دانلود تحقیق زندگی جمال زاده

Word 71 KB 19587 22
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • زندگی نامه
    سید محمد علی جمال زاده در سال 1309 ه .

    ق.

    برابر با سال 1270 ه .

    ش.

    در شهر اصفهان به دنیا آمد.

    پدر او سید جمال الدین واعظ همدانی معروف به (اصفهانی) از خاندان بزرگ صدر در لبنان و مادر او مریم فرزند میرزا حسن باقرخان از اعیان شهر اصفهان بود.


    پدر جمال زاده روحانی ای مبارز و از خطیبان و بزرگان مشروطه خواه و موسسان آزادی سیاسی در عهد مشروطه به شمار می رفت و چون همیشه در حال سخنرانی علیه شاه بود، از طرف ظل السلطان (پسر ناصرالدین شاه) حاکم وقت اصفهان، مورد آزار و اذیت قرار می گرفت و او مجبور بود در شهرهای دیگری غیر از اصفهان، به سخنرانی و بیداری مردم بپردازد و همین آوارگی ها زندگی را برای خانواده ی او دشوار کرده بود.
    خانه ی جمال زاده در آن وقت ها در اصفهان در محله ی بیدآباد و نزدیک به چهار سوی علیقلی آقا بود.

    جمال زاده در چهار سالگی نزد زن دایی اش (آمنه بیگم) که زن باسواید بود، البا را یاد می گرفت و پس از آن به چند مکتب از جمله مکتب پسر (ملا علی اصغر) که به گفته ی خودش از حیث صورت و سیرت به (ازرق شامی) می مانست، می رود و چون از همام جلسه اول فلکه می شود خیلی زود آن جا را ترک می کند.
    او دوباره به چند مکتب دیگر جهت تحصیل مراجعت می کند، اما هیچد کدام با طبع لطیف و مذاق وی خوش نمی آید.

    تا این که مادرش او را در (راستا بازار) بیدآباد نزد میرزاحسن صحاف می گذارد تا هم شاگردی کند و هم از او درس بیاموزد.

    جمال زاده بعدها در خاطرات خود می گوید: «تازه آن جا معنی خواندن و نوشتن را فهمیدم و کم و بیش دستگیرم شد که منظور از یاد گرفتن این علامت های مج معوج که به نام حروف و حرکات چون کرم های زیان کاری از اولین دوره ی کودکی به مغز و ریشه ی عمر اطفال معصوم می افتد و تا دم مرگ شیره ی جان شان را می مکند، چیست.»
    دهنه ی همان بازار بیدآباد در کنتار نهر معروف به (ماری بابا حسن) واقع بود، رفتم.

    عمامه به سرم گذاشتند و با همه ی صغر سن به صورت طلاب علوم دینیه درآمدم.

    در آن زمان بیش تر از ده سال نداشتم و با وجود این اسمم را (رُجیل) که مُصَغّر رَجُل (مرد کوچک) است، گذاشته بودند.»
    داستان نویسی تا قبل از جمال زاده انسجام خاصی نداشت و نویسندگان از سبک خاصی پیروی نمی کردند، به همین دلیل گاهی اوقات میان سبک های نگارشی آن ها تداخل به وجود می آمد و باید کسی پیدا می شد تا به این نا به سامانی سامان بخشیده و برایش به طور غیرمستقیم قوانینی ایجاد نموده و سکوت چندهزارساله را می شکست.

    البته این کار قدری جسارت می خواست، چرا که هرگونه تغییری ممکن بود خشم سنت گرایان ناآگاه و یا مغرضان آگاه را برانگیزاند.
    بالاخره جمال زاده که در غرب تحصیل کرده بود و با ادبیات آن جا به خوبی آشنایی داشت، پا به میدان گذاشت.

    او با انتشار مجموعه داستان «یکی بود، یکی نبود» گام به عرصه ی جدیدی گذاشت.
    آری، انتشار این کتب در سال 1300 ه .

    ش در برلن ع8لی رغم شور و شرش، توانست نام محمدعلی جمال زاده را به عنوان پیشوای نوول یا پدر داستان نویسی برای همیشه در تاریخ ثبت نماید.
    تا قبل از آن «داستان کوتاه یا به اصطلاح فرانسه (nouvelle) بسیار دیتر از رمان در ایران به وجود آمد، زیرا ترجمه ی نمونه های اروپایی این گونه آثار نیز دیرتر از رمان در ایران منتشر شده بود.

