خانواده پاراگونیمیده
پاراگونیموس وسترمانی/Paragonimus westermani
کربرت ، 1878 / Kerbert , 1878 و براون 1899 Broun , 1899 /
اسامی مترادف
درسال1878 توسط کربرت دیستوماوسترمانی / Distoma westermani (Distoma westermanii ) و در سال 1880 توسط کوبولددیستومارینگری / D.ringeri cobbold نامیده شد.
بیماری و اسامی عمومی
پاراگونیمیازیس یا پاراگونیموزیس / Paragonimiasis or Paragonimosis
پولموناری دیستوماتوزیس / Pulmonary distomatosis ، عفونت فلوک های ریه شرقی.
اسامی محلی
پا یارد بی می نی پود / Pa _ yard bai _mai nai Pod در تایلند .
توزیع جغرافیایی
پاراگونیموس وسترمانی به طور گسترده در حوزه ی چکیانگ / Chekiang ، در چین ،کره ،لائوس ، فیلیپین ،تایوان و تایلند و در مناطق کوچک تر هند ،اندونزی ، ژاپن ،مالزی و ویتنام همراه با دو حوزه در روسیه و لهستان توزیع شده است .
اگرچه حداقل چهارده گونه ی دیگر که از انسان ها گزارش شده اند،وجوددارد.بیشترین برآوردی که صورت گرفته ، 21 میلیون نفر در 39 کشور از سراسر دنیا دچار پاراگونیموس وسترمانی هستند و 195 میلیون نفر در معرض خطر می باشند .
موقعیت در میزبان
کرمهای بالغ به طورطبیعی درکیست های ریوی یافته می شوند و معمولاً جفت هستند .
مرفولوژی
یک پاراگونیموس زنده فلوک گوشتاو و ستبری به اندازه ی 84×168 میلی متر به رنگ قرمز متمایل به قهوه ای یا تگنومنتی ساده یا همراه با خارهای دندانه دار می باشد .
بادکش شکمی درست در قسمت پیشین وسط بدن و اندازه ی آن تقریباًبه اندازه ی بادکش دهانی است .
بیضه ها تقریباً کنار هم در قسمت خلفی قرار دارند .
کیسه ی دفعی بزرگ معمولاً در برش عرضی کرم مشهود است (شکل 18 و Plate4 ) .
تخم،زرد متمایل به قهوه ای وبیضی است و پوسته ی آن ضخیم شده ،اندازه ی آن 6050 ×11080 میکرومتر است و یک دریچه ی نسبتاً پهنی دارد به طوری که خیلی کوچک به نظر می رسد و زمان دفع از کرم فاقد جنین است (شکل 123) .
نقشه ی 3
نقشه ی 3- توزیع گونه های پاراگونیموس و اپیس تورکیس فلینئوس
چرخه ی زندگی
تخم ها معمولاً بلعیده شده و از طریق مدفوع منتشر می شوند ، ولی امکان دارد که از طریق خلط هم دفع شوند .
آنها برای تکامل بیشتر می بایست به آب برسند .
بعد از 3 هفته میراسیدیوم ها داخل آب از تخم خارج می شوند
( در دمای اپتیوم 27 درجه سانتی گراد)و به حلزون های آب شیرین نفوذ می کنند .
این حلزون ها جنس های دریچه داری هستند که مهمترینشانسمی سولکوسپیرا /Semi sulcospira (سمی سولکوسپیرالیبرتینا / S.libertina یک گونه ی میزبان واسط در چین ، ژاپن ، تایوان و کره است) .
گونه های مهم دیگر سمی سولکوسپیرا آمورنزیس /S.
amurensis،تیاراگرانیفرا / Thiara granifera وانکوملانیا نوزوفورا / Oncomelania nosophora می باشند (به شکل 1 نگاه کنید ) .
میراسیدیوم های درون حلزون به اسپروسیست و به دنبال آن دو نسل ردی تکامل می یابند و در نهایت در حدود 3 ماه سرکری بادم بسیار کوتاه به وجود می آورند .
سرکرها از حلزون خارج می شوند و داخل آب شنا می کنند .آنها داخل آب فقط 48-24 ساعت می توانند زنده بمانند .
