بیشتر افراد شک نداشتند که ماریون فیلد درحال گذراندن مسیری بود که اورا به صمت رئیس یک دانشگاه درجه یک هدایت می کرد.
او به عنوان کارمند ارشد آکادمیک یکی از دانشگاه های بزرگ امریکا خدمت کرده بود.
بنابراین وقتی به عنوان رئس یک مدرسه نه خیلی معروف ومعتبر منتخب شد، مردم خیلی متعجب شدند.
پاسخ این است که مدارس عالی مرتبه به دنبال یک زن به عنوان مدیرمدرسه نیستند.
مطمئنا نکات کاوش آن ها الزاما این جملات را دربرمی گیرد که آن هاتبعیضی بین زن ومرد قائل نمی شوند یا این که دربه کار گماشتن زنان به واقعیت ها اسرار می ورزند.
درنهایت زنان ممکن است مورد توجه قرار بگیرندولی احتمال این که به عنوان رئیس انتخاب شوند وجود ندارد.
اگرچه داستان دقیق وصحیح نیست ( اسم آن تغییر پیداکرده است ) ولی واقعیت دارد زیراکه بطور مداوم اتفاق می افتد.
اگرچه زنان در ایالات متحده وکانادا به طورموثری به آموزش عالی دست یافتندولی راه زیادی دردست یافتن به حضور مساوی در سطوح عالی مدیریت دانشگاهی دارند.
اخیرا درسال 1971، در ایالات متحده زنان واقعا از مقام ریاست دانشکده محروم هستند به جزدرمدارس زنانه کاتولیک کوچک که به وسیله زنان راهبه مدیریت می شود.
یک سری دانشکده های چهارساله (لیسانس) دیگری هم وجود دارد که زنان در آن ها رئیس هستند وپنج تای این دانشکده ها، دانشکده مخصوص زنان بودند.
درهمان زمان شصت مرد نیز رئیس دانشکده زنان بودند درحالی که هیچ زنی رئیس دانشکده مردان نبود.
هم چنین ، تعداد اندکی از زنان در پست های بالای اداری مانند ناظم دانشکده یا رئیس دانشکده درمدارس مختلط یامدارس پسرانه وجود داشتند.
امروزه ، دردانشکده ها ودانشگاه های ایالات متحده ، 348 رئیس اجرایی زن وجود دارد.
فقط 21 درصد عضو فرقه مذهبی هستند.
زنان اکنون دوازده درصد از3000 موسسه معتبر منطقه ای را مدیریت می کنند.
این خبر خوبی است .
اما نگاه دقیق به دانشکده ای که توسط زنان مدیریت می شود میانه رو وعاقلانه است .
تعداد خیلی کمی از آن ها شناخته شده وباکلاس وازنظرمالی دارای وضعیت خوبی هستند.
این که چرا این چنین چیزی اتفاق می افتد.
مورد بحث قرار خواهد گرفت .
الف ) آموزش عالی درایالات متحده وکادا ازسال 1971 در ایالات متحده زنان بیشترازمردان درانشکده ثبت نام کردند.
هم چنین زنان بیشتراز مردان درجات خود را به پایان رساندند.
طی سال های آکادمیک 90-1989 ، 58 درصد از کل درجات فوق دیپلم ، 35 درصد درجات لیسان و53 درصد درجات فوق لیسانس به زنان اعطاء شد.
بااین وجود در سطوح حرفه ای حقوق ، پزشکی ، دندانپزشکی وغیره) وسطوح دکتری زنان خیلی کمتربودند(مدیریت 38 درصد و36 درصد).
دلایل زیادی برای این که چرا زنان می بایست این درجات پیشرفته را به نسبت سطوح پائین تربه اتمام برسانند، وجود دارد .
اغلب ازدواج وبچه دارشدن دراین امر دخیل هستند وزمان یا هزینه کافی برای دانشجوی فعال بودن را از زنان می گیرند.
انتظار سنتی از برتری شغل مردان خصوصا اگرپست بالائی داشتند ویابرای کاربه محلی درو منتقل شوند خیلی از زنان را مجبورمی کند برنامه های آکادمیک را کنار بگذارند.
مانع دیگردراتمام درجه دکتری براین زمان موانع جنسی است هنوز دربیشتر برنامه های تحصیلی مقام استادی توسط مردان اداره می شود.
موارد استادی مردی که از دانشجویان فارغ التحصیل زن درخواست روابط جنسی داشته باشند مکررا گزارش شده است .
