بر اساس آخرین تعریف امنیت غذایی که توسط سازمان جهانی بهداشت و FAO ارائه شده است، "دسترسی همه مردم در تمام اوقات و نقاط به غذای کافی و سالم به منظور زندگی سالم و فعال " چنانچه روندهای فعلی از ناامنی غذایی و سوء تغذیه ادامه یابند و مداخله موثر برای تغییر و اصلاح آنها صورت نگیرد پی آمدهای زیانبار و نامطلوب اقتصادی و سلامتی ناشی از آن در سالهای آینده ملموس تر خواهد شد.
کلیه شواهد حاکی از آن است که جامعه ایرانی در یک گذر شتاب زده تغذیه ای به سرعت بطرف یک مشکل مضاعف پیش می رود.
به این معنی که از یکطرف سوء تغذیه پروتئین انرژی در کودکان زیر 5 سال کشور و کمبود ریزمغذیها (آهن، ید، روی، کلسیم، ویتامین A و D) در سهم بزرگی از جمعیت کشور مشاهده می شود.
بطوری که بررسی ANIS توسط دفتر بهبود تغذیه جامعه در وزارت بهداشت در سال 1377 نشان داده است که 800 هزار کودک زیر 5 سال (4/15%) دچار کوتاه قدی تغذیه ای متوسط و شدید هستند که حاکی از سوء تغذیه مزمن و طولانی است.
بررسی ملی تعیین وضعیت ریزمغذیها در سال 1381 نیز نشان داده است که از 15 تا 40 درصد کودکان، نوجوانان و زنان باردار دچار کمبود آهن هستند و کمبود روی در حدود 30 درصد کودکان و نوجوانان و 44 درصد زنان باردار کشور وجود دارد.
از طرف دیگر نشانه های هشدار دهنده از گسترش بیماریهای متابولیک از جمله بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، چاقی و انواع سرطانها در شهرها و بخصوص شهرهای بزرگ دیده می شود.
بر اساس آمار موجود از هر 800 مورد مرگ روزانه 300 مرگ به علت بیماریهای قلبی عروقی است و یکی از دلایل عمده آن تغییر الگوی مصرف غذا می باشد.
باید خاطر نشان کرد که خطر ابتلای به بیماریهای متابولیک لزوما" منحصر به طبقات پردرآمد نیست بلکه طبقات کم درآمد نیز آسیب پذیری بالا دارند.
از اینجاست که این روزها در حاشیه شهر تهران در میان خانوارهای کم درآمد یک کودک مبتلا به سوء تغذیه در کنار یک مادر فربه و در عین حال دچار کمبود ریزمغذیها فراوان دیده می شود.
تردیدی نیست که گسترش بیشتر دو پدیده مورد بحث در کنار یکدیگر از یک طرف بازده سرمایه گذاری در بخش آموزش و کیفیت نیروی انسانی را تهدید می کند و از طرف دیگر هزینه های درمان را در سالهای آینده به شدت بالا خواهد برد.
بالاخره بار بیماری و اقتصادی ناشی از مشکل گفته شده در گذر شتاب زده تغذیه ای روند فزاینده خواهد داشت.
گرچه مشکلات وسیع و پیچیده هستند، در مقابل فرصتها نیز جذاب و امیدوار کننده می باشند.
از یک طرف تکنولوژی کم هزینه و موثر برای مقابله با سوء تغذیه در قالب مداخله هدفمند در سطح محله ها در دسترس است و از طرف دیگر قبل از اینکه بیماریهای متابولیک به یک معضل بهداشتی و سلامتی پرهزینه و کم نتیجه تبدیل شوند می توان با یک حرکت ملی در جهت پیشگیری، آن را مهار کرد.
