امام علی (ع) می فرماید: فرزندان خودتان را مجبور نکنید آداب زمان شما را رعایت کنند چرا که آنها در زمانی خلق شده اند غیر از زمانی که شما در آن خلق شده اید.
تعریف مهارت های زندگی
مهارت های زندگی عبارتند از مجموعه ای از توانایی هایی که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم میآورند این تواناییها فرد را قادر میسازند که مسئولیتهای نقش اجتماعی خود را بپذیرند و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواست ما انتظارات و مشکلات روزانه به ویژه و روابط بین فردی به شکل موثری روبه رو شوند.
انسان در تعاملات حیاتی خود با محیط اجتماعی واجد صفاتی خاص می شود مهم ترین تاثیراتی که محیط زندگی بر رفتار به جای می گذارد.
از طریق احساسات و عواطف است و همین هاست که به صورتی نگرشی آدمی را تحت تاثیر قرار می دهد و تغییراتی اساسی را رقم خواهند زد و نهایتا در این تعاملات است که آدمی تبحر را کسب می کند و پس از تکرار و تمرین رفتارها مهارت هایی را به وجود میآورد پژوهشگران معتقدند تعدادی از مهارتهای کسب شده پایهی فعالیتهای مربوط به ارتقاء بهداشت روان را سبب خواهد شد تاثیر مثبت مهارت ها در زندگی شخص را قادر خواهد ساخت تا دانش و نگرش و ارزش های وجودی خود را به توانایی های واقعی و دینی تبدیل می کند معمولا این اشخاص دارای رازداری و کنترل گفتار، انجام به موقع کارها قدرت تحمل سختی ها برنامه ریزی و کوشش در امور مفید و دوری از کار بی فایده تقویت خود پنداره و اتکاء به نفس هستند.
آموزش فرزندان با تولد یا حتی قبل از آن آغاز می شود و در سراسر زندگی ادامه دارد.
هر کودک پیش از مدرسه حداقل دارای شش تجربه زندگی است که در خانه-کوچه- محله- بازار- خیابان- پارک و ...
دارد.
با والدین خواهر- برادر- بستگان دور و نزدیک معاشرت کرده و زبان مادری خود را یاد گرفته و عادات و رسوم و نگرشهای خانوادگی را اخذ کرده و مراحل آغازین رشد جسمی و عاطفی و عقلانی را سپری می کند و سرانجام الگوی زندگی او پیش از ورود به مدرسه شکل می گیرد.
سیستم خانواده در گذشته کدخدایی بود که بار تعهدات ترتیبی فرزندان را برعهده داشت.
امروزه بچه ها در مساجد- معابد- کلیساها آموزش می بینند و بدون تماس با بزرگترها- با دنیای واقعی بیرون از منزل آشنا می شوند چشم انداز گسترده جمعیت بر روحیه تاثیر اجتناب ناپذیری دارد.
دیدن تابلوها- کالاها- اشیاء فریبنده پشت ویترین مغازه ها همه اثر تربیتی دارد سفر- تجربه های دیگران، تصادفات، پیشامدها، رنجها، شکستها،شادی ها – تنبیهات – تفریحات- مقاله- مجله – کتاب – نمایشگاه همه و همه می توانند به تنهایی علاوه بر داشتن آثار تربیت
ی
از طرف خانواده و یا خود شخص و فرزندان جزیی از مهارت های زندگی می باشد که توسط والدین آموزشی داده می شدند و یا این مهارت ها توسط فرزندان از بیرون از محیط خانواده می گیرند.
حاصل کار خانواده بر فرزندان به محیط بیرون بر می گردد که برونداد نامیده می شوند.
مثل کار تکمیل شده یک کارخانه یا دانشگاه یا افت تحصیلی و تولید اطلاعات و یا تکنولوژی جدید و ...
.
آنچه در نظریه تعامل گرایی در قلمرو جامعه شناسی اهمیت دارد که نظریه بر چسب زدن و نظریه مبادله است اگر به کودک مکررا گفته شود تو کودن هستی و پیشرفتی نمیکنی او ممکن است این برچسب را به عنوان وجهی از خود انگاری خویش پذیرفته و همان گونه رفتار کند.
فرزندان بسته به نظریه والدین خود خوب و بد رفتار می کنند نظریه مبادله بر این اساس استوار است که کنشهای متقابل افراد و گروهها در خانواده با دیگران فهم از محیط بیرون را تسهیل می کند و می تواند در آینده بر نوع زندگی و مهارتی که فرزند کسب می کند تاثیر خوشایند یا نا خوشایندی داشته باشد.
آنچه در نظریه تعامل گرایی در قلمرو جامعه شناسی اهمیت دارد که نظریه بر چسب زدن و نظریه مبادله است اگر به کودک مکررا گفته شود تو کودن هستی و پیشرفتی نمیکنی او ممکن است این برچسب را به عنوان وجهی از خود انگاری خویش پذیرفته و همان گونه رفتار کند.
