دانلود مقاله شناخت خدا

Word 114 KB 15502 28
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • این واقعیت را قرآن به آشکار ترین وجه بیان فرموده است:
    ولئن سئلتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله  (الزمر:38)
    (واگر از آنان سوال کنی که چه کسی آسمانها وزمین را آفریده است به تاکید درجواب گویند:خدا)
    واگر چه در آن هنگام عده کمی از ملحدان ومنکران وجود خدا ،وجود داشتند اما چون با فطرت وبداهت وحس ومشاهده در نزاع بئدند قرآن ارزش واعتباری برای آنان قائل نبود وخطاب وگفتگویش بیشتر با کسانی بود که برای خدا شریک قرار می دادند.
    به این خاطر اولین رکن وابتدائی ترین پایه در رسالت اسلام به این صورت بنا نهاده شد:
    ...

    واعبدوالله ولا تشرکوابه شیئاً - (النساء: 36)
    (وخدا را پرستش کنید وهیچ چیز را برایش شریک قرار ندهید).
    ودعوت حضرت رسول  از شاهان و طاغوتیان وسرکشان در این آیه نمایان می شد :
    تعالوا الی کلمه سوا بیننا وبینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیئاً ولا یتخذ بعضاً ارباباً من دون الله-آل عمران :64
    بیایید به سوی کلمه ای که میان ما وشما یکسان است وآن اینکه نپرستیم بجز خدا را وچیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی از ما برخی دیگر را –بجای خدا – پروردگار وصاحب نگیریم.
    سبب بروز الحاد در اروپا
    در قرن نوزدهم میلادی وقبل از آن ظروف وشرایط خاصی بر اروپای مسیحی گذشت که بسیاری از روشنفکران آنجا را دچار کفر و الحاد نمود وبه انکار خدا ویا شک در وجود او مبتلایشان ساخت هر چند در واقع آنان به دین راستین وخدای حق کفر نورزیدندبلکه فقط به کلیسای غرب ودین آن کافر شدند.
    موضع کلیسا در اروپا این بود که تاریکی را تایید می کرد وبا روشنایی در جنگ بود از جهل پشتیبانی می نمود وبا علم می جنگید نظام اقطاعی وتیولی را مورد تایید قرار می داد وبا عدل دعوی می کرد با شاهان همکار وبا ملتها در کارزار بود پشتیبا افسانه و موهوم پرستی بود ودشمن فکر واندیشه و...
    پس آنگاه که شورشهای آزادیخواهانه ومساوات طلب زبانه کشید شعار شورشیبان عبارت بود از :
    اشنقواآخرملک بامعاء آخر قسیس
    (آخرین پادشاه را با روده آخرین کشیش به دار بیاویزید)
    آن روز کلیسا دستور دادتا هزاران دانشمندواندیشمند را اعدام کرده ،جسدهایشان را با میخ سوراخ سوراخ نمایند بلکه لاشه هایشان را بعد از مرگ هم مورد محاکمه قرار دا وتمامی این جنایت ها را به نام دین وخدا وبه نام عیسی علیه السلام انجام داد.
    پس هنگامی که آزاد اندیشان وعلمدوستان وضع را چنین دیدند،نسبت به خدائی که کلیسا و مردان آن معرفی می کردند کافر شده و به علمی که با خود داشتند ایمان آوردند.
    پس هنگامی که آزاد اندیشان وعلمدوستان وضع را چنین دیدند،نسبت به خدائی که کلیسا و مردان آن معرفی می کردند کافر شده و به علمی که با خود داشتند ایمان آوردند.

    بزرگترین عاملی که مردم را به ترک دین واداشت فسادکاری داعیان دین و انحراف و کجروی کسانی بود که دین را اختیار کرده بودند، بویژه دینی که مردم را جز از راه طبقه کاهنان موسوم به ( رجالدین) از شناختن خدا و رسیدن به او منع می کرد.

    به این علت بود که در اروپا مذاهبی با فلسفه های مبتنی بر حسیات و مادیگری و انکار غیبیات از قبیل خدا ، وحی، ملائکه، آخرت، بهشت، و دوزخ بر پا شد.

