مقدمه : در اوایل حضور اسلام خود خلیفه به همه کارها می رسید , دفتر اموال را نگهداری می کرد اما همین که ممالک اسلامی توسعه یافت , خلفای اسلامی به تقلید از شاهان ایرانی و امپراطوری روم کارهای مهم دولتی را میان مأمورین متعدد تقسیم کردند .1 عباسیان نخستین فرمانروایان اسلام هستند که وزارت را تأسیس کردند .
و آن را به ایرانیان واگذاردند .
در ابتدای تحقیق به تشکیلات اداری که برگرفته از دولت ساسانی است می پردازیم و سپس به مباحث مالی و ثروتهای عباسیان اشاره می کنیم .
الف ) تشکیلات اداری
وزارت :
 وزارت از مهمترین پایگاههای سلطنتی و اساس همه پایگاههای پادشاهی است .
زیرا نام آن بر مطلق یاری دلالت می کند , چه این کلمه یا از « موازات » به معنی معاونت و یا « وِزر » به معنی سنگینی مأخوذ است و گویی وزیر با اعمال خویش سنگینی های کار سلطنت را بر دوش می گیرد .2
در قرآن کریم لفظ وزیر در 2 سوره مبارکه طه آیه 29 و سوره فرقان آیه 35 آمده است .
ابن طقطقی معتقد است وزیر واسطه میان شاهان و رعیّت است از اینرو لازم است که در سرشت وی قدری از طباع پادشاهان و قدری نیز از طباع عوام وجود داشته باشد تا بتواند با هریک از آن دو به قسمی رفتار کند که همواره مورد قبول و میلشان باشد , و به هر حال امانت و درستی سرمایه وزیر است .
قوانین وزارت در زمان عباسیان برقرار گردید .
اما قبل از آن وزارت نه قاعده معینی داشت و نه قوانین
پابرجائی , بلکه هریک از سلاطین دارای اطرافیان و اتباعی بودند [ و سلطان با آنان مشورت می کرد ] .
 باسمه تعالی خرداد - 84 درس : تاریخ اسلام 2 تحقیق : تشکیلات اداری , مالی عباسیان استاد محترم : جناب آقای دکتر تفضلی محقق : هما .
حیرانی مقدمتشکیلات اداری , مالی عباسیان مقدمه : در اوایل حضور اسلام خود خلیفه به همه کارها می رسید , دفتر اموال را نگهداری می کرد اما همین که ممالک اسلامی توسعه یافت , خلفای اسلامی به تقلید از شاهان ایرانی و امپراطوری روم کارهای مهم دولتی را میان مأمورین متعدد تقسیم کردند .1 عباسیان نخستین فرمانروایان اسلام هستند که وزارت را تأسیس کردند .
در ابتدای تحقیق به تشکیلات اداری که برگرفته از دولت ساسانی است می پردازیم و سپس به مباحث مالی و ثروتهای عباسیان اشاره می کنیم .
الف ) تشکیلات اداری وزارت : وزارت از مهمترین پایگاههای سلطنتی و اساس همه پایگاههای پادشاهی است .
زیرا نام آن بر مطلق یاری دلالت می کند , چه این کلمه یا از « موازات » به معنی معاونت و یا « وِزر » به معنی سنگینی مأخوذ است و گویی وزیر با اعمال خویش سنگینی های کار سلطنت را بر دوش می گیرد .2 در قرآن کریم لفظ وزیر در 2 سوره مبارکه طه آیه 29 و سوره فرقان آیه 35 آمده است .
قوانین وزارت در زمان عباسیان برقرار گردید .
اما قبل از آن وزارت نه قاعده معینی داشت و نه قوانین پابرجائی , بلکه هریک از سلاطین دارای اطرافیان و اتباعی بودند [ و سلطان با آنان مشورت می کرد ] .
1- زیدان , جرجی 0 تاریخ تمدن اسلام ج 1 ص 89 2- ابن خلدون , عبدالرحمن .
مقدمه ابن خلدون ج 1 ص 452 , ت : پروین گنابادیچون بنی عباس به سلطنت رسیدند قوانین وازرت برقرار گردید و وزیر وزیر نامیده شد , حال آنکه پیش از آن بدو کاتب و مشیر می گفتند .
1 اولین وزیری که برای خلیفه اول عباسی وازرک کرد حنص بن سلیمان ابوسلمه خلّال بود و او را وزیر آل محمد می گفتند .
وی از موالی بنی حارث بن کعب به شمار می آمد .
ابوسمه از توانگران اهل کوفه به شمار می رفت .
و همواره دارایی خویش را در راه داعیان بنی عباس صرف کرد .
سبب پیوستگی او با عباسیان این بود که داماد بکیربن ماهان بود و بکیربن ماهان دبیر ابراهیم امام و یکی از خواص وی به شمار می رفت .
2 پس از او چه کسی عهده دار وزارت سفاح شد اختلاف است .
بعضی گفته اند عبدالرحمان وزارت را برعهده گرفت .
اما ابوالجهم مدتی برای سفاح وازرت کرد .
