دانلود تحقیق طرح فیلمنامه بلند

Word 48 KB 5365 16
مشخص نشده مشخص نشده هنر - گرافیک
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • در شبی بارانی، مهران که در خیابانی تاریک و بلند در حال قدم زدن است ، بوسیله شخصی که در کمین او بوده، مورد ضرب و شتم قرار می گیرد .

    این حمله طوری اتفاق می افتد که مهران نمی تواند شخص مورد نظر را بشناسد .

    پیر مردی که در فاصله صد متری محل حادثه ، در آلونکی نگهبانی مزارع و ماشین آلات کشاورزی رامی دهد و آشنایی اندکی نیز با مهران دارد به طرف محل حادثه رفته و او را به بیمارستان منتقل می کند.

    سپس فرامرز و لیلا بوسیله تماس پیرمرد از حادثه اطلاع یافته و آنها نیز به بیمارستان می روند، و در ملاقاتی که در این نقطه بین لیلا و مهران اتفاق می افتد مشخص می شود که مهران عامل این حادثه را به جریان اخراج شدن خود و اشخاصی که مدام وی را بعد از اخراج از دانشگاه تحت نظر دارند تا حدودی مربوط می داند .

    همچنین مهران دوباره از لیلا تقاضای جدایی می کند که با مقاومت شدید وی روبرو می شود .

    ( 5 ماه بعد ) مهران به دیدار استاد می رود .

    تا بر اساس قول وی ، علت و عاملان اخراج وی را برای او فاش کند .

    زیرا طی پنج ماه گذشته نیز تهدیدات تلفنی و لفظی و تعقیب های مداوم ، همچنان ادامه داشته است .

    البته مهران همواره بر این واقعیت که گویی این تهدید ها و فشارها از دو سوی مختلف بر او و لیلا وارد می شود ، تاکید داشته اما هیچ گاه نمی تواند غیر از عاملان اخراجش شخصی یا گروه دیگری را در این قضیه شناسایی کند.

    در ادامه استاد به مهران می گوید که اخراج وی به دلایل سیاسی عنوان شده عجیب و غیر قابل قبول است، زیرا اشخاصی بوده اند که فعالیت های سیاسی شان بسیار شدید تر از مهران بوده اما مجازات آنها ، فقط چندین اخطار بوده است .

    همچنین استاد می گوید که بوسیله منبع اطلاعاتش دریافته که یکی از اعظای با نفوذ هیئت مدیره و موسس دانشگاه مهم ترین نقش را در اخراج وی داشته و مهران بوسیله فشارهای او اخراج شده است ، و البته استاد یافتن نام و هویت وی را به دیدار بعدی موکول می کند .

    (این کمک ها از سوی استاد به مهران به علت ارادتی است که وی به مهران و عمق و وسعت دیدگاه های وی دارد.

    همچنین هر دوی آنها تقریبا هم سن و سال هستند) .

    مهران پس از تماس تلفنی لیلا که وی را به شدت متشنج و عصبی نشان می دهد به دیدار وی می رود و در این ملاقات لیلا به واقعیاتی اشاره می کند، که همواره از مهران پنهان می کرده است .

    لیلا که ساعتی پس مورد تهدید شدید تلفنی شخصی ناشناس قرار گرفته ، این مسئله را با آشفتگی ای غیر قابل کنترل نزد مهران عنوان می کند ، و ادامه می دهد که او نیز مانند مهران طی چند ماه گذشته در معرض این تهدیدات تلفنی قرار داشته است .

    اما به علت خط و نشان کشیدن شخص ناشناس این مسئله را از مهران پنهان کرده است.

    مهران نیز به شدت براشفته می شود و لیلا را متهم می کند که با اصرار برای ادامه این ازدواج خود را در معرض این فشارهای کشنده قرار داده ، و همچنین مشکلات و تنگناهای وی را دو چندان کرده است .

    همچنین مهران پس از اگاه شدن از جزئیات و نوع این تهدیدات ، به این مسئله که منبع و عامل این خط و نشان کشیدن ها و فشارها از دو نقطه متفاوت است بیشتر ظنین می شود .

