چکیده: پژوهش فوق تحت عنوان « علل گرایش به مهاجرت » پیرامون تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی ، عوامل اقتصادی ، عوامل سیاسی و تأثیر آن بر مهاجرت بحث کرده و بطور کلی سعی بر آن است که پدیده مهاجرت از نظر چیستی و معایب و مزایا مورد بررسی قرار گیرد .
در این تحقیق سعی برآن است تا پدیده مهاجرت از روستا به شهر ها از سویی و مهاجرت مغز ها (فرار مغزها) از سوی دیگر مورد مطالعه قرار گیرد .
مقدمه : مسأله مهاجرت و همچنین فرار مغزها برای کشورهای توسعه یافته چندان بحرانی نیست زیرا چنانچه این کشورها نخبگانی را از دست بدهند، توانایی جذب نیروهای متخصص دیگری را دارندو به اصطلاح مبادله مغزها صورت خواهد گرفت.
در صورتی که کشورهای در حال توسعه نه توان حفظ نخبگان خود را دارند و نه قدرت جذب نخبگان و متخصصان جدید، بنابراین در اصل، فرار مغزها زمانی محسوس است که جریان خروجی متخصصان و تحصیل کردگان ثابت باشد و با جریان ورودی مشابهی از سایر کشورها جایگزین نگردد.
این مسأله صدمات جبران ناپذیری به کشورهای کوچک و کم جمعیت در حال توسعه وارد می کند.
پدیده خروج نیرو های متخصص از کشور به قصد اقامت دائم در کشورهای توسعه یافته اگرچه دارای پس زمینه ای تاریخی است که از دوران پیش از انقلاب اسلامی نیز شواهد و مصادیقی از آن وجود دارد ولیکن این پدیده پس از انقلاب اسلامی و وقوع جنگ ایران و عراق شدت وحدت بیشتری یافته است.
به بیان دیگر ماهیتاً زمینه های ایجاد اندیشه خروج و ساختار و گستردگی آن پس از انقلاب در ابعاد مختلف با سابقه بروز این پدیده پیش از انقلاب متفاوت است.
وقوع انقلاب اسلامی ایران و جنگ 8 ساله با عراق منجر به مهاجرت جمعیت زیادی گردید که در میان آنان نخبگان و متخصصان زیادی وجود داشتند.
در این زمان افراد زیادی به صورت قانونی یا غیر قانونی، از طریق هوا و زمین از مرزهای شرقی، غربی و جنوبی کشور ایران را ترک کردند.
در پاره ای از منابع، آمار کل مهاجران ایرانی در سالهای 60- 1357 را به دو میلیون نفر تخمین می زند.
این جابجایی عظیم انسانی دارای آثار اقتصادی زیانباری بود.
در حالی که جمعیت خارج شده از ایران حدود 400 میلیارد دلار ارزش اسمی داشتند در همین زمان حدود 5/2 میلیون پناهنده از افغانستان و تعداد زیادی هم از عراق به ایران سرازیر شدند که 95 درصد آنها هیچ تخصصی نداشتند و نیروی کار ساده به حساب می آمدند.
پناهندگان وارد شده به ایران سالانه حدود 3 میلیارد دلار به روش های مختلف، هزینه به کشور تحمیل کردند.
جامعه تب زده انقلابی بنا به خصلت خود بیشتر پروای پولهایی را داشت که در راه خروج از کشور بوده و در آن میان کمتر به نیروی متخصص توجه می کرد.
انواع دیدگاههای مطالعات مهاجرتی: به لحاظ سابقه تاریخی و واقعیت های موجود کنونی در بررسی این پدیده و عوامل و ابعاد آن، منطقی خواهد بود که از زاویه یک نگرش روانشناسی- جامعه شناسی به این پروسه نگاه کنیم و مهاجر را از لحاظ شخصیت فردی و محیطی و نیز رابطه مهاجر را با محیط اجتماعی مدنظر قرار دهیم: روانشناسی مهاجرت در اینجا لازم است مهاجرت را از دیدگاه روانشناختی مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم که انسان مهاجر تحت تاثیر چه عواملی در این رابطه قرار داد، در ابتدا باید پویایی رفتار یا انگیزش رفتار مورد بررسی قرار گیرد.
