دانلود مقاله قانون جاذبه و دافعه علی ع

Word 71 KB 15642 18
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • قانون جاذبه و دافعه علی
    قانون ( جذب و دفع ) یک قانون عمومی است که بر سرتا سر نظام آفرینش حکومت می کند ، از نظر جوامع علمی امروز بشر مسلم است که هیچ ذره ای از ذرات جهان هستی از دائره حکومت جاذبه عمومی خارج نبوده و همه محکوم آنند .
    بشر دورانهای باستان به جاذبه عمومی جهان پی نبرده بود ولیکن به وجود جاذبه در برخی اجسام پی برده بود و بعضی از اشیاء را سمبل آن میدانست ، چون مغناطیس و کهربا .
    از اینها که بگذریم نیروی جاذبه را در مورد سایر جمادات نمی گفتند و فقط درباره زمین که چرا در وسط افلاک وقوف کرده است سخنی داشتند .
    در نباتات و حیوانات نیز همه قائل به قوه جاذبه و دافعه بوده اند ، به این معنی که آنها را دارای سه قوه اصلی : غاذیه ، نامیه ، مولده میدانستند و برای قوه غاذیه چند قوه فرعی قائل بودند : جاذبه ، دافعه ، هاضمه و ماسکه .

    و می گفتند در معده نیروی جذبی است که غذا را به سوی خود می کشد و احیاناً همان جا که غذا را مناسب نیابند دفع می کند .

    جاذبه و دافعه در جهان انسان
    در اینجا غرض از جذب و دفع ، جذب و دفعهای جنسی نیست بلکه مراد آن جذب و دفعهایی است که در میان افراد انسان در صحنه حیات اجتماعی وجود دارد .
    این جذب و دفعها بر اساس سنخیت و مشابهت و یا ضدیت و منافرت پی ریزی شده است و در حقیقت علت اساسی جذب و دفع را باید در سنخیت و تضاد جستجو کرد .

    گاهی دو نفر انسان یکدیگر را جذب می کنند و دلشان می خواهد با یکدیگر دوست و رفیق باشند ، این رمزی دارد و رمزش جز سنخیت نیست .
    به عقیده بعضی ریشه اصلی این جذب و دفعها نیاز و رفع نیاز است .

    انسان موجودی نیازمند است و ذاتاً محتاج آفریده شده ، با فعالیتهای پیگیر خویش می کوشد تا خلآ های خود را پر کند و حوائجش را بر آورد و این نیز امکان پذیر نیست ، به جز اینکه به دسته ای بپیوندد و از جمعیتی رشته پیوند را بگسلد .
    در حقیقت جذب و دفع دو رکن اساسی زندگی بشرند و بهمان مقداری که از آنها کاسته شود در نظام زندگی اش خلل جایگزین می گردد.

    اختلاف انسانها در جذب و دفع
    افراد از لحاظ جاذبه و دافعه نسبت به افراد دیگر انسان ، یکسان نیستند بلکه به طبقات مختلفی تقسیم می شوند :
    1- افرادی که نه جاذبه دارند و نه دافعه ، نه کسی آنها را دوست و نه کسی دشمن دارد .

    این یک موجود ساقط و بی اثر است .

    او نه موج موافق ایجاد می کند و نه موج مخالف .

    اینها یکدسته هستند : موجودات بی ارزش و انسانهایی پوچ و تهی ، زیرا انسان نیاز دارد که دوست بدارد و او را دوست بدارند و هم میتوانیم بگوییم نیاز دارد که دشمن بدارد و او را دشمن بدارند.
    افرادی که نه جاذبه دارند و نه دافعه ، نه کسی آنها را دوست و نه کسی دشمن دارد .

    اینها یکدسته هستند : موجودات بی ارزش و انسانهایی پوچ و تهی ، زیرا انسان نیاز دارد که دوست بدارد و او را دوست بدارند و هم میتوانیم بگوییم نیاز دارد که دشمن بدارد و او را دشمن بدارند.

