همدان شهریست قدیمی، با سابقه ای تاریخی بس طولانی که قدمت تاریخی آن به بیش از 2500 سال می رسد این شهر که زمانی اکباتان نامیده می شد و پایتخت امپراتوری ماد بوده است.
منطقه ای تقریباً کوهستانی و سردسیر است.
وجود مراتع سرسبز و آب نسبتاً فراوان از رونق دام داری و پرورش گوسفند حکایت دارد.
به طور طبیعی این مشخصات اقلیمی ساکنان روستاهای سردی را که دارای زمستان های طولانی است به استفاده از صنایع و حرفه های دستی به ویژه فرش هدایت می کند.
وجود حرفه های نظیر نمد مالی، سبد بافی، حصیر بافی، گیوه بافی، گیوه دوزی و ...
نیز به نوعی از رونق بافندگی حکایت می کند.
از سویی تنوع نقوش و طرح های فرش در منطقه به آسانی دلالت بر آن دارد که گستردگی این حرفه قطعاً حاصل سالهایی بسیار پیش تر از این بوده است.
سیسیل ادواردز می گوید: اطلاعاتی دال بر علاقه شاه طهماسب در دست است و گفته می شود که خود وی طرحهایی برای چند قالی تهیه کرد.
همچنین می دانیم که وی به سلطان سلیمان نامه ای نوشت و طی آن پیشنهاد کرد که برای مسجدی که اکنون به مسجد جامع سلیمانیه مشهور است و در آن زمان معمار بزرگ سنان آن را برای وی در استامبول ساخت، قالی بفرستد.
قالیها در موعد معینی بافته و فرستاده شد.
سفیر مجارستان (که این گزارش را می دهد) میگوید که در بین قالیهای مزبور چند تخته قالی ابریشمین نیز وجود داشته که در همدان یا درگزین تهیه شده بود.
ولی تا آنجایی که می دانیم در همدان یا درگزین هرگز قالی ابریشمی بافته نشده و در واقع تهیه هر نوع قالی در شهر همدان قبل از 1912 بعید به نظر می رسد.
ولی درباره درگزین باید گفت که این جا یک ناحیه حاصلخیز کشاورزی است که در چهل میلی شمال همدان واقع گردیده است.
در این محل چند قرن است که قالی مخصوصاً قالیچه های کوچک و ارزان بافته می شود و هنوز این کار ادامه دارد.
احتمال دارد یکی از قالیهایی که شاه طهماسب برای سلیمان فرستاده، بافت این ناحیه باشد ولی بافت قالی ابریشمین در این محل بسیار بعید به نظر می رسد".
بااین وصف سفیر مجارستان رسیدن فرشها را به استانبول گزارش داده و همچنین سفیر ایران در گزارش به سفیر اعظم عثمانی صورت هدایا را که در بین آنها فرشهای بزرگ پارچه و ابریشمی از همدان و درگزین است اعلام کرده است و همچنین وجود قالیبافی پیشرفته ای در برخی روستاهای درگزین از جمله روستای سوزن از سابقه تولید فرش در این منطقه حکایت ی کند.
یاکوپ پولاک – طبیب دربار قاجار در سالهای 1850 در سفرنامه خود می گوید "فرش ایران بیشتر نه ازنظر رنگ بلکه از حیث دوام و دقت بافت معروفیت دارد ...
زیباترین قالیها از آن ایالت فراهان در نزدیکی کرمانشاه است و چادر نشینان کردستان و همدان نوعی از قالی درجه دو می بافند آنها با استعمال رنگ قهوه یی باز در زمینه ی قالیها که از پشم شتر است می دانند که چطور جذابیت ظاهری قالیها را بالا ببرند".
در حوالی همین سالهاست که کمپانی انگلیسی زیگلر در سلطان آباد اراک شروع به سرمایه گذاری و ایجاد کارگاههای بزرگ قالی بافی کرده و سپس سرمایه گذاران دیگری جذب بازار این حرفه می شوند.