یعنی اینکه چرا موجود زنده یک عمل خاص را انجام می دهد.
در این مبحث توجه روانشناسان به شناخت نیرویی که باعث حرکت موجود زنده می شود، موجب شده روانشناسان بوجود انرژیهای داخلی یا نیروهایی که موجو زنده را به حرکت در می آورد و در قابلیت پاسخگویی او نسبت به محرک خارجی موثر واقع می شود، توجه کنند، باید توجه نمود که بعد از آن که کودک متولد شد به آزمایش واقعیت مشغول می شود و در نتیجه " من" در او ایجاد می شود، بعلاوه آدمی راههایی که افراد دیگر انتخاب کرده اند می پذیرد و در نتیجه اصول اخلاقی یا وجدان اخلاقی و " فرامن" تشکیل می شود، به عکس حیوانات در آدمی " من" و" فرامن" بر " نهاد" ( احتیاجات بیولوژیک) مسلط هستند.
با توجه به این مسائل، و پیچیدگی شخصیت انسان و خواسته های متفاوت فردی و اجتماعی لزوم شناخت علمی درتبیین پدیده مهاجرت بیش از نگاه سیاسی به این مقوله موثر خواهد بود.
جامعه شناسی مهاجرت همچنین لازم است از این پدیده ( مهاجرت) برای بررسی و تحلیل، از دانش جامعه شناسی نیز بهره ببریم، همانگونه که از بعد روان شناسی شخصیت فرد و خوایته های ذهنی او می تواند مورد بررسی قرار گیرد، باید به روابط فرد و اجتماع و شرایط خاص اجتماعی نیز واقع نگرانه در تحلیل نگاه شود، ضمنا نباید فراموش کرد که دوران مهاجرتهای کلاسیک ( بواسطه تثبیت مرزهای بین المللی) سپری شده است، همانگونه که در دوران کوچ ایلات و اقوام به خارج از مرزهای شناخته شده بین المللی سپری گشته است.
شاید بتوان ادعا کرد که مهاجرت به معنای عام آن دیگر واقعیت وجودی خویش را از دست داده است و هم اکنون مهاجرت بصورت تک فردی یا خانواده کوچک عینیت داردکه با توجه به پایداری قومی، ایلی و خانواده بزرگ در مکان اولیه، هیچگاه نمی تواند پیوند و بستگی خویش را با مبدا ازدست دهد و همیشه در ارتباط متقابل با جایگاه اصلی خواهد بود.
نظریه وابستگی معتقدین به وابستگی بر این عقیده اند که علتهای مهاجرت را نمی توان از اثرات آن جدا کرد.
زیرا مهاجرت از یک طرف معلول توسعه نابرابر است و از طرف دیگر عامل گسترش و رونق و تعمیق توسعه نابرابر در علت یابی مهاجرت از روستا به شهر در کشورهای جهان سوم، نظریه پردازان وابستگی بیان می کنند که باید به مساله عدم توسعه توجه نمود و در این رابطه نابرابری های ساختی و مکانی بین بخش های جامعه رادر نظر گرفت.
( غلامعباس توسلی، جانعه شناسی شهری =، انتشارات پیامنور، چاپ اول، ص 109، 1374) از آنجا که عدم توسعه و نابرابری ساختی و مکانی درتوسعه جهان سوم از شکل گسترش توسعه سرمایه داری در این کشورها ناشی می شود، لذا حرکت توده ای جمعیت را در این کشورها باید در این رابطه مورد بررسی قرار داد.
دو دسته عوامل برای بیان علت مهاجرت درنظرگرفته شده است: 1- عوامل تغییر دهنده 2- عوامل رکودی عوامل اول بانفوذ سرمایه داری در مناطق سنتی و ایجاد تغییر در تکنیک های تولیدی ارتباط دارد.
تکنیک های جدید کارگر اضافی ایجاد می کند و آنها را مجبور به مهاجرت می کنند.
