آیش بندی و تناوب زمین
کاشت مکرر یک محصول در یک قطعه زمین و کاشت مداوم زمین باعث تراکم عوامل نامساعد شده و ادامه زراعت را در آن زمین غیر ممکن می سازد.
اگر یک کشاورز، تنها یک محصول در مزرعه خود بکارد یا در یک قطعه زمین همیشه فقط یک نوع محصول تولید کند، نه تنها از کار و سرمایه خود حداکثر بازده را نخواهد داشت بلکه با مسائلی از قبیل نقصان تدریجی محصول، توسعه بیماریها و آفات، گسترس علفهای هرزو نقصان باروری خاک، نوسانات قیمت محصول در بازار و عوامل نامساعد محیطی روبرو خواهد گردید که در مدت کوتاهی مجموعه این عوامل موجب ورشکستگی او خواهد شد و برای دوری از این مشکلات بایستی تولید دو یا چند محصول را مورد توجه قرار داده و برای زراعت خود برنامه مدون داشته باشد.
تعاریف
1.
آیش بندی Fallowing : عبارت است از تقسیم زمین به قطعات حتی الامکان مساوی برای کشت محصولات مورد نظر.
2.
آیشFallow : عبارت است از ناکاشت گذاشتن زمین برای یک یا چند سال به خاطر کمبود امکانات یا آب ویا برای تقویت زمین.
3.
تناوبRotation :عبارت است از تسلسل کاشت گیاهان مختلف در یک قطعه زمین بر طبق نظم و ترتیب معین طی سالهای مختلف که به آن گراش زراعی نیز می گویند.
4.
دوره تناوب Rotation Period : عبارت است از زمان بین دو عبور یک کشت در هر قطعه از زمین که به آن طول یک تناوب نیز گفته می شود.یعنی تعداد کل سالهایی که در طول آن محصولات معین زمانی را اشغال می کنند و میتوان مجددا“ آن را شروع نمود.
آیش بندیFallowing
پس از مطالعه دقیق عوامل طبیعی و عوامل اقتصادی و مطالعه گیاهان مختلفی که کشت آنها در مزرعه مورد نظر امکان پذیر است، بالاخره گیاهانی را که باید کشت شوند انتخاب و سطح کشت هر یک از آنها را معلوم می نمایند، سپس قطعات مختلف مزرعه را بسته به نوع گیاهانی که عملیات کشاورزی مشابه دارند و موقع کشت آنها یک فصل است قسمت بندی می کنند و در هر قسمت زراعت های مشابه را می کارند، این عمل را آیش بندی (Fallowing) گویند.مثلا“ قسمتی از اراضی را برای کشت غلات پاییزه از قبیل گندم و جو که عملیات زراعی و فصل کشت مشابه دارند و قسمت دیگر را برای کشت گیاهان صیفی از قبیل چغندر قند و پنبه که فصل کشت آنها در بهاره و عملیات کشت و تهیه زمین آنها نیز مشابه است، اختصاص می دهند و ممکن است قسمتی از زمین را هم بدون کاشت بگذارند و چیزی در آن نکارند و این تقسیم اراضی را به شتوی کاری، صیفی کاری و نکاشت گذاردن را آیش بندی سه قسمتی می نامند.
حال اگر علاوه بر این سه قسمت،قسمتی نیزیونجه یا شبدرکاری نمایند، آیش بندی چهار قسمتی خواهد بود.
بنابراین آیش بندی عبارت است از قسمت بندی اراضی به قطعاتی که از لحاظ عملیات کشاورزی و فصل کشت گیاهانی که در آن می کارند مشابه باشند.
آیش Fallow
زمینی را آیش می گویند که برای یک یا چند فصل زراعی کشت نگردد.آیش یکی از روشهای متداول در تمام مناطق نیمه خشک جهان است و در ایران نیز به مقدار وسیعی معمول می باشد.در مناطقی که رابطه نزولات آسمانی و تبخیر و تعرق طوری است که باران کافی برای تولید همه ساله محصول وجود ندارد، آیش ضروری است.
با اینکه آیش گذاردن زمین باعث افزایش هزینه واحد زراعی می گردد ولی در بیشتر موارد این افزایش هزینه با اضافه عملکرد جبران میگردد.
اهداف آیش
1.
بهبود حاصل خیزی خاک.
ذخیره رطوبت در خاک.
کنترل علفهای هرز.
کنترل فرسایش خاک.
5.
کنترل آفات و بیماریها.
6.
به دست آوردن فرصت لازم برای تهیه زمین.
(منبع 4 )
هدف از آیش تابستانه
سیستمی از مدیریت رطوبت که به طور گسترده ای در مناطق نیمه خشک دنیا استفاده میشود شامل آیش تابستانه است.
آیش تابستانه باعث می شود تولید محصولات زراعی به مناطق خشک دنیا هم توسعه یابد.
هدف از آن ذخیره رطوبت خاک به منظور جبران بارندگی سالانه است که به زحمت برای کاشت سودمند محصولات بر اساس سالانه کافی است.
