سفارشات ترکیبی دو سفارشی هستند که در یک زمان وارد می شوند، با لغو شدن یک کالا دیگری نیز لغو می شود .
یک سفارش ترکیبی همچنین می تواند خرید یا فروش یک کالا در یک قیمت مشخص در یک ماه باشد وقتی قیمت ها به یک مرحله مشخص در ماه دیگر یا کالای دیگر رسید.
اگرچه دلالان کالا که سفارشات ترکیبی را بر عهده گرفته اند هیچ مسئولیتی را برای قیمت همزمان یا دقیق بر عهده نگرفته اند، زیرا به صورت فیزیکی برای یک دلال غیر ممکن است که در یک زمان در دو مکان سفارش را اجرا کند .
سفارشات ترکیبی می توانند به صورت سفارشات تناوبی و سفارشات مشروط (وابسته )تقسیم بندی شوند .
سفارشات تناوبی گروهی از سفارشات هستند که در یک زمان وارد می شوند و با این دستور عمل که با اجرای هر یک از سفارشات باقی سفارشات لغو می شوند .
مثال : خرید دو گوشت شکم خوک در ماه می به قیمت 50/54 یا دو گوشت شکم خوک در ماه جولای به قیمت 00/55 سفارشات مشروط (وابسته ) با دانستن اینکه اجرای یک سفارش به اجرای سفارش دیگری وابسته است وارد می شود .
آن ها همچنین منسوب به سفارشات به موقع انجام شده نیز هستند .
این سفارشات ممکن است نشان دهنده خرید و فروش همزمان و تصریح قیمت باشد و یا می تواند اجرا یک قسمت از سفارش قبل از اینکه قسمت دیگر سفارش تشخیص داده شود که وارد شود .
مثال : خرید دو بسته گوشت شکم خوک در بازار وقتی که گوشت شکم خوک در ماه آگوست بالای 55.00 به فروش می رسد.
سفارشات گسترده برای بر پا کردن یا محصور کردن گسترش یا احاطه بر موقعیت و به طریق مختلف کاربرد دارد.
یک پخش میان بازار (inter- market spread) خرید ویژه کالا آینده در یک بازار است و فروش قرارداد از همان کالا در بازار دیگر است .
مثال :خرید دو گندم ماه می شیکاگو در بازار و فروش دو آرد ماه می مینه پولیس در بازار یک در داخل – کالا (intra-commodity) پخش خریداری قرارداد آینده برای یک ماه معین و فروش همزمان قرارداد برای همان کالا در یک ماه مختلف بر همان میزان مثال : خرید 2 گوشت شکم خوک در ماه می و فروش دو گوشت خوک در ماه جولای وقتی ماه جولای 3 سنت بالاتر از ماه می است .
یک میان –کالا پخش ( inter- commodity spread) خرید قراردادهای آیند برای یک کالای معین و فروش همزمان قرارداد برای یک کالای متفاوت ولی مرتبط .
مثال : خرید 3 آرد ماه جولای در بازار ،فروش 20 گندم جولای در وقتی وارد یک سفارش پخش می شویم ، قسمت خرید سفارش همیشه اول داده می شود .
توجه : خیلی از دلالان و مبادله کنندگان سفارشات ترکیبی پیچیده را قبول نمی کنند .
با دلال خود در رابطه با شیوه عمل کردنش هماهنگ کنید .
جایگاه سفارش مهم است وقتی که به دلال خود محل سفارش را می دهید ، دلال شما بداند که آیا شما می خواهید بخرید یا بفروشید ،کمیت مقدار (Quantity) ( کمیت در بعضی از کالا ها مفروض به تعداد قرارداد است ، در حالی که در بقیه مفروض به واحد کالاهاست .به عنوان مثال دو گوشت خوک منسوب به دو قرارداد است ، 5 گندم منسوب به 5000 پیمانه و یا یک قرارداد آرد است .) ارزی که تمایل دارد با آن تجارت انجام دهید ( برخی کالا ها با بیش از یک ارز تجارت می شوند ) ماهی که در آن می خواهید تجارت انجام دهید ،مقدار زمانی که می خواهید سفارش شان توقف کند قیمت و البته خود کالا.این ممکن است به نظر مثل یک نصیحت طولانی ابتدایی به نظر برسد ، ولی حیرت آور است گرچه تعداد نتایج سوء تعبیر از شکست به اطمینان روی داده است که دلال بداند چیزی که مشتری می خواهد انجام شده .
سفارشات تجارت الکترونیک پیشرفت تجارت الکترونیک مراحل ورود سفارش را در وهله اول پیچیده تر و ساده تر کرده است .
به این دلیل پیچیده است که هر سیستم ( و چندین سیستم در حال استفاده ) مستقل و از قوانین مختلفی تبعیت می کند .
بیشتر دلالان مسئولیت بیشتری به مشتریان دارند تا سفارشات آن ها را دنبال کنند .