    شاید نخستین بار در «مجله ی بهار» بود که بعضی از نوول های اروپایی ترجمه و نشر یافت.

    بعد در «مجله ی دانشکده» آثار نوول نویسان فرانسوی مانند: الفونس دوده، موپاسان، توسط سعید نفیسی و رضا هنری و دیگران ترجمه شد و سپس ترجمه ی انواع آن انتشار یافت.»
    «چایگین»، خاورشناس روس، در مورد جمال زاده و اثر معروف او «یکی بود، یکی نبود» چنین اورده است: «تنها با یکی بود، یکی نبود است که مکتب و سبک رئالیستی در ایران آغاز یافت و همین سبک و مکتب است که در واقع شالوده ی جدید ادبیات داستانی در ایران گردید و فقط از آن روز به بعد می توان از پیدایش نوول و قصه و رمان در ادبیات هزارساله ی ایران سخن راند...»
    جمال زاده، به خصوص به عنوان نویسنده دی «یکی بود، یکی نبود» نه تنها از لحاظ تقدم تاریخی، بلکه از حیث وضوح و وزن و معنی مقام اول را دارد...

    باید گفت که جمال زاده نویسنده ای است که با بهترین نوول نویس های اروپا در یک ردیف است».
    یکی از عواملی که سبب شد تا سبک نگارشی جمال زاده در ایران به عنوان طلیعه ای در ادب فارسی مطرح شود، توجه به ساده نویسی به شیوه ی غرب بود.

    این در حالی بود که در کشور ما تا آن زمان غامض نویسی حسن محسوب می شد و آن را نشانه ی فضل و فضل فروش می دانستند.
    یکی از عواملی که سبب شد تا سبک نگارشی جمال زاده در ایران به عنوان طلیعه ای در ادب فارسی مطرح شود، توجه به ساده نویسی به شیوه ی غرب بود.

    این در حالی بود که در کشور ما تا آن زمان غامض نویسی حسن محسوب می شد و آن را نشانه ی فضل و فضل فروش می دانستند.

    «مجموعه داستان یکی بود، یکی نبود را که عنوان خود را از فاتحه ی کلام قصه سرایان ایرانی گرفته و اولین کتابی بود که بر خلاف عادت به زبان محاوره یا معمولی نوشته شده بود، ولوله و غوغایی در ایران برپا کرد.

    گروهی نویسنده را به بی ذوقی و بی سلیقگی متهم کردند که فن نویسندگی را تا حد قبول و پسند عامه تنزل داده و نیز به جامعه و آداب ایرانی اهانت کرده است.» «اهمیت جمال زاده در تاریخ ادبیات ایران بیش تر از نظر پیشروی و رهبری ادبی در داستان نویسی جدید است و این خود کار بزرگی است.

    مقدمه ی معروفئ او بر کتاب «یکی بود، یکی نبود» به منزله «مانیفست»، یعنی بیانه ای ادبی است که به مکتب جدید نویندگی در ایران رسمیت بخشیده است.» البته باید به این نکته توجه داشت که «تحول نثر فارسی» در ایران باری نبود که حمل آن فقط و فقطی بر دوش جمال زاده سنگینی کرده باشد، بلکهد دیگران در حمل این بار سهمی به سزا داشته اند.

    دکتر خانلری در این خصوص چنین اهار می دارد: «در این شیوه جمال زاده، مبتکر نیست.

    اگر از ترجمه ی تمثیلات آخوند زاده و ترجمه ی «حاجی بابا» چشم بپوشیم افتخار این سبک با داستان نویسی دهخدا است که در روزنامه ی صور اسرافیل مقالات نیش دار دارد.

    هجو و انقاد اجتماعی به امضای «دخو» نوشت و اولین بار الفاظ و تعبیرات عامیانه را در آثار ادبی اجازه ی ورود داد.

    اما جمال زاده اصول و قواعد این شیوه را نوشت و آن را به عنوان یکی از ملکیت های ادب فارسی اعلام کرده است.» نکته یا که تمام صاحب نظران در مورد جمال زاده به آن اذعان دارند، اشنا بودن او به اصول داستان نویسی به شیوه ی غربی و اعلام رسمیت بخشیدن آن از طرذف او می باشد: «جمال زاده نه تنها داستان کوتاه اروپایی را به ایران آورده بلکه نخستین مولف یک کتاب علمی جدید «گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران» به روش غربی به زبان فارسی ...