فرزندان بسته به نظریه والدین خود خوب و بد رفتار می کنند نظریه مبادله بر این اساس استوار است که کنشهای متقابل افراد و گروهها در خانواده با دیگران فهم از محیط بیرون را تسهیل می کند و می تواند در آینده بر نوع زندگی و مهارتی که فرزند کسب می کند تاثیر خوشایند یا نا خوشایندی داشته باشد.
انسان ها در طول تاریخ ناگزیر به برقراری ارتباط بودند این روابط فقط در رابطه با روابط مثبت نیست و گاهی روابط غیر مطلوب و ناخواسته و منفی بین فرزندان و خانواده بوجود می آید و روابط خوب مظهر وجود و ارزشی بین انسانها می باشد که شکل و نوع آن عامل و حد تمایز انسان و سایر موجودات به شمار می آید قدرت برقراری ارتباط خوب بین اعضای خانواده و رفتار مطلوب و چگونگی ارتباط بین آنها از تمام دانش ها و مهارتهای او مهم تر و ارزشمندتر است( آرنولد جی تونی بی) برقراری این روابط عامل خوشبختی و موفقیت هر کسی در زندگی او می باشد رابطه پدر با فرزندان و رابطه یک راننده با مسافرانش- معلم با شاگردانش- که این امر در میزان موفقیت آنان تاثیر زیادی دارد از نظر ارزشی، اخلاقی، مذهبی، تعلق، به دیگران امنیت و مهم است رابطه والدین با فرزندان باید رابطه ای پویا، هدفدار دو جانبه باشد و بر اساس نیازها و شرایط طرفین و قابل استفاده و سودبخش باشد که سبب انحنای عاطفی- روحی- روانی و آرامش فرد می شود و میل به زندگی را در او چند برابر افزایشی می دهد که روحیهی خوب سبب مسئولیت پذیری و مشارکت و فعالیت ثمربخش فرد را در خانواده و جامعه سبب می شود.
والدین باید خصوصیات فردی فرزند خود را شناخته و خصوصیات خلقی و عاطفی و احساسی فرزندش را درک کند و بشناسد زمانی والدین موفق هستند که از اختلافات و تعارضات بین بچه ها کم کرده و سعی در همدلی و هماهنگی و تفاهم بین اعضای خانواده را فراهم آورند.
با بوجود آمدن محیطی آرام و بوجود آوردن علائق و اهداف مشترک سبب استحکام و دوام بین خانواده می شوند و با تشویق و تنبیه به موقع سبب رغبت و علاقمندی بیشتر بین اعضای خانواده می شوند.
جو و محیط انسانی- اعتماد و دوستی و ایجاد روابط سالم و بوجود آوردن محیط امن و اعتماد و نودوستی را بوجود آورند.
گاهی والدین علت شکست و عدم موفقیت فرزندان را به دیگران و زیردستان یا مدرسه و اقوام نسبت می دهند که این دقیقا به نوع رفتار والدین نسبت به فرزندان- بستگی دارد.
مدیریت صحیح والدین در خانواده سبب افزایش اثربخشی و بهترین شیوه کار و رفتار و استفاده از مواردی که برای فرزندان خوشایند باشد بسیار ضروری است.
برخی خانواده ها به میزان پول و درآمد و وضعیت اقتصادی توجه دارند و دقیقا فرزندان این مهارت را به مرور و در طول سال ها از خانواده می آموزند.
در حالی که بچه ها دارای درکی بالا و قوی با احساسات عاطفی می باشند که رفتار و اعمال والدین بدترین ضربه روحی و جسمی را برای فرزندان دارد.
اینها فرزندان را مانند ماشینی بی روح و متزلزل می سازند.
که سبب اعتراضات بچه ها، و درگیریهای گاهی شدید بین اعضا می شود.
فرزندان باید بتواند مهارت های زندگی را بر حسب موقعیت های مختلف و نظرات متفاوت مطرح و از ایده ها و عقاید و افکار بزرگتر ها که راه گشای آنان است استفاده کنند.
در حقوق اسلام به موضوع تربیت فرزندان یادگیری مهارت های زندگی- تربیت اخلاقی پرورش فکری و عقلی آنان توجه شده است و والدین موظفند که به اطفال و نوجوانان فراگیری شغل مناسب برای امرار معاش و رفع حوائج ضروری زندگی وادار و تشویق کنند و راه درست تحصیل علم را بیاموزند.
از پیامبر اکرم(ص) سوال شد که پدر و مادر در برابر فرزندان چه تکلیفی دارند؟
جواب فرمودند برای فرزند نام نیک انتخاب کنند او را درست تربیت کنند و به او شغل مناسب بیاموزند نگاهداری فرزندان هم حق است و هم تکلیف پس بهتر است والدین روش درست زندگی همراه با مهارت صحیح را به فرزندان بیاموزند.