    در ادامه در بحثی که بین مهران و فرامرز روی می دهد، مهران به این واقعیت که ایمان و معنویت وی به دلیل حوادث تلخ چند ماه گذشته بویژه اخراجش دچار تزلزل شده ، اذعان می کند.

    اما با وجود این تغییرات معنوی ، وی همچنان از دیدگاه های خود نسبت به وجود خداوندی ناظم و مقتدر در برابر نظرات افراطی فرامرز مبنی بر تنها بودن انسان و رها شدنش به این حال خود ، به شدت دفاع می کند .

    در همین بین و به موازات شدت یافتن تهدیدات ، شخص ناشناس با پدر لیلا که شخصی مقدس نما و همچنین از افراد با نفوذ بازار تهران است ، تماس گرفته و ادعا می کند دختر وی به بیماری ایدز مبتلا است .

    حاج ناصر پدر لیلا به علت داشتن سابقه ذهنی منفی از مهران به عنوان روشنگری سست نهاد و فاسد پس از سفر ناگهانی اش به شمال ، وی را عامل این بیماری می داند.

    اما مهران با اطمینان کامل وجود این بیماری را رد کرده و آنرا ادعایی مضحک و جنجال برانگیز از جانب شخص ناشناس و یا حتی خود حاج ناصر برای مخدوش کردن چهره خویش عنوان می کند.

    لیلا که به شدت برآشفته ، عصبی و نگران است با اصرار شدید پدر به همراه مهران تن به آزمایش می دهند، اما آنها در کمال ناباوری در بعد از ظهر همان روز باجواب مثبت آزمایش روبرو می شوند.

    در همین بین حاج ناصر، خشمگین، به نسبت دادن تهمت های غیر منطقی و بی جای خود به مهران ادامه داده و پس از تهدید شدید وی ، لیلا را با حالتی زننده و تحقیر آمیز به همراه خود به تهران می برد .

    همچنین مهران پس از مواجه شدن با جواب آزمایش دچار تشنج عصبی شده و پس از دقایقی و به زحمت خود را به منزل می رساند .

    وی پس از ورود به منزل و دیدن فرامرز گریه آرام و بی صدایش تبدیل به هق هقی دردناک می شود و این حالت چندین دقیقه به طول می انجامد و سپس فرامرز پس از آماده کردن آب قند ، و خوراندن آن به وی او را آرام می کند .

    مهران اندک اندک لب و به سخن می گشاید و از سردرگمی و ناباوری عمیقش در برابر حوادث تلخ و غیر قابل توجیه چند ماه گذشته با فرامرز سخن می گوید .

    وی قسمتی از این سردرگمی را اینگونه عنوان می کند که ، یافتن ارتباط و شباهتی بین تهدیدات تلفنی ، ضرب و شتم و جریان بیماری اش از یک طرف ، و قضیه اخراج و تحت نظر قرار داشتن مداومش از طرف دیگر ، بسیار سخت و تا حدودی غیر ممکن به نظر می رسد.

    وی همچنین به آن شب بارانی و حمله ای که به او انجام شد اشاره می کند و اینگونه ادامه می دهد که یکی دو روز، بعد از آن اتفاق در بازوی خود با نقطه قرمز کوچکی مواجه شده که شبیه اثر سوزن سرنگ بر پوست بوده ، اما وی آنرا جدی نگرفته است .

    وی اینگونه نتیجه می گیرد که به احتمال فراوان در آن شب بوسیله سرنگ این ویروس مستقیما به خون وی منتقل شده است.

    اما مهران به اطمینان اش به این حقیقت که نمی توان این عمل شنیع و غیر انسانی را به اخراجش و عاملان آن نسبت داد اذعان می کند .

    سپس وی به همراه فرامرز برای روشن شدن هویت مسببان اخراجش به درب منزل استاد می روند ، اما استاد به محض دیدار او به آشفتگی وی پی می برد و پس از اصراری شدید ، مهران علیرغم میلش جریان بیماری را در برای او باز گو می کند.

    استاد نیز پس از شنیدن این خبر تلخ اندوهگین و همچنین متحیر می شود .