عوامل رکودی، زمانی عمل می کنند که رشد جمعیت از تولیدات کشاورزی پیشی می گیرد و نیروی کار اضافی را مجبور به مهاجرت می نماید.
سپس ماهی مهاجرت روستاییان باانتقال ساختی روستاها دراثر ادغام در نظام سرمایه داری مرتبط است.
به نظر نظریه پردازان وابستگی مهاجرت از روستا به شهر را در کشورهای جهان سوم پدیده ای جدید در ارتباط با گسترش سرمایه داری وابسته در این کشورها می دانند.
این نظریه پردازان و محققین به عمل دافعه جمعیت باور دارند و علت مهاجرت را عمدتا نابرابری سطح توسعه روستا و شهر می دانند.
اگرچه این توسعه وابسته است اما بهر جهت تمرکز سرماییه در یک محل و بی توجهی به محل های دیگر و یاایجاد تغییرات انتخابی را درمحیط دوم عامل حرکت جمعیت از روستا به شهر می دانند.
از نظر نظریه پردازان وابستگی مهاجرت نه تنها نمود وابستگی کشورهای جهان سوم است بلکه خود باعث تقویت وابستگی این کشورها می شود.
از نظر این محققین مهاجرت از یک طرف عامل تقویت توسعه نیافتگی منطقه مهاجر فرست است و از طرف دیگر عامل ایجاد و تشدید نارسایی های منطقه مهاجر پذیر.
نظریه کارکردگرایی این نظریه مهاجرتهای روستایی را بر اساس کارکرد شهر و روستا در برآوردن نیازهای روستاییان تفسیر می کند.
طرفداران این نظریه معتقدند که تمام نیازهای اجتماعی در چارچوب نظام های اجتماعی آموخته می شوند.
افراد در یک نظام، نیازهایی دارند که در آن نظام نمی توانند آنها را برآورده کنند چون خصایص ساختی نظام های اجتماعی و افراد هرگز در طول زمان ایستا نیستند، لذا ممکن است تحولات لازم برای کاهش ناهماهنگی بین نیازها و امکان بدست آوردن ان در فرد یادر نظام و یا در هر دو اتفاق بیفتد.
درک ناهماهنگی های بین خصایص فرد و نظام اجتماعی منجر به مهاجرت شخصی جهت کاهش ناهماهنگی های ساختی می شود.
کارکردگرایان عقیده دارند: سرمایه، کلا تحرکش از افراد بیشتر و آسانتر است.
پس در اینجا مسئله ایجاد تعادل نیست، بلکه حرکت نیروی کار ارزان از مبدا به مقصد است.
همراه با مهاجرت افراد سرمایه و منافع از مناطق روستایی به شهرها روانه می گردد تا در شهرها تولید کنند.
( لهسایی زاده، 1368، ص13، انتشارات نوید) سرمایه، کلا تحرکش از افراد بیشتر و آسانتر است.
( لهسایی زاده، 1368، ص13، انتشارات نوید) نظریه تفاوتها این نظریه که به تئوری(( جذب و دفع)) یا (( رانش و کشش)) معروف است، مبنای حرکت خود را روی توسعه ناهماهنگ شهر و روستا و تضاد میان این دومنطقه ا زحیات بشری قرار داده و مطالعات خود را از عوامل دافعه((رانش)) در روستاها و جاذبه (( کشش)) در شهر، با دیدی مقطعی شروع می کند.
طرفداران این نظریه تفاوتهای موجودی میان این دو مرکز سکونت انسان را به عنوان عامل مستقل مطرح می کنند و در توجیح نظر خود بر مهاجرتهای جمعیت از آن بهره برداری می کنند.
برخی از عوامل رانش درنظام روستایی که نظریه پردازان به آن استناد می کنند: فقر عمیق روستاها و عدم امنیت حاکم بر این مناطق، نداشتن زمین، کمبود امکانات و تسهیلات زندگی، مردم اشتغال، پایین بودن سطح بهداشت و آموزش که در روستاها جلوه می کند.