در جهان امروز به رغم پیشرفت انسان در قلمرو علوم و فنون فتنه و آشوب از هر سو سر بر می آورد وآدمی ناگزیر است که برای باز شناسی حق و باطل و تربیت فرزندان گاهی به تحلیل و عملکرد گذشتگان و عبرت آموزی از سرگذشت آنان و بررسی درست مهارت های زندگی به فرزندان اقدام کند.
خانواده می تواند با رعایت عوامل عاطفی محیطی امن و دور از خشونت به وجود آورد و این سهم زیادی در رشد شخصیت فرزندان و یادگیری یک مهارت زندگی برای تربیت فرزندان در آینده موثر و مفید باشد.
کودکان تخیلات- ایده ها – افکار خود را با یادگرفتن روش های گوناگون و خاص خود بیان می کنند داستان می نویسند – نقاشی می کنند یک قطعه موسیقی می سازند، کاردستی درست می کنند.
مسئله حل می کنند و این مهارت های زندگی را فقط با حمایت خانواده می آموزند.
یکی از کارهایی که موجب رشد قوه خلاق بچه های می شود و این مهارت باید توسط والدین به فرزندان آموزش داده شود به طرق مختلف این است که بچه ها را تشویق کنیم تا به پدیده های پیرامون خود عمیق تر بنگرند و از هر موضوعی به سادگی رد نشوند والدین باید با دقت و حوصله درصد حل مشکلات و باز بینی اشتباهات فرزندان باشند و میل به دانستن را در بچه ها پرورش دهند و علائق بچه ها را بشناسند.
به بچه ها با مهارت و بسیار ظریف بیاموزند که برای حل یک مشکل و یا یک مسئله فقط یک راه حل وجود ندارد و باید به آنهان آموزش دهند که به دنبال راه های مختلف و جدید باشند پدر و مادر باید ذهن فرزندان خود را پرورش دهند به تجربیات فرزندان هر چند ناپخته و ناچیز باشد ارج بنهند و سعی کنند با تشویق و ایجاد اعتماد به نفس آنها را در وجود فرزندان خود تقویت کنند.
مهارت خانواده باید در ایجاد فرصت هایی برای آشنا شدن کودکان با سایر گروه های علمی و فرهنگی می باشد تا با محیط خارج از مدرسه هم آشنا شوند اگر بچه ها احساس کنند که مرتبا تحت مراقبت و نظارت هستند خلاقیت آنان کاهش می یابد و مهارتی را هم که آموخته اند به خاطر ترس یا نکوهش والدین بوده است که آینده د رانتظار مردان و زنانی است که از نظر جسمی سالم و از نظر روانی متعادل و مفید برای جامعه خود باشند مهارت هایی را که در طول عمر خود از والدین آموخته اند را با توجه به استعدادهای خود مورد توجه قرار دهند.
نوزاد انسانی در خانواده رشد و نمو می کند و رفتارهای اجتماعی و هنجارها و ارزش ها را می آموزد و یاد می گیرد که چگونه با دیگران تعامل برقرار کند بنابراین هویت انسانی و یادگیری مهارت های زندگی را در خانواده می آموزد .
آنچه ممکن است در خانواده ها نگران کننده باشد پدید آمدن دوگانگی میان فرهنگ خانواده و فرهنگ رسمی جامعه باشد که جلوه های رفتاری حاصل از این دوگانگی در بین فرزندان ممکن است به صورت تملق، چاپلوسی – نفاق و دورویی و رفتارهای دوگانه باشد که زمینه های تربیتی ناخوشایندی را بوجود می آورد.
عدم توانایی خانواده در امتناع و پاسخگویی به حسن کنجکاوی فرزندان ورود زودرس و تحمیلی نوجوانان و جوانان به دوران بزرگسالی توسط خانواده بیم سستی در روابط عاطفی میان والدین و فرزندان پس باید پدر و مادر سعی کنند تا قبل از رسیدن نوجوانان و جوانان برای ورود به جامعه آمادگی لازم برای یادگیری و تجارب مهارت های مختلف را به فرزندان بیاموزند.
اینها عوامل نگران کننده برای جامعه و بیشتر از آن برای خانواده است چون شخصیت فرزندان در خانواده شکل می گیرد و پس وارد مدرسه و جامعه می شوند.
خشم – اندوه- نفرت- پرخاش و ...
در صورتی که کنترل نشوند بهداشت روانی را به طور جدی تهدید می کنند کنار آمدن با این فشارهای روانی – نمونه ای از مهارت های زندگی به شمار می آید.
بی شک ساده زیستی- ترک تعلقات دنیوی دیانت خلوص، صداقت – شجاعت – قناعت- تبعیت ارزشی و مرام و سلوک و سیاق مولای متقیان علی(ع) می تواند بهترین الگو و مهارتی باشد که خانواده ها می تواند در دوران زندگی به فرزندان بیاموزند.
نیاز به احساس هویت و شناخت خود و فرزندان بالاترین نیاز