صولی می گوید : سفاح پس از ابوسلمه خالدبن برمک را به سمت وزارت برگزید .
چنانکه گفته اند خالدبن برمک کار وزیران را انجام می داد ولی به نام وزیر خوانده نمی شد .
3 .
تعداد وزیرانی که اسامی اشان در کتاب الفخری فی الآداب السلطانیه و تاریخ طبری نقل شده حدود 27 وزیر بوده .
مهمترین وزیران عباسی آل برمک بودند و اینان چنان در کارهای مملکتی نفوذ و قدرت و استبداد به هم زدند , که هارون از روی ناچاری ریشه برامکه را برانداخت بقسمی که بدبختی این خاندان کاملاً مشهور است .
در دوره اول عباسی وزیر در رأس همه امور قرار گرفت .
اما اوضاع وزارت در دوره بعدی عباسی تغییراتی یافت چنانکه در قرن چهارم هجری عنوان صاحب به عنوان وزیر افزودند .
اسماعیل بن ابی الحسن عبادبن عباس وزیر مؤید الدوله دیلمی نخستین وزیری است که دارای آن عنوان ( صاحب ) شد .
نفوذ و قدرت وزیران طبعاً مربوط به نفوذ و قدرت خلفاء بود .
همینکه خلفاء ناتوان گشتند وزیران آنها نیز بیکاره ماندند و کسان دیگر دارای قدرت و وزارت شدند که شدند که آنها را امیرالامراء می گفتند .
4 1- ابن طباطبا محمبن علی .
تاریخ فخری ص 6-205 ت: محمدوحید گلپایگانی 2- همان .
ص 111 3- اسفیاوک .
اصفهانی – محمودبن محمدبن الحسین .
دستورالوزراه .
تصحیح دکتر رضا انزابی نژاد ص 26 و ...
4- زیدان , جرجی .
تاریخ تمدن اسلام .
ج1 ص 117 – امیرالامراء : از قرن 4 هـ به بعد خلفای عباسی به فرمانروایان دولتهای کوچک مانند (آل بویه) عنوان امیرالامراء می دادند .
امیرالامراء در ولقع پادشاه و یا مثل پادشاه بود .
درباره حقوق وزیران باید گفت : میزان آنان معلوم نیست اما ظاهراً باید مقدار زیادی باشد و از آن گذشته وزیران مزبور همه نوع در اموال عمومی دخل و تصرف می کردند ضمناً در صورت حساب دوران معتضد می بینیم که حقوق وزیر روزی ½ 33 دینار یا ماهی هزار دینار می باشد .
حقوق وزیران دول اسلام یکسان نبوده و کم و زیاد می شده است .
1 در بعضی زمانها ثروت وزیران به قدری زیاد شد که به اندازه ثروت خلفا و بیت المال در دوران ترقی و متعالی عصر عباسی رسید.
مثل اینکه سرای آنان بیت المال شده بود و مردمان طمع کار جاه طلب با رشوه ها و هدیه ها و پیش کش ها برای گرفتن مقام و منصب وزارت دنبال این و آن افتادند .
اما منابع ثروت وزیران دوره عباسی چنین بود : 1- رشوه در موقع واگذارکردن کار 2- رشوه برای باقی گذاردن مأمورین بر سر کار خودشان 3- دست اندازی بی حد و حساب به املاک مرد 4- اختلاس از اموال دولتی و مالیاتها 5- تجارت با ارزاق عمومی 6- سوء استفاده از عیار مکه و ضرب سکه های کم عیار که سود زیادی ببار می آورد و ...
مصادره اموال وزیران نیز وجود داشت .
خلفاء اموال آنان را مصادره می کردند تا بدان وسیله کسری بیت المال را جبران نمایند و این اموال را نوعی عدالت اجتماعی می دانستند که اموال عمومی را از وزیران گرفته بخزانه عمومی برسانند .
خلفای نخستین عباسی در آغاز اموال وزیران را نه از روی احتیاج بلکه برای مجازات وزیران در مقابل گناهان سیاسی و امثال آن مصادره می کردند .
2 انواع وزارت : وزارت بر 2 قسم است : وزارت تفویض و وزارت تنفیذ .
وزارت تفویض : تفویض در لغت به معنی بازگذاشتن کار برکسی , سپردگی و واگذاری و تسلیم و توکل و پناه بردن است .
بنابراین وزارت تفویض قسمتی از وزارت است که در آن امام تدبیر امور را به سپرد تا او همه کارها را با فکر و اجتهادش انجام دهد .
وزیر تفویض جز 3 مورد زیر که مخصوص خلیفه بود , در همه کارها از خود اختیار داشت و آن 3 چنین است : 1- حق تعیین ولیعهد که وزیر در آن مداخله نداشت و 1- زیدان , جرجی .
تاریخ تمدن اسلام ج 2 ص 346 2- همان .
ج 2 ص 370مخصوص خلیفه بود 2- خلیفه می توانست هرکس را که وزیر به کار گماشته برکنار سازد ولی وزیر آن حق را نداشت 3- خلیفه می توانست پیش خود از امامت استعفا دهد , اما وزیر آن حق را نداشت .