اگرسرکرهاخرچنگ های آب شیرین Crabs))،اساساًنوع اریوچیر / Eriocheir و mitten crab?
در آسیا و همچنین پوتامون / Potamon (شکل 19 ) و سیزارما / Sesarma یا خرچنگ آب شیرینCrayfish ( آستاکوس / Astacus ) را پیدا کنند ،به آن نفوذ کرده و درون آبشش ها یا عضلات به شکل متاسرکر( به اندازه ی 500-250 میکرومتر ) آنکسیته می شوند .
سخت پوستان آب شیرین نیز می توانند به وسیله ی خوردن سرکرهای کیسته نشده داخل آب یا حتی خوردن حلزون آلوده به سرکر ،آلوده شوند.
میزبان های واسط سخت پوست به عنوان غذا توسط انسان خورده می شوند .
اگر این سخت پوستان به شکل خام خورده شوند ،متاسرکرها در دئودنوم خارج می شوند و کرم های جوان به دیواره ی روده نفوذ می کنند و طی 6 ساعت از دیواره ی شکم عبور می کنند .
شکل 18
شکل18 – برش ریه (از یک پلنگ)همراه با کیست های واجد جفت کرم های پاراگونیموس .
به کیسه ی دفعی بزرگ در هر فلوک توجه کنید .
شکل 19
شکل 19 – پوتامون /Potamon ، یک خرچنگ Crab)) میزبان واسط دوم پاراگونیموس در آسیا.
طی 6 روز فلوک های نابالغ از دیافراگم به طرف فضای پلور نقب می زنند و طی 20-15 روز وارد کپسول ریه
می شوند .
تخم های اولیه70-60 روز بعدازآلودگی ازبدن خارج می شوند.
گرچه پاراگونیموس هرمافرودیت است ،برای بارور شدن لازم است که دو کرم کنار یکدیگر قرار گیرند( شکل 19و Plate 4)، درست است که فرم دیپلوئید پاراگونیموس وسترمانی شایع است، وقتی امکان انجام بکرزایی / Parthenogenesis وجود داشته باشد، فرم تریپلوئید هم وجود دارد؛ بعد از آن، کرم های بالغ، بزرگ تر و پاتوژن تر هستند و تخم ها از نظر اندازه و شکل متفاوتند ( به Blair .,1999 نگاه کنید ).
کرم های بالغ به مدت20 سال می توانند زنده بمانند،اما معمولاً بعد از حدود 6 سال می میرند .
تظاهرات کلینیکی
همزمان با فاز مهاجرت هیچ نشانه ی مشخصی وجود ندارد.
علائم اولیه معمولاً با سرفه خشک و گاهی پس از پاره شدن کیست ها با خلط خونرنگ همراه است .درد در ناحیه ی سینه می تواند شدید شود و اگر آلودگی سنگین باشد، بعضی مواقع افزایش اختلال تنفسی و التهاب برونش وجود دارد.
همانند مبتلایان به توبرکلوزیس افراد زیادی با خلط خونی تشخیص داده می شوند.
پاراگونیمیازیس مغزی ممکن است به حملات صرع همراه با سردرد ، اختلال بینایی و نشانه های مننژیت منجر شود .
پاتوژنز آسیب های ریوی.همان طورکه فلوک ها در ریه ها رشد می کنند ، سبب واکنش التهابی شده و با کیستی احاطه می شوند که احتمالاً به دنبال فیبروز ناشی ازنرم شدن بافت به وجود آمده است .اما همان طور که معمولادیواره ی کیست با اپیتلیوم استوانه ای پوشانده می شود،احتمال دارد،در بیشتر موارد،نشانگر دیواره ی متسع شده ی برونش ها باشد .
کپسول به خاطر پلاسماسلها ، ائورینوفیلها ، ماکروفاژها و فیبروبلاستها ، کلاژنه و ادماتوز است .
بعد از 90 روز قطرکیست متاسرکری در حدود 1 سانتی متر است و با یک مایع نسبتاًقهوه ای رنگ محتوی تخم پرمی شود.وقتی یک کیست می ترکد یا روزنه ای به طرف برونش باز می کند، برونکوینومونی ممکن است ایجاد شود .
