مفهوم زنجیره تامین به کامپیوتری شدن عملکردهایش که در طول 50 سال گذشته متحول شده است وابسته است.
اکثر عملکردهای زنجیره تامین به لحاظ تاریخی با عملکردهای کاغذی که ممکن است بسیار ناکارآمد باشند مدیریت شدند.
بنابراین با شروع استفاده از کامپیوتر در تجارت مردم خواستار اتوماتیک شدن روندهای زنجیره تامین شدهاند.
اولین برنامههای نرم افزاری که در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 تهیه شدند تنها بخشهای کوچکی اززنجیره تامینرا پشتیبانی میکردند.
مثالهای این مورد سیستمهای مدیریت موجودی، برنامه ریزی و صدور صورت حساب هستند.
نرم افزار پشتیبان، نرم افزار مدیریت زنجیره تامین نام گرفت.
اهداف استفاده از این نرم افزار کاهش هزینهها، تسریع پردازش و کاهش خطاها بودند.
این کاربردها در حوزههای عملیاتی و مستقل از هم شکل گرفتند و با گذشت زمان پیچیدهتر شدهاند.
حوزههایی که بیش از همه مورد توجه قرار گرفتند سیستمهای پردازش تبادلات و روندهای پشتیبان تصمیمات مثل بهینه سازی علم مدیریت و فرمولهای مالی تصمیم گیری هستند.
در مدت کوتاهی مشخص شد که روابطی بین بعضی از عملکردهای زنجیره تامین وجود دارد.
یکی از این روابط بینبرنامه ریزی تولید ومدیریت موجودی و برنامههای خرید دیده شد.
در اوایل دهه 60 مدل برنامه ریزی نیازمندیهای مواد (MRP) طراحی شد.
این مدل، تولید، خرید و مدیریت موجودی تولیدات مربوط به هم را درهم ادغام میکند.
در این میان مشخص شد که پشتیبانی کامپیوتری میتواند استفاده از این مدل را که ممکن است به بروز کردن روزانه نیاز داشته باشد بهتر کند.
این ضرورت باعث شد بستههای نرم افزاری برنامه ریزی نیازمندیهای مواد وارد بازار شوند.
در حالیکه هنوز هم بستههای نرم افزاری برنامه ریزی نیازمندیهای مواد در بسیاری از موارد با کمک به پایین آوردن سطح موجودی و کارآمدتر کردن بخشهای زنجیره تامین مفید هستند، در موارد بسیار دیگری شکست خوردند.
یکی از دلایل عمده این شکست اینتصور است که عملکردهای برنامهریزی خرید موجودی در ارتباط نزدیکی با منابع مالی و نیروی کار که در بستههای نرم افزاری برنامه ریزی نیازمندیهای مواد وجود نداشتند هستند.
این تصور به یک روش شناسی پیشرفته برنامه ریزی نیازمندیهای مواد بنام برنامه ریزی منابع ساخت (MRPII) که نیازمندیهای نیروی کار و برنامه ریزی مالی را به برنامه ریزی نیازمندیهای مواد اضافه میکند انجامید.
درطول این تحول سیستمهای اطلاعاتی عملیاتی بیشتر درهم ادغام شدند.
این تحولات تا پیدایش مفهوم برنامهریزی منابع سرمایهای (ERP) که پردازش تبادلات و دیگر فعالیتهای روزانه را در همه حوزههای عملیاتی شرکت درهم ادغام میکند ادامه یافت.
در آغاز مفهوم برنامه ریزی منابع شرکت همه تبادلات روزانه یک شرکت شامل تامین کنندگان و مشتریان داخلی پوشش داد.
اما بعد تامین کنندگان و مشتریان خارج از شرکت را در آنچه بهعنوان نرمافزار گسترده برنامهریزی منابع سرمایهای شناخته میشود پوششداد.
در یک نمونه برنامهریزی منابع سرمایهای باچندین واحد یکپارچه در همه حوزههای عملیاتی است.
گام بعدی دراین تحول که از اوخر دهه 60 آغاز شدهاست وارد کردن نرم افزار هوش تجاری و دیگر نرم افزارهای کاربردی در آن است.
در اوایل قرن 21، این روند ادغام همه صنایع و اجتماعات تجاری عمومی را دربرمیگیرد.
این تحول در سیستمهای یکپارچه در شکل 2-8 نمایش داده شده است.
توجه داشتهباشید که دراین تحولچندین جنبهبا ادغام روبرو شدهاند.
(اکثر حوزههای عملیاتی، ادغامپردازش تبادلاتو پشتیبانتصمیم، وارد کردنشرکای تجاری).
بنابراین پیشاز توصیف ضروریات نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای و مدیریت زنجیره تامین بهتر است به تحلیل دلایل ادغام نرم افزار و فعالیتها بپردازیم.
