دانلود مقاله سیر و سیاحت عجیب

Word 258 KB 15460 51
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • سیر و سیاحت عجیب
    فرزند ایشان نقل می کند
    :
    به خاطر دارم که شخصی بنام « صنیعی » از اهل اصفهان که ریاست اداره تلفن مشهد را نیز به عهده داشت، برای من حکایت کرد که:
    « وقتی به درد پا مبتلا شدم و به ارشاد و به اتفاق دو تن از دوستانم به نامهای حسن روستائی و شاهزاده دولتشاهی به خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رحمه الله علیه رفتم تا توجهی فرمایند و از آن درد خلاص گردم، چون به خانه او رفتم، دیدم که در اطاق گِلی و بر روی تخت پوست و زیلویی نشسته است.


    در دلم گذشت که شاید این مرد نیز با این ظواهر، تدلیس می کند.

    پس از شنیدن حاجتم، فرمود تا دو روز دیگر به خدمتش برسم.



    روز موعود رسید و بنا به وعده آنجا رفتم ولیکن در دل من همچنان خلجانی بود.

    چون به خدمتش نشستم، نظر عمیقی در من افکند که ناگهان خود را در شهر اراک که مدتی محل سکونتم بود، یافتم.
    در آن وقت نیز پسرم در آن شهر ساکن بود.

    یکسره به خانه او رفتم، ولی به من گفتند: فرزند تو چندی است که از اینجا به جای دیگر منتقل شده است و نشانی محل جدید او را به من دادند.

    به سوی آن نشانی جدید راه افتادم و در راه با تنی چند از دوستان مصادف شدم که قرار گذاشتند همان شب به دیدن من بیایند.
    چون به در منزل فرزندم رسیدم و در را به صدا درآوردم، خادمه یی در را بگشود، چون خواستم که به درون بروم، ناگهان صدای مرحوم شیخ مرا به خود آورد، دیدم غرق عرق شده و خسته و کوفته ام.
    آنگاه دستوری از دعا و دوا به من مرحمت فرمود، ولی پیوسته در اندیشه بودم که این چگونه سیر و سیاحتی بود که کردم؟

    پس از چند روز، نامه یی گله آمیز از پسرم رسید که چه شد به اراک و تا در خانه ما آمدی، ولی داخل نشده و بازگشتی و چرا با دوستانت که در راه، قرار ملاقات نهاده بودی، و شب به دیدار تو آمده بودند، تخلّف وعده کردی؟


    و در پایان آدرس منزل خود را، در همان محل داده بود که من در آن مکاشفه و سیاحت به آنجا رفته بودم.

    »
    نوشته شده توسط علی رضا ولی نژاد در پنج شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۵ و ساعت 23:51
    موضوع مطلب : ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )
    لینک ثابت | نظرات (0)
    تو بخور، او مداوا میشود!

    ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )
    ***تو بخور، او مداوا میشود!***
    پاسبانی می گفت:
    « همسر من مدتها کسالت داشت و سرانجام قریب شش ماه بود که به طور کلی بستری شده بود و قادر به حرکت نبود.

    بنا به توصیه دوستان خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رفتم و از کسالت همسرم به ایشان شکوه کردم.

    خرمایی مرحمت کردند و فرمودند: بخور.

    عرض کردم: عیالم مریض است.

    فرمودند: تو خرما را بخور او بهبود می یابد.

    در دلم گذشت که شاید از بهبود همسرم مأیوس هستند ولی نخواسته اند که مرا ناامید بازگردانند.

    باری به منزل مراجعت و دقّ الباب کردم، با کمال تعجب، همسر بیمارم در حالیکه جارویی در دست داشت، در خانه را بر روی من گشود.

    پرسیدم: چه شد که از جای خود برخاستی؟


    گفت: ساعتی پیش در بستر افتاده بودم، ناگهان دیدم مثل آنکه چیز سنگینی از روی من برداشته شد.

    احساس کردم شفا یافته ام، برخاستم و به نظافت منزل مشغول شدم.


    پاسبان می گفت: درست در همان ساعت که من خرمای مرحمتی حاج شیخ را خوردم، همسرم شفا یافته بود.

