اسلام به عنوان دین کامل به ورزش جسم در جهت تمام و تکمیل کردن ابعاد وجودی انسان، اهمیت لازم را داده و بر جنبههای مختلف آن از جمله شخصیتسازی کودکان، اهمیت جسم، مسابقه و نام بردن و تاکید کردن بر برخی از ورزشها، سنگ تمام را گذاشته است.
شخصیت سازی کودکان:
اگر چه در علم روانشناسیِ شخصیت در زمان ما به نکات جالبی در ساختار انسان از جمله بازیهای کودکانه مطالبی گفته شده و با دقت به بررسی این قسمت مهم از زندگی آدمی پرداختهاند لیکن به لحاظ ساختار انسان مدار دین اسلام، از همان آغاز این موضوع مورد توجه قرار گرفته است.
در قرآن کریم میخوانیم: «ارسله معنا غدا یرتع ویلعب و انا له لحافظون»
« ای پدر[ فردا او را با ما به ]صحرا بفرست که در چمن و مراتع بگردد و بازی کند و البته ما از هر خطری او را محافظت میکنیم».
این گذر قرآن کریم بر امری طبیعی است که برادران یوسف از آن استفاده کردند و به پدر اصرار کردند که او را با خود به صحرا ببرند، در ضمن روایتی در آیین تربیت فرزندان، امام صادق علیه السلام نیز بر این امر تصریح میفرمایند: «طفل هفت سال بازی کند، هفت سال خواندن و نوشتن بیاموزد و هفت سال حلال و حرام را یاد بگیرد».
در امر تربیت توصیهی ائمهی معصومین (علیهم صلواه الله)، همراهی با کودکان در بازی با اوست:
امام المتقین حضرت علی علیه السلام میفرماید:
«رحمت خدا بر پدری که در راه نیکی و نیکوکاری به فرزند خود کمک کند، به او احسان نماید و چون کودکی، رفیق دوران کودکی وی باشد و او را عالِم و مؤدب بار آورد».
نگرش اسلام به مسابقات ورزشی:
مسابقه همواره از حس برتری جویی انسانها نشأت گرفته و این خود، نوعی پیشی گرفتن و جلو افتادن تلقی میشود اسلام که دینی است انسان ساز، به این امر توجه کامل دارد و از این حس طبیعی در جهت ارتقاء روحیهی الهی و معنوی، بهره برده است و آنان را به سوی انجام کارهای خیر دعوت و تشویق کرده است:
«ولکل وجهه هو مولیها فاستبقواالخیرات» «و هر کسی را راهی است به سوی حق پس در کارهای نیک از یکدیگر پیشی بگیرید».
یا در جای دیگر در اوصاف بندگان راستین خداوند میفرماید:
«اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون» «چنین بندگانی درسعادت و خیرات تعجیل میکنند و اینان هستند که در کارهای نیک سبقت میجویند».
مسابقات ورزشی و سیرهی پیامبر (ص)
با نگرش به زندگانی پیامبر (ص) به این نکته میرسیم که ایشان مسابقات را تأیید میفرمودند، امام صادق علیه السلام میفرمایند شخصی اعرابی به مدینه آمد و به پیامبر خدا (ص) پیشنهاد مسابقهی شترسواری کرد، پیامبر (ص) قبول فرمود، در این مسابقه، شتر پیامبر (ص)، از شتر اعرابی عقب ماند، پیامبر (ص) به اصحاب فرمود: شما این شتررابالا بردید و خداوند دوست داشت که او را پایین بیاورد.
کوهها برای کشتی نوح، گردن فرازی کردند و کوه جودی، تواضعش بیشتر از همه بود، به همین جهت، خداوند کشتی نوح را بر کوه جودی فرود آورد.
ائمهی ما نیز در این امر از پیامبر اسلام (ص) تبعیت داشتهاند، در تاریخ آمده است هشام بن عبدالملک از امام باقر علیه السلام خواست تا در مسابقهی تیراندازی شرکت کند (و قصد او تخفیف مقام امامت بود) امام علی علیه السلام نیز پذیرفتند:
امام (ع) کمان را برداشت و هدف را نشانه گرفت و دقیقا تیر را بر هدف زد، سپس تیر دیگری خواست و طوری نشانه روی کرد که دقیقا تیر دوم بر تیر اول سوار شد و به همین ترتیب تیر سوم را بر تیر دوم و تیر چهارم را بر تیر سوم....
در امر مسابقه در فقه ما نیز جواز بعضی ورزشها (برای مسابقه) اعلام شده است.
امام (ع) کمان را برداشت و هدف را نشانه گرفت و دقیقا تیر را بر هدف زد، سپس تیر دیگری خواست و طوری نشانه روی کرد که دقیقا تیر دوم بر تیر اول سوار شد و به همین ترتیب تیر سوم را بر تیر دوم و تیر چهارم را بر تیر سوم....
در امر مسابقه در فقه ما نیز جواز بعضی ورزشها (برای مسابقه) اعلام شده است.
