دانلود مقاله تفسیر برای حجاب

Word 171 KB 29082 30
مشخص نشده مشخص نشده الهیات - معارف اسلامی - اندیشه اسلامی
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه :

    هر پیامبری برای اثبات پیامبری خود معجزه یا معجزاتی داشته است.

    واژه «معجزه» به معنی: "ناتوان کننده" است.

    و به معجزات انبیاء به این خاطر معجزه اطلاق شده که "دیگران نمی توانسته اند مانند آن انجام بدهند و شکست می خورده اند.

    نوع معجزه یا معجزات هر پیامبری به شرایط دوران وی بستگی داشته است.

    مثلاً دوران حضرت صالح مردم کوه می تراشیده اند و در آن ساختمان می ساخته اند.

    به این خاطر معجزه وی  شکافتن کوه و درآوردن شترِ زنده از آن بوده است.

    دوران حضرت سلیمان عصر آهنگری و ریخته گری بوده است.

    به این خاطر یکی از معجزات حضرت سلیمان کار با آهن بوده است.

    وی آهن را بدون اینکه حرارت بدهد ذوب می کرده و بدون اینکه قالب ریزی کند اسباب و وسایل و قطعات ظریف و پیچیده می ساخته است (یعنی با دست آنها را شکل می داده است).

    موسی در دوران سحر زندگی می کرده است.

    و معجزات وی متناسب با کار ساحران بوده است.

    مثلاً چوب را اژدها می کرده یا از زمین چشمه جاری می کرده است.

    دوران حضرت عیسی عصر پزشکی بوده است.

    به این خاطر معجزات وی در کادر مسائل پزشکی بوده است.

    وی نابینا را با یک لمس بینا می کرده، و بیماری پیسی مادرزادی را با یک لمس شفا می داده، و مرده را زنده می کرده است.

    دوران حضرت محمد (که بعد از وی نیز شامل می شود) عصر علم و ادبیات بوده است.

    به این خاطر معجزه وی در زمینه علم و ادبیات بوده است.

    و اولین واژه ای که بر محمد نازل شده نیز واژه «اِقرأ» بوده است که فعل امر از قرائت است.

    قرائت در اصل بمعنی: "بترتیب چیدن و پیش رفتن" است.

    در معنی دوم خود از جمله بمعنی: "خواندن" بکار رفته است (که در خواندن حروف و واژه ها بترتیب چیده می شوند).

    و قرائت نیز بطور ضمنی و تلویحی و توضیحی به معنی: " آموختن، مطالعه کن، با سواد شدن"، و مفاهیمی از این قبیل بکار رفته است (چنانکه در زبان فارسی نیز چنین است.

    یعنی وقتی می خواهیم به کسی بگوئیم: با سواد شو، با فرهنگ شو، بیاموز، تحصیل کن، و مواردی از این قبیل، می گوئیم بخوان!).

    بنابر این اولین واژه ای که به محمد وحی شده نیز مربوط به علم و ادبیات بوده است.

     و "معجزه" بودن قرآن به این معنی است که کسی نمی تواند کتابی مانند آن بنویسد.

    یعنی علومی که در قرآن آمده ارتباطی به سواد خواندن و نوشتن داشتن یا نابغه بودنِ ندارد، که یک یا چند  نفر باسواد یا نابغه بتوانند بنشینند و مانند آن بنویسند،  بلکه علوم آن یا تلسکوپی است یا میکروسکوپی، یا برای رسیدن به آنها نیاز به فرستادن زیر دریائی دراعماق چند کیلومتری اقیانوسها است، یا نیاز به داشتن هواپیما و پرواز نمودن است، و یا سایر دستگاههای دیگرِ امروزی، و یا نیاز به داشتن انبوهی از اطلاعات علمی امروزی که غالباً با دستگاه و در آزمایشگاهها بدست آمده اند می باشد.

    البته کمی از علومی که در رده نظریه پردازیهای بشر است نیز در قرآن وجود دارد که برای تصحیح اندیشه های مسلمانان و دور کردن آنها از نظریه های نادرست آن روز بوده است.

    ولی باز هم گفته شدن آنها از طرف قرآن و از طرف انسان دقیقاً یکی نیست.