    »
    ************************************************


    ***آگاهی از افکار***
    مرحوم ابوالقاسم اولیائی، دبیر شیمی دبیرستانهای مشهد می گفت:
    « هر روز جمعه به خدمت حاج شیخ که در خارج شهر سکونت داشتند، می رفتم، یکروز در میان راه، به عبارتی از ابوعلی سینا می اندیشیدم و آن عبارت را خطا و اشتباه می دیدم.


    چون به حضور حضرت شیخ رسیدم: بدون آنکه مطلبی را طرح کنم، ایشان عبارت ابن سینا را قرائت فرمودند و مشکل آنرا برای من حل کردند.

    سپس فرمودند:
    « شایسته نیست که آدمی بدون تأمل به مردان بزرگ دانش، همچون ابوعلی سینا، نسبت غلط و اشتباه دهد.

    »
    مرحوم ابوالقاسم اولیائی، دبیر شیمی دبیرستانهای مشهد می گفت: « هر روز جمعه به خدمت حاج شیخ که در خارج شهر سکونت داشتند، می رفتم، یکروز در میان راه، به عبارتی از ابوعلی سینا می اندیشیدم و آن عبارت را خطا و اشتباه می دیدم.

    چون به حضور حضرت شیخ رسیدم: بدون آنکه مطلبی را طرح کنم، ایشان عبارت ابن سینا را قرائت فرمودند و مشکل آنرا برای من حل کردند.

    سپس فرمودند: « شایسته نیست که آدمی بدون تأمل به مردان بزرگ دانش، همچون ابوعلی سینا، نسبت غلط و اشتباه دهد.

    » ************************************************ ***مداوا با فراموشی!*** حاج آقا کوچصفهانی که یکی از اعیان و ملاکین کوچصفهان بوده است نقل می کند: « مدتها به بیماری قند شدیدی مبتلا بودم و گاهگاه ضعف بر من مستولی می شد.

    تا آنکه سفری به آستان امام هشتم علیه السلام کردم و در صحن مطهر به همان ضعف و رخوت شدید دچار شدم.

    یکی از خدام آستانه، مرا به جناب شیخ هدایت کرد.

    چون خدمت آن بزرگمرد رسیدم و حال خود را شرح دادم، حبّه قندی مرحمت کردند و فرمودند: « بخور، بسیاری از امراض است که با فراموشی از میان می رود.

    » قند را خوردم.

    تا سه روز از خاطرم رفت که مبتلا به چنان کسالتی هستم و در آنروز متوجه شدم که دیگر اثری از آن بیماری در من نیست.

    بهبودی حال خود را به خدمت شیخ عرض کردم.

    فرمودند: « از این واقعه با کسی سخن مگو.

    » اما من پس از ده سال یکروز در محفلی، ماجرای بهبودی خود را در اثر نفس آن مرد بزرگ بازگو کردم و با کمال تأسف بیماریم عود کرد.

    » معرفی به دوستان نوشته شده توسط علی رضا ولی نژاد در جمعه ۰۲ دی ۱۳۸۴ و ساعت 01:51 موضوع مطلب : ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) لینک ثابت | نظرات (26) ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) سعدی مگر از خرمن اقبال بزرگان یک خوشه ببخشند که ما تخم نکشتیم زمین هیچگاه از اولیاء خدا خالی نخواهد ماند .

    امروز، یادی می کنیم از شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به شیخ نخودکی ( نخودک نام یکی از روستاهای اطراف مشهد است ) که در سال 1361 هجری قمری در مشهد وفات یافت .

    آنچه می خوانیم به قلم پسرایشان ، علی مقدادی اصفهانی ، است وقسمتهایی از وصیت شیخ نخودکی به پسرش در هنگام مرگ است .

    شاید در آینده بازهم از این عارف بزرگ ، که به بسیاری از علوم مانند طب ، شیمی و علوم غریبه نیزاحاطه کامل داشت ، یادی کنیم .

    «...

    خلاصه در آن وقت بود که اظهار داشتند : من صبح یکشنبه خواهم مرد و وصایای خویش را به شرح زیر به من فرمودند : ...

    اکنون پسرم تو را به این چیزها وصیت و سفارش می کنم : اول: آنکه نمازهای خویش را در اول وقت آن به جای آوری .