بخشهایی از همدان و ملایر نیز از حوزه ی فعالیت گسترده آنان به دور نمانده و بازار همدان گذرگاه مناسبی برای عرضه و صدور فرشهای ساروق و جوزان و مهربان و انجلاس می شود.
امروزه قالی بافی در تمام جلگه همدان از یک سو در ارتباط با استان مرکزی و از یک سو درارتباط بامراکز قالی بافی قروه و بیجار کردستان نشان از گستردگی حرفه ای می دهد که به دلیل تنوع نقوش رنگ آمیزی پشتوانه با ارزشی در تولید فرش ایران است.
استان همدان یکی از مناطق مهم قالی بافی ایران از لحاظ کمیت و تعداد است و در آن بیشتر از هر منطقه دیگر ایران فرش بافته می شود.
مطابق آمار سالهای گذشته بر روی 11500 دار قالی موجود این منطقه بیش از 57000 کارگر قالیباف بکار گره زنی مشغول بودند.
امروزه بازارهای شهر از تولیدات عشایر مهاجری که فرشهای سنتی خود را تحت عنوان بافت همدانی (با استفاده از پود پنبه ای کوبیده منفرد بین هر ردیف از گره های ترکی) عرضه می کنند پر شده است.
قطعه های قدیمی و عتیقه که در بازار موجود هستند معمولاً بصورت کناره و در برخی اوقات قطعات بزرگ می باشند.
این قطعات از کارگاههای شهری و با طرحهای ساده و غیر پیچیده با زمینه ای از موی شتر رنگ نشده و یا پشم گوسفند رنگ شده و حواشی پهن به بازار عرضه می شوند.
رنگهای تزئینی و سایه روشن گوناگون، عمدتاً سرخ و آبی، همراه با طرحهای هندسی و نقوش استلیزه، شامل شش وجهی، چند وجهی و لوزی و تزئینات فرعی دیگر به رنگ طبیعی تولید می شوند.
امروزه محصولات همدان به ندرت با اینگونه قطعات شهری و عشایری قابل قیاس ی باشد.
نقشهای اصیل و به نسبت رسمی جای خود را به طرح ترنج مخصوص همدانی داده در حالیکه نقشهای تکراری بوته و هراتی و دیگر طرحهای گل و بوته دار به کالاهای تجاری ارزان و تولید انبوه شباهت دارند اگر چه گهگاه موارد استثنایی نیز دیده می شود که زیبایی خاص خود را دارند.
به رغم این به نظر می رسد که گویی امروزه بافندگان و کارگاههای مختلف درصدد بازگشت به دوران خوش گذشته هستند به همین منظور برای آنکه طرح های امروزی قابل تشخیص از چنان قطعه های اصیل باشند واژه اکباتانی یعنی نام باستانی همدان بطور فزاینده در تجارت فرش مورد استفاده قرار گرفته است ساختار در اینجا از ذکر جنبه های فنی نظیر چله کشی، ریشه زنی، مقراض کاری و پرداخت قالی، به رعایت ایجاز سخن، صرفنظر می کنیم چون با نقاط مختلف ایران در طرز کار و نام ابزار، تقریباً یکسان است، جز اینکه در بعضی از جاها تغییراتی جزئی دارد.
تنها به ذکر این نکته می پردازیم که در بافندگی، کار بافت به وسیله افراد مختلف، با مهارتها و تخصصهای گوناگون انجام می پذیرد.
پشم: بهترین قالیچه های استان همدان از پشم دستریس تهیه می شود، خامه مورد نیاز به صورت دستریس و ماشینی مورد استفاده است، که نوع دستریس بیشتر توسط زنان در دهات و روستاهای اطراف همدان تولید می شود.
پشم مورد نیاز از باختران، خرم آباد، سبزوار فراهم می آید و به نام برچین یعنی تار بدون الوان معروف است.