    مثلاً کسی که گفت زمین به دور خورشید می گردد بر این مبنی این حرف را زد که با تلسکوپ دید که سیاره زهره بدور خورشید می گردد نه بدور زمین.

    و یا کسی که گفت خشکی های زمین از هم جدا و دور شده بر این مبنی این نظر را داد که نقشه زمین را در دست داشت و دید که قاره ها تقریباً به هم منطبق هستند.

    ولی قرآن که در سوره زُمر گفته زمین حرکت می کند یا خشکی های زمین از هم دور برده شده، هیچ زمینه ای برای گفتن آن در 1400 سال پیش وجود نداشته است.

    به طور خلاصه ما در این تحقیق قصد داریم که به شما دوستان عزیز نشان دهیم که حرف هایی که در قرآن آمده است حقیقت دارد.

    و ما انسانها حال به این نتیجه رسیده ایم ، پس بیایید که به قرآن توجه کنیم .

    امیدوارم این تحقیق برای شما دوستان عزیز مفید باشد.

     

     

    نحل 80 و 81

    وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّن بُیُوتِکمْ سکَناً وَ جَعَلَ لَکم مِّن جُلُودِ الاَنْعَمِ بُیُوتاً تَستَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظعْنِکُمْ وَ یَوْمَ إِقَامَتِکمْ وَ مِنْ أَصوَافِهَا وَ أَوْبَارِهَا وَ أَشعَارِهَا أَثَثاً وَ مَتَعاً إِلى حِینٍ(80)

    وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَلاً وَ جَعَلَ لَکم مِّنَ الْجِبَالِ أَکنَناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سرَبِیلَ تَقِیکمُ الْحَرَّ وَ سرَبِیلَ تَقِیکم بَأْسکمْ کَذَلِک یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکمْ لَعَلَّکُمْ تُسلِمُونَ(81)

    اعراف 26-22

    فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشجَرَه َ بَدَت لهَُمَا سوْءَتهُمَا وَ طفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الجَْنَّه ِ وَ نَادَاهُمَا رَبهُمَا أَ لَمْ أَنهَکُمَا عَن تِلْکُمَا الشجَرَه ِ وَ أَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشیْطنَ لَکُمَا عَدُوُّ مُّبِینٌ(22)

    قَالا رَبَّنَا ظلَمْنَا أَنفُسنَا وَ إِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَسرِینَ(23)
    قَالَ اهْبِطوا بَعْضکمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ وَ لَکمْ فى الاَرْضِ مُستَقَرُّ وَ مَتَعٌ إِلى حِینٍ(24)
    قَالَ فِیهَا تحْیَوْنَ وَ فِیهَا تَمُوتُونَ وَ مِنهَا تخْرَجُونَ(25)

    یَبَنى ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمْ لِبَاساً یُوَرِى سوْءَتِکُمْ وَ رِیشاً وَ لِبَاس التَّقْوَى ذَلِک خَیرٌ ذَلِک مِنْ ءَایَتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ(26)

    بقره 233

    وَ الْوَلِدَت یُرْضِعْنَ أَوْلَدَهُنَّ حَوْلَینِ کامِلَینِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضاعَه َ وَ عَلى المَْوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسوَتهُنَّ بِالمَْعْرُوفِ لا تُکلَّف نَفْسٌ إِلا وُسعَهَا لا تُضارَّ وَلِدَه ُ بِوَلَدِهَا وَ لا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِک فَإِنْ أَرَادَا فِصالاً عَن تَرَاضٍ مِّنهُمَا وَ تَشاوُرٍ فَلا جُنَاحَ عَلَیهِمَا وَ إِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسترْضِعُوا أَوْلَدَکمْ فَلا جُنَاحَ عَلَیْکمْ إِذَا سلَّمْتُم مَّا ءَاتَیْتُم بِالمَْعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ(233)

     