    نیز هست.» البته در موفقیت جمال زاده نباید این مطلب را از نظر دور داشت که «تقی زاده، جمال زاده را به کار روزنامه نگاری و مقاله نویسی کشاند و بیش از هر کسی قزوینی او را به حرفه ی نویسندگی و داستان نویسی تشویق کرد.» ویژگی های سبکی جمال زاده داستان های جمال زاده عموماً رنگ و بوی خاطره و خاطره نویسی را دارد.

    خاطراتی که از دوران کودکی در ذهن نویسنده مانده و از نزدیک با آن ها دم خور بوده است.

    لذا «نظرگاه یا زاویه ی دید جمال زاده در داستان هیا کوتاه و زمان هایش غالباً اول شخص مفرد است.

    «من» یکی آدم اصلی که معمولاً نماینده ی نویسنده است، داستان ها را روایت می کند.

    کسی که در مرکز رویدادها و ماجراها قرار دارد یا به ترتیبی در معرض حوادث قرار می گیرد.

    گزینش نظرگاه اول شخص مفرد، نشانه ی علاقه ی نویسنده به گونه ای خاطره نویسی و حدیث نوفس است و چنان مهئ خود جمال زاده بارها گفته است، او بسیایر از داستان هایش را بر اساس خاطرات خود و اغلب خاطرات دوره ی جوانی اش نوشته است.» یکی از ویژگیهای بارز نثر جمال زاده، مردمی و عامه پسند بودن آن است.

    جمال زاده نثر را از انحصار افراد تحصیل کرده و خودمدار بیرون کشد و آن را در اختیار همگان قرار داد.

    «حد اعلاید برخورد هنرمندانه ی تو دست یافتن به مفهوم کلی «دموکراسی ادبی» است، یعنی گنجاندن انبوهی اصطلاحات و تعابیر عامیانه و ضرب المثل در یک داستان با این هدف که زبان اصلاح و تکمیل شود و ادبیات در دسترس همگان قرار گیرد.» تأکید جمال زاده بر نزدیک کردن زبان و نوشتار به زبان گفتار و استفاده از لغات و ترکیبات جایر در میان مردم به عنوان مصالح و ابزار ادبی، به نثر یا سبک نگارش او جلوه ای ساختگی اغراقذ آمیز داده است.» «تقریباً در همه ی داستان های جمال زاده نقش مطلق خیر و شر و عواملی نظیر سرنوشت و بخت و اقبال، برجسته و تعیین کننده است.

    این نقش برجسته و تعیین کننده را می توان در آغاز و میان و پایان خوش داستان ها دید.» «برای جمال زاده آن چه اهمیت دارد، سبک انشا یا به تعبیر خود او «انشای حکایتی» است و در همه ی داستان های او، حتی آثاری که ترجمه کرده است، این سبک انشا کمابیش ثابت و یک پارچه است.

    اصولاً سبک در نظر جمال زاده، در نوشتن متناسب با اقتضای موضوع پدیدار نمی شود، از پیش می آید نه از پی.

    آدم های داستان های جمال زاده با وجود تفاوت های شان از لحاظ شغل و مقام و جنس و سن، کمابیش به یک زبان، به همان زبان عوامانه ی «کوچه بازاری» سخن می گویند.» «استاد جمال زاده گویا با فعل «کردن» میانه یا ندارد و همه جا به جای آن «نمودن» به کار می برند و از کلمه ی «خیلی» خیلی بهره جسته اند به جای بسیار، بسیاری و بسا» «جمال زاده تأکید بسیار داشت که زبان نو شتار را به زبان گفتار نزدیک کند.

    نثر جمال زاده ساده و عامیانه است و با واژگانی متنوع و گسترده، بدون این که بیانگر لحن، لفظ، لهجه های گوناگون، افراد جامعه یا قشر خاصی باشد.

    زبان او گزارشی و شوخی آمیز است و وابسته به سنت حکایت پردازی و اندرزگویی کلاسیک ایرانی است.» «طنز جمال زاده برخلاف طنز هدایت پیچیده و تاریک و ژرف نیست، صریح و روشن و دلنشین است.

    آثار این طنز را به صورت گزنده و نیش دارش می توان به سادگی در بیش تر داستان های «یکی بود، یکی نبود» یافت.» «نثر جمال زاده نثر میانه است.