ادغام سیستمها
ایجاد یک شرکت قرنبیست و یکمی با تکنولوژی کامپیوتر قرنبیست ویکم که عملکرد گراست بدرستیقابل انجام نیست.
سیستمهایعملیاتی ممکن است به بخشهای مختلف اجازهبرقراری ارتباط به یک زبان را ندهند.
بدتر از همه اینکه اطلاعات فروشهای مهم، موجودی وتولید اغلبباید بطور دستی و هر زمان فردیکه عضور یک بخش مشخصی نیست و به اطلاعات خاص مرتبط با آن بخش مشخص نیاز دارد در سیستمهای کامپیوتری جداگانه وارد شود.
در اکثر موارد کارمندان به اطلاعات مورد نیازشان دسترسی پیدا نمیکنند یا اینکه خیلی دیر به اطلاعات دست مییابند.
سند و (Sandoe) و دیگران مزایای عمده ادغام سیستمها را به ترتیب اهمیت بصورت زیر مطرح کردهاند:
مزایای ملموس: کاهش موجودی، کاهش کارکنان، بهبود بازدهی، بهبود مدیریت سفارش، بهبود چرخه نزدیکی مالی، کاهش هزینههای تکنولوژی اطلاعات، کاهش هزینههای تدارک، بهبود مدیریت منابع نقدی، افزایش درآمد و سود، کاهش هزینههای حمل و نقل، کاهش نیاز به تعمیر و نگهداری و بهبود تحویل به موقع.
مزایای ملموس: کاهش موجودی، کاهش کارکنان، بهبود بازدهی، بهبود مدیریت سفارش، بهبود چرخه نزدیکی مالی، کاهش هزینههای تکنولوژی اطلاعات، کاهش هزینههای تدارک، بهبود مدیریت منابع نقدی، افزایش درآمد و سود، کاهش هزینههای حمل و نقل، کاهش نیاز به تعمیر و نگهداری و بهبود تحویل به موقع.
مزایای ناملموس: قابلیت دیدن اطلاعات، روندهای جدید یا پیشرفت روندهای قدیمی، پاسخگوییبه مشتری، استانداردسازی، انعطافپذیری، جهانی شدن و کارکرد تجاری.
توجه داشته باشید که اکثر مزایای ملموس و ناملموس ذکر شده ارتباط مستقیمی با مدیریت بهبود یافته زنجیره تامین دارند.
ادغامروابط موجود درزنجیره تامینبا نیازبه کارآمدتر کردن عملکردها برای برآورده کردن تقاضایمشتریان در حوزههای تولید، هزینهسرویس، کیفیت، تحویل، تکنولوژی ومدت چرخه که با رقابت روز افزون جهانی بوجود آمدند تسهیل شده است.
بنابراین، اشکال جدید روابط سازمانی و انقلاب اطلاعاتی بویژه اینترنت و تجارت الکترونیک، مدیریت زنجیره تامین را مورد توجه خاص مدیریت قرار داده است و به همین دلیل مدیریت در سطوح بالا هم آماده سرمایه گذاری در سخت افزار مورد نیاز برای ادغام سیستمها است.
انواع ادغام: از زنجیره تامین تا زنجیره ارزش 2 نوع ادغام درسیستمها وجوددارد: داخلی وخارجی.
ادغامداخلی به ادغام برنامههای کاربردی با هم یا ادغام برنامههای کاربردی و پایگاههای دادههای درون شرکت اطلاق میشود.
برای مثال ممکن کنترل موجودی با سیستم سفارش دهی و یا یک مجموعهبرنامه مدیریت ارتباط با مشتری با پایگاههای دادههای مشتریان ادغام شود.
ادغام خارجی به ادغام برنامههیا کاربردی و یا پایگاههای دادهها بین شرکای تجاری اطلاق میشود.
یکی از مثالهای این نوع از ادغام، ادغام بروشورهای تامین کنندگان با سیستمتهیه و تدارک الکترونیکی خریداران است.
ادغام خارجی در سیستمهای (B2B) تجاری- تجاری و مدیریت روابط شرکتی (PRM) ضرور است.
یکی از مشخصترین ادغامهایخارجی ایجاد ارتباط بین بخشهای زنجیره تامین و یا مرتبط کردن اطلاعاتی است که بین این بخشها در جریان است.
نوع دیگر ادغام، ادغام زنجیره ارزش است.
همواره تصور بر اینست که زنجیره تامین در رابطه با خرید، حمل و نقل، انبار داری و تدارکات است.
زنجیره ارزش ادغام شده مفهومی فراگیرتر است.