حفظ سلامت تغذیه ای و تامین امنیت غذایی در سطح خانوار تابع چهار عامل، 1) درآمد و قیمت ها بعنوان یکی از مهمترین عوامل موثر در انتخاب و خرید غذا، 2) دسترسی به غذا در بازار و محل زندگی، 3) آگاهی و دانش خانواده در مورد غذا و تغذیه از نظر خرید، نگهدای، پخت غذا و توزیع آن در خانوار، 4) دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی برای پیشگیری و درمان بموقع بیماریها و سلامت افراد برای بهره گیری مطلوب بیولوژیک سلولی از مواد مغذی مصرفی است.
دفتر بهبود تغذیه جامعه در معاونت سلامت اقدامات متعددی را برای کاهش سوء تغذیه کودکان، کاهش کمبود ریزمغذیها، شناسایی وضعیت موجود و ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای جامعه، افزایش دانش و مهارت کارکنان بهداشتی درمانی در زمینه تغذیه صحیح گروههای سنی مختلف به اجرا در آورده است.
طرح مداخله ای بین بخشی کاهش سوء تغذیه کودکان، طرح حمایتی کودکان مبتلا به سوء تغذیه در خانوارهای نیازمند، غنی سازی آرد با آهن و اسید فولیک، غنی سازی سایر مواد غذایی (شیر، روغن، بیسکویت و کلوچه و ماکارونی) با انواع ریزمغذیها و ویتامین های A و D بصورت پایلوت، طرح آهن یاری هفتگی و آموزش تغذیه دختران دانش آموز دبیرستانی، آموزش پزشکان و متخصصین کودکان در زمینه رشد و تغذیه کودک، پایش ید ادرار دانش آموزان 10-8 ساله بطور سالانه و برنامه های مداخله ای دیگر با مشارکت و همکاری سایر بخش های توسعه از جمله جهاد کشاورزی، آموزش و پرورش، نهضت سواد آموزی، کمیته امداد امام، بهزیستی، بازرگانی و ......
در دست اجراست و آنچه که برای موفقیت برنامه ها و بهبود وضعیت تغذیه مردم در سطح استان ضروری و حائز اهمیت است، حمایت خاص از اجرای این برنامه ها بدلیل ماهیت چند بخشی بودن آنها و جلب همکاری مقامات و مسئولین استان می باشد.
مقدمه:
نقش تغذیه در سلامت و کارآیی و یادگیری انسانها و ارتباط آن با توسعه اقتصادی طی تحقیقات وسیع جهانی به اثبات رسیده و نشان داده شده است که سرمایه گذاری در تامین امنیت غذایی و سلامت تغذیه ای مردم نه تنها با صرفه و اقتصادی است بلکه از ضروریات غیر قابل اجتناب ملی بشمار می رود.
با وجود اینکه تلاشهای زیادی در سطح جهان در جهت بالا بردن سطح سلامت جامعه صورت گرفته و این اقدامات موجب کاهش مرگ و میر خصوصا" در اطفال و افزایش طول عمر در اغلب کشورهای جهان شده است، اما سوء تغذیه انرژی پروتئین در کودکان زیر 5 سال و کمبود ریزمغذیها (ید، آهن، روی، ویتامین A و .......) همچنان، مهمترین مشکلات تغذیه ای در اغلب کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما می باشد.
این در حالی است که آگاهی و تجربه کافی در زمینه پیشگیری از سوء تغذیه وجود دارد (1).
بر اساس اطلاعات موجود در سال 1995 حدود 200 میلیون کودک و یا به عبارتی 30% از کل کودکان زیر 5 سال دنیا مبتلا به سوء تغذیه هستند.
در حال حاضر، 79% از کودکان سوء تغذیه ای دنیا در آسیا، 17% در افریقا و 3% در امریکای لاتین هستند.
بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی (WHO global data base)WHO روند شیوع سوء تغذیه در طی دهه های اخیر رو به کاهش بوده است (2).
سوء تغذیه پروتئین انرژی یکی از مشکلات تغذیه ای شایع در کودکان زیر 5 سال کشور است.