    مردمی که جاذبه دارند اما دافعه ندارند ، با همه میجوشند و گرم می گیرند و همه مردم از همه طبقات را مرید خود میکنند ، در زندگی همه کس آنها را دوست دارد و کسی منکر آنان نیست .

    و اما محبتی که قران دستور می دهد آن نیست که با هر کسی مطابق میل و خوشایند او عمل کنیم ، با او طوری رفتار کنیم که او خوشش بیاید و لزوماً به سوی ما کشیده شود ، محبت این نیست که هر کسی را در تمایلاتش آزاد بگذاریم و یا تمایلات او را امضاء کنیم ، این محبت نیست بلکه نفاق و دو روئی است .

    بعلاوه محبت منطقی و عاقلانه آنست که خیر و مصلحت جامعه بشریت در آن باشد نه خیر یک فرد و یا یکدسته بالخصوص .

    بسا خیر رساندنها و محبت کردنها به افراد که عین شر رساندن و دشمنی کردن با اجتماع است .

    مردمی که دافعه دارند اما جاذبه ندارند .

    دشمن سازند اما دوست ساز نیستند .

    اینها نیز افراد ناقصی هستند و این دلیل بر این است که فاقد خصائل مثبت انسانی میباشند زیرا اگر از خصائل انسانی بهره مند بودند گروهی ولو عده قلیلی طرفدار و علاقمند داشتند ، زیرا در میان مردم همواره آدم خوب وجود دارد هر چند عددشان کم باشد .

    و قهراً کسیکه همه دشمن او هستند خرابی از ناحیه خود اوست و الا چگونه ممکن است در روح انسان خوبیها وجود داشته باشد و هیچ دوستی نداشته باشد .

    اینگونه اشخاص در وجودشان جهات مثبت وجود ندارد حتی در جهات شقاوت ، وجود اینها سر تا سر تلخ است و برای همه هم تلخ است .

    علی ( ع ) می فرماید : ( ناتوانترین مردم کسی است که از دوست یافتن ناتوان باشد و از آن ناتوانتر آنکه دوستان را از دست بدهد و تنها بماند ) .

    مردمی که هم جاذبه دارند و هم دافعه .

    انسانهای با مسلک که در راه عقیده و مسلک خود فعالیت می کنند ، گروههایی را به سوی خود می کشند ، در دلهایی بعنوان محبوب و مراد جای می گیرند و گروههایی را هم از خود دفع می کنند و می رانند .

    هم دوست سازند و هم دشمن ساز ، هم موافق پرور و هم مخالف پرور .

    اینها نیز چند گونه اند ، زیرا گاهی جاذبه و دافعه شان هر دو قوی است و گاهی هر دو ضعیف و گاهی متفاوت .

    افراد با شخصیت آنهایی هستند که جاذبه و دافعه شان هر دو قوی باشد و این بستگی دارد به اینکه پایگاههای مثبت و پایگاههای منفی در روح آنها چه اندازه نیرومند باشد .

    صرف جاذبه و دافعه داشتن و حتی قوی بودن جاذبه و دافعه برای اینکه شخصیت شخص قابل ستایش باشد کافی نیست بلکه دلیل اصل شخصیت است .

    و شخصیت هیچکس دلیل خوبی او نیست .

    بنابر این هر شخصیتی هم سنخ خود را جذب می کند و غیر هم سنخ را از خود دور می کند .

    شخصیت عدالت و شرف عناصر خیر خواه و عدالت جو را بسوی خویش جذب میکند و هوا پرستها و پول پرستها و منافقها را از خویش طرد میکند .

    شخصیت جنایت جانیان را بدور خویش جمع می کند و نیکان را از خود دفع میکند .

    و همچنانکه اشاره کردیم تفاوت دیگر در مقدار نیروی جذب است .

    در انسانها قدرت جاذبه و فشار وارد از ناحیه شخص صاحب جاذبه متفاوت است .