    مائده 89

    لا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فى أَیْمَنِکُمْ وَ لَکِن یُؤَاخِذُکم بِمَا عَقَّدتُّمُ الاَیْمَنَ فَکَفَّرَتُهُ إِطعَامُ عَشرَه ِ مَسکِینَ مِنْ أَوْسطِ مَا تُطعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسوَتُهُمْ أَوْ تحْرِیرُ رَقَبَه ٍ فَمَن لَّمْ یجِدْ فَصِیَامُ ثَلَثَه ِ أَیَّامٍ ذَلِک کَفَّرَه ُ أَیْمَنِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظوا أَیْمَنَکُمْ کَذَلِک یُبَینُ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ لَعَلَّکمْ تَشکُرُونَ(89)

    نحل 14

    وَ هُوَ الَّذِى سخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکلُوا مِنْهُ لَحْماً طرِیًّا وَ تَستَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَه ً تَلْبَسونَهَا وَ تَرَى الْفُلْک مَوَاخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّکمْ تَشکُرُونَ(14)

    فاطر 12

    وَ مَا یَستَوِى الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سائغٌ شرَابُهُ وَ هَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَ مِن کلٍّ تَأْکلُونَ لَحْماً طرِیًّا وَ تَستَخْرِجُونَ حِلْیَه ً تَلْبَسونَهَا وَ تَرَى الْفُلْک فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشکُرُونَ(12)

    فرقان 50

    وَ لَقَدْ صرَّفْنَهُ بَیْنهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَأَبى أَکثرُ النَّاسِ إِلا کفُوراً(50)

     

    نبأ 10

    وَ جَعَلْنَا الَّیْلَ لِبَاساً(10)

    بقره 187

    أُحِلَّ لَکمْ لَیْلَه َ الصیَامِ الرَّفَث إِلى نِسائکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکمْ کُنتُمْ تخْتَانُونَ أَنفُسکمْ فَتَاب عَلَیْکُمْ وَ عَفَا عَنکُمْ فَالْئَنَ بَشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا مَا کتَب اللَّهُ لَکُمْ وَ کلُوا وَ اشرَبُوا حَتى یَتَبَینَ لَکُمُ الْخَیْط الاَبْیَض مِنَ الخَْیْطِ الاَسوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصیَامَ إِلى الَّیْلِ وَ لا تُبَشِرُوهُنَّ وَ أَنتُمْ عَکِفُونَ فى الْمَسجِدِ تِلْک حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهَا کَذَلِک یُبَینُ اللَّهُ ءَایَتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ(187)

     

    مزمل 10

    وَ اصبرْ عَلى مَا یَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلاً(10)

     

    مدثر 1

    یَأَیهَا الْمُدَّثِّرُ(1)

    کهف 31

    أُولَئک لهَُمْ جَنَّت عَدْنٍ تجْرِى مِن تحْتهِمُ الاَنهَرُ یحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَساوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ یَلْبَسونَ ثِیَاباً خُضراً مِّن سندُسٍ وَ إِستَبرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلى الاَرَائکِ نِعْمَ الثَّوَاب وَ حَسنَت مُرْتَفَقاً(31)

    حج 23

    إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنْهَرُ یحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَساوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤ اً وَ لِبَاسهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ(23)

    فاطر33

    جَنَّت عَدْنٍ یَدْخُلُونهَا یحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَساوِرَ مِن ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤ اً وَ لِبَاسهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ(33)

     دخان 53

    یَلْبَسونَ مِن سندُسٍ وَ إِستَبرَقٍ مُّتَقَبِلِینَ(53)

    رحمن 54

    مُتَّکِئِینَ عَلى فُرُشِ بَطائنهَا مِنْ إِستَبرَقٍ وَ جَنى الْجَنَّتَینِ دَانٍ(54)

    حج 19 :

    هَذَانِ خَصمَانِ اخْتَصمُوا فى رَبهِمْ فَالَّذِینَ کفَرُوا قُطعَت لهَُمْ ثِیَابٌ مِّن نَّارٍ یُصب مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الحَْمِیمُ(19)

     

    ابراهیم 50

    سرَابِیلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَ تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ(50)

    نحل 80 و 81

    در مفردات گفته : ((بیت )) به معنى ماوراى آدمى در شب است ، چون وقتى مى گویند فلانى در فلانجا بیتوته کرد معنایش اینست که یک شب در آنجا اقامت کرد، همچنانکه در باره روز مى گویند ((ظل بالنهار)) آنگاه گاهى به مسکن هم بیت مى گویند و جمع آن ، هم ((ابیات )) آمده و هم ((بیوت))، لیکن بیوت بیشتر در خانه ها و ابیات بیشتر در شعر استعمال مى شود.