بر اساس نتایج آخرین بررسی کشوری انجام شده که در آبانماه سال 1377 انجام شد، 7/13% کودکان زیر 5 سال در مناطق روستایی 6/9% در مناطق شهری بر اساس شاخص وزن برای سن دچار سوء تغذیه متوسط و شدید هستند و کوتاه قدی تغذیه ای که حاکی از سوء تغذیه مزمن و طولانی است در 8/21% کودکان روستایی و 11% کودکان شهری وجود دارد (3).
بر اساس این بررسی، میزان شیوع سوء تغذیه در برخی از استانهای کشور از جمله سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، خراسان، زنجان، کردستان، یزد، فارس، خوزستان، اصفهان ، همدان و سمنان بالاتر از میانگین کشوری است (1).
سایر کمبودهای تغذیه ای مانند کم خونی فقر آهن، اختلالات ناشی از کمبود ید، کمبود ویتامین A و B2 از دیگر مشکلات تغذی ای در جهان و ایران است.
بر اساس آخرین گزارشات سازمان جهانی بهداشت، دو میلیارد نفر از مردم جهان دچار کم خونی فقر آهن هستند (4)، تا 3 میلیون کودک زیر 5 سال از علائم بالینی کمبود ویتامین A رنج می برند و 250 میلیون کودک دچار کمبود تحت بالینی (Subelimical) متوسط و شدید هستند (5).
بررسی کشوری سال 1374 حاکی از آن است که یک سوم زنان در سنین باروری دچار کم خونی می باشند (6).
بررسی کشوری تعیین کمبود ریزمغذیها در سال 1381 نیز حاکی از شیوع بالای کمبود آهن، روی، ویتامین A و D در گروههای سنی مختلف می باشد (7).
مطالعه کشوری سال 1368 نشان داده است که کمبود ید بصورت آندمیک در تمام نقاط کشور وجود دارد و 68% دانش آموزان 18-6 سال مبتلا به گواتر بودند(8).
آخرین بررسی ملی انجام شده در سال 1380 شیوع گواتر را در کشور 9/9 درصد نشان داده است (9).
بررسی های مصرف مواد غذایی که طی سالهای 74-1370 توسط انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور و وزارت کشاورزی انجام شد نشان می دهد که کمبود دریافت ویتامین B2 در کل کشور و کمبود دریافت ویتامین A در مناطق روستایی کشور وجود دارد (10).
مطالعات پراکنده حاکی از کمبود روی و مس در نقاط مختلف کشور می باشد.
علاوه بر سوء تغذیه ناشی از فقر، شواهد موجود حاکی از آن است که جامعه ایرانی به سرعت دوران گذر تغذیه ای را پشت سر می نهد و نشانه های هشدار دهنده گسترش بیماریهای متابولیک نظیر قلب و عروق، دیابت، انواع سرطانها و چاقی در شهرها بخصوص شهرهای بزرگ دیده می شود.
بر اساس آمارهای موجود از 800 مورد مرگ روزانه، 300 مورد مربوط به بیماریهای قلبی عروقی است که یکی از علل عمده آن تغییر در الگوی مصرف غذا و افزایش مصرف مواد قندی و چربی در کشور می باشد.
آمـــارها نشان می دهد که 30% افراد بیشتر از مقدار توصیه شــده روزانه چربی مصرف می کنند و مصرف مواد قندی 40% بیشتر از مقادیر توصیه شده روزانه است (11).
از عوامل ایجاد کننده سوء تغذیه می توان، بیسوادی والدین، ناآگاهیهای تغذیه ای، اعمال روشهای نادرست در تغذیه کودکان (زود یا دیر شروع کردن غذای کمکی، استفاده از غذای کمکی نامناسب و ......) دسترسی ناکافی به خدمات بهداشتی و آب آشامیدنی سالم، کمبود مواد غذایی، پایین بودن درآمد خانوار، افزایش بعد خانوار، رعایت ننمودن اصول بهداشتی و درگیر شدن کودک در زنجیره عفونت و سوء تغذیه را نام برد.