مطالعات نشان داده است که فقط اهم این چنین اعمال گزارش شده است خصوصا چون خیلی از زنان ازاین که حرفشان مورد قبول قرار نگیرد، واین که بامتجاوز برخوردی نخواهدشد واگر اتهامی علیه استادانشان وارد کنند مورد مجازات قرار می گیرد واین موضوع درکارشان تاثیر خواهد گذاشت ، می ترسند.
نهایتا، هنوز تبعیض قابل توجهی برخلاف زنان وجود دارد، اگرچه رواج این تبعیض روبه کاهش است ، هنوز استادان مرد زیادی وجود دارند که معتقدند زنان برای مشاغل آکادمیک ازمردان قابلیت کمتری دارند.
افزایش تعداد ونسبت درجات پیشرفته اعطاء شده به زنان بدین معنی می باشد که تعداد وسیعی اززنان قابل ، توانایی رسیدن به درجه استادی در زمینه های مختلف را دارند.
درحال حاضر، 29 درصد تمامی استادان تمام وقت ، زن هستند.
با این حال زنان در مقام استاد دردوسال اخیر بادرجه لیسانس ومهندسی دردانشکده های فراگیربهتر وبییشتر حضور دارند تا درموسساتی باسطح دکتری ودرموقعیت های پائین مرتبه مانند آموزگار واستادیار حضور بیشتری نسبت به درجات بالای استادی دارند.
هم چنین آمار نشان می دهد که مردان حق تصدی واجرت بیشترنسبت به زنان درموقعیت های اشتغال شده را دارند.آن ها بیشتراززنان حقوق دریافت می کنند.
هفتاد درصدمردان استاددرمقایسه با46 درصد از استادان زن در موقعیت های تصمیم گیری قرار دارند.هم چنین قوق زنان درهرسطحی ازمردان کمتر می باشد.
نمودار1 میانگین حقوق مردان وزنان دانشگاهی درایالات متحده براساس رتبه دانشگاهی اشان، 92 –1991( به دلار آمریکا) منبع : گزارش سالیانه روی موقعیت اقتصادی استادان درسال 92-1991، آکادمی ، مارس – آوریل 1992، همان طور که درنمودار1 نشان داده شده است ، زنان استاد درایالات متحده کمتراز مردان استاددر هررتبه دانشگاهی درآمددارند.
درسطوح مدرس وآموزشیار میانگین درآمد درحدود 2000 دلاراست در حالی که مردان در رتبه استادی 180/59 دلار وزنان 380/52 دلار درآمد دارند.
هم چنین درکانادا زنان استاد به طور غیر متناسبی در رتبه های پائین هستند مانند ایالات متحده زنان استاد درهرموقعیتی حقوق کمتری نسبت به زمان دارند.
نمودار2 میانگین حقوق اساتید مرد وزن درکانادا براساس رتبه دانشگاهی اشان 90-1989 ( به دلارکانادا) منبع : آمارکانادا همان طور که نمودار شماره 2 نشان می دهد، زنان استاد درکانادا درهررتبه دانشگاهی کمتراز مردان حقوق دریافت می کنند.
اگرچه این تفاوت ها به اندازه ایالات متحده زیاد نمی باشد.
درسطح مدرس زنان 239/39 دلار در حالی که مردان 790/41 دلار دریافت می کنند.
حائز اهمیت است که حقوق اساتید کانادایی برای 12 ماه است .
حقوق اساتید امریکائی که در این جا لیست شد براساس 9 ماه تدریس سالیانه است .
بنابراین اساتید امریکائی وقت کافی وآزاد برای تحقیق ، مسافرت ، تدریس ترم های تابستانی به منظورحقوق بیشتر یا افزایش درآمدشان به طرق دیگر دارند.
با این وجود اساتید زن در هردو کشورراه زیادی در کسب برابری باهمکاران مرد خود در پیش رو دارند.
ب) سیستم آموزش عالی آمریکائی سیستم آموزش عالی امریکائی خصوصی وغیر متمرکزاست .
دانشگاه های ملی وجود ندارند.
دولت فدرال تنها می تواند ببیند که آیاقوانین عمومی در دانشکده ها ودانشگاه ها اجرا می شودیانه ولی کنترل رسمی روی چیزی که تدریس می شود ،ندارد.
اگر چه 77 درصد تمامی دانشجویان دانشکده در ایالات متحده درموسسات عمومی ثبت نام کردند، بیش ازنیمی ازتمامی دانشکده ها به طورخصوصی مدیریت می شوند.