    انکار و الحاد در «ماکسیسم» به اوج خود رسید .

    مارکسیسمی که گمان «نیچه» را که گفته « دین افیون ملت ها» قبول کرده و همچنین گمان ملحد دیگری را نیز پذیرفته که گفته است:« دین جز حیله اختراع شده سرمایه داران برای سرگرم کردن ضعیفان و فقرا و امیدوار کردن آنان به نعمت های آخرت تا این که دارائی های دنیا را به خود اختصاص دهند، چیز دیگری نیست» و کارل مارکس در این باره گفته «خدا انسان را نیافریده بلکه صحیح این است که بگوییم انسان خدا را آفریده است».

    باران خفیفی از کفر به شرق می رسد هنگامی که تهاجم فکری به سوی دیار عرب و اسلام، پیشروی کرد باران خفیفی از موج کفر و الحاد به جهان اسلام منتقل گردید و از مسلمانان کسانی پیدا شدند که یا در وجود خدا به شک افتادند و یا در آن به مجادله و کشمش پرداختند، که بعضی از آنان را فارغ التحصیلان دانشگاه های غربی و تحصیل کرده ها و تعلیم شدگان دست استادان این دانشگاه ها تشکیل می دادد و بعضی هم کسانی بودند که اخیرا تحت تاثیر تبلیغات مارکسیسم- کمونیسم واقع شده بودند که هر دو دسته { با وجود فرق و امتیاز آشکاری که میان اسلام در شرق و مسیحیت در غرب} آنچه را غربیها ، آنجا علیه دیانت مسیحیت می گفتند در بلاد اسلامی تبلیغ کردند.

    اینان گمان می بردند که متجدد و نو اندیشند ولی در واقع دنباله رو بوده و با مغز غربی ها فکر می کنند وافکار واندیشه دسته ای را که با مرور زمان از بین رفته ویکی دو قرن بر آنان گذشته است تکرار می نمایند وبا وجود اینکه مشمول ای آیه شریفه هستند که می فرماید : و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی ولا کتاب منیر ا(الحج:8) (وگروهی از مردم در باره خداوندگار بدون هیچ دانشی و رهنمودی و کتاب روشنگری به مجادله می پردازند).

    دلائل وجود خدا کسانی که درباره عقاید اسلامی می نویسند از باب تنزل و کوتاه آمدن با شک داران و جدال بازان ناچارند به اقامه دلایل بر وجود خدا بپردازند تا ایمان بر یک اساس عقلی محکم و ثابت ، بر قرار گردد با اینکه وجود خدا ساده تر و آشکار تر از آن است که نیازمند به دلیل باشد .

    همچنانکه شاعر گفته است : ((ولیس یصح فی الاذهان شی اذا احتاج النهار الی دلیل )) اگر اثبات روز محتاج به دلیل باشد هیچ چیز در اذهان صحت ندارد .

    حال ببینیم مومنان چه دلایلی را جهت اثبات وجود خدا برای شک کنندگان و ملحدان ارائه می دهند؟

    دلالت فطرت اولین دلیل بر وجود خدا چیزی است که از خود انسان خارج نیست و آن فطرتی است که خدا انسان را بر آن آفریده است .

    همانا آن دلیل احساسی است طبیعی بینا و فراوان به اینکه بالاتر از این کاینات محدود و متناهی موجودی هست غیر محدود و نامتناهی که نگهبان ونگهدارنده همه چیز بوده و هر کاری را روبراه می کند جای امید و بیم ومورد تعظیم و قصد واراده است .

    احساسی است که از ژرفای نهاد انسان بر خواسته ونه فقط از عقل و وجدان بلکه از تمام وجودش ناشی می شود .

    شعوری است که انسان بدون یادگیری و تلقین و کسب کردن آن را در خود احساس می نماید.

    فیلسوف نامی دکارت از این شعور چنین تعریف می کند: من با وجود نفسی که در خود می بینم در نهال وجود یک ذات کامل را احساس می کنم و ناچارم معتقد باشم به این که آن ذات کاملآراسته به تمامی صفات کمال – که همانا الله است- این شعور را در وجود من کاشته است.