    علی شخصیت دو نیروئی علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه و جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است .

    شاید در تمام قرون و اعصار ، جاذبه و دافعه ای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی پیدا نکنیم ، دوستانی دارد عجیب ، تاریخی ، فداکار ، با گذشت ، از عشق او همچون شعله هائی از خرمنی آتش ، سوزان و پر فروغ اند ، جان دادن در راه او را آرمان و افتخار می شمارند و در دوستی او همه چیز را فراموش کرده اند .

    مردمی با گذشت و مهربان ، عادل و خدمتگزار خلق ، گرد محور وجودش چرخیدند که هر کدام تاریخچه ای آموزنده دارند .

    سایر شخصیتهای جهان با مرگشان همه چیزها میمیرد و با جسمشان در زیر خاکها پنهان می گردد اما مردان حقیقت خود می میرند ولی مکتب و عشقها که بر می انگیزند با گذشت قرون تا بنده تر می گردد .

    این جذبه ها اختصاصی به عصری ندارد ، در تمام اعصار جلوه هائی از آن جذبه های نیرومند می بینیم که سخت کارگر افتاده است .

    تاریخ افراد سر از پا نشناخته زیادی را می شناسد که بی اختیار جان خود را در راه مهر علی فدا کرده اند .

    این جاذبه را در کجا میتوان یافت ، گمان نمیرود در جهان نظیری داشته باشد .

    علی به همین شدت دشمنان سر سخت دارد ، دشمنانی که از نام او بخود می پیچیدند .

    علی از صورت یک فرد بیرون است و بصورت یک مکتب موجود است .

    و به همین جهت گروهی را بسوی خود می کشد و گروهی را از خود طرد مینماید .

    آری علی شخصیت دو نیروئی است .

    جاذبه های نیرومند دعوتهائی که در میان بشر پدید آمده ، همه یکسان نبوده و شعاع آنها یکنواخت نیست .

    بعضی از دعوتها و سیستمهای فکری یک بعدی است و در یک سو پیش رفته است ، در زمان پیدایشش قشر وسیعی را فرا گرفته ، میلیونها جمعیت پیرو پیدا کرده است اما بعد از زمان خویش دیگر بساط هستیش بر چیده شده و به دست فراموشی سپرده شده است .

    و بعضی دو بعدی است ، شعاعشان در دو سو پیش رفته است .

    همچنانکه قشر وسیعی را فرا گرفته ، در زمانها نیز پیشروی کرده ، و بعضی دیگر در ابعاد گوناگون پیشروی کرده اند .

    هم سطح وسیعی از جمعیتهای بشر را فرا گرفته و تحت نفوذ خویش قرار داده اند و در هر قاره ای اثر نفوذ آنها را می بینیم و هم بعد زمان را فرا گرفته و تا اعماق روح بشر ریشه دوانده .

    اینگونه دعوتهای سه بعدی مخصوص سلسله پیامبران است .

    کدام مکتب فکری و فلسفی را می توان پیدا کرد که مانند ادیان بزرگ جهان ، بر صدها میلیون نفر ، در مدت سی قرن و بیست قرن و حداقل چهارده قرن حکومت کند و به سر ضمائر افراد چنگ بیندازد ؟

    جاذبه ها نیز اینچنین اند ، گاهی یک بعدی و گاهی دو بفدی و گاهی سه بعدی هستند .

    جاذبه علی از قسم آخر است .

    هم سطح وسیعی از جمعیت را مجذوب خود ساخته و هم به یک قرن و دو قرن پیوسته نیست .

    آنچنانکه بعد از قرنها که به یادش می افتند و سجایای اخلاقیش را می شنوند اشک شوق می ریزند و به یاد مصائبش می گریند تا جائیکه دشمن را نیز تحت نفوذ قرار داده است .