    دوم : آنکه در انجام حوایج مردم ، هرقدر که می توانی ، بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست ، زیرا اگر بنده خدا در راه حق گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود .

    در اینجا عرضه داشتم : پدر جان ، گاه هست که سعی در رفع حاجت دیگران، موجب رسوایی آدمی می گردد .

    فرمودند : چه بهتر که آبروی انسان در راه خدا بر زمین ریخته شود ...

    ...

    پنجم : به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی .

    در این وقت از خاطرم گذشت که بنابراین لازم است که از مردمان کناره گیرم و در گوشه انزوا نشینم که مصاحبت و معاشرت ، آدمی را از ریاضت و عبادت و تحصیل علوم ظاهر و باطن باز می دارد ، اما ناگهان پدرم چشم خود را بگشودند و فرمودند : تصور بیهوده مکن ، تکلیف و ریاضت تو تنها خدمت به خلق خدا است .

    بعد از آن فرمودند : چون صبح یکشنبه کار من پایان یافت ، مرحوم دکتر شیخ حسن خان عاملی که طبیب معالج ایشان بود ایشان را به جانب قبله کند و آداب میت را اجرا نماید و به مرحوم سید مرتضی روئین تن مدیر روزنامه طوس نیز فرمودند : شما هم صبح یکشنبه بیایید و بعد از فوت من یکساعت بالای سر من قرآن بخوانید .

    مرحوم سید ظاهری زننده اما باطنی عجیب داشت که : مردان خدا غایبند در اوباش .

    از ظهرپنجشنبه واپسین زندگیشان تا روز یکشنبه دیگر با کسی سخن نگفتند و پیوسته در حال مراقبه بودند ...» هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم ، دوام ما یعنى , تمام رسالت موسى (ع ) و سایر انبیا و مبارزات درگیریهاى مستمر وسخت آنان , و ناراحتیها و شـدایـد طاقت فرسایى که تن به آن دادند, همه براى آن بوده است که فرمان خدا و اصول حق و عدالت و پاکى و تقوا در میان همه بطورکامل اجرا گردد.

    (آیه ).

    پیمان نخستین و عالم ذر: ایـن آیـه اشاره اى به ((توحید فطرى )) و وجود ایمان به خدا در اعماق روح آدمى است و به همین جـهت بحثهایى را که در آیات گذشته این سوره در زمینه ((توحید استدلالى )) بوده است تکمیل مى کند.

    خداوند روى سخن را در این آیه به پیامبر کرده , نخست چنین مى گوید:به خاطر بیاور ((موقعى را کـه پـروردگـارت از پـشـت فرزندان آدم ذریه آنها را بر گرفت وآشکار ساخت و آنها را گواه بر خویشتن نمود (و از آنها پرسید:) آیا من پروردگارشما نیستم ؟

    آنها همگى گفتند: آرى !

    گواهى مـى دهـیم )) (واذ اخذ ربک من بنى آدم من ظهورهم ذریتهم واشهدهم على انفسهم الست بربکم قالوا بلى شهدنا).

    سـپـس اشـاره به هدف نهایى این سؤال و جواب و گرفتن پیمان از فرزندان آدم در مساله توحید نـمـوده , مـى فرماید: این کار را خداوند به این جهت انجام داد ((که درروز قیامت نگویید ما از این موضوع (توحید و شناسایى خدا) غافل بودیم )) (ان تقولوا یوم القیمه انا کنا عن هذا غافلین ).

    (آیه ) در این آیه اشاره به هدف دیگر این پیمان کرده , مى گوید: این پیمان را به خاطر آن گرفتیم که ((نگویید: پدران ما پیش از ما بت پرست بودند و ما هم فرزندانى بعد از آنها بودیم (و چاره اى جز تـبعیت از آنها نداشتیم ) آیا ما را به گناه افراد بیهوده کار مجازات مى کنى )) (او تقولوا انما اشرک آباؤنا من قبل وکنا ذریه من بعدهم افتهلکنا بما فعل المبطلون ).

    (آیه ) آرى ((این گونه ما آیات را توضیح مى دهیم و روشن مى سازیم (تابدانند نور توحید از آغاز در روح آنها بوده ) شاید با توجه به این حقایق به سوى حق باز گردند)) (وکذلک نفصل الا یات ولعلهم یرجعون ).