در مقابل جاذبه ها و کشش های شهری که روستاییان را به سوی شهر جلب می کند، به صورت شغل مناسب وجود درآمدهای بالا، دسترسی به تسهیلات زندگی شهری، فضای آموزشی مطلوب، بیمارستان و تحرک اجتماعی مطرح می شود.
نظریه مهاجرت از اورت لی ( ترجمه بیژن زارع) : به نظر " فار" مهاجرت بدون هیچگونه قاعده مشخص آغاز می شود، و ادامه پیدا می کند.
این نظر، راونشتاین را پیش از تشکیل انجمن سلطنتی آمار 17 مارس 1885 به سمت مقاله کنونی معروفش در مورد قوانین مهاجرت هدایت کرد.
اساس این مقاله روی آمار بریتانیا در 1881 قرار داشت، اما در 1889 راونشتاین باتوجه به اطلاعات اماری مربوط به بیش از 20 کشور در مقاله اش تجدید نظر کرد.
در مرحله دوم باتوجه به تاثیر نظریه های جدیدتر و بازنگری گسترده اش، مقاله خود را قوانین مهاجرت نامید.
اگرچه او عقیده داشت که عمدتا قوانین مربوط به جمعیت و اقتصاد بدقت قوانین فیزیکی نیست، قوانین راونشتاین همانگونه که در مقاله اول شکل گرفته و در مقاله دوم بسط داده شده و یا اصلاح گردیده است، در جملات وی در زیر خلاصه گردیده اند.
پنج قانون اول معمولا از طرف عموم نقل می شوند، در حالیکه موارد 6 و 7 اگرچه از نتایج عمومی مقاله دوم وی گرفته شده اند، چندان عمومیت ندارند، بااین وجود راه راونشتاین در مورد شماره گذاری قوانین و تا حدودی بیان آزمایشی او در مورد تسلط انگیزه اقتصادی مهاجرت نیست به برآورد اهمیت نتیجه گیری هایش، درست تر جلوه می کند.
مهاجرت و مسافتالف) توده بزرگی از مهاجرین تنها مسافت کوتاهی را طی می کنند و مهاجرین معینی که در یک مرکز مشخص جذب شده اند، بدون رشد خواهند ماند.
ب) معمولا مهاجران مسافتهای طولانی را باترجیح یکی از مراکز بزرگ تجاری و صنعتی انتخاب می کنند.
مهاجرت مرحله ایالف) سرانجام یک تغییر مکانی عمومی یا انتقال جمعیت رخ می دهد، که آهنگ جریانهای مهاجرت را در جهت مراکز بزرگ تجار یو صنعتی که مهاجرین را جذب می نماید، ایجاد می کند.ب) بلافاصله ساکنان روستاها یک شهرک را که رشد گروهی سریعی در آن بوجود آمده است، احاطه می کنند، بنابراین شکافهایی که در جمعیت روستایی به نظر می رسد بوسیله مهاجرین از نقاط دوردست پر می شودتا نیروی جاذبه یکی از شهرهای به سرعت گسترش یافته ما در دورترین زوایای یک کشور پادشاهی نتایجی را ببار آورد.
ج) فرآیند پراکندگی عکس فرآیند جذب می باشد و جنبه های مشابهی را نمایان می سازد.
جریان و ضد جریان هریک از جریانهای اصلی مهاجرت یک ضد جریان جبرانی را ایجاد می کند.
در واژه شناسی جدید جریان و ضد جریان برای راونشتاین جایگزین تحرک و ضد تحرک گردیده است.
اختلافات روستا – شهری در تمایل به مهاجرتاهالی شهرکها نسبت به اهالی نواحی روستایی کمتر مهاجرت می نمایند.
فزونی شمار زنان در بین مهاجرین مسافت کوتاه به نظر می رسد که در بین مهاجرین کوتاه سفر برتری داشته باشند.
تکنولوژی و مهاجرت آیا مهاجرت افزایش پیدا می کند؟
من معتقدم چنین است، هر جایی که توانسته ام مقایسه نمایم افزایشی را در امکانات تحرک