عملیات سنتی آیش تابستانه شامل آیش زمین بدون کشت برای تمام فصل رویشی است ولی چنانچه نیاز باشد خاک کولتیواتور زده میشود یا با علف کش برای ممانعت از رشد علفهای هرز و تعرق آنها سمپاشی می شوند.
بدین ترتیب مدت زمانی که ذخایر آب و خاک برای محصول بعدی مجدداً جبران می شود، افزایش می یابد.
کارائی حفاظت آب در آیش تابستانه آیش تابستانه را نمی توان به عنوان یک روش کارآمد برای حفاظت آب در نظر گرفت زیرا حدود 50% بارندگی تابستانه بر روی خاک بدون پوشش از طریق تبخیر و حدود 30 تا 35% از طریق نفوذ عمقی به پایینتر از منطقه ریشه دهی گیاه زراعی تلف می شود و فقط 15 تا 25% در بخش دو متری خاک برای استفاده بوسیله گیاه زراعی بعدی باقی می ماند.
درصد واقعی بارندگی ذخیره شده به تیپ خاک، مقدار بارندگی و سرعت تبخیر بستگی دارد، به طوری که دنی (1982) اظهار داشته کارایی آن از 3 تا 24% فرق دارد.آیش تابستانه به طور وسیعی در تولید ارقام زمستانه و بهاره استفاده می شود.
در جنوب دشتهای وسیع ایالات متحده گندم زمستانه به صورت متناوب با آیش تابستانه زمانی عملی است که کل بارندگی سالانه کمتر از 55 تا 60 سانتی متر باشد.
در مرکز دشتهای وسیع گندم بهاره در تناوب جایگزین گندم زمستانه می شود، زیرا مرگ تابستانه گیاهان زراعی مشکل آفرین است و آیش تابستانه در بارندگی سالانه 45 تا 50 سانتی متر به کار می رود و در شمال دشتهای وسیع در 35 تا 40 سانتی متر، باران سالانه از آیش استفاده می شود.
(منبع 5 ) جدول شماره یک آیش طی سالهای مختلف (منبع 1 ) تناوب زراعی چنانچه زارعی فقط به تولید یک محصول در مزرعه خود بپردازد و یا همیشه یک محصول را درقطعه زمین بکارد، نه تنها حداکثر بازده را از کار و عوامل تولید در دراز مدت به دست نمی آورد، بلکه با مسائلی از قبیل نقصان تدریجی عملکرد طی سالهای متوالی، توسعه علفهای هرز، آفات و بیماریهای گیاهی، فرسایش و نقصان باروری خاک، عدم بهره گیری از عوامل تولید مانند آب آبیاری، نیروی کار و ماشین آلات در بخشی از سال و در نتیجه به هدر رفتن سرمایه، نوسانات قیمت محصول دربازار و عوامل نامساعد محیطی پیش بینی نشده روبرو می گردد.
مجموعه این عوامل موجب شکست سیستم تولید در کوتاه مدت یا دراز مدت خواهد شد.
زارع می بایستی برای پرهیز از این مشکلات تولید، دو یا چند محصول را در مزرعه خود مورد توجه قرار دهد، از کاشت مداوم یک محصول در یک قطعه زمین خودداری نماید و اصول تناوب زراعی را رعایت کند.
توالی زمان کاشت محصولات مختلف را در یک قطعه زمین با ترتیب ثابت تناوب (Rotation ) زراعی می گویند.
تناوب زراعی مطلوب آنست که باعث افزایش عملکرد محصولات مورد کاشت ( نسبت به کاشت مستمر آنها در یک قطعه زمین ) گشته، سبب حفاظت آب خاک شده و بازده کار و سرمایه را افزایش دهد.
در جهت نیل به این هدف پاره ای اصول اساسی به شرح زیر در انتخاب گیاهان زراعی پیوسته باید مراعات گردد : گیاهان زراعی برای تناوب طوری باید انتخاب شوند که قدرت جذب عناصر غذایی، آب و همچنین عمق نفوذ سیستم های ریشه ای آنها مشابه نباشند.
از انتخاب گیاهانی که بیماریهای مشترک دارند، اجتناب گردد.
گیاهانی باید انتخاب شوند که از نظر جذب عناصر غذایی و رطوبت و ترشحات سمی اثرات سوئی بر روی گیاهان بعدی نداشته باشد.
گیاهان مورد استفاده در سیستم تناوبی طوری باید انتخاب شوند که در مواقع مشابه سال به حداکثر آب و نیروی کارگری نیاز نداشته باشد.
جدول صفحه بعد تغییر مکانی کشت محصولات را در یک مزرعه طی سالهای 1369 تا 1375 به عنوان مثال نشان می دهد.
جدول شماره دو تناوب مورد استفاده به صورت یونجه ( 4 سال )، سیب زمینی و گندم می باشد.دیده می شود که هر قطعه طی شش سال ( طول دوره تناوب ) زیر کاشت کلیه محصولات قرار می گیرد.
همچنین مکان استقرار محصولات در شروع سیکل بعدی ( سال 1375) مشابه شروع سیکل قبلی ( 1369) می باشد.