    هر اندازه انسان از فطرت سالم تر و نفس پاکتری برخوردار باشد به همان اندازه پرده میان او و خدایش نازکتر و چشم بصیرتش باز تر می شود ، از کشش خاک بیرون رفته و در فضای روح اوج می گیرد .

    آنگاه احساس می کند که وجود خدا تمام وجودش را پر کرده و همه هستیش را در بر گرفته است پس احساس می کند که برای اثبات وجود خدا نیازمند به هیچ دلیلی خارج از وجود خودش نیست بلکه بالاتر از این می فهمد که وجود خدا از هر چی آشکار تر است و همو است دلیل بر وجود تمام موجودات دیگر .

    اولم یکف بربک انه علی کل شی شهید ُ فُصلت : 35 ( آیا این حقیقت که خدا بر همه موجودات عالم گواه و پیداست از برهان کفایت نمی کند ) روایتع شده است که روزی به یکی از علمای پرهیزگار وبه یقین رسیده گفتند :فلانی از علمای کلام هزار دلیل بر اثبات وجود خدا اقامه کرده است .

    در جواب گفت : چون هزار شک در درون خود دارد .

    این جواب کسی است که موضوع وجود خدا طوری برایش آشکار شده است که نیازی به اقامه دلیل نمی بیند همچنانکه شاعر گفته : ((ولیس یصح فی الاذهان شی اذا احتاج النهار الی دلیل )) اگر اثبات روز محتاج به دلیل باشد هیچ کدام از یافته های ذهنی ما صحت نخواهند داشت .

    از یکی از عارفان سوال شد : به چه چیز خدایت را شناختی ؟

    جواب داد: خدایم را به واسطه خدایم شناختم .

    ابن عطاء الله اسکندری در این مضمون می گوید : خداوندا چگونه به واسطه چیزی که وجود ش نیازمند توست ، بر وجود تو استدلال می شود ؟

    آیا غیر تو از تو آشکار تر است تا آشکار کننده ی تو گردد؟

    کی غائب بوده ای تا نیازمند به دلیلی باشیم که بر تو دلالت کند ؟

    چه وقتی دور بوده ای تا آثار ، ما را به تو برساند ؟

    منظور ما از دلیل فطرت این است : که انسان چه جاهل باشد چه عالم هر گاه خود را از آثار وراثتهای گوناگون تهی ساخت ، وتمامی آنچه را که او به محل زندگی و مذهبش اندیشد بناچار با فطرت و طبیعتش وادار می شود تا خودش را در پیشگاه پروردگار بزرگ بخشنده مهربان ساجد و خاشع ببیند .

    همان کسی که بدون دلیل و مقدمات منطقی به انسان یاد داد که (1+1=2) هم او است که بدون استدلال و انتقال از معلوم به مجهول و از مقدمات به نتایج به او یاد داده است که خدایی دارد که نمی تواند از او بی نیاز باشد .

    این شعور فطری بعضی اوقات در هنگام سلامتی و آسایش و بی نیازی ای که انسان را به سر کشی واداشته و گاهی مانع از این می شود که خودش را ببیند وبشناسد ، پنهان می شود ، اما وقتی که سختی های غیر قابل جلوگیری به انسان روی می آورند این رو کش دروغینی که فطرت اصلی را پوشانده ، ذوب شده و آن وقت انسان با ذلت .

    التماس به سوی پروردگارش بر می گردد .

    وقرآن کریم به این حقیقت اشاره دارد آنجا که می گوید : او است آنکه شما در بر وبحر سیر می دهد تا هنگامی که در کشتی نشینید وبا آرامی کشتی به حرکت در آورد و خوشحال بشوند تا اینکه ناگهان باد شدیدی بوزد و موج از هرجا به جانب ایشان بیاید وگمان کند که در میان هلاکت قرار گرفته اند ، خدارا بخوانند در حالی دین را خالص برای او قرار می دهند که : خدایا اگر مارا از این مهلکه نجات دهی هر آینه از شکر گزاران باشیم .