    زیرا وی اکنون متوجه شده است که شخص با نفوذی که عامل اصلی اخراج کردن وی بوده پدر زن وی است ، و این بیماری که به لیلا نیز منتقل شده نمی تواند ارتباطی با حاج ناصر داشته باشد .

    سپس استاد دلیل تحیرش را به مهران بازگو می کند و مهران پس از آگاه شدن از هویت مسبب اخراجش ( یعنی پدر لیلا ) به شدت خشمگین و حیرتزده می شود و بدون لحظه ای درنگ برای آگاهی از حقیقت این حوادث مرموز و متوالی به همراه فرامرز راهی تهران می شود.

    اما وی پس از رسیدن به تهران و مقابل منزل حاج ناصر با صحنه ای روبرو می شود که پیچیدگی و بغرنج بودن این حوادث را نزد او چندین برابر می کند .

    مقابل منزل حاج ناصر عده ای تجمع کرده اند و چند امداد گر در حال انتقال لیلا که بوسیله قرص خود کشی کرده و حاج ناصر که دچار سکته شده به بیمارستان هستند مهران که پس از دیدن این حادثه دگرباره دچار ضعف و حمله شدید عصبی می شود توان تعقیب ماجرا را در خود نمی بیند و با حالتی نزار و ناتوان به همراه فرامرز به اتاق کوچک وی در تهران می روند .

    اما پس از ساعاتی مهران توان خویش را برای تحمل این دلهره و اضطراب نیز از دست می دهد و به همراه فرامرز به راه افتاده ، بیمارستان مورد نظر را می یابند .

    اما مهران به علت اینکه حاج ناصر جریان ازدواج وی را با لیلا از بستگان خویش پنهان کرده است ، فرامرز را برای یافتن اطلاعات به داخل بیمارستان می فرستد و فرامرز پس از ورود به ساختمان بیمارستان با زیرکی و همچنین اصرار متوجه می شود که هم لیلا و هم حاج ناصر ، از مرگ نجات پیدا کرده اند .

    سپس مهران که اندکی آرام شده است به همراه فرامرز دوباره به اتاق کوچک وی باز می گردند .

    در همین بین مهران در صحبتی که با فرامرز دارد ، به او می گوید که اکنون مطمئن شده است که جریان بیماری ایدز و تهدیدات تلفنی و حمله آن شب هیج ربطی به حاج ناصر و مسئله اخراجش ندارد .

    فردای آن شب مهران احتیاط را کنار گذاشته و بدون در نظر گرفتن پنهان کاری حاج ناصر به دیدار لیلا که اندکی بهبود یافته است می رود لیلا پس از دیدن مهران بسیار مشعوف و همچنین آرام می شود و پس از اینکه هر دوی انها برای لحظاتی می گریند، لیلا به واقعیاتی تلخ و تکاندهنده اعتراف می کند؛ شخص ناشناس دیشب پس از رسیدن لیلا و پدرش به تهران با لیلا تماس می گیرد و ادعا می کند که برادر اوست .

    برادری که بوسیله رابطه ای نامشروع از مادر دیگری زاده شده است اما حاج ناصر با بی رحمی هر چه تمامتر و به علت دفاع از اعتبار و نفوذ ریاکارانه و کثیفش همواره از پذیرش او امتناع ورزیده است.

    و اصرارهای مادر وی که بصورتی متناوب تا لحظه مرگش ادامه داشته است هیچ گاه به نتیجه نمی رسد ، تا روزی که وی بر اثر فشار عصبی و ضعف روحی از بین می رود .

    شخص ناشناس اینگونه ادامه می دهد که تهدیدات و فشارهای مداوم حاج ناصر به مادر او همواره در مقابل چشمانش قرار داشته ، اما او به علت غرور و آبروی خود و مادر هیچ گاه شخصا وارد عمل نشده است ، تا اینکه مادر می میرد و او خود را تنها و بی تکیه گاه می یابد و پس از چندین ماه متوجه آلودگی اش به بیماری ایدز می شود و تمام این تلخی ها باعث ایجاد نفرت و کینه ای شیطانی و غیرقابل کنترل در وی می شود و این حوادث تلخ بازتاب این کینه عمیق است .