این زنجیره روندی است که با آن شرکتهای چند گانه در یک مجرای توزیع مشترک با هم برنامه ریزی میکنند، آنرا اجرا میکنند و جریان کالا، خدمات و اطلاعات کل زنجیره را به شیوهای که درک مشتری از ارزش را افزایش میدهد مدیریت میکنند.
این روند کارکرد زنجیره را با ایجاد برتری رقابتی برای همه سهامداران در آن زنجیره ارزش تقویت میکند.
از آنجائیکه زنجیره تامین اساسا توصیفیاز جریانها وفعالیتها است، زنجیره ارزش نشان دهنده همکاری صورت گرفته توسط بخشها و فعالیتهای مختلف برای رضایت مشتریان است.
شیوه دیگری برای تعریف ادغام زنجیره ارزش بعنوان یک روند همکاری که همه فعالیتهای داخلی و خارجی مرتبط با ارزش قابل درک بیشتر برای مشتری نهایی را بهینه میکند است.
یک زنجیره تامینوقتی کارهای زیررا انجام میدهند به یک زنجیره ارزش ادغام شده تبدیل میشوند: زنجیره را از تامین کنندگان فرعی به مشتریان گسترش میدهد.
عملکردهای بخشهی فرعی ادارات را با گردانندگان ادارات ادغام میکند.
(شکل 3-8) با تمرکز روی ایجاد تقاضا و خدمات به مشتریان و نیز برآورده کردن تقاضا و تدارکات فوق العاده مشتری مدار میشود.
بدنبال بهینه سازی ارزش افزوده بوسیله اطلاعات و خدمات و گسترش امکانات است.
بطور مبتکرانهای توسطاعضای زنجیرهو برایرقابت بعنوان یک شرکت گسترده از طریق ایجاد و افزایش ارزشی که مشتریان درک میکنند با استفاده از همکاری میان شرکتی طراحی میشود.
همکاری در زنجیره تامین درحال حاضر تعداد کمی از شرکتهای بزرگ در مشارکت برای بازسازی زنجیرههای تامین و ارزش موفق هستند برای گزارشی خاص از مشارکت زنجیره تامین به ASCT سال 2000 که در آن اینچنین همکاریهایی، شبکههای تجارت مشارکتی یا تجارت مشارکتی خوانده میشوند.
نمونهدیگر مشارکت زنجیرهتامین که به ادغام سیستمی نیاز دارد، سیستمهای توسعه تولید است که امکان کار با شبکه داخلی شرکت را میدهد، مشخصات محصول را استخراج میکند و تصاویر و ویدئوهای یک روند تولید را مشاهده میکند.
راه حل مرسوم برای مشکلات ادغام در شرکتهای بزرگ، استفاده از برنامههای کاربردی یکپارچه در برنامه ریزی منابع سرمایهای است.
برنامه ریزی منابع سرمایهای (ERP) یکی از موفقترین ابزار مدیریت زنجیره عرضه، برنامه ریزی منابع سرمایهای است.
سیستمهای برنامهریزی منابعسرمایهای هم اکنون در هزاران شرکت بزرگو متوسط در سطح جهان استفاده میشوند.
برخی از سیستمهای برنامه ریزی منابع سرمایهای نتایج ناگهانی را بوجود میآورند.
برنامه ریزی منابع سرمایهای چیست؟
چالشجدیدی که با پیچیدهتر شدنمحاسبات شرکت مشتری/ خدمتدهنده پیش میآید اینست که چطور همه روندهای عمده تجاری با یک نرم افزار کنترل میشوند.
این راه حل یکپارچه نرم افزاری بنام برنامه ریزی منابع سرمایهای (ERP) یا سیستمهای شرکتی، روندی برای برنامه ریزی و مدیریت همه منابع شرکت و کاربرد آنها است.
این نرم افزار شامل مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی که عملکردهای روزمره پشتیبانی ازسیستمها مثلمدیریت مالی، مدیریتموجودی و برنامه ریزی را برای کمک به شرکتهای در کنترل مشاغلی مثل تامین سفارشات بصورت خودکار درمیآورند.
برای مثال در یک سیستم برنامه ریزی منابع سرمایهای یک واحد برای کنترل هزینه، مدیریت مبالغ دریافتی و پرداختی، داراییهای ثابت و خزانه داری وجود دارد.
برنامه ریزیمنابع سرمایهای مزایایی ازافزایش بازدهیتا کیفیت مطلوب، بازدهی و سوددهی دارد.
اصطلاح برنامه ریزی منابع سرمایهای اصطلاحی گمراه کننده است چون این نرم افزار به برنامه ریزی یا منابع نمیپردازد.
هدف عمده نرم افزارهای برنامه ریزی منابع سرمایهای، ادغامهمه بخشهاو عملکردهای یک شرکت دریک سیستم کامپیوتری است که میتواند همه نیازهای شرکت را تامین کند.