    قرآن کریم اصالت این فکر وفراگیری آن برای همه افراد نوع بشر را به طور کامل وبه شیوه ای که دلها را ربوده وبه سرعت به سوی پروردگار سوق دهد به تصویر می کشد و آن رادر صورت پیمانی قدیم در میان انسانها قرار دهد مبنی بر اینکه به خدا ایمان آورده و اورا پرستش کند وبه یگانگی اش معتقد باشد به نمایش می گذارد ، بشنویم که می فرماید : (و به یاد اور هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزند ادم نسل آنها را بر گرفت وبر خود گواه ساخت و فرمود آیا من پروردگار شما نیستم ؟

    گفتند چرا ؟

    ما گواهی می دهیم .

    مبادا روز قیامت بگویید ما از این غافل بوده ایم یا اینکه بگویید نیاکان مانبودند جز مشرک و ما هم فرزندان بعد از آنها نبودیم پس آیا مارا نابود و هلاک می سازی به کرداری که اهل باطل انجام داده اند فیلسوف مشهور هنری برکسون میگوید :«همواره جمعیت های انسانی فاقد علم و صنعت و فلسفه بوده و خواهند ولی هرگز جمعیت های بدون دیانت وجود نداشته است .» دلالت هستی همانطور که فطرت سالم بشری اگر به حال خودش و بدون موثر واگذاشته شود به وجود خدا هدایت پیدا می کندء عقل سلیم هم حتماً با کمترین اندیشه و تفکر عاری از هوی و تقلید و تعصب به نتیجه ای قاطع و واضع که همانا وجود خدای توانا و بزرگوار است می رسد .

    و کسی که به دقت در این جهان که انسان هم یکی از موجودات آن است بنگرد چهار دلیل اساسی ای که او را به سوی پروردگار اعلی راهنمایی می کنند می یابد که عبارت است از برهان های آفرینش و ...

    .

    توجه قرآن به هستی بی گمان هر چیزی که در این جهان وجود دارد اگر مردم به درستی در آن بیندیشند دست آنان را گرفته و بر وجود او راهنمایی می کنند همچنان که ایشان را بر نام های نیکو و صفات بلند مرتبه اش آگاه می سازد خود انسان نشانه ایست بی همتا که بر

کلمات کلیدی: خدا - شناخت خدا

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله شناخت خدا, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله شناخت خدا, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله شناخت خدا

خداپرست بودن در عصر ما مسئولیتهای سنگینی را برای خداپرستان متعهد و مسئول ایجاد می نماید مسئولیتی که از هر زمان، بیشتر و حساستر است و انجام آن از هر وقت مشکل تر. در عصر ما با وجود تمام مشکلاتی که در راه بینش و تشخیص درست، وجود دارد، نیاز به مذهب و تکیه گاه معنوی از هر زمان بیشتر احساس می شود، و جبر و تاریخ جامعه را بیش ازهر زمان، نیازمند به مذهبی اصیل، و رهائی بخش و سعادت آفرین ...

علی اکبر دهخدا در اواخر عمر به دوستی گفته بود من دعوی شاعری ندارم , اگر شعری گفته ام از روی تفنن بوده است ,ودوستانم در باب آنها قضاوت نمی کنند نمیدانم در واقع آنها را باید نظم خواندیا شعر ؟بدون شک این تردید از جانب کسی که طی سالها بخش عمده عمر خود را در مطالعه شعر فارسی به سر آورده است دیوانهای شاعران رابارها زیرورو کرده است برتعداد زیادی از آنها تعلیقات وملاحظات ادبی نوشته است ...

براساس بیان و هدایت قرآن، خدا نه وجود است نه موجود، بلکه‏حقّ قیوم است.وجود اگر چه نامى مقدّس از نامهاى نیک خداوند است و اگرچه‏نورى است که حقایق هستى را آشکار مى‏سازد و اگرچه با موجودات تفاوت دارد ولى به رغم همه این امور نمى‏توان‏آن را خدا دانست و نمى‏توان خدا را وجود دانست -پاک و مبراست‏پروردگار از این که چنین باشد- بلکه وجود، مخلوقى ازمخلوقات خداست و هرگونه که بخواهد در آن ...