موسسات خصوصی به طور کلی سود ده نیستند.
خیلی از دانشکده های خصوصی با کروه های مذهبی مربوط هستند.
تعدادی از دانشکده های خصوصی که درحال حاضر مذهبی نیستند، ازماقبل توسط گروه های مذهبی تاسیس شده اند ولی درطول زمان به موقعیت غیر مذهبی تغییر پیدا کرده اند.
دانشگاه مینسوتا دانشگاهی است که زمین آن اهدایی است .
دانشکده های موقوفی آمریکا برطبق پیشنیه اشان توسط ایالت مربوطه اشان از نظرزمین ومالی توسعه می یابند وبه نوبه خود انتظار می رود زمینه تحصیلات دانشگاهی وهم چنین خدمات کشاورزی برای دانشجویان قابل ومستعد فراهم کنند.
دربیشتر ایالت ها، دانشگاه های موفوقی ازیک محوطه دارند.
درچنین مکان ها،الگوی معمولی بدین صورت است که یکی باتعدادی ازاین محوطه ها را به عنوان دانشگاه عنوان دار واصلی مشخص می سازند.
این دانشگاه ثبت نام کلی و اجرای تعداد وسیعی از برنامه های دانشگاهی وحرفه ای ، اهداء درجه دکتری وحمایت از برنامه های تحقیق مهم را انجام می دهد.
دانشگاه مینسوتاچهار محوطه ومین دانشگاهی دارد.
زمین اصلی درمی نپولیس (همراه بعضی برنامه ها درخیابان فول نزدیک آن قراردارد.
زمین دولوت () یک دانشگاه فراگیراست که برنامه تحقیق درحال توسعه سریع دارد.
دانشگاه های فراگیر درجات لیسانس وفوق لیسانس درحوزه های گوناگون ورشته ها وتخصص های مختلف ارائه می دهند.در هرکدام ازسال هایی که گذشته ؟
از طریق یک مجله ملی بانام گزارش جهانی واخبار ایالات متحده منبع 15 دانشکده ودانشگاه های منطقه ای عالی درشمال مرکزی امریکا رتبه بندی شده است .
علاوه بردانشگاه های دکتری وفراگیر، دانشکده های چهارساله آزاد هنر، مدارس تخصصی ( به عنوان مثال ، موسیقی یاهنر)، دانشکده تربیت معلم ومجموع این ها نیز وجود دارد.
هم چنین سیستم وسیعی از دانشکده های فوق دیپلم که اکثرا عمومی هستند وجود دارد.
دانشکده های عمومی اغلب دانشکده دولتی نامیده می شود ودانشکده های خصوصی معمولابه عنوان دانشکده کوچک که مدرک فوق دیپلم اعطا می کند تعیین می گردند دردانشگاه می نسوتا، تغییر مثبت برای زنان با داد خواست عظیمی اوج گرفت .
درسال 1975، یک استاد زن دعوی را طرح کردمبنی بر این که حق تصدی او به دلیل تمایزات جنسی تکذیب شده است .
زنان دیگری به او پیوستند واین یک عمل ودعوی دست جمعی درسال 1977 شد.
این برین معنا بود که این بحث در مورد نیمی از تمامی اعضاء کروه زنان که مورد بی توجهی قرار گرفته بودند (اساتید زن دانشگاه) صادق بود وتمامی این اعضاء می بایست جبران شود .
اگردادگاه بااین دادخواست موافقت می کرد، ظلم موجود درمورد بیشترزنان ؟
به این دادخواست پیوستند.
توافقی بین دانشگاه واستادان زن برای دریافت حقوق بیشتر درمورداساتید زنی که حقوقشان نسبت به مردان در موقعیت مساوی ، کمتراست صورت گرفت .
کمیسیونی از زنان تشکیل شد ووظیفه آن بهبود وتوسعه.مینه های مثبت برای زنان بود.
سیستم های جدید وروش هائی ابداع شد که آگاهی ودقت از مزد وحق تصدی وپیشرفت زنان را ایجاب می کرد.
راهنمادی های اکیدی درروش های تحقیق به منظور دستیابی به موقعیت های شغلی برای زنان وافزایش آگاهی آنان صورت گرفت .
درنتیجه در حال حاضردر؟
علاوه بر موقعیت خود من به عنوان جانشین رئیس دانشگاه برای برنامه های آکادمیک ، 40 درصدروسای دانشکده زن هستند.