تخم ها اغلب در بافت ریه نمایان می شوندو باعث پسودوتوبرکل هایی شبیه به پسودوتوبرکل های حاصل از شیستوزوماها ، همراه با انفیلتراسیون ائوزینوفیل ها و لنفوسیتها و متعاقب آن سلول های غول آسا و فیبرو- بلاست ها می شوند .
آسیب های خارج ریه بعضی مواقع در بیشتر قسمت های بدن به ویژه در اندام های داخل شکم یابافت های مخاطی کرم های بالغ مشاهده می شوند.
در این قسمت ها کرم ها ندرتاً بارور می شوند و احتمالاً از لاروهایی که مسیر خودشان راگم کرده اند،به وجود آمده اند.
این مسأله به وسیله ی گونه های پاراگونیموسی که در انسان سازگاری کمتری دارند نسبت به پاراگونیموس وسترمانی بیشتر اتفاق می افتد.
گرفتاری های جدی بیشتر، متعاقب حضور فلوک ها در مغز به وجود می آید (شکل20).
در نواحی با اندمیستیه بالا (مثلاً بیش از 5000 در آنوم ؟Annum کره ی جنوبی ) ، این مسأله ممکن است رایج باشد .
کرم های یافته شده در شکل 20 شکل 20 – رادیوگراف سریک دختر با نوع؟
/ Soap bubble کلیسینیکاسیون اطراف کیست های واجد پاراگونیموس بالغ در لوب های پس سری.
مغز معمولاً دارای تخم هستند و شباهتی به کرم های مشاهده شده در دیگر قسمت های خارج از ریه ندارند .
عقیده بر این است که آنها از کیست های ریوی پاره شده ی بافت های نرمی که سیاهرگ ها رادربر گرفتند به طرف اسکلت سرcranum/ مهاجرت می کنند .
فلوک ها باعث نکروز محتوای محیطی مغز شده و در نهایت درون کپسول جای می گیرند .
آن ها با گرانولوماهای اطراف تخم های آزاد شده ی درون دیواره ی فیبروزی کیست همراه شده اند.
وقتی یک فلوک می میرد , فضای ضایعه باترکیبات چرکی پر می شود.ضایعات ، ممکن است در کورتکس مغز ،مخچه،گره های قاعده ای/ basal ganglia و لایه ی درونی بصل النخاع / medula oblongata ایجاد شوند .
پاراگونیمیازیس مغزی براحتی می تواند با بیماری مغزی که به وسیله ی کرم های دیگر،همچون شیستوزوما ژاپونیکوم ، گناتوستوما اسپینی ژروم / Gnathostoma spinigerum و پارااسترونژیلوس کانتوننزیس /Parastrongylus cantonensis یا لارو اکینوکوکوس گرانولوزوس / Echinococcos granulosus و تیناسولیوم / Taenia solium ، به وجود آمده اند،اشتباه شود .
به همان ترتیب با عفونت های ویروسی یا باکتریال و تومورهای مغزی قابل اشتباه است .
هنگام آلودگی سطح IgE غیر اختصاصی بالا میرود و سطح IgG4 بخاطر مسدود شدن ایمنوپاتوژنیسیته ی مربوط به IgE خیلی بالاست .
احتمالاً به وسیله ی انداختن لایه ی کالیکس خارجی که بر روی تگنومنت قرار دارد،از مکانیزم های فرار ایمنی استفاده می کنند.
تشخیص تشخیص کلینیکی .
سرفه همراه با خلط قهوه ای رنگ وجود دارد، اما از طرف دیگر سطح خوب سلامتی اغلب نشانگر عفونت خفیف فرد در منطقه اندمیک است .
ویژگی های نودولار یا ضایعه های حلقوی به وسیله ی اشعه ی X یا توموگرافی به کمک کامپیوتر (سی تی اسکن ) / Computer assisted tomograghy (ct)scan توسط فرد ماهر می تواندشناسایی شود،اما بیماری اغلب با توبرکلوزیس اشتباه می شود .