محبت به خداوند محبت یعنى دوست داشتن چیزى یا کسى دوستى با گرایش، کوشش و جذب شدن شناخته مى‏شود. حالت محبت هر گاه در انسانى پدید آید آن کس به محبوب خود مایل مى‏شود و براى رسیدن به محبوب مى‏کوشد و به آن مجذوب مى‏شود. محبت در حقیقت دوست داشتن کمال و بیزارى از نقص است. هم موجودات ناقص ذی‏شعور و هم موجود کامل حقیقى دوستدار کمال و بیزار از نقص هستند. یعنى هم خداوند محب است و هم انسان‏ها ...

معرفت خدا صفات و افعال اختیاری انسان که در حیطه بحث اخلاقی با توجه به متعلقشان بر سه دسته تقسیم می شوند. اول آنها که به خدا مربوط می شود. دوم آنها که به خود انسان مربوط است. سوم آنچه مربوط به مخلوقات خداست. گروه اول: اولین فعل نفسانی انسان که در ارتباط با خداست ایمان می باشد که ریشه ارزش افعال و صفات اخلاقی است که در حقیقت ایمان یک نوع فعل اختیاری نفسانی است که در بحث اخلاقی ...

ادبیات وپیشینه تحقیق خدا در قرآن هر یک از کتب آسمانی ضمن آیات خود سیمای ویژه از خداوند را به دست می‌دهد که شناخت آن، نقش بسیار مهمی در فهم دیگر معارف دینی و میزان تعهد به دستورهای الهی دارد. مثلاٌ در کتب مقدس عهد عتیق ، با خدایی مادی ، بخیل ، دروغگو ، پشیمان ، فراموشکار ، خسته ، خشمگین و غیرحلیم ، و ضعیف در برابر کید و قدرت انسان ، و شیطان مواجهیم. خدای عهد جدید موجودی مهربان ...

بشر فطرتاً تعالی طلب است و انگیزه پیشرفت دارد و همچنین از عطش مخصوصی برای شناختن ناشناخته ها برخوردار است. برای پیشرفت صحیح در جهت «شناخت» معنوی و رسیدن به حقایق واقعی، انسان ناگزیر است که قضایا و قوانین«علم معنویت» را درباره حقوق و وظایف بشناسد. بنابراین، هر فردی باید اول نسبت به مفاهیمی چون خالق، حلقت، انسان و تکامل، که همه از پایه های«علم معنویت» ...

شناخت خداوند یک تکلیف است ، اما منظور ، شناخت حقیقت ذات خدا نیست بلکه مراد ، شناخت صفات او به اندازه طاقت بشری است که تحقق آن در دو مرحله انجام می‌پذیرد ، شناخت خود و درک اوصاف آن و سلب جهات نقص از آن، یعنی در واقع شناخت صفات خداوند ، به ادراک آن چه که سابقاً در نفس خود شاهد بوده ایم باز می گردد . دین هرگز بشر را به سوی جهل ارجاع نمی‌دهد بلکه نوعی انقلاب فکری است که انسان را در ...

خودشناسی چگونه است؟ به چند نمونه از ویژگی های انسان التفات کنیدتا خالق را بهتر بشناسید 1- هرگاه به این حقیقت واقف شود که آدم خلیفه خدا بر روی زمین است یعنی آیینه تمام نمای صفات الهی است و هرکس بخواهد خدا را ببیند می تواند او را که ساخته شده و دست پرورده خداوند است مشاهده نماید چنین کسی خدای خود را خواهد شناخت. 2- آدمی که دربندگی پروردگار خود ثابت باشد خداوند به خود می بالد وبه ...

مقدمه الف) موضوع: آثار1 روانی اجتماعی2 خدا 3 باوری ب) بیان مسأله: در باب مطلوب نهایی نوع انسان، دو دیدگاه عمده مطرح است. یکی کمال جوئی و دیگری آرامش طلبی؛ و شاید این دو در سطوح بالاتر ملازم هم باشند. اما عوامل عمده در رسیدن به این هدف کدامند؟ در این باب هر مکتبی دیدگاهی دارد. دین اسلام، خداباوری را (چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی) عمده‏ترین عامل در رسیدن به این هدف میداند. ...

ثبت سفارش