وزرای برامکه – یحیی بن اکثم – ابن فرات از وزیران تفویضی عباسی بودند , خلفای عباسی درپاره ای موارد مهر خلافت را به وزیران ( تفویضی ) می دادند و خود از هرجهت برکنار می نشستند .
وزیر تنفیذ : وزیر تنفیذی از خود اختیار نداشت و فقط اوامر خلیفه را اجراء می کرد و در واقع رابطه میان مردم و خلیفه محسوب می شد .
خلیفه می توانست 2 وزیر تنفیذ داشته باشد اما وزیر تفویض درهرحال یکی بود .
1 ماوردی این تقسیم بندی را به صورت وزارت مختار و وزارت اجرا بیان می کند .
حال به سایر ادارات عباسی می پردازیم .
و قبل از آن اشاره می کنیم 3 نشانه ( اشارات ) خلافت یعنی خطبه , سکه , طراز را عباسیان نیز داشتند .
و پرچم و بیرق , منبر و تخت و صندلی و حتی موسیقی نیز از نشانه های رسمی خلیفه شناخته می شد .
دبیری : به دوران اول عباسی کار وزیران بسیار شد لازم آمد کسانی را به یاری وزیر گمارند تا در نظارت و اداره دیوان های مختلف وی را مدد کند و اینان را دبیر گفتند.معروفترین دبیران آن دوران .
دبیر نامه ها , دبیر خراج , دبیر سپاه , دبیر نگهبانی و دبیر قضا بود .
کار دبیر نامه ها توزیع فرمانها و عفونامه ها و انشای نامه های سیاسی بود که پس از تحریر به تصویب و مهر خلیفه می رسانید .
مراجعه به نامه های رسمی و اصلاح و تصحیح آن نیز از وظایف وی بود .
و در مجلس قضا با خلیفه می نشست و مهر خلیفه را براحکام می زد .
خلیفگان علاقه داشتند ؛ نامه هایشان شیوا و بلیغ انشا شود ( به همین منظور ) دبیران خویش را از مردان ادب پیشه و از خاندانهای قدیم انتخاب می کردند .
حاجبی : خلیفگان نخستین , هیچ کس را بردر خویش منتظر نمی شناساندند که همه طبقات مردم بی حاجب 1- زیدان , جرجی .
تاریخ تمدن اسلامی ج 1ص 118 ایضا حسن , ابراهیم حسن .
تاریخ سیاسی اسلام ج 2 ص 227 .
ک ماوردی الاحکام ....
ص 25 2- حسن ابراهیم حسن .
تاریخ سیاسی اسلام .
ج 2 ص 230 و مانع ایشان را توانستند دید .
عباسیان نیز به رسم امویان حاجبه گرفتند و مردم را جز برای کارهای مهم بار ندادند .
میان مردم و خلیفه 2 خانه فاصله بود خانه خاصه , خانه عامه که هر دسته را مطابق رأیحاجب در جای معین می پذیرفت .
حاجب مقامی معتبر داشت و رئیس تشریفات یا وزیر دربار عصر ما بود و وظیفه داشت مردم را نسبت به مقام و اهمیتشان به حضور خلیفه برساند .
حکومت ولایات : سازمان اداری عباسیان به دوران اول براساس مرکزیت بود و حاکمان ولایات مأمورانی بودند ( از طرف خلیفه ) بجز حاکم در ولایات مأموران دیگر بودند که از همه مهمتر خزانه دار بوده , ناظر پست و قاضی .
و حاکم بجز امامت نماز و فرماندهی سپاه کاری نداشت .
سیدامیر , می گوید " سازمان اداری قوانین معین داشت و از سازمانهای جدید دست کم , نداشت .
یعقوبی در کتابش نام حاکمان دوران سفاح را یاد کرده است .
1 دیوانها : مهمترین دیوانهای دولت که هریک وزارتی بود چنین است:دیوان خراج , دیوان دیه , دیوان نظارت , دیوان سپاه , دیوان موالی و غلامان که فهرست موالی و بندگان خلیفه را نگه می داشت .
دیوان برید , دیوان مراقب خرج , دیوان نامه ها , دیوان حوائج , دیوان احشام , دیوان عطایا , دیوان آبیاری که بر پلها و ترعه ها و آب نظارت داشت .
از عنوان دیوانها وظایف آن را توان دانست .
دیوان رنام که چیزی شبیه دیوان محاسبات عصر ما بود از معتبرترین دیوانهای دولت به شمار می آمد که منصور پایه نهاد و این دیوان عهده دار جمع آوری خراج عراق , ثروتمندترین ولایتهای دولت بود .
.
دیوان دیگر که عباسیان به وجود آوردند دیوان مکاتبات و مراجعات بود .
4 قسمت داشت : دیوان سپاه که مقرری ها در آن ثبت می شد .
دیوان اعمال که ناظر مستمری و حقوق بود .
دیوان عمال که نصب و عزل همه با آن بود , دیوان بیت