزترین و انقلابی ترین مجاهدان اسلام چون حجربن عدی، صعصه بن صوحان، مالک اشتر، عدی بن حاتم، برای نخستین بار به نام شیعه شهرت یافتند تشیع با خاطرات و تجربیات پرباری از مقاومت، مبارزه، قیام و شهادت آمیخته شد و بعنوان یک مکتب انقلابی، پرچم رسالت ...

ثبت سفارش