    میانه از این که نه مثل زبان ادیبانه و رسمی درباری قاجار است و نه مانند زبان گفتاری هدایت و آل احمد و دیگران.

    بلکه آمیزه ای از هر دو.» «با همه ی زیبایی ها و شیرینی هایی که در نثر جمال زاده وجود دارد، از دیدگاه روح الله مهدی پور چند عیب همواره زبان و نثر جمال زاده را آسوده نگذاشته که اهم آن از این قرار است.» 1-دل نکندن از نثر مقاله ای، 2.

    بسامد واژه های هم معنی و زیاده روی در به کار بردن مترادف، 3.

    استفاده از آرایه های ادبی و صنایع لفظی، 4.

    استفاده از لغات عربی و اروپایی، 5.

    به کارگیری صفت های پیاپی و هم سنگ برای یک نفر، 6.

    بزرجگ نمایی در مانندگی کسی که به چیزی یا کسی، 7.

    میل به سبک و سیاق گذشتگان و نوشته های باستانی.

    زکریا مهرور در این خصوص تحقیق جامع و ارزنده یا دارد که با اندکی الخیص در این جا آورده می شود.

    سبک جمال زاده الف- توصیف های پراطناب و نیش آلود «ویلان الدوله از آن گیاه های است که فقط در خاک ایران سبز می شود و میوه ای بار می آورد که نخود هر آش می نامند.» «دارالمجانین» ب-عنصر طنز و شوخ مآبی «شاهزاده تویسرکانی که از بس پر فیس و افاده بود، تف می انداخت و سبحان الله تحویل می داد، اسمش را «»شاهزاده اخ تف سبحان الله» گذاشته بود.» (از مجموعه یکی بود، یکی نبود) پ-ویژگی های سبک واژگانی و بافت صرفی و نحوی 1-نکات صرفی: -به کار بردن واژه های کوتاه شده ی

  • زندگی نامه 1
    ویژگیهای سبکی جمال زاده 6
    سبک جمال زاده 10
    الف) توصیف های پر اطناب و نیش آلود 10
    ب) عنصر طنز و شوخ مابی 10
    پ) ویژگیهای سبک واژگانی و بافت صرفی و نحوی 10
    ت) زیبا شناسی نثر جمال زاده 12
    آثار 14
    سال شمار زندگی جمال زاده 21
    منابع

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق زندگی جمال زاده, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق زندگی جمال زاده, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق زندگی جمال زاده

سید محمد علی جمال زاده در سال 1309 ه . ق. برابر با سال 1270 ه . ش. در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدر او سید جمال الدین واعظ همدانی معروف به (اصفهانی) از خاندان بزرگ صدر در لبنان و مادر او مریم فرزند میرزا حسن باقرخان از اعیان شهر اصفهان بود. پدر جمال زاده روحانی ای مبارز و از خطیبان و بزرگان مشروطه خواه و موسسان آزادی سیاسی در عهد مشروطه به شمار می رفت و چون همیشه در حال سخنرانی ...

پیشگفتار: دریافت یک سویه ی جمالزاده از ساخت زندگی و میزان تاثیر پذیری اش از گذشته باعث شده تا مجموعه آثار داستانی خلق شده ‍ ، به نوع بستر تبدیل گرد. یعنی بر این اساس خواننده توانایی تصمیم گیری درباره ی صحت پدیده ها را ندارد و هر آنچه را وی می‌گوید باید بپذیرید . جمالزاده به منظور دست یافتن بر آموزه ها و آزاد خود داستان را خدا مضمون کرده است . او با توجه به توانمندی بالا در خلق ...

پیشگفتار: دریافت یک سویه ی جمالزاده از ساخت زندگی و میزان تاثیر پذیری اش از گذشته باعث شده تا مجموعه آثار داستانی خلق شده ‍ ، به نوع بستر تبدیل گرد. یعنی بر این اساس خواننده توانایی تصمیم گیری درباره ی صحت پدیده ها را ندارد و هر آنچه را وی می‌گوید باید بپذیرید . جمالزاده به منظور دست یافتن بر آموزه ها و آزاد خود داستان را خدا مضمون کرده است . او با توجه به توانمندی بالا در خلق ...