به این طریق محصول کشف شده و به دنبال آن عملیات انجام شده در یک قطعه طی یک سال بر عوامل تولید و عملکرد محصول بعدی تاثیر می گذارد.
( منبع 1 ) مزایای تناوب زراعی صحیح یک تناوب زراعی که به حفظ حاصلخیزی و باروری خاک کمک می کند، در صورتیکه به طور صحیح برنامه ریزی شده باشد نسبت به یک کشت تک محصولی یا زراعت های پیاپی تصادفی دارای مزایای زیادی می باشد که منافع حاصل از آن عبارتند از : افزایش محصول : یک طرح تناوب خوب در طولانی مدت به جای تخلیه کردن مواد غذایی و حاصل خیزی خاک آن را نگهداری نموده و بهبود می بخشد و با تداوم حاصل خیزی خاک باعث افزایش محصول می گردد.
ذخیره مواد آلی خاک و افزایش آن :زمانی که پوشش پر تراکمی از لگوم یا گیاهان دیگر در تناوب قرار گیرند، مقدار زیادی از بقایای گیاهی با شخم به زیر خاک رفته و مواد آلی خاک حفظ و افزایش می یابند.
زیرا در اصل تقریبا“ همه مواد آلی خاک از گیاهان به دست می آیند.
مواد آلی خاکهای جنگلی از پوسیدن برگها، ریشه ها،درختهاو درختچه ها، اندوخته می گردد.
علف های هرز، کاه و کلش و سایر بخشهای گیاهی که برداشت نمی شوند و محصولاتی که به عنوان کود سبز زیر خاک می روند منابع عمده مواد آلی در اراضی کشاورزی هستند.
البته مقدار ذخیره آنها در خاک به شرایط آب و هوایی و نوع استفاده از زمین بستگی دارد.
در مناطق حاره و نیمه حاره که درجه حرارت بالا و طول فصل رشد زیاد است در عین حال که مقدار زیادی، مواد آلی تولید می شود، خاکها مقدار نسبتا“ کمی مواد آلی دارند زیرا که به دلیل سرعت تجزیه و طولانی بودن زمان پوسیدن آنهاست.
در مناطقی که دوره رشد کوتاه و درجه حرارت کم است، هر سال گیاهان کمی تولید می شوند ولی تجزیه در این مناطق کند و زمان مناسب برای پوسیدن مواد در هر سال کوتاه است، در نتیجه مقدار زیاد تری مواد آلی در خاک ذخیره می شود.همچنین عملیات زراعی و تهویه، خاک فعالیت باکتریها را افزایش داده و این افزایش به حدی است که نسبت به سرعت پوسیدن مواد آلی بیش از مقدار افزوده شده به خاک می شود.یا وقتی زمین بدون پوشش رها می شود مقدار زیادی از مواد غذایی حاصل از پوسیدن مواد آلی توسط فرسایش و آبشویی به هدر می رود.
جلوگیری از تجمع آفات، علفهای هرز و بیماریهای خاکزی : هر چند تناوب علف های هرز و بیماری ها را به طور کلی کنترل نمی کند ولی در کم کردن شیوع آنها تا حد زیادی تاثیر دارد و مزرعه ای که هر ساله برای کشت یک محصول مورد استفاده قرار می گیرد.
اغلب شدیدا“ به علفهای هرز معینی آلوده می شود.
بعضی از آفات و بیماریها فقط به گونه ای معین یا گروه محدودی از گیاهان حمله می کند و با تکرار کشت هر ساله یک گیاه معین این آفات از سالی به سال دیگر زنده می مانند و سرانجام این آفات تا حدی افزایش می یابند که کشت محصول مقرون به صرفه نخواهد بود.
کنترل فرسایش خاک : مواد آلی پوسیده شده یعنی هوموس، در خصوصیات فیزیکی خاک تاثیر مهم تری که دارد، بهبود ساختمان خاک است که ظرفیت جذب و حفظ رطوبت در خاک را افزایش می دهد و به این ترتیب آبشویی و فرسایش مواد غذایی با ارزش در خاک کاهش می یابد و با کشت محصولات حفظ کننده خاک در تناوب می توان تقریبا“ به طور کلی از هدر رفتن این مواد جلوگیری کرد.
تضمین توازن برنامه کار در طول سال : در تناوب صحیح کار مزرعه به طور یکنواخت تری توزیع می شود.
استفاده کارآمد تر از نیروی کار یکی از مهمترین موارد در کشاورزی امروزی است.
زمانی که در مزرعه ای یک محصول یا چند محصول مشابه کشت می شوند نیروی کار مورد نیاز به خصوص در روزهای آماده کردن زمین، موقع کاشت یا زمان برداشت زیاد است و در باقیمانده فصل رشد این نیاز کم است.
بنابراین در دوره هایی به کارگر اضافی نیاز خواهد بود و در دوره هایی کار کافی و موثر برای کارگران در مزرعه وجود ندارد.
بر این اساس یک تناوب خوب باید طوری طراحی شود که محصولات مختلفی را شامل گردد تا کار یکنواخت تقسیم شده و احتیاج به استخدام کارگر اضافی نباشد.
کاهش خطرات و تثبیت درآمد: خطرات زیادی