    مـنـظور از این عالم و این پیمان همان ((عالم استعدادها)) و ((پیمان فطرت )) وتکوین و آفرینش اسـت , بـه ایـن ترتیب که به هنگام خروج فرزندان آدم به صورت ((نطفه )) از صلب پدران به رحم مادران که در آن هنگام ذراتى بیش نیستند خداونداستعداد و آمادگى براى حقیقت توحید به آنها داده است , هم در نهاد و فطرتشان این سر الهى به صورت یک حس درون ذاتى به ودیعه گذارده شده است و هم درعقل و خردشان به صورت یک حقیقت خودآگاه !.

    بـنـابـرایـن هـمه افراد بشر داراى روح توحیدند و سؤالى که خداوند از آنها کرده به زبان تکوین و آفرینش است و پاسخى که آنها داده اند نیز به همین زبان است .

    دانشمندى که در خدمت فراعنه در آمد:.

    در اینجا اشاره به یکى دیگر از داستانهاى بنى اسرائیل شده است .

    نخست روى سخن را به پیامبر کرده , مى گوید: ((و بر آنها بخوان داستان آن کس را که آیات خود را بـه او دادیـم ولـى سرانجام خود را از آن تهى ساخت و گرفتاروسوسه هاى شیطان گشت و از گـمـراهـان گـردیـد)) (واتل علیهم نبا الذى آتیناه آیاتنافانسلخ منها فاتبعه الشیطان فکان من الغاوین ).

    (آیـه ) در این آیه این موضوع را چنین تکمیل مى کند که ((و اگرمى خواستیم (مى توانستیم او را در هـمـان مسیر حق به اجبار نگاه داریم ) و به وسیله آن آیات و علوم , مقام والا بدهیم )) (ولو شئنا لرفعناه بها).

    ولـى مـسـلـم است که نگاهدارى اجبارى افراد در مسیر حق با سنت پروردگارکه سنت اختیار و آزادى اراده اسـت , سـازگـار نـیـست و نشانه شخصیت و عظمت کسى نخواهد بود, لذا بلافاصله اضافه مى کند:.

    مـا او را به حال خود رها کردیم ((و او به پستى گرایید و


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله سیر و سیاحت عجیب, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله سیر و سیاحت عجیب, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله سیر و سیاحت عجیب

حکیم ناصر خسرو از شاعران بزرگ و فیلسوفان برتر ایران است که بر اغلب علوم عقلی و نقلی زمان خود از قبیل فلسفه‌ی یونانی و حساب و طب و موسیقی و نجوم و فلسفه و کلام تبحر داشت و در اشعار خویش به کرات از احاطه داشتن خود بر این علوم تأکید کرده است. ناصرخسرو بهمراه حافظ و رودکی جزء سه شاعری است که کل قرآن را از برداشته است. وی از آیات قرآن در آثار خویش برای اثبات عقاید خویش استفاده کرده ...

تعریف قنات مجموعه ای از چند میله و یک کوره (یا کوره های) زیر زمینی که با شیبی کمتر از شیب سطح زمین، آب موجود در لایه (یا لا یه های) آبدار مناطق مرتفع زمین یا رودخانه ها یا مردابها و برکه ها رابه کمک نیروی ثقل و بدون کاربرد نیروی کشش و هیچ نوع انرژی الکتریکی یا حرارتی با جریان طبیعی جمع آوری میکند و به نقاط پست تر می رساند.به عبارت دیگر ،قنات را می توان نوعی زهکش زیر زمینی دانست ...

در این مبحث بر آنیم تا پاره ای از مسایل زندگی اخروی و صحنه هایی را که قرآن و روایات برای انسان پس از رستاخیر ترسیم می کند، مورد بررسی قرار دهیم. تأکید قرآن بر معاد دعوت به معاد باوری یکی از ویژگی های ادیان الهی است. قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی و هدایت کننده ی بشر به سوی عالم نور و رها کننده ی وی از همه ی پلیدی ها و ظلمت ها و تصدیق کننده ی کتب آسمانی پیشین درباره ی رجوع انسان به ...