سفارشات وارد می شود ولی در طی تجارت الکترونیک اجرا نمی شود و ممکن است به صورت اتوماتیک لغو شود تا به روز بعد انتقال نیابد .
در نتیجه نیاز زیادی به مشتریانی است که با جدیت سفارشات خود را دنبال کنند .
به این دلیل ساده تر است که سیستم کامپیوتری شده نمی تواند بعضی از سفارشات مشروط و پیچیده را پیگیری و قبول کند که یک دلال خوب می تواند سفارشات ترکیبی را قبول و اجرا کند .
فصل 9 قیمت های یش بینی شده – عرضه و تقاضا یکی از معروفترین افسانه ها در پیش بینی قیمت کالا این است که یک فرمول جادویی برای درست تخمین زدن قیمت وجود دارد و یک نفر در جایی از آن فرمول را دارد .
چندین سال قبل یک عضو از تجارت ارزی با هیجان گفت که بعد از هشت سال تجارت و جستجو روش پیش بینی قیمت گوشت خوک را پیدا کرده است بعد از چند ماه مجبور شد عضویتش را در آن هیئت شد تا بتواند قرض هایش را بپردازد و به عنوان منشی خانگی یک دلال کار کند .
فلاهوا او هر چه داشت را به خاطر راز جدیدی که پیدا کرده بود به خطر انداخت ،تا یاد بگیرد همانطور که قبلا بدون حساب دیگران مانند او فکر می کردند که جادویی در کار است .
قیمت کالا در هر لحظه معین نتیجه تصمیم فروشنده و خریدار است .
احتمالا" هر دو تاجر بعد از تحلیل دقیق بر تمام عامل ها به این تنیجه می رسند که قیمت تحت چه شرایطی برای آن ها مناسب است .
چگونه به این نتیجه می رسند ؟
حتما از طریق تحلیل های بنیادی و تکنیکی ،تحلیل بنیادی مطالعه عواملی است که بر عرضه فیزیکی تاثیر می گذارد و منجر به تقاضا کالایی خاص می شود .
تحلیل تکنیکی مطالعه خود فعالیت های بازار است قیمت ها ، حجم تجارت ، بهره آزاد ، و شماری دیگر از اطلاعات .
این فصل شامل نگاهی سریع بر تحلیل بنیادی است .
آن هایی که دوست دارند بیشتر در مورد این موضوع تحقیق کنند می توانند موضوع این فصل را در هر متن اقتصادی پایه ایی پیدا کنند.
تحلیل بنیادی پیمانکاری که شروع به ساختن یک خانه می کند یک طرح قابل مشاهده در ذهن دارد ، خانه کامل .
همینطور تحلیل گر قیمت نیز باید یک طرح معین قابل مشاهده داشته باشد .
می تواند کوتاه و مشخص باشد مانند شرح تغییر در قیمت گوشت گاو در طی شش ماه گذشته ،و یا کلی تر مانند تاثیر احتمالی قیمت ها بر سیاست جدید دولت یا برنامه دولت.
پیمانکار نیازمند به چیزهایی مشخصی است تا طرح خود را کامل کند مانند برنامه یا جزئیات آن ،ابزارها ،مواد اولیه که با آن کار کند و مهارت تحلیل گرقیمت نیز به برنامه نیاز دارد .
او نیاز به مفهوم دانش اقتصاد از پایه دارد تا از اشتباه های متعدد دوری کند و مطمئن شود از هدف دور نشده است .
تحلیل گر قیمت باید مواد اولیه داشته باشد تا با آن کار کند و آن به شکل اطلاعات و داده ها است و او به مهارت نیاز دارد تا بتواند قدم به قدم بتواند به سمت طرح پیشگویی قیمت کالا پیش برود.
مناسبترین جا برای فهمیدن این پروسه با مفهوم چندین کلمه تقریبا مهم است ،"عرضه و تقاضا " تقاضا اصطلاح "تقاضا " توسط مردم مختلف به معانی مختلف به کار می رود.
اغلب اوقات و نه کاملا صحیح به صورت مترادف آن "مصرف" و یا " کمیتت " یک کالا در کانال های تجاری استفاده می شود .
برای یک اقتصاد دان تقاضا اشاره کردن به کمیت یک محصول یا سرویسی است که خریداران تمایل دارند و می توانند در مکان ،زمان و قیمت معین آن را خریداری کنند .
معمولا مقداری که مردم می خرند با قیمت رابطه معکوس دارد .
بدین شکل که زمانی که قیمت ها اضافه می شود ، مقدار خرید کمتر می شود و برعکس.
به طور کلی ، تقاضای مصرف کننده برای یک محصول یا یک سرویس بستگی به 4 عامل اصلی و تغییرات زیادی که وقتی هر کدام از عامل ها تغییر می کند دارد : در آمد حقیق یا قدرت خرید مصرف کننده – از آنجایی که اگر مردم پول بیشتری داشته باشند معمولا آن را خرج می کنند .
تعداد مصرف کنندگان – هر چه تعداد مردم افزایش یابد تقاضا کلی برای محصول نیز افزایش می یابد .