ورزش های مورد تأکید در اسلام: با بررسی متون اسلامی روشن می شود که ورزشهایی چون تیراندازی، سوارکاری، شنا، شمشیرزنی، کشتی، مبارزه با نیزه و وزنه برداری، مورد تأکید اسلام قرار گرفتهاند و به لحاظ اهمیت آنها به طور گذرا به این متون میپردازیم: تیراندازی: ورزش تیراندازی با کمان یکی از پربهاترین ورزشها در نظر اسلام و متون دینی ماست؛ تا جائیکه در قرآن کریم نیز از آن نام برده شده است: «و ما رمیت إذا رمیت ولکن الله رمی» ([ای پیامبر] تو تیر نیانداختی بلکه خداوند تیر انداخت) پیامبر اسلام (ص) نیز در مورد این ورزش مهم می فرمایند: «احب اللهو إلی الله تعالی إجراء الخیل والرمی» «بهترین بازیها در پیشگاه خداوند تعالی اسب دوانی و تیراندازی است».
و یا در حدیث دیگری فرمودهاند: «همانا زمین بر شما گشوده میشود و دنیا شما را کفایت خواهد کرد پس هیچ یک از شما هنگامی که سرگرم تیراندازی است احساس عجز و سستی نکند.» اسب سواری: ورزش سوارکاری از جمله ورزشهایی است که در متون دینی ما اعم از قرآن و روایات در بارهی آن سخن به میان آمده است از نمونههای آن موارد زیر است: «و شما [ای مؤمنان] در مقام مبارزه با آنها خود را مهیا کنید و تا آن حد که میتوانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خود فراهم سازید».
و در حدیثی پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: «مسابقه به جز در اسب سواری، شتر سواری و تیراندازی جایز نمیباشد».
شنا: شنا نیز در زمرهی ورزشهایی است که بر یادگیری آن تاکید شده است تا جاییکه پیامبر اکرم (ص) آنرا جزء حقوق فرزندان نسبت به پدر قرار داده است و فرموده: «حقِ فرزند بر پدرش آن است که نوشتن، شنا کردن، تیرانداختن را به او بیاموزد و او را جز با غذایِ خوب و حلال تغذیه نکند».
کشتی: دیگر از ورزشهایی که در روایات در مورد آن سخن رفته ورزش کشتی است، در بحارالانوار، مرحوم مجلسی (ره) داستانی را در مورد کشتی گرفتن امام مجتبی و امام حسین (علیهماالسلام) آورده که عینا نقل مینمایم: امام صادق علیه السلام فرمود: «یکی ازشبها پیامبر اکرم (ص) همراه امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) وارد خانهی حضرت فاطمه (س) گردید، پیامبر اکرم (ص) به فرزندانش فرمود؛ برخیزید و با یکدیگر کشتی بگیرید، دو کودک برخاستند و به کشتی گرفتن مشغول شدند، حضرت فاطمه (س) که برای انجام کاری به خارج از منزل رفته بود، به خانه بازگشت و و صحنهی کشتی فرزندان را مشاهده نمود و شنید که پیامبر (ص) امام حسن (ع) را برای پیروزی در مسابقه تشویق می فرماید، پس حضرت زهرا (س) با تعجب گفت: آیا برای پیروزی، یکی از ایندو را تشویق میکنید؟!
آن هم تشویق فرزند بزرگتر برای مغلوب کردن فرزند کوچکتر!
پیامبر (ص) فرمود: دخترم آیا رضایت نداری به اینکه من فرزندم حسن (ع) را برای پیروزی بر فرزندم حسین (ع) تشویق کنم در حالی که دوستم جبرئیل امین نیز فرزندم حسین (ع) را برای پیروزی بر فرزندم حسن (ع) تشویق می نماید».
در ورزشها نیز مِلاک و ارزش، الهی شدن است و با اخلاق بودن لذا پیامبر (ص) در مورد ورزش کشتی فرمودند: « همانا کسی در کشتی پیروز است که هنگام غضب بر نفسش مسلط باشد».
به همین مقدار اکتفا میکنیم که اجمال و خلاصه ای است از بهایی که اسلام برای ورزشکاری قائل است.
نوشتار حاضر با این دیدگاه که ورزش در اسلام ارزشمند است و اهمیت به ترتیب بدنی مورد نظر میباشد مهیا گردیده ولی ذکر این نکته که هدفمندی کار را روشن مینماید لازم است که دیدگاه اسلام به ورزش نیز مانند هر مقوله و واقعیت دیگر انسان سعادتمند است، انسانی که مقرر شده درزمین و حیات دنیوی با ارزشهای اخلاقی جانشین خداوند سبحان گردد و در حیات جاوید در جوار رحمت الهی به سعادت و حیات پاک ابدی برسد.
به همین روی طی صفحات آینده به اخلاق ورزشی یک کماندار، آیین و آداب انسانی - الهی این ورزش مهم (در نظر اسلام) خواهیم پرداخت، امید این است که پرورش جسم و تعالی روح در خوانندگان و مخاطبان به خصوص ورزشکاران در این رشته موجب جلب رحمت واسعهی خداوندی گردد و همگان را به سعادت دنیا و آخرت برساند.