    همچنین لیلا به مهران می گوید که دیشب پس از شنیدن این واقعیات ، گوشه ای از خاطرات کودکی او زنده شده است ؛ لیلا از اختلافی که پدر و مادرش به علت حضور زنی دیگر داشته اند سخن می گوید .

    وی که تصاویری کمرنگ از آن روزها در ذهن دارد ، اینگونه ادامه می دهد که دلیل خشم و عصبیتی که مادر را در آن شب تلخ کودکی ، در هنگام رانندگی به کام مرگ کشاند، یکی از همین جرو بحث ها بر سر رابطه پدر با آن زن بوده است.

    اما وی به علت کودکی و بعدها پنهان کاری مداوم پدر، هیچ گاه به کل واقعیت پی نمی برد.

    و این ابهام تا شب گذشته در ذهن وی باقی می ماند.

    مهران نیز جریان دست داشتن پدر لیلا را در اخراجش برای لیلا بازگو می کند (حتی لیلا نیز از سهامدار بودن و قدرت پدرش در دانشگاه مطلع نبوده است .

    البته لیلا از این پنهان کاری پدر متعجب نمی شود ، زیرا مطمئن است نسبت به بسیاری از مسائل و حواشی مربوط به زندگی پدر نا آگاه است ).

    پس از این دیدار خشم هر دوی آنها به خصوص مهران نسبت به حاج ناصر که هنوز در حالت اغماء به سر می برد بیشتر می شود .

    زیرا هر دوی آنها به واقعیاتی جدید و البته تلخ درباره او پی برده اند.

    البته روابط بین لیلا و مهران پس از این حوادث عمیق تر می شود

  • فهرست:

    ندارد.


    منبع:

    ندارد.
     


تحقیق دانش آموزی در مورد دانلود تحقیق طرح فیلمنامه بلند, مقاله دانشجویی با موضوع دانلود تحقیق طرح فیلمنامه بلند, پروژه دانشجویی درباره دانلود تحقیق طرح فیلمنامه بلند

درک دنیای انیمیشن می خواهیم پیش از پرداختن به چگونگی نوشتن کارتون ، قدری در مورد رسانه انیمیشن سخن بگوییم . این بحث شما را در درک وقایع و شرایط کلی دنیای انیمیشن یاری خواهد نمود . به هر حال نویسنده کارتون نخستین حلقه زنجیره تولید آن است و هر چه بیشتر از روند کار مطلع باشد طبیعتاً کار بهتری ارایه خواهد نمود . عدم درک صحیح از اصول تولید و انواع مختلف انیمیشن بزرگترین مانع بر سر ...

استانلی، کوبریک استانلی کوبریک در 26 جولای 1928 در نیویورک متولد شد. در « کالج سیتی » دانشگاه نیویورک تحصیل کرد. 1947 با توبا متز ازدواج کرد ( 1952 از هم جدا شدند )؛ 1952 با روت سوبتکای رقصنده ازدواج کرد؛ فرزند: کاترین؛ سال 1985 با کریستین هارلن ازدواج کرد؛ فرزندان : آنیاو ویوین. 1964 برای مجله‌ای « لوک » در نیویورک عکاسی می‌کرد. 1950 اولین فیلمش را ساخت و ...

در سال 1939، سالی که فرانسه به اشغال نازی‌ها درآمد و اروپا در گرداب جنگ فروافتاد، یک کارگران جوان آمریکایی فیلمی ساخت که ماهیت سینما را دگرگون کرد. اُرسُن وِلز 6 مارس 1915، در کنوشاویسکانسین، در خانواده‌ای موفق و خوش‌فکر که هنر و تکنولوژی در آن موروثی بود متولد شد. پدرش، ریچارد هدولز، مخترع، صنعتگر و هتلدار بود؛ مادرش، بئاترین آیوزولز، پیانیستی خوشنام بود. از همان زمان طفولیت ...