روند روبه رشد شهرنشینی و تغییرات شیوه زندگی ناشی از آن بخصوص از نظر اقتصادی، کاهش تحرک جسمی، تغییرات عمده در رژیم غذایی و بروز چاقی از عللی هستند که خطر بروز بیماریهای متابولیک را افزایش می دهند.
کنترل این بیماریها که با اصلاح الگوی مصرف غذا و شیوه زندگی قابل پیشگیری است نیاز به سرمایه گذاری و برنامه ریزی اصولی دارد.
در این راستا، تنظیم سیاست های کلان و برنامه های اجرایی در زمینه ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیه ای در سطوح ملی و استانی، اجرای مداخلات بین بخشی در زمینه افزایش دسترسی مردم به مواد غذایی، اجرای طرحهای اشتغال زایی، سواد آموزی بویژه برای زنان، تقویت برنامه های سلامت مادر و کودک از جمله تنظیم خانواده، تغذیه در دوران بارداری و شیردهی، ترویج تغذیه با شیر مادر، آموزش عملی مادران در زمینه تغذیه تکمیلی کودک، تغذیه کودک در دوران بیماری و نقاهت، رعایت تعادل و تنوع در برنامه غذایی روزانه، تاکید و تقویت پایش رشد کودکان، سالم سازی آب آشامیدنی، بهــــسازی محیط و بهداشتی کردن توالت ها، راه اندازی واحدهای مشاوره تغذیه در شبکه های بهداشتی درمانی به کمکهای غذایی و درمانی برای کودکان دچار سوء تغذیه با همکاری سایر بخش ها و......
ضروری است.
بیان مسئله: مطالعات مختلف تغذیه ای در سالیان گذشته نشان داده اند که سوء تغذیه در ابعاد مختلف در نقاط مختلف کشور وجود دارد.
بر این اساس مهمترین مشکلات تغذیه ای عبارتند از سوء تغذیه پروتئین – انرژی، کم خونی فقر آهن و کمبود آهن، اختلالات ناشی از کمبود ید، روی، کلسیم، ویتامین A کمبود B2 و ویتامین D.
بــــا توجـــه به گستردگی کشور و وجود 4 اقلیم متفاوت از 6 اقلیم موجود در دنیا به نظر می رسد که به منظور مبارزه قاطع با این مشکلات برنامه ریزی اساسی برای بدست آوردن الگوی صحیح مشکل و بدنبال آن پدید آوردن سیستم کارآ و هدفمند اجرایی ضروری بنظر می رسد.
سوء تغذیه پروتئین – انرژی (PEM) آخرین بررسی کشوری که در سال 1377 (بررسی ANIS ) توسط دفتر بهبود تغذیه جامعه در معاونت سلامت وزارت بهداشت انجام شده است حاکی از آن است که سوء تغذیه پروتئین انرژی یکی از مشکلات تغذیه ای شایع در کودکان زیر 5 سال کشور بشمار می رود (3).
کم وزنی: (Under Weight) بر اساس شاخص وزن برای سن، در 11 درصد کودکان زیر 5 سال کشور وجود دارد.
بالاترین میزان شیوع کم وزنی در استان سیستان و بلوچستان (8/15%) یعنی از هر 4 کودک یک نفر و پایین ترین مـــیزان شــــیوع مربوط به استان گلستان (4%) می باشد.
کم وزنی می تواند به علت کمبود دسترسی به غذا، ابتلا مکرر به بیماریها، انجام نشدن مراقبتهای بهداشتی ایجاد شود.
این مطالعه همچنین نشان داده است که شیوع کم وزنی در روستا (7/13%) به صورت معنی داری از شیوع کم وزنی در شهرها (6/9%) بیشتر است.
اما اختلاف معنی داری بین شیوع کم وزنی در دختران و پسران وجود ندارد (3).
کوتاه قدی تغذیه ای (Stunting): 4/15% کودکان زیر 5 سال کشور دچار