خلاصه مقالات اولین کنفرانس بین المللی تاریخ ترکمن ترکمن های سالر در دوره معاصر سالرها یکی از اقوام بسیار مهم ترکمن ها در طول تاریخ بشمار می روندعلاوه بر نقش آنان در هنر ترکمن در کشمکش های سیاسی نیز ایفای نقش کرده اندو اما در دوره قاجاریه و سپس حاکمیت بلشویسم در آن طرف مرزهای ایران وضعیت آنان بشدت متزلزل گردید . سالرها از دست بلشویکهای تندرو راهی افغانستان و ایران شدند. سالراز ...

مقدمه در گذشته «مصورکردن» محدوده مشخصی نداشت و تخصص در آن دارای ویژگی معینی نبود. هر کس که دستی به قلم مو داشت می توانست مصور یا تصویرگر باشد و هر هنرمندی مدعی تصویرگری هم بود. طراحان ، حکاکان، نقاشان و مجسمه سازان و غیره ،‌کارشان را مصور کردن و تصویرگری می دانستند، زیرا که می پنداشتند اثرشان را براساس تصویرکردن موضوعی به وجود می آورند. در گذشته هنر گرافیک هم مفهوم و محدوده خاصی ...

حماسه حجاب در سنگر گوهرشاد عالمان و مشعل داران هدایت و جانشینان انبیا پوشش زن را فرمان خدا و سنتی ارزشمند می دانند و زنان مسلمان حجاب را چتر مصونیت و مایه افتخار و عزت خویش می شناسند. و از سوی دیگر استعمارگران این سنت الهی اسلامی را بزرگترین مانع سر راه خود جهت نفوذ در بلاد اسلامی شناخته از آنگاه که پا به کشورهای اسلامی نهادند این سنت والا و ارزشمند را مورد تهاجم قرار دادند و ...

چکیده توسعه، فرایندی چند بعدی و به معنای فراهم شدن زمینه‌های لازم برای ظهور ظرفیت‌ها و قابلیتها برای نیل به پیشرفت و افزایش تواناییهای کمی‌و کیفی جامعه تلقی می‌‌شود. برای آن سه رکن اساسی متصور شده است از‌این رو اصولی چند را برای هدایت آن منظور کرده‌اند در فرایند توسعه نهادهای بسیاری دخیلند، یکی از نهادهای اساسی آموزش و پرورش است.‌این نهاد به طور مستقیم برفرایند توسعه اجتماعی ...

نانو تکنولوژی علم خواص عجیب مواد از نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و فناوری اطلاع رسانی به عنوان سه قلمرو علمی نام می برند که انقلاب سوم صنعتی را شکل می دهد. از همین روست که کشورهای در حال توسعه که اغلب از دو انقلاب قبل جا مانده اند، می کوشند با سرمایه گذاری در این سه قلمرو، عقب ماندگی خود را جبران کنند. همان گونه که در این گزارش می خوانید، نانوتکنولوژی کاربردهای گسترده ای در تمام ...

حادثه‏اى بنام نفخ صور قرآن کریم از حادثه‏اى به نام «نفخ صور» گزارش مى‏دهد، که در دو نوبت رخ خواهد داد: الف: نفخ صورى که مایه مرگ همه جانداران در آسمان و زمین مى‏گردد (مگر آن کس که خدا بخواهد); ب - نفخ صورى که سبب احیاى مردگان و حضور آنان در پیشگاه الهى مى‏شود. چنانکه مى‏فرماید: (و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیها اخرى فاذا هم قیام ینظرون) ...

ََآیه 1 - 9 آیه و ترجمه بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِذَا الشمْس کُوِّرَت (1) وَ إِذَا النُّجُومُ انکَدَرَت (2) وَ إِذَا الجِْبَالُ سیرَت (3) وَ إِذَا الْعِشارُ عُطلَت (4) وَ إِذَا الْوُحُوش حُشِرَت (5) وَ إِذَا الْبِحَارُ سجِّرَت (6) وَ إِذَا النُّفُوس زُوِّجَت (7) وَ إِذَا الْمَوْءُدَهُ سئلَت (8) بِأَى ذَنبٍ قُتِلَت (9) ________________________________________ تفسیر ...

ثبت سفارش