شاد و سلامت و سعادتمند باشید.
«گفتار چهاردهم - در آداب تیر و کمان در ادبیات کهن پارسی» برای حسن ختام این نوشتار مناسب دیدم که با رجوع به متون غنی پارسی چند کلامی در آداب کمانداری و تیر و کمان بازگو نمایم: نیک سهل است زنده بی جان کرد کشـته را بـاز زنده نتوان کرد شـرط عقل اسـت صبـر تـیر انداز که چو رفت از کمان نیاید باز کاشفی سبزواری در فصل پنجم از باب هفتم فتوت نامهی سلطانی در قبضهی کمان حرب (جنگ) چنین می نویسد: بدان که کمان داری علم شریف است و در او قواعد و ارکان بسیار بیان کردهاند و ما از جمله آنچه لایق این مختصر باشد بیاریم: اگر پرسند که کمان داری از که مانده؟
بگوی در این امت (مسلمانان) از سید الشهداء حمزه که پیوسته تیرانداختی و گفتهاند که حضرت رسالت (ص) تیرانداختهاند و در آن که آن حضرت کمان به دست گرفتهاند هیچ تردیدی نیست....
اگر پرسند که کماندار را اول چیزی که دربایست (شایسته) است چیست؟
بگوی استاد مشفق که اگر کسی را استاد نبود (به خود) در این کار نتوان شروع نمود و اگر نماید به هیچ جا نرسد و از او هیچ کار نیاید.
...
اگر پرسند که کمان به چه تمام شود؟
بگوی زه که کمان بی زه ناقص باشد.
اگر پرسند که روح کمان کدام است؟
بگوی زه برکمان به جای روح است در بدن.
اگر پرسند که غذای کمان چیست؟
بگوی آتش که چون در کمان کژی پیدا شود زود آن را به آتش راست کنند تا فاسد نگردد...
اگر پرسند که آینهی کماندار کدام است؟
بگوی نشانه که از اول کشیدن، کمان و پیوستن تیر تا آخر گشادن چشم را بر او باید دوخت و به جای دیگر مشغول نباید ساخت، این نکتهای چند بود از علم کمان داران ....
• اصول تیراندازی: 1-هواشناسی هنگام تیراندازی باید هوا نه گرم و نه سرد باشد و باران و برف و باد هم نباشد زیرا در این مواقع تیراندازی مناسب نیست و تیر خوب به نشان نمیتوان انداخت.
2-شیوه ی ایستادن باید تیرانداز چنان بایستد که پهلوی چپ با پای راست، برابر هدف باشد و کعب پای راست مقابل پاشنهی پای چپ و میان هر دو پای یک گام بیشتر فاصله نباشد و باید نوک یا سرپای چپ را به زمین سخت و محکم نگهدارد و پاشنه را کمی از زمین بلند کند و این در صورتی است که ایستاده بخواهد تیراندازی کند ولی اگر بخواهد نشسته تیر بیندازد، باید پای راست را خم کند و پای چپ را ستون نماید و برافرازد.
چنانکه فردوسی فرموده است: ستون کرد چپ را و خم کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست و اگر بخواهد از بالا به پایین (از فراز به نشیب) تیراندازد باید «مرفق» دست چپ را بر زانوی چپ تکیه دهد تا دست نلرزد.
3-شیوه قبضه گرفتن باید تیرانداز به قدری تمرین کند که در موقع کمان گرفتن کف دستش آبله نکند و انگشت ابهام وی زخم نشود و تا ول نزند و نلرزد و انگشتان به یکدیگر نپیچد و از یکدیگر باز نباشد.
هرکدام از این علتها (اشکالات) اگر ظاهر شود، تیراندازی درست انجام نخواهد شد...
4-دست درست داشتن: باید دست چپ که کمان را گرفته با ساعد راست باشد زیرا اگر بالا باشد تیربلند میافتد و اگر پایینتر باشد تیر به راست میخورد، توضیح آنکه تیرانداز باید «کباده» بسیار بکشد تا ستون فقرات قائم شود و بازوان نیرو گیرد و نلرزد، تا ستون قایم نشده اگر تیرانداز، تیراندازی کند عیبهای بسیار پدید آید.
5-مسافت دانستن: باید چشم تیرانداز «اندازه گیر» باشد که به مجرد نگاه کردن، حدس بزند که مابین او و هدف یا دشمن چه مقدار فاصله هست...
6-کمان کشیدن تیرانداز باید هنگام کمان کشیدن اندکی زانو را فراخ کند ولی کمر را خم نکند و نیز در وقت کمان کشیدن هم باید دم فرو بندد و تمام حواس خود را به زور تازه آورد تا به آن اندازه که باید کمان را کشید، کشیده شود و آن هشت قبضهی تیر است و نیز حد کشید کمان رسیدن زه و سوفار تیر است به گوش (و در صورت امکان رسانیدن) و پیکان به شست دست چپ که کمان را گرفته است.
چنانکه فردوسی گفته است: چو سو فارش آمد به پهنای