گره: قالی ها و قالیچه های استان همدان تقریباً بدون استثنا، با گره ترکی بافته می شوند زیرا بیشتر ساکنان این استان که بالغ بر یکصد روستاست، ترک زبانند اما گره فارسی نیز معمول است.
غیر از چند موردی که استثنایی است، هزاران تخته قالیچه ای که در روستاهای همدان تهیه می شود، همگی مانند قالیبافان عشایر بلوچ و شمال خراسان و قبایل افشاری در کرمان و عشایر فارس یک پوده بافته می شوند.
غیر از اینها که گفتیم سایر جاها قالیهای خود را یک پوده نمی بافند، قالیهای شهرهای تبریز، مشهد، کرمان، اصفهان، کاشان و قم دو پوده بوده و بعضی اوقات هم سه پوده است، که با معاینه پشت قالی یک پوده با دو پوده آنها قابل تشخیص است.
اینک، با ذکر ادله کافی به ارزشیابی این دو عامل تشخیص می پردازیم: 1-با توجه به این نکته که گره ترکی در مناطق بسیاری از آذربایجان و بیشتر نقاط ایران نظیر: بیجار، تکاب، کردستان، لرستان، نواحی مرکزی و روستایی باف اراک، شاهرود و سمنان و برخی از نقاط خراسان، فارس، بختیاری، نیز رایج و معمول است، این وجه تمایز را نمی توان به عنوان عاملی تعیین کننده مدنظر قرار داد.
بخصوص که گره فارسی در همدان نیز به کار می رود.
2- یک پودی بودن نیز تنها به قالیهای روستائی همدان اختصاص ندارند، چه در بسیاری از مناطق، مثل: سنندج، کنگاور، سقز، مهاباد و نواحی مرکزی و روستایی اراک و قالیهای روستایی شهر بابک، سیرجان، بافت، شیوه یک پودی گاه به تنهایی و گاه به همراه شیوه دو پودی متداول است.
3- بلندی ریشه (ایلمک):قالیچه های روستایی همدان، به استثنای بافته های بیجار، عموماً ضخیمتر و سنگین تر ازفرآورده های سایر روستاهای ایران است.
کلاف دستریس ضخامت کافی دارد و هنگام چیدن پرز آنها را زیاد کوتاه نمی کنند.
با این خصوصیات، قالی یا قالیچه متراکم و خشن و زمخت و با دوام می شود و علیرغم فقدان ظرافت، از سختی و استحکام خاصی بهره مند خواهد بود.
رج شمار: قالیهای نوع شهری همدان در هر 6.5 سانتیمتر بین 27 تا 35 گره دارند.
حال آنکه ظرافت قالیهای نوع روستایی همدان حداکثر 25 گره در 6.5 سانتیمتر است.
پود گذاری: قالیهای مناطق شهری باف، اصولاً دو پودی و قالیهای نوع روستایی یک پودی اند.
در اصطلاح محلی پود زیر را ارقج وتار را اریش می نامند.
.این اصطلاحات در تمامی مناطق آذربایجان نیز معمول است.
هر چند که قالی های همدان از نوع تمام پشم کم نیستند، ولی عموماً تار و پود آنها از نخ پنبه ای می باشند.
گاهی مواقع، پود از پشم شتر است و تار از پنبه.
نخ های تار همه در یک سطح قرار دارند در حالی که نخ های پود، که ضخیم تر هستند، فقط یک بار از روی هر رج گره عبور می نمایند.
دار: در همدان دو نوع دار متداول است: دار ثابت محلی، و دار تبریزی، در مناطق شهری باف، بیشتر دارهای نوع تبریزی (چرخان) معمول است.
صرف نظر از بعضی روستاها در بیشتر مناطق روستایی از دارهای ثابت (ایستاده) استفاده می شود.