مثلا زنی رئیس خدمات کامپیوتری است وتعدادد زن به عنوان رئیس بخش در بخش هائی مانند زیست شناسی وحوزه مهندسی شیمی که زنان قبلا در این پست حضور فعال نداشتند، وجود دارد.
بااین وجود ، به دلیل موفقیت نسبی ما، بعضی واکنش های شدیدی صورت گرفته است .
یک رئیس بخش نامه ای به جلسه ملی ارائه داد مبنی بر این که محیط مایوسی برای سفید پوستان درفضای ؟
وجود دارد.
این چنین اتهامی به اثبات نرسیده.ازطرف دیگر من در معرض یک تهدید جدی بوده ام به طوری که تشویقی عمومی مبنی بر ترور را شامل می شد.
درحالی که تهدید بی نام صورت گرفته است ولی به طورگسترده ای اعتقاد براین است که تعدادی استاد مرد پشت این قضیه هستند.
تهدید های دیگر زنان بسیاری وتعداد اندگی مرد را مورد هدف قرارداده است که به عنوان کاری فعال برای بالا بردن موقعیت زنان واعضاء اقلیت نژادی در محیط دانشگاه ها جلوه می کرد.
رئیس دانشگاه ، رئیس وصدها استاد خوب در دانشگاه عصبانیت خودشان را از این وقایع نشان داده اند وروی اقدامات مثبت در حهت استخدام وحفظ زنان واقعیت ها تاکید بیشتری نشان دادند.
حتی در طی بحران اخیر بودجه،تمامی مدیران متذکر شدند که شکاف پیشنهادی نمی تواند پیشرفت های اخیر در رابطه بااین گروه های حفاظت شده را موردمخاطره قرار دهد.
اگر جه در ایالات متحده دانشکده های دولتی مورد حمایت عمومی قرار می گیرند، دانشکده های خصوصی از کمک مستقیم ایالت کمتر برخوردار می شوند.
دانشکده های خصوصی از کمک اتحادیه به دانشجویان از طریق حداقل تخصص ازبعضی دولت های ایالت ویاکمک هزینه تحقیق برخوردارمی شوند.
کانادا که هزاران مایل مرز مشترک با ایالت متحده دارد، بین این مرزها دانشجو واستاد رد وبدل می کند.
اگرچه تشابهات زیادی در سیستم آموزش عالی بین این دو کشور وجود داردولی تفاوت های قابل توجهی نیز دیده می شود.خصوصا امروزه در کانادا تقریباتمامی کالج ها ودانشگاه ها دولتی هستند.
فقط چند موسسه خصوصی کوچک ومذهبی وجود دارد.
کادا 110 موسسه آموزش عالی دارد.دانشگاه ها شامل موسساتی با برنامه تحصیلی 4 ساله هستند، کالج ها موسسات 2 ساله فرضی هستند.
ج) زنان درمدیریت آموزش عالی در ایالات متحده تعدادی متصدی اجرائی رئیس زن در کالج هاودانشگاه های آمریکا بطور باور نکردنی طی 17 سال گذشته از148 عدد در سال 1975 به 348 عدد در اواسط سال 1992 افزایش پیدا کرده است .اگر چه بیشترین میزان افزایش باور نکردنی در بخش دولتی بوده است که از 16 نفر درسال 1975 به 164 نفر درسال 1992 رسیده است .
بقیه 184 نفر رئیس اجرائی در کالج و موسسات خصوصی توسط زنان اداره می شود.
یک دلیلی که زنان در طول تاریخ در دستیابی به موقعیت های بالا درکالج های خصوصی بیشتر ارکالج های دولتی موفق بوده اند این است که تعداد ازمدارس خصوصی که زنان درآنجا مدیر مدرسه بودند، ازطریق صف مذهبی مدیریت می شود واغلب منحصرا مخصوص دانش آموزان زن بوده است .
از آوریل 1992 ، 12 درصد مدیران اجرائی موسسات معتبرمنطقه ای زن هستند.
از این تعداد 21 درصدآن هااعضای فرقه مذهبی هستند.
نسبت مدیران زن یا روسای دانشکده که داهبه هستند طی دو دهه اخیرکم شده است .این کاهش تا حدودی به دلیل این حقیقت است که بسیاری از کالج های کاتولیک گذشته ازحالت فرقه ای بیرون آمده اند (مانند بسیاری از