    از اینجا می توان دریافت که پیوند انسان با دین از سبک پیوندهای مادی نیست بلکه پیوند دیگری است که هیچ چیز دیگر چنین پیوندی با روح بشر ندارد .

    علی اگر رنگ خدا نمی داشت و مردی الهی نمی بود فراموش شده بود .

    علی نه تنها با کشته شدنش نمرد بلکه زنده تر شد .

    و در حقیقت علی همچون قوانین فطرت است که جاودانه می مانند .

    بعضی از مردم فقط در زمان خودشان رهبرند اما علی و معدودی از بشر همیشه هادی و رهبرند .

    تشیع ، مکتب محبت و عشق از بزرگترین امتیازات شیعه برسایر مذاهب این است که پایه و زیر بنای اصلی آن محبت است .

    از اینرو تشیع ، مذهب عشق و شیفته گی است و تولای آن حضرت ( علی (ع ) ) مکتب عشق و محبت است .

    عنصر محبت در تشیع دخالت تام دارد .

    علی همان کسی است که در عین اینکه بر افرادی حد الهی جاری میساخت و آنها را تازیانه می زد و احیاناً طبق مقررات شرعی دست یکی از آنها را می برید ، باز هم از او رو نمی تافتند و از محبتشان چیزی کاسته نمی شد .

    علی مقیاس و میزانی است برای سنجش فطرتها و سرشتها ، آنکه فطرتی سالم و سرشتی پاک دارد از وی نمی رنجد ولو اینکه شمشیرش بر وی فرود آید و آنکه فطرتی آلوده دارد به او علاقه مند نگردد .

    این عشقها و علاقه ها که ما اینچنین در تاریخ علی و یاران می می خوانیم ما را به مسئله محبت و عشق و آثار آن میکشاند .

    اکسیر محبت شعرای فارسی زبان عشق را اکسیر نامیده اند .

    و گفتند آن اکسیر واقعی که نیروی تبدیل دارد عشق و محبت است زیرا عشق است که می تواند قلب ماهیت کند .

    عشق مطلقاً اکسیر است و خاصیت کیمیا دارد .

    عشق اس که دل را دل می کند و اگر عشق نباشد دل نیست ، آب و گل است .

    از جمله آثار عشق نیرو و قدرت است ، محبت نیرو آفرین است ، جبان را شجاع می کند .

    عشق و محبت سنگین و تنبل را چالاک و زرنگ می کند و حتی از کودن ، تیز هوش می سازد .

    عشق است که از بخیل بخشنده و از کم طاقت و نا شکیبا متحمل و شکیبا می سازد .

    تولید رقت و رفع غلظت و خشونت از روح ، و به عبارت دیگر


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله قانون جاذبه و دافعه علی ع, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله قانون جاذبه و دافعه علی ع, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله قانون جاذبه و دافعه علی ع

مهمترین سطور زندگانی بشر آن است که بتواند شمع روشن راه دیگران شود و هراندازه تحولات دوران زندگی یک فرد بر روحانیت و خلوص نیت نزدیکتر باشد و مشعله‌داری و هدایت قرارگرفته است اثر آن در ارشاد و دلالت مردم عمیق‌تر است.             درباره عرفان و جذبه‌ی روحی انسان به ماوراء طبیعت و باز شدن چشمها و چشمه‌هایش در درون آدمی مکاتب و ...

مقدمه: مهمترین سطور زندگانی بشر آن است که بتواند شمع روشن راه دیگران شود و هراندازه تحولات دوران زندگی یک فرد بر روحانیت و خلوص نیت نزدیکتر باشد و مشعله‌داری و هدایت قرارگرفته است اثر آن در ارشاد و دلالت مردم عمیق‌تر است. درباره عرفان و جذبه‌ی روحی انسان به ماوراء طبیعت و باز شدن چشمها و چشمه‌هایش در درون آدمی مکاتب و فرقه‌های گوناگونی درطول مهیات بشری سخن گفته‌اند. هرکس به همان ...