منطقه همدان از نظر بافت دارای سه نوع فرش بافی است.
اول نوعی فرش بافی شهری که می توان آن را بیشتر در همدان و همچنین تا حدودی در ملایر مشاهده کرد.
آنچه به اجمال می توان بیان داشت این است که فرش بافی همدان با حومه ی نزدیک آن در دوره رونق خود زیر نظارت شرکت سهامی فرش ایران قرار داشته و به دلیل تمرکز بازار و تجار بزرگ در شهر، دارای کیفیت پیشرفته و سازمان یافته ای بوده است که اکنون نیز آثاری از آن مشاهده می شود.
نوع دوم مربوط به حومه ملایر (جوزان)، مهربان (قهورد) و فامنین است که به ترتیب در ارتباط و وابسته به حوزه فرش ارک و ساروق (در سالهای شکوفایی آن) و حوزه فرش بیجار و تا حدودی ابریشم بافی قم می باشد.
این فرشها ضمن اینکه دارای نوعی هویت بومی می باشند دارای بافت و رنگ آمیزی نسبتاً مطلوب و نقشه دقیق و بافت تقریباً نظارت شده هستند.
منطقه سوم فرشی است که در حورزه غنی و گسترده و پر تنوع روستایی – عشایری قرار دارد که معمولاً براساس تک نقشه و ذهنی بافته می شود و رنگ بندی محدود و بافت ضخیم و گوشتی دارد و عمدتاً تک پود بوده و نوع فرش بافی قسمت اعظم مناطق شمال، شمال غرب و همچنین قالی بافی نهاوند، تویسرکان، کبوتر آهنگ و رزن و اسدآباد را در برمی گیرد.
اگرچه در برخی از این مناطق نوعی از فرش شهری هم دیده می شود که تحت تأثیر گذشته پر رونق خود می باشد.
از این جمله می توان به مناطقی نظیر تویسرکان و بهار و انجلاس و شراء و بزچلو اشاره کرد که فرش بافی مطلوبی داشته اند.
بااین وصف اساس تقسیم بندی مراکز قالی بافی نه براساس حوزه های فوق بلکه تا حدود زیادی براساس اهمیت مراکز تولید وتوزیع در نظر گرفته شده است.
برای مثال تمام مراکز کنترل و نظارت بر تولیدات فرش اعم از سازمانهای دولتی مراکز و نهادهایی که طی سالهای اخیر شروع به فعالیت در امر فرش کرده اند در همدان یا در ملایر و یک یا دو شهر دیگر مستقر می باشند و همچنین امکان دسترسی به مواد اولیه و بازارهای فرش و تسهیلات لازم برای تولید عمدتاً در این شهرهاست و طبیعتاً می توان دریافت که حومه ی این مراکز عملاً تولید کننده چه نوع فرشی می باشند.
- طرحهای رایج لازم به یادآوری است که هر چند در اثر انتشار روزافزون قالیبافی در ایران، نقشه ها خصلت محلی و سنتی خود را تا حدودی زیادی از دست داده اند، ولی با وجود تداخل و ادغامی که در زمینه نقشه های قالی دیده می شود، با این حال، نقشه یکی از عناصر اصلی تشخیص قالیها و تعیین منشأ محلی آنهاست همانطور که قبلاً ذکر شد، در نقاط شهری باف، بیشتر نقشه های شاه عباسی و کرمانی و در نقاط روستائی نقشه ماهی و انواع لچک و ترنجهای روستایی متداول است.
طرح بافته های روستایی همدان، به طور کلی، ساده تر از قالیچه های عشایر ایران است.
با اینکه این تولیدات فاقد نقشهای بدیع و چشم نواز است، با این حال اعتدال رنگها و تضاد دلپذیرشان ارزش خاصی را به تولیدات این منطقه بخشیده است.
گر چه هردو منطقه از طرحهای شکسته استفاده می کنند، ولی طرح قالیچه