    و نیز (راغب ) گفته کلمه بیت ، هم به خانه هاى سنگى اطلاق مى شود، هم گلى ، هم پشمى ، و هم کرکى ، این بود مقدار حاجت ما از گفتار او.
    و کلمه سکن به معناى هر چیزى است که انسان به وسیله آن سکونت یابد، و کلمه ((ظعن )) به معناى کوچ کردن و بر خلاف اقامت است و کلمه ((صوف )) پشم گوسفند را مى گویند، و کلمه ((وبر)) پشم شتر را، همچنانکه موى انسان را ((شعر)) و نیز پشم بز را هم شعر مى گویند، و ((اثاث )) به معناى متاع بسیار خانه است زیرا به یک قطعه از متاع خانه اثاث گفته نمى شود، در مجمع البیان مى گوید اثاث جمعى است که واحد ندارد همچنانکه متاع نیز چنین است و متاع از اثاث عمومى تر است زیرا مطلق حوائج زندگى را هر چند مربوط به خانه نباشد متاع مى گویند.
    و اینکه فرمود: ((و الله جعل لکم من بیوتکم سکنا)) معنایش این است که خدا بعضى از بیوت شما را براى شما مایه سکونت قرار داد که در آن ساکن شوید زیرا بعضى از بیوت قابل سکونت نیست مانند انبار هیزم ، ((و جعل لکم من جلود الانعام بیوتا )) یعنى از بعضى پوستها که همان پوست دباغى شده است براى شما خانه هایى قرار داد - که مقصود از آن قبه و خیمه است

    خانه هایى که : ((تستخفونها)) یعنى سبکش مى شمارید و براى نقل و انتقالهاى خود اختصاصش مى دهید در: ((یوم ظعنکم )) روز کوچ کردنتان و ((یوم اقامتکم )) در روز اقامتتان که سفرى ندارید.
    و اینکه فرمود: ((و من اصوافها و اوبارها و اشعارها)) عطف است بر ((من جلودها)) و تقدیرش ((جعل لکم من اصوافها)) : خدا قرار داد براى شما از پشمهاى آنها یعنى گوسفندان و ((اوبارها)) یعنى مال شتران و ((اشعارها)) یعنى مال بزها ((اثاثا)) اثاثى که در خانه هایتان بکار ببرید و ((متاعا)) و متاعى که از آن بهره مند شوید ((الى حین )) البته این بهره مندى تا مدتى است محدود، بعضى گفته اند: این قید مدت محدود اشاره است به اینکه همه این نعمتها فانى و از بین رفتنى است ، پس عاقل نباید به خاطر اینها نعیم آخرت را از دست بدهد.

    این دو ظرف ، یعنى ظرف ((لکم )) و ظرف ((مما خلق )) متعلقند به ((جعل )) و تعلیق ظلال بر ما خلق براى این است که خود ظلال (سایه ها) امرى عدمى است و قابل خلق نیست ، مگر به تبع غیر خودش ، و در عین اینکه خودش عدمى است همین وجود تبعیش خود یکى از نعمتهاى بزرگى است که خداى تعالى بر انسان و سایر حیوانات و حتى نباتات انعام کرده ، بطورى که نعمت بودن آن و استفاده انسان و حیوان و نبات از آن کمتر از استفاده اش از نور نیست ، زیرا اگر سایه نبود، یعنى سایه شب سایه درختان و سایه نباتها، و دائما نور و روشنى بود یک جاندار در روى زمین زنده نبود.
    (( و جعل لکم من الجبال اکنانا)) : کلمه ((کن )) به معناى چیزى است که با آن چیز دیگرى پوشیده شود حتى پیراهن هم براى کسى که آن راپوشد کن است و مقصود از ((کن )) کوهها و غارها و دخمه هاى آن است .