در سال 1939، سالی که فرانسه به اشغال نازی‌ها درآمد و اروپا در گرداب جنگ فروافتاد، یک کارگران جوان آمریکایی فیلمی ساخت که ماهیت سینما را دگرگون کرد. اُرسُن وِلز 6 مارس 1915، در کنوشاویسکانسین، در خانواده‌ای موفق و خوش‌فکر که هنر و تکنولوژی در آن موروثی بود متولد شد. پدرش، ریچارد هدولز، مخترع، صنعتگر و هتلدار بود؛ مادرش، بئاترین آیوزولز، پیانیستی خوشنام بود. از همان زمان طفولیت ...

در سال 1939، سالی که فرانسه به اشغال نازی‌ها درآمد و اروپا در گرداب جنگ فروافتاد، یک کارگران جوان آمریکایی فیلمی ساخت که ماهیت سینما را دگرگون کرد. اُرسُن وِلز 6 مارس 1915، در کنوشاویسکانسین، در خانواده‌ای موفق و خوش‌فکر که هنر و تکنولوژی در آن موروثی بود متولد شد. پدرش، ریچارد هدولز، مخترع، صنعتگر و هتلدار بود؛ مادرش، بئاترین آیوزولز، پیانیستی خوشنام بود. از همان زمان طفولیت ...

استانلی، کوبریک استانلی کوبریک در 26 جولای 1928 در نیویورک متولد شد. در « کالج سیتی » دانشگاه نیویورک تحصیل کرد. 1947 با توبا متز ازدواج کرد ( 1952 از هم جدا شدند )؛ 1952 با روت سوبتکای رقصنده ازدواج کرد؛ فرزند: کاترین؛ سال 1985 با کریستین هارلن ازدواج کرد؛ فرزندان : آنیاو ویوین. 1964 برای مجله‌ای « لوک » در نیویورک عکاسی می‌کرد. 1950 اولین فیلمش را ساخت و ...

 ارسن وِلز در سال 1939، سالی که فرانسه به اشغال نازی‌ها درآمد و اروپا در گرداب جنگ فروافتاد، یک کارگران جوان آمریکایی فیلمی ساخت که ماهیت سینما را دگرگون کرد. اُرسُن وِلز 6 مارس 1915، در کنوشاویسکانسین، در خانواده‌ای موفق و خوش‌فکر که هنر و تکنولوژی در آن موروثی بود متولد شد. پدرش، ریچارد هدولز، مخترع، صنعتگر و هتلدار بود؛ مادرش، بئاترین آیوزولز، پیانیستی خوشنام بود. از همان ...

ادبی اداری روزنامه ای گفتاری کودکانه انواع نوشته ها دینی و مذهبی ادبی و هنری سیاسی و اجتماعی فلسفی و عرفانی تعلیمی و اخلاقی علمی و فنّی ورزشی جدی طنز مقاله گزارش نامه داستان خبر قطعه ادبی نمایشنامه، فیلمنامه مردم عادی متخصّصان و کارشناسان دانش آموزان کودکان کوتاه متوسط بلند تعریف مکاتبات اداری: به مجموعه ی مبادلات اداری در شکل های مختلف، مکاتبات اداری می گویند. درتعریف دیگر، به ...

دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست. یا به آن می‌خندید یا نمی‌خندید. این یک واکنشی آنی ست. شوخی ها می‌توانند چیزهای زیادی را درباره آدمهایی که آنها را تعریف می‌کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می‌خندند آشکار کنند. به نظر فروید شوخی مثل رویاست. زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خود آگاهی آدمها دوری می‌کند. به ندرت پیش می‌آید که یک ...

می خواهیم پیش از پرداختن به چگونگی نوشتن کارتون ، قدری در مورد رسانه انیمیشن سخن بگوییم . این بحث شما را در درک وقایع و شرایط کلی دنیای انیمیشن یاری خواهد نمود . به هر حال نویسنده کارتون نخستین حلقه زنجیره تولید آن است و هر چه بیشتر از روند کار مطلع باشد طبیعتاً کار بهتری ارایه خواهد نمود . عدم درک صحیح از اصول تولید و انواع مختلف انیمیشن بزرگترین مانع بر سر راه شما است . شما ...

ثبت سفارش