پیشگفتار: دریافت یک سویه ی جمالزاده از ساخت زندگی و میزان تاثیر پذیری اش از گذشته باعث شده تا مجموعه آثار داستانی خلق شده ‍ ، به نوع بستر تبدیل گرد. یعنی بر این اساس خواننده توانایی تصمیم گیری درباره ی صحت پدیده ها را ندارد و هر آنچه را وی می‌گوید باید بپذیرید . جمالزاده به منظور دست یافتن بر آموزه ها و آزاد خود داستان را خدا مضمون کرده است . او با توجه به توانمندی بالا در خلق ...

در سالهای‌ اخیر، چند رساله‌ و کتابچه‌ و چندین‌ مقاله‌، بوسیله‌ افرادی‌ که‌ خود را: مورخ‌، محقق‌، اسنادیاب‌ و پژوهشگر! قلمداد می‌کنند، برضدسیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ و فعالیتهای‌ وسیع‌ و پی‌گیر اسلامی‌ او، منتشر شده‌ است‌. نشر این‌ آثار! مغرضانه‌، که‌ هرگز با واقعیت‌های‌ تاریخی‌سازگار نیست‌، بر اهل‌ اطلاع‌ و کسانی‌ که‌ حقایق‌ تاریخی‌ را در چهارچوبی‌ دور از تعصب‌ یا غرض‌ورزی‌ ...

حکما گفته اند که ابزار حق شناسی و تکریم درباره بزرگان نشانه نجابت و بزرگی است. این مسئله نه تنها در روابط افراد با یکدیگر بلکه در زندگی اجتماعی ملت ها نیز حقیقت و اهمیت دارد و بقدر حفظ آثار عتیقه و صنایع ظریفه جالب دقت است. اظهار قدردانی و حرمت در حق مردان نامور و صاحبان فضل و هنر در میان یک ملت از یک طرف نام و نشان و عظمت مدنی آن ملت را از محو شدن نگه می دارد و او را در نظر ...

پیشگفتار در سالهای‌ اخیر، چند رساله‌ و کتابچه‌ و چندین‌ مقاله‌، بوسیله‌ افرادی‌ که‌ خود را: مورخ‌، محقق‌، اسنادیاب‌ و پژوهشگر! قلمداد می‌کنند، برضدسیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ و فعالیتهای‌ وسیع‌ و پی‌گیر اسلامی‌ او، منتشر شده‌ است‌. نشر این‌ آثار! مغرضانه‌، که‌ هرگز با واقعیت‌های‌ تاریخی‌سازگار نیست‌، بر اهل‌ اطلاع‌ و کسانی‌ که‌ حقایق‌ تاریخی‌ را در چهارچوبی‌ دور از تعصب‌ یا ...

۱-دیدگاه های مختلف ۱-۱- پیشگفتار: نگرانی در باره ی معنی و هدف زند گی از ویژگی بشر بعنوان یک موجود متفکر و کاوشگراست. دیگر موجودات عالم،مسیر طبیعی زندگی خود را از ابتدا تا به انتها بدون پرس و سؤال و چون و چرا طی می کنند. این از شکوه و شاید شور بختی بشر است که در طول تاریخ، دم به دم این پرسش را برای خود و دیگران مطرح ساخته و چرائی هستی خود را زیر سؤال برده است. داستایوفسکی نویسنده ...

به نام خدای جهان آفرین زمین آفرین، آسمان آفرین بزرگ آفریننده‌ی بود و هست که بالاتر از دست او نیست دست سنه بود و نه هست و نه باشد سپس جزا و آفرینشگری، هیچ‌کس خدایا تویی هست و بود آفرین نهاد و نماد و نمود آفرین در آن ژرف پهناور پیکران بسی آفریدی شگرف اختران در آن بیکران آسمان بلند تو دانی چه‌ها کرده‌ای ، چون و چند نیایشگرانت از آن کهترند که راه شناسانیت بسپرند خدا برتر از نام ...

شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ کلام نخست: تحقیقاتی که در بارۀ حافظ بعمل آمده است از حدود شرح دیوان ، ایهامات ، تشبیهات ، تمثیل ، و استعارات و مختصری درباره مکتب و مَشرب و جهان بینی خاص او فراتر نمیرود . در مقایسه با مکتب و فلسفه و غزلیّات عارفانه او که به حد ایجاز رسیده است و او را برای همیشۀ تاریخ جاودانه ساخته است -اینهمه ، جز مقدّمه و الفبای حافظ شناسی چیز ...

ثبت سفارش