    ((و جعل لکم سرابیل تقیکم الحر)) - مقصود از ((سرابیل ))، پیراهنى است که شما را از گرما حفظ کند.
    وجه اینکه درباره سرابیل فرمود: ((شما را از گرما نگه مى دارد)) و حفظ از سرما راذکر نکرد
    در مجمع البیان گفته : اگر فرمود: شما را از گرما حفظ کند و نفرمود: از سرما، براى این بود که هر چیزى که آدمى را از گرما حفظ کند از سرما هم حفظ مى کند و اگر خصوص گرما را ذکر کرد با اینکه همان چیز آدمى را از سرما بیشتر حفظ مى کند براى این بود که مخاطبین به این خطاب اهالى گرمسیر حجاز بودند که احتیاجشان به حفظ از گرما بیشتر از چیزى بود که از سرما حفظشان کند.

    (به نقل از عطاء)
    آنگاه صاحب مجمع اضافه کرده است که عرب از دو چیز که ملازم

کلمات کلیدی: تفسیر حجاب - حجاب

تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود مقاله تفسیر برای حجاب, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود مقاله تفسیر برای حجاب, پروژه دانشجویی درباره دانلود مقاله تفسیر برای حجاب

پوشیدگی زن یک پیشگیری معقول از بروز مفاسد است. فلسفه حجاب فلسفه حجاب از مسائل مهمی است که آگاهی از آن می تواند یکی از پایه های تحقق فرهنگ پوشش اسلامی گردد و به آن عمق و معنا بخشد. زیرا به این سئوال مهم بانوان که «چرا باید باحجاب باشیم» پاسخ می دهد. پوشش دینی از فلسفه های متعددی برخوردار است که به طور مستقل مورد بررسی قرار می گیرند. الف- ارزش والای زن زن از دیدگاه اسلام ...

حجاب‌ نمادی‌ از جنگ‌ تمدن‌ها چندی‌ است‌ که‌ مسئله‌ی‌ حجاب‌ زنان‌ مسلمان‌ در غرب‌ محل‌ چالش‌ دو تمدن‌اسلام‌ و غرب‌ شده‌ است‌. اخیراً در چند کشور اروپایی‌ حجاب‌ را در مدارس‌ یا ادارات‌ دولتی‌ ممنوع‌ کرده‌اند و با انتشار صدها مقاله‌ در جراید غربی‌ به‌ شدت‌حجاب‌ را مورد تاخت‌ و تاز قرار داده‌اند. مسئله‌ی‌ حجاب‌ برای‌ اوّلین‌ بار نیست‌ که‌ صحنه‌ی‌ هماوردی‌ تمدن‌ غرب‌ وتمدن‌ اسلامی‌ ...

پیشینه حجاب «یا بنى آدم قد انزلنا علیکم لباسا یوارى سَوْاتکم و ریشا و لباس التقوى ذلک خیر ذلک من آیات اللّه‏ لعلکم یذکرون.»(1) بررسى تاریخ زندگى بشر به دو طریق ممکن است : 1- گذشته انسان را از جهت مادّى یعنى سیر تکاملى انسان رااز حیث چگونگى تولید و صنعت مطالعه کنیم 2- گذشته انسان را از جهت رشد معنوى ، یعنى عروج و هبوط انسان‏ها در مسیر کسب صفات متعالى ، از آغاز خلقت تاکنون در پرتو ...

مقدمه حجاب وپوشش برای بانوان بویژه حجاب برتر وتوجه به تحریم عفاف وحراست آن درزن از اصیل ترین سنگرزنان واز مهمترین وسودمند ترین قانون الزامی آفرینش برای آنها درجامعه است ، به عبارت روشنتر ،حجاب وپوشش ،سنگر سعادت وپیروزی ورستگاری زنان وجامعه است،که اگراین سنگر آسیب ببیند ویافرو ریزد ،عوامل سعادت ،پاکزیستی وشرافت آنها فرو می ریزد. لزوم پوشیدگی زن دربرابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم ...