قیمت و در دسترس بودن جانشین – گوشت مرغ به عنوان جانشین گوشت خوک ،از این رو اگر قیمت مرغ بالا رود وابسته به قیمت گوشت و خوک ،مردم تمایل دارند بیشتر گوشت خوک بخورند و کمتر مرغ سلیقه شخصی مصرف کنند و الویت – اگر مردم ناگهان تصمیم بگیرند که گوشت خوک را بهتر از گاو دوست دارند.اولویت آن ها منجر به تقاضای بیشتر گوشت خوک می شود.
هانطور که اشاره شد قیمت محصول و مقدار خریداری شده به یکدیگر مرتبطند.اگرچه این رابطه نسبت به کالا متفاوت است.اگر گوشت راسه قیمتش 50% افزایش یابد ممکن است مصرف کنندگان سبد خریدشان را مستقیما به سمت قسمت گوشت یخ زده ببرند .
اگر چه اگر قیمت نمک 50% افزایش یابد فروش نمک کاهش نمی یابد .
در وهله اول چندین عامل در مورد نمک وجود دارد مصرف آن کم است و یک ضرورت برای مصرف است ، با همین نشانه 10 درصد تغییر در قیمت گوشت خوک منجر به 12 درصد تغییر در مقدار گوشت خوک خریداری می شود .
عرضه هانطور که شما می توانید یک تکه پارچه را با یک تیغه قیچی ببرید ، نمی توانید قیمت را هم فقط با نظریه تقاضا تشخیص دهید .
لبه ی دیگر قیچی مشخص کردن قیمت عرضه است .
تحقیقات تاخیر نشان داده است تقاضا برای کالاها به طور نسبتا متناوبی پایدار در طی زمان کوتاهی مانده است .
این نسبتا در کشورهای رشد یافته ایی مانند آمریکا صحیح است جایی که عادات مصرف کنند به آرامی تغییر می کند و درآمد کاملا نوسان ندارد .
از این رو به عرضه باید توجه معین داشت در تحلیل قیمت و پیش بینی.
به طور کلی عرضه کوتاه مدت کالای کشاورزی ذخیره فصل رشد قبلی محصولات سال جاری و واردات است .
به طور حتم هیچ ذخیره برای کالاهای غیر قابل نگهداری نیست مانند گله گاو و یا خوک ولی در کالاهایی مانند جو ،انبار کردن قسمتت مهم عرضه است .
اکثر اطلاعات از کشاورزی ،غذا، و فیبر کالاها توسط USDA منتشر می شود و بقیه منابع که با عرضه سرو کار دارند،چون به آسانی نسبت به تقاضا قابل اندازه گیری است .
همانطور که توسط اقتصاد دانان استفاده می شود ، عرضه به معنی مقدار یک محصول یا سرویس است که توسط فروشندگان در مکان ،زمان و قیمت مشخصی موجود است .
همانطور که خریداران مقدار متفاوتی کالا بسته به قیمت می خرند ، فروشندگان نیز معمولا تمایل دارند که مقدار متفاوتی در قیمت های متفاوت بفروشند .
معمولا کمیت یک کالا که برای فروش پیشنهاد شده است با قیمت به طور مستقیم تغییر می کند که وقتی قیمت کاهش می یابد مقداری که برای فروش پیشنهاد شد ه نیز کاهش می یابد .
که در مقابل "تقاضا" عامل کشش پدیدار می شود .
کمیت یک کالا که توسط فروشندگان سفارش در یک قیمت معین داده می شود همچنین با قابلیت ذخیره کردن کالا تحت تاثیرقرار می گیرد .
اشتیاق فروش آنچه که موجود است بستگی به مقایسه مالک با قیمت فعلی یو آنچه که فکر می کند اگر کالا یش را بیشتر نگه دارد بدست می آورد .
از طرف دیگر عرضه ای که مستقیما بدست آورده می شود از تولید فعلی ،بیشتر با مسائلی شامل تغییر فصل ، بازده ،مقدار کاشت و شما پروراندن حیوانات ،کمیت و قیمت غذا و دیگر قیمت های تولید تحت تاثیر قرار می گیرد.
عامل دراز مدت عرضه یک محصول با تعداد کل تولیدکنندگان بالقوه می شود ،ظزفیت امکاناتی که انجام می دهد ، مهارت آن ها به عنوان تولید کننده ،مشخصه های فیزیکی تولید یک کالا مانند طول حیات درختان میوه ،توقعات شخصی تولید کننده ،قیمت وابسته به تولید برای محصولات جایگزین و تاثیرات اجتماعی و نهادی مانند گرایش تاریخی کشاورزان ذرت به ادامه دادن کاشتن ذرت .
مسلح شده با دانستن اینکه چه چیزی است که عرضه و تقاضا برای کالا را کامل می کند ، تحلیل گر آماده است تا این عوامل را جمع آوری کند و نتیجه بگیرد که آیا این