حضرت مهدی ( عج ) به نا م او که ، بی نام او جهان صفا ندارد بی یاد او جان ها بها ندارد بی عشق او دل ها نوا ندارد بیشتر اوقات برایمان راجع به حضرت مهدی (عج) سوالاتی پیش می آید، و با بررسی و جست و جو و کنکاش زیاد به برخی از سوالات خود دست پیدا کرده ، ولی هیچگاه وجود آن را در ادیان مختلف بررسی ننمودم ؛ اساسی ترین سوالاتی که برای من یا هر فرد دیگری ممکن است ، سر آغاز کنکاش پیش آید و ...

تربیت اولیه آن حضرت و قد علمتم موضعى من رسول الله (ص) بالقرابه القریبه و المنزله الخصیصه ،و ضعنى فى حجره و انا ولید،یضمنى الى صدره و یکنفنى فى فراشه... (نهج البلاغه خطبه قاصعه) ابوطالب پدر على علیه السلام در میان قریش بسیار بزرگ و محترم بود،او در تربیت فرزندان خود دقت وافى نموده و آنها را با تقوى و با فضیلت بار میآورد و از کودکى فنون سوارى و کشتى و تیر اندازى را برسم عرب بآنها ...

بسمه تعالی در آن هنگام که خداوند بر حضرت آدم احسان کرد و باغ زندگی او را به وجود «حوا» معنا بخشید، غم تنهایی را از او زایل ساخت. از آن زمان به بعد که عالم را بقایی و آدم را امیدی به حرکت آورد، خیمه زندگی بشر بپا شد. در حالی که نیمی از آن را «زن‏» استوار کرده بود، موجودی که بدون او، برای نظام آفرینش، آغاز و انجامی تصور نمی‏شود. بر همین اساس، در آیین حیات‏بخش ...

چند اعجاز از قران کریم خداوند پاک هنگامی که حکمت خود را بر روی زمین گسترانید سعادت دنوی واخروی انسان را فالب کتابی نازل کرد که آن را قرآن کریم نا مید ودرهرعصروزمان مطابق استعداد مردم آیاتی را نازل می ساخت وبرای بیان خردمندانه این احکام راهنمایانی برای انسان می فرستاد . پس این هدایتنامه بزرگ الهی جامع تمام نیازهای بشری بوده ومربوط به همه ادواروعصرهاست وتمامی انسانها را شامل خواهد ...

دیده بر هم گذارم تو را می دیدم که از درد و رنج به خود می پیچی؛ تا سحر خواب به چشمم راه نیافت، معلوم است که عاشق بی خواب جز محبوب به چیزی نمی اندیشد، تمام مدت در رختخواب به فکر تو دردانه عزیز و بی همتا بودم اگر می توانستم در کنار تو محبوب باشم، بدبختی و حوادث شوم را فراموش می کردم و نوش داروی عشق به کامت می ریختم. در بلایا باید عاشق و معشوق شریک درد هم باشند، می دانم از دست مرض ...

امام علی ‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند. ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی ...

به چه علت رابطه دختر و پسر اشکال دارد؟ باتوجه به سوال درباره دلایل حرمت روابط دختر و پسر نامحرم نکاتی ذکر می‌شود: 1. اسلام زن ومرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است البته در صورتی که بدون هیچ شائبه‌ای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد. 2. حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین علیهم السّلام ...

رهبری ,مبین قانون برای اینکه یک اجتماع , همیشه در حال فعالیت و حرکت باشد و امت سعادتمند شود, قوانین کامل و جامعی لازم است تا ارزشها و کرامتها و فضیلتهای انسان را حفظ کرده , عوامل ضد پیشرفت را از بین برده و جامعه را به سوی سعادت و رستگاری هدایت کند.این قانون باید از طرف قانونگذاری باشد که عقل کل بوده و عملش به همه نیازها احاطه دارد و قادر است جامعه را در مسیر تکامل به حرکت در ...

ثبت سفارش