تشخیص پارازیتولوژیکی.یک روش مشخص تشخیصی ، یافتن تخم های با ویژگی های خاص در خلط یا مدفوع است آنچنانکه لازم است ازتخم های اچیلوربینیا ( قسمت جلوتر را ملاحظه کنید ) تفکیک شود .
تکنیک های مختلفی برای جداسازی تخم ها از مدفوع مورد نیاز است (صفحه ی 258 را ملاحظه کنید ) چرا که در عفونت های مزمن ممکن است تعداد تخم های دفع شده بسیار کم باشد؛ سانتریفوگاسیون با سدیم 2% روشی است که می تواند مورد استفاده قرار گیرد .
تشخیص ایمنولوژیکی.
سال هاست که تست های داخل جلدی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته اند و در تفکیک پاراگونیمیازیس از توبرکلوزیس سودمند می باشند .
اما بسیار غیر اختصاصی هستند و سال ها پس از بهبود یا مرگ انگل پایداری دارند .
در 20 سال اخیر در زمینه ی تست های الایزا، تلاش های زیادی صورت گرفته است .
تعدادی از آن ها با استفاده از آنتی ژن خالص انجام شده است ، اما اخیراً بیشتر آنتی ژن های دفعی ترشحی اختصاصی ( احتمالاً سیسته ئین پروتئاز ) و آزمون هایی به منظور بررسی آنتی ژن انگل با استفاده از آنتی بادی های منوکلونال ،حساسیت و اختصاصیت را افزایش داده اند(Ikeda , 1998;Blair et al .,1999) .آزمون های دات الایزا با استفاده از آنتی ژن های خشک شده ای که روی پلیت های نیترو سلولزی نقطه گذاری شده اند نیز مورداستفاده قرار می گیرند .
تکنیک های ایمنولوژیکی قادر هستند گونه های پاراگونیموس به ویژه پراگونیموس هتروترموس /P.Heterotremus و پاراگونیموس وسترمانی را ازیکدیگر تفکیک کنند ( Dekumyoy et al ., 1998) درمان در چند سال اخیر داروی پرازیکوانتل وقتی به صورت 25 میلی گرم در کیلو گرم سه بار در روز به مدت سه روز بعد از غذا تجویز شده درمان را متحول کرده است .
عوارض جانبی جزئی و کوتاه مدت هستند .
در افریقا و امریکای جنوبی مصرف 5 میلی گرم در کیلو گرم تریکابندازول به صورت روزانه و به مدت سه روز در افرادی که نسبت به درمان با پرازیکوانتل مقاومت نشان می دهند ، می تواند مؤثر باشد .
از زمان پیدایش درمان دارویی ، عمل جراحی که بالاجباردر موارد مغزی ضرورت پیدا می کند ، از زمان پیدایش درمان دارویی موثر،ندرتاً مورد استفاده قرار می گیرد،مگردرعفونت های جلدی،که فلوک ها به راحتی می توانند انتقال یابند.
اپیدمیولوژی پاراگونیمیازیس هم از طریق خرچنگ های crab و crayfish خام و هم ترشی آن ها می تواندایجادشود .
در فیلیپین یک خوراک که کیناگانگ /Kinagang نامیده شده از خرچنگ تهیه می شود و در حومه ی چکیانگ چین خرچنگ های ( گونه های پوتامون) بعد از این که در شراب برنج خیسانده می شوند به شکل زنده و به نام خرچنگ مست /drunken crabs خورده می شوند.
عموماً در ژاپن خرچنگ ها ( معمولاً اریوچیر /Eriocheir ) به صورت کاملاً پخته خورده می شوند .
اما متاسرکرها ، چاقوها ،دست ها و تخته خردکردن گوشت را در زمان تهیه ی غذا آلوده می کنند و بنابراین به طور تصادفی با سالاد سبزیجات منتقل می شوند .
عصاره ی له شده ی خرچنگ به عنوان درمان سرخک در کره مورد استفاده قرار می گیرد و طی این کار بچه های کوچک آلوده می شوند.
در ژاپن به نظر می رسد خوک وحشی ، مرغ و