حجاب‌ نمادی‌ از جنگ‌ تمدن‌ ها چندی‌ است‌ که‌ مسئله‌ی‌ حجاب‌ زنان‌ مسلمان‌ در غرب‌ محل‌ چالش‌ دو تمدن‌اسلام‌ و غرب‌ شده‌ است‌. اخیراً در چند کشور اروپایی‌ حجاب‌ را در مدارس‌ یا ادارات‌ دولتی‌ ممنوع‌ کرده‌اند و با انتشار صدها مقاله‌ در جراید غربی‌ به‌ شدت‌حجاب‌ را مورد تاخت‌ و تاز قرار داده‌اند. مسئله‌ی‌ حجاب‌ برای‌ اوّلین‌ بار نیست‌ که‌ صحنه‌ی‌ هماوردی‌ تمدن‌ غرب‌ وتمدن‌ اسلامی‌ ...

مقدمه تفسیر چیست؟ تفسیر در لغت به معنای برگرفتن نقاب از چهره است. مگو تو آن که نور و کلام مبین است نقابی بر چهره دارد که از آن برگیریم؟ نه، نقابی قرآن ندارد این ما هستیم که باید نقاب از چهره جان برگیریم و پرده از دیده عقل و هوش خود کنار زنیم تا مفاهیم قرآن را دریابیم و روح آن را دریابیم. از سوی دیگر قرآن تنها یک چهره ندارد، یک چهره عمومی دارد که برای همه گشاده است، و نور مبین ...

مقدمه: قرآن کریم هر چند دریاى ژرفى است که کسى را یاراى دستیابى به عمق آن نیست ولى سفره گسترده الهى است که هر کس به فراخور قابلیت و درک خویش از آن بهره مى برد. همان گونه که قرآن داراى ظاهر و باطن است, بهره گیرى از آن نیز به دو گونه بهره ظاهرى و بهره باطنى است; چنان که آداب قرآن نیز در دو مرحله ظاهرى و باطنى توصیه شده است. دستیابى به باطن آیات الهى مراتب بسیارى دارد که تنها براى ...

مولانا، آموزگار معنا مقدمه :روی آوری قشرهای گوناگون جویندگان حقیقت در سراسر جهان به آثار مولانا، آدمی را به یاد آن مصرع خود او در نی نامه می اندازد: که جفت بدحالان و خوشحالان1 شده است، بدحالان و خوش حالانی که هر یک از ظن خود یار2 او شده اند و هر یک به گوشه ای از ساحت روان او ورود کرده‎اند. خیل بی شمار مشتاقان، چاپ های متعدد آثار مولانا به زبانهای گوناگون، برگزاری کنگره ها و ...

« عرف » به اذعان کلیه اندیشمندان  اولین منبع حقوق به شمار می رود. امروزه نیز با  سامان یافتن نظام اجتماعی و توسعه ورشد تمدنهای بشری ودر نیجه گسترش وضع قوانین ومقررات نوشته در شئون مختلف زندگی اجتماعی ، نه تنها نقش و قلمرو عرف  کم رنگ نشده، بلکه سیر تحولات نظامهای  حقوقی  معاصر در عرصه های داخلی و بین المللی بر تقویت نقش عرف در حل و فصل منازعات ...

مقدمه: از روزی که پیامبر اکرم (ص)، علی (ع) و شیعیانش را گروه رستگاران نامید و ابوذر، سلمان، عمار، مقداد، و دیگر یاران پیامبر(ص) و همچنین مبارزترین و انقلابی ترین مجاهدان اسلام چون حجربن عدی، صعصه بن صوحان، مالک اشتر، عدی بن حاتم، برای نخستین بار به نام شیعه شهرت یافتند تشیع با خاطرات و تجربیات پرباری از مقاومت، مبارزه، قیام و شهادت آمیخته شد و بعنوان یک مکتب انقلابی، پرچم رسالت ...

.زمان بندی مراحل انجام تحقیق: از بعد ماه رمضان شروع کرده ام.اول به دنبال تهیه فیش رفتم و بعد کتاب پیدا کردم و بعد از ماه رمضان با مطالعه کتب تهیه شده کار خود را آغاز کزدم هدف نخست جمع آوری مطالبی در خصوص سیره سیاسی حضرت بود که پس از چند ماه با توجه به مشگلات دیگری هم که داشتم موفق به دسته بندی آنها شدم،سپس در مورد سیره اخلاقی حضرت باید مطالبی را گرد آوری می کردم،روزهای بعدی هم ...

ثبت سفارش