برای مثال راه پیشرفته سفارش امکان دسترسیسریع به موجودی، اطلاعات تولید، سابقه اعتباری مشتری و اطلاعات از پیش سفارش داده شده فراهم میشود.
قابل دسترس بودن اطلاعات بازدهی و رضایت مشتری را افزایش میدهد و در نتیجه آمار فروش را تا 20٪ بالا میبرد و موجودی را 30٪ کاهش میدهد و بنابراین باعث بالا رفتن بازدهی میشود.
تجارتهایی که میخواهند از این نرم افزار استفاده کنند میتوانند خودشان یک سیستم یکپارچه را با استفاده از بستههای عملیاتی موجود یا برنامه نویسی سیستمهای خود فردتوسط اودرست کنند.
گزینه دیگر استفاده از نرم افزار یکپارچه برنامه ریزی منابع سرمایهای است.
نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای SAPR/3 است.
راه دیگر، اجاره سیستمها از تهیه کنندگان سرویس برنامه کاربردی است.
مزیت عمده این راه اینست که حتی یک شرکت کوچک هم میتواند از این نرم افزار بهره ببرد چون کاربران میتوانند تنها واحدهایی را که نیاز دارند اجاره کنند نه اینکه کل بسته نرم افزاری را بخرند.
هم اکنون بعضی از فروشندگان این نرم افزار تمایل به فروش واحدهای مرتبط با نیاز مشتریان را دارند.
نسل اول برنامه ریزی منابع سرمایهای یک نرمافزار برنامهریزی سرمایهاییک واسطهبرای مدیریتهمه فعالیتهای روزمرهای است که در بخش تولید، از وارد کردن سفارشات فروش تا بارگیری سفارشات و خدمات پس از فروش به مشتریان انجام میشود.
سیستمهای برنامه ریزی منابع سرمایهای در اواخر دهه 90 در زنجیره تامین به تامین کنندگان و مشتریان هم بسط داده شدند.
این سیستمها قابلیت اتحاد کارکردی را برای تبادل با مشتریان و برای مدیریت روابط با تامین کنندگان و فروشندگان با متمرکز شدن روی بعد خارجی شرکت دارند.
شرکتهای بزرگبا ادغامچند صدبرنامه کاربردی با استفاده از نرم افزار برنامه ریزی منابع شرکت توانستهاند میلیونها دیلار پس انداز کنند و رضایت مشتریان را افزایش دهند.
برای مثال شرکت Exxon Mobil (اکسن موبیل)، 300 سیستم اطلاعاتی مخلتف را با اجرای SAP تنها در عملکردهای پتروشیمی آمریکایش ادغام کرد.
نرم افزار برنامهریزی منابع سرمایهای به روندهای تجاری نظم و سازماندهی میدهد و احتمال هم ترازی تکنولوژی اطلاعات و اهداف تجاری را بیشتر میکند.
چنین تغییری به باز مهندسیروند تجاری(BPR)مربوط میشود وبا اجرایباز مهندسی یکشرکت میتواند همه نقاط مبهم تجارتش را روشن کند.
با اینحال، نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای برای اجرا بسیار پیچیده است؛ شرکتهایی که خواهان تغییر روندهای تجاری برای تطابق با فرمت این نرم افزار هستند وبرخی از شرکتها تنها بهبعضی از واحدهای این نرم افزار نیاز دارند مجبورند تمام این بسته نرم افزاری را خریداری کنند.
به همین دلایل، نرم افزار برنامه ریزی منابع سرمایهای مورد توجه همه نیست.
برای مثال کالدول واستین (Caldwell and stein) درسال 1998 اعلام داشتند که شرکت صنایعاستیل انیلند درصدد است سیستم نرم افزاری برنامهریزی منابع سرمایهای خود را (شامل 7 میلیون خط کد) بنویسد که از 27 برنامه کاربردی یکپارچه پشتیبانی میکند.
بعضی از شرکتها هم مثل استارباک تصمیم گرفتند از شیوه «بهترین نوع» استفاده کنند و برنامه ریزی منابع سرمایهای خود را با قطعات آماده از چندین فروشنده بسازند.
همانطور که قبلا هم اشاره شد اجاره واحدی تکی از ASP ها به تخفیف این مشکل کمک میکند.
نرمافزار برنامهریزی منابع سرمایهای ازهر طریقی که بوجودآید نقش مهم در متمرکز کردن تولید کنندگان روی روندهای تجاری دارد و بنابراین تغییرات در روند تجاری شرکت را تسهیل میکند.
با اتصال شرکتهای چند گانه و امکانات توزیع، راه حلهای نرم افزار برنامه